فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رقابت روسیه و آمریکا در دو دهه گذشته و از زمان روی کارآمدن ولادیمیر پوتین، روند فزاینده ای یافته و از سال 2014 و در پرتو بحران اوکراین به بزرگ ترین مسئله راهبردی جهانی تبدیل شده است. جنگ سال 2022، این رقابت ها را تا حد زیادی بازگشت ناپذیر و چشم انداز صلح و ثبات بین المللی را برای آینده ای طولانی مبهم کرده است. مسئله اصلی این نوشتار، مشکلات برخاسته از روابط موجود آمریکا و روسیه و دشواری های آن برای صلح و امنیت بین المللی است. این پرسش مطرح است که رقابت روسیه با آمریکا در مسائل راهبردی، چه پیامدهای بین المللی مهمی دارد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که رقابت های روسیه با آمریکا در مسائل راهبردی به هجومی ترشدن سیاست خارجی روسیه تا مرز یک جنگ بزرگ اروپایی و پیگیری یک سیاست شرق گرایانه تر منجر شده است و چنانچه این روند تداوم یابد و ساختارهای باقی مانده از دوران پس از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد مانند نظام ملل متحد و نظام کنترل تسلیحات راهبردی یا ثبات راهبردی جهانی نیز از میان برود، جهان با بحرانی بسیار بزرگ و هرج ومرج گسترده روبه رو می شود. رویکرد نظری مورد توجه در اینجا، واقع گرایی راهبردی بر اساس مؤلفه های مطرح شده توماس شیلینگ است و از روش تحلیل کیفی با رویکرد تحلیل محتوای داده ها و تحلیل های موجود بهره می بریم. یافته اصلی این پژوهش این است که رقابت اصلی در روابط مسکو و واشینگتن بر سر مفهوم ثبات راهبردی جهانی مبتنی بر همپایگی راهبردی دوران جنگ سرد در دهه های 1960 تا 1980 است که آمریکایی ها از دهه 1990 آن را منکر شده و به تدریج از زیر بار تعهدهای آن خارج شده اند. روسیه نیز برای حفظ این وضعیت در معرض خطر، به نظامی گری و جنگ روی آورده است.
بررسی رابطه جنگ نرم و شکاف های قومی در جمهوری اسلامی ایران: مطالعه موردی نقش شبکه های بی بی سی، رادیو فردا و صدای امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
99 - 124
حوزههای تخصصی:
تحول در ماهیت قدرت به تحول در ماهیت جنگ ها نیز منجر شده است؛ اگر جنگ سخت با اشغال سرزمین، تضعیف یا براندازی یک نظام سیاسی با بهره گیری از ابزار نظامی محقق می شود، جنگ نرم با تأثیرگذاری بر ادراکات، نظام شناختی، باورها و ارزش های یک ملت، اندیشه و الگوی اداره کشور را به چالش می کشد. تکنیک های رسانه ای از جمله مهم ترین روش های مورد استفاده جنگ نرم است؛ رسانه ها از طریق روایتسازی، اذهان مخاطبان را شکل می دهند و یا نظام شناختی آنها را تغییر داده و با باورها وارزش های نوینی جایگرین می کنند و از این طریق به رفتارها و کنش های فردی و اجتماعی آنان جهت می دهند. در این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به این سوال هستیم که در رسانه های مورد بررسی در این پژوهش یعنی؛ بخش فارسی شبکه خبری بی بی سی، بخش فارسی رادیو اروپای آزاد موسوم به رادیو فردا و بخش فارسی صدای امریکا – چه تصویری از رابطه اقوام با ساخت سیاسی منعکس می شود؟ روش جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعه کتابخانه ای و جستجو در سایت های شبکه های خبری مورد بررسی؛ بی بی سی، رادیو فردا و صدای امریکا در یک بازه ده ساله 1391-1401 است. برای تحلیل مطالب از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی استفاده شده است. به نظر می رسد طرح تبعیض سیستماتیک (نظام مند) مهترین دستور کار رسانه های مورد بررسی است تا از این مجرا تعمیق گسل ها و شکاف ها و تبدیل تفاوت ها و تمایزها به اختلافات میسر شود.
