فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
چین، یکی از بزرگ ترین قدرت های اقتصادی دنیا به شمار می آید که برنامه های راهبردی کلانی را در راستای رشد شاخص های گوناگون اقتصادی، ازجمله تنوع بخشی به صادرات، بهره مندی از فناوری های پیشرفته در تولید و همچنین، توسعه راه های تجاری در سراسر جهان دنبال می کند. در کنار پیشبرد طرح ها و ابتکارهای یادشده، یکی از دغدغه های اصلی این کشور در دهه های اخیر، تأمین امنیت و افزایش قدرت نظامی اش بوده است. نگهداری و پاسبانی از این دستاوردها در برابر افزایش خطر تروریسم، درگیری های سرزمینی با همسایگان، و همچنین تأمین امنیت مسیرهای تجاری و کریدورهای بین المللی، به ویژه مسیرهایی که در ابتکار بزرگ «یک کمربند، یک جاده» مشخص شده است، از مهم ترین دلایل بالا بردن بودجه نظامی، بهره گیری از تجهیزات پیشرفته، و تعریف نقش های جدید برای حضور در نقاط فراسرزمینی توسط چین به شمار می آیند؛ بااین حال، ازآنجاکه افزایش قدرت نظامی، به سبب افزایش نگرانی های منطقه ای و فرامنطقه ای همسایگان و رقبا، احتمال بروز «مشکل امنیتی» را افزایش می دهد، چین در راستای افزایش انواع همکاری ها نیز تلاش کرده است. این گونه فعالیت ها در قالب دیپلماسی نظامی، قابل بررسی هستند که مراد از آن، بررسی فعالیت های صلح آمیز و اغلب غیررزمی و غیرخشن توسط ارتش و نیروهای مسلح است. این مقاله برآن است که دیپلماسی نظامی چین و نقش آن در سیاست خارجی این کشور را بررسی و واکاوی کند. پرسش پژوهش این است که «درپیش گرفتن رویکرد دیپلماسی نظامی توسط چین، چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور داشته است؟» این مقاله با به کارگیری روش تبیینی، درصدد نشان دادن رابطه معنادار میان دیپلماسی نظامی و شاخص های سیاست خارجی است. بررسی ها نشان می دهد که «درپیش گرفتن چنین رویکردی از طریق تأثیرگذاری بر سیاست خارجی ازجمله شکل دهی به محیط امنیتی، گسترش جغرافیای عملیاتی، و افزایش نفوذ، سبب افزایش توانمندی چین در پیگیری منافع، افزایش قدرت، و نقش آفرینی این کشور در عرصه دگرگونی های بین المللی می شود».
تأثیر متغیر ایران بر روابط نظامی، اقتصادی،سیاسی چین و رژیم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
271 - 269
حوزههای تخصصی:
ایران و رژیم اسرائیل دو خصم منطقه ای در غرب آسیا، هر دو روابط نزدیکی با چین دارند، موقعیت و جایگاه ایران در منطقه خاورمیانه باعث گردیده بتواند به عنوان یک متغیر بر روابط دوجانبه رژیم اسرائیل و چین اثرگذار باشد. پرسش کلیدی در این مقاله این است که متغیر ایران چگونه روابط چین و رژیم اسرائیل را تحت تاثیر قرار می دهد؟ روش پژوهش در این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای به صورت توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصله از این پژوهش موید آن است که ملاحظات چین نسبت به موازنه قوا در غرب آسیا از یک سو، میان بازیگران اصلی منطقه همچون ایران و رژیم اسرائیل، همچنین ملاحظات استراتژیک چین به بازیگری ضد آمریکایی ایران در مقابل متحدان آمریکا در منطقه غرب آسیا از جمله رژیم اسرائیل از سوی دیگر، نهایتاً حفظ ایران به عنوان زنجیره تامین با ثبات انرژی، روابط چین و رژیم اسرائیل را تحت تاثیر قرار می دهد. تجدید نظر طلبی و بازیگری ضد آمریکایی ایران در ساختار نظام بین الملل، درمواجه با نقش آفرینی سایر قدرتهای طرفدار حفظ وضع موجود در منطقه خاورمیانه، مانند ترکیه، عربستان و رژیم اسرائیل، ایجادگر موازنه ای است که ماحصل آن را بر ثبات تامین جریان انرژی برای چین می توان مشاهده نمود.
