فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۷۳٬۲۳۶ مورد.
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۶
3 - 22
حوزه های تخصصی:
بی تردید یکی از مباحث مهم حوزه معرفت شناسی در فلسفه اسلامی، نحوه حصول ادراکات کلی برای انسان است. از آن جا که عنصر اساسی تمایز بخش انسان از سایر موجودات، تعقل به شمار می آید توانایی ادارک معقولات برای انسان، نزد هر فیلسوفی امری مسلم است. اما در نحوه حصول ادراکات عقلی میان حکما اختلاف دیدگاه وجود دارد. ریشه این اختلاف دیرینه، تفاوت نظر میان افلاطون و ارسطو در نحوه وجود امر کلی است. هدف از نگارش این پژوهش بررسی تفاوت های میان این دو مبنا و ثمرات فلسفی این دو نظریه در مباحث مختلف فلسفی می باشد. در این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی، کوشش شده است تا ابتدا نظر قائلین به نظریه «مُثُل» و همچنین قائلین به نظریه «تجرید» به روشنی تبیین گردد و سپس ثمرات فلسفی قائل شدن به هر دو نظریه را در هر دو ساحت هستی شناسی و معرفت شناسی نشان داده شود. لازم به ذکر است داوری میان این دو نظر از عهده این مقاله خارج است.
نقش دولت در امنیت انسانی با رویکرد قانون اساسی و تاثیر آن بر شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
207 - 246
حوزه های تخصصی:
امنیّت یکی از اساسیترین دغدغههای جوامع انسانی در طول تاریخ بوده است. دولت مهمترین نهاد تأمین کننده امنیّت تلقی میگردید. مفهوم امنیّت بسیار فراگیر و گسترده شده است. مفهوم امنیّت نظامی – سیاسی به امنیّت انسانی تحول یافته است. این بٌعد جدید امنیّت نه در سطح دولت- ملت، بلکه در سطوح و ابعاد مختلف، مطرح میباشد. امنیت انسانی به معنای رهایی از ترس و رهایی از نیاز می باشد. تاثیرگذاری آن بر همه شاخه های توسعه و حیات انسان، به آن نقشی بنیادین داده است، مراقبت از امنیّت انسانی در مقابل انواع تهدیدات، به یکی از وظایف اصلی دولت و حکومتها تبدیل شده است و آنان موظفند در برنامهریزی خود امنیّت انسانی را در اولویت قرار دهند. به طوری که تامین وتضمین آن توسط دولت، شادکامی را به دنبال خواهد داشت و بهروزی مردم و احساس رضایت آنها به افزایش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی خواهد انجامید. بنابراین، تبیین مفهم «امنیت انسانی» و شاخص های آن می تواند گام مؤثری در راستای تقویت حمایت از حقوق و آزادی های بنیادین به شمار رود، بنابراین هدف پژوهش حاضر نقش دولت در امنیت انسانی با رویکرد قانون اساسی و تاثیر آن بر شادکامی می باشد. در راستای دستیابی به هدف پژوهش پرسش اصلی مقاله حاضر این است که عناصر امنیت انسانی کدامند و چه تاثیری بر شادکامی و رضایتمندی مردم دارد و نقش دولت چیست؟ جهت پاسخ به پرسش، براساس روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از نظریه ها، این نتایج را میتوان مطرح نمود، در دهه های اخیر بحث بر سر اهمیت شادکامی به جهت تاثیرات فراوانش در کیفیت و رضایتمندی از زندگی افراد و همچنین تکلیف دولت ها در قبال آن مطرح شده است. شادکامی در مفاهیمی همچون؛ بهروزی، لذت، فضیلت، سعادت، خوشبختی و ...به کار رفته است که همگی در معنی متفاوت، اما در گفتمان به عنوان مترادف به کار می روند. با پیشرفت علم و تکنولوژی، توسعه تمدن بشری و با ظهور پدیده جهانی شدن، تحول عظیمی در مفهوم دولت و تکالیفش اتفاق افتاد، سطح نیازهای بشر ارتقاء یافت و دیگر وظیفه دولتها به تنهایی تامین منفعت عمومی و ارائه خدمت عمومی نیست، بلکه تامین رفاه اجتماعی نیز، به عنوان وظیفه ای جدید بر دوش دولتها نهاده شد.
