فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین برنامه درسی سالانه شاخص های مکتب شهید سلیمانی در مقاطع ابتدایی، متوسطه اول، دوم و دانشگاه بود. (هدف) روش تحقیق از نوع مطالعات کیفی با رویکرد اکتشافی نظام مند با استفاده از تحلیل محتوای تلخیصی بود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان، دبیران و اساتید دانشگاهی آشنا با مکتب شهید سلیمانی، دارای حداقل 10 سال سابقه تدریس و تجربه مشارکت در طراحی برنامه درسی در آموزش وپرورش و آموزش عالی بود (18 نفر تا رسیدن به اشباع نظری). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای نظام مند و مصاحبه اکتشافی (نیمه ساختارمند) بود. مصاحبه با در نظر گرفتن شاخص های مکتب شهید سلیمانی (اعتقادی، سیاسی، اخلاقی، جهادی، اجتماعی و ولایت مداری) در کتاب های هدیه های آسمان (ابتدایی)، پیام های آسمان/دین و زندگی (متوسطه اول و دوم) و معارف اسلامی (دانشگاه) انجام گردید. (روش) بخش های موردبررسی در برنامه درسی شامل اهداف کلی، اهداف جزئی و رفتاری، وسایل موردنیاز، روش تدریس و نحوه ارزشیابی بود. روایی و پایایی ابزار به تأیید رسید. نتایج هر یک از ابعاد به تفکیک شاخص های مکتب شهید سلیمانی و به تفکیک دروس و مقاطع در قالب برنامه درسی آورده شده است. (یافته ها)
تخیل سیاسی و زن ایرانی در دنیای معاصر
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
79 - 104
حوزههای تخصصی:
تخیلات با شکل دهی ذهنیت، فرهنگ و جهان اجتماعی مردم، زمینه ساز جریان های اجتماعی هستند. فارابی «سیاست» را مستلزم ارتباط با عامه مردم که در آن ها تخیل جانشین تفکر است و ایجاد نوعی پذیرش درونی در قلوب آن ها می داند که تنها از طریق ابزارهای تخیلی امکان پذیر است. از طرفی در دنیای معاصر، رسانه نقش گسترده ای در شکل گیری تخیل فردی و اجتماعی دارد و بازیگران سیاسی و اجتماعی برای نفوذ در اذهان مردم بیشترین بهره را از این ابزار می برند. یکی از چالش های سیاسی اجتماعی صدسال اخیر ایران حقوق زنان و حجاب است و رسانه ها نیز نقش پررنگی در این چالش دارند؛ ازاین رو این پرسش پیش می آید که بین مسئله حقوق زنان در ایران و تخیل سیاسی چه ارتباطی وجود دارد؟ با فرض بر اینکه حقوق زنان یک میدان اجتماعی است، ابتدا مفهوم تخیل سیاسی در فلسفه اسلامی و همچنین فلسفه کانت تبیین می شود سپس در ادامه به واکاوی مسئله حجاب به عنوان یک میدان در اندیشه بوردیو به روش تحلیل گفتمان وداک جهت پیدا کردن رابطه واقعیت عینی و ساختمان ذهنی کنشگران پیرامون مسئله حجاب می پردازیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که واقعیات عینی و تحولات اجتماعی پیرامون مسئله حقوق زن و حجاب متأثر از ذهنیت و تخیل سیاسی کنشگران و عامه مردم بوده است.
تکوین هژمونی انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی گرامشی (1342-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث چگونگی شکل گیری بلوک انقلابی در نیمه دوم رژیم پهلوی یکی از موضوعات حائز اهمیت در فهم و تحلیل انقلاب اسلامی است که به موضوع نیروهای اجتماعی فعال؛ گفتمانهای مطرح؛ ارتباط آنها؛ و در نهایت چگونگی غلبه اسلامگرایی به رهبری امام خمینی بر دیگر رقبا می پردازد. به همین منظور، این مقاله پرسش اصلی خود را بر چگونگی تکوین هژمونی انقلابی در جامعه مدنی (1342-1357) متمرکز کرده است. فرضیه مقاله بر مبنای الگوی آنتونیو گرامشی این بوده است که دولت صرفاً استوار بر قوای قهریه محض نیست و بلکه باید در درون جامعه به واسطه اقناع توده ها به هژمونی دست پیدا کند تا هم مشروعیت و هم اقتدار داشته باشد. یافته های تحقیق نشان داده است که در بازه زمانی سالهای 1342تا 1357 رژیم پهلوی هژمونی را در جامعه مدنی کم کم از دست می داد و در مقابل هژمونی انقلابی در جامعه مدنی تکوین پیدا می کرد تا در نهایت رژیم در این جنگ مواضع مغلوبه شد و اسلامگرایان توانستند هم ایدئولوژیهای رقیب (لیبرالیسم و مارکسیسم) و هم گفتمان غربگرای دربار را شکست دهند. رویکرد تحقیق جامعه شناسی فرهنگی و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
دشواره های بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (مصوب 1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
قانون اساسی نزدیک ترین عنوان به قرارداد اجتماعی در یک دولت-ملت، است. بازنگری در قانون اساسی به عنوان یکی از راه های انطباق با الزامات و نیازهای نوین، مورد توجه قانون گذاران قرار گرفته است. بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی مصوب 1358 به رسمیت شناخته نشد، اما در سال 1368، ذیل اصل 177 یکی از اصول اضافه شده، اصل بازنگری در قانون اساسی بود. به رغم اهمیت این اصل قانونی ، تبیین شفاف فرآیند بازنگری و گام های پیش رو چندان مورد توجه نبوده است. برهمین اساس پرسش این نوشتار این است: چه دشواره هایی پیش روی بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد؟ باتوجه به نگاه تاریخی و جنس پرسش مطرح شده در این پژوهش، «توصیف پرمایه» به عنوان ادبیات نظری مورد توجه قرار گرفته و باخوانش داده های گوناگون می کوشد تبیینی آشکار از برخی دشواره های بازنگری قانون اساسی ارائه نماید.
