فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۳۴۱ تا ۱۴٬۳۶۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
کلام حکمت سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
89 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین مباحث کلامی مسئله امامت است. استفاده از روشی نوین جهت اثبات آن به عنوان گامی مهم در زمینه اعتقادات اسلامی به شمار می آید. شهید صدر در قالب مکتب ذاتی خود، روش استقراء و حساب احتمالات را برای اثبات مسائل کلامی به کار برده است. ایشان برای اثبات اصل امامت بر خلاف اغلب اندیشمندان به تحلیل دینی و نقلی اکتفا نکرده، پا را از روش های متداول در اثبات مسائل کلامی فراتر نهاده است. ایشان در مباحث امامت بیشتر از زوایای غیرروایی به موضوع پرداخته و چنان که خود در موارد متعددی یادآور شده، در پی تحلیل مسائل امامت به گونه ای عقلانی و قابل قبول برای کسانی است که نمی خواهند فقط از زاویه مباحث روایی به آن بنگرند؛ از این رو مباحثی را مطرح کرده که دیگران یا بدان توجه نداشته اند یا عده کمی به آن دقت کرده اند. شهید صدر، در رابطه با امامت خاصه و اثبات آن از روش احتمالات استفاده کرده است؛ به این ترتیب که با روش احتمالات به اثبات امامت امام علی(ع) و امامت حضرت مهدی(عج) و برخی از مسائل مربوط به آن پرداخته است. شهید صدر سه احتمال را برای بحث جانشینی بعد از پیامبرصلی الله علیه و آله مطرح می کند؛ احتمال اول غفلت از بحث جانشینی، احتمال دوم واگذاری جانشینی به شورا و احتمال سوم آماده سازی شخصی برای رهبری. شهید صدر با بررسی تمامی احتمالات موجود برای جانشینی (بلاتکلیفی، اصل شورا و تعیین جانشین) این مطلب را اثبات می کند که تنها احتمال قابل قبول در بحث جانشینی احتمال سوم و تنها مصداق قابل قبول برای این امر شخص علی بن ابیطالب(ع) است. ایشان در بحث امامت حضرت مهدی (عج) نیز با بررسی امامت در سنین کودکی با آورن مصادیقی از امامت پیامبرصلی الله علیه و آله و امامان در سنین خردسالی و بیان شواهد تاریخی، پذیرش آن توسط مردم را به دلیل وجود تمام شروط امامت در آن مصادیق، می داند. دکتر شریعتی از جمله معدود پژوهشگرانی است که به بررسی آثار شهید صدر اهتمام ورزیده؛ اشکالاتی مطرح نموده است. این تحقیق در پی آن است که با تکیه بر تألیفات شهید صدر مسئله امامت را بررسی و به اشکالات دکتر شریعتی که از سوی شهید صدر پاسخ داده شده بپردازد. از این رو ابتدا به اثبات امامت از دیدگاه شهید صدر پرداخته و سپس اشکالات دکتر شریعتی و پاسخ های شهید صدر را بررسی می نمائیم.
رابطه تأویل با ظاهر قرآن
منبع:
تحقیقات قرآنی و حدیثی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
91 - 107
حوزههای تخصصی:
با توجه به ظرفیت لغوی تأویل، تأویل می تواند هم ارجاع به مفهوم باشد و هم ارجاع به مصداق. در یک مفهوم گسترده تر تأویل حکمت های نزول آیات هستند. تأویل و بطن در دیدگاه لغت شناسانه دو مقوله جدا، اما لازمه یکدیگر هستند. از این رو تأویل ارتباط معنایی با ظاهر دارد. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به بیان رابطه تأویل و بطن می پردازد و به این نتیجه می رسد که تأویل و بطن و حروف مقطعه و ... همگی از بخش های مختلف زبان رمزی خداوند هستند و این امر منافاتی با قابل فهم بودن قرآن ندارد؛ زیرا هرگونه تأویل از قرآن باید به نوعی رابطه زبان شناختی با الفاظ قرآن داشته باشد که با کلمات گهربار معصومان (ع) از نظر معنا و مصداق قابل تطبیق است.
