فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
383 - 406
حوزههای تخصصی:
منابع قدرت هوشمند ایران در عراق ترکیبی از منابع نرم و سخت است. راز ماندگاری روابط دوستانه ایران و عراق بعد از صدام نیز همین قدرت ترکیبی بوده است. در زمان بحران داعش، ایران با تکیه بر منابع سخت خود در حمایت از ارتش عراق و در دوره پساداعش با تکیه بر جنبه های نرم افزاری، توانسته روابط مستحکمی را با عراق برقرار کند. با این وجود در دوران پساداعش و به ویژه از دوره قدرت گیری مصطفی الکاظمی، چالش هایی برای روابط ایران و عراق به وجود آمده است. از این رو سؤال مقاله این صورت است که: منابع قدرت هوشمند ایران در عراق کدامند و چالش های روابط ایران و عراق در دوره پساداعش چیست؟ در پاسخ گفته می شود منابع قدرت ایران در عراق طیف وسیعی از همه منابع قدرت هوشمند، از روابط تاریخی با احزاب و شبه نظامیان سیاسی عراق گرفته تا روابط اقتصادی و مذهبی با این کشور است. عمده ترین چالش های ایران در دوران پساداعش، نیز چالش های مربوط به قدرت نرم ایران است. ظهور سیاست مداران ناهم سو، قدرت های رقیب منطقه ای در حوزه اقتصادی از جمله ترکیه، تداوم حضور نظامی آمریکا در عراق، تضعیف افراد و تبلیغات و جنگ روانی علیه روابط ایران و عراق، مهم ترین چالش ها است.
رویکرد مقایسه ای به سیاست کنترل تسلیحات آمریکا (2020-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
143 - 181
حوزههای تخصصی:
هرچند سیاست کنترل تسلیحات آمریکا پس از 11 سپتامبر در دولت های بوش، اوباما و ترامپ از منظر نظریه های مختلف بررسی شده، اما خلأ بررسی مقایسه ای مبتنی بر چارچوب نظری مشترک در مشهود است. پرسش اصلی این مقاله عبارت از این است که وجوه اشتراک و افتراق سیاست کنترل تسلیحات آمریکا در دوره های بوش، اوباما و ترامپ کدامند؟ بر اساس فرضیه مقاله، جهت گیری کنترل تسلیحات در سیاست خارجی آمریکا در دوره بوش در قالب «سیاست فراکنترل تسلیحات»، در سال های زمام داری اوباما، در چارچوب «سیاست کنترل تسلیحات برون بوم» و در دوران ترامپ «سیاست ناکنترل تسلیحات» بوده است. سیاست فراکنترل تسلیحات باعث اتخاذ اقداماتی فراتر از اقدامات معمول کنترل تسلیحات؛ سیاست کنترل تسلیحات برون بوم منجر به تأکید بر رژیم های بین المللی؛ و سیاست ناکنترل تسلیحات باعث اتخاذ اقداماتی در راستای کاهش هزینه ها شد. در این مقاله، از نظریه رفتار موازنه ای «راندال شوئلر» به عنوان یکی از اندیشمندان نظریه رئالیسم نوکلاسیک بهره گرفته شده و روش پژوهش نیز مقایسه ای است.
موازنه گری از دور به مثابه استراتژی ایالات متحده در قبال داعش (2013 تا 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری فعالیت داعش، تحولات مهمی را در خاورمیانه به دنبال داشته است. در این میان، سیاست خارجی ایالات متحده در قبال داعش به شکل قابل توجهی در روابط منطقه تاثیرگذار بوده است؛ این مسئله حاکی از استمرار استراتژی کلان موازنه گری از دور است که پس از جنگ جهانی دوم، مدّنظر سیاستمداران آمریکا بوده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خارجی ایالات متحده در قبال داعش در سال های 2013-2017، چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه محوری پژوهش این است که آمریکا با استفاده از استراتژی های کلان موازنه گری از دور، از یک سو مسئولیت مقابله با داعش را به عراق، سوریه، ایران و برخی دیگر از دولت های منطقه احاله کرده و از سوی دیگر از داعش به عنوان ابزار موازنه سازی برای جلوگیری از به وجود آمدن قدرت جدید و برتر در منطقه استفاده می-کند. احاله مسئولیت، روشی برای کاهش هزینه ها و همچنین کاهش خطرات ناشی از موازنه گری مستقیم است. پژوهش حاضر از نوع ت ح قیق کاربردى و با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که ایالات متحده در سال های 2013-2017 تلاش دارد از یک سو داعش را مهار و از سوی دیگر نفوذ خود را با هزینه دولتی که مسئولیت به آن احاله شده، افزایش دهد.