بازتاب حکمت ایران باستان بر زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با تکیه بر زیبایی شناسی
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
45 - 79
حوزه های تخصصی:
حکمت و فلسفه در ایران، از قدمت کهنی، برخوردار است. در ایران باستان، به ویژه در عهد خسرو انوشیروان، تلاش زیادی برای توسعه فلسفه و حکمت در ایران انجام گرفت. با آمدن اسلام به ایران نیز این روند تداوم پیدا کرد تا به سهروردی رسید. سهروردی، عامل پیوند بین فلسفه یونان باستان، ایران باستان و فلسفه اسلام است. او با دسترسی به منابع کهن، به ویژه اوستای زرتشت و شاهنامه فردوسی، پیوند قابل تأملی بین فلسفه شرق و غرب به وجود آورد. سهروردی به عنوان احیاگرِ حکمت ایران باستان، با آگاهی کامل از اندیشه فلسفی ایرانیان، تفسیری عرفانی از شخصیت و کردار پهلوانان اساطیری ایران، مانند: کیخسرو، فریدون و کیومرث ارائه می دهد. همچنین، توجه ویژه سهروردی به «نورالانوار»، مبیّن انس وی با قرآن و فرهنگ ایران باستان است. وصفی که سهروردی از زرتشت و مفاهیم زرتشتی در زمینه توجه به نور، آتش، فرّ ایزدی، تقسیم عالم به دو بخش مینوی و گیتی، و همچنین فرشتگان زرتشتی ارائه می دهد، به وضوح، بیان گر میزان تأثیرپذیری او از حکمت ایران باستان است. در بحث زیبایی شناسی، سهروردی به تمام جنبه های «کارکرد اخلاقی» «عالم مثال» «زیبایی و عشق» و«معرفت شناسی» توجه ویژه ای دارد. که می توان بااحتیاط آنها را علم ویژه منبعث از «زیبایی شناسی » به حساب آورد. در این پژوهش تلاش بر این است که بازتاب حکمت ایران باستان و بر زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با تکیه بر فلسفه زیبایی شناسی، مورد بررسی قرار دهد.
بررسی انتقادی تعاریف عقد در فقه امامیه و ارائه نظریه تفاوت بنیادین «ماهیت عقد» با «انعقاد عقد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
23 - 44
حوزه های تخصصی:
ماهیت و نحوه کشف (یا برساخت) نهادهای اجتماعی و رابطه آن ها با اراده های انسانی، از مسائل مهم در مطالعات علوم انسانی هستند. پرسش اصلی این پژوهش، پرسش از ماهیت «عقد» به مثابه نهادی اجتماعی و نسبت اراده متعاملین با این نهاد است. در مورد چیستی نهاد عقد در طول تاریخِ حقوق غربی و سنت اسلامیِ فقهای امامیه، نظریات و رویکردهای مختلفی وجود داشته است. مرور نظریات نشان می دهد که فقها عقد را به صور متعددی تعریف کرده اند. این تعاریف دارای سیری تاریخی بوده و دستخوش تغییراتی شده است؛ عده ای عقد را به مثابه «امر لفظی» و عده ای نیز آن را به مثابه «انشاء» و برخی دیگر آن را به مثابه «ربط» تعریف کرده اند. فرضیه این تحقیق آن است که در تمامی این تعاریف، یک مسئله اساسی نادیده انگاشته شده است و آن عدم تفکیک بین مفهوم «عقد» و «عقد بستن» است. در این تعاریف، عقد به مثابه یک نهاد اجتماعی مورد توجه واقع نشده است. به عبارتی، عقد در دو معنا می تواند مراد ما باشد: اولاً به مثابه یک ماهیت و نهاد اجتماعی که در فقه امامیه برآمده از اراده شارع بوده و ماهیت آن توسط فقیه کشف می گردد و ثانیاً به مثابه عملی توافقی بین دو اراده انسانی برای الحاق به چهارچوب شرعی که از قبل موجود می باشد. برای این کار سعی داریم با روش استنباطی و تفسیری و استدلالی به بررسی جدی تر متون فقها و حقوق دانان بپردازیم.