پاسخ مهدی نورمحمدی بر نقد مقاله آقای سعید پورعظیمی «کلیت کار را قابل دفاع می دانم»
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ خرداد و تیر ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۲)
175 - 186
حوزههای تخصصی:
راهنمای نگارش مقالهٔ دانشگاهی (academic essay) نوشتهٔ اسکات براون (Scott Brown) با اندکی تغییر
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۱۸۶)
173 - 194
حوزههای تخصصی:
در نوشته ای که در ادامه ملاحظه می کنید، تقریبا تمام مطالب موردنیاز دانشجو برای نگارش مقاله دانشگاهی یافت می شود. مولف که خود از استادان به نام مطالعات دینی است تلاش می کند در این نوشته جنبه های گوناگون نگارش مقاله از ابتدا تا انتها را به صورت موجز بیان کند؛ جنبه هایی که دانشجویان باید بدانند اما به ندرت آنها را به صورت روشن و واضح می آموزند. نویسنده ابتدا مقصود از مقاله دانشگاهی را بیان می کند آنگاه با تمایز بین محتوا و صورت، وجوه مختلف نگارش مقاله اعم از یافتن منبع، شیوه های مستندسازی و دوری از سرقت علمی و... را تبیین کند. هرچند نوشته زیر عمدتا معطوف به رشته های الهیات است اما دانشجویان همهٔ رشته ها می توانند از آن استفاده کنند.
راهکارهای ایجاد استحکام در خانواده از چشم انداز آموزه های اخلاقی- اسلامی و دانش روان شناسی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۲)
43 - 70
حوزههای تخصصی:
استحکام بخشی به خانواده و رفع تعارض های همسران، از موضوعات مهم در عصر حاضر است. با ژرف اندیشی و تتبع در آموزه های اسلامی و اخلاقی و روان شناختی می توان به بعضی از راهکارهای مهم استحکام بخشی به خانواده دست یافت. سؤال اساسی این است که مهم ترین راهکارهای اسلامی و اخلاقی و روان شناختی برای افزایش استحکام خانواده و کاهش تعارض ها چیست؟ این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است و با روش توصیفی-تحلیلی، ضمن تبیین راهکارهای مستخرج از منابع اسلامی و اخلاقی و روان شناختی، به مهم ترین آن ها اشاره کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که التزام زنان به نقش های هم تراز با ظرفیت های آنان، التزام به هنجارهای اجتماعی، رعایت ضوابط تعامل با همسر، هم افزایی در خانواده، کنش وری های صمیمانه و همدلانه دوسویه، قدردانی دوسویه، چشم پوشی از خطای همسر، تأمین نیازهای جنسی و عاطفی همسر، ارتباط حداقلی با بیگانه و تعامل مبتنی بر اخلاق هنجاری با همسر، از مهم ترین راهکارهای استحکام خانواده و کاهش تعارض در روابط همسران هستند.
متغیرهای تأثیرگذار بر تحصیل سعادت در فرهنگ اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۲)
199 - 224
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش تحلیل محتوا به بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر تحصیل سعادت در فرهنگ اسلامی می پردازد. جامعه آماری، منابع مرتبط با موضوع تحقیق است که به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. در بخش توصیفی، اطلاعات به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل به صورت کیفی و از طریق یادداشت برداری صورت گرفته است. برای دستیابی به پاسخ پرسش های پژوهش، ضمن مطالعه پیشینه، منابع مرتبط با موضوع سعادت و فرهنگ اسلامی مطالعه گردید. یافته های پژوهش حاکی از این است که سعادت به منزله برترین غایتی که انسان در جست وجوی آن است، به دو گونه پنداری و واقعی تقسیم می شود و متغیرهای زیادی بر آن تأثیر دارند؛ از جمله: وراثت، شرایط هنگام انعقاد نطفه، تغذیه، عوامل محیطی، تربیت، تهذیب نفس، اراده، ایمان، خودشناسی، ملازمت با فضایل اخلاقی، الگوگیری از چهره های سعادت در قرآن، عبرت آموزی از چهره های شقاوت در قرآن. لذا توجّه به همه متغیرها در فرهنگ اسلامی به منزله عامل تأثیرگذار بر تحصیل سعادت، ضروری به نظر می رسد.
