مضامین عرفانی در شعر غنایی و حماسی نفوذ و ظهور دارد؛ چراکه جنگ و جدال ابتدا با نفس اماره در درون انسان؛ با کشاکش بین نیروهای خیر و شر در باطن آغازمی گردد و سپس به میدان رزم خارجی کشیده می شود. همچنین عشق و نفرت از درون می جوشد تا به دوست و دشمن در بیرون برسد. شاهنامه فردوسی جامع حماسه و عشق و عرفان است. در قالب حماسه به داستان های غنایی و عاشقانه هم می پردازد و از آن ها نتایج معنوی عرفانی نیز می گیرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر منابع دست اول کتابخانه ای به بررسی و تحلیل ویژگی های غنایی و عرفانی در داستان های شاهنامه پرداخته و پس از بیان رابطه حماسه و عرفان، به وجوه مشرک اندیشه های عرفانی در ادبیات غنایی و حماسی رسیده است و بالأخره به داستان کیخسرو، کسری و بوذرجمهر و هفت خان ها می پردازد و حکایت عشق در شاهنامه را با بهره گیری از مضامین عرفانی در حوزه انسان سازی نشان می دهد. کلیدواژه ها: شاهنامه، حماسه ، ادبیات غنایی، عرفان، داستان عاشقانه.