فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۲۱ تا ۵٬۸۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
191 - 220
حوزههای تخصصی:
اِن اِل پی «NLP» دیدگاهی است که با ایجاد الگو، دانش ضمنی ارتباطات را به عمل یا همان رفتار می کشاند. این الگوی ارتباطی با مدیریت ذهن و ارائه تکنیک های کاربردی و عملی، انسان ها را به سوی برقراری ارتباط مؤثر هدایت می کند؛ زیرا یکی از اهداف و کارکردهای ارتباطات در زندگی، تأثیرگذاری بر مخاطب است و این مسئله بدون شناخت و تعلیم تکنیک های ارتباطی امکان پذیر نیست. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با هدف دست یابی به الگوی ارتباطی امام رضا (ع) در زمینه اِن اِل پی نگاشته شده است و این فرضیه را می آزماید که سیره تربیتی امام رضا (ع) در عرصه اِن اِل پی از توان الگویی زیادی برخوردار است. حاصل آنکه الگوی ارتباطی صحیح، از مهّم ترین شیوه و دغدغه های تربیتی امام رضا (ع) بوده است که با تبیین مؤلفه های آن در قالب ارتباط با خود، ارتباط با دیگران، اصلاح تصویر ذهنی و تداوم اثر می توان رفتارها، باورها و نگرش ها را در حوزه ارتباطات تغییر داد و به تعاملات، رنگ الهی همراه با آرامش و موفقیت بخشید که نه تنها کلید طلایی موفقیت در زندگی فردی، اجتماعی و شغلی است، بلکه باعث عزت نفس، مثبت اندیشی، شکوفایی استعداد و در نهایت احساس رضایت از زندگی می شود.
حکم الجریمه الإلکترونیه فی الفقه الإسلامی، دراسه فی المبانی الفقهیه
منبع:
المصطفی المجلد ۲ خریف و شتاء ۲۰۲۲ العدد ۳ (ملفّ العدد: الدین و الدیانة فی المجال الافتراضی)
161 - 190
حوزههای تخصصی:
الإخلال بشیء أو تعطیله عن العمل، هو عباره عن جعله غیر قادر أو غیر مجد فی أدائه على النحو الأمثل والطبیعیّ، والإخلال الإلکترونیّ یحدث فی الفضاء المجازیّ بالنسبه للبیانات والأنظمه الحاسوبیّه، وبناءً علی الفعل المرتکَب فی هذه الجریمه، فهو إحداث خللٍ فی الأنظمه والشبکات وعرقلتها بحیث لا یمکنها معالجه البیانات، ومن ثمَّ إعاقه عملها الطبیعیّ والعادیّ، سواء أکان هذا الخلل یتسبّب فی عطل جزئیّ، أم تعطل النظام تمامًا، فتمّ تجریم هذه العملیّه فی المواد 8 - 10 من قانون جرائم الحاسوب، ولکن نظرًا لانتشار هذه الجریمه فی جمیع أنحاء العالم، لا سیّما بسبب الإخلال الأخیر فی نظام الوقود فی بلدنا، یبدو إجراء تحقیق فقهیّ ضروریّ فی خصوص جریمه الإخلال الإلکترونی، والأسئله التی یمکن طرحها حول جریمه الإخلال ببیانات الحاسوب ومقارنتها مع الفعل المرتکب فی الإخلال التقلیدیّ، هی: هل جریمه الإخلال الإلکترونیّ تختلف بماهیتها عن جریمه الإخلال التقلیدیّ؟ وما الأسس الفقهیّه لتجریم الإخلال الإلکترونیّ؟ تحاول الدراسه باستخدام المنهج الوصفیّ والتحلیلیّ إثبات أنّه بالرغم من أنّ جریمه الإخلال الإلکترونیّ تختلف اختلافًا ماهویًّا عن جریمه الإخلال المادیّ والتقلیدیّ، لکن من خلال التمسک بالدلیل العقلیّ، وبناء العقلاء، والقواعد الفقهیّه مثل قاعده (لا ضرر)، وقاعده (وجوب حفظ النظام ومنع الإخلال به)، یمکن القول بحرمه ارتکاب هذه الجریمه وتبریر تجریم الإخلال الإلکترونیّ من باب الجرائم التعزیریّه والرادعه.
زمینه های اجتماعی وقوع حادثه عاشورا
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
17 - 38
حوزههای تخصصی:
زمینه های اجتماعی وقوع حادثه عاشورا در سه بُعد و ساحت شخصیتی، حاکمیتی و جامعه شناسی قابل بررسی است. در ساحت شخصیتی، شخصیت معاویه و یزید در وقوع حادثه کربلا اثرگذار است. راه کار مقابله با این رفتار شخصیتی، امر به معروف و نهی از منکر است. در ساحت حاکمیتی، معاویه به وسیله کادرسازی و تلاش برای ولیعهدی یزید در وقوع عاشورا نقش داشت. از نظر امام(ع) راه کار مقابله با آن تشکیل حکومت اسلامی، قیام و عدم سکوت در برابر یزید است. در ساحت جامعه شناسی، به عوامل مهمی همچون رفتار اجتماعی حاکمان اموی، دنیاطلبی و عدم حمایت کوفیان از امام(ع) می توان اشاره کرد. راه کار امام حسین(ع) در این مورد بصیرت بخشی و اصلاح امور امت است.
دیدگاه ابن خلدون درباره نقش عصبیّت و دین در تمدن اسلامی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه ابن خلدون به تأثیر عصبیت و دین اسلام در شکل گیری و انحطاط تمدن اسلامی می پردازد.با توجه به اینکه دین اسلام در بستر عصبیت عربی ظهور کرده، لذا این سوال مطرح است که در تحلیل تمدنی ابن خلدون، دین اسلام چه مواجهه ای با عصبیت عربی داشته است و در فرایند تاریخی تمدن اسلامی، عصبیت و دین اسلام چه تأثیری بر شکل گیری و بعد انحطاط آن داشته اند؟ در پاسخ به این سوال،به عنوان فرضیه می توان گفت که دین اسلام با تعدیل عصبیت عربی،امکان تمدن سازی را فراهم نموده و با بازگشت قبیله گرایی و عصبیت صرف قبیله ای، تمدن اسلامی رو به انحطاط رفته است.یافته های این پژوهش حاکی از این است که از دیدگاه ابن خلدون،تمدن در نقطه عدالت به وجود می آید و وقتی از این نقطه خارج شد، رو به انحطاط می گذارد. از دیدگاه وی،دین اسلام با عطف توجه عصبیّت عربی به حق و راستی، نیروی آن را دو چندان کرد و با تکیه بر نیروی شدید آن به سرعت در کشورهای دیگر توسعه یافت و موجب ایجاد تمدن عظیم اسلامی شد اما بعد از دوره خلفای راشدین، به تدریج با کنار گذاشتن اصول دین اسلام و بازگشت به قبیله گرایی، تمدن اسلامی رو به سوی انحطاط رفت.در مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین دیدگاه فوق خواهیم پرداخت.
عبادات یهودیت در مقایسه با عبادات اسلام
منبع:
کلام حکمت سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
567 - 84
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو پیرامون عبادات واجب در یهودیت و اسلام است که یک موضوع بین ادیانی می باشد. اهمیت این تحقیق در این است که انسان همواره به دنبال یافتن حق و دین حقیقی است و مقایسه و مطالعه تطبیقی ادیان به روشن شدن این مسئله کمک شایانی می کند. در این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای ابتدا به سن بلوغ در یهودیت پرداخته، سپس عبادات یهودیت بیان شده که عبارت اند از : قربانی، نماز، وضو، غسل، واجبات مالی، حضور در خانه ی خدا، کفارات. با بررسی انجام شده به این نتیجه رسیده که عبادات این دو دین الهی، دارای شباهت هایی هستند؛ همانطور که تفاوت های قابل توجهی نیز دارند. به نظر می رسد عبادات یهودیت در پاره ای موارد سخت تر بوده است؛ اما با این وجود عبادات اسلامی کامل تر و عمیق تر می باشند؛ و بیش از مناسک و عبادات یهودیت با زمان و انسان عصر حاضر هماهنگی دارد و بر اساس مصالح و حکمتهایی می باشد.