نقد و بررسی واژگان دخیل و معرّب قرآن در آیینه زبان شناسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
49 - 67
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که از سده های آغازین تاریخ اسلام مورد اهتمام زبان شناسان مسلمان، مفسّران و نیز مستشرقان قرار گرفته است، مسأله واژگان غیر عربی در قرآن کریم می باشد. این مسأله در پژوهش های زبان شناختی قرآن از اهمیت بسیاری برخوردار بوده، و دیدگاه های متعددی را بیان نموده است. سه دیدگاه اصلی موافق، مخالف، و بینابین ماحصل پژوهش های زبان شناسان قدیم در این حوزه به شمار می رود. ولی واقعیّت این است که علوم زبان شناختی وجود واژگان غیر عربی در قرآن را مقوله اثبات شده ای می داند. در مقاله حاضر که رویکرد توصیفی تحلیلی دارد، واژگان غیر عربی موجود در قرآن از منظر زبان شناسی جدید مورد بررسی قرار گرفته است. مهم ترین یافته پژوهش حاضر این است که واژگان غیر عربی در قرآن غیر قابل انکار است و انکار آن در تعارض با یافته ها و دیدگاه های علوم زبان شناختی جدید است. واژگان مذکور صدها سال پیش از نزول قرآن وارد زبان عربی شده، و با ساختاری آوایی و صرفی زبان عربی سازگار گشته است. از سوی دیگر، خاستگاه واحد زبان های سامی که عربی یکی از آن هاست دلیل دیگری بر اثبات وجود واژگانی از خانواده زبان های سامی در قرآن است.
بررسی وجوه اشتراک جبرعرفانی و جبر اشعری در کلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
151 - 174
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بسیار مهمّی که از دیرباز ذهن آدمیان را به خود مشغول کرده و به تأمل فراخوانده، مسأله جبر و اختیار است. سعدی سال ها در نظامیّه بغداد به درس و بحث مشغول بوده، در نظامیّه ادرار و مستمری می گرفته، گرایش های عمیق عرفانی داشته و تحت تأثیر اندیشه های طریقت سهروردیه بوده است. همین امر باعث شده که در اعتقادات سعدی، نسبت به جبر تغییراتی ایجاد شود و زاویه دید او به جبر عرفانی گرایش پیدا کند تا جبر کلامی. سؤال این پژوهش عبارت است از این که آیا بین وجوه بارز جبر برخاسته از عرفان سعدی و همچنین جبری که برخاسته از مشرب کلامی اشعری سعدی است وجوه اشتراکی وجود دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده که از یافته ها و نتایج به دست آمده به طور عمده می توان به بسامد بالای اشتراکات در موضوع جبر عرفانی و جبر اشعریانه در کلیات سعدی اشاره کرد.
تبیین تأثیر مُخرّب حسد بر ساحت معرفتی و عاطفی ایمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
111 - 131
حوزههای تخصصی:
در منابع حدیثی «حسد» به عنوان تخریب کننده و از بین برنده ایمان معرفی شده است. این نگرشْ بر خواسته از متون دینی ، ضمن آن که رابطه معنادار مسائل اخلاقی با مسائل اعتقادی و حوزه باورها را نشان می دهد ، به عنوان یکی از ظرفیت های اساسی در اصلاح و بهبود عملکرد اخلاقی افراد - به ویژه دوری از رذیله حسد - به شمار آمده است. در این مقاله - به روش توصیفی – تحلیلی - به تأثیرگذاری این دو حوزه حائز اهمیت پرداخته شده است؛ یکی ساحت شناختی و دیگری ساحت عاطفی و گرایشی. با توجه به این که مؤلفه های شکل دهنده ایمان دو عنصرِ باور قلبی و معرفت شناختی است ، «حسد» به عنوان یک رذیله درونی با تأثیر در این دو ساحت معرفتی و عاطفی انسان ، زمینه تخریب و نابودی ایمان را فراهم می آورد. ویژگی حسد که بیانگر اختلال در حوزه عقیده و باور اعتقادی افراد از یک سو و بیماری قلبی و روحی افراد از دیگرسوست ، می تواند به کاهش و فرسایش ایمان اعتقادی و قلبی افراد بیانجامد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مبتنی بر معارف قرآنی وحدیثی ، این رذیله اخلاقی با سه شاخصه شناختى و سه شاخصه عاطفى ، زمینه های تخریب ایمان را در انسان فراهم می آورد.
