فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۷۸٬۳۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، با تکیه بر فنّاوری های نوین و با هدف غنیّ سازی فضای علمی و پژوهشی، به دیجیتالی سازی گسترده منابع اسلامی و انسانی پرداخته است. حجّت الاسلام والمسلمین سید علیرضا رضوی، رئیس پژوهشکده علم اطّلاعات و دانش شناسی این مرکز، در گفت وگویی جامع به تشریح فرایند تولید محتوا، چالش ها و دستاوردهای این مرکز پرداخته است. ایشان با سابقه ای طولانی در این حوزه، دیدگاه های ارزشمندی را درباره آینده پژوهش های اسلامی و انسانی در عصر دیجیتال ارائه می دهد.
در ادامه، متن این گفت وگو از نظر شما خوانندگان عزیز می گذرد.
شیوه های مواجهه پیامبران با ترفندهای ابلیس ازمنظرقرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
213 - 17
حوزههای تخصصی:
انبیاء الهی از مصادیق بندگان مخلص خدا هستند که طبق آیات قرآن از وسوسه های باطنی ابلیس در امانند، اما آیاتی از قرآن کریم وجود دارد که از اخلال گری ابلیس در برنامه ها و اهداف پیامبران حکایت دارد. انبیاء الهی جهت مقابله با این اخلال گری شیوه های را برگزیدند، شناخت این شیوه ها انسان را در آگاهی پیدا کردن نسبت به چگونگی مواجهه با شیطان آشنا می کند. تحقیق حاضر به هدف تبیین شیوه های مواجهه پیامبران با ترفندهای ابلیس از منظر قرآن کریم به روش توصیفی نگاشته شده است .یافته های تحقیق بیانگر آن است، صبر یکی از راهکارهای موثر در مقابله با شیطان است . صبر عامل تحقق همه ایده های دین به وسیله انبیاست. سفارش به استعاذه در موقعیت های حساس از دیگر راهکارهای مواجهه با شیطان است .اهمیت استعاذه زمانی مشخص می شود که دانسته شود دو سوره پایانی قرآن یعنی فلق و ناس به استعاذه اختصاص دارد.انبیاء الهی به استغفار نیز به عنوان راهکاری در مواجهه با شیطان توصیه کردند 30 آیه از قرآن استغفار انبیاء را مطرح کرده اند از آن جا که انبیاء الهی دارای عصمت هستند. استغفار آن ها برای خود به معنی آمرزش از گناه نیست قرآن پیامبران را با وصف مخلصین ستایش کرده و طبق آیات قرآن شیطان برای فریب مخلصین راهی ندارد.
امکانات آموزه های ابن عربی در بسط طریقی نو در تفکر وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
35 - 54
حوزههای تخصصی:
تفکر متافیزیکی تفکری است که از موجود بماهو موجود سخن می گوید و با کاوش های مفهومی سعی در جستجوی حقیقت دارد. این تفکر ، تفکر اصیلِ انسان نزد فیلسوفان دانسته می شود، اما نمی توان "تفکر" را منحصر به آن کرد؛ بلکه می توان از تفکری وجودی سخن گفت که ماهیت متافیزیکی- مفهومی ندارد و به جای موجود، پروای "حقیقت وجود" را دارد و از آن پرسش می کند. این تفکر تفکر وجودی خوانده می شود در فضای سنت فکری-عرفانی اسلامی قابل طرح است. از این رو، مسئله اصلی این مقاله «بررسی امکانات آموزه های ابن عربی در بسط نوعی تفکر وجودی- نامتافیزیکی است. ما به روش، کتابخانه ای- تحلیلی و با به کارگیری روش اصل موضوعی سعی در ارائه تحلیلی نو از تفکر وجودی براساس مبانی عرفانی ابن عربی داریم. از این رو، با بررسی آموزه های وی از قبیل: محوریت حقیقت وجود در عرفان،تمایز وجود و موجود، کشف المحجوب، تجلی،آیینه گی موجودات نسبت به وجود، گشودگی و معرفت حضوری به وجود، ظرفیت اندیشه وی برای بسط نوعی تفکر وجودی روشن می شود که از طریق مواجهه و انسی حضوری (پیشامفهومی) با وجود و روشی غیر از تعقل مألوف متافیزیکی، مدعی فهم هستی است. بر این اساس، «تفکر وجودی» با محوریت حقیقت وجود و از گشودگی به آن آغاز می شود. در ادامه با التفات و تذکر به فقر وجودی و وقوف بر آن، انسان حیثیت ایویت و نسبت بی واسطه خود به وجود را درمی یابد، و با کشف حجاب ها از تجلیات وجود، به تجلی و ظهور حقیقت وجود در عرصه نفس انسانی سیر می کند.
کارآمدی فقه سیاسی در کاربست دکترین حقوق بشری «آرتوپی» در اجرای حمایتگرایی بین المللی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
105 - 123
حوزههای تخصصی:
کنش حمایتگرایانه در سیاست خارجی، پیوسته نقطه کانونی چالش هایی قلمداد شده که جمهوری اسلامی ایران در حکمرانی بین المللی خود در مواجهه با هژمونیک گرایی اراده های مستبد نظام بین الملل با آن درگیر بوده است. فقدان چارچوب گفتمانی متناسب جهت تبیین و صورت بندی این راهبرد متعالی انسانی، به گونه ای که در ضمن تقارن و تناسب حداکثری با موازین اسلامی و قانون اساسی، از قدرت اِقناعی و اِعمالی لازم برخوردار باشد وضعیتی را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رقم زده که می توانیم از آن به «تاخر گفتمانی» تعبیر کنیم. بر اساس این ضرورت تحقیق پیش رو بر این فرضیه ابتنا دارد که «با تدقیق در اجزاء، ارکان و عناصر دکترین حقوق بشری «آرتوپی» و تطبیق آن با آموزه های فقه سیاسی -اعم از احکام فقه سیاسی و مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان امرِ معاصرِ متبلور از فقه سیاسی شیعه- می توان این مهم را تامین نمود». بنابراین تحقیق حاضر در مقام پاسخ به این پرسش است که «فقه سیاسی شیعه از چه ظرفیت هایی جهت کاربست دکترین نوظهور آرتوپی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟». پرسش مزبور با رویکردی تحلیلی و توصیفی و از رهگذر مطالعه کتابخانه ای در قلمرو آموزه های فقه سیاسی و اسناد بین المللی مرتبط دنبال شده و نگارنده کارآمدی گفتمانی فقه سیاسی در کاربست این مبنای حقوق بشری را در سه ساحت «مفهوم شناختی»، «مبناشناختی» و «راهبردشناختی» تبیین نموده است.
حوزه علمیه قم و دانش های جدیدِ عرصه اخلاق در یک سده اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در صد سال اخیر، جهان شاهد تحولات بسیار و عمیقی در حوزه اخلاق و تحقیقات اخلاقی بوده که تمام ساحت های پژوهش های اخلاقی را دربر گرفته است. ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی، روان شناسی اخلاق، جامعه شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی همگی در روند این تحولات، تغییرات گسترده ای را به خود دیده اند. حوزه علمیه قم یکی از پیشگامان در مواجهه معقول و منطقی با تحولات عرصه پژوهش های اخلاقی است. این حوزه گرچه خود مبتکر مباحث گوناگونی در عرصه اخلاق است، با این حال تحولات جهانی این عرصه از علوم را نادیده نگرفته و واکنش های مناسبی نسبت به آنها داشته است. در واقع، اگر تغییرات در عرصه جهانی ایجاد شاخه جدیدی در فضای مباحثات اخلاقی بوده، حوزه علمیه نگرش خود را نسبت به آن شاخه جدید بیان داشته و اگر تغییرات در عرصه تغییر دیدگاه نسبت به یک موضوعی کهن بوده، حوزه بر اساس منابع دینی و پایگاه اعتقادی خود، رویکرد مناسبش را بدون لحاظ آراء جدید و ضرورت و یا عدم ضرورت تغییر رویکرد، ارائه کرده است. این مقاله با روش «تحلیل اسنادی» و «کتابخانه ای» کوشیده است نحوه مواجهه حوزه علمیه قم با دانش های جدید حوزه اخلاق در یک سده اخیر را بررسی کند. با بررسی وقایع یک سده گذشته در عرصه پژوهش های اخلاقی، بیشترین واکنش های حوزه علمیه قم را در ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی و روان شناسی اخلاق می بینیم.