جایگاه عقل در الهیات مسیحی و اسلام
منبع:
کلام حکمت سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
77 - 116
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با بررسی جایگاه عقل در الهیات مسیحی و دین اسلام، کارکردهای عقل در حوزه الهیات مسیحی را تبیین کرده و موافقان و مخالفان عقل گرایی را شرح می دهد. نتیجه این بررسی این است که این دیدگاه ها در الهیات مسیحی سبب شکل گیری سه جریان ایمان گرایی، عقل گرایی حداکثری و عقل گرایی انتقادی شده است. در اسلام نیز به بیان جریان های عقلی پرداخته و سپس تبیین عقل را از نگاه امامیه مطرح می کند. تعامل عقل با بخش های دین و چگونگی کارکرد عقل در دین (مصباح، مفتاح یا میزان بودن عقل) از مباحثی است که در مقاله حاضر بحث شده و این نتیجه به دست آمده که براساس متون دینی، عقل جایگاه ویژه ای دارد و در تمام بخش های دین، کارکرد هایی مانند فهم گزاره دینی، تحلیل و داوری آن را به عهده دارد.
تحلیل نظریه «تبدیل حامل شخصی دین به حامل نوعی» علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
5 - 32
حوزههای تخصصی:
اهل سنت به طور عموم نزول «آیه اکمال» را در نهم ذی الحجه سال دهم هجرت دانسته و شأن نزول را اموری مانند فتح مکه، نزول احکام گوشت های حرام و... دانسته اند. در مقابل، شیعیان زمان نزول را هجدهم ذی الحجه و شأن نزول را ابلاغ ولایت امام علیG دانسته اند. پرسش این است که طبق دیدگاه اهل سنت چه رابطه ای بین این روزهای خاص با اموری مانند مأیوس شدن کفار، اکمال دین و اتمام نعمت وجود دارد. در برابر دیدگاه شیعه نیز این سؤال مطرح است که این نظر با تعداد زیاد روایاتی که سبب نزول را روز عرفه دانسته اند چگونه قابل جمع است؟ صاحب تفسیر المیزان، دیدگاه های مختلف را بررسی نموده و سعی در اثبات دیدگاهی با عنوان «نظریه تبدیل حامل شخصی دین به حامل نوعی» دارد. همچنین علامه با پذیرش نزول آیه اکمال در هجدهم ذی الحجه، این احتمال را هم ممکن می شمارد که آیه در روز نهم نازل شده باشد و در روز هجدهم ابلاغ شده باشد.در این نوشتار با روش توصیفی، تحلیلی دیدگاه علامه مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده است که نظریه علامه سازگاری کامل با واژگان به کار رفته در آیات مربوط به ولایت دارد و در این صورت فرقی ندارد زمان نزول آیه اکمال را هجدهم ذی الحجه بدانیم یا نهم ذی الحجه، لیکن نحوه جمع روایات نزول توسط علامه قابل تأمل است، لذا در پایان روش دیگری برای جمع دو دسته روایات پیشنهاد شده است.
تحلیلی بر تاریخ نگری و تاریخ نگاری بیجنِ تاریخ صفوی خوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
223 - 239
حوزههای تخصصی:
بیجن تاریخ نگاری است که با نگاشتن زندگی سیاسی و نظامی رستم خان گرجی در میان مورخان صفوی به شهرت رسید. او شاید از نقالانی بوده است که بعدها به تاریخ نگاری حرفه ای روی آورد. پژوهش حاضر به بررسی این پرسش می پردازد که بیجن در پردازش تاریخ نگارانه شخصیت رستم خان چگونه می اندیشید و در تشریح و تبیین آن از چه روش هایی کمک گرفت؟ بررسی حاضر نشان می دهد که بیجن نواندیشانه به تاریخ نمی نگرد، بلکه متأثر از سنت و میراث اسلامی، ایرانی صفوی، می کوشد تا با حفظ مبانی تاریخ نگری سنتی که بر اصل دین، عبرت، تقدیر و اخلاق استوار است، نظام فکری خودش را در مسیر بسط نگاه قهرمان گرایانه نظامی هدایت و سامان دهد و با الهام از سبک ادبی رایج، با التقاطی از روش های روایی، نقّالی و انتقادی از قهرمانی های رستم خان در برابر دشمانش جانبداری کند، و به کنجکاوی هایی که روح زمانه اش جستجو می کرد به درستی و واقع بینانه پاسخ دهد.