وعده های انتخاباتی، محدودیت های دولت و اعتراضات سیاسی در ایران مطالعه موردی نخستین سال دولت دوم روحانی (مرداد 1396 تا مرداد 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
179 - 214
حوزههای تخصصی:
وعده ها و برنامه های اعلامی حسن روحانی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ، انتظارات زیادی، به ویژه در میان حامیانش ایجاد کرد. باوجوداین، پس از پیروزی، او خیلی زود با سرخوردگی بسیاری از حامیانش و نارضایتی بسیاری از گروه های اجتماعی روبرو شد. پرسش این است که این وضعیت چگونه و در اثر چه عواملی ایجاد شد و چه پیامدهایی داشت. در این مقاله بر اساس مدلی بسط یافته از نظریه «محرومیت نسبی» و با کاوش در داده های موجود در فضای مجازی در کنار داده های اسنادی به این پرسش پاسخ داده شده است. یافته های مقاله نشان داد دولت دوم روحانی از یک سو حجم بالایی از انتظارات و مطالبات را ایجاد کرده بود و از سوی دیگر از همان نخستین روزهای استقرار خود با محدودیت های فزاینده ای برای تحقق این انتظارات و مطالبات روبرو شد. این محدودیت ها از متغیرهای متعددی ناشی می شد. فشار فزاینده نیروها و نهادهای تحت کنترل جناح رقیب در چینش کابینه، خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم ها و سیاست های نامنسجم و گاه متناقض خود دولت به ویژه در زمینه های پولی- مالی و بودجه ریزی از مهم ترین این متغیرها بودند. این عوامل باعث تعمیق بحران اقتصادی، افزایش تورم، بیکاری و فقر و نگرانی طبقات پایین و متوسط شد. این وضعیت، زنجیره ای از اعتراضات اجتماعی و سیاسی را در عرصه واقعی و فضاهای مجازی به ویژه از دی ماه 96 تا مردادماه 97 برانگیخت. این اعتراضات گرچه سرکوب شد یا فروکش کرد اما بی اعتمادی سیاسی و ناامیدی شدیدی را در میان گروه های مختلف نسبت به توانایی دولت روحانی ایجاد کرد.
تعامل حق تعیین سرنوشت و اصل یکپارچگی سرزمینی درمنطقه خومختار اوستیای جنوبی و جمهوری خودمختار آبخازیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره بر تعامل اصل حق تعیین سرنوشت و مصونیت یکپارچگی سرزمینی کشورها به عنوان دو قاعده بنیادینِ حقوق بین الملل تأکید شده است. ازاین رو حق تعیین سرنوشت در چارچوب بازداشتن اشغالگری و استعمار زدایی تعریف شده است تا با یکپارچگی سرزمینی دولت ها سازگار باشد. در دوران پسااستعماری نیز جنبه داخلی حق تعیین سرنوشت به معنای مشارکت برابر سیاسی و حفظ حقوق و آزادی های فرهنگی قرار گرفته و بارها بر مشروعیت نداشتن جدایی خواهی تأکید شده است. با وجود این، نظریه جدایی چاره ساز مستندِ گروه های جدایی خواه و برخی کشورها شده است تا مدعی حقِ جدایی خواهی در شرایط استثنایی باشند. در سال 2008 جدایی خواهان استان اوستیای جنوبی و جمهوری خودمختار آبخازیا با استناد به نظریه جدایی چاره ساز با صدور بیانیه ای از گرجستان اعلام استقلال کردند و دولت روسیه نیز بی درنگ استقلال این مناطق را به رسمیت شناخت. این پرسش مطرح است که مشروعیت استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا از گرجستان از دیدگاه حقوق بین الملل چگونه قابل ارزیابی است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که جدایی اوستیای جنوبی و آبخازیا با برقراری نوعی تعامل و توازن میان دو اصل حق تعیین سرنوشت و مصونیت یکپارچگی سرزمینی دولت ها قابل تحلیل است. روش این نوشتار کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل اسناد، آرا، گزارش ، کتاب، مقاله های چاپی و اینترنتی انجام شده است. براساس دستاوردهای این نوشتار، توسل به مفهوم جدایی چاره ساز در مورد اعلام استقلال آبخازیا و اوستیایی جنوبی به دلیل اهمیت اصل یکپارچگی سرزمینی در حقوق بین الملل و نبود پیش شرط هایی چون نسل کشی و توسل به این مفهوم به عنوان آخرین راه حل، مشروعیت قانونی ندارد.
