مطالب مرتبط با کلیدواژه

دلائل الامامه


۱.

اعتبار سنجی حدیث دال بر تطابق آیه «کهیعص» با واقعه عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد حدیث کهیعص عاشورا امام حسین (ع) سعد بن عبدالله اشعری دلائل الامامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۰ تعداد دانلود : ۵۱۶
حدیثی از حضرت ولی عصر(عج) در تفسیر آیه مبارکه «کهیعص» از قول خداوند ذکر شده است که طبق آن، کاف اشاره ای به کربلا، هاء، رمز هلاک عترت، یاء، اشاره به نام یزید ظالم، عین، اشاره به عطش و صاد، نشانه صبر امام حسین(ع) است. این حدیث در دو منبع حدیثی قرون 4 و۵ هجری با دو سند مختلف و در قالب سؤالی که سعد بن عبدالله قمی از حضرت ولی عصر(عج) پرسیده است، گزارش شده است. ابن شهرآشوب نیز حدیث را در قالب سؤال شخصی با نام اسحاق الاحمر از آن حضرت و بدون ذکر سند کامل روایت کرده است. اعتبار سنجی منابع حدیث گویای عدم اعتبار یکی از منابع است. بررسی سندی حدیث وجود راویان مجهول و یا منتسب به غلو را در آن نشان می دهد. بر متن حدیث، نقدهایی همچون تعارض با گزارشات تاریخی ، غرابت با شأن امام، عدم مناسبت واژگان ذکر شده در تفسیر آیه با فرهنگ قرآن و دیگر روایات تفسیری آیه مورد نظر و عدم ذکر حدیث در کتب تفسیری معتبر از متقدمین بر آن وارد است. نتیجه بررسی های انجام گرفته تا حد زیادی از اعتبار این حدیث می کاهد. عدم توجه به نقل احادیثی این چنین در بیان اهمیت حادثه روز عاشورا، بدون شک سبب کدورت آینه زلال عقاید پاک شیعه می گردد.
۲.

بازشناسی روایاتِ منسوب به طبری در دلائل الإمامه(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دلائل الامامه ابوجعفر محمد بن جریر طبری تفویض غلو معجزات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۹
کتابِ دلائل الإمامه، از جمله کتاب هایی است که درباره فضائل و کراماتِ معصومین ع نگاشته شده و تأثیر قابل توجهی در منابعِ پس از خود داشته است. یک دسته از روایاتِ این کتاب، با نام ابو جعفر محمد بن جریر طبری آغاز شده و به همین دلیل برخی این کتاب را به محمد بن جریر بن رستم طبری امامی نسبت داده اند. با توجه به مشایخ نامبرده در این اسانیدِ به نظر می رسد مقصود از طبری در آن ها، همان محمد بن جریر بن یزید طبری، تاریخ نگار و مفسّر مشهور اهل سنّت است. احتمالاً نقل این معجزات شگفت، با رویکردی جدلی به طبری نسبت داده شده است. حضور نامِ برخی دیگر از رجال عامه در این اسانید، مؤید این رویکرد است. قرائنی مانندِ زمان پریشی، درهم ریختگی طبقات، ناشناس و منفرد بودن بیشتر افراد نام برده، و عدم تناسب متن روایات با شخصیت راویان، اصالت این اسانید را با اشکال جدّی مواجه می سازد. از سوی دیگر متن بسیاری از این روایات نیز با داده های تاریخی یا گزاره های عقلی و اعتقادی در تضادّ است یا نشانه هایی ادبی بر ساختگی بودن آن یافت می شود.