فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۸, Spring ۲۰۲۴
25 - 48
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This research paper aims to delve into the foundational beliefs and principles of Yoruba Philosophy and Transcendental wisdom regarding the human body, including its composition, function, and significance, aiming to explore the similarities and differences in their interpretations and comparative analysis between these two philosophies.METHOD & FINDING: By utilizing library research, descriptive analysis, and analytical approaches, this study provides a comprehensive examination of the concept of the human body in the realms of Yoruba Philosophy and Transcendental Wisdom. It investigates how these philosophical perspectives influence cultural practices, rituals, and beliefs related to the human body in Yoruba and Islamic societies, critically reflecting on the implications of these varied philosophical views for understanding the nature of the human body, its connection to the soul, and its place within cosmology and metaphysics.CONCLUSION: The study conducts a comparative analysis of the human body in Yoruba Philosophy and Transcendent Wisdom, highlighting the divergent perspectives. In Yoruba Philosophy, the human body is viewed as an essential aspect of an individual's holistic existence, intricately connected to spiritual and material realms. It is considered to embody various spiritual essences and energies crucial for achieving internal equilibrium. The body also holds significant cultural and social value, representing personal and communal identities. Conversely, in Transcendental Wisdom, the human body is seen as a transient vessel facilitating the soul's pursuit of enlightenment and divine knowledge, portraying it as a means for its transcendental journey.
مطالعه تطبیقی ویژگی های انسان کامل از منظر قرآن کریم و روانشناسی انسان گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه مباحث انسان شناسی، موضوعات گوناگونی مطرح شده است که شناخت انسان کامل و بررسی ویژگی های یک انسان مطلوب از جمله مهمترین این موضوعات می باشد، چراکه ریشه در میل فطری انسان برای کمال گرایی دارد. به همین دلیل همه مذاهب و مکاتب بشری تلاش نموده اند تا انسان کامل و مطلوب مدنظر خود را تعریف نموده و ویژگی های خاص آن را احصاء نمایند. در این پژوهش تلاش گردیده با روش مطالعه تطبیقی درون دینی، به ترسیم مهمترین ویژگی های انسان کامل از منظر قرآن کریم و مکتب روانشناسی انسان گرا پرداخته و وجوه تشابه و افتراق نظرات مطرح شده را بررسی نمائیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که در رویکرد انسان گرایی و در سلسله مراتب نیازها عواملی همچون ارضاء نیاز امنیت، همخوانی تجربیات فرد با خودپنداره، خودپذیری، عزت نفس مثبت، رهایی از گذشته و آینده سبب احساس آرامش و امنیت در زندگی انسان کامل می گردد، در حالی که در رویکرد قرآنی، مؤمن بودن و قرار گرفتن در حصار امن ایمان به خدا، توکل بر او، پیروی از دستورات دینی و زندگی بر طبق اصول الهی سبب داشتن اعتماد به نفس، رهایی از گذشته و آینده و در نتیجه آن احساس امنیت و آرامش می گردد.
گونه ها و شیوه های تحول سیاسی - اجتماعی مطلوب در چهارچوب الگوی متعالی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
58 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تبیین گونه ها و شیوه های تحول سیاسی - اجتماعی مطلوب در چارچوب الگوی متعالی قرآن کریم است و در این راستا سعی نموده تا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی توأم با رویکرد تفسیر موضوعی، پس از بررسی آیات سیاسی اجتماعی قرآن کریم که مرتبط با موضوع تحول اجتماعی است، به ارائه الگویی مبتنی بر آموزه های قرآنی در این زمینه بپردازد. ازاین رو، تحقیق درصدد آن بوده که با تأثر از نظریه «ایده آلیسم معرفتی» بر تحلیل و استنباط آرمان های قرآنی (ایده آلیسم مبتنی بر قرآن کریم)، به استناد سیاق و مضمون تعدادی از آیات قرآن در زمینه تحول سیاسی اجتماعی بپردازد، لذا آنچه این مطالعه بدان دست یافته است، نشان می دهد که قرآن کریم برای ایجاد تحول در جامعه و در نهادهای سیاسی اجتماعی، بر موضوعاتی نظیر تحول باورها و اعتقادات انسان ها، گسترش توحید باوری در عرصه فکری و عملی، اقامه قسط و گسترش عدالت اجتماعی، اخوت و برادری دینی، مسئولیت فردی (تحول درونی)، و نهایتاً مسئولیت اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی ایده تحول در جامعه ایمانی تأکید می ورزد.
بررسی سیاست تقنینی در مواجه با پدیده کولبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
601 - 616
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از پدیده های نوظهور اجتماعی در مناطق مرزی ایران، کولبری است. این مقاله ضمن بررسی سیاست تقنینی در مواجهه با پدیده کولبری، به تحلیل ریشه های این پدیده در مناطق مرزی و تطبیق آن با بایسته های قانون اساسی می پردازد.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتاب خانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تحقیق حاضر، اصل امانت داری، صداقت، بی طرفی و اصالت اثر رعایت شده است.
یافته ها: اشتباه در تفسیر مواد قانونی از جمله قانون مبارزه با قاچاق کالا یکی از مهم ترین عوامل ابهام در تفسیر ماهیت حقوقی کولبری است.
نتیجه: استناد اختلال در نظام اقتصادی کشور به فعل کولبر، منتهی بر دور بوده و کولبری هم ازحیث موضوعی و هم ازحیث حکمی با عنوان اولی و ثانویه حکم، خارج از پدیده قاچاق است و از طرفی دیگر کولبری به مثابه مانع مسئولیت کیفری بر مبنای قاعده «الضرورات تبیح المحظورات» می باشد. تحقق این مانعیت به دلیل مسئولیت دولت در عدم اجرای بندهای قانون اساسی در شهرهای مرزی است که منجر به نارسایی های اقتصادی و گسترش پدیده کولبری می گردد.
بررسی روش شناختی مطالعات تربیت معنوی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در دهه های اخیر، به تبع ورود بحث «تربیت معنوی» به کشور، این موضوع مورد توجه بسیاری از پژوهشگران از رشته های مختلف قرار گرفته است. تأمل در این زمینه نشان می دهد که گرچه پژوهش های قابل توجهی در قالب رساله، پایان نامه، مقاله و کتاب در زمینه تربیت معنوی انجام و منتشر شده اند، با این حال، تنها تعداد معدودی از آنها به صورت روشمند و عمیق به این موضوع پرداخته اند و بر همان اساس، حرف جدی برای زدن دارند؛ در حالی که عنصر روشمندی، مهم ترین عنصر در اثربخشی تحقیق است. از این رو، بررسی دقیق و آسیب شناسانه پژوهش های تربیت معنوی از جهت روش تحقیق، یک نیاز جدی است تا مسیر طی شده طی این دو دهه مورد تأمل انتقادی قرار بگیرد و با رفع کاستی ها در پژوهش های بعدی، محتوای علمی تر، دقیق تر و اصیل تر فراهم شده، در اختیار دست اندرکاران تربیت معنوی قرار گیرد. این پژوهش در همین راستا انجام شده است. هدف این تحقیق بررسی روش شناسی مطالعات تربیت معنوی در ایران با رویکرد آسیب شناسانه است.روش: رویکرد این تحقیق، آسیب شناسانه و انتقادی بود. در این تحقیق 90 مطالعه منتشر شده و در دسترس بین سال های 1385 تا 1400 در قالب پایان نامه، رساله و مقاله معتبر داخلی در زمینه تربیت معنوی از لحاظ بایستگی ها و استانداردهای روش پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. سؤال تحقیق این بود که آثار مربوط به تربیت معنوی در ایران به لحاظ روش شناسی چه کاستی هایی دارند.یافته ها: کاستی های شناسایی شده به لحاظ روش شناسی مطالعات تربیت معنوی در ایران، بدین ترتیب هستند: عدم تمایز مفهومی (بین تربیت معنوی، تربیت دینی، تربیت اخلاقی و تربیت عرفانی)، غفلت از بحث های مبنایی(مانند فقدان چارچوب نظری و مبنای نظری، عدم تعریف مفاهیم کلیدی تحقیق)، گسست میان پژوهش های نظری و کاربردی(وجود نوعی گسست میان بحث های نظری و کاربردی؛ در حالی که برای نظریه پردازی در تربیت معنوی لازم است ابتدا مباحث نظری آن را روشن کنیم و بعد به سراغ مباحث کاربردی برویم)، کمبود پژوهش های چندرشته ای و میان رشته ای (و اکتفا به نگاه تک بعدی)، ورود غیرتخصصی(در برخی از مطالعاتی که با عنوان «تربیت معنوی» توسط افرادی غیر از متخصصان علوم تربیتی صورت می گیرد، «روش های تربیتی»، «اصول تربیتی»، «مبانی تربیتی» و نظایر اینها که اصطلاحاتی کاملاً تخصصی هستند، دقیق و بجا به کار گرفته نمی شوند؛ چرا که پژوهشگر به قدر کافی حساسیت نظری و تخصص علمی در این مورد ندارد)، بلاتکلیفی در سطح بومی سازی (بلاتکلیفی در نحوه استفاده از منابع اسلامی و غربی، ترکیب غیرروشمند معنویت اسلامی و غربی و توجه نکردن به اصالت اسلامی، گرفتن «چیستی» تربیت معنوی از آثار اندیشمندان غربی و «چگونگی» آن از منابع اسلامی، ترکیب تعاریف غربی و اسلامی و عدم موضع گیری مشخص و اصیل در این مورد، التقاط در بخش راهکارها و روش های تربیتی، استفاده از ملاک ها و مقیاس ها و پرسشنامه های غربی تربیت معنوی در پژوهش های اسلامی − ایرانی، اتخاذ چارچوب و مؤلفه های تربیت معنوی از نظریه های غربی و سپس جایگزین کردن محتوا با منابع دینی)، غفلت از مسئله محوری(موضوع محور بودن و غفلت از مساله ها)، پژوهش های سطحی و بدون تحلیل های عمیق(ساده سازی چیزی که دارای ماهیت ساده ای هم نیست و ابعاد و لایه های مختلفی دارد، شتابزدگی و کم مهارتی در تحلیل)، فقدان انسجام و پراکنده نویسی (نداشتن سناریوی مشخص برای پژوهش و عدم تبعیت از رویکرد و روش تحقیق مناسب و گاه نداشتن هیچ روش تحقیقی در برخی مطالعات تربیت معنوی)، روشمند نبودن در مطالعات تطبیقی و انتقادی، و در نهایت، کم توجهی به اخلاق حرفه ای پژوهش در برخی تحقیقات (گاهی، ذکر مطالب بدون ارجاع دادن به منبع اصلی).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، تهیه یک کلان پروژه منسجم برای این حوزه پژوهشی نسبتاً جدید و همچنین، طراحی و تنقیح مدل های همکاری چندرشته ای و میان رشته ای در مطالعات تربیت معنوی در کشور ضروری است.سپاسگزاری: این مقاله حاصل پژوهشی است که با حمایت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه انجام گرفته است. بدین وسیله از حمایت های آن پژوهشگاه قدردانی می گردد.تعارض منافع: تعارض منافعی در این مقاله وجود ندارد.
تبیین عدالت در بستر جنسیت از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
91 - 116
حوزههای تخصصی:
عدالت از مسائل مورد توجه ادیان الهی و مکاتب بشری بوده و اندیشمندان مختلف به بحث از آن پرداخته اند. سطح جدید مطالعات در زمینه عدالت، پرداختن به نگرش هایی همچون مطالعه هستی شناسی و انسان شناسی ها است که درون مایه محتوایی عدالت را می سازد. عدالت حوزه های گوناگونی را دربردارد. یکی از این حوزه ها، مطالعه عدالت بین دو جنس زن و مرد است که امروزه تحت عنوان عدالت جنستی از آن یاد می شود. از آنجا که عدالت جنسیتی مفهومی ترکیبی است، در مطالعه آن علاوه بر فهم عدالت؛ با توجه به شناخت انسان، کیفیت آفرینش او، تفاوت های بین زن و مرد، حقوق زنان به ارائه مبنای عدالت ضرورت می یابد. بررسی و ارائه معیار در تحقق عدالت جنسیتی مسئله ای است که کمتر پژوهشی به آن پرداخته است. از آنجا که آیت الله جوادی آملی یکی از فیلسوفان معاصر به شمار می آید که در زمینه انسان شناسی، مسئله زنان، برابری، عدالت و تفاوت های جنسیتی صاحب نظر است، نظرات ایشان با روش توصیفی_تحلیلی و با محوریت بررسی معیار در تحقق عدالت جنسیتی مورد مطالعه قرار می گیرد. این مقاله به دنبال آن است که معیارهای تحقق عدالت جنسیتی را از منظر آیت الله جوادی آملی متناسب با جایگاه های مختلف انسانی شناسایی و تحلیل کند. در این راستا، در مسائل مربوط به هویت انسانی، عدالت با معیار تساوی و برابری سنجیده می شود؛ در کیفیت تربیت و محیط پرورش که تفاوت های بین زن و مرد حقیقی نیستند، عدالت با معیار استحقاق افراد تحقق می یابد؛ و در امور زیست شناختی جنسی، عدالت با توجه به تناسب مبتنی بر تفاوت های طبیعی تعیین می شود.
Stylistics of Single-Ᾱyah Stories in the Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Stylistics, as a scientific discipline, derives from the methods of expression and the reasons for choosing one form of expression over another, as well as the relationships between the expression and its speaker. The primary application of stylistics is in the literary aspect of texts. This study utilizes stylistics as a tool for understanding the structure and style of the Quran. The present study, with a descriptive-analytical method and library study, aims to examine the stylistics of single-Ᾱyah stories in the Quran and conducts a linguistic analysis at three levels: phonetic, lexical, and grammatical. The linguistic features found in the single-Ᾱyah stories of the Quran cause a variation in style. Among the elements that have the most significant impact on the stylization of the stories is the element of repetition. The technique of repetition emerges with various functions at the levels of letters, words, and sentences. Additionally, elements such as contrast, conditional sentences, exclamatory sentences, nominal sentences, and emotional expressions transform the audience's feelings based on the specific aim of each story. Stylistic changes occur under the influence of various factors in these stories, and the style changes in accordance with the meanings and objectives of the narratives. By employing linguistic characteristics and rhetorical elements, the style of speech varies based on the audience's state and the specific goals of the narrative. Stylistic changes such as the number of verbs, changes in the arrangement and frequency of letters, and changes in the tone of the style of the narratives correspond to their content and expressive style
مدیریت معنوی در سیره امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
187 - 227
حوزههای تخصصی:
مدیریت معنوی رضوی مشتمل بر مولفه هایی است. هدف این پژوهش شناسایی و تشریح مولفه های مدیریت معنوی در کلام و رفتار امام رضا (ع) با بهره گیری از قرآن و روایات است که در جهت تقویت نقش مدیریت معنوی یک مدیر در هدایت کارکنان در یک سازمان و توسعه سازمان به کار می رود. روش پژوهش بر اساس مطالعه اسنادی به شیوه توصیفی تحلیلی در پی پاسخ ب ه این سوال است که مولفه های مدیریت معنوی در سیره امام رضا (ع) کدام است؟ برای پاسخ ب ه پرسش تحقیق، احادیث ایشان استخراج، دسته بندی و تحلیل شد .یافته های تحقیق حاکی است که مولفه های مدیریت معنوی عبارتند از: چشم انداز، عشق به نوع دوستی، ایمان به کار، معناداری در کار، عضویت در سازمان، تعهد سازمانی، بهبود مستمر. برای تحقق این مولفه ها ویژگی هایی مانند حق محوری، عدالت، مهرورزی، تواضع، وظیفه شناسی، توانمندسازی، مشورت، قدرشناسی، وفاداری، رعایت حقوق، نظارت و گذشت شناسایی شده است. دستاورد این پژوهش این است که استخراج این مولفه ها و تبیین آن ها به صورت روشمند زمینه آگاهی از مدیریت معنوی در سیره امام رضا(ع) را فراهم می آورد و اجرای این مولفه ها می تواند مبنایی برای درک بهتر مفاهیم معنویت و مدیریت در سازمان ها باشد و مفهوم مدیریت معنوی را برای عملیاتی شدن در سازمان ها بر اساس ضروریات جامعه اسلام تبین کند..
معجزات و ارهاصات پیامبر(ص) از دیدگاه آنه ماری شیمل
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
37 - 56
حوزههای تخصصی:
مطالعات اسلامی و به ویژه تحلیل سیره رسول خدا از منظر شرق شناسان به جهت نگاه برون دینی و روش های متنوع پژوهشی آنان دارای اهمیت است. کتاب محمد رسول خدا اثر آنه ماری شیمل در معرفی پیامبر(ص) از آثار حوزه استشراق است که نگاهی آمیخته با عرفان و تصوف به سیره و تاریخ رسول خدا دارد. این پژوهش با هدف شناخت و نقد دیدگاه های شیمل به روش تحلیلی و انتقادی درصدد پاسخ به این است که چه نقدهایی بر دیدگاه های خانم شیمل در مورد ارهاصات و معجزات حضرت محمد(ص) وارد است؟ بر اساس یافته های تحقیق، شیمل بدون طیف بندی به ثبت گزارش های معجزات می پردازد. در موضوع ناهماهنگی بین ادعای فوق بشری نبودن نبی و پذیرش گزارش های خوارق عادات و به ویژه تأکید بر شق صدر، عدم تفکیک بین ارهاصات و معجزات و ایجاد ارتباط بین معجزات نبی با روایات کهن هند نقدهای محتوایی بر رویکرد شیمل وارد است. در مواردی مانند رویکرد صوفیانه به سیره نبوی و معجزات، اتکاء به منابع اهل سنت و استفاده اندک از منابع شیعی و اعتماد به افسانه ها و اسطوره سازی ها نیز نقدهای روشی بر شیمل وارد است.
امامت و مهدویت در مذهب تشیّع از دیدگاه هانری کُرْبَنْ
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
73 - 86
حوزههای تخصصی:
هانری کُرْبَنْ (۱۹۰۳–۱۹۷۸م) فیلسوف، شیعه شناس و ایران شناس فرانسوی از نخستین متفکران اروپایی است که عرفان و تفکر ایرانی اسلامی به ویژه شیعی را به غرب شناسانده است. این پژوهش با رویکردی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای به بررسی دیدگاه هانری کُرْبَنْ درباره ویژگی های مذهب تشیّع یعنی مسئله «امامت» و «مهدویت» می پردازد. سؤال اصلی پژوهش این است که کُربَن چگونه با مسئله «امامت و مهدیت» مواجه شده است؟ کُرْبَنْ در مسئله «امامت» نقش امام را آموزش معنای تأویلی کلام وحی و هدایت پیروان به سوی روح و باطن این کلام می داند. مأموریت امام، انتقال جنبه درونی مأموریت پیامبر(ص) است، یعنی پیامبر «کلمه» و امام «روح» آن را انتقال می دهد. در اندیشه او آخرین امام، موجودیتی اسرارآمیز دارد و با لقب هایی چون «قائم»، «مَهدی»، «منتظَر»، «حجّت» و «امام غایب» خوانده می شود. در واقع معنای عمیق «غایب از نظر» این است که انسان ها خود در پوششی فرو رفته اند که توانایی درک دیدن امام را ندارند. با وجود آنکه امام برحسب ظاهر در پرده غیبت به سر می برد، ولی بر دل و جان شیعیان پرتو افشانی می کند. «مهدویت»، بنیاد اصلی شیعه و عرفان آن است و خوشبختانه ضمیر خودآگاه شیعی به سوی آینده ای نامعلوم و مبهم چشم نمی دوزد، بلکه نگاهش به «فرجی» معطوف به «آخرالزمان» است.
تحلیل تأثیر شهرگرایی حکومت سامانیان بر روند گسترش علوم طبیعی بر مبنای نظریه عمران ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۹
10 - 42
حوزههای تخصصی:
حکومت سامانیان با گسترش حیات شهری و رشد نهادهای دینی و مدنی در ماوراء النهر و خراسان و نیز با حمایت از دانشمندان و گسترش علوم طبیعی شناخته می شود. به نظر می رسد می توان بین گسترش شهرگرایی در حکومت سامانیان و رشد علوم طبیعی در این دوره رابطه معنا دار برقرار کرد زیرا تحقیقات نشان می دهد شهرهای اسلامی ایرانی به عنوان مراکز تجاری، فرهنگی و آموزشی، نقش مهمی در تحولات علمی دوران اسلامی داشتند. ابن خلدون نیز در بخشی از نظریه عمران که به عوامل مؤثر بر تنوع، رشد و زوال مدنیت در جوامع می پردازد، توضیحی نظری درباره رابطه شهرگرایی و پیامدهای اقتصادی و فرهنگی آن و تاثیرش بر گسترش صنایع، فنون، هنر و علوم طبیعی در شهر ارایه می کند. مساله این مقاله بررسی این رابطه در آن دوران با استفاده از مفاهیم نظریه ابن خلدون است. این نظریه، الگوی تبیینی درون فرهنگی در تمدن اسلامی نیز هست و در مساله و موضوع مقاله مورد توجه محققان قرار نگرفته است. پرسش این است که رابطه گسترش علوم طبیعی و سیاست شهرگرایی حکومت سامانیان را با استفاده از نظریه ابن خلدون چگونه می توان توضیح کرد؟ طبق نظریه عمران ابن خلدون دولت ها با کسب قدرت، شهرها را می سازند و با ایجاد امنیت برای حیات شهری، ثروت و رفاه و فراغت در شهرها گسترش می یابد. در نتیجه حمایت از صنایع و فنون و علوم طبیعی در پاسخ به میل به تجمل در مدنیت شهری، با تاسیس و گسترش نهادهای علمی و آموزشی رشد می کند و این وضعیت نیز در رشد علوم طبیعی نقش دارد. دستاورد مقاله نشان می دهد این مدل تبیینی ابن خلدون، رابطه توسعه شهرگرایی سامانیان و گسترش علوم طبیعیر آن دوران را توضیح می دهد.
سوگند در قرآن کریم و احکام آن
منبع:
تحقیقات قرآنی و حدیثی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
101 - 115
حوزههای تخصصی:
انسان ها برای تأکید خبر از روش های مختلفی مانند قسم به اسم جلاله خداوند استفاده می کنند. مقاله حاضر به روش تحلیلی- اسنادی با مراجعه به قرآن و روایات درصدد بررسی اقسام قسم ها در قرآن و آشنایی با احکام آنها برای اعتبار و عدم صحت و سقم ازمنظر اندیشمندان مفسر است. یافته های پژوهش نشان می دهند که سوگندها باتوجه به آیه 89 سوره مائده و آیات 224-225 سوره بقره به دو دسته لغو و جدی تقسیم می شوند که البته عده ای از مفسران از قسم غموس نیز سخن به میان آورده اند. قسم لغو، مصادیق مختلفی دارد مانند اینکه از روی قصد و اراده صورت نمی گیرد. این نوع قسم ها براساس نظر مفسران شیعه و بیشتر مفسران اهل سنت نه مؤاخذه اخروی دارند و نه کفاره دنیوی. قسم منعقد نیز قسمی است که از روی قصد و اراده صورت گرفته و مستقبل باشد که قابلیت حنث (شکستن) داشته باشد. این نوع از قسم درصورت حنث هم مؤاخذه و هم کفاره دارد. از طرفی، کفاره پس از حنث یمین و به حنث تعلق می گیرد نه به خود یمین.
رویکرد تفسیر جوامع الجامع در بازتاب مبانی کلامی تفسیر کشّاف(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تنوع تفاسیر، مبانی مختلف مفسّران آن ها در ساحت های گوناگون است. از جمله-ی این ساحت ها، مبنای کلامی مفسّر است که می تواند بر تفسیر او اثرگذار باشد. طبرسی و زمخشری ازجمله مفسران قرون پنج و شش هجری یعنی دوره بحث های کلامی هستند. ازآنجایی که تفسیر جوامع الجامع طبرسی با تأثیر از تفسیر کشّاف زمخشری نگاشته شده است، و از طرفی تفسیر کشّاف، تفسیری معتزلی است، این سؤال را ایجاد می کند که طبرسی در بازتاب مباحث کلامی تفسیر معتزلی کشّاف در تفسیر شیعی خود چه رویکردی اتخاذ کرده است؟ این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤال با روشی کتابخانه ای به شیوه توصیف و تحلیل در این زمینه تلاش کرده است. نتایج حاصله نشان می دهد هرچند در ظاهر عبارات، جوامع تابع کشّاف است اما از نظر محتوا در موارد بسیاری این گونه نیست. ازجمله در بُعد کلامی در موارد اشتراک نظر شیعه و معتزله به دلیل بنای طبرسی بر اختصار، وی ظاهر عبارات کشّاف را منعکس کرده هرچند خود نیز به گواه مجمع البیان بر همین نظر بوده است و در موارد غیرمشترک، رأی کشّاف را ذکر نکرده و یا رد و حتی توبیخ کرده است.
الگوی تربیت دینی در گستره تولد تا 3 سالگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
55 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف ارائه «الگوی تربیت دینی در گستره تولد تا سه سالگی» انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که مرتبه قابل تحقق هدف غایی در این گستره سنی چیست و نقشه راه تحقق آن چگونه است. نقشه راه دربرگیرنده مباحثی درباره ماهیت محتوای خاص این گستره سنی، روش های شکل دهی به پایه های اولیه دینداری، نقش مربی و ویژگی های شناختی، عاطفی و مهارتی مورد نیاز و شیوه ارزشیابی است.روش: روش پژوهش، روش توصیفی − تحلیلی − استنباطی مسئله محور است. پرسش ها بر مبانی نظری تدوین الگوی تربیت دینی عرضه می شود و با جمع آوری اطلاعات مرتبط و تحلیل آنها پاسخ ها استنباط می شود.یافته ها: نتایج یافته در بخش اهداف به کشف نظامواره اهداف تربیت دینی در قالب مرتبه قابل تحقق هدف غایی از تولد تا سه سالگی و اهداف واسطی انجامیده است. در بخش روش ها از چهار روش: درونی سازی پایه های اولیه احساسات دینی و شناخت خدا، افزایش تعالی جویی و توانمندسازی بعد جسمی بحث شده است. در مبحث نقش مربی، به نقش مربی در ذیل نقش خداوند به عنوان مربی اول اشاره شده و ویژگی های شناختی، عاطفی و مهارتی لازم برای انجام مطلوب فعالیتی توضیح داده شده است. در پایان شیوه ارزشیابی میزان رشدیافتگی دینی آمده است.
تحلیل وجود شناختی قاعدۀ «العلم بالعلة یستلزم العلم بالمعلول» با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
157 - 184
حوزههای تخصصی:
مطالعه تحلیلی قواعد فلسفی در پرتو مطالعه تاریخی آنها، هم زمینه فهم بهتر آنها را فراهم می آورد و هم میزان تأثّر آنها از مکاتب و آرای فلسفی را به خوبی آشکار می سازد. از جمله قواعد مهم و پرکاربرد در حکمت اسلامی قاعده «العلم بالعلّه یستلزم العلمَ بالمعلول» است. پیوند این قاعده با دو مسأله اصالت وجود و حقیقت علم و تحولات این دو در حکمت اسلامی، ضرورت بازخوانی این قاعده را آشکار می سازد. نوشتار پیش رو، نخست پیشینه این قاعده را از نظر گذرانده و به تبیین این مهم می پردازد که علم به علت در چه صورتی مستلزم علم به معلول است. آنگاه با توجه به سیر تاریخی آن به تبیین ادله اقامه شده بر آن پرداخته؛ و در پایان، به مهم ترین کاربردهای این قاعده اشاره می کند. علم حضوری به معلول در پرتو علم حضوری به علت، اقامه براهینی نو بر این قاعده بر اساس مبانی حکمت متعالیه و بیان تفاوت آن با قاعده «ذوات الأسباب لاتعرف إلا بأسبابها» از جمله مهم ترین دستاوردهای این مقاله است.
ثلاثية الكلاسيم والسيميم والميتاسيميم في تشكيل الخطاب السردي على ضوء نظرية جوزيف كورتيس في قصيدة حلم من ماء للشاعر أديب كمال الدين(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
69 - 86
حوزههای تخصصی:
الخطاب فی شتى حالاته، ما هو إلّا کلاماً موجهاً من السارد إلى المتلقی، ویراد به إیصال فکره ما أو تعبیراً خاصاً أو غایه من التأثیر أو التنویر؛ لذلک یقترح المنظر الفرنسی، جوزیف کورتیس، لابدیه تفکیک العناصر المتمظهره من ذلک النص، حتى یتمکن المتلقی من استلهام تلک الماورائیات المبهره، وتکهن نتائجه الخصبه، ویقدم سداسیه، تنقسم ثلاثه منها على المستوى المتمظهر، والأخرى فی المستوى العمیق. الثلاثیه الأولى تضم عناصر معنونه ب (السیم المتغیر، السیم النووی، والکسیم)، وهی تدرس جانبه الشکلی وفی وحداته الصغرى من الکلمه إلى الجمله. وأما الثلاثیه الثانیه، فهی تشمل العناصر العمیقه التی اصطلح بها (الکلاسیم، السیمیم، والمیتاسیمیم)، ومنها یعتلی النص من حالته الظاهریه، وینتقل إلى کونه خطابًا سردیاً ذا مغزى؛ لذلک اختار هذا البحث من خلال المنهج الوصفی التحلیلی، دراسه هذا الفصل من النظریه الکورتیسیه، وشرحها على قصیده حلم من ماء، للشاعر أدیب کمال الدین. فی الثلاثیه الأولى ضمن عملیه التقطیع، تقسمت القصیده من وحداتها السیمیه الصغرى التی تشمل السیم المتغیر والسیم النووی، والمنتج منها کان کل سطر هو صوره لکسیمیه معینه تحمل رساله معینه. ومن مجموعه هذه اللکسیمات، تشکلت مقاطع القصیده المختلفه. وعند التطبیق حسب الثلاثیه الثانیه، کان کل مقطع منها الذی یحتوی على مجموعه من اللکسیمات، هو یمثّل کلاسیماً ینص عن مفهوما سیاقیاً أکبر من تلک الوحدات الصوریه، وأکمل مفهوما منها، إلى أن تکونت القصیده من تلک التولیفات، وصارت نصاً خطابیاً کاملاً یحتوى على سمیمیات ومیتاسیمات، یتمنطق من خلالها الشاعر على کونها حروفیات عرفانیه ماورائیه. وهکذا، تبیّنت خطابیه کورتیس المقصوده، کیف تتجسد على القصیده السردیه، وما تسمیه أرکانها حسب المصطلحات؟
ویژگیهای امام و جایگاه امامت و اهل بیت در قرآن؛ مقایسه دیدگاه مفسران شیعه و اباضیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۴ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۲۳-۱۱۲
حوزههای تخصصی:
نصب و تعیین امام از طرف خداوند، عصمت و دیگر فضائل اهل بیت(ع) از اساسی ترین آموزه ها و مفاهیم قرآنی است که در معارف امامیه جایگاه والا دارد، اما دیگر فرق و مذاهب اسلامی از جمله اباضیان با وجود اذعان به فضائل بی نظیر اهل بیت(ع) و حرمت نهادن به خاندان رسالت، در بیان مبانی و منصوص بودن امام، تعریف عصمت و دیگر فضائل و تعیین مصادیق اهل بیت، دیدگاههایی متفاوت دارند در این مقاله تلاش شده تا با مراجعه به تفاسیر شیعه و اباضیه، مشخص شود ائمه و اهل بیت چه کسانی هستند؟ جایگاه و مرتبت امامت و مصادیق آن بر اساس آیات کجاست؟ اشتراکات و تفاوتهای دیدگاه امامیه و اباضیه در این خصوص چه مواردی است؟ بررسی های به عمل آمده، نشان داد که اباضیان در مسئله نصب امام و اعتقاد به عصمت با شیعیان اختلاف دارند، اما با اندک تفاوتهایی به دیگر فضائل ائمه و اهل بیت اعتقاد دارند. این دستاورد در نتیجه بررسی تفسیر آیات اولی الامر، ولایت، امامت، مودت، تبلیغ، اکمال و تطهیر به دست آمده است. این پژوهش، بر اساس روش تحلیلی و با مراجعه به منابع اصلی تفسیری دو مذهب و تطبیق آنها با هم انجام شده است.
نقد و بررسی مفهوم شهید و شهادت در اسلام از دیدگاه اتان کلبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
251-273
حوزههای تخصصی:
جایگاه ویژه شهادت و شهادت طلبی در اسلام توجه مستشرقان را به خود جلب نموده و در این میان، اتان کلبرگ نیز یکی از اسلام شناسانی است که به موضوع شهادت در پژوهش های خود پرداخته است؛ او اعتقاد دارد مفاهیم شهید و شهداء قبل از اسلام وجود داشته و شهادتی که در قرآن ذکر شده است همان مبارزه در راه خدا می باشد که از دین مسیح اقتباس گردیده است. کلبرگ با استناد به جنگ های مسلمانان در حیات پیامبر اکرم$ و پس از رحلت ایشان به این نتیجه می رسد که شهادت در اسلام با مفهوم قرآنی آن متفاوت بوده و نوعی خودکشی محسوب می شود، همچنین او معتقد است که حکم منع خودکشی در قرآن به صراحت بیان نشده است؛ لذا با استناد از کتب تاریخی، به این نتیجه می رسد که اسلام در مواقعی خاص خودکشی را جایز می داند. کلبرگ با ارائه مستنداتی از منابع و آثار مکتوب مسلمانان متقدم بر این باور است که فقیهان هیچ محدودیتی جهت دست یابی به شهادت قائل نیستند؛ و عملیات انتحاری امروزی نیز به استناد کتب معاصران، برگرفته از گذشته است. در این پژوهش با معرفی شهادت و خودکشی در اسلام و بررسی مستندات کلبرگ، عدم صحت اقوال کلبرگ اثبات می شود.
نگرش صوفیان بغداد به مسئلهه کار: مطالعه موردی زندگی و اقوال جنید بغدادی، ابوسعید خراز، ابوالحسین نوری و حارث محاسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
351 - 371
حوزههای تخصصی:
کار مفهومی است که با مفاهیمی چون دارایی، خدمت، فقر، و … همبستگی معنایی دارد. چنین مفاهیمی، در سنت های دینی و عرفانی، غالباً صبغه ای معنوی می یابند، چنان که مایه ارزشمندی کار نه فقط کسب درامد، بلکه کسب ارزش های اخلاقی وابسته به آن است. این نکته را می توان از بررسی احوال و اقوال صوفیان بغداد در سده های دوم و سوم هجری به خوبی دریافت. این صوفیان که غالباً مردمانی اهل زهد و فقر بوده اند و معیشت خود را با کار و کسب می گذرانده اند، در مفهوم و ضرورت کار اتفاق نظر نداشته اند. بررسی مبانی فکری و شیوه عملی چهار شخصیت مشهور تصوف بغداد (جنید، خراز، نوری و محاسبی) با روش تحلیل کیفی متون کهن نشان می دهد که (1) کار در نظر آنان اهمیت کانونی چندانی نداشته است و (2) آموزه توکل سبب اختلاف نظر درباره کسب و کار میان آنان بوده است، چنانکه برخی کار را مخالف توکل دیده و پرداختن بدان را برای سالک ضروری نمی دیده اند، و برخی آن را مخالف کسب ندیده و پرداختن به آن را به حال و مقام سالک وابسته می دانستند. (3) در نظر آنان کسب رسمی و دولتی مردود و البته (4) خدمت به همنوع و ایثار مفاهیمی مقدس در پیوند با کار بوده است، همچنان که (5) کسب روزی حلال و پرهیز از لقمه شبهه دار نیز که با کار پیوند دارد، مورد توجه آنان بوده است. در مقابل (6) کار در صورتی که به دلمشغولی فرد به امور دنیوی و بازماندن از آخرت منجر شود، به شدت مذموم بوده است.
صدر الدین محمد دشتکی و مسأله اصالت وجود یا ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۲
41 - 51
حوزههای تخصصی:
مسأله اصالت وجود یا ماهیت، قبل از ملاصدرا به شکلی غیر مستقل در لابلای کلمات بزرگان اشاره شده است. مشهور آن است که اشراقیان قائل به اصالت ماهیت و مشائیان قائل به اصالت وجودند. صدرالدین دشتکی شیرازی (903ق) به عنوان سردمدار مکتب فلسفی شیراز، در حاشیه جدید خود بر شرح تجرید قوشچی، به کرات پیرامون اعتباریت وجود، مطالبی بیان کرده است که حاکی از غلبه اندیشه اصالت ماهیت بر نظام فکری ایشان است. او با پیروی از شیخ اشراق، چند دلیل بر اعتباری بودن وجود بیان کرده است. اعتقاد به اعتباری بودن وجود، لوازم متعددی را در پی داشته است؛ از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد: مجعول حقیقی، ماهیت است؛ حقیقت واجب تعالی نه وجود است و نه ماهیت؛ شیء خارجی با موجود متحد است و نه با وجود؛ تشخص وابسته به نحوه ادراک است، نه به وجود. بررسی ادله ایشان نشان داد که جمیع براهین ایشان بر اثبات این مدعا مخدوش بوده و به تبع آن، لوازم متعددی که بر این مبنا پایه گذاری شده بود نیز مخدوش خواهد بود.