Opportunities and Challenges Facing the Track Two Diplomacy in Iran-US Relations (With an Emphasis on Sports Diplomacy)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بیانیه گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
291 - 320
حوزههای تخصصی:
تحقق اهداف انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجی، نیازمند شناخت اصول دستگاه سیاست خارجی در گام دوم انقلاب از منظر مقام معظم رهبری و تجزیه و تحلیل آن است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که «اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بیانیه گام دوم کدام اند؟» هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به دستگاه سیاست خارجی جهت تبیین رویکرد آتی خود در گام دوم انقلاب است. یافته های پژوهش که از طریق تحلیل مضمون بیانیه به دست آمده، حکایت از این دارد که دشمنان اصلی جمهوری اسلامی ایران همچون آمریکا رژیم صهیونیستی و انگلستان از حضور فعال ایران در منطقه بیم داشته و در گام دوم انقلاب سعی در مانع تراشی در این زمینه خواهند کرد؛ بنابراین دستگاه سیاست خارجی ایران بدون اعتماد به آمریکا و دلخوشی به مذاکره با آن، بایستی بیش ازپیش زمینه را برای حضور فعال منطقه ای ایران فراهم سازد تا بتواند جهت ایجاد تمدن نوین اسلامی زمینه سازی کند.
تعلیم و تربیت در دستگاه ایدئولوژیک داعش؛ نسل جدید اسلام گرایی رادیکال و تلاش برای آفرینش جامعه آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۶ (پیاپی ۶۶)
251 - 278
حوزههای تخصصی:
رژیم ها و گروه های ایدئولوژیک در راستای رسیدن به جهان آرمانی و مدینه فاضله موعود همواره درصدد پرورش انسان هایی طراز نوین بوده اند و برای تحقق این امر در پی کنترل همه جانبه ابعاد گوناگون زندگی انسان ها برآمده اند. به نظر می رسد داعش نیز به عنوان یک سازمان سیاسی- نظامی تمامیت خواه از این امر مستثنی نبوده است. تجربه دوره هرچند کوتاه مدتِ خلافت نشان می دهد این گروه با قرائتی خاص از متون مقدس اسلامی به طور خاص به دنبال آموزش و پروش کودکان و نوجوانان بوده است تا در نهایت انسان آرمانی و مدینه فاضله مدنظر خود را بیافریند. در این مقاله، ضمن تحلیل محتوای آثار درسی و تبلیغی، نظر آن گروه درباره علوم مختلف و روش های نظام تعلیم و تربیت برای رسیدن به هدفش پرداخته شده است و در این مسیر از مفهوم دستگاه های ایدئولوژیک دولت (آلتوسر) بهره گرفتهشد. از سوی دیگر با آگاهی از تلاش داعش برای بهره گیری از روش ها و ابزارهای گوناگون در جهت کسب تعهد و وفاداری هواداران، این مقاله می کوشد تا مسیرهای محتمل اثرگذار و نفوذ داعش بر کودکان و نوجوانان را در مرحله ارتباط و تماس اولیه مورد بررسی قرار دهد که عبارتند از: حساسیت زدایی نسبت به خشونت، نمایش شیوه مثبت زمامداری، اعطای حس هویت جمعی، الگوی نقش مثبت فقدان و جایگزینی و افراد بزرگسال قابل اعتماد و اثرگذار.
