مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
عمق راهبردی
حوزه های تخصصی:
در اندیشه امام خمینی(ره)، با توسعه حوزه مسئولیتهای نظام اسلامی، هدف ازتأسیس چنین نظامی در سه سطح ملی، منطقهای (اسلامی) و جهانی تعریف میشود. لذا رویکرد جامع ایشان به نظام سیاسی اسلام در دوران عدم قیادت امام معصوم، ازنوع برونگرا و جهانگرایانه است. یعنی ایشان تلاش در جهت توسعه نفوذ اسلام در دنیا را مسئولیت اصیل دولت اسلامی در ورای مرزهای ملی میداند. درمنظرامام، راه موفقیت چنین رویکرد جهانگرایانه اسلامی، در صدور انقلابی است که به تحقق یک حکومت اسلامی کارآمد انجامیده است. اندیشه صدور، آرمان مشترک اغلب انقلابهاست که البته نوع و ماهیت چنین اقدامی در انواع آنها متفاوت است. در اندیشه و سیره سیاسی امام خمینی مبتنی بر مبانی دینی، صدور دارای مختصات خاص خود است. در این رویکرد آرمانگرایی واقعبینانه، صدور انقلاب اسلامی یک راهبرد با دو وجه راهبردی است که بر اساس نفع طرفین، به تأمین منافع ملی توأمان با پیگیری مسئولیتهای فراملی میانجامد.
سیاست خارجی توسعه گرای ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه: مورد قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز از زمان فروپاشی اتحاد شوروی تاکنون برای ترکیه اهمیت زیادی داشته است. منابع طبیعی سرشار منطقه، موقعیت جغرافیایی مهم آن در چهارراه مناطق غنی از نفت و گاز جهان، بی ثباتی سیاسی و تهدیدهای امنیتی دائمی، شماری از دلایل جایگاه حساس قفقاز هستند. از سوی دیگر، دگرگونی های اساسی و ساختاری در داخل ترکیه با نقش آفرینی دولت به تقویت بنیان های تولیدی و صنعتی انجامیده و نتیجة توسعه اقتصادی در سیاست خارجی این کشور بازتاب یافته است. هرچند، عوامل گوناگونی سیاست خارجی ترکیه را شکل داده اند، اما با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه از سال 2002، با توجه به گرایش های اسلامی آن، باید پرسید که چه عواملی در سیاست خارجی ترکیه تعیین کننده هستند؟ در پاسخ به این پرسش، این نوشتار نشان می دهد که با وجود گرایش های اسلام گرایانه حزب، هدف ها و ملاحظات توسعه ای همچنان اولویت نخست سیاست خارجی ترکیه هستند و سیاست خارجی این کشور در منطقه قفقاز که منابع انرژی و بازار گسترده ای برای صنایع رو به رشد ترکیه و کسب و کارهای کوچک و متوسط منطقه آناتولی و نیز اهمیت زیادی در کریدور انتقال انرژی از شرق به غرب دارد، توسعه گرایانه است.
اتحادیه آلبا؛ افق های نو برای جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
آمریکای لاتین دیرزمانی است که توجه قدرت های بزرگ را به خود جلب کرده است، چه از حیث نظامی آن که جذابیت بالایی برای اتحاد جماهیر شوروی داشت و چه از حیث سیاسی که مورد رصد و پایش دقیق ایالات متحده امریکا بوده است و چه از حیث اقتصادی، که قدرت چالشگر چین را به مرزهای ایالات متحده امریکا رسانده است، در میان درگیری این ابرقدرت ها، اتحادیه بولیواری مردم آمریکای لاتین موسوم به اتحادیه آلبا- که اکنون بیش از یک دهه سابقه حیات دارد- فرصتی بالقوه برای جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند با استفاده از ظرفیت های موجود فی مابین، عمق راهبردی خود را تا مرزهای ایالات متحده امریکا نزدیک سازد، از سوی دیگر در این مقاله بر آن هستیم علاوه بر بررسی فرصت های پیش رو اعضای اتحادیه آلبا، به بررسی چشم اندازهای مختلف روابط ایران و اتحادیه پرداخته شود.
