فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۱۰۱ تا ۲۵٬۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
304 - 329
حوزههای تخصصی:
گروه تروریستی داعش که مختصر عبارت دولت اسلامی عراق و شام است. از ابتدای شکل گیری ، تمرکز اصلی خود را بر مردان و نقش نیروی بدنی آن ها در نبردهای گروه گذاشت . امّا کم کم و با پیشرفت در جذب افراد ، زنان نیز به این گروه پیوستند. نقشی که زنان درحرکت های جنگی و پارتیزانی گروه داعش ایفا کردند بسیار متفاوت از نقش مردان بود و از چند زاویه قابل بررسی می باشد. از زمانی که ابوبکر البغدادی رهبری شاخه ی القاعده در عراق را عهده دار شد . ورود زنان به القاعده ی عراق آغاز گردید و پس از مدتی که البغدادی اعلام کرد گروه دولت اسلامی عراق را تشکیل داده است و ابومحمد جولانی را جهت تشکیل دولت اسلامی شام به سوریه فرستاد ، زنان به صورت های مختلف به این گروه پیوستند.از طرفی بخش عظیمی از زنان در سراسر جهان با این گروه زاویه داشتند و به مخالفت علنی با داعش پرداختند. گروهی از آن ها بیرون از داعش و گروهی در عضویت اجباری داعش بودند. در این مقاله کوشش شده است نحوه ی تعامل زنان با دولت اسلامی عراق و شام مورد بررسی قرار بگیرد.
خیزش های اسلامی در جهان عرب؛ ارزیابی فرصت ها و تهدیدهای منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
81 - 97
حوزههای تخصصی:
با وقوع تحولات در برخی کشورهای اسلامی واقع در جغرافیای جهان عرب در سال 2011م و تغییر نظام های سیاسی پیشین آنها که سه ویژگی بارز اقتدارگرایی، اسلام ستیزی و همراهی با غرب و اسرائیل در سیاست های داخلی، منطقه ای و بین المللی را دارا بودند، شاهد انتشار ادبیات تحلیلی متعددی پیرامون این وقایع هستیم که یکی از آنها اعتقاد به «بیداری اسلامی» در «بهار عربی» است. در این نوشتار ضمن مفروض دانستن این ایده در پی پاسخ گویی به این پرسش اصلی برآمده ایم که «خیزش های اسلامی در جهان عرب چه فرصت ها و تهدیدهای منطقه ای را برای گرایش اسلام خواهی با قرائت «شیعی امت گرای» جمهوری اسلامی ایران به ارمغان خواهد آورد؟» در پاسخ نیز فرضیه مقاله، ارزیابی این فرصت ها و تهدیدها را به تبیین و اتخاذ «الگوی رفتاری» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وابسته دانسته و سه مؤلفه «بی طرفی فعال»، «اعتمادسازی» و «منطقه گرایی گفتمانی» را از اصول تشکیل دهنده این الگوی رفتاری بر شمرده است.
تبیین روابط ایران و عربستان در چارچوب مفهومی جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۱
117 - 140
حوزههای تخصصی:
سؤالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است، این است که آیا رقابت ایران و عربستان، آنها را به سوی جنگ سرد در منطقه خاورمیانه کشانده است؟ فرضیه مقاله آن است که رقابت های منطقه ای عربستان و ایران و کوشش آن دو برای برقراری تعادل و توازن استراتژیک در منطقه، عملا آنها را در قالب رقابتی از نوع جنگ سرد قرار داده است. برای اثبات فرضیه از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. یافته نظری مقاله نشان داد که ایران و عربستان عملا در جنگ سرد به سر می برند و لذا جنگ سرد می تواند از یک سو بین دو دولت و نه الزاماً در سطح وسیع بین دو بلوک و دو ابرقدرت، و در سطح منطقه ای و نه الزاماً در سطح سیستمی نیز اتفاق افتد. یافته عملی مقاله نیز به این پیشنهاد منجر شد که ایران و عربستان نباید باب مذاکره را ببندند؛ زیرا در غیاب دیپلماسی ممکن است مدیریت روابط از کنترل سیاستمداران خارج شود و به دست نظامیان بیفتد که در این صورت، دو کشور با اوضاع دشوار و پیش بینی نشده ای روبه رو خواهند شد.