عوامل تهدید کننده همگرایی جماعت دعوت و اصلاح با نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
جماعت دعوت و اصلاح، به عنوان یکی از جریان های اسلامی و امتداد جنبش اخوان المسلمین در جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر حداقل در سطح سیاست اعلامی در همگرایی با نظام ج. ا. ا به سر می برد. با این وجود برخی عوامل اندیشه ای و عملکردی می توانند تهدید کننده همگرایی مذکور باشند. بنابراین واگرایی جماعت و نظام نسبت به یکدیگر در سال ها و دهه های آینده، مساله ای است که احتمال وقوع آن به صورت جدی مطرح است. نوشتار حاضر با تکیه بر نظریه مکعب بحران به بررسی مسأله مذکور پرداخته و تبیین عوامل تهدید کننده همگرایی جماعت و نظام را موضوع خود قرار داده است. بر اساس یافته های پژوهش، همگرایی مذکور حداقل توسط سه عامل مورد تهدید قرار می گیرد: الف) التزام جماعت دعوت و اصلاح به عوامل ساختاری در اندیشه و عملکرد. ب) انحصار این گروه در تراژدی های گذشته. ج) وقته ها و دال های موجود در گفتمان ایشان.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مجموعه امنیتی خاورمیانه با تأکید بر قدرت هوشمند (مطالعه موردی بحران عراق و سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
با شروع بیداری اسلامی و حرکت های موسوم به بهار عربی و به دنبال آن تنش هایی که در منطقه غرب آسیا ایجاد شد، موقعیت و چیدمان قدرت کشورهای این منطقه را دستخوش تغییراتی کرد. در این بین بحران و جنگ داخلی عراق و سوریه را می توان مجزا و یک تنش متفاوت به نسبت سایر مشکلات امنیتی ایجاد شده در خاورمیانه تلقی کرد. چراکه در این بحران کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به شکل جدی و قدرتمند در صدد رسیدن به منافع ملی خود برآمدند. در بین این کشورها راهبرد سیاست خارجی ایران با هدف تأمین حداکثری منافع ملی و استفاده از ظرفیت های موجود دست به اقدامات اساسی در این خصوص به منظور حفظ منافع ملی خود استفاده نمود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی تأثیر بحران های غرب آسیا بر جایگاه جمهوری اسلامی ایران انجام شده و اطلاعات لازم را از منابع اینترنتی و مقالات جمع آوری کرده است. مسأله اصلی این پژوهش این است که ج.ا.ایران در قبال بحران های خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه چه راهبرد هوشمندانه ای را در پیش گرفته است. یافته های نهایی این پژوهش بیان می دارد که، مشکلات امنیتی- سیاسی ایجاد شده در خاورمیانه باعث پررنگ شدن نقش جمهوری اسلامی ایران در بین کشورهای منطقه شده و نمونه آن، حضور ایران در اجلاس منطقه ای به منظور حل بحران به رغم مخالفت های آمریکا، همگرایی با کشورهای عضو محور مقاومت در بعد سخت افزاری و نرم افزاری، ایجاد بسیج مردمی به منظور تأثیرگذاری و جذب مردم این کشورها در راستای تأمین امنیت و منافع محور یاد شده، در دست گرفتن ابتکار عمل نظامی در مقابل رقبای منطقه ای خود در خاورمیانه نمونه هایی از راهبرد هوشمندانه ایران به شمار می رود.
