مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
خودگرایی اخلاقی
حوزههای تخصصی:
چکیده
خودگرایی اخلاقی یکی از نظریههای اخلاقی در حوزه اخلاق هنجاری است. در این مقاله با اشاره به اقسام و تقریرهای خودگرایی اخلاقی و ارتباط آن با خودگرایی روانشناختی به طرح، تحقیق و بررسی ساختار ومؤلفههای این نظریه پرداخته شده و ادله موافقان و مخالفان این نظریه مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.
همیشه من یا گاهی او «تأملی در خودگرایی روان شناختی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که عمده ادله خودگرایی از سنخ ادله عقلی و فلسفی است؛ نمیتوان با اقامه شواهد تجربی به نقض آنها پرداخت.
نظریه خودگرایی مدعی است تنها انگیزه افعال انسان را نفع خود او تشکیل میدهد، ولی دیگرگرایی مدعی تکثر انگیزه هاست و ادعای عمومیت انگیزه های خودگروانه را رد میکند، بدین ترتیب دیگرگرایی روان شناختی برخلاف خودگرایی، ادعایی غیرفراگیر و محدود دارد و برای اثبات مدعای خود کافی است موارد معدودی از اعمال یا امیال دیگرگروانه اصیل را تبیین کند.
برای خودگرایی روان شناختی ادله چهارگانه ای مطرح شده است که پس از بررسی این ادله روشن میشود که برخی از آنها مغالطه آمیز هستند و برخی دیگر ناتمام. در نهایت میتوان گفت خودگرایی روان شناختی ادعایی بیدلیل است و ازاین رو مهم ترین دلیل نظریه خودگرایی اخلاقی ابطال میشود.
بررسی نسبت خودگرایی اخلاقی و خودگرایی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نگرش های مطرح در فلسفه اخلاق، خودگرایی است. این مکتب قائل است که انسان باید به گونه ای رفتار کند که بیشترین خیر و منفعت خود را تأمین کند. نظریه خودگرایی در دو دیدگاه خودرایی اخلاقی و خودگرایی روان شناختی تبلور پیدا می کند. این دو نظریه مذکور از جهاتی دارای اشتراک و از جهاتی دارای تمایز و افتراق می باشند. در این مقاله با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی به بررسی خودگرایی اخلاقی و خودگرایی روان شناختی و نیز طرح و نقد ادله هر یک پرداخته می شود. همچنین استدلال مبتنی بر حب ذات در نظریه خودگرایی نقل و رابطه آن با فلسفه اسلامی بیان می شود.
نقد مبنای مابعدالطبیعی خودگرایی اخلاقی برمبنای تشخص از نگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودگرایی اخلاقی نظریه ای مربوط به اخلاق هنجاری است. ایدة اصلی این نظریه، از نظر «این رند»، رمان نویس، و فیلسوف غیر دانشگاهی امریکایی این است که هر شخص باید منحصراً به دنبال منافع خودش باشد. ایدة دیگر وی این است که عینیت گرایی، به معنای مورد نظر رند، در مابعدالطبیعه و معرفت شناسی، مستلزم خودگرایی اخلاقی در حوزة اخلاق است. وی با تأکید بر اینکه که هرچیزی در جهان خارج جزئی و خاص است و ما در خارج کلی نداریم، زمینه را برای تمسک خودگرایان اخلاقی بعدی به مفهوم خاصی از «تشخص» در تمام موجودات خارجی، به منظور توجیه اولویت خود بر دیگران فراهم ساخت. این درحالی است که طبق مبانی ملاصدرا، «تشخص» از آن وجود خارجی اشیا است و همان وجود، حقیقتاً کثیر و، در عین حال، حقیقتا واحد است. نتایجی که در این مقاله حاصل می گردد این است که، اولاً: نه تنها «تشخص»، مبنای متافیزیکی محکمی برای خودگرایی اخلاقی نخواهد بود، بلکه، ثانیاً: دیدگاه های بنیادین مابعدالطبیعی ملاصدرا در باب تشخص و تشکیک، می تواند به عنوان نوعی مقدمه یا مبنای مابعدالطبیعی برای فلسفة اخلاقی تلقی گردد که قائل به رعایت توازن میان منافع خود و منافع دیگران است.