تحلیل ناکامی قرائت حزب عدالت و توسعه در الگو شدن برای جهان اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۹
133 - 152
حوزه های تخصصی:
حزب عدالت و توسعه به ویژه با بیداری اسلامی در سال 2011م، مدعی الگویی میانه و کارآمد در تلفیق اسلام و لیبرال دموکراسی غربی برای دیگر کشورهای اسلامی برآمد. بر اساس این مدعا، نوشتار حاضر درصدد است با رویکردی توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که: این الگو با توجه به چالش های مسلمانان و به ویژه جنبش های اسلامی که به عنوان مخاطبان اصلی الگوی ترکیه مطرح می شوند، با چه چالش هایی روبه روست؟ بر اساس متغیرهای مهمی چون سکولاریسم، توجیهات ارزشی و هنجاری، مداخله های خارجی، مشارکت سیاسی، مسئله فلسطین و سیاست های وحدت گرایانه که مورد توجه جنبش های اسلامی منطقه قرار دارد، فرضیه مقاله بر آن است که الگوی حزب عدالت و توسعه با چالش های متعددی روبه روست. حرکت این الگو بر اساس رویکرد دوگانه منفعت هویت، سبب انشعاب دوگانه در سیاست های راهبردی و در نتیجه، ناپایداری در عمق راهبردی حزب می شود. این تناقضات موارد مهمی چون مغایرت های مبنایی اسلام و لیبرال دموکراسی، غرب گرایی ارزشی لیبرالی و شرقگرایی هویتی تکفیری، ارتباط راهبردی با رژیم صهیونیستی در کنار توجه موضعی به مسئله فلسطین و در نهایت با ورود به مسئله سوریه، زمینه تنش صفر و صدی را دربرمی گیرد
تجربه تاریخی جمهوری اسلامی ایران در طراحی های امنیت خارجی با تاکید بر مفاهیم مورد نظر مقام معظم رهبری
حوزه های تخصصی:
یکی از تجربه های تاریخی جمهوری اسلامی ایران در طراحی های امنیت خارجی، موضوع «عمق استراتژیک/راهبردی» است. عمق استراتژیک از مفاهیم اساسی برای تحلیل رخدادهای جهان نوین است که می تواند میزان نفوذ یک کشور را مشخص کرده و پشتوانه خوبی برای اعمال سیاست های منطقه ای و فرامنطقه ای کشورها باشد. امام خامنه ای (مدظله العالی) در راستای دفاع از انقلاب اسلامی و اهداف و آرمان های بلند آن، مانند دستیابی به تمدن نوین اسلامی، عمق راهبردی را مطرح کردند. با توجه به اهمیت گسترش عمق راهبردی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، و با هدف تبیین راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در ارتقای عمق استراتژیک، به این پرسش اصلی پاسخ خواهد داد که از دیدگاه امام خامنه ای (مدظله العالی) ، با چه راهبردهایی می توان عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را ارتقاء داد؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که ارتقای توانایی های دفاعی و هجومی، نشر فرهنگ اسلامی و ایرانی، ایجاد جایگاه اقتصادی قابل اتکاء در دیگر کشورها، ایجاد قدرت نظامی برون مرزی، پشتیبانی از جبهه مقاومت و افزایش توانایی های آن ها و همچنین ایجاد و گسترش همکاری های دفاعی- امنیتی با کشورهای اسلامی و هم پیمان از راهبردهای اساسی جهت ارتقای عمق استراتژیک است.
سیاست خارجی در عصر پساسیاست: گذار از کوتاه مدت گرایی به عمق استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۸)
135 - 156
حوزه های تخصصی:
شکستن دیواره های مقاومت ملت-دولتِ وستفالیایی، فرسایش تدریجی سازمانِ سرزمینیِ زیست اجتماعی، جابه جایی کانون های قدرت ملّی، تغییر صحیفه سیاست بین المللی و ظهور شبکه های نوین اقتدار به مثابه شناسه های برسازنده سیاست خارجی نوین در عصر پساسیاست هستند. ملهم از این تحوّل، سیاست خارجی به معنای تصمیم نیست، بلکه محصول تصمیم است. اما منتقدان با الهام از منظومه شناختی سنتی، چنین خوانشی را به معنای مرگ سیاست خارجی، اعلام برائت از سیاست مدرن و آیتی بر گفتمان ضدِّ-سیاست خارجی می پندارند. حال آن که حامیان با درک محیطی هوشمندانه و عمل گرا، این خوانش نوین را نوید ظهور دکترین تغییر سیاست خارجی و گذار از سیاست قدرت به سیاست تغییر تلقّی می کنند. ملهم از این امر، تحلیل نحوه سیاست گذاری خارجی در عصر وابستگی متقابل به عنوان اهتمام اصلی نوشته جاری است. این که آیا سیاست خارجی حکومتی هم چنان پایدار ماند یا ظهور گفتمان های نوین، آیتی بر مرگ آن است؟ فرضیه پژوهش با نکوهش خشک اندیشی متعصّبان و تأکید بر منطق فرآیندی، سیاست خارجی را یک امر بسترپرورده و زمانمند می داند. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی کثرت گرا، روش شناسی تحلیلی و منطق تحوّل گرای هم افزا دست به فرضیه آزمایی می زند. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحوّلات شناختی و فنّاورانه در عصر پساسیاست لزوماً منجر به مهجوریت سیاست خارجی نشد، بلکه تغییر در الگوها، رویه ها و راهبردهای سیاست خارجی را به یک ضرورت بدل ساخت.