از مدینه تا شیراز: شرحی در باب خاندان زرندی انصاری و کتاب الإعلام بسیره النبی(ص) از شمس الدین محمد بن یوسف زرندی (693- 747)
حوزههای تخصصی:
زمانی که ایران توسط اعراب فتح شد، بسیاری از قبایل و طوایف عرب، در شهرها و روستاهای ایران اقامت کردند. فهرستی از آنها را یعقوبی در البلدان آورده است. میان آنان شماری از مردمان انصار از اوس و خزرج هم بودند و گروهی از ایشان در زرند اقامت کردند. شاید چند قرن بعد، فردی با نام یوسف از این جماعت، برای تحصیل به بغداد رفت، از آنجا عازم حرمین شد و در مدینه اقامت دائم گزید؛ نسل او در این شهر بسیار زیاد شد و همه به زرندی شهرت یافتند. فرزند وی شمس الدین محمد سال 745 به شیراز آمد و سه سال بعد درگذشت. در این فاصله آثاری نوشت که دو مورد در فضایل اهل بیت (ع) و یک مورد سیره نبوی و تاریخ خلفا بود. گزارشی که خواهید خواند، درباره تاریخ این خاندان، کتاب سیره شمس الدین محمد زرندی و شماری دیگر از آثار اوست. وی در شیراز درگذشت و همان جا مدفون شد.
واکاوی مفهوم زیبایی شناسانه «سرّ سماع» بر پایه متون عرفانی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
61 - 88
حوزههای تخصصی:
«سرّ سماع» مفهومی عرفانی است که به حسّ برانگیختگی روح در مواجهه با موسیقی اطلاق می شود. به باور صوفیان، روح در حین استماع موسیقی با تداعی خطاب اَلَست به نوعی آگاهی مبهم نسبت به مبدأ وجودی خود نائل می شود و بدین ترتیب آماده کشف و شهود می گردد. می توان این مفهوم عرفانی را بیان دیگری از نظریه «سماع طبیعی» در فلسفه فیثاغورسیان و افلاطونیان پنداشت که بر اساس آن، جهان ما با موسیقی حاصل از گردش نفوس افلاک به وجود آمده و ازاین رو، تناسب موسیقایی برای روح آدمی تداعی گر عالم روحانی و برانگیزاننده نوعی حسّ نوستالژی در برابر آن است. این نظریه پس از راهیابی به فلسفه و حکمت اسلامی، به ویژه آرای اخوان الصّفا، توسط عرفا اقتباس و با مفاهیم قرآنی آمیخته گردید. عرفای مسلمان به ویژه نوای دل انگیز خطاب الست در صحنه ازل را جایگزین موسیقی زیبایی می سازند که بر اساس نظریه سماع طبیعی سرچشمه هستی بود. همچنین مفهوم سرّ سماع و سماع طبیعی با مفهوم «بازی آزاد قوّه خیال و فاهمه» در زیبایی شناسی کانت قابل انطباق اند که به احساس برانگیختگی در برابر زیبایی هنری و حالتی اطلاق می شود که در آن ذهن می کوشد تا با گسترش شبکه های تداعی، تناسب های بی سابقه را ادراک کند. این نوشتار نشان می دهد که چگونه تداعی زیبایی شناسانه در فلسفه الهیاتی و عرفان اسلامی خوانشی نو می یابد.
رؤیه الله بین الإمکان والعدم فی تفاسیر المذاهب الإسلامیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
142 - 166
حوزههای تخصصی:
تعُد مسأله رؤیه الله تعالى من أهم المسائل العقدیه التی دار سجال المتکلمین حولها بناء على المذاهب التی أنتموا إلیها معتمدین فی إثبات دعواهم على العقل ونص القران الکریم والموروث الروائی، هذه المقاله تستقرء بعض الآیات التی تناولها مفسرین المذاهب الشائعه بین المسلمین واختلاف أرائهم حولها تبعا للاتجاه العقدی التی تبنوها، فذهب بعضهم الى إمکان رؤیه الباری دون تجسیم وزعم آخرون أنها ممکنه بلا کیف وذهب بعضهم إلى عدم وقوعها فی الدنیا رغم الإمکان وأصر آخرون على استحالتها فی الدنیا والآخره،وتکمن أهمیه الدراسه فی تحریر هذه المساله الشائکه التی دارت فی اروقه المذاهب حول إمکانیه رؤیه الباری وعدمها وطرق الاستدلال على ذلک ضمن منهج وصفی یهدف لتحلیل المساله وبیانها من اجل التقریب بین المذاهب حیث لمسنا تشتتاً قائم بینهم، فقد ذهب أهل السنه إلى القول بجواز رؤیه ال ل ه تعالى یوم القیامه ووقوعها للمؤمنین واستدلوا علیه من القرآن الکریم والسنه النبویه و تمسکوا بظواهر النصوص لعدم وجود قرینه عندهم للتأویل، وذهبت المعتزله والشیعه إلى القول بعدم جواز رؤیه ال ل ه تعالى ی وم القیامه وعدم وقوعها، واستدلوا على العقل فی تأویل الآیات القرآنیه لأنهم قطعوا بأن الرؤیه یلزم منها الجهه والمقابله والتحیز واتصال الشعاع بین الرائی والمرئی، وکل هذه المعانی یجب تنزیه الله عنها وهی شروط لا یمکن تخلفها بینما رأى السنه إمکان تخلف هذه الشروط.