رکن مادی جنایت تجاوز ارضی در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی در پرتو قطعنامه کنفرانس بازنگری اساسنامه دیوان در کامپالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
51 - 73
حوزههای تخصصی:
جنایت تجاوز، طی اساسنامه دیوان بین المللی کیفری در صلاحیت دیوان قرار گرفت. در اولین بازنگری اساسنامه به سال 2010، جهت حراست از صلح جهانی، جنایت تجاوز تعریف و عناصر آن مشخص گردید. لذا این پژوهش با هدف تبیین عنصر مادی جنایت تجاوز در پرتو آخرین تحولات اساسنامه انجام شده است. شدت و گستردگی عمل تجاوزکارانه سبب شده است که اقدام به این کار از گذر مقدمات و شرایط خاصی صورت پذیرد. جنایت تجاوز به مجموعه اقداماتی که مدیریت جنگ مینامیم گفته میشود. لذا مداخلهکنندگان با تحقق سایر شرایط به جنایت تجاوز محکوم می شوند. البته در ابتدای اقدام، پس از برنامه ریزی، ابزار و وسایل نظامی تهیه و به دنبال آن اجرای برنامه ریزی شده توسط سران نظامی انجام میشود. بعد از انجام عمل تجاوزکارانه و تجاوز به کشور دیگر، مدیرت مناطق اشغال شده، آخرین مرحله مدیرت جنگ می باشد. رکن مادی جنایت تجاوز در پرتو اساسنامه دیوان کیفری بین المللی شامل برنامه ریزی، تدارک، آغاز و اجرای یک عمل تجاوزکارانه می باشد. این عمل از سوی سران سیاسی و نظامی مؤثر در هدایت و کنترل یک کشور انجام می شود. اقدامات صورت گرفته باید برای انجام عمل تجاوزکارانه ای باشد که از لحاظ ماهیت، شدت و گستره، موجب نقض آشکار منشور سازمان ملل متحد باشد.
سرمایه سیاسی حکومت و هویت ملی؛ داده های پیش هشداردهنده در مورد ایران کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
156 - 109
حوزههای تخصصی:
نسبت سرمایه سیاسی و هویت ملی علی رغم اهمیتش برای زندگی سیاسی جوامع دموکراتیک و پایداری و انسجام جوامع ملی آنگونه که باید مورد پژوهش واقع نشده است. با عنایت به موقعیت مندی دو متغیر یاد شده از یک سو و دگردیسی های پرشتاب سیاسی و اجتماعی از سوی دیگر، پرسش از رابطه دو متغیر سرمایه سیاسی و هویت ملی امری لازم است. بنابراین نوشتار حاضر که ماهیتی توصیفی-تحلیلی دارد و بر رهیافت نهادگرایانه سیاسی مبتنی است و از چارچوب نظری ترکیبی رافالوسکی، لیندنبرگ، روثستاین و لوی بهره می جوید، با اتکا به روش کتابخانه ای و تحلیل ثانویه داده ها، چیستی نسبت سرمایه سیاسی و هویت ملی را با توجه به داده های مربوط به ایران به پرسش گرفته و بر این فرضیه استوار است که سرمایه سیاسی با هویت ملی رابطه ای معنادار و مستقیم دارد به گونه ای که افزایش آن به تقویت هویت ملی و کاهش آن تضعیف دلبستگی به عناصر هویت ملی را به همراه دارد.