اعتبار سنجی حدیث دال بر تطابق آیه «کهیعص» با واقعه عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیثی از حضرت ولی عصر(عج) در تفسیر آیه مبارکه «کهیعص» از قول خداوند ذکر شده است که طبق آن، کاف اشاره ای به کربلا، هاء، رمز هلاک عترت، یاء، اشاره به نام یزید ظالم، عین، اشاره به عطش و صاد، نشانه صبر امام حسین(ع) است. این حدیث در دو منبع حدیثی قرون 4 و۵ هجری با دو سند مختلف و در قالب سؤالی که سعد بن عبدالله قمی از حضرت ولی عصر(عج) پرسیده است، گزارش شده است. ابن شهرآشوب نیز حدیث را در قالب سؤال شخصی با نام اسحاق الاحمر از آن حضرت و بدون ذکر سند کامل روایت کرده است. اعتبار سنجی منابع حدیث گویای عدم اعتبار یکی از منابع است. بررسی سندی حدیث وجود راویان مجهول و یا منتسب به غلو را در آن نشان می دهد. بر متن حدیث، نقدهایی همچون تعارض با گزارشات تاریخی ، غرابت با شأن امام، عدم مناسبت واژگان ذکر شده در تفسیر آیه با فرهنگ قرآن و دیگر روایات تفسیری آیه مورد نظر و عدم ذکر حدیث در کتب تفسیری معتبر از متقدمین بر آن وارد است. نتیجه بررسی های انجام گرفته تا حد زیادی از اعتبار این حدیث می کاهد. عدم توجه به نقل احادیثی این چنین در بیان اهمیت حادثه روز عاشورا، بدون شک سبب کدورت آینه زلال عقاید پاک شیعه می گردد.
بررسی استناد صدرالمتألهین به غزالی در مسئله توحید حقیقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
147 - 183
حوزههای تخصصی:
توحید از جمله مهم ترین مسائلی است که اندیشمندان فِرق و مکاتب مختلف اسلامی، بدان پرداخته اند. به رغم آن که در بیشتر این مکاتب، توحید، حقیقتی دارای مراتب متعدد معرفی شده، درباره اعلی مرتبه توحید، دیدگاه های مختلفی وجود دارد. این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی نگاشته شده، می کوشد تا پس از تقریر و تحلیل توحید حقیقی از منظر ملاصدرا و غزالی، به مقایسه و ارزیابی توحید حقیقی یا توحید اهل معرفت در بینش آن ها اشاره کند. نتیجه به دست آمده از بررسی ها آن است که با وجود شباهت های ظاهری در عبارات ملاصدرا و غزالی و نیز استنادهای متعدد آخوند به او در مباحث مربوط به وحدت شخصی وجود، توحید نزد این دو اندیشمند چهره ای متفاوت دارد. ملاصدرا در دیدگاه نهایی خود، قائل به وحدت وجود است اما دیدگاه غزالی در این باره روشن نیست با این حال شواهد، بیشتر مبنی بر آن است که از منظر غزالی توحید عبارت است از وحدت شهود. بر اساس این تفاوت دلیلِ استنادهای متعدد ملاصدرا به غزالی، در مباحث توحید را یا باید ناشی از عدم توجه ملاصدرا به تفاوت وحدت وجود و وحدت شهود دانست و یا زیرکی صدرالمتألهین برای اقناع خصم.