حک شدگی: چارچوبی برای روابط چین-نوردیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اول قرن بیستم روابط چین-نوردیک ها فضای جدیدی را تجربه می کند و پیچیدگی های این رابطه بیشتر شده است. چین به لحاظ اقتصادی در حال رشد است و نوردیک ها نیز برای توسعه مدل ترکیبی دولت رفاه خود نیازمند سرمایه گذاری چینی ها بوده اند. با این حال تمایل چین به استفاده از ظرفیت اقتصادی-سیاسی منطقه نوردیک علاوه بر مواجه شدن با چالش های بیرونی بر اساس وضعیت متغیرهای اجتماعی نیز تبیین پذیر است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه سازوکارهای کنش های اقتصادی چین-نوردیک ها در درون بسترهای اجتماعی حک شده است؟ در پاسخ به این سوال پژوهش حاضر تلاش کرده با وفاداری به سنت جامعه شناسی اقتصادی، کنش اقتصادی چین-نوردیک ها را در بستر حک شدگی تبیین کند. حک ش دگی تاریخی، دلالت بر وضعیت چسبندگی الگوهای ساختاری، تاریخی، پیشینه روابط و ملاحظات تاریخی به روابط اقتصادی دارد. حک شدگی شناختی-روانشناختی، دلالت بر چسبندگی برداشت های ذهنی، عناصر شناختی متقابل، تصویر از جامعه و ادراک شهروندان/نخبگان به مناسبات اقتصادی دارد. حک شدگی سیاسی نیز دلالت بر چسبندگی اولویت های سیاسی، تصمیم گیری های سیاسی، جایگاه سیاسی کشور، جایگاه منافع ملی و حیاتی، توازن قدرت و متغیرهای بین المللی به ترتیبات اقتصادی دارد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادین است و در تلاش است تا چارچوب روابط چین-نوردیک ها را در بستر جامعه شناسی اقتصادی تبیین کند.
Towards Liberalization: A Study of Indian Experience, 1947–1991(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Following the independence of 1947, India adhered to a mixed model of nationalist and socialist policies in the early years, with protectionism and closed-borders attitude dominating its approach to foreign relations and global economy. In the aftermath of the economically precarious circumstances during the 1980s, and the subsequent economic crisis in the early 1990s, paradigmatic reforms, widely known as liberalization, were officially announced. However, considering Indian liberalization as a gradually evolving process, rather than a one-off project, this paper intends to take a political economy approach and employ historical analysis in order to scrutinize the pre-1991 contextual trajectory through which India underwent liberalizing its economy. The paper explicates the implemented economic approaches by studying the key primary sources, the Five-Year Plans in particular, and the relevant secondary sources. The authors propound the notion that India, since its independence till the early 1990s, appears caught in a cycle of oscillations between protective measures on one hand and attempts to move towards a liberalized economy on the other. The statist model of development that overwhelmingly disfavored interaction with the global economy at the outset was gradually replaced by a decentralized model that sought to open up the Indian economy to the world.
پیشرفت در سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا: مطالعه ی موردی بحران اکراین و کوزوو
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر، ارزیابی میزان موفقیت سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه ی اروپا پس از لیسبون با استفاده از مطالعه ی موردی در بحران اکراین در سال 2014 و مقایسه ی آن با جنگِ کوزوو در سال 1999 است. بدین منظور، ابتدا معاهده ی لیسبون و تفاوت های آن با معاهده ی ماستریخت موردبررسی قرار می گیرد، سپس به تفاوت های بحران اکراین با بحران کوزوو اشاره خواهد شد. درنهایت عمل کرد دستگاه سیاست خارجی اتحادیه ی اروپا درخصوص این بحران مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.