مدرسه تراز ازمنظر اسناد تحولی نظام تعلیم وتربیت: در جست وجوی الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدرسه مطلوب (تراز) براساس اسناد تحولی (سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی) در دوره ابتدایی است. روش انجام پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها، کیفی است که به منظور استخراج مؤلفه های مدرسه مطلوب با کاربست روش تحلیل محتوا، مؤلفه های اساسی مدرسه شناسایی شدند. همچنین پایایی کدگذاری ها با روش بازکدگذاری توسط پژوهشگر (با ضریب توافق 0.94) و مرورگر دوم (با ضریب توافق 0.85) مورد تأیید قرار گرفته است. با کاربست روش تحلیل محتوای متنی، گزاره های مرتبط با شاخص های هر یک از مؤلفه ها براساس سند برنامه درسی ملی، زیرنظام برنامه درسی سند تحول بنیادین و اسناد مرتبط دیگر شناسایی و استنباط شده و پس از استخراج شاخص ها، الگوی به دست آمده با روش گروه کانونی ازطریق ذی نفعان و ذی ربطان اعتباربخشی شد. به این ترتیب 5 بُعد برنامه تربیت (با 5 مؤلفه)، محیط تربیت (شامل فضای کالبدی و تجهیزات با 3 مؤلفه و جو و فرهنگ با 5 مؤلفه)، رهبری و مدیریت تربیت (با 9 مؤلفه)، خانواده (با 2 مؤلفه)، جامعه محلی و سایر عوامل محیطی (با 2 مؤلفه)، مربیان و هم یاران (با 7 مؤلفه)، دانش آموز و تشکل های دانش آموزی (با 2 مؤلفه)، ارزشیابی (با 3 مؤلفه) و نتایج (با 11 مؤلفه در 3 دسته فردی، خانوادگی و اجتماعی و سازمانی) استنباط شد. درنهایت نیز براساس الگوی به دست آمده، تصویری روشن از مدرسه تراز برای سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و سایر افراد ذی ربط و ذی نفع ارائه شد.
نوآوری ابونصرسرّاج طوسی در باب مقامات عرفانی در اللّمع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
احوال و مقامات یکی از مباحث مهم و اساسی در عرفان و تصوف، در میان اهل سیر و سلوک معنوی است. این مقامات، که در نامگذاری، تقسیم، ترتیب و شمارش آن ها میان صوفیه و عرفا اختلاف نظر وجوددارد، در قدیم ترین و مهم ترین کتاب تعلیمی عرفانی در قرن چهارم، «اللّمع فی التّصوف» ابونصر سرّاج طوسی هفت مقام است که به ترتیب عبارتند از: توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل، رضا. مهم ترین اختلاف صوفیه، درباره مقام رضاست که به حال یا مقام بودن رضا برمی گردد. سرّاج مقامات را در طول هم می داند و گرنه سیر و سلوک و ترقّی بی معنا می شود. با توجه به این که هدف سرّاج از تألیف اللّمع، منطبق نشان دادن اصول و مبانی عرفان با قرآن و روایات پیامبر (ص) بوده است، او در طرح مقامات عرفانی نیز، به آیات قرآن و روایات پیامبر(ص) استنادنموده است. از آن جا که شناخت این مقامات عرفانی، به منظور وصال حقّ، برای سالک طریقت دارای اهمیت است، در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی ، دیدگاه سرّاج را درباره هر یک از مقامات، تقسیم بندی سه گانه آن ها و ویژگی های مقامات عرفانی بررسی و تحلیل خواهیم کرد..
قلمرو دانش قرآن بر مبنای آیه «ما فرّطنا فی الکتاب من شیء»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳ «ویژه پژوهش های حدیثی»
174 - 186
حوزههای تخصصی:
نگارنده بر اساس آیه « مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ » قلمرو دانش قرآن را توضیح می دهد. ابتدا نکاتی از آیه و احادیثی در تبیین آن را بیان می دارد، آنگاه بیان تفسیر نمونه و تفسیر المیزان ذیل آیه با نقد و بررسی آنها آمده است.