نقد و بررسی استنادات محمد عماره درباره «مشروعیت سیاسی انتخاب»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث از روش تعیین حاکم از مباحث چالش برانگیز میان اندیشمندان اسلامی بوده و مکاتب و فرقه های مختلف با پذیرش اصول و مبانی صحیح یا فاسدی، به روش یا روش هایی متفاوت در این باره معتقد بوده و بدان توصیه می کنند. یکی از نظریات پرطرفدار در میان اهل سنت نظریه «انتخاب» است که مطابق آن تعیین حاکم حق مردم بوده و انتخاب و رأی آنان در این باره تعیین کننده است. در این پژوهش به تبیین و بررسی استدلال «محمد عماره»، اندیشمند برجسته نومعتزلی، به سخنان امیرالمؤمنین در این باب می پردازیم و خواهیم گفت استدلال به این روایات بر اثبات نظریه «انتخاب و بیعت» ناتمام است.
The Middle East and Iran in Russia's Foreign Policy after the Ukraine War(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The war in Ukraine and the prospect of continuing and even intensifying tensions in Russia's relations with the West have strongly affected its foreign policy priorities. The "Look East" Strategy, which has historical roots in Russian foreign policy and has been more seriously pursued by the Kremlin since the second half of the 1990s and especially in the last decade, has become the dominant approach in Moscow's foreign policy. In fact, after the war in Ukraine, Russia has no choice but to go east. In this situation, the question is how the war in Ukraine will affect Russian policy toward the Middle East and Iran. What changes will happen in Russia's foreign policy regarding this region? It seems that parallel to the dominance of the "Look East" approach in Russia's foreign policy, the Middle East will also find a more strategic position in the country's foreign policy priorities. After the war in Ukraine, Russia will need to maintain and strengthen relations with the Middle East countries especially Iran much more than before in order to reduce the consequences of the political and economic pressures of the West. The methodology of this research is descriptive-analytical and the method of data collection is the library. In this regard, books, articles, documents, and Internet resources have been used to collect data.
آزادسازی اقتصادی بر صورت بندی نخبگان حاکم بر مصر؛ تحلیل سقوط نظام سیاسی مصر در سال 2011م(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
247 - 274
حوزههای تخصصی:
آغاز تحولات عربی در سال 2011 پرتوی جدیدی را بر بحث های مربوط به شرایط و ملزومات بقای نظام های سیاسی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا افکند. این تحولات خط بطلانی بود بر این ایده که اقتدارگرایی پایدار در جهان عرب یک اصل عمومی است. صاحب نظران علوم سیاسی همواره سعی داشتند تا انعطاف پذیری نظامهای اقتدارگرا را در این منطقه با رویکردهای مختلفی ازجمله رویکرد نهادی، قدرت نیروهای سرکوب، فاکتورهای فرهنگی و در دسترس بودن رانت تبیین کنند؛ اما تحولات سال 2011 نشان داد برخی نظام های سیاسی خاورمیانه می توانند پایدار نباشند و به همین دلیل این پرسش مطرح می شود که چرا برخی نظام های سیاسی در جهان عرب – در مقایسه با سایر نظام های سیاسی در این منطقه- در سال 2011 موفق به حفظ بقای خود نشدند. برای پاسخگویی به این سوال نوشتار حاضر با بررسی سیاست های آزادسازی اقتصادی موسوم به انفتاح در مصر- به عنوان مطالعه موردی- به این نتیجه رسیده که اجرای سیاست های فوق در مصر منجر به ایجاد نوعی انشقاق درون ائتلاف نخبگان حاکم به ویژه بین طبقه نوظهور اقصادی (الحرس الجدید) و ارتش شد و این موضوع توانایی نظام حاکم را در سال 2011 در حفظ بقای خود به چالش کشید.