عوامل مؤثر بر گسترش تحریم اقتصادی در جهان پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
109 - 133
حوزههای تخصصی:
تمایل فزاینده قدرت های بزرگ به استفاده از تحریم اقتصادی یکی از مهمترین ویژگی های روابط بین الملل در دوره پس از جنگ سرد است. عوامل مختلفی در این روند دخالت داشته اند. تحولاتی در روابط بین الملل رخ داده اند که مجموعاً موجب جذاب ترشدن تحریم اقتصادی به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست های دولت ها و سازمان های بین المللی شده اند. سؤال مقاله این است که چرا استفاده از تحریم اقتصادی در روابط بین المللِ پس از جنگ سرد افزایش چشمگیری یافته است. فرضیه مقاله این است که مجموعه ای از عوامل شامل افزایش شدید هزینه های اقدام نظامی، تجارب موفق در استفاده از ابزار فشار اقتصادی، تغییرات توزیع قدرت در سیستم بین الملل، گسترش ارزش ها و هنجارهای لیبرال در سطح جهانی و رشد تهدیدات امنیتی جدید موجب افزایش استفاده از تحریم اقتصادی در دوره پس از جنگ سرد شده است. این مقاله به لحاظ روشی رویکرد ترکیبی دارد و هدفش ارائه یک تبیین معتبر درباره یک تحول اساسی در روابط بین الملل است. برای دفاع از فرضیه تلاش خواهد شد از شواهد و داده های معتبر موجود استفاده شود.
عادی سازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی و پیامدهای آن بر امنیّت ملّی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۵)
181 - 200
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر سعی دارد با اتکا به نظریه "موازنه منافع" راندل شولر در چارچوب نظری واقع گرایی نئوکلاسیک به این پرسش پاسخ دهد که روند نوین صلح اعراب و رژیم صهیونیستی چه پیامدهایی بر امنیت ملی ایران خواهد داشت؟ در پاسخ به این پرسش و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در رأس تهدیدها در ادراکات امنیتی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی، به هم افزایی آن ها در چالش زایی برای امنیت ملی ایران در ابعاد سیاسی، نظامی- امنیتی و اقتصادی منجر خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رژیم صهیونیستی سعی دارد تا با انعقاد پیمان های عبری- عربی با کشورهای خلیج فارس، هم خود را از انزوای دیپلماتیک منطقه ای خارج کند و هم این که امنیت ملی ایران را به مخاطره بیندازد. هم چنین، نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل مختلفی در سطوح بین المللی، منطقه ای و داخلی در شکل گیری این ائتلاف نقش داشته اند که یکدیگر را تقویت و پشتیبانی می کنند. بنابراین، افزایش قدرت رژیم صهیونیستی در غرب آسیا، پیامدهای متعددی علیه منافع و امنیّت ملّی جمهوری اسلامی ایران شکل می دهد و بازی رقابتی در منطقه را به نفع رژیم صهیونیستی رقم خواهد زد.
سناریوهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در موضوع فلسطین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
119 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سناریوهای سیاست خارجی ج.ا.ا در موضوع فلسطین است. با استفاده از روش پژوهش کیفی، مصاحبه هایی با 21 نفر از خبرگان در حوزه های علوم سیاسی، مدیریت و آینده پژوهی، تاریخ، و متصدیان سفارت فلسطین در تهران، که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند انجام شد و تا مرحله ی اشباع استمراریافته ادامه یافت. در نهایت با استفاده از روش تجزیه و تحلیل تم، 10 تم استخراج گردید. نتایج به تدوین سناریوهای ممکن، محتمل و مطلوب سیاست خارجی ج.ا.ا در موضوع فلسطین انجامید که سناریوی مطلوب، بهار مردم سالاری بود و نتیجه ی استخراج شده، تشکیل تک دولت مبتنی بر همه پرسی در سرزمین فلسطین است.
بازنگری اخلاقی سیاست مقاومت در سپهر نظریه های اخلاق هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تجزیه و تحلیل مقاومت بر اساس نظریه های سه گانه اخلاق هنجاری می پردازد. اخلاق در ترکیب با سیاست، مبانی کنش سیاسی افراد و جوامع را تشکیل می دهد؛ بنابراین «مقاومت» آنها در برابر قدرت های سلطه گر از منظر اخلاقی قابل بررسی است (ازجمله، دفاع از حق مقاومت). هر چند چنین حقی به عنوان یک اصل هنجاری در دوران مدرن مورد توجه قرار گرفته است، اما کندوکاو اخلاقی آن می تواند موضوعی جذاب در سپهر اخلاق باشد. از این رو نویسندگان با استفاده از روش توازن متأملانه تلاش دارند ضمن ایضاح ساختار مفهومی اخلاق مقاومت، تمهیدات نظری مناسبی برای جریان مقاومت سیاسی در حوزه فلسفه اخلاق و نظریه سیاسی فراهم سازند. برهمین اساس، این پژوهش نسبت حق اخلاقی مقاومت سیاسی با مقوله های اجتماع اخلاقی، مصلحت عمومی و افتخار را بحث و نشان داده است که این سه چگونه شرایط امکان و اخلاقی بودن مقاومت را فراهم می آورند.