سرکوب جنایات تروریستی در نبردهای معاصرِ دولت اسلامی عراق و شام (داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش ارتکاب جنایات تروریستی، دولت ها در قلمرو جامعه بین المللی به اهمیت سرکوب جهانی آن پی برده اند. این در حالی است که حمایت دولت ها از گروه های تروریستی در کلیه مراحل تأسیس یا فعالیت، اساسی ترین مؤلفه ای است که موجبات تخدیش نظام همکاری مؤثر بین المللی در مواجهه با جنایات تروریستی را فراهم نموده است. مؤید این امر جنایات تروریستی گروه داعش است که ماهیت تهدیدآمیز آن برای صلح و امنیت بین المللی، از اصل تروریسم به عنوان تهدید صلح و امنیت بین المللی نشأت می گیرد. سازمان ملل متحد با سازوکارهایی که در اختیار دارد، می تواند نقش مؤثری در مبارزه با تروریسم ایفاء کند؛ اما با توجه به عدم همکاری برخی کشورهای عضو و حمایت پیدا و پنهان گروه های تروریستی توسط تعدادی از اعضا، این سازمان به توفیق چندانی در مبارزه با گروه های تروریستی دست نیافته است. ازاین رو، به رغم اینکه جنایات تروریستی ارتکابی توسط داعش به وضوح در مواد 5 تا 9 اساسنامه رُم مقرر شده است، اما دیوان کیفری بین المللی با بروز رفتارهای انفعالی در سطح جهانی، امکانی برای رسیدگی به جنایات تروریستی داعش نداشته و این موضوع باید در سطوح داخلی دولت های درگیر در نبردهای مسلحانه داعش و در قلمرو سرزمینی، تحت رسیدگی کیفری قرار گیرد.
تحلیل تطبیقی نقش ایدئولوژیک ایران و عربستان در تحولات یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
77 - 95
حوزههای تخصصی:
ورود جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان بازیگران اصلی منطقه ای در بحران یمن را می توان به عنوان جلوه ای از رقابت ایدئولوژیکی مورد ملاحظه و بررسی قرار داد. ایدئولوژی نقش بسیار مهم و پررنگی در این مسئله دارد و نیز زمینه ساز افزایش رقابت دو کشور در منطقه گردیده است. روش تحقیق مقاله حاضر تطبیقی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات نیز از نوع کتابخانه ای است و از کتاب ها، مجلات علمی و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. مطالعه موضوع نیز به صورت تطبیقی در چارچوب نظریه «مجموعه امنیتی» باری بوزان می باشد. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که؛ «رقابت عربستان و ایران در بحران یمن چگونه قابل ارزیابی است؟» به نظر می رسد که با توجه به چارچوب نظری پژوهش؛ در چهار مؤلفه ی نقش، هدف، سطح و راهبرد رقابت ایدئولوژیک دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در یمن قابل بررسی است. به واقع در این رقابت، دو کشور در این چهار مؤلفه تفاوت هایی دارند که در این مقاله به تشریح آن پرداخته ایم. همواره به طور سنتی این دو کشور در منطقه خلیج فارس به رقابت با هم پرداخته اند. لذا پژوهش حاضر با تمرکز بر این مسئله و با هدف اصلی افزایش شناخت جمهوری اسلامی ایران از طریق بررسی دقیق سیاست خارجی عربستان سعودی در منطقه، به سبب فراهم سازی زمینه صحیح برای مقابله ی منطقی و واکنشی مناسب در جهت حفظ موقعیت ایران در منطقه و موازنه قوا صورت پذیرفته است.