بررسی مسئولیت واگذاری اراضی مستثنیات ناشی از خطا در تشخیص اراضی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
101 - 136
حوزه های تخصصی:
در یک تقسیم بندی کلان زمین، اراضی کشور به دو قسمت اراضی ملی و اراضی مستثنیات تقسیم می گردد که در مرحله اجرای قانون ملی شدن، گاهی اراضی مستثنیات به عنوان اراضی ملی تشخیص داده شده و سپس به منظور بهره برداری برای ایجاد طرح های خدماتی، صنعتی و کشاورزی به اشخاص ثالث واگذار می گردد. نیک روشن است که ممیزی و تشخیص اراضی ملی نیز مانند سایر فعالیت های بشری، فرایندی آمیخته با خطای انسانی است و در حقیقت، پرسش اصلی این تحقیق آن است که مسئولیت جبران خسارات مجریان طرح های واگذاری که به علت خطا و اشتباه در ملی انگاری اراضی مستثنیات رخ می دهد، بر عهده کیست؟ آیا دولت با وصف کلیِ دولت مسئول است یا عاملان دولت یعنی دستگاه های اجرایی همچون مرجع تشخیص یا مرجع واگذاری مسئول می باشند یا کارگزاران دولت یعنی اشخاص حقیقیِ صاحب سمت در فرایند ممیزی و تشخیص اراضی ملی مانند ممیز یا جنگل دار مسئول جبران خسارت بوده و یا شخص خاصی ضامن نیست؟ این نوشتار، نخست به مطالعه فرایند تشخیص اراضی ملی و سپس به بررسی واگذاری نادرست، مسئولیت مراجع مربوطه در جبران خسارات وارده و همچنین به ضمان درک ناشی از اشتباه در تشخیص اراضی ملی از دیدگاه قانون مدنی و قوانین و مقررات خاص پرداخته است. دستاورد این جستار که به روش تحلیلی توصیفی نگارش یافته، این است که اصولاً دولت یا اشخاص دولتی یعنی مرجع تشخیص و مرجع واگذاری، به خاطر عدم تقصیر شخصی و اداری و اینکه تشخیص و واگذاری اراضی ملی، عملی حاکمیتی می باشد، مسئول جبران خسارات مجری طرح واگذاری نیستند و مرجع واگذاری نیز صرفاً موظف به استرداد ثمن یا اجاره بهاست و غراماتی چون کاهش ارزش پول و هزینه سرمایه گذاری بر عهده دولت نیست. در انتها نیز چند راه حل جهت جلوگیری از تبعات واگذاری اراضی مستثنیات پیشنهاد شده است.
تعهدات پردازش کننده داده شخصی در اتحادیه اروپا و امکان سنجی پذیرش آن در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
245 - 286
حوزه های تخصصی:
با تصویب مقررات عمومی حفاظت از داده اتحادیه اروپا (GDPR) ، تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ملزم به حمایت حداکثری نسبت به داده های شخصی هستند. در راستای تحقق کامل این حمایت ها، اشخاص پردازش کننده داده، ملزم به رعایت تعهدات مختلفی به موجب این مقررات هستند. این تعهدات در مواد مختلف GDPR به هدف حفاظت مؤثر از داده های شخصی و اشخاص موضوع داده بیان شده اند. با تبیین تعهدات مذکور از نگاه مقررات اروپاییِ مربوط به داده شخصی، مشخص شد که نظام حقوقی ایران چنین تعهداتی را مورد تصریح قرار نداده است و صرفاً کلیات این تعهدات از منابع مختلف حقوق ایران مانند قوانین موضوعه، مبانی حقوق ایران و فقه امامیه قابل استنباط است. باید گفت که این اشارات ضمنی در جهت تبیین دقیق تعهدات مختلفِ اشخاص پردازش کننده داده کافی نیست و شفافیت جزئیات این امر نیاز به تصریح قانون گذار دارد. در این راستا، این پژوهش مفاد پیشنهادی در خصوص تعهدات مختلف اشخاص پردازش کننده داده، از جمله در خصوص مسئولیت کنترل کننده نسبت به فرایند پردازش، تعهد کنترل کننده نسبت به انتخاب پردازنده مناسب، حفظ سوابق فعالیت های پردازش، همکاری با مراجع نظارتی، تضمین امنیت پردازش، اطلاع رسانی و ابلاغ نقض داده شخصی به مراجع نظارتی و اشخاص موضوع داده و انتصاب مأمور حفاظت از داده، ارائه نموده است.