قدرت، نظم موجود و موازنه در سیاست خارجی (بررسی مقایسه ای چین و ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، سیاست خارجی چین و ایران از توزیع قدرت در نظام بین الملل، هژمونی خواهی و یک جانبه گرایی قدرت مسلط انتقاد داشته اند، اما واکنش جامعه بین الملل نسبت به این دو کشور یکسان نبوده است. مسئله پژوهش حاضر این است که در عین نگرش انتقادی دو کشور به توزیع قدرت و نگرانی از رویکرد سلطه طلبی و یک جانبه گرایی قدرت مسلط، چه تفاوت های بین سیاست خارجی چین و ایران، در مورد مفهوم قدرت و فرایند قدرت یابی، نظم موجود، قدرت هژمون و موازنه گرایی در برابر آن بوده است که منجر به واکنش متفاوت در برابر آن ها شده است. بر اساس یافته های پژوهش هرچند این دو کشور نسبت به توزیع قدرت و یک جانبه گرایی قدرت مسلط ناخرسند بوده اند، اما سیاست خارجی چین بر اساس نگرش انتقادی نرم (درون سیستمی)، با ماهیت ضد هژمونیک غیرمستقیم و پیگیری منابع مختلف قدرت (سخت و نرم) شکل گرفته است، درحالی که سیاست خارجی ایران در طی این سال ها بر نگرش انتقادی – انقلابی، رویکرد مقابله جویانه یا ضدهژمونیک مستقیم و منابع سخت افزاری قدرت استوار بوده است. روش پژوهش در این نوشتار، توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
فرهنگ راهبردی ایرانیان و محدودیت های دیپلماسی قهری واشنگتن علیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، «ارزیابی تأثیر مؤلفه های فرهنگ راهبردی ایرانیان بر واکنش تهران در برابر دیپلماسی قهرآمیز واشنگتن» است و این پرسش مطرح شده است که «فرهنگ راهبردی ایرانیان چه تأثیری بر پاسخ تهران در برابر خواسته های واشنگتن مبنی بر کوتاه آمدن از آرمان های انقلاب اسلامی داشته است؟» یافته های پژوهش که با روش شناسی استنتاجی بدست آمده و با تکیه بر قوه فهم فردی تجزیه و تحلیل شده اند، نشان می دهند که 9 مؤلفه اصلی فرهنگ راهبردی ایرانیان در حوزه دیپلماسی و دفاعی شامل «شهادت طلبی»، «مقاومت»، «تأکید بر بازدارندگی»، «انعطاف پذیری تاکتیکی»، «ابهام راهبردی»، «صبر راهبردی»، «خوداتکایی»، «تنهایی راهبردی و احساس آسیب پذیری» و «رسالت رهبری اسلام و منطقه» و 5 ویژگی نهفته در آنها شامل «دست یافتن به حقیقت توکل»، «شجاعت»، «زیرکی و خردگرایی»، «رهبری هوشندانه و مدبرانه» و «ماهیت ترکیبی و چندبعدی» باعث شده است تا ایرانیان با درک ماهیت زیاده خواه و خودتقویت کننده دیپلماسی اجبار و پی بردن به اهمیت مقاومت در برابر فشارهای ایالات متحده مانع از شروع دومینوی باج خواهی های واشنگتن شوند. به همین دلیل، برهم کنش های چهار دهه گذشته میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده همواره یا برپایه اصل «امتیاز در برابر امتیاز» یا «عمل متقابل» بوده است.
Investigating Energy Consumption Optimization Policies in Iranian Buildings (with emphasis on topic 19)
حوزههای تخصصی:
جنگ سرد منطقه ای ایران و عربستان در بحران یمن (2020- 2011)
حوزههای تخصصی:
چکیده: رقابت ایران و عربستان که در سال های گذشته به واسطه بحران یمن در تنش شدید قرار گرفته است. به طوری که از آن به عنوان جنگ سرد تهران و ریاض نام برده شده است. یمن به عنوان حیاط خلوت برای ریاض از اهمیت راهبردی برخودار است و تصرف صنعا پایتخت یمن به دست حوثی ها که از نظر فکری متأثر از انقلاب اسلامی هستند خواب آرام را از مقامات آل سعود سلب کرده است و ایران را متهم به حمایت سیاسی و نظامی از انصارالله یمن می کند. هدف پژوهش بررسی رقابت راهبردی ایران و عربستان در یمن است. پرسش این پژوهش این است که رقابت منطقه ای ایران و عربستان در بحران یمن طی سال های ۲۰۱۱ الی۲۰۲۰ به چه صورتی ترسیم شده است؟ برای پاسخ به پرسش پژوهش، از چارچوب نظری واقع گرایی ساختاری و به طور مشخص از رویکرد موازنه تهدید والت و روش تبینی و از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. فرضیه ما این است که رقابت راهبردی ایران و عربستان را می توان در قالب «جنگ سرد منطقه ای» ترسیم کرد به گونه ای که کشمکش های تاریخی و مذهبی به رقابت ژیوپلیتیکی و در نهایت منجر به جنگ نیابتی در یمن شده است. در این راستا، برداشت تهدید از سوی عربستان در قبال گسترش نفوذ ایران در یمن سبب افزایش تنش در روابط دو کشور شده است.