Etude des facteurs de la quiétude et de l’inquiétude au sein de la famille du point de vue du Coran
حوزههای تخصصی:
Assurer la quiétude à ses membres est l'une de fonctions les plus importantes de la famille, et le Coran, en tant que code de vie complet et éternel de la vie humaine, indique de quelle manière une famille peut apporter quiétude à ceux qui la composent. La recherche actuelle a été menée dans le but de concevoir et d'expliquer les facteurs qui créent la quiétude ou l’inquiétude au sein de la famille sur base du Saint Coran. La méthode descriptive-analytique nous a servi pour l’élaboration de cette recherche. Pour ce faire, tous les versets du Coran, les mots et les enseignements liés aux facteurs de la quiétude qu’apporte la famille dans les versets et les narrations ont été étudiés en plusieurs étapes. Après analyse des données, 242 codes ouverts, 45 sous-facteurs et 13 facteurs principaux, notamment (les conjoints sont les vêtements l'un pour l'autre, amour, miséricorde, gentillesse, bonne compagnie, gestion des frontières familiales, satisfaction des besoins fondamentaux, l’ouverture économique, partage des rôles, consultation d’un conseiller expert et engagé, développement mental et émotionnel, santé mentale et foi) ont été identifiés dont certains sont considérés comme des facteurs préliminaires, d'autres au contraire sont des facteurs révélateurs de la quiétude au sein de la famille. La création d'un couple et la différenciation des sexes par le développement mental, émotionnel, et la santé mentale amènent les conjoints à être correctement placés dans leurs rôles, dans ce sens, l'économie et les frontières de la famille seront également bien gérées et en subvenant aux besoins de base de la famille, un minimum de sérénité sera assuré au sein de la famille. À un niveau supérieur, lorsque les conjoints deviennent réellement les vêtements l'un de l'autre et couvrent leurs besoins sexuels et émotionnels, ils éprouvent un niveau de sérénité plus élevé, ils s’aiment et vivent en bonne compagnie tout en établissant une relation d’amour basée sur la gentillesse, la miséricorde ainsi que la sérénité. Ainsi, la foi en Dieu apportera une quiétude plus profonde à la famille.
مطالعه بینامتنی شخصیت حبیب بن مظاهر در سخنان امام حسین(ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
61 - 78
حوزههای تخصصی:
مطالعه بینامتنی شخصیت ها، یکی از اقسام پدیده نوظهور بینامتنیت است. در این مطالعه بسامد نام اشخاص در یک متن استخراج می شود تا از این طریق شناختی عمیق از نقش و جایگاه آن شخص در منظومه فکری نویسندگان و گویندگان متون به دست آید. حبیب بن مظاهر، امام حسین(ع) را یاری و خون عزیز خویش را برای نهضت الهی او نثار کرد. او به سبب جایگاه والا نزد اهل بیت: از جهت قوت ایمان و تقوا، وسعت علم، مجاهدت، وثاقت، عبادت، شجاعت، سخاوت، عزت و نهایتا شهادت، سهم بسزایی در سخنان امام حسین(ع) دارد که احصای آن راه گشای شناخت دقیق تر و عمیق تر از این صحابی شریف اهل بیت(ع) و به تبع آن معرفت صحیح نهضت حسینی خواهد بود. در پژوهش حاضر قصد آن است که بینامتنی شخصیت حبیب بن مظاهر به همراه کشف رابطه بین متون حاضر و غایب، در سخنان اباعبدالله الحسین(ع) در نهضت عاشورا بحث و بررسی شود تا نقش او در حماسه عاشورا با احصای تعابیر امام(ع) خطاب به ایشان تبیین شود.