باب اشتغال از دیدگاه نحو معناگرا در کتاب معانی النحو با تطبیق بر آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
بحث اشتغال، یکی از مسائل مهم در علم نحو است که باعث تغییر در ساختار عادی جمله شده و با چینش جدید کلمات، در معنای جمله تغییر ایجاد می کند. این تغییر ساختاری در کنار شباهت این قالب بیانی با اسلوب های دیگر مانند تقدیم مفعول به، اهمیت بررسی و فهم معنای این باب را دوچندان می کند. در کتب نحوی بحث های فراوانی پیرامون بررسی احکام لفظی باب اشتغال مطرح شده امّا غرض استعمالی این باب کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. به همین دلیل در این نگاشته تلاش شده تا با تکیه بر کتاب «معانی النحو» اثر فاضل سامرّایی به شناخت معنای باب اشتغال و تطبیق آن بر آیات قرآن کریم پرداخته شود. ساختار باب اشتغال، از جهت خبردادن از اسم پیشین، شبیه مبتدا و خبر است ولی وجود تفاوت اعرابی و اسلوب خاص، سبب شده است که نوعی اِخبار ثانوی و فرعی در آن صورت پذیرد.
بررسی تعارض در مبانی و آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی؛ مطالعه موردی آیات زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشن است که اندیشه ها و اندیشمندان در شرایط خاص، ناخواسته یا خودخواسته دچار تغییر می شوند. این تغییر ضمن آنکه می تواند در هر یک از حیطه های نظری و عملی ظهور نماید، در گونه های مختلفی چون «عدول، سکوت، خلط، ابهام و غفلت» امکان بروز دارد. یکی از رسالت های روش شناس، رصد چنین شرایطی است تا تصویر دقیق تری از موضوع (= ابژه) مورد پژوهش خود ارائه دهد. مضاف آنکه بررسی این فراز و فرودهای علمی، طبعا نتایج معرفتی و روش شناختی قابل توجهی به همراه دارد؛ به عنوان مثال، تعارض در مبانی، تغییر و تحولاتی از منطق فهم مفسر را در طول زمان و در تطور شخصیت علمی او روشن می نماید. بررسی آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی در آیات موضوع زن، در تحلیل گزاره ها و تطبیق میان آنها با مبانی تفسیری ایشان، نشان از نوعی تعارض میان نظرات تفسیری با مبانی، ذیل برخی از آیات دارد. نتایج حاکی از آن است که اگرچه ایشان عموما پایبندی اکثری به مبانی خود داشته اند، لکن در مواردی سویه هایی از تغییر، تحول و عبور از مبانی را نیز تجربه کرده اند که در جای خود محل تأمل است.
تحلیل تأویل ابن عربی از کفر قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
135 - 156
حوزه های تخصصی:
یکی از مطالب فلسفه دین اسلامی، نحوه فهم دین و نصوص اصلی آن به خصوص قرآن است و در این عرصه بیشترین ابهام و پرسش بر سر تأویلات قرآنی است. بر اساس قواعد فهم متن قرآنی، تأویل قرآن نباید با صراحت یا ظواهر آیات مخالف باشد؛ در غیر این صورت هر مطلبی را می توان به هر آیه ای منتسب کرد. اما عارفانی مانند ابن عربی در کتب خود از جمله در فتوحات مکیه، ذیل آیاتی مطالبی بیان داشته اند که از منظر تفسیری و قواعد مربوطه، مخالف صراحت یا ظاهر قرآن است. این نوع تفاسیر معرکه آرا و پیوسته شاهدی در دست منکران تفسیر عرفانی بوده است و تا کنون این نوع برداشت ها، تحلیل و توجیه نشده است و ضرورت دارد این مانع بزرگ تفسیر عرفانی بررسی گردد. در این نوشته به گونه ای مختصر، بعد از تأویلات ابن عربی از آیات 6 و 7 سوره بقره، توجیهاتی را بیان و هر یک را تحلیل خواهیم کرد. در این نوشته با روش کتابخانه ای و تحلیل عقلانی بر اساس اصول استنباط از نصوص و مبانی و قواعد فهم قرآن در راستای تحلیل تأویلات مخالف ظاهر، برای اولین بار شش توجیه بیان می شود و درباره آنها داوری می گردد.