تحلیل اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) در چهارچوب دوران و دولت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی از علماء برجسته و سرآمدی است که در حوزه نظر و عمل سیاسی در تاریخ معاصر ایران نمود و ظهور خاصی از خود نشان داده است؛ پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 و تاسیس نظام جمهوری اسلامی از مشخصات این تبلور است. نظر و عمل امام خمینی،در نسبت با دوران مدرن، ترکیبی از همسویی و جدایی با آن قابل مشاهده است.با توجه به پایه گذاری دولتی جدید در ایران، نسبت دیدگاه ها و نظرات امام خمینی با اصول و مبانی دوران و دولت مدرن، بحث مهمی در طراحی، تنظیم و شناخت مسیر حرکت آینده اندیشه ورزی سیاسی است. امام خمینی از یک طرف با طراحی و تأسیس یک نظام سیاسی دینی و البته جدید در قالب «جمهوری اسلامی» تلاش کرد با الزامات دوران نو همراه شود ولی از طرف دیگر با طرح «ولایت فقیه» در رأس حکومت به گونه ای، نقش دین را برجسته کرده و از سکولاریسم جلوگیری می کند.پیچیدگی در نحوه همگرایی میان الزامات و شرایط جدید با سنت دینی است.در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نسبت دیدگاه ها و نظرات امام خمینی با اصول و مبانی دولت و دوران مدرن پرداخته می شود
اعمال صلاحیت دیوان بین المللی کیفری بر جنایات زیست محیطی: جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
جرائم زیست محیطی دارای آثار مخربی برای طبیعت و منابع طبیعی هستند که با توجه به شدت در دسته بندی های مختلفی قرار می گیرند. مهم ترین مسئله ای که وجود دارد ضرورت جرم انگاری این گونه جنایات علیه محیط زیست است که بر طبق آن هنجارهای مربوطه در این زمینه شناسایی و موردبررسی قرار گیرند. در اصل جنایات زیست محیطی رازمانی می توان به طور قطعی کاهش داد که آثار مهم بودن این گونه جرائم در انظار بین المللی درک شده، در اسناد مهم بین المللی به مخرب بودن آن برای طبیعت و بشریت اشاره گشته و به وسیله ی مراجع کیفری بین المللی مورد تعقیب قرار گیرد که این مسئله نیز مستلزم جرم انگاری این جنایات در بخش جنایات مهم بین المللی در اساسنامه ی مرجع کیفری بین المللی دارای صلاحیت جهانی دیوان کیفری بین المللی است. در چنین شرایطی می بایست جرائم زیست محیطی را در لیست جرائم شناسایی شده همچون جرائم علیه بشریت و جنایات جنگی قرارداد تا دیوان بتواند به پیگیری آن ها بپردازد. یافته های پژوهش با استناد به روش توصیفی تحلیلی، بیان می دارد دیوان کیفری بین المللی می تواند اکثر جنایات زیست محیطی را به شرطی که در زمان جنگ رخ داده باشند، در ردیف جنایات جنگی قرار داده و تحت پیگرد کیفری قرار دهد و به دنبال آن به این گونه جنایات در دیوان کیفری بین المللی بر اساس اصل صلاحیت جهانی رسیدگی گردد.
واکاوی ماهیت امنیت برون زا بر منطقه گرایی کشورهای عربی خلیج فارس
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
49 - 63
حوزههای تخصصی:
منطقه خلیج فارس بدلیل اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک از اهمیت بسزایی برای بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای برخور دار است. منطقه خلیج فارس دارای کارکرد دوگانه؛ صلح/ جنگ و همگرایی/ واگرایی و امنیت درونزا/ برونزا بوده است. آنچه در این نوشتار مهم است واکاوی ماهیت امنیت برون زا بر مکانیسم منطقه گرایی کشورهای عربی خلیج فارس در حوزه سیاست داخلی و خارجی آنها می باشد. سئوال اصلی تحقیق اینست که امنیت برون زا بر مکانیسم منطقه گرایی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چه تاثیری دارد ؟ فرضیه اصلی بر این است که منطقه گرایی کشورهای خلیج فارس بر اساس امنیت برون زا و متکی بر تامین امنیت منطقه ای از سوی قدرت های فرا منطقه ای استوار است و نگرش های پان عربی، ژئوپلیتیک شیعه و سنی ،حفظ سیستم سیاسی و اتحاد در مقابل بازیگران بزرگ منطقه ای باعث تشدید این استراتژی شده است. مطرح نمودن عناوینی مانند ناتوی عربی حتی در سطح نظری و موافقتنامه های دفاعی دوجانبه و چند جانبه با قدرت های بزرگ در راستای تکمیل پروزه امنیت برون زا می باشد.روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش گردآوری کتابخانه ای و اینترنتی است.