انسان شناسی مولانا و مدلول های نظری آن برای ارتقای همبستگی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 142
حوزههای تخصصی:
مواجهه با چالش های جهانی نیازمند تقویت انگاره همبستگی بین المللی است. دو ایده شناسایی و تاکید بر حقوق مبتنی بر همبستگی در چارچوب ادبیات حقوق بشری و برساخته بودن هویت در بستر نظریه های روابط بین الملل، تلاش های نظری راهگشا برای طرح انگاره همبستگی بین المللی محسوب می شوند. حقوق مبتنی بر همبستگی درصدد تقلیل تمرکز بر فرد و ترغیب همه کشنگران بین المللی برای مشارکت در تحقق این دسته از حقوق است اما در قیاس با حقوق فردی نتوانسته یک مبنای نظری جایگزین برای موجه ساختن این دسته از حقوق ارائه نماید. ایده برساخته بودن هویت نیز گرچه طبیعی انگاشتن هویت در میان کنشگران بین المللی را به مسئله بدل ساخته و تحول در هویت و متعاقب آن درک کنشگران از منفعت را ممکن می داند اما برای تقویت انگاره همبستگی کافی نیست و دستیابی به این مهم، نیازمند ارائه روایت جدید از انسان است. پرسشی که در مقاله پیش رو، قصد داریم به آن پاسخ دهیم این است که رویکرد انسان شناسانه ی مولانا به چه طریق می تواند به تقویت انگاره همبستگی بین المللی در ساحت نظری کمک کند. ادعای مقاله این است که روایت انسانشناسانه مولانا با تاکید بر وحدت ارواح بشری و تقدم این وحدت بر فردیت، شناسایی یک غایت مشترک و تقویت روحیه همدلی و مسئولیت پذیری، می تواند از یک سو مبنای توجیه حقوق و مسئولیت مشترک انسان ها قرار گیرد و از دیگر سو روایت جدید از ماهیت انسان که بیانگر انسجام و اشتراک هویتی میان انسان ها است ارائه نماید.
حکمرانی سازمانی مبتنی بر رویکرد تکامل توأمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
7 - 29
حوزههای تخصصی:
سازمان ها در جهانی پویا و سرشار از تعامل در حال رشد و تکامل می باشند که این امر رویکردهای تعاملی در بحث رشد و توسعه سازمان ها را ضروری می سازد، در واقع وجود حاکمیت سازمانی در سازمان های دولتی بسیار حیاتی است و می تواند در بهتر شدن عملکرد آنها در اجرای خط مشی و سیاست تاثیرگذارباشد. در این زمینه یکی از موضوعاتی که در سه دهه گذشته حضور خود را از مباحث زیست شناسی به مباحث سازمانی گسترده نموده و توانسته از جایگاهی درخور در زمینه مطالعات حوزه مدیریت و سازمان برخوردار گردد موضوع تکامل توأمان یا هم فرگشت می باشد. از این رو پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی حکمرانی سازمانی مبتنی بر رویکرد تکامل توأمان پرداخته است و نتایج مطالعات نشان داد که حکمرانی خوب سازمانی نتیجه تعامل همه سطوح یک سازمان است . لذا در سازمان های دولتی تعامل همه سطوح سازمان سبب می شود که حکمرانی سازمانی مطلوب برای ارتقاء هر چه بیشتر کیفیت حکمرانی معنا و مفهوم پیدا کند. پیش فرض اصلی نیز، هماهنگی بین اجزاء و عناصر مختلف سازمان با خود و با استراتژی کل سازمان است؛ به گونه ای که اگر این هماهنگی به طور کامل تحقق یابد، موفقیت و بهبود عملکرد(افزایش رشد در شاخصهای عملکردی) در سازمان رخ خواهد افتاد.
