مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
جهاد کشاورزی
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش، به عنوان یک رویکرد جدید و نوین به معنای تلاش آگاهانه و نظام مند یک نهاد برای نشر، پرورش و کاربرد دانش به نحوی که به ارزش آن نهاد بیفزاید و نتایج مثبتی را در دستیابی به آرمان ها به وجود آورد، می باشد.
پژوهش حاضر سعی دارد تا میزان تأثیرگذاری عوامل حیاتی را در پیاده سازی مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی بر طبق مدل مفهومی هونگ و همکارانش که مبتنی بر ده عامل اساسی یعنی فرهنگ سازمانی، تعهد مدیران ارشد، مشارکت، آموزش، کار تیمی، توانمند سازی، سیستم های اطلاعاتی، سنجش عملکرد، الگو سازی و ساختار دانش می باشد بررسی نماید.
نتایج تحقیق در سطح اطمینان 95% حاکی از آن است که تمامی عوامل انتخاب شده منجر به پیاده سازی مدیریت دانش می شوند. هم چنین با آزمون فریدمن نشان دادیم که میزان تأثیرگذاری همه عوامل بر مدیریت دانش برابر نیست و هر یک در رتبه ای قرار می گیرند.
بررسی رابطه تنیدگی شغلی از طریق رفتارهای توانمندساز رهبر (مورد مطالعه: سازمان جهاد کشاورزی استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رابطة رفتارهای توانمندساز رهبر و تنیدگی شغلی در سازمان جهاد کشاورزی استان قم را بررسی کرده است. برای سنجش رفتارهای توانمندساز رهبر شاخص های مدل هوی، و برای سنجش تنیدگی شغلی، پرسشنامة تنیدگی رندلوف و بلک برن به کار گرفته شد. 70 نفر از کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان قم نمونة آماری این پژوهش را تشکیل دادند و در بهمن ماه 1392 به پرسش های این تحقیق پاسخ دادند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی است و در زمرة تحقیقات همبستگی قرار می گیرد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همة ابعاد رفتارهای توانمندساز رهبر رابطة مثبت و معناداری با تنیدگی شغلی دارند. همچنین، نتایج آزمون میانگین یک جامعة آماری نشان داد رفتارهای توانمندساز رهبر و تنیدگی شغلی در سازمان جهاد کشاورزی استان قم وضعیت مطلوبی دارد. با توجه به اینکه مدیریت تنیدگی شغلی ابزاری راهبردی برای تحقق اهداف و چشم انداز سازمان محسوب می شود، و با توجه به نقش مهم رفتارهای توانمندساز رهبر در دستیابی به این هدف، سازمان های امروزی برای بقای خود در دنیای رقابتی امروز، باید برای نقش رفتارهای توانمندساز رهبر در تنیدگی شغلی اهمیت بسزایی قائل شوند.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر طفره روی اجتماعی کارکنان با نقش میانجی تنبلی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر طفره روی اجتماعی کارکنان با نقش میانجی تنبلی سازمانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش430 نفر از کارکنان جهاد کشاورزی استان لرستان هستند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس تعداد اعضای نمونه آن 202 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه استاندارد است که روایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ تائید شد. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها، رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Smart Pls2 و Spss 19 به کار گرفته شد. نتایج بررسی فرضیه ها نشان دهنده آن است که سرمایه اجتماعی بر طفره روی اجتماعی کارکنان و تنبلی سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. هم چنین نتایج پژوهش مبین آن است که تنبلی سازمانی نقش میانجی در تاثیر سرمایه اجتماعی بر طفره روی اجتماعی کارکنان دارد. از این رو به عنوان یک نتیجه کلی می توان این چنین گفت که سرمایه اجتماعی موجب طفره روی بیشتر کارکنان گردیده و از این طریق اشاعه بیشتر تنبلی در سازمان را در پی دارد.