جنگ اقتصادی آمریکا علیه چین با تاکید بر نظریه سازه انگاری
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
29 - 50
حوزههای تخصصی:
بعد از فروپاشی شوروی جهان تک قطبی با هژمونیآمریکا با ظهور قدرت های نوظهور ازجمله چین موجب تقویت ایده تحول نظام بین المللی از تک قطبی به چندقطبی شده است. مسئله این پژوهش این است که علی رغم ادعای چین بر مسالمت آمیز بودن خیزش اقتصادی این کشور ولی محافل و سیاستمداران آمریکایی را اقناع نمی کند. از همین رو این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای گردآوری شده به دنبال پاسخ به این پرسش برآمده است که دیدگاه ها و سیاست های آمریکا در قبال خیزش اقتصادی چین چیست؟ یافته پژوهش نشان می دهد که خیزش اقتصادی چین همراه با سیاست های اقتصادمحو بوده است.این سیاست ها شامل عضویت و ایجاد سازمان های بین المللی، طرح های بین المللی همچون احیای جاده ابریشم، سرمایه گذاری و وام دهی است. بر طبق تحلیل ها در چارچوب نظریه سازه انگاری باید گفت که ازنظر آمریکا خیزش مسالمت آمیز موجب رفع اتهام تهدید جدی این کشور به عنوان یک کشور تجدید نظر طلب نمی شود. دلیل نگرانی آمریکا عمدتاً از موقعیت هژمونیک آن در سیاست جهانی و ناسازگاری ایدئولوژیک چین با نظام ارزشی غرب ناشی می شود. برمبنای همین دیدگاه آمریکا اقناع شده است که باید در راستای مهار چین اقدامات عملی ازجمله آغاز جنگ تجاری، سد نفوذ اقتصادی و استفاده از اهرم های فشارهای غیراقتصادی را در پیش بگیرد.
همکاری استراتژیک چین و ایران در خاورمیانه : گذار از نظم امریکایی به چینی
حوزههای تخصصی:
تمرکز این نوشته ، بررقابت چین و آمریکا در خاورمیانه است و به بررسی چگونگی عملکرد چین در زمینه تحریم های ایالات متحده علیه ایران علی رغم تهدید آمریکا به مجازات کشورهایی که این تحریم ها را نقض می کنند ، می پردازد. ایران با تحریم هایی مواجه است که هدف آنها فروپاشی اقتصادی و فشار بر این کشور برای تسلیم شدن به خواسته های آمریکا است. تنش ها بین ایالات متحده و ایران از زمان خروج این کشور از برنامه جامع اقدام مشترک در سال 2018 به طور پیوسته در حال افزایش است. با این حال، تحریم ها علاوه بر چالش های داخلی برای ایران مانعی نیز برای روابط خارجی نیز محسوب می شوند. به دلیل سیاست فشار حداکثری آمریکا با هدف انزوای اقتصادی ایران، تجارت با مشکل مواجه می شود. ایران باید مهمترین شرکای تجاری خود را حفظ کند تا درجه ای از ثبات اقتصادی را تضمین کند. در حالی که چین بزرگترین شریک تجاری ایران است، باید با این شرایط کنار بیاید. در بخش های مختلف، تحریم ها موانعی بر سر راه روابط چین و ایران مانند سرمایه گذاری، تجارت نفت خام یا اجرای پروژه ها در ایران هستند. اینها چالش هایی هستند که هر دو کشور برای حفظ مبادلات باید بر آنها غلبه کنند. با توجه به اینکه تحریم ها به عنوان عامل اصلی مانع از تداوم روابط این دو کشور هستند این تحقیق می پرسد: چرا چین با وجود تحریم های آمریکا مایل به حفظ روابط نزدیک با ایران است؟
امکان ساخت رژیم های زیست محیطی بین المللی بر اساس رویکرد نهادگرایی نولیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
29 - 52
حوزههای تخصصی:
رژیم های زیست محیطی بین المللی، معقول ترین راه برای حل معضلات محیط زیستی هستند. نهادگرایی نولیبرال یکی از رویکردهای مطرح برای ساخت رژیم های زیست محیطی بین المللی است و در این راه بر نقش نهادهای بین المللی و همکاری میان آنها در ساخت رژیم های زیست محیطی تأکید دارد. بر همین اساس مقاله حاضر، این پرسش ها را طرح می کند: راه حل این رویکرد برای ساخت رژیم های زیست محیطی چیست؟ آیا این رویکرد، قابلیت لازم برای ساخت رژیم های زیست محیطی را دارد؟ در نهایت اینکه چه انتقادهایی بر آن وارد است؟ از نظر رویکرد نهادگرایی نولیبرال، منفعت مشترک اصل هدایتگر همکاری نهادهای بین المللی است. اما این رویکرد علاوه بر منفعت مشترک می باید عناصری دیگر همچون هویت و قدرت را هم در نظر بگیرد؛ زیرا در کنار منفعت مشترک، قدرت و هویت مشترک هم می توانند محرک همکاری نهادهای بین المللی و ساخت رژیم های زیست محیطی بین المللی باشند.