آسیب شناسی نظام تربیتی نسل تمدن ساز در بیانیه ی گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
215 - 232
حوزههای تخصصی:
نظام سازی تحول گرایانه به منظور تربیت نسل جوان انقلابی و اثرگذاری آن در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی، ازجمله دوران دفاع مقدس، را می توان از مهم ترین تجربه های جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد اهداف و آرمان اصلی آن، ایجاد تمدن جدید اسلامی، در نظر گرفت. در این راستا، تربیت نسل تمدن ساز برای آینده انقلاب، هدفی ارزشمند و البته به زعم بسیاری از صاحب نظران کاری دشوار است و ممکن است با آسیب های ناشناخته ای همراه باشد؛ بنابراین، مسئله اصلی این پژوهش، آسیب شناسی نظام تربیتی با نگاه تربیت نسل تمدن ساز است که در متن بیانیه گام دوم، نقشه راه تربیتی نسل آینده انقلاب، بروز و ظهور یافته است. روش این مطالعه، به صورت تحلیل محتوای کیفی است که در گام اول، متن بیانیه طی چندین مرحله از سوی نویسندگان، با نگاه نکته سنجی و استخراج کدهای اصلی، مطالعه شد و با روش تحلیل محتوای کیفی، مؤلفه ها و مقوله های مرتبط با کدهای اصلی استخراج شدند؛ در گام دوم نیز موانع و آسیب های بیرونی و درونی دسته بندی شدند. یافته های تحقیق بیان کننده این است که نسل جوان تمدن ساز ما از یک طرف، دارای آسیب های درونی، مانند عدم درک صحیح از موقعیت ها، فاصله از خطوط اصلی، عدم شناخت صحیح از گذشته، عدم استفاده از تجربیات گذشتگان، ترس کاذب و عدم رعایت اولویت ها است و از طرفی دیگر، با موانع بیرونی، مانند تحریف حقایق از سوی دشمنان، رهزنان فکر و عقیده، مأیوس سازی مسئولان، سیاست های تبلیغی و تحلیل های مغرضانه دشمنان، کانون های ضدمعنویت و تلاش برای القای سبک زندگی غربی رو به رو است.
تحلیل مواضع حامیان آشوب های خیابانی پاییز 1401 ایران، بر اساس نظریه بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
245 - 266
حوزههای تخصصی:
در بررسی ناآرامی های 1401 ایران، ضمن تفکیک میان معترض و اغتشاشگر، با هدف فهم علمی آنچه ازسوی حامیان آشوب ها طرح شد، نیاز به تحلیل مسائل بود. مخالفان تمامیت خواه جمهوری اسلامی در داخل و خارج کوشیدند تا در این هجمه کم سابقه، با بحرانی خواندن وضعیت، خشم خیابانی را به سمت مطلوب های جناح سیاسی خود جهت دهی کنند. از این دیدگاه با استفاده از نظریه بحران و با روشی تفسیری، به تحلیل مضمون محتوای مواضع منتشرشده از ایشان در سه ماهه پاییز پرداختیم تا وضع اجتماعی ایران را در دستگاه فکری ستیهندگان ساختاری، بازشناسی کنیم. واکاوی نتایج چندماهه بیش از 100 کانال ارتباطی نشان می دهد که قاطبه عناصر این جنبش، تداوم حاکمیت دینی و بقای ماهیت ارزشی نظام را مبدأ مشکلات تلقی کرده و سپهر مطلوب خود را در تحصیل حکومتی سکولار و هضم هویت ملی در مناسبات فرهنگ مدرن می جویند؛ اجتماعی که عاری از اسلوب انقلابی گری، همگرا با لیبرال دمکراسی و درپی توسعه همه جانبه با شاخصه های سرمایه داری در جهان مدرن باشد.
تحلیل کارکردهای مبانی کلان معرفت شناختی دینی در جهاد ترکیبی با تأکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری (مد ظله)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران از ابتدای پیروزی مورد تهاجم استکبار بوده است. در حال حاضر این تهاجم شکل جنگ ترکیبی به خود گرفته است که مقابله با آن، نیاز به جهاد ترکیبی دارد. از جمله عوامل تأثیرگذار در جهاد ترکیبی، افزایش معرفت دینی مجاهدان است. این پژوهش با هدف تحلیل کارکردهای مبانی کلان معرفت شناختی دینی در جهاد ترکیبی و به منظور مقابله با جنگ های ترکیبی دشمنان نظام اسلامی انجام شده است. بنابراین سؤال اصلی آن است که کارکردهای معرفت شناسی دینی در جهاد ترکیبی چیست؟ روش تحقیق، مبتنی بر رویکرد کیفی با تحلیل و توصیف محتوای متون اصیل دینی و استخراج نظام مند بیانات مقام معظم رهبری به عنوان منابع کلیدی است. یافته ها نشان می دهند که سه رکن «معرفت به خداوند»، «معرفت به نفس» و «معرفت به جهان»، به عنوان پایه های اعتقادی، چهارچوب مفهومی جهاد ترکیبی را شکل می دهند. بررسی بیانات مقام معظم رهبری بیانگر آن است که جهاد ترکیبی در سه سطح سخت، نیمه سخت و نرم طراحی می شود که هماهنگی این سطوح، مقابله هم زمان با تمامی ابزارهای جنگ ترکیبی دشمن را ضروری می سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تلفیق مبانی معرفتی با راهکارهای عملیاتی، نه تنها اثربخشی جهاد ترکیبی را افزایش می دهد، بلکه بازتعریف مفاهیم کلیدی مانند پیروزی، شکست و مقاومت در گفتمان دفاعی اسلام را موجب می شود.