سیاسی کردن رنج؛ واکاویِ گذار از قدرت آیینیِ قجری به قدرت انضباطیِ پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ابزارها و نهادهایِ «بهنجارسازی» در نتیجه آگاهی از شیوه های نوین سیاست ورزی در دوران قاجار موردتوجه قرار گرفت. با محوریت شاه در عرصه سیاست؛ این قدرت شاه، نگاه شاه، و تفسیر شاه از امور بود که با تکیه بر نوعی «قدرت آئینی» بر فراز تمام نیروها حکمرانی می کرد. با تلاش برای تشکیل دولت مدرن در دورانِ پهلوی اول، با ایجاد تکنیک های ویژه ای مبتنی بر «قدرت انضباطی» حکمرانی بر سوژه ها آغاز شد. در این تغییر و تحول، پنداشت «بدن» در حکم یکی از مؤلفه های اصلی عملکرد روابط قدرت، حائز اهمیت است چراکه تمامی این کردارها بر بدن سوژه اعمال می شود. بر پایه چنین مفروضی پرسش این نوشتار این است: چگونه رنجی که بر بدنِ رعایا تحمیل می شود، تبدیل به یک ابزار سیاسی شده و از رهگذر آن، تکنولوژی سیاسی در خدمتِ حکومت مند شدنِ سیاست قرارگرفته است؟ در پاسخ به پرسش پژوهش، این فرضیه مطرح است: در دوران حکومت قاجار و پهلوی اول، سوژه و بدنش در فرایند سازوبرگ هایِ قدرت آئینی و تحول آن به قدرت انضباطی متحول شده و به ابژه هایی مطیع و سربه راه تبدیل می شوند. این پژوهش با استفاده از روش پژوهش تبارشناسیِ خاطرات و گزارش هایِ سیاحان، دستورات حکومتی و ذی نفعان و روایات تاریخی درزمینهٔ شیوه حکومت مندی در این دوران انجام شده است و می کوشد با تأکید بر «سیاسی کردن رنج» رویکردهای حکومت قاجار و پهلوی اول را فراخوانَد و با پرداختن به این موضوع چگونگی تبدیل «رعیت» به ابژه هایی مطیع و سربه راه توضیح دهد.
آسیب شناسی مواضع ج.ا. ایران نسبت به تعیین رژیم حقوقی دریای خزر از منظر ساختار- کارگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲
89 - 106
حوزههای تخصصی:
دریای خزر تا مدت ها بدون اینکه اهمیت بین المللی داشته باشد بین ایران و شوروی به صورت مشترک بر اساس عهد نامه های 1921و1940 مورد استفاده قرار می گرفت . پس از فروپاشی شوروی و افزایش کشورهای حاشیه دریای خزر از 2 به 5 کشور، این دریاچه اهمیت بین المللی یافت که علل آن به موقعیت ژئوپولتیک و ژئواکونومیک آن باز می گردد. به دنبال این شرایط رژیم حقوقی دریای خزر نیاز به بازبینی مجدد پیدا کرد و با توجه به چالش های موجود میان کشور های ساحلی در رسیدن به رژیم حقوقی عادلانه، ج.ا.ایران به رغم تلاش های بسیار نتوانسته است به رژیم حقوقی مناسب دست یابد.این مقاله به دنبال آن است که سیر تعیین رژیم حقوقی دریای خزر و دلایل عدم موفقیت ایران در دستیابی به سهم مطلوب خود را با توجه به رویکرد ساختار- کارگزار بررسی کند
آسیب شناسی بومی سازی نظام فلسفی- سیاسی ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
85 - 106
حوزههای تخصصی:
بیش از هزار سال پیش، ابونصر محمد فارابی به ترسیم نظامی فلسفی- سیاسی مبتنی بر پیوند عقل و شرع دست یازید که حاصل آن (مدینه فاضله) از چنان اتقان نظری برخوردار گردید که در آثار اکثر فلاسفه بعدی بازتولید شد، اما در مقام عمل، هیچ مدینه یا جامعه ای را سراغ نداریم که براساس مدینه فاضله فارابی در طول این هزار سال سامان عینیت یافته باشد. دشواری های تحقق عینی چنین جامعه ای چیست؟ (سؤال) مدعای اصلی این نوشتار آن است که حتی در صورت ارائه تبیین نظری دقیق و متقنی از علم اسلامی- بومی، تا زمانی که این دانش در سامانه ای از شیوه زیست اسلامی و روند پیچیده معیشت با جامعه و سیاست سازوار نگردد، در سطح تئوریک باقی خواهد ماند و به فرجامی که فارابی پیمود، گرفتار خواهد شد. (فرضیه) طرح چنین موضوعی از آن رو مهم است که نشان می دهد چگونه می توان مشکلات تحقق عملی حوزه های تئوریک دانش اسلامی را بازیافت و در رفع آن، کوشید (هدف) که این امر، در پرتو مقایسه نگاه فارابی و ابن خلدون به بازگشودن بن بست های اجتماعی،میسر است. (روش) راهکاری که ابن خلدون و نه فارابی پیش گرفت می تواند چراغی راهی برای امروز باشد. (یافته)
بررسی نقش فرد محوری در حقوق بین الملل وتاثیرآن بر حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷)
278 - 294
حوزههای تخصصی:
حاکمیت دولت به معنای استیلای او بر تمام افراد و گروههای اجتماعی و کلیه نهاد های داخلی کشور است .اما این حاکمیت بلامنازع دولت در داخل کشور و حق استقلال و عدم دخالت دولت های دیگر در امور مربوط به آن به معنای خودسری و مطلق گرایی دولت نیست . در عین حالیکه اقتدار دولت می بایست محترم شمرده شود لذا برای جلوگیری از سلطه جویی دولت در بعد خارجی و تمامیت خواهی و استبداد گرایی آن در بعد داخلی ایجاد محدودیت های حقوقی برای حمایت از حقوق و آزادیهای فردی امری ضروری و اجتناب ناپذیراست پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد و بعد از گذشت بیش از هفتاد سال از حیات این سازمان ، به گونه ای بشریت در قالب اعلامیه ها ، معاهدات و میثاق های بین المللی ، توانسته است دولت محوری در حقوق بین الملل را به چالش کشیده تا دیگر دولت ها تنها تابعان حقوق بین الملل به شمار نروند .در مقابل برای جلوگیری از وقوع فجایع بین المللی و جنایات علیه بشریت ، فرد محوری به عنوان ملاک و معیار مشروعیت اهداف ملی و سیاست خارجی هر دولتی برای تامین منافع ملی در نظر گرفته شود و اقدام هر دولتی در عرصه بین الملل با معیار های انسانی و حقوق بشری سنجیده شده و ارزش گذاری گردد. همین تفکر فراگیر موجب گردیده اندیشه های حقوقدانان بزرگی چون ژرژ سل و لئون دوگی تا حدودی عینیت یافته که تنها تابع حقیقی حقوق بین الملل فرد انسانی است .
آیت الله سید علی سیستانی، واقع گرایی اسلامی، صلح و امنیت در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
نقش مرجعیت در جوشش و اعتلای حوزه نجف اشرف و همچنین تحولات عراق بسیار پُررنگ بوده است. در این میان به ویژه آیت الله سیستانی به خاطر داشتن شخصیتی کاریزماتیک، عملگرا بودن، واقع گرایی و مصلحت گرایی، موقعیتی راهبردی داشته اند که در دوره اخیر کاملاً برجسته است. سؤال اصلی این پژوهش ناظر بر نقش ایشان در برقراری صلح، وفاق و امنیت ملی در داخل عراق و همچنین در سیاست خارجی صلح آمیز این کشور با دیگر کشورها است. برای این منظور محققان از نظریه و الگوی تحلیلی برآمده از واقع گرایی اسلامی بهره برده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که آیت الله سیستانی به ترکیبی مؤثر و هدفمند از اصول اسلامی و هنجارهای پذیرفته شده جامعه جهانی برای تحقق آرمان سیاسی دست یافته اند که امکان تأسیس و تقویت اصل صلح را در گستره داخلی عراق و مناسبات خارجی این کشور فراهم ساخته است.
تاثیر منزلت طلبی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر محیط امنیتی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در پژوهش حاضر تلاش کرده اند تا ضمن تلاش برای شناخت بهتر مفهوم منزلت طلبی و تعارضات منزلتی، به این پرسش پاسخ دهند که پویشهای منزلت طلبانه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی چه تاثیری بر محیط امنیتی خاورمیانه داشته است؟ فرضیه اصلی پژوهش حاضر این است که تعارضات منزلتی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی سبب تشدید تنش و بی ثباتی در خاورمیانه شده است. یافته های این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که عمده تعارضات منزلتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در سه گونه اختلافات ناشی از اصطکاک میان پرستیژ و اقتدار طبیعی، عدم تناسب فزاینده میان نقش های تعریف شده و پایگاه و تواناییهای مادی بازیگران، و روابط با اشخاص ثالث رخ داده است و هریک به نوبه خود سبب تنش و بی ثباتی در محیط امنیتی خاورمیانه بوده است. مهمترین پیامدهای این تعارضات منزلتی فقدان سیستم امنیت دسته جمعی در منطقه خاورمیانه بوده است و در نتیجه امکان پیدایش ساختاری با حضور همه کشورهای منطقه جهت مدیریت سیاسی چالشهای موجود تضعیف شده است. در نتیجه این وضعیت، جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دراقدامات منزلت طلبانه خود در منطقه خاورمیانه به استفاده از استراتژی رقابت اجتماعی گرایش داشته اند و این مساله به نوبه خود پویشهای تهدیدانگاری را تقویت کرده است. ایجاد سازوکارهایی جهت کاهش تعارضات منزلتی ایران و عربستان سعودی یکی از راهکارهای ایجاد صلح پایدار در منطقه خاورمیانه است.
