فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
275 - 296
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر به دنبال فهم رابطه دین و مدرنیته در دوره قاجار است. عدم آگاهی نسبت به مدرنیته از طرفی و مدرنیزاسیون کردن جامعه از طرفی دیگر، شرایط را به گونه ای رقم می زند که نیاز به مؤلفه های مدرنیته دارد تا جامعه از حالت سنتی به مدرنیته سوق پیدا کند. در این دوره که خاستگاه مدرنیته غرب بوده و جریان توسعه به صورت طبیعی در کشورهای پیشرفته صنعتی طی شد و کشورهای صنعتی و پیشرفته آن زمان از کشمکش های فراوان بین سه کانون قدرت سیاسی، مذهبی و اقتصادی منجر به توسعه گردیدند، بعد از جنگ جهانی دوم زمانی که تلاش شد جریان توسعه وارد کشورهای غیر توسعه یافته، شود و با موانع ساختاری و سرزمینی و فقدان تضمین های حقوقی و قانونی مواجه بودند، به کشورهای جریان مخالف توسعه تبدیل شدند. در کشور ایران جریان توسعه با مشروطه آغاز شد، اما در همین زمان عوامل زیادی با دامن زدن به ناپیوستگی اجتماعی، مذهبی و سیاسی، مانع اساسی برای این توسعه بودند. در جستار حاضر که به روش کتاب خانه ای و تحلیل محتوا نگارش شده است، کوشش می کند مؤلفه های مدرنیته و رابطه آن ها با دین را در دوره قاجار مورد کنکاش قرار دهد. نتایج نشان می دهد صنعت و تکنولوژی، مدارس جدید، آزادی، قانون، مجلس و مشروطه، برابری و ارتش مدرن از مهم ترین و ضروری ترین مؤلفه های مدرنیته برای جامعه ایران دوره قاجار بوده و از طرفی جنبه هایی مانند تفکر مذهبی در ایران دوره قاجار، استبداد دوره قاجار، تقدیرگرایی و اقتصاد مهم ترین موانع ورود مدرنیته به ایران دوره قاجار بوده اند.
نقد و بررسی سندی و دلالی و آسیب شناسی روایت طفلان مسلم و بازتاب آن در شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
71 - 102
حوزههای تخصصی:
ماجرای طفلان مسلم از داستان های مشهور در منابع روایی و تاریخی است؛ با وجود این عده بسیاری از محققان و صاحب نظران، آن را براساس برخی دلایل عقلی و نقلی مورد تردید قرار داده اند. البته شاعران و مادحان در عرصه شعر آیینی بدون توجه به این شبهات و به رغم اشکالات سندی و تناقضات موجود از حیث دلایل عقلی و نقلی، اغلب با استناد به روایات مشهور روایی در این زمینه یا بدون پرداختن به ذکر جزئیات، سعی کرده اند تا ضمن اشاره به زبان حال این دو کودک در لحظه شهادت، این واقعه را با تمام توصیفات و گاه نیز ذکر جزئیات در شعر آیینی به تصویر کشند؛ چنان که در تعزیه ها و نمایش های آیینی نیز بازتاب وسیعی داشته است. هرچند در منابع قرن دوم تا چهارم، اثری از این داستان در دست نیست، غیر از مجلس نوزدهم امالی شیخ صدوق، در منابع متقدّمی همچون طبقات کبیر محمد بن سعد، انساب الاشراف بلاذری و مقتل الحسین خوارزمی هم به طور مجمل ذکر شده است؛ ولی تأیید شیخ صدوق، تنها عامل اعتبار و مقبولیت این روایت است. در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی، به بررسی یکی از آسیب های محتوایی پرکاربرد در عرصه شعر آیینی درباره طفلان مسلم اشاره شود و این داستان براساس منابع و مستندات معتبر تاریخی نقد و بررسی و نیز آسیب شناسی شود.
غنای معرفی سیره و سیمای امام رضا (ع) در ادبیات کودک و نوجوان از نگاه متخصصان ادبیات و کودک شهر قم با استفاده از روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
33 - 59
حوزههای تخصصی:
معرفی سیره و سیمای امام رضا (ع) و شناساندن شخصیت ایشان از اهداف نویسندگان و سرایندگان ادبیات رضوی کودک و نوجوان است که فعالان این عرصه به عنوان یک رسالت به آن نگریسته و سعی دارند با شیوه های مختلف به این مهم دست یابند. توجه به این نکته که معرفی سیمای امام رضا(ع) به چه شکل مطلوب و مناسب تر است، می تواند در برنامه ریزی، تصمیمات و ارتقای کیفیت آثار رضوی برای کودکان و نوجوانان تأثیر زیادی داشته باشد. به همین دلیل هدف این پژوهش واکاوی ویژگی های معرفی مطلوب و مناسب سیره و سیمای امام رضا(ع) در ادبیات داستانی کودک و نوجوان و غنا بخشیدن به آن از دید متخصصان این حوزه براساس رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای است. داده های مورد نیاز از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند توسط مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با معلمان و متخصصان حوزه ادبیات و کودک در شهر قم گردآوری و طی سه فرایند: کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شده است. یافته های پژوهش شامل 162 مفهوم اولیه، 55 مضمون فرعی و 18 مضمون اصلی بود که مقوله هسته، «غنای معرفی سیمای امام رضا (ع) در ادبیات کودک و نوجوان» برساخت گردید. همچنین مدل الگوواره ای، شرایط و علل، عوامل و ضرورت های لازم را بازنمایی می کند. برای غنای معرفی و شناساندن سیره و سیمای امام رضا (ع) در ادبیات داستانی کودک و نوجوان لازم است تمام مؤلفه های اثرگذار با اتخاذ تدابیر و استراتژی های لازم، پیامدهای این امر را فراهم سازند.
دلالت های سیاستی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره) برای پیشرفت به مثابه کنش اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همراهی یا عدم همراهی مردم با یک اندیشه یا سیاست، تابعی از اراده و انتخاب آنهاست و اراده عمومی از فرهنگ عامه و ذهنیت مشترک جامعه جدا نیست. همین امر اتکای سیاست گذاری به یک نظریه فرهنگی را اجتناب ناپذیر می کند؛ ازاین رو در این مقاله تلاش شده است ضمن بازخوانی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی& به مثابه شاخه ای از حکمت ایرانی اسلامی در زمینه کنش انسانی، دلالت های این نظریه برای سیاست گذاری فرهنگی، مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش گردآوری اطلاعات به روش اسنادی بوده و تحلیل محتوا در چارچوب تحلیل منطقی انجام شده است. تأمل در چگونگی تحقق کنش اجتماعی در این چارچوب، به برساخت اجتماعی قابل تصدیق و تجربه پذیر از آینده کنش در قالب بازی واره های اجتماعی اقتصادی به مثابه «چهارچوب زبانی مشترک برای تولید و تبادل ارزش در جامعه»، رهنمون می شود و درنهایت این صورت بندی، فرایند اجتماعی و سیاستی متفاوتی را برای ساخت کنش جمعی ارائه می دهد.
تکملة اللّطائف و نزهة الظّرائف (متنی فارسی از سده 5 ق) تألیف ابومحمّد عبدالعزیز بن عثمان الحبری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
467 - 495
حوزههای تخصصی:
تکمله اللّطائف و نزهه االظّرائف تألیف ابومحمّد عبدالعزیز بن عثمان الحبری، از متون فارسی ناشناخته در سده 5ق است که احمد بن محمّد بن منصور ارفنجنی (زنده در 475ق) در کتاب قصص الانبیاء خود از این اثر و مؤلّف آن نام برده و استفاده بسیار از آن کرده است. چنان که ارفنجنی اشاره کرده، حبری در اثر خود، جز قصص انبیا، فائده های دیگر نیز جمع کرده و آنها را در قالب حکایت، لطیفه، نکته و ... بیان نموده است. دستنویس منتخبی از تکمله اللّطائف و نزهه الظّرائف به یشماره 3/ 1697 در کتابخانه اسعد افندی نگاهداری می شود که در این گفتار به معرّفی آن پرداخته شده است.
بررسی نقدهای سیدجلال الدین آشتیانی بر نظریه معادجسمانی غیاث الدین منصور دشتکی و آقا علی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
5 - 34
حوزههای تخصصی:
از چالش های اصلی معادجسمانی اشکال تناسخ است. میرغیاث الدین منصوردشتکی و آقاعلی مدرس زنوزی با طرح نوعی ارتباط میان نفس و بدن پس از مرگ خواسته اند از اشکال تناسخ رها شوند، میرغیاث الدین منصوردشتکی برای نفس دو نوع تعلق قائل شده است، که در زمان حیات و موت یکی از این دو تعلق برقرار است، آقاعلی مدرس زنوزی نیز قائل شده است که نفس در زمان حیات ودایعی در بدن باقی می گذارد که حتی پس از مرگ همراه بدن باقی هستند. سیدجلال الدین آشتیانی هر دو رأی را به شدت مورد انتقاد قرار داده است و خود نظر ملاصدرا یعنی محشور شدن نفس همراه با جسم مثالی را برگزیده است. در این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی نظرات غیاث الدین منصور و آقاعلی تقریر شده است و نسبت این دو رأی به یکدیگر توضیح داده شده است، همچنین نقدهای آشتیانی به صورت منقح و منظم ذکر گردیده است و با ارزیابی مبانی این نقدها مشخص شده است که چون آشتیانی با مبانی صدرایی به نقد پرداخته است، این نقدها به طور کامل به آقاعلی به عنوان حکیمی صدرایی وارد است، اما غیاث الدین می تواند به این نقدها ملتزم نباشد، اگرچه قول غیاث الدین دچار خللی مهم تر یعنی مطرح کردن ادعایی بدون دلیل است.
نقش باورهای احمد بن حنبل در مواجهه او با روایات تاریخی مربوط به خلفای نخستین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
75 - 100
حوزههای تخصصی:
روایات نقل شده از احمد بن حنبل (241ق) در مورد خلفای نخستین، در آثار او و محدثان قابل دسترسی است. پژوهش حاضر، با تکیه بر این آثار، باورهای او در مورد خلفای نخستین را در چهار محور: صحابه بودن، ترتیب فضل، خلافت و چگونگی یادکرد آنان بررسی می کند. برای رسیدن به این هدف، داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و سپس، با روش توصیفی تحلیلی تبیین گردیده است. این پژوهش، نشان می دهد احمد بن حنبل در صحابه بودن خلفای نخستین به جایگاه ویژه آنها، در ترتیب فضل به افضلیت سه خلیفه نخست بر امیرالمؤمنین علی، در بیان رویدادهای ای ام خلافت به ترتیب وقوع تاریخی رویدادها، و در یادکرد خلفا به نقل فضایل و پرهیز از بدگویی، پایبند است.
چالش ها، ظرفیت ها و راهبردهای تقریب مذاهب در نقشبندیه ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
231 - 255
حوزههای تخصصی:
اختلاف میان مذاهب اسلامی از جمله چالش های بزرگ جهان اسلام است که از گذشته تا کنون مانع اتحاد مسلمانان بوده و کشمکش هایی فراوان را ایجاد کرده است. این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده، می کوشد تا علل واگرایی میان تشیع و پیروان طریقه نقشبندیه در ترکیه را واکاوی نماید و بر اساس زمینه های مشترک، راهکارهایی را جهت تقریب ارائه نماید. یافته ها نشان می دهد که نقشبندیه ترکیه خاستگاهی ایرانی داشته و آثار اولیه این طریقه در آناتولی با زبان فارسی به نگارش درآمده اند؛ لذا حافظه تاریخی ایشان از هویت تاریخی خویش، با فرهنگ اسلام ایرانی آمیخته است. مشایخ نقشبندی بر محبّت اهل بیت علیهم السلام به عنوان یکی از لوازم سلوک تاکید دارند و بعضی از آنان، رسائلی را در مناقب ائمه علیهم السلام به نگارش درآورده اند. زیارت قبور اولیاء و توسل به ایشان هم جزو مبانی نقشبندیه است و درک نزدیکی از تشیع را برای آنان حاصل می نماید. چالش مهم در مسیر تقریب مذاهب، دشنام، لعن و تکفیر شخصیت های تاریخی است که البته از تعصبات مذهبی و اغراض سیاسی خالی نیست. برپایه برخی تجربه های زیسته، به نظر می رسد که فراهم آوردن امکان حضور مشایخ نقشبندی ترکیه در زیارتگاه های ایران، گفتگوهای دوجانبه و احترام آمیز میان علماء، و ممنوعیت سبّ اصحاب پیامبر علیه و آله السلام، بتواند مسیر تقریب را هموار سازد. اعطای آزادی بیشتر به نقشبندیان ایرانی برای برپایی تکیه ها و مجالس ذکر نیز گام بلندی است که هم بر آزادی های مذهبی در ایران شیعی صحه می گذارد و هم مانعی برای گسترش لجام گسیخته سلفی گری در میان اهل سنت ایرانی خواهد بود.
خوانشی نو از سنت فکری فیلسوفان مسلمان در پرتو نسبت سنجی میان فلسفه و حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
259 - 282
حوزههای تخصصی:
مفاهیم حکمت و فلسفه از مفاهیم پر بسامد در آثار فیلسوفان مسلمان است. جایگاه و ارتباط مفاهیم حکمت و فلسفه در آثار فلسفی به روشنی تبیین نگردیده و در مواردی این دو مفهوم به جای یکدیگر نیز به کار رفته اند. تعابیر متفاوت از حکمت و فلسفه و عدم توجه به مرزبندی میان فلسفه و حکمت در آثار فیلسوفان مسلمان، موجب طرح اشکال ها و ابهاماتی گردیده است. از تعاریف حکمت و فلسفه می توان برداشتهای متفاوتی نمود که بر هم منطبق نمی گردند و لوازم معرفتی متفاوتی به دنبال خواهند داشت. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی از رهگذر نقد و بررسی ارتباط مفاهیم حکمت و فلسفه سعی می گردد تبیین جدیدی از ارتباط میان معنای فلسفه و حکمت ارائه گردد که به موجب آن حدود فلسفه از حکمت مشخص شده و از ابهامات و چالش های پیش رو رهایی یابد. بر این اساس، حکمت آخرین ایستگاه مقام اثبات در ساحت فلسفه است که فیلسوف با پذیرش عقلانی خداوند و پایبندی به لوازم آن - چه لوازم معرفتی و چه لوازم عملی - وارد در حیطه حکمت می گردد. بنابراین سنت فکری فیلسوفان مسلمان با فلسفه آغاز می گردد و در مسیر تکامل خود وارد در ساحت حکمت می گردد.
A Phenomenological Assessment of Mulla Sadra’s View of the Individual Mind(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article examines the theory of mind proposed by the esteemed Islamic philosopher, Mulla Sadra Shirazi, through a phenomenological lens. We specifically focus on how Mulla Sadra’s framework addresses the question of the individual human mind and its intricate relationship with the body. While Mulla Sadra presents concepts that resonate with some of Husserl’s ‘monadological-phenomenological’ reflections, we argue that strict adherence to phenomenological methodology precludes acceptance of the metaphysical implications he draws concerning the individual mind’s connection to the totality of existence, including a presumed divine reality. Nonetheless, our comparative analysis with Mulla Sadra’s thought illuminates key aspects of Husserlian monadology and highlights the limitations of a rigorously phenomenological approach to purely metaphysical inquiries.
تبیین ماهیت الهیات روایی بر اساس تحلیل مفهوم روایت
منبع:
الهیات سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
37 - 57
حوزههای تخصصی:
الهیات روایی یکی از حوزه های الهیاتی جدید شکل گرفته در غرب (آمریکا) و تحت تأثیر فضای پست مدرنیسم است. این نوع الهیات همچون سایر مظاهر پست مدرنیسم علیه الهیات پیش از خود شوریده است. در اینجا با مبنا قرار دادن روایت/ داستان که در کتاب مقدس آن را می یابیم پیرامون موضوعاتی مانند انسان، خدا، ایمان مباحث بسط می یابد. از آنجا که یک تعریف مشخص و جامع از این نوع الهیات وجود ندارد (ما نیافتیم)، بر آن شدیم با مطالعه و تحلیل آراء الهیدانان مربوط به این حوزه، ویژگی ها و مفاهیم اساسی روایت، که عنصر اصلی شکل دهنده این نوع الهیات است، و مبتنی یا متأثر از فضای پست مدرنیم است، الهیات روایی را تعریف کنیم؛ و با توجه به آنچه انجام دادیم توانستیم این الهیات را بر اساس هفت مفهوم/ ویژگی معرفی نموده و آن را به عنوان الهیاتی عمل گرایانه، و نه نظرورزانه، تعریف کنیم.
بازخوانی تحلیلی ابداعات فارابی در نفس شناسی فلسفی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
11 - 34
حوزههای تخصصی:
هستی، چیستی و ویژگی های نفس انسان از مهم ترین اموری است که ذهن فلاسفه را از دیرباز به خود مشغول کرده است و نتیجه تأملات آنان منجر به طرح مبحث مهمی به نام نفس شناسی یا علم النفس فلسفی شده است. در این میان، فارابی جزو نخستین فلاسفه اسلامی است که نوآورانه به مسئله نفس انسان و قوای آن پرداخته است. او در نفس شناسی خویش به مباحث مهمی از جمله: تعریف، اقسام، هویت و بقای نفس، بدن مندی نفس، رابطه و تمایز نفس و بدن، اثبات وجود، بساطت و تجرد نفس، کیفیت تکوّن نفس، نقش محوری نفس در معرفت، تعریف قوای نفس و نسبت آنها با نفس و با یکدیگر، اقسام قوای نفس و کیفیت تکون آنها، رابطه قوای نفس با فضیلت و سعادت و... پرداخته است. نکته مهم از جهت معرفت شناختی این است که وی نفس را فاعل شناسا و محور معرفت دانسته است و قوای نفس و آلات آن را صرفاً به مثابه مُعدات کسب معرفت لحاظ کرده است. نوشتار حاضر درصدد است تا با روش کتابخانه ای و به نحو توصیفی- تحلیلی، نظریات فارابی را در این عرصه مهم و مبنایی بازخوانی کند، اهم ابداعات او نسبت به آرای ارسطو را در این عرصه برشمرد و برخی دیدگاه ها در این عرصه را مورد سنجش و بررسی قرار دهد.
The Effusion of Unseen (Ghaybī) Sciences in Various Spheres of Human Life, Centered on the Verse "Alastu"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
AbstractThe verse "Alastu" is among the verses of the Quran that has brought valuable horizons to scholars in the fields of ontology, anthropology, and even epistemology. In this regard, it not only unveils the depth of human sciences in the realms prior to the realization of individual souls, but also, with the aid of interpretive narrations, proves multiple levels of the effusion of sciences beyond the material world for humanity. The present fundamental study, by content analysis method, aims to discover and analyze the quantity and quality of unseen (Ghaybī) sciences before and after birth for humankind. The findings of this article indicate that, based on intra-religious evidence, unseen (Ghaybī) sciences are generally effused four times for humankind: "Before birth and in the realm of Alastu", "During earthly life", "In sleep", and "After death". Essentially, apart from the first instance, in the other three instances, there are differences depending on the existential capacity of each human being, in terms of being acquired or non-acquired, as well as in terms of being sudden or gradual. Another finding is that the ranking of human beings depends on the second effusion, that is, after birth and throughout earthly life, and is dependent on the path of perfection-seeking and voluntary sciences in the course of earthly life. Furthermore, some effusions, according to divine expediency, are accompanied by unawareness and become unconscious, such as the first and third presentations. Also, the fourth presentation is a matter of degree and depends on the cognitive development of each person in earthly life
مطالعه نقض اساسی در کنوانسیون ۱۹۸۰ وین با نگاهی به حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
957 - 974
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در قراردادهای بیع بین المللی کالا به لحاظ اینکه طرفین قرارداد دور از هم می باشند هزینه های اجرایی آن مثل هزینه حمل ونقل، بیمه، مجوز صادرات و واردات،گواهی بازرسی کالا و غیره، به مراتب بیشتر از هزینه قراردادهای داخلی است. هدف مقاله حاضر مطالعه نقض اساسی در کنوانسیون ۱۹۸۰ وین با نگاهی حقوق ایران است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد کنوانسیون بیع بین المللی کالا 1980 وین با تأسیس یک نهاد حقوقی کارامد به نام نقض اساسی با درج شروطی سخت(کافی و لازم) در ماده 25 سعی نموده از یک طرف در جهت جلوگیری از هدر رفت هزینه های اجرایی و حفظ و تضمین بقای قرارداد از فسخ و ابطال بی مورد قرارداد جلوگیری کند و از طرف دیگر در جهت حفظ حقوق زیان دیده از ورود زیان ناروا ناشی از نقض قرارداد پیش گیری کند.
نتیجه: این تأسیس حقوقی جدید در دست یابی به این اهداف اساسی، موفق و بسیار کارامد بوده است. در حقوق ایران و خصوصاً مقررات حقوق مدنی علیرغم تبیین حق فسخ ناشی از خیارات متعدد، تأسیس حقوقی نقض اساسی که مستند حق فسخ می باشد اصلاً شناسایی و تعریف نشده است.
بررسی دیدگاه کندی در نظریه صدور و خلق از عدم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
35 - 62
حوزههای تخصصی:
کندی فیلسوفی است که به صورت منسجم درباره خداوند تفکر نکرده است. خدایی که او به تصویر می کشد، گاه شبیه خدای قرآن و گاه شبیه به خدای معتزلیان و گاه شبیه به خدای نوافلاطونیان است. همین تلقی های مختلف سبب شده است تا در آثار باقی مانده از وی بتوان نظرات مختلف درباره پیدایی موجودات را دید. عده ای از مفسران به نظریه صدور در کندی قائل شده اند و عده ای دیگر نظریه خلق از عدم را مطرح کرده اند. با توجه به آنچه گفته شد، مسئله اصلی این مقاله بررسی دیدگاه کندی و مفسران مهم او درباره نظریه صدور و خلق از عدم است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها توصیفی - تحلیلی خواهد بود. نتیجه اجمالی ای که مقاله به آن دست یافته است، اینکه کندی با تفاوتی که میان فعل و عمل می گذارد معتقد می شود که خدا یا همان فاعل حق اول تام فعل دارد و فاعل های بالمجاز عمل دارند. این تفکیک سبب می شود که خلق از عدم به مثابه فعل خداوند در نظر گرفته شود و صدور به مثابه عمل فاعل های بالمجاز، و با این نظریه می توان گفت که کندی میان نظریه صدور و نظریه خلق از عدم جمع کرده است.
کارکرد تغییر اعتباریات در تفاسیر عصری با تأکید بر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87-114
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی، درعلوم گوناگون اسلامی نوآوری هایی داشت از جمله این نوآوریها نظریه ی ادراکات اعتباری است. گرچه قبل از ایشان نیز توسط برخی فیلسوفان مسلمان مطرح است، اما علامه در تفسیرالمیزان و سایر آثار خویش قلمرو آن را از معرفت شناسی به بعد فرهنگی و تربیتی توسعه داد؛ به طوری که این نظریه را می توان به عنوان نظریه ای نوین در صورت بندی دقیق تر ساختار رفتار انسان بیان نمود. علامه با طرح ادراکات اعتباری به عنوان سنخی از ادراکات انسانی نقش عناصری چون نیاز، مقاصد و غایات، و موقعیت جغرافیایی، محیط عمل را در رفتار و کنش های متفاوت انسان دخیل می داند به اعتقاد ایشان باوجود ثابت بودن اصل تربیت، فرایند رشد تربیتی در محیطهای متنوع طبق نظر عقلای جامعه شکل خاصی به خود می گیرد از همین رو این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بحث درباره ی تأثیر و کارکرد تغییر اعتباریات در تفاسیر عصری می پردازد و با هدف تأثیر اعتباریات در تربیت انسان از یک جنبه به این نتیجه می رسد که خداوند متعال با قرار دادن شریعت های گوناگون، زبان و فرهنگ های متنوع، روشهای تربیتی را متناظر با ظرفیت افراد و نیاز جامعه با حفظ اصول پایدار تربیتی از طرق گوناگون مانند عقل و وحی در اختیار بشر قرار می دهد، از همین رو اعتباریات نیز تغییر می کند؛ از جنبه دوم خداوند متعال نظام پاداش های گوناگون را باتوجه به استعداد و موقعیت افراد در نظر می گیرد تا افراد بیشتری در نظام پاداش الهی اهل نجات باشند.
زبان فارسی و بازسازی هویت ایرانی در دوره عباسیان (رویکردی تاریخی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
99 - 120
حوزههای تخصصی:
بان فارسی و به ویژه تحولات آن از فارسی میانه تا فارسی دری، افزون بر مطالعات ادبی و زبان شناسی، نیازمند مطالعه تاریخی و هویتی است. شناخت عوامل تاریخی و سیاسی مؤثر بر حفظ زبان فارسی از سوی ایرانیان و جایگزین نکردن زبان عربی به جای آن، و درعین حال، بهره جستن از الفبای عربی برای ارائه مکتوب آن، نیازمند بازخوانی بستر تاریخی تحولات زبانی ایرانیان، به خصوص در سده های نخست هجری است. در آن دوران، ایرانیان در زندگی روزانه خود شاهد رویارویی دو زبان فارسی پهلوی و زبان عربی بودند و زبان عربی به عنوان زبان دین و دنیای آن روزگاران، می رفت تا به زبان نخست ایرانیان تبدیل شود. پژوهش حاضر، با روش تحلیلی و بهره بردن از منابع کهن و جدید، کوشیده است این موضوع را بررسد. یافته های پژوهش، نشان می دهد که شرایط تاریخی از یک سو، و انگیزه هویت یابی ایرانیان در برابر اعراب مسلمان از سوی دیگر، کمک کرد تا از درون این چالش، زبان جدیدی به نام فارسی دری زاده شود و در ادامه، به پناهگاه اصلی هویت ایرانیان مبدل گردد. با رسمیت یافتن این زبان بود که هویت ایرانیان نیز از دیگر اقوام تمایزی بیشتر یافت.
بررسی جایگاه شیعیان در تاریخ نگاری ائمه تا پایان قرن سوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ ائمه از وجوه ممتاز تاریخ نگاری شیعیان به شمار می آید. نگره های هویت فرهنگی و اجتماعی و توجه به ساختارهای فکری تحول گرا در آن دیده می شود. این پژوهش، در پیِ اثبات نقش و جایگاه تاریخ نگاری ائمه در سه قرن نخست هجری در بین شیعیان است. بر اساس این تحقیق، تعداد 65 نفر درباره تاریخ ائمه تألیف نموده که بیشتر آنها از اصحاب ائمه بوده و از ایشان نقل کرده اند. تعداد تألیفات 191 اثر است که برخی از این آثار، تصحیح، ترجمه و چاپ شده، برخی به صورت پراکنده در آثار شیعی گزارش شده و برخی به صورت نسخه خطی نادر، موجود و برخی از آنها نیز مفقود و بخش کمی از آنها ناشناخته است و در روش، منابع و بینش، تحت تأثیر مکتب علمی کوفه و بصره و مدینه قرار دارند. عمده آثار، تک نگاری است، رویکرد روایی- اخباری دارد و گرایش های دیگر (حدیثی و کلامی) در آن دیده می شود. این آثار از نظر ارزش و اعتبار در یک سطح نیست و اخبار آنها در متون تاریخی و حدیثی اسلامی ادوار بعد دیده می شود. پژوهش حاضر با استفاده از روش ارزیابی کمی و تحلیل توصیفی و با بهره گیری از منابع اسلامی، انجام گرفته است.