بررسی ظرفیت نمایشگاه های ملی در حمایت از تولید ملی (مورد مطالعه: نمایشگاه توانمندی های روستاییان و عشایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۲
93 - 119
حوزههای تخصصی:
حمایت از تولید ملی یکی از ارکان اصلی سیاست های اقتصاد مقاومتی است، لذا شناسایی راهکارها و ایده هایی که زمینه تقویت تولید ملی را فراهم آورد را میتوان در راستای تحقق این سیاستها دانست. نمایشگاه های ملی دارای ظرفیت های ویژه ای برای توسعه و ترویج امر تولید در عمده کشورها هستند در پژوهش حاضر که با رویکرد کتابخانه ای- پیمایشی انجام شده، ظرفیت های مختلفی که در یک نمایشگاه ملی برای حمایت از تولید داخل فراهم می شود، شناسایی شده است. سپس با پیمایش صورت گرفته در چهارمین نمایشگاه توانمندی های روستائیان و عشایر که با رویکرد و شعار محوری تبیین نقش روستائیان و عشایر در تحقق سیاست های رونق تولید در تابستان 1398 برگزار شد، این ظرفیت ها به طور دقیق و موردی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. برای انجام این پژوهش، 194 پرسشنامه توسط غرفه داران نمایشگاه مذکور تکمیل گردید و در گام پایانی، تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از روش تاپسیس، انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که متاسفانه حدود نیمی از کارکردها در نمایشگاه توانمندی های روستاییان و عشایر، نمره ای کمتر از 50 درصد را کسب کرده اند. بخش پایانی پژوهش حاضر به علت کاوی چرایی عدم استفاده مناسب از ظرفیت این نمایشگاه ها پرداخته شده است که پس از شناسایی این عوامل (در 19 مورد) به رتبه بندی آنها اقدام گردید.
بررسی تأثیرات اهداف منطقه ای ایران، عربستان و آمریکا بر الگوهای موازنه قدرت منطقه ای در حوزه ژئواستراتژیک غرب آسیا پس از حادثه 11 سپتامبر 2001
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
109-135
حوزههای تخصصی:
حادثه 11 سپتامبر 2001، منجر به شکل گیری توازن قدرت جدید منطقه ای در غرب آسیا شد، به گونه ای که اهدف منطقه ای بازیگران آن طیفی از توازن قوای سنتی تا توازن تهدید را رقم زد. در این پژوهش تحلیلی– توصیفی، به منظور تبیین کارکرد رویکرد موازنه قوا؛ با بررسی هدف های منطقه ای بازیگران و وارد نمودن ملاحظه های ناشی از روندها و محرک های منجر به شکل گیری موازنه قوا از نظر جامعه نظریه پردازان حوزه غرب آسیا، به کالبدشکافی موازنه قوا در دهه آتی پرداخته، سپس براساس یافته های پژوهش با ارائه نمودار مفهومی، سه سناریوی (موازنه قدرت سنتی، موازنه تهدید و تعامل)، پیش بینی می شود. در نتیجه یافته ها چشم انداز آینده، احتمال همگرایی ایران با عربستان و آمریکا ضعیف (میانگین شدت همگرایی منطقه ای 8/41 %) بوده و در منطقه همچنان توازن قوای سنتی محتمل ترین گزینه است. میزان تنش آفرینی هدف های بازیگران به ترتیب متعلق به عربستان، ایران و آمریکاست. میزان اثرپذیری عربستان از آمریکا بسیار بالا بوده و نقش کنشگر یاریگر در سیاست های منطقه ای آمریکا داشته و ایران نقش بازدارنده دارد. این مطالعه به لحاظ نظری و کاربردی دارای اهمیت می باشد. داده ها به روش کتابخانه ای (ابزار فیش برداری) گردآوری، سپس روابط متقابل بین هدف ها و بازیگران به وسیله ابزار آینده پژوهی «مک تور»، نرم افزار طراحی هندسی «گرافر»، نظریه بازی ها و الگوی «ماتریس های قطری» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند.