نقد کتاب: فواز جرجیس، خاورمیانه جدید، اعتراض و انقلاب در جهان عرب، دانشگاه کمبریج، 2004، 502 ص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۲
211 - 220
حوزههای تخصصی:
بدون تردید تحولات عربی یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین تحولاتی است که طی چند دهه گذشته در خاورمیانه روی داده است. البته در ارتباط با ماهیت و محتوا و حتی عنوان این تحولات اختلاف نظرهای گسترده ای وجود دارد. به واقع استفاده از عناوینی هم چون بهار عربی، تحولات عربی، انقلاب های عربی یا بیداری اسلامی، نشان گر نگاه های مختلف و متفاوت به ماهیت تحولاتی است که طی چند سال گذشته خاورمیانه را فراگرفته و همچنان در حال تداوم است. در این راستا ضمن اهمیت گسترده ی این تحولات، همچنان ابهامات گسترده ای در مورد منشا، ماهیت و آینده آن وجود دارد و کارشناسان و استادان و هم چنین کشورهای مختلف، دیدگاه های متنوعی دراین ارتباط دارند. در این راستا برای تبیین این ابهامات و درک دقیق تر و عمیق تر آن چه در جهان عرب در جریان است، طی چند سال گذشته کتاب های مختلفی نوشته شده است که هرکدام از چشم انداز خود در پی تبیین، تجزیه وتحلیل تحولات مذبور بوده اند. ازجمله می توان به کتاب حاضر اشاره کرد که به همت «فواز جرجیس»[1] استاد علوم سیاسی دانشگاه لندن و از شناخته شده ترین استادان حوزه ی خاورمیانه در همکاری با برخی دیگر از استادان نگاشته شده است. این کتاب تلاش شده است از دیدگاه های مختلف تحولات عربی بحث و بررسی شود؛ به همین دلیل در محافل علمی به شدت مورد استقبال قرارگرفته و تاکنون توسط برخی از استادان در مورد آن نقدهای مثبتی نوشته شده است. از منظر ساختاری، کتاب حاضر مشتمل بر یک مقدمه و چهار بخش است که در ادامه خلاصه ی مهم ترین محورهای هرکدام از بخش ها بحث و درنهایت نقد و نتیجه گیری ارائه می شود.
«مقابله با تروریسم» و تحول پذیری سیاست خارجی منطقه ای چین در آسیای مرکزی (2002- 2016)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد شوروی و پایان یافتن جنگ سرد، آسیای مرکزی به عرصه رقابت بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد و چین که از دیرباز پیوندهای سنتی و ارتباط های نزدیکی با کشورهای آسیای مرکزی داشت، توانست جایگاه درخور توجهی را در این منطقه از آن خود سازد. به گونه ای که به نظر بسیاری از تحلیلگران، امنیت و رونق اقتصادی چین در پیوند با این منطقه هویت خاصی یافت. در پی رویداد 11 سپتامبر، تحولات منطقه، به ویژه بعد از گسترش فعالیت های تروریستی، برای رهبران پکن یعنی «هوجین تائو» و «شی جین پینگ» حساسیت برانگیز بود. به همین دلیل کوشیدند که ردپای مشخصی از این دغدغه را در رفتار خارجی منطقه گرایی خویش آشکار کنند. بعد از 11 سپتامبر رخداد برخی رویدادهای دیگر در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی به شکل برداشت های امنیتی متفاوتی در رؤسای جمهور این کشور و به دنبال آن، تغییر در برخی سیاست گذاری های امنیتی چین نسبت به منطقه آسیای مرکزی را منجر شد. برای نمونه می توان به شکل گیری پیوندهای جدید امنیتی و طرح و اجرای قوانین و مقررات جدید ضدتروریستی در دوره ریاست جمهوری شی جین پینگ اشاره کرد. با استفاده از روش کتابخانه ای پرسش اصلی نوشتار پیش رو، بر مبنای «چگونگی تأثیرپذیری سیاست خارجی منطقه گرای چین در مورد آسیای مرکزی از ملاحظه رویارویی با تروریسم در دوره هو و شی» شکل گرفته است. این فرضیه بیان شده است: سیاست خارجی چین درباره منطقه آسیای مرکزی در دوره شی جین پینگ در مقایسه با هو جین تائو، از جهت گیری امنیت گرای بیشتری به ویژه بر مبنای مبارزه با تروریسم، برخوردار شده است.