تأثیر مؤلفه های اقتصادی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بر توسعه روابط تجاری با چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
57-82
حوزههای تخصصی:
از عوامل موثر بر تمایل کشورهای دنیا در توسعه روابط تجاری خود، سطح قدرت نرم کشور هدف و میزان تاثیرگذاری آن کشور بر معادلات بین المللی است. مقاله حاضر به این سؤال پاسخ می دهد که در میان مؤلفه های اقتصادی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، کدام یک از آن ها بر توسعه روابط تجاری ایران و چین مؤثر بوده است؟ روش مورد استفاده در این پژوهش الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی ((ARDL است و داده های مورد تحلیل در این مقاله مربوط به دوره 1988 تا 2019 است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها حاکی از آن است که مولفه های اقتصادی قدرت نرم ایران نقش بسیار مهمی در تمایل چین به توسعه روابط تجاری با ایران دارد. افزایش قدرت اقتصادی ایران حسب تولید ناخالص داخلی، بهبود سرمایه اجتماعی و افزایش سرمایه گذاری خارجی نقش بسیار مهمی در توسعه روابط تجاری ایران و چین داشته است، جمع بندی مقاله بیانگر آن است که حضور ایران در عرصه بین الملل و توسعه روابط تجاری با سایر کشورها مستلزم افزایش قدرت نرم کشور خصوصاً در مؤلفه هایی از جمله تولید داخلی، سرمایه اجتماعی و سرمایه گذاری خارجی است و افزایش رابطه تجاری ایران و چین در بستر افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران قابل توجیه است.
جایگاه و نقش علمی زنان در قدرت نرم (مطالعه موردی نقش زنان در ارکان نشریات علمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
127-153
حوزههای تخصصی:
تولیدات علمی و نشریات به عنوان یکی از ابزارهای دیپلماسی علم و فناوری در سیاست گذاری های علمی و تاثیر آن بر لایه سوم دیپلماسی علم و فناوری (قدرت نرم) حائز اهمیت هستند. از اینرو مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان حضور زنان در جایگاه های مدیریتی ارکان نشریات انجام شده است. پژوهش پیمایشی- توصیفی و از نوع وب سنجی است. جنسیت سردبیر، مدیر مسئول و اعضای هیات تحریریه نشریات معتبر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از طریق اطلاعات مندرج در وبگاه نشریه یا صفحه شخصی آنان گردآوری و ذخیره و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، علیرغم اینکه زنان همانند مردان از منابع با ارزش جامعه به شمار می روند و هم دوش آنان نقش عمده ای در توسعه پایدار دارند؛ اما تنها در 10 درصد نشریات نقش سردبیری و در 12 درصد نشریات جایگاه مدیر مسئولی را برعهده داشتند. همچنین در مجموع 8 درصد عضویت هیات تحریریه نشریات را شامل می شوند. این در حالی است که بیش از 90 درصد نشریات که با سردبیری زنان منتشر می شود دارای رتبه های بین المللی، الف و ب هستند و این امر می تواند نشان از توانایی زنان در اداره و مدیریت نشریات داشته باشد. در نهایت با تأکید بر یافته ها می توان استدلال کرد، برای رفع بی عدالتی جنسیتی و مشارکت بیشتر زنان در افزایش قدرت نرم از بعد علم و فناوری، سیاست گذاری-های کنونی در این حوزه ناکافی به نظر می رسد.