مسئولیت مدنی ناشی از استفاده هوش مصنوعی در اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
1 - 18
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هوش مصنوعی و سایر فناوری های دیجیتالی دارای قدرت تحول جامعه است و فرایند توسعه اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهد. با این حال توسعه آن ها مستلزم محافظت های کافی به منظور کاهش خطرات ورود ضرر حاصل از این فناوری ها مانند آسیب جسمی یا سایر ضررها است. هدف مقاله حاضر بررسی مسئولیت مدنی ناشی از استفاده هوش مصنوعی در اتحادیه اروپا است.مواد و روش ها: مقاله حاضر از نوع توسعه ای و به روش توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: در اتحادیه اروپا مقرراتی در این خصوص وجود دارد. اگر خسارتی از جانب هوش مصنوعی ایجاد شود، قربانی به دنبال جبران خسارت خواهد بود. این خسارت ها بر مبنای مسئولیت های تعریف شده در حقوق خصوصی به ویژه قانون مسئولیت مدنی و احتمالاً با بیمه جبران می شوند.نتیجه: هر گونه خسارات ناشی از کاربرد فناوری های هوش مصنوعی مشمول مسئولیت قانونی شدید در قبال ضرر و زیان است و اپراتورهای این فناوری ها در قبال این آسیب ها مسئولیت دارند. هم چنین تولیدکنندگان محصولات یا محتوای دیجیتالی می باید در قبال آسیب های ناشی از عیب های حاصل از محصولات، حتی اگر تغییراتی از طرف کاربر ایجاد شده باشد، مسئول باشند. می توان گفت که در شرایطی هم که به شخص ثالثی آسیب وارد می شود، باید این آسیب ها و ضررها جبران شوند.
آثار تخلف انتظامی بر مسئولیت مدنی کارشناسان رسمی دادگستری در حقوق ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
497 - 514
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارشناسان رسمی دادگستری در انجام وظیفه محوله نیز ممکن است دچار خطایی گردند و مسیر یک دادرسی عادلانه را تغییر دهند. ازاین رو بررسی تخلفات انتظامی کارشناسان رسمی دادگستری در حقوق ایران وانگلیس یکی از اهداف مهم این مقاله می باشد.مواد و روش ها: روش مورد استفاده در این مقاله به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است که با مطالعه منابع مرتبط در این حوزه و فیشبرداری به گردآوری مطالب پرداخته شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله اصالت متون، صداقت و امانت داری مورد توجه بوده و توسط محقق رعایت گردیده است.یافته ها: تخلفات انتظامی کارشناسان رسمی دادگستری در حقوق ایران و انگلستان با تنبیهات اداری روبه رو بوده به گونه ای که در حقوق ایران با تنبیهات محدودکننده و محروم کننده با کارشناس متخلف مقابله می شود و با سرزنش حرفه ای و اخلاقی یک لکه سیاه در پرونده کارشناس ایجاد شده که اعمال این ضمانت اجراها منجر به اصلاح رفتار حرفه ای کارشناس می شود. در حقوق انگلیس نیز قصور و سهل انگاری کارشناس تخلف انتظامی محسوب شده و برای کارشناس محدودیت ها و مجازات های اداری به همراه می آورد.نتیجه: کارشناس دارای مسئولیت حرفه ای بوده و می تواند جریان یک رسیدگی را با نظرات خود منحرف نماید. اگر این موضوع اثبات گردد محدودیت های مختلفی در پرونده کارشناس درج گردیده و برای او ممنوعیت های شغلی ایجاد می کند. هم چنین بر سوابق شغلی او نیز تأثیر سویی خواهد داشت.