پویش های تهدیدزای منطقه قفقاز جنوبی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۲
185 - 206
حوزههای تخصصی:
وضع موجود آسیای مرکزی و قفقاز با توجه به تکثر پویش های فروملی، درون منطقه ای، بین منطقه ای و فرامنطقه ای، دربردارنده فرصت ها و تهدیدهای قابل توجهی برای ایران است. قفقاز جنوبی بستر و پهنه شکل گیری پویش های تهدیدزای متنوعی علیه امنیت و ثبات ملی جمهوری اسلامی ایران است که برخی از آن ها ضریب تهدیدزایی فزاینده ای نیز دارند. شناسایی پویش های تهدیدزای منطقه قفقاز جنوبی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مسأله محوری این پژوهش درنظرگرفته و تلاش شد با اولویت بندی این تهدیدات در منطقه، راه کارهای بهینه ای جهت مقابله با آن ارائه شود. سؤال اصلی این است که مهم ترین پویش های تهدیدزای متوجه جمهوری اسلامی ایران ازطریق قفقاز جنوبی کدامند و راه کارهای ایران برای مهار آن ها چیست؟ روش پژوهش، کیفی کمی (آمیخته) است. نتیجه کلی حاصله اینکه در قفقاز جنوبی تهدیدهای امنیتی و اقتصادی/ژئواکونومیکی، اولویت بالاتری دارند. اهم راه کارهای پیشنهادی پژوهش عبارتند از ارتقای همکاری ها با قدرت های آسیایی، اولویت دادن به پروژه های زیرساختی فرامرزی مختلف برای مقابله با تخلیه ژئوپلیتیکی، برپایی دفتر بررسی نیازهای فنی مهندسی کشورهای منطقه، استفاده از توان فنی و مهندسی بومی برای رفع نیازهای فنی مهندسی کشورها و سرانجام، فعال سازی ظرفیت های دیپلماسی دفاعی.
Content Analysis of the Nowruz speeches of the Iranian Supreme Leader (2013-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Nowruz speeches of the Supreme Leader of the Revolution are considered as drawing the lines of the country's one-year plans in line with long-term policies and macro-goals of the system. Therefore, paying attention to these statements and their scientific analysis to identify problems and provide practical solutions to overcome them, it seems necessary. The purpose of this article is to analyze the content of the speeches of the Supreme Leader of the Revolution between 2016- 2020 and to answer the main question of what axes and categories the Supreme Leader has focused and emphasized in his speeches at the beginning of each year. What are the problems and difficulties mentioned? The research method used is quantitative and qualitative content analysis. In this method, the basic axes hidden in the text, the relationship between the categories as well as the time conditions or in other words, the conceptual model of each lecture have been extracted. The research findings show that during the five years in question, the main focus of leadership discussions in the opening speech of each year was economic issues and the Supreme Leader of the Revolution has always emphasized the issue of economics and in particular the "resistance economy" approach. In addition to the resistance economy, the Supreme Leader also stressed the main issue of Iran's foreign policy, namely Borjam, and the need for hostility, especially regarding how to interact with the United States and Europe.
Resistance; as a discourse and the second phase of the Islamic Revolution(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The subject of resistance mainly brings to mind the "Islamic Resistance Front" in the West Asian region. However, the Resistance Front is only a part of the resistance discourse. The purpose of this article is to explain the theory and experience of the resistance as a discourse. Resistance in the political thought and action of the Supreme Leader is a discourse rooted in the Qur'an, the history of Islam, Iran and especially the first four decades of the Islamic Revolution. According to these religious, historical and political principles, the discourse of resistance is the guiding role of the Islamic Revolution in step The second plays the Islamic Revolution. Resistance is a comprehensive discourse that includes various areas of domestic and foreign policy of the Islamic Republic. In this article, the roots, levels and function of the resistance discourse are explained based on the statements of the Supreme Leader and especially the supreme document of the second step of the Islamic Revolution. The data of this research have been extracted from the first category sources including the statements of the Supreme Leader and the latest sources and have been processed by descriptive-analytical method. Keywords: Resistance Discourse, Second Step Statement, Islamic Revolution, Supreme Leader, Dominance System