پاسخ آین رند به مسئلة تعارض میان قانون و آزادی های فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی متضمن پذیرش برخی بایدها و نبایدهاست که محدودیت هایی را برای آزادی های فردی ایجاد می کند. از سویی وجود این هنجارها، که آن ها را قانون می نامیم، برای برقراری نظم و امنیت در جامعه ضروری است، از سوی دیگر در برخی مواقع قانون با آزادی های افراد جامعه در تعارض قرار می گیرد. با توجه به اهمیت فراوان دو مقولة قانون و آزادی فردی و امکان نداشتن حذف این دو به فلسفه ای نیاز داریم تا به مسئلة تعارض های احتمالی میان آن ها پاسخ دهد. آین رند فیلسوفی است که در جایگاه مدافع نظریة خودگرایی اخلاقی شناخته شده است. به نظر می آید با توجه به مبانی فلسفی و اخلاقی ای که وی مطرح می کند، بتوان پاسخی مناسب به مسئلة تعارض مذکور داد. به نظر می آید رند از مبانی ای برای حل تعارض مذکور استفاده می کند که سازگاری درونی بالایی دارند. اما از آن جا که وی متفکری خودگراست و مبنای پاسخ وی به مسئلة تعارض آزادی های فردی با قانون نیز نظریة اخلاقی خودگرایانة اوست، به نظر می آید نوعی ناسازگاری میان تأکید بر قانون و حقوق فردی با خودگرایی اخلاقی وجود داشته باشد؛ زیرا قانون خاصیت محدودکنندگی دارد و حقوق فردی نیز مستلزم درنظرگرفتن ارزش ذاتی دیگران است، حال آن که در خودگرایی اخلاقی تأکید بر اصالت فرد و منافع وی است و تا حد زیادی ارزش ذاتی انسان های دیگر نفی می شود.
خودگرایی؛ بررسی ساختار و مؤلفه های آن در فلسفه صدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
139 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات مهم در حوزه های روان شناختی و اخلاقی، نظریه خودگرایی است. اما از آن جا که این نظریه دلایلی متقن نداشته و مبانی آن قابل دفاع نیست، نقد هایی به آن وارد شده است که نظریه پردازان خودگرایی از پاسخ گویی به آن ها ناتوان هستند. با وجود طرد این نظریه از سوی بسیاری از اندیشمندان، ملاصدرا به خودگرایی اهمیتی ویِژه داده است. بر اساس نظر ملاصدرا، خودگرایی در ذات انسان قرار دارد. وی در نسبت دادن خودگرایی به انسان ویژگی هایی مانند انواع لذت، غایت حقیقی انسان، معنی صحیح حب ذات، ابعاد وجودی انسان، مراتب وجودی وی و غیره اشاره می کند تا معنای صحیح و دقیقی برای خودگرایی به دست دهد. به طور مثال خودگرایی از دیدگاه او متعلق به همه مراتب نیست، بلکه تنها متعلق به مراتب عقلانی و حقیقی انسان است. در فلسفه ملاصدرا همه انسان ها در جهت کسب بیشترین صفات کمالی برای خود و حفظ آن تلاش می کنند و این مسأله هیچ منافاتی با دیگرخواهی ندارد و دیگرخواهی نیز به نوعی خودگرایی محسوب می شود.
بررسی مفهوم خودگرایی روان شناختی در نگرش علامه مصباح و تمایز آن با ادبیات اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «خودگرایی» در علوم انسانی و اخلاق هنجاری به تبیین انگیزه رفتار انسان می پردازد. در دیدگاه حاکم بر ادبیات اقتصادی، انگیزه ها عمدتاً محصور در انگیزه های خودگرایانه شده و سایر انگیزه ها در طول آن دیده می شود. این رویکرد حتی در اقتصاد اسلامی نیز بسیار رایج است؛ با این تفاوت که در اقتصاد متعارف انگیزه های مزبور خودخواهانه مادی و دنیوی دانسته شده و در اقتصاد اسلامی انگیزه های معنوی و اُخروی نیز بدان افزوده شده است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی، به بررسی نگرش علامه مصباح یزدی در زمینه خودگرایی روان شناختی و تمایز آن با ادبیات اقتصادی می پردازیم. با توجه به نگرش علامه مصباح یزدی مبنی بر وجود گرایش خداگرایی و دیگرگرایی در کنار خودگرایی، تلقی انحصار انگیزه ها در انگیزه های خودخواهانه و پذیرش خودگرایی روان شناختی محل تامل است. نتایج پژوهش حاکی از عدم پذیرش انحصار انگیزه ها به انگیزه های خودخواهانه در نگرش علامه مصباح یزدی است. ایشان همچنین انگیزه های دیگرگرایی و خداگرایی را در عرض انگیزه خودخواهی و نه در طول آن می بینند. این نگرش با اقتصاد متعارف در مبانی فلسفی همچون دئیسم و اومانیسم، و با ادبیات اقتصادی در وجود گرایش های غیرخودخواهانه در عرض انگیزه های خودخواهانه و توجه به تأثیرگذاری ارزش های اخلاقی بر رفتار اقتصادی متمایز است.