مسئله های بنیادین فرهنگ اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
«فرهنگ اسلامی» به عنوان یک واقعیت اجتماعی کلان و پهن دامنه، سلسله ای از مسئله ها را در درون خویش می پروراند که جنس نظری یا عملی دارند. در این میان، برخی از مسئله ها هستند که خصوصیت «بنیادین» و «اساسی» دارند و دیگر مسئله ها، به نوعی بر آنها مترتّب می شوند. در این مقاله، هدف این است که در چهارچوب اندیشه فرهنگی آیت الله خامنه ای، به سه مسئله اساسی پرداخته شود: «امکان و معناداری فرهنگ اسلامی»؛ «مطلوبیت و حقانیت فرهنگ اسلامی» و «کارآمدی و توانمندی فرهنگ اسلامی». پرسش اصلی نیز این است که آیت الله خامنه ای به مسئله های بنیادین فرهنگ اسلامی، چه پاسخ هایی داده است؟ برای این منظور، از روش «تحلیل محتوای کیفی» استفاده شده است؛ به گونه ای که ابتدا برپایه تحلیل منطقی، سه دسته مسئله به عنوان مقوله های مفهومی، شناسایی شده اند و آن گاه از طریقِ مطالعه کتابخانه ای، محتواهای متناسب با هریک، گردآوری و بر اساس تحلیل کیفی روایت گردیده اند. این مقاله نشان می دهد که در اندیشه آیت الله خامنه ای، اولاً فرهنگ اسلامی مقوله ای است «معنادار» و اسلام یک «فرهنگ مستقل» را عرضه کرده است؛ ثانیاً فرهنگ اسلامی دارای «فضیلت» و «برتری» نسبت به فرهنگ های دیگر است و نظریه نسبیت فرهنگی را نمی توان بر فرهنگ اسلامی تطبیق داد؛ ثالثاً تجربه های تاریخی، سرشار از نمونه های «کارآمدی» و «توانمندی» این فرهنگ در عرصه عینی و زندگی روزمره اند (نتیجه).
رژیم های چندجانبه کنترل صادرات؛ سازوکاری قانونی یا ابزار فشار سیاسی
منبع:
سازمان های بین المللی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
101-137
حوزههای تخصصی:
رژیم های چند جانبه کنترل صادرات از جمله ابزارهایی هستند که به منظور حفظ تفوق تکنولوژیک و به بهانه جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی، طی شش دهه گذشته توسط کشورهای توسعه یافته غربی مورد استفاده قرار گرفته اند. این رژیم ها، به ویژه طی دهه گذشته پس از حادثه یازده سپتامبر به طور بی سابقه ای از نظر کمی و کیفی گسترش یافته و در حال توسعه می باشند. درخصوص قانونی یا غیر قانونی بودن این رژیم ها بر اساس حقوق بین الملل، موافقان و مخالفان، نظرات مختلفی مطرح و تفاسیر متفاوتی ارائه کرده اند. در این تحقیق، به منظور ارزیابی این نظرات، ابتدا به بیان چارچوب نظری بحث می پردازیم. سپس از آنجا که در نظرات مخالفان و موافقان، رابطه این رژیم ها با رژیم های بین المللی عدم اشاعه مورد تأکید قرار گرفته، به طور اجمالی رژیم های بین المللی عدم اشاعه و رژیم های چند جانبه کنترل صادرات در خصوص تجهیزات و مواد مرتبط با سلاح های کشتار جمعی، سلاح های متعارف، موشک، مواد و کالاهای دومنظوره معرفی می شوند. در نهایت ضمن تبیین تحولات این رژیم ها و نظرات موافقان مبنی بر قانونی بودن و مخالفان مبنی بر غیر قانونی بودن رژیم های کنترل صادرات، با مقایسه تعهدات کشورهای عضو این رژیم ها با تعهداتشان تحت معاهدات بین المللی عدم اشاعه به این نتیجه می رسیم که این رژیم ها که با هدف ایجاد انحصار در دانش فنی و تکنولوژیک توسط اعضا تشکیل شده اند، با دیگر تعهداتشان تحت حقوق بین الملل مغایر می باشند.