جایگاه مشروعیت دموکراتیک و معیارهای شناسایی دولت های جدید برآمده در دوران پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پایان یافتن جنگ سرد، فصل جدیدی در روابط بین دولت ها آغاز شد. از جمله، معیارهایی که پیرامون شناسایی یک دولت تازه تاسیس وجود داشت، تغییرکرد. تاکید بر مفاهیمی چون صلح، دموکراسی، حق تعیین سرنوشت و حقوق بشر باعث شد تا برای به رسمیت شناختن یک دولت، مشروعیت دموکراتیک به عنوان یک عنصر جدید مطرح گردد. این مقاله قصد دارد تا جایگاه مشروعیت دموکراتیک را در زمینه شناسایی دولت ها مورد بررسی قرار دهد. فرضیه پژوهش بر این موضوع استوار است که معیار مشروعیت دموکراتیک تا حدود زیادی توانسته است «اعمال قدرت موثر» را که در حقوق بین الملل کلاسیک معیار اساسی نهاد شناسایی یک دولت بود، به چالش بکشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با گذشت زمان بازیگران بین المللی از جمله کشورها و سازمان های بین المللی به طور ضمنی همواره مشروعیت دموکراتیک را در شناسایی دولت های جدید بیشتر از گذشته لحاظ نموده اند. نتایج این مطالعه نیز بر این واقعیت صحه می گذارد که در حال حاضر جایگاه مشروعیت دموکراتیک در نهاد شناسایی در حال پیشی گرفتن از معیار کنترل موثر است و ابزار و سازکارهای بین المللی در این زمینه هر چند به صورت تلویحی، اما تلاش می کنند تا حد امکان از آن حمایت نمایند. این مقاله با جمع آوری و بررسی اسناد و ادبیات تولید شده پیرامون موضوع مورد به بحث به روش توصیفی-تحلیلی گردآوری شده است.
عوامل انحطاط سیاسی-اجتماعی و راهکارهای مقابله (مطالعه موردی صفویه، تحلیلی بر رساله طب الممالک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تاریخ ایران، یکی از حکومت هایی که به دلیل ماهیت شیعی و وجود ارتباط وثیق بین دین و سیاست در اداره جامعه ذیل قلمرو آن، می تواند واجد شباهت هایی با نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، حکومت صفویه است، که نقش مهمی در ساخت تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران ایفا کرده است. رسالت پژوهش حاضر بررسی علل زوال و انحطاط حکومت صفویه و بررسی راهکارهایی است که می توانست به مثابه نسخه برون رفت از این انحطاط برای صفویان ایفای نقش نماید. در راستای این مهم، پس از کنکاش تاریخی، «رساله طب الممالک» نوشته «قطب الدین نیریزی»، به عنوان مرجع متنی پژوهشگران جهت تحلیل و نیل به هدف پژوهش برگزیده شده است. این گزینش باتوجه به جایگاه دینی «قطب الدین نیریزی» و هم عصری او با دوران سلطنت شاه سلطان حسین صفوی (که فروپاشی صفویان در دوره او رخ داده است)، واجد اهمیت بسزایی است و می تواند احوالات سیاسی- اجتماعی آن دوران را تا حد قابل توجهی بازنمایی کند و نسخه های نیریزی برای حکومت صفویه در جهت استحکام بخشی به پایه های سیاسی- اجتماعی ایران صفوی و خروج از وضعیت ضعف را تبیین نماید. از این رو مقاله درصدد است ضمن بررسی متن رساله طب الممالک اثر قطب الدین نیریزی که در دوران افول حکومت صفویه نگاشته شده به این سؤال پاسخ دهد که: «از دید قطب الدین نیریزی به عنوان یکی از علمای شیعه آن دوره علت انحطاط حکومت صفویان چیست و چه راهکارهایی برای برون رفت از آن پیشنهاد می دهد؟»روش: باتوجه به متن محور بودن پژوهش حاضر نگارندگان از روش تحلیل مضمون که بیش از هر چیز برای منابع مکتوب کاربرد دارد استفاده خواهند کرد. ازاین رو مطالب مرتبط با موضوع استخراج، دسته بندی و کدگذاری شد. با تکیه بر گام های روشی بیان شده، در راستای کشف مضامین موجود متن رساله طب الممالک تقطیع و مضامین موجود در هر بخش استخراج و فرآیند کدگذاری توسط پژوهشگر انجام شده است. از این رو با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مقوله های مرتبط با عوامل انحطاط و راهکارهای جلوگیری از آن با استفاده از نمادهای Fa و So نشانه گذاری شده و عملیات کد گذاری صورت گرفته است.یافته ها: در نهایت مضامین مستخرج ذیل دو عنوان کلی علل افول و راهکارهای برون رفت از بحران جای گرفتند. با این اقدام عوامل مؤثر در هر یک از این دو حوزه از دیدگاه قطب الدین نیریزی شناسایی و جایگاه عوامل مختلف در اندیشه او شناسایی شد. از نظرگاه نویسنده این رساله، علما به عنوان یکی از گروه های مهم اجتماعی، اگر بی اراده، دنیاطلب، سخن بین، پیرو سلطان و بی عمل باشند، زمینه انحطاط جامعه فراهم می شود. نیریزی، در کنار «عامل محیطی»، که قحطی فراگیر و طمع بیگانگان را در بر می گیرد، از «آزمایش ها و سنت های الهی» نیز به عنوان یکی از عوامل انحطاط جوامع یاد می کند که عذاب الهی، آزمایش الهی و تغییر نعمت ها در زمره آن است.نتیجه گیری: باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت این عالم دینی عوامل انحطاط را ذیل پنج دسته: عوامل مرتبط با عموم مردم، عوامل مرتبط با علما، عوامل مرتبط با حاکمیت، عوامل محیطی و همچنین سنن الهی؛ و راهکارهای مقابله با آن را نیز ذیل چهار دسته: راهکارهای مرتبط با عموم مردم، راهکارهای مرتبط با علما، راهکارهای مرتبط با حاکمیت و در نهایت راهکارهای فرامادی یا همان امدادهای الهی دسته بندی کرد.