تفسیر تطبیقی آیات مودّت و اولی الامر از دیدگاه علامه طباطبایی و فخررازی و آلوسی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، با روش توصیفی- تطبیقی، درصدد بررسی آراء علامه طباطبایی و فخر رازی و آلوسی در تفسیر آیات مودّت واولی الامر است. در آیه 23 شوری، مودّت عبارت از محبت توأم با اطاعت است. از منظر این سه مفسر، مودّت اهل بیت (ع) جزء اصول دین به شمار می رود؛ زیرا این مودت، سبب پیروی از اهل بیت (ع) و وسیله ای برای تداوم کار رسالت پیامبر(ص) می شود. همچنین بهترین عامل وحدت مسلمانان جهان خواهد بود. طبق آیه اولی الامر، اطاعت از قول، فعل و تقریر پیامبر در طول اطاعت از خداوند قرار گرفته و در ادامه نیز اطلاق صیغه امر، عصمت اولی الامر را ثابت کرده و بر وجوب اطاعت از ایشان دلالت می نماید. در نگاه شیعه، اطاعت از اولی الامر، همه ی شئون حاکمیت از جمله: حاکمیت سیاسی، اجتماعی و قضایی را دربرمی گیرد. اما مفسران اهل سنت در تعیین مصداق اولی الامر اختلاف نظر فراوانی دارند. ازاین رو مصداق آن را؛ حاکمان، فرماندهان جنگ، عالمان دین و فقیهان، خلفای راشدین و اهل حل و عقد دانسته اند.از نظر فخر رازی، آل محمد، همان پنج تن آل عبا هستند و برای اثبات این موضوع، به روایات منسوب به پیامبر(ص) و ائمه (ع) استناد می کند. اما آلوسی مخاطب آیه مودت را قریش و خویشاوندان پیامبر(ص) می داند. از نظر فخر رازی و آلوسی، آیه اولی الامر، حجیت قیاس و ادله شرعیه (کتاب، سنت، اجماع و قیاس) را به اثبات می رساند.
واکاوی معنایی واژه تربیت و رهیافت معنایی واژه ربوبیت در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
105-127
حوزههای تخصصی:
واژه ربوبیت از ریشه « ربب » به معنای پرورش دادن و البته نمونه های قرآنی آن که از نظر معنایی هم راستا با این واژه است، در ساختار صرفی از ریشه « ربو » به شمار آمده؛ ربوبیت را اما از منظر قرآن می توان به دو نوع تکوینی و تشریعی تقسیم نمود و تکوینی را نوعی هدایت غیرمستقیم و نامحسوس که اختصاصی به انسان ندارد و تشریعی را ویژه انسان دانست که مشخصه بارز آن ارسال پیامبران و کتب آسمانی در امر هدایت است؛ البته ربوبیت را با همین مفهوم می توان به عام و خاص تقسیم نمود و ربوبیت عام را افزون بر پروراندن و تربیت همه انسان ها به یک اندازه به پرورش همه موجودات در نظام هستی تعمیم داد و ربوبیت خاص را نوع ویژه ای از تربیت الهی دانست و پرورش انسان های خاص مثل پیامبران را از این مقوله به شمار آورد. این پژوهش تلاش کرده تا مصادیق ربوبیت « ربّ العالمین » را که همگی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در ارتباط با انسان است، نخست دسته بندی و سپس مفهوم یابی کند. بدین منظور لایه های معنایی هر یک را با توجه به سیاق آیات و در حوزه ربوبیت الهی تبیین نموده است. از نتایج این مطالعه اثبات خاص بودن انسان نزد خداوند است که ربوبیت ویژه الهی را نصیب او کرده، پیامبران را در بهترین شکل آن پرورش می دهد تا هدایت تشریعی سایر انسان ها را که از مصادیق ربوبیت است، از طریق ایشان جاری فرماید.