مقایسه «عقل اوّل» در فلسفه ابن سینا، با «روح پیامبر اکرم(ص)»، و «عقل»، به عنوانِ «نخستین مخلوقات» در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ الرئیس ابوعلی سینا، «صادر اوّل» در فلسفه خود را «عقل اوّل» می نامد و برای آن اوصاف خاصّی قائل است. از سوی دیگر در دین تعابیر مختلفی درباره «نخستین مخلوق» آمده است، که از آن جمله، «عقل» و «روح رسول اکرم؟ص؟» است. ابن سینا، برای نشان دادنِ سازگاری نظریه خود با آموزه های دینی، روایات مربوط به «اوّلیّتِ عقل» را شاهد صحّتِ نظریه «اوّلیّتِ عقل اوّل» می آورد. نگارنده در این مقاله به موضوع ادعای مطابقتِ «عقل اوّل» با دو تعبیر دینیِ مذکور پرداخته و کوشیده ثابت کند که: اوّلاً معنای اصطلاح «عقل» در نظامِ آفرینش فلسفه ابن سینا، با معنای آن در آیات و روایات، و نیز معنای «اوّلیّتِ عقل» در این دو نظام، کاملاً با هم متفاوت اند و از این رو این دو غیر قابل تطبیق با یکدیگرند. ثانیاً ابن سینا هیچ ذکری از احادیث نخستین مخلوق بودنِ «روح پیامبر اکرم؟ص؟» نمی کند و نمی کوشد روح آن حضرت را با «عقل اوّل» تطبیق دهد، زیرا چنین تطبیقی مستلزم اشکالات متعددی است، و چه بسا وی به برخی از آنها آگاه بوده که ادعای آن را نکرده است. عمده ترین این اشکالات، مسأله «تقدم نفس بر بدن» است که شیخ الرئیس آن را قبول ندارد، در حالی که روایاتِ متواتر، به صراحت بر آن دلالت دارند. از این رو نمی توان ادعا کرد که «عقل اوّل» _ که در فلسفه بوعلی بر همه مخلوقات تقدم دارد _ همان «روح حضرت رسول؟ص؟ » است، که شیخ آن را حادث به حدوثِ بدن، و نه مقدم بر آن می داند. در متن مقاله، بعضی دیگر از اشکالات مطابقتِ «عقل اوّل» با «روح» آن حضرت و ناسازگاری این ادعا با آموزه های وحیانی نشان داده شده است.
شیوه های جبران ضرر در نقض حریم خصوصی در حقوق ایران و کانادا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
243 - 270
حوزه های تخصصی:
در حقوق ایران و کانادا هرگونه تعرّض به جسم، مال، ارتباطات با اقسام و انواع آنها، اطّلاعات و اسرار، حیثیّت و آبرو، حریم خلوت و منزل، عقاید و آراء و افکار، نوشتار، توسط اشخاص حقیقی و حقوقی ممنوع و نقض حریم خصوصی محسوب می شود. در حقوق ایران موارد نقض حریم خصوصی به صورت گسترده ای جرم انگاری شده و مجازات هایی اعمّ از انتظامی و کیفری برای آن درنظر گرفته شده است؛ همچنین زیاندیده از باب مسئولیت مدنی، مستحقّ جبران خسارت است. شیوه های جبران ضرر در نقض حریم خصوصی در حقوق ایران به شکل گسترده دیده شده است؛ هرچند بیشتر معطوف به جبران خسارت مادی اشخاص است. در هر صورت، شیوه هایی شامل جبران خسارت مادی و معنوی، اعاده حیثیّت، الزام به عذر خواهی به عنوان جبران ضرر نقض حریم خصوصی پیش بینی شده است. در نظام حقوقی کانادا جبران هایی مانند غرامت، تاوان، عذرخواهی و دیگر موارد جبران خسارت بدون آن که در قوانین خاصّی تدوین و محدود به ضوابط خاصّی شده باشند با نظر مرجع رسیدگی کننده، قابل دسترسی هستند. این مقاله به روش تحلیلی - توصیفی به بررسی شیوه های جبران ضرر در نقض حریم خصوصی در حقوق ایران و کانادا می پردازد.
پیشینه و اهمّیّت دانش اصول فقه به همراه معرّفی نرم افزار «جامع اصول فقه - نسخه 3»
حوزه های تخصصی:
با توجّه به برگزاری آیین رونمایی نرم افزار «جامع اصول فقه - نسخه3» در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و انعکاس آن در این شماره از فصلنامه ره آورد نور، ضروری می نمود تا نوشتاری را به معرّفی تفصیلی این محصول اختصاص دهیم. ازاین رو، نگارنده با استفاده از بخش «درباره برنامه» این نرم افزار، متن حاضر را تنظیم و تدوین نموده است که امید است مورد استفاده علاقه مندان و پژوهشگران اصول فقه قرار گیرد.مقاله پیش رو، مشتمل است بر پیشینه و اهمّیّت دانش اصول فقه و معرّفی محتوای علمی و قابلیت های تحقیقاتی نسخه سوم نرم افزار «جامع اصول فقه».