واکاوی ابعاد و مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
209-234
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران نظام بین الملل، برای ساماندهی فعالیت های خود در داخل، تعامل با سایر بازیگران سیاسی و به طور کلی برای بقا و تعاملات خود ناگزیر به کسب سطحی از قدرت است. اکنون که بسیاری از قواعد و معادلات حاکم بر روابط داخلی و بین الملل دستخوش تحولات گسترده ای شده است، دستیابی به این اهداف را نمی توان تنها با تکیه بر قدرت سخت دنبال کرد؛ بلکه نیاز به نوع دیگری از قدرت است که بتوان با کمترین هزینه به بیشترین اثرگذاری دست یافت. این شکل از قدرت همان «قدرت نرم» است. ج.ا.ایران که با اتکاء بر دو اصل دین و وحدت مردمی شکل گرفت، با تکیه بر همین قدرت که از مبانی و اصول اساسی در اسناد بالادستی الهام گرفته است، ضمن پایه گذاری انقلابی فرهنگی، توانست مسیر توسعه و شکوفایی داخلی را به خوبی طی کرده، تاب آوری اجتماعی و داخلی را افزایش داده و با گسترش دایره نفوذ معنوی خود در منطقه غرب آسیا و جهان، نوعی گفتمان مقاومت را در برابر گفتمان های مدیریت سلطه و زور در دنیا به وجود آورد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی تلاش کرده است مولفه های قدرت نرم را در اسناد بالادستی شامل دین اسلام، گفتمان امام خمینی، اندیشه های رهبری، فرهنگ و تمدن، قانون اساسی و سند چشم انداز 20 ساله مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. نتایج نشان داد هرچند در برخی منابع فوق به طور مستقیم از قدرت نرم صحیت نشده است، اما در تمام این منابع، بر بهره گیری از قدرت نرم در پیشبرد اهداف انقلاب تأکید شده است.
واکاوی دو رویکرد «ساختارگرایی» و «اهمیّت گرایی» در شناسایی «تعهدات عام الشمول» حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
219 - 246
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم کلیدی که در توسعه حقوق بین الملل نقش مهم داشته است، مفهوم تعهدات عام الشمول بوده است. این تعهدات از آن جهت که از ارزش های بنیادین جامعه بین المللی حمایت می کنند، از سایر تعهدات حقوق بین الملل متمایز بوده و برخلاف تعهدات دوجانبه و متقابل حقوق بین الملل، به تمامی دولت ها تعلق داشته و براین اساس تمامی دولت ها در رعایت آنها دارای منفعت حقوقی هستند. علیرغم اینکه درباره مفهوم تعهدات عام الشمول به عنوان بخشی از بدنه حقوق بین الملل، کمتر تردید شده است، ضوابط شناسایی و محتوای آن همواره محل بحث بوده است؛ از این رو، چیستی این تعهدات و ارائه راهکاری دقیق برای شناسایی آن یکی از مسائل مناقشه برانگیز و دشوار حقوق بین الملل به شمار می آید. این مقاله در پی پاسخگویی به این سؤال است که «با توسل به چه رویکردهایی می توان تعهدات عام الشمول را در پهنه حقوق بین الملل مورد شناسایی قرار داد؟». روش بررسی این پژوهش، تحلیلی-توصیفی می باشد و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. با هدف زدودن ابهامات در خصوص چگونگی شناسایی تعهدات عام الشمول، دو رویکرد «ساختارگرایی» و «اهمیّت گرایی» به عنوان رویکردهای پیشنهادی در این راستا مورد واکاوی قرار خواهند گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد رویکرد «اهمیّت گرایی» با ارائه دو راهکار، نخست شناسایی تعهدات عام الشمول بواسطه قواعدآمره حقوق بین الملل و دوم، شناسایی تعهدات عام الشمول از طریق قواعد عرفی حقوق بین الملل (تعهدات عام الشمول غیرآمره)، برای این منظور مناسب تر است.
A Comparative Study of the Social Function of Religion from the Latin American Revolutionary Church and the Social Theology of the Imam Khomeini Movement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Imam Khomeini's reformative movement in the twentieth century with the support of the Iranian awakening is considered the most significant religious revolution of its time. In the face of this spiritual revolution, formed a theological movement in the Latin American region. The struggle against public oppression in Latin American society, social and economic injustice, the exploitation and colonisation of nations by international imperialism were the essential aim of the Latin American Revolutionary Church for its movement. But it failed to implement the goals of its action in establishing social justice and eradicating poverty and oppression in society. The present study primary question is ‘What are the commonalities and differences between the Latin American Revolutionary Church and the social theology of the Imam Khomeini movement in the social function of religion?’ The hypothesis is the most critical goal of Imam Khomeini's movement is to bring man to true happiness, and the only strategy to achieve it is creating justice in a monotheistic society. Despite aligning with its ultimate goals and operational plans, the Latin American Revolutionary Priests Movement has failed to produce the grounds for a human awakening in the Latin American region due to its disbelief in the expansion of justice in the context of monotheistic society and its school subscription with Marxism and Nationalist parties. Belief in the two components of religious democracy and Vilayat-e Faqih formed a vital strategy called the Islamic Republic for Iranian people that the followers of the Revolutionary Church can fill their vacancy through this strategy. The present study, with a descriptive-analytical method and based on library resources, has been done.