گفتمان توحیدی قرآن از همانندی «زمین» با «هفت آسمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 12 سوره طلاق، زمین را همانند هفت آسمان شمرده است. مسئله اصلی این جستار، آن است که نسبت همانند دانستن زمین با هفت آسمان در انتقال پیام آیه به مخاطبان چیست؟ برای تحلیل گفتمان قرآن از همانندی زمین و هفت آسمان، نیاز است وجه شباهت را در این آیه دریافت. قرآن پژوهان در تبیین وجه شباهت زمین با هفت آسمان، دیدگاه های گوناگونی را بیان کرده اند؛ امّا این دیدگاه ها از نظرگاه های مختلف، به ویژه از منظر ساختار متن، با چالش هایی روبرو است. از این رو در این نوشتار، با نگاهی نو به نشانه های درون متنی آیه، وجه شباهت زمین با هفت آسمان تبیین شد. با واکاوی ساختار آیه نشان داده شد این آیه تاکید می کند که زمین، نه در وجوهی مانند هفت عدد بودن، بلکه در ویژگیِ تحت ربوبیت پیوسته خداوند بودن، شباهت کامل به هفت آسمان دارد. در مجموع به دست آمد این تاکید بر حضور پیوسته خداوند در تدبیر زمین، در برابر باورهای مخاطبان عصر نزول در باره رابطه خداوند با زمین بوده است. از سویی این تاکید بر ربوبیت خداوند بر زمین، پشتیبان نظریِ دستورهای شرعی سوره طلاق برای امتثال این تکالیف است.
اکراه تخییری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۲۸
29 - 46
حوزههای تخصصی:
اکراه تخییری به عنوان یکی از انواع پرکاربرد اکراه شامل سه قسم است: اکراه بر جامع، اکراه بدلی، و اکراه بر فرد مردّد. این پژوهش با موضوعشناسیِ آن در پی ارزیابی انطباق مفهوم اکراه در انواع گوناگون اکراه تخییری است. بنابر یافت ه های این پژوهش، در اکراه بر جامع، اگر جامعِ صحیح موضوع اکراه باشد، اکراه از جامع به فرد سرایت میکند، ولی اگر جامع صحیح و فاسد موضوع اکراه باشد، اکراه در رفع آثار فردی تأثیری نمیگذارد. اکراه بدلی در سه محور بررسی میشود: در محور نخست که اکراه بدلی در افراد عَرضی و اکراه ویژه احکام استقلالی و موضوع آن نیز دو یا چند فرد به شکل جایگزین است، بهطور کلی سه نظریه وجود دارد که صحیح این است که مفهوم اکراه بر فرد انطباق ندارد؛ در محور دوم، یعنی اکراه بدلی در افراد طولی، دو نظریه وجود دارد و صحیح این است که مفهوم اکراه بر فرد اول انطباق ندارد و تنها بر فرد اخیر صدق میکند و فرقی میان ح م تکلیفی و وضعی نیست؛ در محور سوم که موضوع اکراه ترک ک جزء یا قیدی از واجب استِ، مطابق قواعد اصولی اصل وجوب ساقط میشود. در اکراه بر فرد مردد نیز صحیح این است که این نوع اکراه ازنظرِ ثبوتی نامعقول است.