بررسی انتقادی برین سودگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
۱۹۸-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
غایت گرایی اخلاقی یکی از نظریه های اخلاق هنجاری است که طرفداران بسیاری دارد و شاید بتوان گفت امروزه سودگرایی اخلاقی که از زیر شاخه های آن به شمار می آید نظریه غالب در فلسفه اخلاق غرب است. گرچه اخلاق فضیلت نظریه ای است که تا عصر حاضر در میان متفکران مسلمان رواج داشته است اما با آشنایی آنها با نظریه های جدید در باره اخلاق از جمله غایت گرایی و سودگرایی برخی کوشیده اند براین اساس نظریه اخلاق اسلامی را تبیین کرده و سازگاری آن را با قرآن و روایات نشان دهند. از این رو، منصور نصیری با توجه به اهمیت سودگرایی اخلاقی و جاذبه های آن تقریری از این نظریه مطرح کرده است که نه تنها اشکالات سودگرایی رایج بر آن وارد نباشد بلکه با آموزه های اسلامی نیز سازگار باشد و آن را برین سودگرایی نامیده است. در این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی و نقدی، علاوه بر گزارشی از این تقریر و نقد آن، ناسازگاری آن با آموزه های دینی نیز نشان داده می شود.
تبیین و بررسی حب ذات به عنوان منشأ مطلوبیت در نظریه قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
29 - 50
حوزههای تخصصی:
شناخت منشأ مطلوبیت، تأثیر ویژه ای در شناخت صحیح از نظام اخلاقی و تربیتی دارد. از این رو صاحب نظران متعددی به این مباحث پرداخته اند. علامه مصباح یزدی منشأ مطلوبیت را منحصر در حب ذات دانسته و بازگشت همه گرایشات را به این گرایش می دانند. هدف از این پژوهش تبیین و بررسی حب ذات به عنوان منشأ مطلوبیت در دیدگاه علامه مصباح ره و پاسخ به سوالات و اشکالات در این خصوص با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش این که منشأ مطلوبیت بودن حب ذات، مسئله ای در مقام ثبوت بوده و این دیدگاه با خودگرایی روانشناختی و اخلاقی در غرب متفاوت است. همچنین این دیدگاه کاملا قابل تطبیق با توحید و خداگرایی بوده و با آن منافاتی ندارد. این معیار با دیگرگرایی منافات ندارد و مستلزم خودخواهی و تبعیت از نفس که نوعا در مباحث اخلاقی ناپسند دانسته می شود، نیست.
نقش فضایل اخلاقی در خودگرایی اخلاقی آین رند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
31 - 51
حوزههای تخصصی:
آین رَند یکی از نظریه پردازان خودگرایی اخلاقی در دوران معاصر است. با وجود اختلافات میان اندیشه او و ارسطو، وی بر این مسئله اعتراف دارد که در نظریه اخلاقی اش متأثر از ارسطوست. به نظر می آید یکی از مباحث نظریه اخلاقی رند که متأثر از اندیشه ارسطویی است، نقش فضایل اخلاقی در سعادت انسان باشد. گرچه نظریه اخلاقی رند به طور کامل خودگرایانه است و از این حیث با دیدگاه اخلاقی ارسطو فاصله دارد، اما او نیز مانند ارسطو از فضائل اخلاقی ای یاد می کند که نقش مهمی در دستیابی به غایت نهایی اخلاق از منظر او دارند. هدف این پژوهش آن است که ضمن تبیین دقیق فضائل اخلاقی در نظریه اخلاقی رند، به تحلیل نقش آنها در شکل گیری شخصیت انسان خودگرا از نظر او پرداخته و در نهایت دیدگاهش را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. به همین منظور ابتدا به معرفی تفسیر آین رند از نظریه خودگرایی اخلاقی پرداخته شده و سپس نقش فضائل اخلاقی در این نظریه مورد بررسی قرار گرفته است.
مقایسه خودگرایی متافیزیکی علامه طباطبایی با نظریات خودگرایانه در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
119 - 143
حوزههای تخصصی:
بحث خودگرایی در مقابل دیگرگرایی یا نوع دوستی از موضوعات مهم در فلسفه اخلاق معاصر است. خودگرایی به خودگرایی روان شناختی و خودگرایی اخلاقی تفکیک می شود. از نگاه خودگرایی روان شناختی به عنوان نظریه ای توصیفی انسان هر فعلی را برای کسب بیشترین منافع شخصی انجام می دهد و در خودگرایی اخلاقی به عنوان نظریه ای توصیه ای انسان باید فعل خود را برای کسب بیشترین منافع شخصی انجام دهد. علامه در آثار خویش عبارت هایی دارد که ممکن است از آنها خودگرایی روان شناختی و خودگرایی اخلاقی برداشت شود. در این مقاله، ضمن بررسی مدعا و ادله خودگرایان و مقایسه تعابیر علامه را با آنها نشان می دهیم که دیدگاه های علامه علیرغم شباهت هایی که با خودگرایی روان شناختی و اخلاقی دارد اما با این دو نظریه متفاوت است و می توان از سخنان ایشان نوع دیگری از خودگرایی تحت عنوان خودگرایی متافیزیکی استخراج کرد. خودگرایی متافیزیکی علامه در مقابل مهم ترین اشکالات وارد بر خودگرایی اخلاقی، یعنی اشکال تعارض منافع و اشکال ناسازگاری منطقی، نظریه ای قابل دفاع است.