دراسه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی فی شعر نبیل یاسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدّ الإنزیاح من مصطلحات النظریات النقدیه من قبل الشکلانیین الروسیین. وهذه العملیه إحدی طرق أثریّه النص الأدبی الذی یمکن أن نعدّه الخروجَ من اللغه القیاسیه والعادیه. ویعتقد لیتش اللغوی الإنجلیزی أن أثریّه النص تنجز فی قسمین: «الإنزیاح» و«زیاده القاعده». وإنه عرّف ثمانیه أقسام من الإنزیاح. قد بحثت هذه الدراسه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی فی شعر نبیل یاسین الشاعر العراقی بالمنهج التوصیفی التحلیلی. أبدع الشعراء المعاصرون فی اللغه والمفاهیم الشعریه عبر الإتّجاه الحداثی ونبیل یاسین واحد منهم. ونتائج الدراسه تشیر إلی أنّ الإنزیاح وزیاده القاعده أدّیا إلی الأثریّه فی أشعار نبیل یاسین. وقد تجلّی الإنزیاح الإیقاعی فی إطار الإشباع والتشدید والسکون فی شعره. ویستطیع الشاعر إنتقال المفاهیم والمشاعر إلی المخاطب عبر إختیار خاص للکلمات بسبب مشابهتها وتناغمها الأکبر مع أجزاء الکلام الأخری. وطرق الإنزیاح الکتابی فی شعره هی: إستخدام الأشکال والفصل بین حروف الکلمات والتقطیع الکلامی وإستخدام علامه التنقیط وإستخدام علامه الکتابه فی أمکنه غیر مناسبه وإستخدام الأعداد والإضافه. ولقد تمکّن إیجاد علاقه مستمره بین الکلمات والمعنی عبر الإنزیاح الکتابی. وقد تجلّی زیاده القاعده فی إطار تکرار الإسم والحرف والفعل والجمله والعبارات. وإستعمال الإنزیاح وزیاده القاعده فی شعره بهدف الأثریّه وإنعکاس الأزمات والظروف المتوتره فی العراق؛ لذلک تمتّع من هذه العملیات من أجل الإبتکار فی بنیه اشعاره ولغتها وخلق معان جدیده.
صور التشظّی فی روایه "ورّاق الحب" لخلیل صویلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الصیف ۱۴۴۵ شماره ۱۳
۱۰۱-۱۲۲
حوزههای تخصصی:
تمیّزتروایه مابعد الحداثه بجمله من الخصائص، ومن تلک الخصائص، یحاول البحث رصد صور التشظّی فی روایه مابعد الحداثه، حیث إنّ بعض روائیو مابعد الحداثه اعتمدوا علی هذه التقنیه السردیه الجدیده التی تعمل علی تهشیم الحبکه السردیه وکسر السرد الخطی المنظّم. وقد مثّلت الروایه المتشظّیه المؤثر الأکبر فی أدب ما بعد الحداثه بوصفها رؤیه جدیده تلائم متطلبات العصر لما لها من قدره علی خلق قواعد جدیده تختلف عن القواعد التقلیدیّه. ومن هذا المنطلق، یعدّ التشظّی إحدی سمات روایه ما بعد الحداثه وهو الانزیاح عن التقالید والابتعاد عن الانتظام والتماسک والتقنین فی النصّ الروائی وهو الطریقه الأکثر وضوحاً لتوسیع آفاق الروایه الجدیده. مثّلت روایه "ورّاق الحب" لخلیل صویلح نموذجاً جیداً لروایه ما بعد الحداثه لأنّها تضمّنت أشکالاً من التشظّی فی السرد وتجلّت أهمیه بحثنا فی أنّ روایه "خلیل صویلح" هی استکشاف قوی ومؤثر للتشظّی والتبعثر الموجود داخل المجتمع وهی تعلیق علی الحاله الإنسانیّه فی عالم یتسم بالانقسام واللاانتظام. ورأینا من خلال دراستنا لهذه الروایه عبر المنهج الوصفی- التحلیلی أنّ من أبرز ملامح التشظّی فی هذه الروایه هی التشظّی فی الحبکه، البناء الزمکانی المتشظی، انعدام القصه، تحرّر الکاتب من کل القیود والکتابه المتشظّیه. کما توصلنا إلی أنّ التشظی یدلّ علی فکره الفوضی والوجود المحطّم الذی تعیشه الشخصیّات، وبما أنّ کل شخصیّه ممزّقه بین ماضیها وحاضرها وبین رغباتها وواقعها وإن الإضطراب والتشویش فی الزمان والمکان یدلّ علی عدم الیقین وعدم استقرار الذات.