بررسی تحلیلی نظریه خشونت در اندیشه سیاسی کارل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
139-160
حوزه های تخصصی:
خشونت یکی از مهم ترین وجوه تاریخ زندگی سیاسی بشر است که به صورت درد و رنج جسمی و روحی در آدمی ظهور می یابد. اندیشمندان و نظریه پردازان سیاسی تلاش کرده اند پدیده خشونت را در درون نظریه سیاسی شان توضیح دهند. کارل اشمیت یکی از مهم ترین نظریه پردازان سیاسی و حقوقی در قرن بیستم است که به توضیح و ایضاح مفهوم خشونت پرداخته است. اشمیت، حیات بشر را به قلمروهای متنوع و نسبتاً مستقلی از اندیشه و عمل از جمله اخلاق، زیبایی شناسی، اقتصاد و... تقسیم می کند که قلمرو سیاست و امر سیاسی یکی از این قلمروها، با معیار تمایز دوست-دشمن است. امر سیاسی پیش فرض دولت، و دولتْ مظهر سرشت سیاست است. سیاست نیز تصمیم گیری فرد حاکم در وضعیت استثنایی است. حاکم هم کسی است که در شرایط استثنایی تصمیم می گیرد. دولت یا همان فرد حاکم، انحصار تامِّ به کارگیری خشونت را در دست دارد. حاکم که از بیرون و ورای نظام قانونی، برای آن تصمیم گیری و تعیین تکلیف می کند، این اقدام اجبارآمیز او اِعمال خشونت است که به اصطلاح خشونت حاکمانه نامیده می شود. این مقاله تلاش می کند نظریه خشونت را در اندیشه سیاسی کارل اشمیت توضیح دهد.
بازپژوهی در شرایط روانی مرتکب بزه «افتراء»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماده 697 از کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی(مصوب 1375) مستند شکل عام بزه افترا می باشد. شرایط روانی مرتکب این جرم عمدی(علم و قصد) همواره از زوایای مختلف مورد مناقشه قضات و نویسندگان بوده است. میزان مطابقت مسأله «احراز علم مرتکب به کذب بودن نسبتی که به دیگری داده یا آن را منتشر کرده» با آموزه های قرآنی و روایی، «ضرورت یا عدم ضرورت احراز قصد اضرار» و «تأثیر ارتجالی نبودن رفتار بر شرایط روانی مرتکب افترا»، سه محوری است که این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و سامانه های جامع قوانین و مقررات و آراء قضایی به روش توصیفی و تحلیلی بدان ها پرداخته و در جهت اصلاح ماده قانونی مورد بحث، پیشنهادهایی را ارائه نموده است. بر این اساس، پژوهش به این نتیجه نائل آمد که «ضرورت احراز علم مرتکب به کذب بودن نسبتی که به دیگری داده» با آموزه های قرآنی و روایی که انسان را به اتباع از علم و دوری شدید از ظن و گمان و رعایت حرمت و حیثیت بندگان خدا امر می کنند در تعارض است، برای اثبات افترا نیازی به احراز قصد اضرار نزد مرتکب نمی باشد و ارتجالی بودن یا نبودن رفتار مرتکب، حتی در مقام دفاع از خویش نزد مقام قضایی، تأثیری بر روی قصد مرتکب افترا ندارد.
روش شناسی بیان نکات تربیتی در قرآن با تأکید بر سوره مبارکه حجرات
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
154 - 181
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین هدف نزول قرآن کریم برای جهانیان، هدایت ایشان به شیوه صحیح زندگی و به بیانی دیگر تربیت صحیح افراد است. قرآن کریم، به عنوان مهم ترین کتاب تربیتی بشر، چنین هدفی را در مدت 23 سال نبوت پیامبر اکرم| و به شکل های گوناگون دنبال کرده است. پژوهش پیش رو تلاش بر آن دارد که با روش توصیفی- تحلیلی مهم ترین شکل های بیان نکات تربیتی که در قرآن از آن استفاده شده است را تبیین کرده و نمونه ای از آنها را در سوره مبارکه حجرات که به عنوان سوره ای اخلاقی-تربیتی در قرآن شناخته می شود نشان دهد، تا مخاطب بتواند با این روش ها و بیان قرآنی آنها بهتر آشنا گردد. قرآن کریم برای بیان نکات تربیتی شیوه های متعددی دارد که شیوه های اصلی آن هفت روش است که عبارتند از: 1. تذکر و یادآوری؛ 2. موعظه و نصیحت؛ 3. تشویق و تنبیه؛ 4. تحریک عواطف؛ 5. امر و نهی؛ 6. ارائه الگو و 7. قصه گویی. این موارد در پژوهش حاضر با توجه به سوره مبارکه حجرات مورد بررسی قرار گرفته اند.