بررسی صحت نکاح موقت به قصد ایجاد مَحرمیت با فرد ثالث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
126 - 151
حوزههای تخصصی:
نکاح موقت به قصد ایجاد مَحرمیت بین یکی از زوجین و فرد ثالث با شیوع فرزند خواندگی در کشورمان و به ویژه در میان متدینین رواج پیدا کرده است. به همین دلیل در این مقاله به بررسی و تحقیق در صحت و بطلان این نوع ایجاد مَحرمیت به عنوان نوعی نکاح پرداخته شده است و پرسش اصلی ، امکان یا عدم امکان تصحیح این نوع عقد است. به این منظور به روش کتابخانه ای دیدگاه های فقها در این زمینه و مستندات آنها بررسی شده است. در خلال کنکاش آرای متفاوت فقهای شیعه و دلایل آنها در این زمینه، صحت این نوع ایجاد مَحرمیت با چالش جدّی مواجه می شود؛ زیرا متعاقدَین فاقد قصد جدّی برای نکاح هستند، هر چند قصد انشاء صیغه را دارند؛ در حالی که «قصد» از جمله مقوّمات هر عقدی است. افزون بر این که اصولاً در سیرهٔ متشرّعه متصل به عصر ائمه(علیهم السلام) این گونه نکاح گزارش نشده است. افزون بر این، نمی توان بر صحت این نوع مَحرمیت به عمومات و اطلاقات ادلّه صحت نکاح استناد کرد؛ زیرا اصولاً شک در نکاح بودن آن وجود دارد.
نسبت اصل صحت و فساد با ماده 10 قانون مدنی و اصل آزادی قراردادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۸
181 - 206
حوزههای تخصصی:
در متون فقهی مکرراً، به دو اصل صحت و فساد در معاملات استناد شده، بدون اینکه گستره و کاربرد این دو اصل، به صورت منضبط و مستدل روشن شود. این ابهام موجب شده که چارچوب و کارکرد های مواد 10 و 223 ق.م. نیز در متون حقوقی با هم خلط شود. برخلاف حقوق غرب، در حقوق اسلام اصل اولی در احکام وضعی معاملات چه در شبهات حکمی و چه در شبهات موضوعی، اصل فساد است، مگر اینکه دلیل معتبر شرعی و قانونی برخلاف آن موجود باشد. اصل صحت در شبهات موضوعی می تواند بر اصل فساد مقدم شود، ولی در شبهات حکمی نمی توان برای خروج از اصل فساد به اصل صحت تمسک نمود. با توجه به عرفی بودن موضوع معاملات در شبهات حکمی برای خروج از اصل فساد می توان پس از فحص و عدم ثبوت ادله مخالف به ادله عام و مطلق معاملات مثل اوفوا بالعقود تمسک کرد و صحت معامله را از طریق ادله لفظی مذکور اثبات نمود. بدیهی است صرفاً پس از اثبات شرعیت و قانونی بودن یک قرارداد می توان مستند به ماده 10 ق.م. آن را نافذ دانست. این مشروعیت پس از فحص از دلایل و عدم ثبوت دلیل مخالف با استناد به دلیل خاص یا عام و مطلق ولو مبتنی بر سیره عقلایی اثبات می شود و صرف اراده افراد برای ایجاد مشروعیت کافی نیست. در این نوشتار با تبیین، تحلیل و نقد متون فقهی و حقوقی، به روشنی گستره اصل فساد و اصل صحت در قراردادها مشخص شده و به تَبَع، مَجاری دقیق مواد 10 و 223 ق.م. نیز معیّن گشته است.