امکان سنجی استفاده تفسیر عیاشی از کتاب القراءات سیاری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
127 - 146
حوزههای تخصصی:
کتاب القراءات سیّاری و تفسیر عیّاشی از جمله مصادر متقدّم حدیثی شیعی به شمار می آیند که روایات فراوانی در موضوع اختلاف قرائات قرآنی و «تحریف» قرآن دربردارند؛ در این میان، تفسیر عیّاشی در روزگاری دچار حذف اسناد شده و این امر امکان حدس های گوناگون درباره تکمیل اسناد و بازیابی مصادر آن را به وجود آورده است. روایات کتاب القراءات و تفسیر عیّاشی در سده اخیر مورد انتقاد برخی از عالمان از جمله علامه عسکری قرار گرفته و انتقادهای متنی-اِسنادی متوجّه آن ها شده است؛ از جمله این انتقادها آن بوده که بسیاری از روایات عیّاشی در موضوع قرائات و «تحریف» در حقیقت از کتاب القراءات سیّاری گرفته شده که حذف اسناد موجب مخفی شدن این امر شده و بر این اساس، ضعف رجالی سیّاری به روایات عیّاشی تسرّی پیدا می کند. بررسی این موضوع می تواند به شناخت ریشه های بخش مهمی از روایات و دیدگاه های تفسیری عیّاشی بیانجامد؛ به نظر می رسد به دلیل برخی تفاوت های اسنادی و زیادات متنی در روایات عیّاشی و شواهد بی ارتباطی حوزه حدیثی این دو و نبود نقلی از سیّاری در دیگر میراث عیّاشی، فرضیه اثرپذیری عیّاشی از سیّاری پذیرفتنی نباشد.
واکاوی حجیّت خبر واحد در اعتقادات و تکفیر منکرین آن از دیدگاه امامیه و شافعیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
291 - 318
حوزههای تخصصی:
موضوع حجیّت داشتن خبر واحد در اعتقادات دینی و تکفیر منکرین این گونه اخبار از مباحث چالشی در حوزه معرفت شناسی دینی است، و دو مذهب امامیه و شافعیه نیز از آن مستثنی نیستند. در این مقاله؛ آرای علمای دو مذهب توصیف عینی گردیده و موضوع پس از تبیین کامل، تحلیل تطبیقی شده است. اکثر علمای امامیه و شافعیه حجیّت این اخبار را در مسائل غیر اعتقادی پذیرفته و به آیات؛ نبأ و نفر، روایات قطعی-الصدور، اجماع و سیره عقلا استناد نموده اند. متقدمین امامیه قائل به عدم حجیّت اخبار آحاد در اعتقادات ولی متأخرین آنها حجیّت این اخبار را در اعتقادات اگر محتف به قرائن باشد قبول دارند. شافعیه نیز خبر واحد را اگر محفوف به قرائن یا مورد قبول امت باشد، مفید علم دانسته و در اثبات اعتقادات حجت می دانند. علمای دو مذهب، به دلیل تنوع طرق حصول علم و یقین نسبت به اخبار آحاد و استدلالی بودن علم حاصل از این اخبار، منکرین آن را تکفیر ننموده اند. نزدیکی دیدگاه دو مذهب، دلیل بر وجود اشتراکات علمی و نظری جهت همگرایی و تقریب بین آنهاست.
مقایسه و تحلیل فنا در آراء عرفانی رابعه عَدویّه با نکاح روحانی ترزا آویلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
249 - 274
حوزههای تخصصی:
وصال الهی، در دو سنّت عرفان اسلامی و مسیحی، از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ به تعبیری دیگر، نهایت سیر و سلوک روحانی، وصال الهی است. این مسئله، در آرای عرفانی رابعه عَدویّه و ترزا آویلایی، نمود بسیاری داشته است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی آرای عرفانی رابعه عَدویه درباره فنا و نکاح روحانی در اندیشه ترزا آویلایی، صورت گرفته است. در اقوال رابعه عَدویّه، سه نوع فنای صفاتی، افعالی و ذاتی دیده می شود، که مقدمه وصال الهی هستند. ترزا آویلایی نیز، از هفت مرحله سیر و سلوک روحانی، سخن گفته است؛ که هفتمین مرحله، همان نکاح روحانی یا اتحاد و وصال الهی است. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که هر دو شخصیت، رابطه عاشقانه سالک با خداوند را، سبب دست یابی به وصال الهی می دانند. وصال الهی با موت اختیاری صورت می گیرد که نتیجه مرگ سالک از صفات، افعال و ذات انسانی است و سالک پس از تولد مجدد در وصال الهی به سر می برد. بنابر نظر رابعه و ترزا، سالک در برابر خواست و اراده الهی، تسلیم محض است و وصال الهی نیز، با اراده و الطاف خداوند صورت می گیرد. سالکان الی الله، در وصال الهی از دیده وحدت بین برخوردار می شوند و در پرتو این نگاه وحدت بین، در بقای بالله و نکاح الهی به سر می برند.