تأثیر شاخص های بی ثباتی سیاسی بر رشد اقتصادی کشورهای منطقه بین النهرین
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
240-273
حوزههای تخصصی:
بررسی آماری شاخص های بی ثباتی سیاسی در بین کشورهای منطقه بین النهرین نشان می دهد که اکثر کشورهای این منطقه در وضعیت نامطلوبی به سر می برند. این در حالی است که بی ثباتی سیاسی از کانال های مختلفی به صورت مستقیم و غیرمستقیم رشد اقتصادی را متأثر می کند. بر این اساس، هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر انواع شاخص های بی ثباتی سیاسی بر رشد اقتصادی کشورهای منطقه بین النهرین طی سال های 2002 2021 است. به این منظور، از چهار شاخص بی ثباتی سیاسی شامل «ریسک سیاسی ICRG»، «درگیری مسلحانه»، «ثبات سیاسی و نبود خشونت» و «تعداد حملات تروریستی» در قالب یک مدل رشد اقتصادی استفاده شده است. برآورد مدل نیز با استفاده از روش تجزیه و تحلیل داده های پانل و برآوردگر اثرات ثابت (FE) انجام شده است. نتایج نشان می دهد مطابق انتظار تئوریک، بی ثباتی سیاسی تأثیر منفی و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای منطقه بین النهرین داشته است که بر ضرورتِ ایجاد یک فضای سیاسی باثبات در این کشورها برای دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و پایدار تأکید می کند. بر اساس سایر نتایج، تأثیر شاخص های سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی مثبت و معنادار بوده است؛ در حالی که اثرگذاری تورم، مخارج نظامی، رانت منابع طبیعی و رشد جمعیت بر رشد اقتصادی کشورهای مطالعه شده منفی و معنادار است.
نقش احزاب ملی گرای ترک و اثرگذاری آنان در انتخابات ریاست جمهوری 2023 ترکیه
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
404-419
حوزههای تخصصی:
هم زمان با گسترده شدن دامنه نفوذ ملی گرایی در بسیاری از کشورهای جهان، در انتخابات سال 2023 ترکیه نیز اهمیت نقش ملی گرایان نمایان شد. ملی گرایان ترک از حیث گستردگی و عمق نفوذ سیاسی و اجتماعی عملاً در رده اردوگاه و گفتمان سوم ترکیه قرار گرفته اند؛ اما در رقابت بین دو گفتمان اول و دوم، یعنی محافظه کاران و دموکراسی خواهان، به نقطه ثقل مهمی تبدیل شده اند و نقش مهمی ایفا می کنند. اردوغان برای کسب پیروزی و تشکیل کابینه، از چند حزب و جریان ملی گرا کمک گرفت و توانست از سد مخالفان بگذرد. به این ترتیب، دولت باغچلی، رهبر مهم ترین حزب ملی گرای ترکی و نماد این گفتمان، همچنان نفوذ و قدرت خود را به عنوان شریک اصلی اردوغان حفظ کرد و ائتلاف شش حزبی مخالفان شکست خورد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل جایگاه ملی گرایان ترک در رقابت های حزبی ترکیه و نقش آنان در تحولات سیاسی این کشور و پاسخ دادن به این سؤال است که ملی گرایان ترک بر اساس چه نوع سناریوهایی می توانند اثرگذاری خود را حفظ کنند؟ با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک ترکیه در منطقه و تأثیر این کشور بر روندهای منطقه ای، لازم است جایگاه واقعی احزاب و جریانات این کشور و به ویژه ملی گرایان ترک بررسی شود. این مقاله جریانات عمده ملی گرای ترک در پهنه سیاست ترکیه را معرفی کرده و با روش اسنادی و مقایسه آرا، جایگاه احزاب را مشخص کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ملی گرایان ترک در عرصه سیاست ترکیه، هنوز هم کنشگران اثرگذار و مهمی هستند و می توانند در بزنگاه های حساس بر روندهای سیاسی اثر بگذارند.