ماهیت مندی همه مراتب واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
405 - 421
حوزههای تخصصی:
تمایز وجود از ماهیت و رابطه آن دو از مسائل بنیادین در تاریخ فلسفه اسلامی است که تاثیراتی مهم در سایر مباحث دارد. فیلسوفان مسلمان معتقدند که موجودات امکانیِ اسمی، از وجود و ماهیتِ بالمعنی الاخص برخوردارند، ولی بسیاری از آنها واجب الوجود را فاقد ماهیت می دانند، و برخی از آنها ماهیت مندیِ مراتبی دیگر از واقعیت را انکار نموده اند، اما تحلیل عقلی نشان می دهد که همه مراتب نفس الامر (اعم از حقیقی یا اعتباری، وجودی یا عدمی) ماهیت مندند. به این ترتیب اولا، تحقق ترکیب تحلیلی از وجود و ماهیت در واجب الوجود محال نیست، البته ماهیت او مثل وجودش نامحدود است. ثانیاً، معانی ربطی ماهیت مندند، اما ماهیت آنها همچون وجودشان فی غیره است. ثالثا، امور معدوم حقیقتا از یکدیگر متمایزند؛ نیستیِ دور و نیستیِ غول، حقیقتاً در نبودن مشترکند، ولی ما به الامتیازِ آنها در تقیّد هر یک به ماهیت خویش (دور و غول) است. رابعا، امور اعتباری نیز ماهیت دارند، اما ماهیت آنها همچون وجودشان اعتباری است. در نتیجه، ماهیت مندی به یکی از احکام موجود بما هو موجود ارتقا می یابد و به عرضِ مساوی و بی واسطه واقعیت تبدیل می شود.
راهبردهای سیاست جنایی اسلام در جرایم علیه تمامیت جسمانی در پرتو اصل حفظ خون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
85 - 98
حوزههای تخصصی:
سیاست جنایی اسلام در جرایم بر ضد تمامیت جسمانی بر اصولی مانند اصل امنیت، اصل کرامت، اصل شخصی بودن مجازات، و ... بنا شده است که ساختار اصلی آن را شکل می دهد و راهبردهای سیاست جنایی اسلام در این نوع از جرایم در سه سطح پیشگیری اجتماعی، پیشگیری وضعی، و پیشگیری کیفری در چارچوب همین اصول تدوین شده است. یکی از این اصول اصل حفظ خون است که مقاله حاضر درصدد تبیین راهبردهای ناشی از این اصل و جانمایی منطقی آن ها در سیاست جنایی اسلام در جرایم بر ضد تمامیت جسمانی است. این نوشتار با گردآوری داده ها از اسناد دینی شامل آیات و روایات، متون فقهی، و تفاسیر قرآن کریم به روش توصیفی تحلیلی به تجزیه وتحلیل داده ها و اثبات اصل حفظ خون و راهبردهای ناشی از آن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد سیاست جنایی اسلام در سطح پیشگیری کیفری خود در پرتو اصل حفظ خون دو راهبرد مهم «ادله اثبات حداکثری» و «احتیاط در خون» را در مرحله دادرسی کیفری پیش بینی کرده است. این دو راهبرد ناظر به یک دیگر برای ایجاد یک نوع تعادل در مبارزه با جرایم بر ضد تمامیت جسمانی است.