تجزیه وتحلیل تطبیقی قدرت نرم ایران و ترکیه در قبال بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران سوریه یکی از پیچیده ترین مسائل بین المللی در دهه اخیر بوده است که به دلیل طولانی شدن زمان و تعدد بازیگران مؤثرش به آوردگاه رقابت قدرت های منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. این کشور از یک سو به عنوان کانونی ترین کشور محور مقاومت برای ایران و از سوی دیگر به عنوان عمق راهبردی در سیاست نوعثمانیگری ترکیه از اهداف راهبردی سیاست خارجی بوده است. در این مقاله در چارچوب نظریه قدرت نرم با رویکرد مقایسه ای می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که بین دو کشور ایران و ترکیه چه اشتراک ها و تفاوت هایی در کاربرد قدرت نرم در قبال بحران سوریه وجود دارد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که بنای قدرت نرم دو کشور بر زمینه تاریخی، مذهبی و ارزش های سیاسی متفاوت، موجب شباهت ها و تضادها در کاربرد قدرت نرم دو کشور پس از بحران سوریه شده است. داده ها از منابع کتابخانه ای و اسنادی، گردآوری شده و چالش ها و فرصت های قدرت نرم دو کشور در قبال بحران سوریه به صورت توصیفی تحلیلی مقایسه شده است.
مؤلفه های افزایش قدرت نرم و عمق راهبردی ایران در سوریه و عراق پس از ظهور داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۳
33 - 55
حوزه های تخصصی:
قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران از زمان وقوع انقلاب اسلامی به واسطه هم تکمیلی عوامل داخلی و خارجی به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. تقویت انسجام و خودآگاهی هویتی، احیاگرایی و بیداری اسلامی، طرح و بسط گفتمان مقاومت و مقابله گرایی با نظام سلطه و الگودهی به جریان های متعدد اسلامی را می توان درزمره جلوه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای دانست. سوریه و عراق را می توان ازجمله عرصه هایی دانست که جلوه های قدرت نرم و عمق راهبردی نرم ایران در آنها از برجستگی خاصی برخوردار بوده است. قدرت و نفوذ ایران نه تنها در دوران قبل از ظهور داعش در این دو کشور محسوس بوده، بلکه روند صعودی افزایش جایگاه نفوذ و قدرت ایران را می توان به خوبی در دوران پس از ظهور داعش نیز مورد ملاحظه قرار داد. دراین ارتباط، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که افزایش قدرت نرم و عمق راهبردی ایران در سوریه و عراق پس از ظهور داعش در پرتو چه مؤلفه هایی قابل تبیین است؟ یافته های مقاله حاکی از آن است که افزایش قدرت نرم و عمق راهبردی نرم جمهوری اسلامی ایران در سوریه و عراق پس از ظهور داعش را می توان در پرتو مؤلفه هایی چون: تحکیم و بازتولید فرهنگ مقاومت، الهام بخشی و افزایش نقش ایران در عرصه سیاست و حکومت عراق و سوریه، تقویت تبادلات فرهنگی و اقتصادی و ائتلاف سازی با قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و تقویت جبهه مقابله با نظام سلطه مورد ملاحظه قرار داد. مقاله حاضر، توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز هم به روش کتابخانه ای گردآوری می شود.
تأثیرات جنگ عراق و ایران بر اتحاد استراتژیک ایران و سوریه و نفوذ منطقه ای ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۵
153 - 172
حوزه های تخصصی:
با وجود گذشت بیش از چهار دهه از جنگ عراق و ایران، به دلیل تأثیراتی که این جنگ بر ژئوپلیتیک و نظم منطقه ای و به صورت خاص رویکرد سیاسی امنیتی و سیاست منطقه ای ایران و نفوذ آن در منطقه غرب آسیا گذاشته است، توجه به آن دارای اهمیت است. ازاین رو سؤالی که مطرح می گردد آن است که جنگ عراق و ایران، چگونه بر روابط ایران و سوریه و گسترش نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشت؟ بررسی مسئله با استفاده از رویکرد نوواقع گرایی تدافعی، روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسنادی نمایان گر آن است که این جنگ، تنهایی استراتژیک ایران و انزوای ناخواسته و فقدان متحد آن را در منطقه آشکارتر ساخت و به نزدیکی راهبردی ایران و سوریه و گسترش دامنه همکاری امنیتی دو کشور از عراق به لبنان و فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی انجامید و توجه به نفوذ منطقه ای و عمق بخشی راهبردی و مقابله با تهدیدات امنیتی با کمک متحدان غیردولتی را در رویکرد سیاسی امنیتی منطقه ای ایران موجب شد. امری که در نهایت به افزایش نفوذ سیاسی ایدئولوژیک و عمق استراتژیک و قدرت بازدارندگی منطقه ای ایران در غرب آسیا منجر گردید.