تأملی در تعیین دیه، در جنایت واحد بر هر دو چشمِ افراد دارای یک چشم بینا (ارائه راهکار به منظور اصلاح قانون مجازات اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
363 - 384
حوزههای تخصصی:
قانونگذار در دو چشم سالم دیه کامل را ثابت می داند. در خصوص چشم نابینا نیز قائل به یک ششم دیه کامل است و در خصوص چشم سالم افراد دارای یک چشم بینا، میان نابینایی مادرزادی و به علل غیرجنایی با نابینایی به علل جنایی، تفاوت گذاشته است و در اولی قائل به دیه کامل و در دومی رأی به نصف دیه کامل داده است. مسئله اصلی که جُستار حاضر در پی یافتن پاسخ آن است، این است که اگر در اثر جنایت واحد، چشم بینا و نابینای فرد از بین برود یا اینکه منفعت بینایی چشم و چشم نابینا از بین رود، چه مقدار دیه ثابت می شود؟ ظرفیت قانون مجازات اسلامی در این زمینه، تنها رأی به ثبوت یک دیه کامل و یک ششم دیه را مستند به مواد 588، 589 و 691 ق.م.ا برای قضات دادگاه ها وجیه می نماید. مسئله هرچند از نظر فقهای متقدم مغفول مانده، ولی استفتا از فقهای معاصر نشان از اختلاف میان آنان دارد و در این زمینه در مجموع سه نظر وجود دارد: 1. گروهی برای چشم بینا یک دیه کامل و همین گروه در چشم نابینا دو دسته شده اند: برخی قائل به ثبوت ارش شده اند و برخی سخن از دیه چشم ناسالم می آورند؛ 2. شماری نیز رأی به نصف دیه در چشم بینا و یک سوم دیه در چشم نابینا داده اند؛ 3. برخی نیز حکم به یک دیه کامل را احتیاطی می دانند. نگارنده نیز حکم به یک دیه کامل را معتبر و مقتضای مبانی فقهی و معلوم الاعتبار می داند. پژوهش حاضر با استخراج و تنظیم مبانی وارده، به بیان مبانی فتاوا و ارزیابی آنها می پردازد و با هم افزایی مبانی، با روش اجتهادی، نظر اخیر را متقن می سازد و با پیشنهاد اصلاح موادی از قانون مجازات اسلامی، سعی در تأمین تمهیدات لازم برای قضات محاکم قضایی به منظور صدور احکام مطابق با آموزه های فقهی دارد.
حکم تکلیفی تحقیق قضایی در خصوص شبهات اثباتیِ مشمول قاعده درأ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
457 - 482
حوزههای تخصصی:
قاعده درأ که مقتضی برداشته شدن مجازات در صورت عروض شبهه است، از مهم ترین قواعد کیفری است که در قانون مجازات اسلامی 1392 به طور جامع تری مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است. در خصوص اعمال قاعده در خصوص شبهاتی که در مرحله اثبات دعوای حد نزد دادرس مطرح می شود، این مسئله مهم مطرح است که آیا سقوط مجازات در همان زمانی که شبهه عارض می شود، باید مورد حکم قرار گیرد و مرجع قضایی از انجام تحقیقات جهت کشف واقعیت ممنوع است، یا آنکه اثرگذاری قاعده مستلزم بقای شبهه به رغم تکمیل تحقیقات است، ازاین رو دادرس مکلف به تحقیق است؛ یا اساساً تصمیم در این زمینه به اختیار او تفویض شده است. بررسی تحلیلی توصیفی در این نوشتار حکایت از آن دارد اندیشمندان فقهی در این زمینه اتفاق نظر ندارند، لکن اقتضای اخبار وارده اشتراط سقوط حد به انجام تحقیقات است. عبارات مواد قانون در این زمینه به شکل دقیقی تنظیم نشده اند، به نحوی که موهم ممنوعیت تحقیق هستند، مگر در برخی موارد استثنایی که برداشته شدن حد منوط به اتمام رسیدگی شده است. تدقیق در پیشینه تصویب مقررات قانون نشان از نادرستی چنین استنباطی دارد که با مبانی فقهی در تعارض است.
ادراک عدالت در فرادست: سازه ای مغفول در عدالت سازمانی (نقدی بر نگرش جاری عدالت در سازمان مبتنی بر دلالت های نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام علی(ع) با تاکید بر دوسویه بودن حق در نهج البلاغه، امکان تضییع حق فرادست توسط زیردست و به تبع آن بی عدالتی نسبت به فرادست را وارد می دانند. مفهومی که در ادبیات عدالت سازمانی مغفول مانده است. بنابراین، هدف این پژوهش احصاء دلالت های ادراک عدالت فرادستان در سازمان مبتنی بر راهبرد دلالت پژوهی از نهج البلاغه است. با تعریف عدالت به معنی دادن حق به صاحب حق، دلالت های احصاءشده مبین ذی حق بودن فرادستان و برخورداری زیردستان از قدرت و انگیزه نقض این حق است، که امام(ع) به ویژگی های ادراک کننده (فرادست)، ادراک شونده (زیردست) و زمینه های این ادراک اشاره کرده اند. علاوه بر معرفی عدالت فرادست به عنوان سازه ای جدید، یافته های پژوهش نشان می دهد، با ورود این سازه در مفهوم عدالت سازمانی، تحولی پارادایماتیک رخ می دهد. از این منظر، عدالت موهبتی نیست که توسط فرادستان به زیردستان اعطا و یا دریغ شود، بلکه عدالت مفهومی است محیط بر کنش گران سازمان. بر این اساس، ادراک عدالت، مفهومی ایستا، درخصوص یک رفتار یا واقعه نیست بلکه، ادراکی است تجمعی و پویا که در کنش های اجتماعیِ مشارکت کنندگان، متجلی شده و تبدیل به جو غالب می گردد، که نه فرادستان می توانند از مسئولیت خود در قبال آن شانه خالی کنند و نه زیردستان آنقدر کوچک فرض می شوند که تاثیری در آن نداشته باشند.