گروه ویژه اقدام مالی (FATF) در اقتصاد جهانی و سیاست بین الملل: تحلیل الگوی رفتاری گروه ویژه در قبال ایران
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۲
363-396
حوزههای تخصصی:
گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، یکی از نهادهای مهم مالی جهان است که در ابتدا با هدف مبارزه با پول شویی از طریق تنظیم استانداردهای مالی و قانونگذارانه تأسیس شد و بعدها اهدافی همچون مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی، مقابله با تأمین مالی تروریسم و اشاعه تسلیحات کشتار جمعی نیز به منظومه مأموریت های این نهاد افزوده شد. بن مایه فعالیت های گروه ویژه را چهل توصیه اصلی این نهاد تشکیل می دهد که متون تفسیری آنها نیز ضمیمه این توصیه ها شده است. مبنای مشروعیت توصیه های گروه ویژه را برخی کنوانسیون ها و قطعنامه های سازمان ملل تشکیل می دهد. این نهاد به خصوص پس از بروز حملات تروریستی یازده سپتامبر، قدرت بیشتری پیدا کرد تا جایی که از آن به عنوان یکی از مهم ترین رژیم های بین المللی در حوزه مالی و بانکی یاد می شود. پرسش اساسی که در این زمینه مطرح می شود، جایگاه گروه ویژه اقدام مالی در نظام اقتصاد جهانی و سیاست بین الملل و همچنین الگوی رفتاری آن در قبال ایران است. در پاسخ به این پرسش، این فرضیه طرح گردیده که گروه ویژه اقدام مالی بخشی از رژیم بانکی و مالی بین المللی است که با ارجاع به کنوانسیون های بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل، ضمن کسب مشروعیت؛ حوزه اقتدار، اختیارات و اثرگذاری فراحاکمیتی خود را در عرصه های اقتصاد جهانی و سیاست بین الملل گسترش داده است. برای پرداختن به این مسئله، ابتدا به اسناد مهم بین المللی در زمینه مبارزه با پول شویی که زمینه ساز تشکیل گروه ویژه اقدام مالی بوده اند، اشاره شده است. در ادامه بررسی روندپژوهانه ای از تحول تاریخی گروه ویژه انجام شده تا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به جایگاه گروه ویژه اقدام مالی در اقتصاد جهانی و سیاست بین الملل پرداخته شود. درنهایت نیز تحلیل جامعی از الگوی رفتاری گروه ویژه اقدام مالی در مواجهه با ایران در طول دو دهه اخیر به عنوان مطالعه موردی ارائه شده است.
سیاست خارجی جدید آمریکا؛ افول از جایگاه ابرقدرت به جایگاه قدرت بزرگ جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
93 - 109
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی به خصوص در حوزه اعمالی یکی از نشانه ها و نمودهای میزان قدرت و جایگاه هر بازیگری در ساختار نظام بین الملل است، زیرا عموماً بر اساس مقدورات، ظرفیت ها، محذورات و محدودیت های داخلی، منطقه ای و بین المللی اتخاذ می شود. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که سیاست خارجی جدید ایالات متحده آمریکا با توجه الزامات و مؤلفه های سیاست خارجی یک ابرقدرت در ساختار نظام بین الملل، چه جایگاهی را برای این کشور در ساختار نظام بین الملل تعریف می کند. در این نوشتار تلاش شده تا به بررسی جایگاه ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در ساختار نظام بین الملل از طریق تحلیل کنش ها و واکنش ها، جهت گیری ها، سوگیری های سیاست خارجی جدید این کشور پرداخته شده و همچنین با استفاده از گزاره ها و مفاهیم برگرفته از نظریات موجود روابط بین الملل و سیاست خارجی که به تبیین جایگاه بازیگران در سلسله مراتب قدرت در ساختار نظام بین الملل می پردازند، الزامات و مؤلفه های یک ابرقدرت را استحصال و با مقایسه سیاست خارجی جدید ایالات متحده آمریکا به بررسی جایگاه جدید این کشور در ساختار نظام بین الملل پرداخته گردد. با نگاهی به سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا چه در حوزه اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت و چه در حوزه اعمال و اقدام همچون اقدامات ضدنهادی، کاهش توان اجماع سازی بین المللی از طریق اقناع سازی، کاهش گزینه های پیش رو، افزایش انفعال در پرونده های مهم منطقه ای و بین المللی تأثیرگذار بر موازنه قوا شاهد تحولاتی هستیم که نشان از افول جایگاه این کشور در ساختار نظام بین الملل از یک ابرقدرت نظام ساز و هژمون به جایگاه یک قدرت بزرگ جهانی است.