پیشران های سیاسی و امنیتی نظام بین الملل تا سال 2030 و سناریوهای پیش روی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
5 - 38
حوزههای تخصصی:
تحولات شتابان بین المللی ضرورت آینده پژوهی را برای دولت ها دو چندان کرده است و تأمین منافع ملّی در محیط بین المللی مستلزم شناخت درست این محیط و آمادگی در برابر تحولات پیش رو می باشد. در این مقاله با روش آینده پژوهی و تکنیک سناریونویسی «امتداد حال» به دنبال استخراج پیشران های کلیدی سیاسی- امنیّتی در محیط نظام بین الملل و ترسیم سناریوها برای جمهوری اسلامی ایران هستیم. نتایج پژوهش نشان می دهد نقش آفرینی چهره های جدید قدرت، ظهور جنگ های ترکیبی، افزایش نقش فن آوری های نوین، افزایش بی ثباتی منطقه ای، تقویت نقش بازیگران آشوب زا و افزایش سرمایه گذاری های نظامی قوی ترین پیشران های شکل دهنده به آینده محیط بین المللی در عرصه سیاسی و امنیّتی تا سال 2030 خواهند بود. بر این اساس برای جمهوری اسلامی ایران تشدید بلوک بندی های قدرت در سطح نظام بین الملل و در سطح مناطق تا سال 2030، سناریوی مطلوب؛ افزایش نقش آفرینی جنگ های ترکیبی (جنگ های سایبری، شناختی ) تا سال 2030 سناریوی مرجح؛ تقویت نقش جوامع مدنی، افکار عمومی بین المللی و رسانه ها به عنوان اهرم های بازدارنده نظامی گری تا 2030 سناریوی قابل تحمل، و بالاخره افزایش بی ثباتی های سیاسی و امنیّتی در جهان تا سال 2030 سناریوی نامطلوب خواهد بود.
دلالت های سرمایه اجتماعی بر توسعه سیاسی-اجتماعی ایران بعد از انقلاب اسلامی (مورد مطالعه: جامعه دانشگاهی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
179 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار ارایه تحلیلی جامعه شناختی از دلالت های سرمایه اجتماعی بر توسعه سیاسی است. حسب انتظارات نظری، «سرمایه اجتماعی» تقویت کننده «توسعه سیاسی» است. برای آزمون این گزاره نظری، متغیر «سرمایه اجتماعی» به سه بعد «ساختاری»، «شناختی» و «ارتباطی» تجزیه شد که در مجموع توسط هفت خرده مقیاس «شبکه ها»، «روابط»، «همکاری»، «ارزشها»، «فهم متقابل»، «اعتماد» و «تعهد» مورد اندازه گیری قرار گرفت. متغیر «توسعه سیاسی» با تاکید بر مشارکت سیاسی توسط هشت خرده مقیاس سنجیده شد. روش این پژوهش دلفی فازی است. گردآوری داده ها، با استفاده از پرسشنامه حاوی مقایسه های زوجی و نمره گذاری براساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت انجام گرفت. حسب نتایج، می توان چنین اظهار کرد که سرمایه اجتماعی طیفی از تاثیرات کمابیش متفاوت بر ابعاد مختلف توسعه سیاسی را دارد به طوری که دارای اثر افتراقی بر مشارکت سیاسی است. بطور مشخص، روابط، همکاری و ارزشهای اجتماعی بیش از هر چیزی نقش تعیین کننده ای در «تشکیل کمپین های سیاسی» دارند تا در «اعتراض سیاسی». از سوی دیگر هر نوع «دخالت در ایجاد تغییرات ساختار سیاسی» از رهگذر «اعتماد اجتماعی» و «تعهد اجتماعی» امکان پذیرتر است تا از طریق «شبکه های اجتماعی». مهمترین نکته آن است که توسعه سیاسی در معنای رادیکال که معطوف به ایجاد تغییرات در ساختار سیاسی است از طریق ایجاد و تقویت اعتماد و تعهد اجتماعی امکان پذیر است.