نقد روایت سؤالات زندیق از امیرالمؤمنین(ع) در الإحتجاج طبرسی، در موضوع تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد بن علی طبرسی (م۵۸۸ق)، در کتاب الاحتجاج، روایتی طولانی درباره سؤالات یک زندیق از امیرالمؤمنین(ع) در زمینه تناقضات ادعایی قرآن نقل کرده است. در میانِ پاسخ های منسوب به امیرالمؤمنین(ع) تحریف گسترده قرآن، شاملِ افتادگی بیش از یک سوم قرآن از میان آیه سوم سوره نساء و تحریف به زیاده مطرح شده است. پیش از طبرسی، محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (م۳۸۱ق) و محمد بن مسعود عیاشی، تحریری کوتاه تر از همین خبر را نقل کرده اند که در آن به تحریف قرآن اشاره نشده است. میرزا حسین نوری (م۱۳۲۰ق) علّت این تفاوت را تقطیع ابن بابویه دانسته است. در این مقاله با بررسی ساختار و متنِ سه تحریر طبرسی، ابن بابویه و عیاشی، این دیدگاه ردّ شده است. ساختار ناهمگون، اضطراب های متنی، واژگان و ادبیات متأخر، اشکالات کلامی و تاریخی و شواهد دیگر نشان می دهد که اضافاتِ تحریر طبرسی، حاصل جعل متأخّر است. علاوه بر این، بررسی متن و اِسنادِ تحریر کهن تر روایت، بیان گر پردازش آن در فضای عامی است.
مطالعه وتحلیل تاثیرخلقیات اجتماعی برتوسعه اجتماعی؛ (از منظر امام علی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: واکاوی وتحلیل خطبه ها وآثار امام علی (ع) نشان می دهدکه امام درمقام حکمران جامعه اسلامی درمدیریت رفتارهای اجتماعی و تحولات اجتماعی وسیاسی جامعه، تاکید بی نظیری برخلقیات اجتماعی وتغییرات و دگرگونی های آن دارد. درمقاله حاضرتلاش براین است که به این پرسش پاسخ داده شود که از نقطه نظر امام علی (ع)، خلقیات اجتماعی چه تاثیری بر توسعه و پیشرفت و در عین حال سقوط جوامع اسلامی و انسانی خواهد داشت؟ روش: برای نیل به این هدف، پس ازتدارک نظری، ازروش مطالعات تاریخی و اسنادی وتحلیل محتوا استفاده شده است. یافته ها و نتایج: پژوهش حاضر نشان داد که درروش توسعه اجتماعی درحکمرانی امام علی(ع)، سنت ها و ویژگی های اخلاق اجتماعی جایگاه محوری دارند.مراقبت و نظارت نظام اجتماعی بر خلقیات اجتماعی از جمله دورویی،بدگمانی و سوء ظن،تنبلی و تملق و تجمل،کلید توسعه اجتماعی و بازتولید سرمایه اجتماعی درحکمرانی امام علی(ع) هستند. ازسوی دیگر، فقدان خلقیات اجتماعی علاوه برایجاد بی اعتمادی،امکان همکاری و مشارکت وسایر تعاملات و کنش های متقابل اجتماعی را از بین می برد و در پی آن، فقدان مشارکت و اعتماد متقابل اجتماعی، امکان هرگونه توسعه اجتماعی را از بین می برد و دورویی و تملق و تن آسایی و خشونت جایگزین آن در جامعه می گردد.