جایگاه اقتصاد در سیاست خارجی نرم افزاری چین در مناطق در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: چین تصویر کشوری تازه توسعه یافته از خود در جهان ترسیم کرده و به دنبال بهره گیری ازاین چهره به منظور تقویت قدرت نرم چینی به ویژه در مناطق درحال توسعه ایست که سودای توسعه یافتگی در سر می پرورانند. چین در قامت کشوری تازه توسعه یافته به درستی به مزیت اقتصادی خود در سطح جهان و مناطق درحال توسعه آگاه است. این کشور باوجود برخورداری از سابقه باعظمت تاریخی و فرهنگی، سیاست خارجی نرم افزارگرایانه خود را بر قدرت اقتصادی نهاده است. سیاست نرم افزاری پکن در برابر کشورهای درحال توسعه معطوف به جذب به الگوی چینی توسعه مطابق اجماع پکن است. پروژه کلان «ابتکار کمربند-راه» بر ضرورت های ژئواکونومیکی مبتنی و همواره به دنبال اطمینان بخشی است که توسعه و صعود چین مسالمت آمیز بوده و واجد منافع برای سایرین نیز خواهد بود. نیل به این اطمینان بیش از آن که با اتکاء به ابزارها و منابع فرهنگی در دستورکار پکن قرار گرفته باشد، به منتفع سازی اقتصادی مناطق درحال توسعه با هدف جذب آنها می انجامد. اگر الگوی متعارف قدرت نرم برآمده از خاستگاه نظری غرب مبنا قرار گیرد، چین با چالش های جهان شمول سازی فرهنگ خود مواجه است. ازاین روست که استفاده از مزیت نسبی اقتصادی در دستورکار سیاست خارجی پکن قرار می گیرد. روش ها: هدف مقاله آن است تا جایگاه اقتصاد را در سیاست خارجی نرم افزاری چین در مناطق درحال توسعه تحلیل کند که مستلزم شناخت چارچوبه مفهومی-نظری قدرت نرم و نتایج آن است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و براساس پیوند اقتصاد-قدرت نرم به عنوان کانون سیاست خارجی نرم افزاری چین تبیین می شود. بنابراین، نوشتار پیشِ رو در پیِ پاسخ بدین پرسش برآمده که ابزارهای اقتصاد چه جایگاهی در سیاست نرم افزاری چین درقبال مناطق درحال توسعه دارد؟ فرضیه آن است که سیاست نرم افزاری چین در مناطق درحال توسعه معطوف به ایجاد «حوزه های نفوذ» با اهداف اقتصادی و سیاسی ازطریق قدرت نرم (غیرمستقیم) اقتصادی و سپس فرهنگی است. یافته ها: رهبران چین می خواهند ازطریق معرفی فرهنگ چینی تصویری نرم تر از خود ارائه نمایند و آن را با اتکاء به ابزارهای اقتصادی پیش می برند. سال۲۰۱۷ نقطه عطف مهمی تلقی می شود؛ نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین، تفکرات شی جین پینگ با نام «سوسیالیسم با خصائل چینی در عصر جدید» را در اساسنامه حزب درج کرد و به جانمایی اهداف سیاسی در کنار اهداف اقتصادی در سیاست خارجی پکن مبادرت ورزید. قطعنامه ها نشان می دهند که چینی ها همچنان بر ابزارهای اقتصادی جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی تأکید می کنند. یافته ها نشان می دهند که چین از شرکای اصلی تجاری و سرمایه گذاری، از بزرگ ترین کمک کنندگان در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، «مدل توسعه» برای جهان درحال توسعه و از مهم ترین اعطاءکنندگان بورسیه تحصیلی دراین مناطق است. نتیجه آنکه قدرت نرم چین خصلتی اقتصادی دارد. در حالی که چین شریک اقتصادی جهان درحال توسعه دیده می شود، این به معنای گسترش ارزش ها، فرهنگ و ایده های چینی نیست. توان جاذبه آفرینی چین دراین مناطق اقتصادی است نه اینکه ضرورتاً فرهنگی باشد. دراین معنا قدرت نرم چین از ویژگی های متمایزی برخوردار است که بدان خصلت چینی می بخشد و آن را از مدل غربی متمایز می سازد. نتیجه گیری: نتیجه حاصله دلالت بر آن دارد که جاذبه چین در مناطق هدف، بیش از آن که برآمده از غنای تاریخی -فرهنگی این کشور باشد، برخاسته از قدرت صنعتی، علمی و فناوری آن است. تا زمانی که قدرت اقتصادی چین پیش رونده باشد، قدرت نرم این کشور نیز تقویت می گردد. باوجوداین، شواهد نشان می دهند به رغم اولویت دهی چین به آسیای جنوب شرقی و آسیای مرکزی در سیاست خارجی نرم افزارگرا، اما بیشترین دستاورد سیاسی و اقتصادی در آفریقا و آمریکای لاتین نصیبش شده است.
