سید میثم بهشتی نژاد

سید میثم بهشتی نژاد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

فهم کل گرایانه از حق بر سلامت در فرهنگ اسلامی، اقتضائات سلبی و ایجابی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سلامت فرهنگ اسلام کل نگری زیست پزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
امروزه روشن شده که مقوله سلامت صرفاً وابسته به بعد بیولوژیکی انسان نیست، بلکه فرهنگ نیز با الگوهایی که محصول نگرش و فرایندهای پیچیده اجتماعی است، در این زمینه موثر و مرتبط می باشد و نمی توان آن را به صورت تک عاملی بررسی کرد. فراتحلیل های انجام شده در خصوص ناتوانی مداخلات درمانیِ برآمده از مدل طبی محض، نقصان این نوع نگاه را در موضوع سلامت انسان به خوبی نشان می دهد و این ناکامی، باعث گردیده که پارادایمی جدید در این حوزه پدید آید که این موضوع را در تعامل مستقیم با دو مقوله صحت بیولوژیکی و فرهنگ تبیین نماید؛ به طوری که باورهای درست یا غلط، شیوه زندگی و الگوهای فرهنگی، پیامدهای مهمی را برای حفظ و ارتقای سلامتی یا بیماری افراد در پی دارد و با تحلیل رفتارهای فرهنگی، بتواند سطح سلامت یا شیوع یک نوع بیماری را سنجش نماید. از این رو، سلامت با ابتنا بر فرهنگ، به مثابه یکی از لوازم اولیه حق بر دسترسی به زندگی متعادل و شرط ضروری برای ایفای نقش های اجتماعی تلقی می گردد. از آنجا که در تعالیم اسلامی نیز توجه جدی به ابعاد غیر بیولوژیک در سلامت فرد وجود دارد و با توجه به تاثیر آن در دست یابی به مدل مطلوب سلامت که بیشترین هماهنگی را با نحوه و ساختار وجودی و فطرت انسانی دارد،
۲.

نقشِ دین در شکل گیری حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهود دین ملاصدرا عقل سلیم فطرت ثانیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات رابطه فلسفه با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۱۴۶۳ تعداد دانلود : ۶۹۳
صدرا، بسیاری از یافته ها و نوآوری های موجود در حکمت متعالیه را مدیون بهره مندی از دین و شهود دانسته است. او، تأثیر دین بر حکمت و حکما را در دو مرحله بررسی کرده است. در مرحلة اول، دین، حکمت و حکما را از نگاه ماهیت بین و کثرت بین می رهاند و به نگاه وجودی ارتقا می دهد. بر این اساس، نگاه وجودی این مطلب را برای حکیم میسّر می کند که به فهم صحیحی از بعضی آموزه های دین که بدواً با احکام عقلی معارض دیده، دست یابد. این فهم صحیح موجب می شود که حکیم، به تثبیت عقلیِ بسیاری از آموزه های دینی موفّق گردد. در مرحلة دوم، تأثیر دین بر حکمت موجب ارتقاء مجدّد نظرگاه حکیم و مبانی حکمت می شود، و صدرا نتیجة این ارتقا را در دو بُعد برشمرده است: از یک سو، حاصلِ این ارتقاء، فهم تأویلات قرآنی است؛ و از سوی دیگر، حاصلِ این ارتقاء، دست یابی به اوج حکمت است؛ یعنی فهم واقع آن چنان که هست. عبارات صریح ملاصدرا نشان از آن دارد که او، در حیات فلسفی خود همین سیر را پیموده و حکمت متعالیه نیز متناسب با همین سیر شکل گرفته است. نهایتاً این مطلب مورد تأکید قرار می گیرد که صدرا، در استفاده از دین و شهود، از الگوی پژوهشی فلسفی صحیح بهره برده و بدین ترتیب، هر چند حکمت متعالیه کاملاً مرهون دین است، اما قواعد حکمت و روش عقلی برهانی را رعایت کرده است.
۳.

بازسازی سیرِ سه مرحله ای مبحث علیّت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی ملاصدرا وجود رابط علیت وجود رابطی تشأن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
تعداد بازدید : ۱۶۱۴ تعداد دانلود : ۸۶۶
روش فلسفه نگاری ملاصدرا به گونه­ای است که در هر مسئلة فلسفی، از سه منظر و متناسب با سه مرحله، نظریات خود را مطرح کرده است. تطبیقِ این الگو از روشِ صدرا با آنچه وی در باب علیّت ارائه کرده، در این مقاله مطمح نظر است. حاصل آن­که از نظر صدرا، متناسب با مرحلة اوّل و با نگاه ماهوی، در خلال ارتباط علّی بین علّت و معلول، دو موجود فی­نفسه را می­یابیم که یکی به دیگری وجود می­بخشد. در این مرحله، او نحوة تحقّق معالیل را از سنخ «وجود رابطی» معرفی کرده؛ یعنی برایِ معالیل، تحقّق فی­نفسه قائل است. اما در مرحلة دوم شاهد هستیم که صدرا، نحوة تحقّق معالیل را از سنخ «وجود رابط» دانسته؛ یعنی در این مرحله، تحقّق فی­نفسه را از معالیل نفی کرده است، و این نشان از تفاوت مرحلة دوم با مرحلة اوّل دارد. نهایتاً در یک موضع­گیریِ متفاوت در مرحلة سوم بحث، پس از کنکاش در نحوة تحقّق معالیل، ملاصدرا به این نتیجه دست یافته که به جای استفاده از اصطلاح «علیّت»، باید از اصطلاح «تشأن» استفاده کرد؛ زیرا اساساً هیچ نحوه از دوگانگی ـ که در علّت و معلول بودن اشیاء مفروض است ـ در رابطة میان واجب ­الوجود بالذات و ممکن الوجود بالذات در میان نیست.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان