فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
22 - 45
حوزههای تخصصی:
رستگاری و سعادت ابدی و رهایی از گمراهی و غضب الهی با قرار گرفتن در مسیر نعمت داده شدگان یعنی صراط مستقیم، امکان دارد. رسیدن به این حقیقت، امید هر انسان خداباوری است. از این رو، بنا بر فرمان خداوند، در هر نماز هدایت شدن به صراط مستقیم استدعا می شود. شناخت ریشه های غضب خدا، از مهم ترین راهکارهای رهایی از آن است. این پژوهش با روش بنیادی توصیفی و با استفاده از اَسناد و مدارک کتابخانه ای به بررسی ماهیت غضب خداوند و دلایل پیدایش آن بر پایه آیات قرآن کریم پرداخته تا راهگشا و راهنمایی جهت نجات از غضب الهی گردد. در این نوشتار، پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی غضب و مفهوم شناسی غضب خداوند، به بررسی خاستگاه های غضب الهی در آیات کریمه پرداخته و عواملی که موجب غضب خداوند متعال می شود، استخراج و تبیین می گردد.
بازتاب مبانی اخباری گری در فهم احادیث با تأکید بر دیدگاه های شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مکتب اخباریگری در مذهب امامیه از قرن یازدهم با ارائه الگویی از فهم دینی، تلاش کرده است تا شیوه خود را در فهم دین، تنها شیوه صحیح و معتبر در امامیه معرفی کند. شیخ حر عاملی یکی از ترویج کنندگان اصلی این مکتب با نگارش کتاب روائی وسائل الشیعه درصدد بوده است تا با حفظ مبانی نص گرائی خود، الگوی جدیدی در فقه الحدیث و فهم دین ارائه دهد. کشف مبانی اخباریان به ویژه شیخ حرعاملی علاوه بر شناخت مکتب اخباریگری میتواند در نقد این مکتب و نواخباریان کمک شایان توجه کند. این نگاشته با روش تحلیلی نقلی درصد پاسخ به این مسئله است که بازتاب مبانی اخباریان به وِیژه شیخ حر عاملی در وسائل شیعه چه نقشی در فهم دینی دارد. یافته های این پژوهش در دو مبنای اصلی و گسترده عبارتند از: بسندگی روایت و معتبر بودن برداشتهای قطعی و یقینی و پرهیز از برداشتهای ظنی در دلالت الفاظ است
تبارشناسی روایات «سبعة احرف» با تأکید بر دیدگاه فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی روایت معروف «سبعه احرف» می پردازد که به مسأله نزول قرآن بر هفت حرف مرتبط است. دانشمندان عامه، روایت نزول قرآن بر هفت حرف را پذیرفته اند و تفسیرهای مختلفی برای معنای «احرف» ارائه داده اند. برخی از محققان معاصر امامیه، این روایت را از منابع عامه به منابع امامیه منتقل شده می دانند و در نتیجه، اساس آن را نپذیرفته اند. بنابراین، ضرورت دارد که پژوهشی تبارشناسانه در این زمینه انجام شود تا بازپژوهی نوینی درباره اصل و ریشه روایات سبعه احرف ارائه شود.
بر اساس پژوهش حاضر، نخستین کسی که این روایت را مطرح کرده، عمر بن خطاب بوده است. وی در ساختار فکری خود که اجتهاد در مقابل نص است، اختلاف قرائات یا دیگر موارد اختلاف لفظی قرآن را مجاز دانسته و این انتساب را به پیامبر نسبت داده است. همچنین، روایت شیخ صدوق در منابع شیعه، به دلیل ضعف سندی و شباهت متنی با روایات مشابه در منابع عامه، قابل پذیرش نیست
کنشگری روایی اندیشمندان جریان عقلانیت اسلامی حول جامعیت قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
151 - 182
حوزههای تخصصی:
جامعیت قرآن یکی از ویژگی هایی است که به شمول محتوای آن برای مخاطبان تمامی اعصار و مکان ها اشاره دارد. اندیشمندان جریان های اسلامی درباره قلمرو جامعیت دیدگاه های متفاوتی دارند. با نگاهی به منشاء آراء، روشن می شود که روایات جامعیت قرآن در زمره محوری ترین رهیافت های درون دینی برای شکل گیری نظریات جامعیت قرار دارند. یکی از جریان های معاصر متاثر از این روایات، جریان عقلانیت اسلامی است. این جریان دینی اجتهادی که با تکیه بر منابع اصیل دین و در نظر گرفتن تحولات و مدرنیته، از جریان نواندیش تجددگرا و جریان سنتی نص گرا متمایز می شود، دغدغه تحول با عینیت بخشی به آموزه های قرآن را دارد. تبیین کنشگری اندیشمندان این جریان از روایات جامعیت، در نیل به قلمرو حداکثری، مساله این پژوهش است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و جمع آوری داده ها بر اساس منابع تاریخی، روایی و تفسیری به گونه اسنادی صورت گرفته است. از یافته های مهم این نوشتار، علی رغم اینکه علم حقیقی به وجود تمام معارف قرآن در انحصار معصومان است، کنشگری به مدد روش های عقلی اجتهادی معتبر نسبت به مفاد روایات اشتمال حداکثری و در نتیجه دستیابی به لایه های مختلف مدالیل قرآنی است. کنشگری های روایی که در قالب قاعده بطن یا جری و تطبیق یا مدل و الگو بودن قرآن مطرح شده اند، از شواهد این روش های اجتهادی هستند. با تثبیت این کنشگری ها، می توان به عدم تاریخمندی فهم قرآن و پاسخگویی آن به تمام نیازهای معرفتی و معیشتی آدمیان در بستر سیال زمان پی برد.
کلام شاهانه/ ملوک الکلام، کتابی چنددانشی از عصر میانی قاجار به ضمیمه بیست وسه مورد خاطره و حکایت از سیف الدوله سلطان محمد قاجار
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
561 - 610
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار افزون بر اشاره ای به زندگی سیف الدوله سلطان محمد قاجار، اشاره ای اجمالی به مجموعه رسائل وی به نام «ملوک الکلام» شده است و در نهایت 23 خاطره و حکایت از رساله پیش گفته آورده شده است.
نگاهی انتقادی به کتاب «الفصوص فی علم النحو و تطبیق قواعده علی النصوص»
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
527 - 539
حوزههای تخصصی:
در حوزه علمیه خواهران کتاب درسی نحوی «الفصوص فی علم النحو» در دو حلقه در حال نگارش است. حلقه اول آن منتشر شده و قرار است در سال تحصیلی 1403-1404 در سطح 2 به عنوان اولین کتاب درسی نحوی برای نحوآموزان مبتدی تدریس شود. برای این کتاب سه هدفِ آشنایی طلاب با زبان تراث کهن شیعه و فهم آن؛ کاستن از جمود و خشکی قواعد و، درک و فهم بهتر قواعد با مثال های عینی تعریف شده است. اما ساختار و محتوای این کتاب سبب شده این سه هدف در نگارش آن محقق نشود.
از اشکالات ساختاری این کتاب این است که هر درسی با متن داستانی طولانی آغاز می شود و حاوی لغات سخت و قواعد نحوی ناآشنا برای نحو آموز مبتدی فارسی زبان است. این نحو آموز که مقدمات قرائت و درک متن را نیاموخته است، باید قبل از فراگیری قاعده نحوی هر درس، متن داستانی آن درس را قرائت کند و ترجمه و محتوای آن را فرابگیرد و به تمریناتی که درباره محتوای متن است، پاسخ دهد. یعنی نویسنده کتاب در آموزش قواعد نحوی به نحو آموز مبتدی فارسی زبان، فراگیری قرائت صحیح متن و، فهم و ترجمه آن و تسلط بر محتوای متن داستانی هر درس را بر آموزش قواعد نحوی آن که مقدم بر قرائت و فهم متن است مقدم ساخته است.
از اشکالات محتوایی این کتاب عدم ذکر برخی از مباحث مقدماتی و قواعد نحوی اساسی و پر کاربرد است. برای نمونه، در این کتاب از اسم، فعل و حرف سخن به میان نیامده است و از احکام آنها، فقط به «اعراب» اشاره شده و از «بناء» و «معرفه و نکره» سخن گفته نشده است. به مصدر مؤول به سبب نپرداختن به موصول اشاره نشده است. از مجزومات و بالطبع از ادوات شرط و جمله و جواب شرط بحث نشده است.
پاسخی به یادداشت «نگاهی به دو مقاله از مجلات فرهنگستان زبان و ادب فارسی در باب خاقانی شروانی»
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
569 - 572
حوزههای تخصصی:
در شماره 207 مجله آینه پژوهش، آقای دکتر سعید مهدوی فر در یادداشتی به نقد دو مقاله پرداخته اند که در مجله «فرهنگ نویسی» و «نامه فرهنگستان» منتشر شده است. یادداشت حاضر پاسخی است به نقد ایشان درباره مقاله دوم («درباره بیتی از طغرایی اصفهانی در منشآت خاقانی»).
زمان ایمان اهل کتاب به حضرت عیسی ع با تکیه بر تفسیر روایی تطبیقی آیه 159 نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
121 - 150
حوزههای تخصصی:
درباره ایمان اهل کتاب به حضرت عیسی ع در ذیل آیه ۱۵۹ سوره نساء، مفسران فریقین اختلاف نظر دارند. این تعدد نظرات به دلیل تفاوت در تعیین مرجع ضمیرهای «بِهِ» و «قَبْلَ مَوْتِهِ» در این آیه است. دیدگاه های مفسران به شش دسته تقسیم می شود که به ایمان اهل کتاب به حضرت عیسی ع پیش از رحلت ایشان، یا پیش از مرگ اهل کتاب، یا ایمان به پیامبر اسلام ع در لحظه مرگ، یا به پیامبر اسلام ع و حضرت علی ع هنگام رحلت، یا ایمان همگان به پیامبر اسلا م ع در زمان رجعت، و یا اعتراف فرزندان حضرت زهرا ع به امامت امام خود در هنگام رحلت اشاره دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ادله و دیدگاه های هر دسته ارزیابی و بررسی شده است. دیدگاهی که ایمان اهل کتاب را به زمان حضور حضرت عیسی ع پیش از وفات او و نیز در عصر ظهور امام زمان ع و رجعت حضرت عیسی ع مرتبط می داند، با توجه به سیاق آیه و دیگر دلایل تأیید شده است. همچنین دیدگاه هایی که ناظر به دیگر اهل بیت هستند، از باب جری و تطبیق بر مصادیق حاضر و یا تأویل، می تواند بر زمان ظهور امام زمان ع که در همان دوران حضرت عیسی ع از آسمان فرود می آید، صدق کند. هرچند ظاهر آیه به گروه خاصی اشاره دارد، حکم آن عام است و همه انسان ها در تمام دوران ها را دربرمی گیرد.
واکاوی حجیّت خبر واحد در اعتقادات و تکفیر منکرین آن از دیدگاه امامیه و شافعیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
291 - 318
حوزههای تخصصی:
موضوع حجیّت داشتن خبر واحد در اعتقادات دینی و تکفیر منکرین این گونه اخبار از مباحث چالشی در حوزه معرفت شناسی دینی است، و دو مذهب امامیه و شافعیه نیز از آن مستثنی نیستند. در این مقاله؛ آرای علمای دو مذهب توصیف عینی گردیده و موضوع پس از تبیین کامل، تحلیل تطبیقی شده است. اکثر علمای امامیه و شافعیه حجیّت این اخبار را در مسائل غیر اعتقادی پذیرفته و به آیات؛ نبأ و نفر، روایات قطعی-الصدور، اجماع و سیره عقلا استناد نموده اند. متقدمین امامیه قائل به عدم حجیّت اخبار آحاد در اعتقادات ولی متأخرین آنها حجیّت این اخبار را در اعتقادات اگر محتف به قرائن باشد قبول دارند. شافعیه نیز خبر واحد را اگر محفوف به قرائن یا مورد قبول امت باشد، مفید علم دانسته و در اثبات اعتقادات حجت می دانند. علمای دو مذهب، به دلیل تنوع طرق حصول علم و یقین نسبت به اخبار آحاد و استدلالی بودن علم حاصل از این اخبار، منکرین آن را تکفیر ننموده اند. نزدیکی دیدگاه دو مذهب، دلیل بر وجود اشتراکات علمی و نظری جهت همگرایی و تقریب بین آنهاست.
مهارت های صرفی و نحوی اجتهاد
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
73 - 100
حوزههای تخصصی:
اجتهاد یک فرایند متن محور است بنابراین برای تجزیه، تحلیل، فهم متون دینی و پس از آن کشف حکم الهی، نیاز به ادبیات و بخصوص مهارت های ادبی است؛ به گونه ای که اجتهادپژوه بدون آنها قادر به استخراج احکام شریعت و فرآیند افتاء نخواهد بود. از میان مهارت های ادبی، مهارتهای صرفی و نحوی از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. لذا این مقاله بر آن شد به این سئوال پاسخ دهد که اجتهاد روشمند به چه مهارت های صرفی و نحوی نیاز دارد و چگونه آنها را تحصیل نماید؟ در حقیقت رسالت این مقاله شفاف سازی مهارت ها و بیان روش های هرکدام می باشد. مهارت های صرفی اجتهاد عبارت اند از ریشه یابی، وزن شناسی، صیغه شناسی، معنی یابی و تغییرشناسی. مهارت های نحوی اجتهاد عبارت اند از جمله شناسی، متعلق یابی، جایگاه شناسی، قرینه شناسی، معنایابی، ترجمه نحوی، محذوف یابی، نقش یابی وکلمه شناسی نحوی. در هر مهارت به کلید (روش های عملیاتی سازی مهارت مربوطه) و نمونه های فقهی تفسیری از آن مهارت اشاره شده است. مهارت های مذکور چهارده مهارت از مجموع مهارت های ادبی اجتهاد بشمار می روند. این تحقیق با رویکرد تطبیقی و با روش مسئله محور به هدف حرکت به سمت خودآگاه سازی مسیر اجتهاد و کاربردی سازی قواعد ادبی در فرایند اجتهاد نگاشته شده است.
برهان زیبایی از منظر رابین کالینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
207 - 227
حوزههای تخصصی:
زیبایی و ماهیت آن یکی از بحث برانگیزترین مباحث فلسفیِ فیلسوفان است. در میان فلاسفه یونان باستان، کلیمی ها و قرون وسطایی ها نیز زیبایی، خیر، حقیقت، و عدالت، مطرح شده است. برخی از متفکران غرب، زیبایی و حقیقت آن را به نحوی مطرح کرده اند که یکی از براهین اثبات وجود خدا به این عنوان نام گرفته است. ماهیت زیبایی و چگونگی اثبات وجود خداوند از طریق زیبایی های جهان و ارتباط بین زیبایی و علوم موفق مسئله ای است که رابین کالینز به آن پرداخته و این پژوهش سعی به بررسی و تحلیل نظرات وی دارد. بر این اساس نگارنده با طرح پرسش های فرعی تر و با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد، تا ابعاد این مسأله را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می-دهد: این استدلال با دو طریق معرفت شناختی و هستی شناختی سعی بر اثبات وجود خداوند دارد. این شیوه ها به توانایی ما در شناخت زیبایی یا بر وجود فی نفسه زیبایی متمرکزاند. دیدگاه کالینز در باب زیبایی، از غنا و برجستگی خاصی برخوردار است و روشن گردیده که ایشان سادگی همراه با تنوع را معیار زیبایی می داند. همچنین کالینزمعرفت شناختی و هستی شناختی را کنار هم قرار می دهد و به همسویی بین زیبایی شناختی انسان و نظریه هایِ موفقِ علوم معتقد است. وی با شناخت جهان به عنوان اثرِ خالق و با تأکید بر انسان محور بودن زیبایی، به اثبات وجود خداوند، خالقِ زیبایی ها می-پردازد. اگر چه چالش هایی چون شتابزده عمل کردن، عدم وضوحِ استدلال، بر این برهان وارد شده است. اما همچنان این برهان به عنوان ابتکاری نو در قرن معاصر مرکز توجه است.
قراءة عرفانية لقصة النبي إبراةيم (ع) في ديوان ابن الفارض ومثنوي مولوي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
النبی إبراهیم (ع) بالإضافه إلى مقام النبوه، یظهر كسالك عارف یجتاز مراحل السلوك ومجاهده النفس التی تتجلى بأشكال مختلفه مثل "نفی آزر، تضحیه الابن، نار نمرود الروح" بنجاح، ویصل من مرحله الفناء فی الله إلى مقام البقاء بالله وخلیل الله. تتناول هذه المقاله بمنهج وصفی-تحلیلی مع التركیز على المدرسه الأمریكیه للأدب المقارن، من خلال التأمل فی أشعار ابن الفارض المصری ومولانا جلال الدین محمد البلخی، اللذین یبلغان قمه العرفان النظری والعملی، القراءه العرفانیه لقصه النبی إبراهیم (ع). فی هذا البحث، تم أولاً تحلیل أوجه التشابه فی أشعار هذین العارفین البارزین فی ثلاثه أقسام: "إبراهیم (ع) والطیور"، "إبراهیم (ع) ونار نمرود"، و"إبراهیم (ع) والنجوم"، ثم تم توضیح أوجه الاختلاف لكل منهما فی مراحل مقام النبی إبراهیم (ع)، إبراهیم (ع) وآزر وتضحیه الابن. تشیر النتائج إلى أن ابن الفارض، على عكس مولوی، لا ینظر إلى الطیور بتأویل. فی نقاش نار نمرود، یعتبر سبب إطفاء النار وتحولها إلى بستان هو وصول النبی إبراهیم (ع) إلى مقام الجمع والبقاء بعد الفناء. لكن مولوی یعتبر نار نمرود نار النفس التی تتحول إلى زهور وریحان بعد اجتیازها. ابن الفارض یعتبر الاهتمام بالنجوم ظهور الحق، لكن یرى مولوی بأنّه لم یبلغ الأنبیاء إلى مرحله التوحید منذ البدایه ویعتبرون للمخلوقات وجوداً مستقلاً. ابن الفارض یتناول الأسرار الباطنیه وتأویل أعمال الحج ویعتبر مقام إبراهیم ولایه خاصه، ومكه حضره إلهیه، والزائر ظهور حضره غیبیه فی الأركان الأربعه. ومولوی یعتبر آزر وتضحیه الابن تحرراً من تعلق النفس والطبیعه.
عناصر تيار الوعي في نجوم الأوريغامي في رواية «أدركةا النسيان» للكاتبة سناء شعلان بناءً على نظرية ويليام جيمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۶ الخریف ۱۴۴۵ شماره ۱۴
۱۰۱-۱۲۲
حوزههای تخصصی:
تیار الوعی یعد من أسالیب السرد الحدیثه والمتطوره التی تحظى بشعبیه كبیره فی الأدب الروائی المعاصر. تكمن أهمیه هذه التقنیه فی قدرتها على تمثیل التدفق الداخلی للأفكار والمشاعر فی عقل الراوی وشخصیات الروایه بشكل واقعی وعمیق. أما الأوریغامی، أو فن طی الورق، فإنه یعود إلى قرون عده حیث نشأ منذ حوالی ألفی عام، وكان فی بدایاته یُستخدم كوسیله ترفیهیه وفنیه تعتمد على طی الورق لخلق أشكال وهیاكل مجسمه. ومع مرور الزمن، تطور هذا الفن لیصبح أداه تعبیریه فی ید الفنانین المعاصرین الذین استخدموه فی أعمالهم لتوجیهه نحو الفن المفهومی القابل للتنفیذ. قصه "أدرکها النسیان" التی كتبتها الكاتبه المعاصره سناء شعلان تُعد نموذجًا لدمج تیار الوعی مع الأوریغامی، حیث تتناول القضایا الاجتماعیه والنفسیه التی یعانی منها المجتمع المعاصر. تتألف القصه من ثلاثین فصلاً، یبدأ كل فصل منها بصوره أوریغامی تمثل نجمه، مما یضیف بعدًا رمزیًا إلى السرد. یهدف هذا البحث إلى دراسه تیار الوعی فی هذه القصه من خلال تقنیه الأوریغامی فی بدایه كل فصل، استنادًا إلى نظریه ویلیام جیمز حول الوعی، باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی. تُظهر النتائج أن هذه التقنیه توفر مساحه لبحث مواضیع مثل الحوار الداخلی، الشعریه، التداعی، السمات النفسیه، تجاهل الجمهور المعتاد، الحدیث مع الذات، الرمزیه، والزمن، وتتیح الاستفاده منها لتجسید التوترات النفسیه لشخصیات القصه بما یتماشى مع الفهم النفسی لویلیام جیمز.
تحليل الوظائف اللغوية في رواية "بقايا" لروشا داخاز في ضوء نظرية التواصل لرومان جاكوبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۶ الخریف ۱۴۴۵ شماره ۱۴
۱۲۳-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
تُعدّ نظریه التواصل اللغوی من أهم النظریات الحدیثه، ویعدّ رومان جاكوبسون من روّاد مدرسه براغ. وهو الذی أدخل العناصر اللغویه ووظائف اللغه فی نظریته اللغویّه لیعبّر عن الوظیفه الأساسیه للغه وهی التواصل، التی تتمثّل فی ستّه عناصر (المرسل، المرسل إلیه، الإرسالیّه، السیاق، الشفره، الصله أو القناه) فی عملیّه الاتصال. اهتمّ هذا اللسانی بقضایا البنیّه اللسانیّه فی المسائل الشعریه، إذ قسّم البناء اللغوی والتواصل بین اللغه والأفراد على ستّه عناصر لعملیه اتصال وستّ وظائف للغه؛ وهی التعبیریه، والإفهامیه، والمرجعیه، والشعریه، والمیتالغویه؛ والانتباهیه. فالروایه الحدیثه من أحد المواضیع الأدبیّه لدراسه الباحثین والنقاد؛ لأنها متكونه من الحوار والسرد. نحاول فی هذا البحث معالجه بنیه اللغه ووظائفها الأساسیه التواصلیه فی روایه "بقایا" لروشا داخاز من خلال التركیز على بنیه اللغه والوظائف الأساسیّه لها وإحداث التواصل بین المبدع والمتلقی من منظر آراء جاكوبسون. نعتمد فی هذه الدراسه على المدرسه الإمریكیه فی الأدب المقارن بناءً على المنهج الوصفی – التحلیلی حیث نتطرق من خلاله إلى دراسه الروایه بعرض النماذج التی نشاهد فیها استخدامها الدقیق لتعبیر الوظائف. فلاحظنا من خلال هذا البحث أنّ المرجعیه الثقافیه والسیاسیه والاجتماعیه أكثر الوظائف اللغویّه استعمالاً فی روایه "بقایا" من حیث أنّ التطورات والتحولات مهیمنه على كلّ الروایه؛ تدور حول الأحداث فی عصر الحرب والتغییر السیاسی. أما الوظیفه التعبیریه فتأتی الكاتبه فیها باستخدام صیغ المتكلم وبیان العواطف والسیره الذاتیه لشخصیات الروایه. استعملت الكاتبه فی الوظیفه الإفهامیه ضمائر الخطاب وأسالیب الأمر والنهی والنداء والاستفهام لجذب انتباه المخاطب وهنا یمكن أن نقول بأنّ ضمیر الخطاب وصیغه النهی أكثر استخداماً بالنسبه للنداء والأمر. أصبحت الوظیفه الشعریه والمیتالغویه فی هذه الروایه أقلّ استعمالاً مقارنه بوظائف اللغه الأخرى؛ لأنّ التركیز فی هذا النص على الفكر وتحلیل الواقع.
کاربردشناسی واژه قریب در عبارت "یتوبون من قریب" درآیه 17 سوره مبارکه نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
155-181
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت اسماء و صفات الهی از دیرباز تاکنون مورد توجه متکلمان و مفسران بوده است. در این میان واژه "قریب" نیز از صفات الهی و از واژگان کلیدی قرآن کریم است که از میان 92 بار مشتقات قرب بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است. کاربرد خاصی از مجموع این موارد در آیه 17 سوره نساء قرار دارد که نظرات مختلفی از سوی مترجمان و مفسران ذیل آن بیان شده است. با بررسی تفاسیر مختلف و کاوش ارتباط بین این واژه و با محتوای آیه و آیات قبل و بعد از آن بنظر می رسد که این لفظ در جایگاه یک صفت و نه یک قید زمانی است. این برداشت در بافت آیه، نگارنده را برآن داشت تا با روش کاربردشناسی و با تکیه بر منابع تفسیری و از طریق مشخص نمودن مولفه ها و عناصر کارگفتی ارتباط لفظ "قریب" در آیه 17سوره نساء و آیات همجوار آن را بررسی نماید. پس از بررسی های انجام شده بنظر میرسد یکی از صفات الهی براساس لایه های بافتی یعنی بافت درون زبانی و بافت برون زبانی در این آیه از قرآن کریم با توجه به کنشی که مدنظر گوینده بوده است، صفت "قریب" است.
واکاوی مولفه های مناظره حقیقت محور با مخالفان از دیدگاه امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظره به عنوان یکی از شیوه های مرسوم و کارآمد در مواجهه با مخالفان محسوب شده که با اهداف متفاوتی همچون پیروزی بر رقیب و برتری جویی یا تبیین حقیقت صورت می گیرد و در فرهنگ اسلامی نیز دارای پیشینه کهن و درخشانی است. در این میان امام رضا% مناظرات فراوانی با پیروان ادیان و مذاهب به هدف تبیین حقیقت داشته اند. از نظر ایشان، مناظره به هدف حقیقت طلبی دارای مولفه های ویژه و برجسته ای است. بر این اساس پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مناظرات امام رضا% با مخالفان خود پرداخته است و می کوشد به تبیین مهم ترین مولفه های مناظره حقیقت محور، از دیدگاه امام رضا% بپردازد. یافته های پژوه ش نش ان می دهد، این نوع مناظره از دیدگاه امام رضا% دارای چندین مؤلفه مهم از قبیل: «تسلط به مفاهیم و مبانی مخالفان»، «استفاده از عقل به عنوان فصل مشترک»، «رعایت اصول و ارزشهای اخلاقی»، «مستندگویی و ارجاع به منابع مورد قبول»، «توجه به اصول مسلّم و مشترک»، «فرصت اظهارنظر به رقیب» و «منع از تکفیر مخالف» می باشد. بدیهی است توجه به این مولفه ها در مناظره، می تواند الگوی مطلوب و اسلامی را از مناظره دینی برای هر عصری ترسیم نموده که ترویج این الگو نقش موثری در دفاع از معارف اهل بیت% و شبهه زدایی از آنها خواهد داشت.
بازخوانی و ارزیابی روایات «من کذب علی متعمدا... » از منظر محمود ابوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمود ابوریه از منتقدان حدیث، در کتاب اضواء علی السنّه المحمدیه، متاثر از دیدگاه خود، درباره نقل به معنای روایات و عدالت صحابه، قید «متعمدا» در روایت «من کذب علی متعمدا» را به شدت مورد انکار قرار داده است؛ او معتقد است، این قید از طریق جعل جاعلان یا درج راویان، وارد حدیث شده است، چون این قید، با عقل بشری و همچنین خلق و خوی پیامبر اسلام $ سازگاری ندارد؛ در این مقاله، با بررسی و ارزیابی دقیق ادعای ایشان، اثبات شده است که شواهد او، ناتوان از اثبات مدعایش است و این قید، نه تنها از طریق جعل یا درج وارد روایات نشده است، بلکه قید «متعمداً» به طور متواتر از صحابه جلیل القدر پیامبر اسلام$ نقل شده است؛ بنابراین، این قید، مورد تأیید قرآن کریم و سنت پیامبر $ است و هیچ محذور عقلی نیز ندارد.
تحلیل انتقادی دیدگاه جیمز بلمی درمورد واژه جایگزین برای لغت «اَلجِبت» در آیه ۵۱ سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از خاورشناسان آمریکایی، جیمز اندرو بلمی است. وی در دائره المعارف قرآن لایدن، ذیل مدخل "نقد متنی قرآن"، ادّعا نموده که مطالعات قرآنی از نقد متنی بهره زیادی نبرده و واژه "اَلجِبت" در آیه 51 سوره نساء، ناشناخته است. او با ارجاع به آیه 6 سوره جنّ و نیز انتقال نقطه حرف "ب" به بالای آن، تصحیح این لغت به "اَلجِنَّت" را پیشنهاد نمود. رئوس دیدگاه بلمی در مورد این جایگزینی، غریب بودن معنای محصَّل "الجبت" و تکامد بودن آن در قرآن، تعدّد و تفاوت آراء لغت شناسان، وقوع تصحیفات متنی در ساحت رسم الخطّ قرآن، تکرار و فهم واژه "جنّ" در قرآن و برقراری رابطه معناشناختی میان آن آیات، خصوصاً آیه 6 سوره جن؛ با آیه 51 سوره نساء می باشد. در مقام نقد می توان به کمک گرفتن از درک مشترک متون دینی در فهم واژگان و کاربرد تکامد "اَلجِبت" در متون دیگر، توجّه به فهم عینی و تاریخی مسلمانان و همگرایی معنایی آراء، تواتر شفاهی متن قرآن، تفوّق قرائت بر کتابت و نبود اختلاف قرائت برای واژه، عدم رابطه معنایی بین آیات استنادی بلمی با آیه 51 سوره نساء و نیز استدلال و بهره برداری نادرست بلمی، در انتساب واژه پیشنهادی او، به فرهنگ و محیط جزیره العرب به جهت توجیه جایگزینی، اشاره نمود.
عباسیان و چالش مشروعیت (سیمای علی بن عبدالله بن عباس در متون تاریخ نگاری سده های نخست قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
۱۳۴-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
عباسیان برای کسب خلافت، با گروه های مختلف از جمله علویان همکاری داشتند، اما بعد از قدرت گرفتن، آنها را رقیب خود دیدند. قرابت خانوادگی با پیامبر(ص) یکی از دستاویزهای عباسیان برای اثبات شایستگی شان در کسب قدرت بود. علویان نیز با تأکید بر نسبتشان با دختر پیامبر(ص)، این ادعای عباسیان را رد می کردند. عباسیان با مسئله مسلمانی عباس عموی پیامبر(ص) و همکاری او با قریشیان مقابل پیامبر(ص) در جنگ بدر نیز مواجه بودند؛ به همین دلیل به تدوین و نقل اخبار تاریخی درباره نیاکانشان با هدف ارائه چهره مطلوبی از آنها اهتمام ورزیدند؛ از جمله تلاش کردند در تاریخ نگاری مربوط به خاندانشان، علی بن عبدالله بن عباس را فردی پرهیزکار و شایسته جانشینی برای پیامبر(ص) معرفی کنند. با توجه به ماهیت داستانی روایت های تاریخی، نگارندگان پژوهش حاضر با استفاده از شیوه های نقد فرم روایت - به طور خاص شیوه هنکلمن، مبتنی بر شناسایی شباهت میان متون مختلف درباره واقعه ای خاص و ارتباط آن با روایت های مشابه - در پی پاسخ به این سؤال بوده است که روایت های مربوط به علی بن عبدالله تا چه اندازه ماهیت داستانی دارد و همسو با سیاست مشروعیت سازی عباسیان نقل شده است؟ ظاهراً رقابت های میان عباسیان با علویان، در برساخت روایت های مربوط به علی بن عبدالله نقش داشته و بیشتر روایت ها درباره او ماهیت تاریخی ندارد.
ارزیابی مسئولیت مدیران شرکت های سهامی با توجه به اصل مسئولیت محدود با تکیه بر قانون و فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
199 - 214
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت مدیران شرکت های سهامی با توجه به اصل مسئولیت محدود از موضوعات مهمی است که محل بحث و اختلاف نظر است. بر همین اساس، هدف مقاله حاضر، ارزیابی مسئولیت مدیران شرکت های سهامی با توجه به اصل مسئولیت محدود با تکیه بر قانون و فقه است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد، نظام حقوقی ایران برای شرکت های تجاری و از جمله شرکت سهامی، شخصیتی مستقل از شخصیت مدیران به رسمیت شناخته است. این امر به قاعده استقلال شخصیت حقوقی شرکت تجاری معروف و مبتنی براصل مسئولیت محدود است. براساس قاعده مورد اشاره شرکت(شخص حقوقی) می تواند دارای حق و تکلیف شده و آنها را به مورد اجرا گذرد؛ اما این به معنی رفع مسئولیت مدیران شرکت های سهامی نیست. نتیجه: نتیجه اینکه چنانچه مدیران شرکت های سهامی تحت شرایطی باعث ورود ضرر به اشخاص ثالث شوند، علی رغم اصل مسئولیت محدود، دارای مسئولیت در این زمینه هستند. قاعده منع سوء استفاده از حق و لاضرر و قاعده منع تقلب از مهمترین قواعدی هستند که استثنائات مسئولیت مدیران در پرتو اصل مسئولیت محدود هستند. بر این اساس چنانچه مدیران شرکت سهامی از موقعیت انحصاری خود سوءاستفاده کرده باشد و اینکه سوءاستفاده از شرکت، سبب ورود خسارت به ثالث شده باشد، داری مسئولیت است و این مطابق قاعده لاضرر در فقه است.