همکاری گروه بریکس در مواجهه با چالش های امنیتی خاورمیانه: فرصت ها و موانع
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
57 - 82
حوزههای تخصصی:
یکی از قابلیت های مهم گروه بریکس، می تواند در راستای همکاری بین کشورهای عضو آن در رسیدگی به چالش های امنیتی رایج در جهان و به طور مشخص در خاورمیانه باشد. هدف این مقاله، بررسی مکانیسم ها و اثربخشی همکاری بریکس در برخورد با چشم انداز پیچیده امنیتی منطقه خاورمیانه است. با روش توصیفی-تحلیلی و مرور منابع اینترنتی و کتابخانه ای و همچنین در چارچوب تئوری بازی ها و کسب بهترین منافع برای اعضای بریکس، این نتیجه حاصل شد که فرصت های امنیتی بریکس شامل رویکردهای دیپلماتیک، مکانیسم های حل مناقشه، همکاری های منطقه ای و ظرفیت مزایای بالقوه همکاری، جایگاه این گروه را در تقویت امنیت منطقه ای خاورمیانه افزایش می دهد که برآیند آن، هم افزایی امنیت در خاورمیانه است. اما نگرانی ها در مورد جنگ قدرت بالقوه، عدم اعتماد کشورهای عضو به یکدیگر، تفاوت ها در منافع ملی، تنش های ژئوپلیتیکی، ائتلاف های منطقه ای رقابتی، پویایی های سیاسی و درگیری های تاریخی که ممکن است مانع از همکاری مؤثر شود، مانع از اثربخشی آن ها در رسیدگی به چالش های امنیتی منطقه می شود.
نگاه تحلیلی بر عمکرد ایالات متحده در جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
35 - 61
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، هراس رژیم های منطقه و همسوییآمریکا باعث شد حکومت عراق آغازگر فرسایشی ترین نبرد نابرابر قرن بیستم در جغرافیای خلیج فارس بشود. نقش امریکا در جنگ نشان داد که علیرغم اختلافات دیرینه با عراق به دلیل تهدید انگاری مشترک از انقلاب ، به همیاری با عراق بپردازد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با این سوال که امریکا با توجه به اهداف سیاسی و اقتصادی در منطقه در جنگ عراق علیه ایران چه نقشی داشته است؟ این فرضیه مطرح شد که پیوستگی اهداف عراق و امریکا در مورد محدود کردن انقلاب اسلامی، به آغاز جنگ و تداوم همسویی آنها در عمل منجر شد. در نتیجه میزان همسویی دو کشور تابع نتایجی بود که در جبهه ها رقم خورده و اوج این همکاری در گشودن جبهه دوم در خلیج فارس توسط آمریکا بود و جنگ در منطقه ای شکل گرفت که آمریکا در آن دارای منافع حیاتی بوده و سرنوشت جنگ با توجه به طرف های درگیر در آن برای آنها مهم بود ؛ از سویی ایران که پس از وقوع انقلاب اسلامی به دشمن آمریکا در منطقه تبدیل شد و در سوی دیگر آن عراق قرار داشت که متحد شوروی محسوب می شد.
The Role of EU in Distortion of Trade in the Southern Shores of the Mediterranean Sea(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite EU’s engagement with the Mediterranean region and its active support for intra-regional integration initiatives, the data shows an impressive underperformance of Southern and Eastern Mediterranean Countries (SEMCs) in regional trade. Ideally, an energy rich North Africa and energy deficient neighbors in the South would unlock considerable opportunities for regional trade. Therefore, the following question looms large: How has EU’s trade policy contributed to the low market integration among the SEMCs? To answer this question, under the Market Power Europe and qualitative methodology, it is hypothesized that EU’s externalization of policies through different embedded tools such as rules of origin and outward processing schemes (OPS) has contributed to the divergence, instead of convergence, of trade among SEMCs. Research findings point to a distortion of competition between EU enterprises and African and third party enterprises in the benefit of European interests. Further, the results reveal that despite the higher complementarity between some of the SEMCs, still the predominant direction of trade is north-south, thanks to EU’s trade policy in the Mediterranean region.
واکاوی استقلال قضایی در ایران از مشروطه تا پهلوی(1285-1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
59 - 83
حوزههای تخصصی:
استقلال قضایی یکی از مهم ترین ارکان دموکراسی، تفکیک قوا و حفظ و تقویت برابری و عدالت در جامعه است و بنابراین وجود یا فقدان استقلال دستگاه قضایی یکی از ملاک های مهم در شناخت و تحلیل وضعیت جوامع در دوره های گوناگون است. این مهم دغدغه ی مقالهی حاضر در پاسخ به پرسش از چگونگی و حدود و ثغور استقلال قضایی در ایران از پیش از مشروطه تا آستانه ی انقلاب اسلامی بوده است که با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و سندی، در صدد بررسی و ترسیم فراز و فرود استقلال قضایی در یاران در دوره ی مورد اشاره و تحلیل ریشه ها و دلایل آن بوده است. یافته های این مقاله نشان میدهد که استقلال قضایی دستگاه قضایی در ایران چه از زمان انحصار آن در دست فقها، یا زمان تقسیم اختیارات و وظایف آن میان محاکم شرع و عرف، تا تأسیس دیوان مظالم و صندوق عدالت در زمان ناصرالدین شاه، یا عدالت خانه ی مظفرالدین شاه و یا حتی ایجاد تشکیلات نسبتآً مدرن قضائی، به اهتمام داور در زمان رضاشاه و گسترش تشکیلات قضایی در عصر پهلوی دوم، به دلایل متعددی از جمله نقص تشکیلات قضایی، تداخل حوزه ی صلاحیت شرع و عرف، عدم تنظیم و تدوین قوانین متحد الشکل، عدم وجود ضمانت اجرای قانونی، و از همه مهم تر ماهیت استبدادی نظام حاکم و مداخله ی مقامات در امور قضایی، هرگز طعم واقعی استقلال را نچشید و همواره تحت تأثیر فشارهای درونی و بیرونی و اعمال نفوذ صاحبان قدرت بود.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارتقاء سطح تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری با رویکرد پدافند غیرعامل با نگاه بر تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور
منبع:
ذخایر انقلاب (عشایر) دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 101
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری به عنوان یکی از اصلی ترین تولیدکنندگان محصولات دامی و تأمین کنندگان پروتئین، نقش مهمی در تأمین و تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور ایفا می کند. با توجه به شرایط زیست محیطی و اقتصادی خاص این جامعه، تقویت تاب آوری زیرساخت های حیاتی آن ها در برابر تهدیدات طبیعی و انسان ساخت ضرورت دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارتقاء تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری با رویکرد پدافند غیرعامل و تمرکز بر امنیت غذایی کشور انجام شده است. در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد و برای شناسایی و اولویت بندی شاخص های کلیدی ارتقاء تاب آوری، نظرات کارشناسان و خبرگان حوزه های مرتبط گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که توسعه زیرساخت های تأمین آب پایدار، ایجاد مراکز درمانی، فراهم سازی منابع و تجهیزات در مواقع اضطراری به منظور تداوم فعالیت های ضروری، ایجاد صندوق های حمایتی و توانمندسازی جامعه عشایری از طریق آموزش برای مقابله با تهدیدات از اولویت های اساسی در افزایش تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری به شمار می روند. پیاده سازی و به کارگیری شاخص های تبیین شده، نقش مهمی در ارتقاء سطح تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری و تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور ایفا می کنند. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذاران کمک کند تا با تمرکز بر شاخص های کلیدی، شرایط لازم برای بهبود امنیت غذایی کشور و ارتقاء پایداری جامعه عشایری در مواجهه با شرایط بحرانی را فراهم سازند.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی دینی جوانان مورد مطالعه دانشجویان (دانشگاه خوارزمی پردیس کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با هویت اجتماعی دینی دانشجویان دانشگاه خوارزمی پردیس کرج هدف اصلی است، با قرار دادن دانشجویان دانشگاه خوارزمی پردیس کرج به عنوان جامعه آماری به دنبال بررسی ارتباط هویت اجتماعی دینی با ابعاد سه گانه سرمایه فرهنگی در میان این دانشجویان ایم.سرمایه فرهنگی تمایلات پایدار و گرایش ها و عاداتی است که در فرایند جامعه پذیر حاصل می شود. مفهوم سرمایه فرهنگی مطابق دیدگاه پیر بوردیو سه بعد اصلی دارد: بعد عینی، بعد ذهنی و بعد نهادی. در این پژوهش در صددیم بهویت و ابعاد آن را بررسی کنیم که این هویت به دو شکل هویت جمعی و فردی تقسیم شده است. هویت ربط و پیوندی بین گذشته، حال و آینده است و خصلتی معنادهنده دارد. هویت، از مفاهیم محوری و مناقشه انگیز است که بسیاری از متفکران و اندیشمندان سیاسی و اجتماعی به آن مشغول اند. هویت از رابطه دیالکتیکی فرد و جامعه شکل می گیرد و از منظر ماتریالیسم دیالکتیک تاریخی هویت ها مرکب، سیال، در حال تکامل و بازسازی اند و با متصور شدن در قالب دیگری تعیّن می یابند. پژوهش حاضر براساس روش پیمایشی میان دانشجویان به این نتایج دست یافت که میان سرمایه فرهنگی و اشکال هویت ارتباط و همبستگی مستقیم وجود دارد که بیشترین همبستگی با هویت ملی و کمترین با هویت جهانی را داشت. در انتها نیز دلالت های یافته ها و نتایج به دست آمده در خصوص مطالعات آینده و سیاست گذاری های فرهنگی مورد مداقه قرار گرفت.