تبیین و نقد جریان مدارس تمدن سازی امام خمینی (ره) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
7 - 29
حوزههای تخصصی:
با توجه به انتقادهای گسترده به نظام آموزش و پرورش، افرادی اقدام به راه اندازی مجموعه هایی متفاوت کرده اند؛ از جمله آنها، مجموعه تمدن سازی امام خمینیe است. اعضای این مجموعه، با توجه به مبانی عرفانی امام خمینی مشغول پژوهش و اقدام در جهت تحقق تمدن اسلامی اند که برخی فعالیت های آنان مستقیم با تعلیم و تربیت ارتباط دارند. آنان معتقدند همه جامعه، مدرسه است. دانش آموزان طی فرایند اصلاح ساختارها و انجام دادن فعالیت های واقعی و مورد نیاز جامعه، مبتنی بر مبانی تمدنی، آموزش های لازم را فرا می گیرند و در عمل هم فعالیت های مختلفی انجام می دهند. با توجه به مبنای عرفانیِ وحدت وجود، علوم را از یکدیگر کاملاً تفکیک نمی کنند و معتقدند فعالیت های تربیتی، اقتصادی، طبی و...، به یکدیگر ربط دارند. در این پژوهش، این مجموعه به روش خبرگی و نقادی تربیتی بررسی شده است. بسیاری از فعالیت های آنها را می توان به خوبی هم راستای سند تحول آموزش و پروش دید؛ هرچند انتقادهایی نیز به آنها وارد است؛ از جمله: آزمون و خطای متعدد، نبودن نظام ارزشیابی شفافِ دانش آموز و مربی، همچنین تغییرات زیاد در برنامه ریزی ها که به نظر می رسد بیشتر به دلیل ابهام در روش ها و بهره کافی نگرفتن از کتاب ها و پژوهش های نظری در برخی زمینه ها باشد.
رابطه عالم مثال و عالم طبیعت از دیدگاه علامه طباطبایی و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
23 - 40
حوزههای تخصصی:
بحث از رابطه عالم مثال و عالم طبیعت، یکی از مسائل مهم فلسفه اسلامی است. شیخ اشراق در رد نظریه مشاییان در مورد مادی بودن صور خیالی و برای تبیین برخی دیگر از مسائل فلسفه خود، نظریه عالم مثال را طرح کرده است. علامه طباطبایی نیز از جمله فلاسفه معاصر است که نظریات قابل توجهی در مورد عالم مثال و رابطه آن با عالم طبیعت بیان نموده است. در این نوشتار، ابتدا دیدگاه دو فیلسوف در مورد عوالم هستی و ادله آن ها در اثبات عالم مثال تبیین شده است. آنگاه به تحلیل رابطه عالم مثال و عالم طبیعت در محورهایی همچون نظریه خیال و ابصار، صور موجود در آینه و اطلاع از امور غیبی در نظر شیخ اشراق، و محورهایی همچون رابطه طولی و تشکیکی عوالم، علیت عالم مثال نسبت به عالم طبیعت، وجود کمالات عالم طبیعت در عالم مثال و تبیین رٶیاهای صادقه و کیفیت ادراک حسی از نظر علامه طباطبایی پرداخته شده و در پایان، مطالبی در مورد نقاط مشترک و متمایز دیدگاه های این دو فیلسوف و چالش های هر دیدگاه بیان شده است.
Myth in the Holy Qur’an
حوزههای تخصصی:
In the Qur'anic view, the main mission of the prophets and their heavenly books is preaching. If the Qur'an, in some cases, deals with any subject, it has only a preaching approach. If we look at the Qur'an as a book of preaching, we sometimes come across verses that seem untrue: such as the imprisonment of a people called Gog and Magog behind a dam until the Day of Judgment or the dropping of meteors to drive demons out of the sky. Allameh Tabatabai considers these two as untrue and considers the relevant verses as permissible. However, all the commentators of the Qur'an, in the last fourteen hundred years, have all considered these verses to be true, and it is a difficult claim to claim that they misunderstood the Qur'an. The competitive theory, which is discussed in this article, is that those are myths, and in preaching, there is nothing wrong with using the myths of the audience as a tool. This theory, while leaving the verses of the Qur'an on their apparent meaning that all commentators have understood over fourteen centuries, also proves the legitimacy of the Qur'an.