The Roots of Cultural Policy in the Islamic Republic of Iran : In the speech of three scholars of Iran Islamic Revolution in 1979 (Shariati, Motahari and Fardid)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to identify the roots of cultural policy making in the IRI. Having a historical approach this article has used a thematic content analysis with a “content coding technique” to review the works of three Islamic revolutionary scholars whose views have been frequent reference to many cultural policy makers before and after the revolution. In this regard there have been “thirty headlines” identified as policy making headings which are divided into: ten headlines from Ali Shariati’s book called “Returns”, eight headlines from "The Future of the Islamic Revolution" a book by Morteza Motahari, and twelve headlines from a series of Seyyed Ahmad Fardid’s lectures, titled as "Hereafter Conquest and Meetings of Farahi". According to the results of this research, the sharing feature of these three views, albeit from different origins of ideas, is the two following lines "Confrontation with Being Westernized" and "the Priority of Reform, and the Development of Thought and Culture". Another result of this research indicates the influence of the document "Principles of cultural policy of the country" through the views of these scholars. At the end of this article, it is claimed that the Islamic Republic of Iran's cultural policies, both elective and compound, are rooted in the cultural theorists of the revolution, and it cannot be accepted that the Islamic Republic of Iran, in its forty-year lifetime, departed from the first designed cultural principles. It is a form of early thought that has been recognized and formed as normal
مسائل و چالش های حکمرانی محلی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
129 - 158
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مطلوب از یک سری اصول و رویه های مشترک و جهانی تبعیت می کند که بستگی به محیط جغرافیایی یا مقطع زمانی خاصی ندارد اما همواره بخش قابل توجهی از اصول و رویه های حکمرانی متأثر از ملاحظات محیطی بوده و وابسته به شرایط زمانی و مکانی خاص است. بر این اساس، حکمرانی کارامد و مطلوب در مقیاسی کوچک تر مانند استان تهران مستلزم بررسی عناصر و مؤلفه های خاص و منحصر به فرد همین استان است. با این فرض، این مقاله به بررسی و تحلیل مسائل و چالش های حکمرانی محلی در استان تهران می پردازد. بدین منظور، ابتدا با بهره گیری از مصاحبه باز با خبرگان و مسئولین اجرایی استان، مسائل و چالش ها استخراج شده و سپس با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل ساختاری این مسائل و چالش ها پرداخته می شود. نتایج و یافته ها حکایت از آن دارد که مسائل و چالش های حکمرانی استان تهران ناشی از چهار حلقه ناکارامدی، نارضایتی، محرومیت و ناامنی است که بیش از آنکه مردم در آن ها نقش داشته باشند، دولت ساخته/ پایه هستند و بنابراین برای حل این مسائل بیش و پیش از هر چیز باید قواعد حکمرانی ملی و استانی از طریق کاهش نقش دولت در امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی اصلاح شود.
گذار دریاپایه و پویایی های دریایی چین-امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکامل نظام بین الملل قرن بیست و یکم به سوی نظامی پیچیده و آشوبی، به دلیل هم زمانی گذار جهانی و منطقه ای قدرت ناشی از رقابت میان چین و ایالات متحده سبب اهمیت یافتن دریاها در فرایند گذار نظم شده است. برایند چنین گذاری را می توان در تنش های دریایی هندوپاسیفیک، به ویژه در دریای جنوبی چین، مشاهده کرد. چنین گذار چندسطحی ای، بیانگر ناکارآمدی الگوی سنتی گذار قدرت و ضرورت تعدیل آن در چارچوب نظام های پیچیده است. براین اساس، پژوهش حاضر، درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که «دریا و اقیانوس، چه نقشی در گذار قدرت در نظام های بین المللی پیچیده دارند؟» فرضیه نگارنده این است که «رقابت برای تسلط بر دریاها و اقیانوس ها می تواند نقطه انتقال فشارهای گذار سیستمی به شاخه های نظم منطقه ای و تغییر معماری امنیتی آن به سوی نظم نوین امنیتی دریاپایه باشد». پژوهش حاضر با استفاده از نظریه گذار قدرت چندسطحی، تلاش دارد تا از چشم اندازی سیستمی به تبیین پویش ها و رقابت های دریایی چین و امریکا در فرایند گذار بپردازد. روش انجام پژوهش، قیاسی استقرایی مبتنی بر استنتاج و ترکیب است. براین اساس، ابتدا اصول و قواعد گذار در نظام های پیچیده و آشوبی، استخراج و با ترکیب آن ها، الگوی گذار شاخه ای و نظام جامع کنترل شبکه ای ارائه می شود.