شناخت شناسی امنیت در منطقه آشوب زده؛ نشانه ها و فرآیندها
حوزههای تخصصی:
کشورهایی از جمله ایران که در منطقه آشوب زده قرار دارند، عموماً با چالش های امنیتی روبرو می شوند. بخشی از چالش های امنیتی مربوط به منازعات محیطی و رویارویی بازیگرانی است که همواره تلاش دارند تا موازنه قدرت منطقه را تحت تأثیر قرار دهند. داعش در سال های نخستین دهه دوم قرن 21 و اسرائیل در سال های 24-2023 سیاست های خشونت آمیزی را در محیط منطقه ای بکار گرفته که منجر به گسترش چالش های امنیتی گردیده است. از آنجایی که کنترل این چالش های امنیتی از طریق نهادهای بین المللی و قدرت های بزرگ وجود نداشته، نطقه آشوب زده در منطقه شکل گرفته است. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی می بایست از سازوکارهای «تحرک ژئوپلیتیکی»، «اراده عملیاتی» و «موازنه تاکتیکی» برای ایجاد ثبات و امنیت منطقه ای استفاده نماید. حال این پرسش مطرح می شود که «منطقه آشوب زده در خاورمیانه و جنوب غرب آسیا دارای چه نشانه هایی بوده و چگونه می توان روندهای گریز از مرکز بازیگران منطقه آشوب زده را کنترل و مدیریت نمود؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «منطقه آشوب زده فاقد منطق راهبردی و ساختار امنیتی بوده و در نتیجه لازم است که ایران از سازوکارهای تحرک ژئوپلیتیکی اراده عملیاتی و موازنه تاکتیکی برای کنترل تهدیدات استفاده نماید. برای درک واقعیت های محیط آشوب زده از رهیافت و اندیشه نظریه پردازانی همانند «جیمز روزنا» و «رابرت کیگان» استفاده می شود. هر یک از نظریه پردازان یاد شده تلاش داشتند تا واقعیت ساختار و الگوی کنش بازیگران در منطقه آشوب زده را در سال های پس از جنگ سرد تحلیل و تبیین نمایند. در تنظیم مقاله از «رهیافت تحلیل داده ها» استفاده می شود. این رهیافت مبتنی بر نشانه هایی از تحلیل الگوی کنش رفتاری بازیگران محیطی و قدرت های بزرگ خواهد بود.
ذهن سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (2020 و 2024)
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 56
حوزههای تخصصی:
ذهن سیاسی پدیده ای است زبانمند و بدنمند که چگونگی شکل گیری باورها و نگرش های افراد، گروه ها و احزاب سیاسی را نسبت به رویدادهای سیاسی به ویژه انتخابات توضیح می دهد. این که افراد چگونه تجربه های بدنمند سیاسی خود را در قالب ساختارهای زبانی معنا می دهند و این معانی چگونه به عمل سیاسی جهت می دهند، از محورهای اصلی ذهن سیاسی است. بنایراین سه عنصر زبان، بدن و رویداد سیاسی در مفهومی به نام «ذهن سیاسی» همبسته شده اند. با این پیشینه نظری هدف این مقاله این است که بررسی کند نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با تکیه بر کدام مقولات محوری شامل اقتصاد، امنیت و... در انتخابات، به سامان دهی ذهن سیاسی مردم آمریکا پرداخته و ذهن آن ها را به سوی خود جلب کرده اند. روش مقاله تطبیقی و تحلیل محتوای کمی است و نویسندگان با این روش ها کوشیده اند تا با تحلیل محتوای چهار مناظره انتخابات ریاست جمهوری میان جوبایدن و دونالدترامپ و معاونان آن ها در رقابت های انتخاباتی سال های2020 و 2024 (تا پیش از کنار رفتن جوبایدن از رقابت ها)، رویکرد غالب ایشان در جهت دهی به ذهن سیاسی مخاطبان خود را استخراج و تحلیل کنند. طبعاً مقایسه میان روش های دو نامزد پای روش مقایسه ای را نیز به میان می کشد. یافته مقاله این است که مقوله های محوری اقتصاد، کرونا، بیمه اجتماعی و سقط جنین در انتخابات سال 2020 در ذیل گفتمان عدالت اجتماعی توسط تیم بایدن- هریس از بیشترین میزان تکرار برخوردار بوده اند. درحالی که در انتخابات سال 2024 مقوله امنیت، سیاست خارجی و مهاجرت در ذیل گفتمان دگر هراسی مقولات محوری هستندکه توسط حزب جمهوری خواه و شخص ترامپ دنبال می شوند. در نهایت نتیجه مقاله آن است که علت اصلی پیروزی بایدن در انتخابات 2020 بهره برداری دقیق دموکرا ت ها از نابودی 30 میلیون فرصت شغلی متأثر از شرایط کرونا بود؛ در این وضعیت دموکرات ها توانستند الگوی ذهن سیاسی رویدادی- گفتمانی خود را بر الگوی ذهن سیاسی ساختاری جمهوری خواهان غالب کننند و ذهنیت احساسات مردم را بیشتر با خود همراه کنند.