خشیت الهی: ملاک علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر خشیت الهی متمرکز است و آن را به عنوان کلید اصلی و ملاک حقیقی و بنیادین علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار، هدفگذاری می کند. بر این اساس، شناسایی پژوهش های کلیدی مرتبط جهت فراهم سازی مبانی نظری با نقطه نظر تحلیل محتوا، سنتز و تفسیر، هدفگذاری شده است. به واسطه پایگاه های معتبر در دسترس، مقالات معتبر با محوریت خشیت الهی به واسطه رویکرد گلوله برفی یا زنجیری، مورد جستجو و شناسایی قرار گرفته اند. خشیت الهی یا خداباوری و خداترسی، مفهومی بنیادین و راهگشا در سیر و سلوک و بندگی مبنی بر تسلیم، تعظیم و تکریم منسوب به عظمت و مهابت خداوند متعال و هم چنین خودباختگی، افتادگی و فروتنی منتج از علم و معرفت حقیقی و راستین است. مراد از عامل تحقق بخش خشیت، معرفت علمی متبلور در باور و عمل است که تلقی از آن، علم اخلاق مدار و عالم به آن، عالم اخلاق مدار به عنوان پیش نیاز دانشگاه اخلاق مدار است که با مختصات و ویژگی هایی که دارند، بینشی وسیع را عرضه داشته و در خدمت سعادت بشریت خواهند بود. این چنین، علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار، خشیت آفرین، تزکیه کننده، هدایت آفرین، مسئولیت پذیر، عمل گرا، پاسخگو، جامع نگر، تخصصی، نافع، فرازمان، فرامکان، یقینی و اصیل و در یکپارچگی با ایمان به مفهوم درک معنای جهان خواهند بود.
بررسی چگونگی تأثیرگذاری ادبیات در شکل گیری باورهای اخلاقی کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
237-262
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعه به عنوان یکی از منابع مهم دستیابی به اطلاعات فقط عملی فردی نیست که به سبب علاقه و سلیقه شخصی بتواند استمرار یابد، بلکه ضرورت های اجتماعی، موقعیت تاریخی و فرهنگی جامعه، نیازهای نظام اجتماعی، علائق و انگیزه های فردی، امکانات و توانائی های نظام و در اختیار بودن کتاب، عوامل تعیین کننده ای در کتابخوانی به شمار می روند. توجه به مطالعه زمانی اهمیت بیشتری می یابد که به گروه سنی خاصی مرتبط بوده و با نیازها وتمایلات آن گروه درارتباط باشد.تحقیق حاضر به بررسی انواع گرایشات ادبی نوجوانان شهر اصفهان در سال 1397پرداخته است. اهمیت موضوع از آنجا مشخص می شود که گروه سنی نوجوان در مرحله بلوغ روحی و جسمی قرار داشته و پرداختن به نیازها و تمایلات آنها در راستای شکل دهی به شخصیت و هویتشان بسیار اهمیت دارد. این تحقیق به روش ترکیبی از نوع متوالی کیفی-کمی صورت گرفته است. یافته های بخش کیفی نشان می دهد شرایط علی همچون پیرامون نوجوانی،مصرف فرهنگی خانواده و جامعه پذیری ، مطالعه را به امری موقت و مسأله دار بدل نموده که در بستر و زمینه هایی چون موانع فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی و مسأله نوجوانی و در شرایط مداخله گری گسترش رسانه ها، کتاب در امتداد فیلم و ارتقای سواد اطلاعاتی نوجوانان ،گرایشات ادبی نوجوانان را به سوی ترجمه با ژانرهای هیجانی،طنز و فانتزی سوق می دهد.این مساله با توجه به استراتژی انتخابی نوجوان برای مطالعه به پیامدهایی چون سبک زندگی مبتنی بر پرسشگری، هویت چندتکه یا انفعال جوانان منجر می شود. برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، ازروش کمی استفاده گردید. باین صورت که گردآوری داده های کمی با تنظیم پرسشنامه برگرفته از روش کیفی، به صورت پیمایشی وبااستفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای با توجه به مناطق 6گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان، در بین 384نفر دانش آموز/نوجوان مقطع متوسطه انجام شد. دربخش کمی فرضیه ها بانرم افزار spss موردآزمون قرارگرفتند.سپس درمدلسازی ساختاری بااستفاده ازنرم افزار amos فرضیه های ساختاری پژوهش آزمون شدند . یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان مطالعه بیش از همه با متغیر مستقل نگرش به کتاب،ویژگیهای نوجوانی و سپس جامعه پذیری توسط خانواده نسبت دارد.از نظر گرایش به ژانرهای هیجان انگیز ،طنز و تخیلی متغیرهای اصلی تاثیر گذارنگرش به مطالعه،ویژگیهای نوجوانی و نیازهای نوجوانی است.و تنها متغیر مستقل تاثیر گذار برگرایش به ترجمه ویژگیهای نوجوان است.سایر متغیرها تاثیر یکسانی بر تالیف و ترجمه دارند.