بازشناسی شخصیت «حسن بن حمزة» و نقش وی در فرآیند انتقال میراث حدیثی قم به بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شریف حسن بن حمزه مرعشی مامَطیری(د. 358ق.) محدث امامی سده چهارم هجری قمری است. درک مشایخ متعدد در طبرستان، خراسان، مکه، کوفه، ری، قم و سپس هجرت به بغداد، او را به حلقه میانی مدارس حدیثی متعدد مبدل ساخت. اثرگذاری وی در فرآیند انتقال میراث حدیثی به مدرسه بغداد به گونه ای است که نام او در شرح حال 125 راوی در فهرست اسماء مصنفی الشیعه نجاشی، الفهرست و مشیخه شیخ طوسی ذکر شد. وی علاوه بر انتقال میراث های مهم حدیثی به بغداد، استاد محدثانی همچون شیخ صدوق و شیخ مفید است. مسأله پژوهش، یافتن نقش ابنحمزه در فرآیند انتقال میراث حدیثی قم به بغداد است. پس از بازشناسی شخصیت وی، نخست با روش توصیفی تحلیلی، میراث مشایخ قمی ابن حمزه علی بن ابرهیم قمی، ابن بطه قمی، احمد بن ادریس قمی و احمد بن عبدالله برقی مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس به مقایسه با محدثان معاصر و نقش آفرین در فرآیند انتقال میراث حدیثی قم به بغداد پرداخته شد. یافته های پژوهش، برای نخستین بار با سندپژوهی و تحلیل فهرستی طریق ابن حمزه به یافته های نوینی دست یافت که بر آن اساس، ادعای پیشتازی سایر انتقال دهندگان بر ابنحمزه در تمام ابعاد و انگاره غلط بودن طریق فهرستی وی به ابن بطه، ناصواب است.
مدرک شناسی قاعده «لا تنقض السنة الفریضة» و کاربست آن در فقه امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
93 - 126
حوزههای تخصصی:
قاعده «لا تنقض السنه الفریضه» از قواعد فقهی تاثیر گذار در ابواب متعدد است که از ذیل صحیحه ى «لاتعاد» استخراج میشود و میگوید «اخلال به سنن یک واجب مرکب در فرض تمامیت فرائض آن مرکب، موجب بطلان آن مرکب نمیشود»، در نوشته پیش رو با روش تحلیلی توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای، به بررسی سندی و دلالی این قاعده پرداخته شده و تبیین شده است که سند قاعده تمام است و از لحاظ دلالی نیز با تبیین تصویر ثبوتی قاعده و بیان اقوال و نظرات متعدد در مورد «سنت» و «فریضه» اثبات شده است که مراد از فریضه فریضه آن چیزیست که در قرآن کریم بیان شده است و مراد از سنت مواردیست که در روایات ذکر شده است و همچنین این قاعده اختصاصی به باب صلاه ندارد و مفاد آن این است که در مرکبات شرعی اگر مکلف از روی عذر اخلالی به سنن وارد کند ولی فرائض را به صورت صحیح انجام دهد، نیاز به اعاده و قضای عمل نیست. در نهایت نیز موارد متعددی از تطبیقات این قاعده در ابواب مختلف فقهی نیز بیان شده است.