رَه یافتی آینده نگرانه به فلسفه دین، از رهگذرِ بررسیِ نسبت عقل و ایمان، با رویکرد انتقادی-تطبیق گرایانه در آراء آلوین پلانتینگا و مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه دین دانشی است که به بررسی مسائل مختلف دین می پردازد. تا کنون آینده دین، بعنوان یک مسئله جدید در این دانش، مورد توجه چندانی نبوده است. از طرفی بررسی این حوزه جدید(آینده دین) یک مطالعه بینارشته ای میان فلسفه دین و آینده پژوهی است. مسئله اصلی این پژوهش این است که فلسفه دین در نگاه دو اندیشمند اسلامی و غربی با توجه به نگاه آنان به رابطه عقل و ایمان، درآینده چگونه می تواند پاسخگوی پرسش های اساسی از دین باشد، برای این منظور نگاهی تطبیقی-انتقادی بین نگاه مطهری و پلانتینگا را در پیش گرفتیم. روش پژوهش با رجوع به آثار ایشان و منابع علمی و پژوهشی معتبر می باشد. سپس با روش تحلیل اسناد، به دلیل پرداختن آن به رابطه ها و واکاوی علت ها، به صورت عقلی به تطبیق دیدگاه های پلانتینگا و مطهری پرداخته و به نقد و بررسی آنها می پردازیم. نتایج حاصله از این پژوهش چنین است که هر دو اندیشمند در نظام فکری خود ضعف هایی را دارا هستند و نشان دادیم از هم اکنون سوالاتی جدی درباره ملاک حقانیت دین مطرح است و در آینده بیشتر خواهد بود، که راه حل در گروِ: 1- طرح مسائل اساسی و تلاش برای پاسخ به آنها، 2- معقولیت باور، 3- به سوی الاهیات دیالوگی و4- اصالت دادن به فاعل شناسا؛ می باشد.
راهبردهای قدرت آفرین جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
7 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد امنیت بومی و خوداتکا در منطقه خلیج فارس و همچنین جهت مقابله با تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای در این منطقه، نیاز به کسب اقتدار دارد. بنابراین مقاله حاضر با هدف شناسایی عوامل محیطی (قوت، ضعف، فرصت، تهدید) و تدوین راهبردهای قدرت آفرین ایران انجام شده است. روش شناسی: تحقیق کاربردی بوده و به روش موردی- زمینه ای که از طریق سوآت بهبود یافته جهت تدوین راهبردها و تکنیک تاپسیس جهت اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها تعداد 13 راهبرد بخشی (3 راهبرد تهاجمی، 5 راهبرد رقابتی، 3 راهبرد محافظه کارانه و 2 راهبرد تدافعی) به دست آمده است. طبق نتایج سوآت بهبود یافته تعداد 7 راهبرد اصلی قدرت آفرین در منطقه خلیج فارس تدوین شد. نتیجه گیری: موقعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران برای نیل به اقتدار در وضعیت محافظه کارانه خفیف و معطوف به قوت قرار دارد که به سمت تهاجمی خفیف و معطوف به قوت در حال حرکت می باشد.
دوگانه حق و خیر: از تقابل کهن تا ترکیب نو در نظریه عدالت رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
95-124
حوزههای تخصصی:
تأسیس مفهوم و نظام عدالت از موضوعات مهم اندیشه و فلسفه سیاسی و اخلاقیات از عهد باستان تاکنون بوده است. در تاریخ اندیشه، اغلب باورها درباره عدالت، بنیان خود را بر ایده ای عالی از خیر نهاده اند و گاه مقدماتی در باب خیر فراهم کرده اند که از آن می توان نظامی از حق و عدالت را استنباط کرد. با این حال تقابل میان حق و خیر به عنوان مفاهیمی که به دو نظام متفاوت از عدالت می انجامند، از مباحث مهم و طولانی اندیشه سیاسی بوده است. اهمیت بحث در آن است که تقدم مفهومی یکی بر دیگری می تواند تبعات گسترده ای در زندگی اجتماعی- سیاسی یک جامعه داشته باشد. «جان رالز»، فیلسوف سیاسی پرنفوذ سده بیستم، کوشیده تا ترکیبی از مفاهیم حق و خیر را در نظریه عدالت خود مطرح کند، به نحوی که حق از ایده های خیر قابل استنباط شود و خیر تابع نظام عدالت به عنوان شعبه ای از مفهوم حق باشد. در این مقاله، تبیین و تفسیری از تلاش پیچیده رالز برای ترکیب دو مفهوم متقابل حق و خیر و نیز چگونگی تقدم منطقی حق بر خیر در نظریه عدالت ارائه می دهیم.