بررسی و تحلیل عقاید حروفیه در «محرم نامه سیداسحاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
103 - 120
حوزه های تخصصی:
حروفیه فرقه تأثیرگذار شیعی- عرفانی قرن هشتم و نهم هجری است که «فضل الله نعیمی» آن را پایه گذاری کرد. پیروان فضل الله نعیمی، پس از کشته شدن او، به تعلیم عقایدش پرداختند. «سیداسحاق» یکی از پیروان فضل الله و مروّج عقاید حروفی در خراسان است که در کتاب «محرم نامه» مهّم ترین عقاید حروفیان را تفسیرکرده است. در این تحقیق به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی عقاید حروفیه در کتاب محرم نامه بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در این کتاب، اعتقادات حروفیه و برداشت های شخصی سیداسحاق، منعکس شده است. از اعتقادات حروفی، اعتقاد به امامت حضرت علی (ع) و فرزندان ایشان تا امام حسن عسگری (ع) بیان شده است. دور الوهیت با امامت حضرت مهدی (عج) آغازمی شود که همان «فضل الله» است و دخترش جانشین او است. جهان هرگز از وجود انسان کامل خالی نیست و متابعت از انسان کامل، واجب و عمل به خلاف رضای او معصیت است. اعتقادها و برداشت های شخصی سیداسحاق اغلب از طریق تأویل بیان شده است. مهم ترین تفسیرهای او در مورد حضرت علی (ع) و جنگ های آن حضرت ذکرشده است. رهایی انسان کامل از اغوای شیطان، کفر و شرک به دلیل تسلیم نبودن در برابر قائم مقام خدا، باقیه صالحه بودن دختر فضل الله و میزان بودن او برای سنجش اعمال بندگان خدا از دیگر تفسیرهای شخصی او در این کتاب است. به اعداد 28 و 32 نیز در این کتاب اشاره شده ولی چندان مورد تأکید نیست.
بررسی تجلی در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
41 - 60
حوزه های تخصصی:
تجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، درباره ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، درباره ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است.
واکاوی نقش سیاسی و نظامی سلسله های جستانی و مسافری در دیلم و آذربایجان از اواخر قرن دوم تا پنجم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلسله های جستانی (سده دوم تا پنجم قمری) و مسافری (سده چهارم تا پنجم قمری) از اولین سلسله های دیلمی بودند که گرایش شیعی داشتند و به تبلیغ این مذهب در دیلم و آذربایجان پرداختند. با وجود نقش این سلسله ها در گسترش تشیع اما تاکنون در این زمینه پژوهش مستقلی انجام نگرفته است. مقاله حاضر با تکیه بر رویکرد توصیفی-تحلیلی به نقش سیاسی و نظامی این سلسله ها در گسترش تشیع در دیلم و آذربایجان طی سده های دوم تا پنجم قمری پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که: سلسله های جستانی و مسافری در گسترش تشیع چه نقشی داشته اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که شاهان این سلسله ها با دعوت از داعیان و مبلّغان زیدی و اسماعیلی به قلمرو خود، زمینه مناسبی برای فعالیت آنها فراهم کردند و با حمایت سیاسی و نظامی از آنها، به گسترش تشیع در دیلم و آذربایجان کمک کردند و برخی از شعائر شیعی را در این مناطق رواج دادند.