عوامل شکست انسان در امتحانات الهی و نقش آن در عاقبت به خیری
منبع:
تحقیقات قرآنی و حدیثی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
65 - 84
حوزههای تخصصی:
آزمایش الهی، سنتی الهی است که همواره مورد ابتلای انسان ها بوده است و اختصاص به افراد و زمان خاصی ندارد، بلکه همه افراد در همه ادوار را شامل می شود. این امتحانات نقش مؤثری در عاقبت انسان دارد. مقاله پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی با بررسی آیات و روایات به دنبال مشخص کردن عواملی است که سبب شکست انسان در آزمون های الهی می شود. همچنین نقش این ابتلا و امتحانات در زندگی و عاقبت انسان را نیز بررسی می کند. در پژوهش حاضر، عوامل شکست فردی، اجتماعی و نقش امتحانات در عاقبت به خیری بررسی می شود. نتایج نشان داد ازجمله عواملی که باعث شکست انسان در آزمایش های الهی می شود عجب و غرور، ضعف ایمان، حیله گری و... است. امتحانات الهی فرصتی برای رشد و تعالی انسان است، نقش سازنده ای در تربیت انسان دارد و باعث شکوفایی استعدادهای نهفته و زدودن تکبر در انسان می شود.
حجیت گزاره های ارشادی در استنباط حکم شرعی در فقه تربیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
43 - 76
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر که در علم اصول، کامل و مستقل به آن پرداخته نشده است، بررسی جایگاه گزاره های ارشادی در استنباط احکام شرعی در فقه تربیت است.مراد از گزاره های ارشادی آموزه هایی است که از جایگاه نُصح مولی به جهت مصالح افراد صادر شده اند که در نگاهی همراه با بعث نبوده و ثواب و عقاب ندارد و از این رو در نگاه مشهور دلیل برای استنباط حکم شرعی قرار نمی گیرد. از طرفی دیگر بسیاری از گزارهای تربیتی دین دارای معیارهای مذکور بوده که باید از دایره استنباط نظر شرعی دین خارج شده و در اثر آن استنباط فقه تربیتی اسلام با مشکل بزرگی مواجه می گردد.نوشته حاضر علاوه بر معرفی اندیشمندان مخالف با نظر مشهور، به نقد ادله عقلی آن نظر مشهور پرداخته است.استحاله ذاتی وجود حکم شرعی در خطاب ارشادی، محذوریت های عقلی مانند لغویت و تسلسل، خارج بودن مباحث دنیوی و منطقه الفراغ از قلمرو دین و تناسب نداشتن حکم شرعی با جایگاه نصیحت و ارشاد ادله ای است که نقد شده است.در نتیجه، به طور اصل اولیه ، شان ارشادی مولی با شان تشریع او قابل جمع بوده و گزاره ارشادی علاوه بر ارشاد،کاشف از حکم شرعی است ومی تواند در فقه تربیت منبع استنباط حکم شرعی قرار گیرد.
انواع خودنمایی و حکم مصادیق رایج آن در آیات و روایات اسلامی با تأکید بر نقش نیت فاعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
7 - 34
حوزههای تخصصی:
خودنمایی صفتی است که با وجود وجهه منفی آن در ادبیات فارسی، در آیات و روایات گاهی مذموم و گاهی ممدوح شناخته شده است. این نگرش نوعی ابهام را در ارزش گذاری آن به وجود آورده است. به نظر می رسد این ابهام به سبب تفکیکی است که در قرآن و روایات اسلامی میان انواع خودنمایی وجود داشته است؛ لذا در این پژوهش با بررسی این فرضیه، تلاش شده است با بررسی انواع خودنمایی در آیات و روایات، ارزش گذاری آن در احوال و شرایط مختلف مورد مداقه قرار گیرد. بر این اساس، پس از مفهوم شناسی خودنمایی و مفاهیم نزدیک به آن در آیات و روایات، انواع خودنمایی بر اساس نیت فرد، در پنج دسته ریاکارانه، شهرت طلبانه، برتری طلبانه، هویت جویانه و مبلغانه طبقه بندی شد و ارزش آن بر اساس آیات و روایات تبیین گردید. به این ترتیب، باید گفت که خودنمایی به خودی خود و فی ذاته فاقد ارزش بوده و آنچه به آن ارزش می بخشد، صفتی است که با توجه به نیت فاعل به آن متصف می شود. در نهایت، در این پژوهش، مصادیق رایج خودنمایی در پنج دسته مذکور استخراج شده و ارزش هر کدام با توجه به نیت فاعل بیان شد.