The Latest Developments in the Concept of Human Rights in International Relations in the Third Millennium
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۳, summer ۲۰۲۳
547 - 572
حوزههای تخصصی:
The issue of human rights has been at the center of the world community for seventy years, since the adoption of the Universal Declaration of Human Rights in 1948. Although it is difficult to define the concept of human rights, researchers believe that this concept can be extracted from those rules and norms that have initially been recognized by the majority of UN members in the form of declarations, statements, treaties, conventions, and Performance of Opinio Juris, and second, affect the behavior and conduct of political entities. The current study investigates the definition of human rights after the events of September 11, 2001. This review article argues that the concept of human rights was initially a general concept, but it evolved over time into specialized areas, such that in the third millennium and after September 11, 2021, security-related human rights issues have become more important than before, and different groups and minorities received more special attention. On the other hand, environmental and health-related human rights issues have emerged as compelling issues of the present, which have further broadened the scope of human rights.
تبیین الگوی دوستی جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان در قالب محور مقاومت با تأکید بر نظریه موازنه قدرت
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
128-154
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه منطقه ای حساس و استراتژیک است که بعد از جنگ جهانی دوم و به ویژه در چند دهه اخیر، کانون منازعات و تعارضات منطقه ای بوده است. یکی از بازیگران اصلی و قطب مهم این منطقه، ایران است که می کوشد با طرح دوستی با بعضی از کنشگران یا کشورهای خاورمیانه، توان بازدارندگی خود را در قبال قدرت های مداخله گر خارجی، به ویژه آمریکا و هم پیمانان منطقه ای آن ها، مخصوصاً اسرائیل افزایش دهد. حزب الله لبنان بازیگری است که ج.ا.ا ایران برای رسیدن به این هدف با او طرح دوستی ریخته و در حال همکاری است، هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال اصلی است که چگونه می توان الگوی دوستی ج.ا.ا ایران و حزب الله لبنان را بر اساس نظریه موازنه قدرت تحلیل کرد؟ ج.ا.ا ایران با اقدامات خاصی از قبیل تقویت هویت شیعی در عرصه فرهنگی، تلاش برای سهم بیشتر قدرت در حوزه سیاسی و بهینه شدن وضعیت شهروندی در عرصه اجتماعی سهم بسزایی در رشد و پیشرفت و کسب موفقیت شیعیان لبنان به خصوص جنبش حزب الله، داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که چنانچه بازیگری چون حزب الله در کنار ایران در محور مقاومت وجود نداشت، ج.ا.ایران اکنون در شرایط بسیار سخت تری و دشوارتری برای مقابله با تهدیدات اسرائیل، آمریکا و متحدان غربی اش و نیز کشورهای محافظه کار هم پیمانش که در محور محافظه کار قرار دارند، مواجه بود. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی -توصیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است.
واکاوی نقش نیروهای خارجی بر گرایش های قومی در مناطق آذری نشین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
169 - 189
حوزههای تخصصی:
قوم گرایی نوعی تلقی فرهنگی است که اعضا، ارزش ها و هنجاره ای خود را برتر می دانند و همچنین مخالفت فرهنگی و اجتماعی با دیگر گروه ها دارند که در چارچوب گسست های فرهنگی و اج تماع ی مطالعه می شود. آذربایجان در تاریخ دیرین خود وحدت جغرافیایی- سیاسی و اجتماعی- فرهنگی مستمری با ایران زمین داشته و سراسر ایران ملک مشاع آذربایجان همچون سایر اقوام تشکیل دهنده سرزمین ایران بوده است. در دهه های اخیر پدیده ی اجتماعی قوم گرایی با هدف ایجاد انشقاق در میان اقوام ایرانی، جزو سیاست های راهبردی قدرت های خارجی و همسایگان هم زبان است. کشورهای آمریکا، ترکیه، جمهوری آذربایجان، روسیه، رژیم صهیونیستی، برخی از کشورهای اروپایی و عربستان سعودی در شکل دهی حرکت های تجزیه طلبانه ت لاش می کنند. قوم گرایی پدیده ای جدید در سیاست های قدرت های بزرگ استکباری است و ماهیت داخلی ندارد و یکپارچگی آذربایجان با ایران زمین در طول قرون متمادی نشان دهنده این امر است. در این تحقیق پدیده قوم گرایی بر پایه رویکرد کیفی و روش تاریخی مطالعه شده است.