آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۶۹

چکیده

این هنر شاعر است که می تواند با به کارگیری شکل های خارج از دسترس و حتی واژگان و اصطلاحات تکراری و پربسامد، روایت ها و مضمون های نو بیافریند و بدین ترتیب معنا را در جهان پیرامونش گسترش دهد. در غزلیات بیدل دهلوی، عنصر کشف و شهود، به معنای مشاهده های گوناگون عالم معنا، توانسته است پدیدآورنده بخش قابل توجهی از چنین گسترش و گستردگی ای باشد. اشعار بیدل دهلوی در غزلیات با کارآمدی در خلاقیت های فرمی و استفاده از غریبگی های آن، توانسته است به مبادله معنا از طریق معرفت شهودی مبادرت ورزد و اینگونه با آفریدن مضمون های تازه و جهانشمول، سخن را تازه کند. وی تجارب الهامی خود را، که نتیجه شعور تربیت شده خاص اوست و آن آشنایی با عرفان هندی و ایرانی است، به صورت پیچیده تری نسبت به پیشینیان خود بیان می کند. همین امر است که دست نا اهلان خام را از معانی بلند شعر بیدل کوتاه می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا جلوه های متفاوت این تأثیر و تأثّر شهودی را در شعر بیدل نشان دهد چراکه درک بسیاری از مضامین شعری وی جز به نحو شهودی و عرفانی امکان پذیر نیست.

تبلیغات