سیاست علم و فناوری و ایجاد دانشگاه های کارآفرین در روسیه، تحلیلی مبتنی بر الگوی مارپیچ سه جانبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود شباهت های تاریخی چشمگیر بین ایران و روسیه، مطالعه تجربه های روسیه برای ما ایرانیان، به ویژه در حوزه سیاست گذاری بسیار مفید است. در این نوشتار به عنوان مطالعه موردی سیاست علمی و فناوری روسیه و جایگاه کارآفرینی در دانشگاه های این کشور را مطالعه می کنیم. این پرسش ها مطرح است که سیاست های روسیه در حوزه علم و فناوری چه تحولاتی را گذرانده و دولت برای نوآوری و ایجاد دانشگاه های کارآفرین چه اقدام هایی انجام داده است و این اقدام ها تا چه میزان موفق بوده اند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، در این نوشتار تلاش های دولت های مختلف روسیه در جهت ایجاد زیرساخت های نهادی برای همگرایی و هم افزایی بازیگران سه گانه عرصه نوآوری برای تبدیل علم به فناوری و تولید دانش بنیان را تحلیل می کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد در یک چشم انداز تاریخی از زمان روسیه تزاری تا به امروز، دولت محرک اصلی توسعه علم و فناوری در این کشور بوده است، اما در پیشبرد هدف تبدیل علم به فناوری و تشویق شرکت ها و دانشگاه ها به همکاری برای نوآوری موفق نبوده است. علت آن، ضعف زیرساخت های نهادی و نبود همکاری نظام مند بین ارکان سه گانه حکومت، صنعت و دانشگاه است. بنابراین کامیابی روسیه در نوآوری و تولید دانش بنیان به تقویت همگرایی نهادی بین این بخش ها و ایجاد خوشه های کارآفرینی به مرکزیت دانشگاه ها بستگی دارد. چارچوب نظری که برای تبیین این موضوع برگزیدیم مدل مارپیچ سه جانبه است. بر همین اساس می توان نوشتار حاضر را نوعی مدل یابی معادلات ساختاری دانست که در فرایند آن از روش تحقیق کیفی با تمرکز بر موردپژوهی روسیه پیروی شده است.
رابطه ی بین کاهش ارزش تأخیری در تصمیم گیری بین-زمانی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
در تصمیمات بین-زمانی، پیامدها در زمان های مختلفی ارائه می شوند. افراد در این تصمیمات پاداش های همراه با تأخیر را کم ارزش تر از پاداش های آنی و فوری می دانند. این رفتار با مفهوم کاهش ارزش تأخیری شناخته می شود که با مفاهیم تکانشگری و خود کنترلی مرتبط است و از این رو به موضوع مهمی در حوزه های مختلف بدل شده است. نرخ کاهش ارزش تأخیری در افراد مختلف مقدار متفاوتی دارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه ی وضعیت اجتماعی-اقتصادی به همراه ویژگی های جمعیت شناختی با کاهش ارزش تأخیری افراد در دوره ای از کشور است که نرخ تورم بالایی تجربه می شود. بدین منظور از پرسشنامه انتخاب پولی(MCQ) برای سنجش نرخ کاهش ارزش تأخیر افراد استفاده شده است. تحصیلات و درآمد به عنوان شاخص های وضعیت اجتماعی-اقتصادی به همراه سن، جنسیت و وضعیت تأهل در نظر گرفته شدند. نتایج نشان می دهد افرادی با تحصیلات بالاتر کمتر پاداش های آینده را بی ارزش می دانند و رفتار تکانشی کمتری دارند. با این حال، درآمد رابطه ی معناداری با نرخ کاهش ارزش تأخیری نشان نداد. بالا بودن درآمد در زمینه ی تورمی، برخلاف سایر مطالعات با تکانشگری کمتر رابطه ندارد. در کل، وضعیت اجتماعی-اقتصادی با نرخ کاهش ارزش تأخیری رابطه ای منفی دارد. در مدل رگرسیون چندگانه، با کنترل جنسیت و وضعیت تأهل، سطح تحصیلات می تواند نرخ کاهش ارزش تأخیریِ کمتر را پیش بینی کند. (R 2 =0.123, Adjusted R 2 =0.098, F=5.026, p-value=0.003)