شاخصه ها، ابعاد و مؤلفه های جامعه پردازی جهادی در گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سال هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
123 - 158
حوزههای تخصصی:
جامعه پردازی از مراحل پنج گانه فرایند انقلاب اسلامی، با هدف رسیدن به جامعه اسلامی است. اما رسیدن به یک جامعه اسلامی و جامعه پردازی ملاک، از راه کار جهادی می گذرد. در حقیقت جامعه پردازی جهادی است که امکان حرکت در فرایند انقلاب اسلامی را مهیا می کند. هدف اصلی این پژوهش نیز مشخص کردن شاخصه ها و عوامل موثر بر جامعه پردازی جهادی در گام دوم انقلاب اسلامی است. با توجه به اینکه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، اندیشه ها و بیانات مقام معظم رهبری مهم ترین منبع پژوهش است، روش اصلی پژوهش تحلیل محتوا انتخاب شده است. در کنار تحلیل محتوا از روش تاریخی برای بررسی تجربی گام اول نیز استفاده کرده ایم. در بخش نظری پس از بررسی وضعیت دولت-ملت مدرن و چالش های آن در وضعیت کنونی جهان به نظریه های مختص به دولت-ملت ایران پرداختیم. اندیشه های متفکرانی چون کاتوزیان، آبراهامیان، طباطبایی و اشرف را نقد و بررسی کرده ایم. نقطه ی اشتراک آن ها و نقد اصلی به نظریاتشان، اشتراک در رویکرد شرق شناسی است. رویکردی که تاریخ و مسیری که اروپا و غرب طی کرده است را مبنای بررسی تاریخی ایران قرار می دهد. برای رسیدن به چارچوب نظری-مفهومی جامعه پردازی جهادی به استخراج ارزش های اساسی گام دوم از بیانیه گام دوم پرداختیم. ارزش های عدالت و مبارزه با فساد؛ استقلال و آزادی ارزش های اصلی گام دوم هستند. عوامل رسیدن به این ارزش ها نیز نیروی انسانی متعهد؛ اقتصاد مقاومتی و علم و پژوهش است. در بررسی تجربی عوامل مورد نظر در گام اول نیز به مسائل و آسیب های این عوامل پرداختیم.
آینده پژوهی سبک زندگی اقتصادی با رویکرد تحلیل لایه ای علّی
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت سبک زندگی و دغدغه ی بسیاری از افراد در بعد اقتصادی آن در سال های اخیر، این پژوهش با هدف آینده پژوهی سبک زندگی اقتصادی انجام شده است. به منظور انجام این تحقیق از مصاحبه عمیق با خبرگان و تکنیک های مرتبط با آن استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 14 نفر از خبرگان اقتصادی و دانشجویان دکتری جامعه شناسی در حوزه سبک زندگی اقتصادی است. از آینده پژوهی با رویکرد تحلیل لایه ای علّی و تحلیل تم استفاده شد. از روش اشباع تم ها به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری استفاده شد. ازآنجاکه تم های برگزیده با بهره گیری از نظرات خبرگان به دست آمد، مصاحبه ها مورد تأیید قرار گرفته است. از تحلیل مصاحبه با خبرگان، تم های اصلی و فرعی استخراج شد و از تحلیل لایه ای علّی در سطح لیتانی، بازاندیشی، آینده نامعلوم و ماتریالیسم دیالکتیکی؛ در سطح علل اجتماعی، توسعه یافتگی، ازجاکندگی و سنت زدایی؛ در سطح گفتمان و جهان بینی، مدرنیسم، لینک شدن با قدرتمندان و آگاهی دروغین و در سطح استعاره و اسطوره هم جیک جیک مستون، مکعب تاس و چشم وهم چشمی به دست آمد و براساس آن سناریوهای نوع جامعه و نوع مصرف مشخص و درقالب نموداری ارائه شد. درانتها راهکارهایی برای سناریوی مطلوب و دوری از سناریوی نامطلوب ارائه شده است.