گسست یا پیوست میان خدا و انسان، معناشناسی متن های «قرب» در قرآنی کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرب از موضوعات مطرح در رابطه میان انسان و خداوند است. قرآن در آیات متعدد، با تکیه بر اصل قرب مستمر خداوند به انسان، تصور هر نوع فاصله را از این رابطه منتفی می داند. برای وجود تفاوت ها و گاه شباهت های الهیاتی در نظام فکری عرب جاهلی با متن قرآنی در مقوله «قرب»، می توان شاهد تحلیل های متنوع از این مسئله بود. در انگاره جاهلی، خداوند تنها خالق هستی مطرح بوده و سایر اله و اولیاء، مدبّر زندگی انسان و واسط ارتباطی او با «الله» هستند. با توجه به محدودیت کاربرد آیات مرتبط با مقوله همبستگی انسان و خداوند، تحلیل متنی آیات موجود، نتایج متقن تری را حاصل آورده و در این مسیر نقش همنشین های ماده قرب بسیار کارا است. با دسته بندی کاربردهای اسمی و فعلی واژگان همنشین و استخراج موارد محدود جانشین، این نتایج حاصل شد که سمع و بصر، علم و اجابت مؤلفه های معنایی رابطه قرب خداوند به انسان اند و هر کدام به طور مجزا و در همنشینی با قرب، در جمله معنادار می شوند. این مؤلفه ها کاربردهای بیم دهی و امیدآفرینی برای انسان فراهم کرده اند. همچنین منظور از قرب مطرح در رابطه انسان و خداوند، به منزلت و بهره اخروی اشاره دارد؛ حتی در انگاره های جاهلی نیز به وجود فاصله میان مشرکان و بت ها و اله اشاره ای نشده و به بیانی دیگر، منظور ایشان از تقرب، همان کسب منزلت و بهره آخرتی است. آنچه در نظام الهیاتی قرآن با انگاره جاهلی در تضاد است، نوع رابطه قرب میان «الله» و انسان است که در گفتمان قرآنی این رابطه، از حاشیه به محور زندگی انسان کشانده شده و پروردگاری متحرک و فعال، ربوبیت امور مادی و نیز امور مربوط به منزلت یابی انسان را برعهده داشته است؛ ضمن آنکه تلقی کاربرد برخی وسایل در افزایش بهره و منزلت، در گفتمان قرآنی اصلاح و تکمیل شده است.
واکاوی مستندات دیه جنایت بر مجموع پلک ها و کمتر از آن (نقد و کاوشی فقهی در مبانی ماده 590 و 591 قانون مجازات اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
403 - 428
حوزههای تخصصی:
مطابق ماده590 و 591 قانون مجازات اسلامی دیه قطع پلک به صورت مجموع، دیه کامل و در شکافتن و قطع در کمتر از مجموع، یک سوم دیه برای دو پلک بالایی و نصف دیه کامل برای دو پلک پایینی ثابت شده، این در حالی بوده که میان فقهای امامیه اختلاف است؛ اکثر قریب به اتفاق فقها قائل به ثبوت دیه کامل در مجموع هستند، ولی در قطع کمتر از مجموع، برخی قائل به ثبوت یک چهارم دیه در هر یک از پلک ها شده اند، برخی نیز به ثبوت دوسوم دیه در دو پلک بالایی و یک سوم دیه در دو پلک پایینی فتوا داده اند، گروهی نیز به ثبوت یک سوم دیه در دو پلک بالایی و نصف دیه در دو پلک پایینی حکم می دهند. منشأ اختلاف آرا، تفاوت استنباط از روایات متعرض حکم و معقد اجماع بوده است. یافته های جُستار پیش رو که با روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته، حاکی از آن است که در قطع مجموع، دیه کامل ثابت می شود و اشکال مطرح شده نسبت به اجماع، وارد نیست و بر فرض مدرکی بودن نیز مفاد مدرک با معقد اجماع یکی است و دلیل مستحکمی در مقابل مدرک محتمل وجود ندارد. همچنین، با تضعیف مستند سایر اقوال در دیه جنایت بر کمتر از مجموع چهار پلک، حکم به یک چهارم دیه در هر یک از پلک ها منطقی است.