نقش مسئولیت اجتماعی و اخلاق در عملکرد کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مطالعه ی نقش اخلاقیات و مسئولیت اجتماعی در عملکرد کارکنان می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان رسمی، پیمانی و قراردادی جهاد کشاورزی فارس تشکیل داده و برای گردآوری داده ها تعداد 134 نفر از آنان به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. روش پیمایش به عنوان روش تحقیق مورد نظر این مطالعه و پرسشنامه ساختمند به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار کامپیوتری لیزرل و SPSS در دو سطح آماری توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت.یافته های پژوهش نشان دهنده یک ارتباط مثبت و معنی دار بین مسئولیت اجتماعی و اخلاقیات و عملکرد کارکنان می باشد. بر اساس نتایج مدل های رگرسیونی از میان متغیرها سه متغیر در معادله نهایی باقی مانده و تأثیر مستقل و معناداری بر متغیر وابسته داشته اند. این متغیرها شامل اخلاقیات، مسئولیت اجتماعی و تحصیلات می باشند. در این میان بیشترین تأثیرگذاری بر نمره عملکرد شغلی کارکنان (متغیر وابسته) مربوط به متغیر مسئولیت اجتماعی ادراک شده است. در مجموع 3 متغیر مذکور حدود 65 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمودند (65/0=R2). در مدل تحلیل مسیر، متغیر مسئولیت اجتماعی تأثیر مستقیم بر عملکرد شغلی دارد و دو متغیر دیگر علاوه بر تأثیر مستقیم، به صورت غیرمستقیم هم بر متغیر وابسته تأثیر گذاشته اند.
تحلیل مؤلفه های کارآفرینی سازمانی مراکز آموزش جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
81 - 104
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های کارآفرینی سازمانی در مراکز آموزش جهاد کشاورزی با رویکردی آمیخته (کیفی کمّی) انجام شده است. برای جمع آوری داده ها در مرحله کیفی از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته با 17 نفر از خبرگان حوزه های مدیریت آموزشی، کارآفرینی سازمانی و آموزش کشاورزی استفاده شد. داده ها با استفاده از تکنیک نمونه گیری گلوله برفی و تا نیل به اشباع نظری جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای جمع آوری داده ها در فاز کمّی از پرسش نامه ای استفاده شد که از تلخیص نتایج فاز کیفی تدوین شده بود. بر مبنای جدول کرجسی مورگان، از میان 270 نفر از اعضای هیأت علمی رشته های کارآفرینی و کشاورزی در مراکز آموزش جهاد کشاورزی، 154 نفر به روش تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Smart pls تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کارآفرینی سازمانی در مراکز مورد مطالعه مشتمل بر هفت بعد است که به ترتیب اهمیت عبارتند از مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی، مالی و پشتیبانی، خدمات پژوهشی، سیاست گذاری و برنامه ریزی، ساختار آموزشی، ارائه خدمات و خدمات نشر. بر اساس نتایج، توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی، مالی و پشتیبانی و خدمات پژوهشی در یک مجموعه علمی پژوهشی همچون مراکز آموزش جهاد کشاورزی از اهمیت بیشتری برخوردار است. به طور کلی، تمرکز بر ارتقاء فرهنگ سازمانی و حمایت فکری و مالی از کارکنان و ذی نفعان می تواند ارکان کارآفرینی سازمانی را تقویت نماید.
سنجش میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت در ارتقای مهارت های حرفه ای کارکنان جهاد کشاورزی شهرستان اهواز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
377 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت در ارتقای مهارت های حرفه ای کارکنان جهاد کشاورزی شهرستان اهواز است. روش پژوهش آزمون t و آزمون F، رگرسیون و همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد بررسی این پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در سازمان جهاد کشاورزی شهرستان اهواز در سال 1397 تشکیل داده اند که طبق استعلام صورت گرفته از سازمان جهاد کشاورزی تعدا آنها 750 نفر می باشد که از این تعداد با استفاده از جدول مورگان 230 نفر، به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت بر حسب جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد. همچنین برای شناسایی عوامل موثر بر میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت از آزمون رگرسیون استفاده شد نتایج تحقیق نشان داد که مولفه اثربخشی آموزش ضمن خدمت در سطح 99 درصد اطمینان و مولفه میزان افزایش دانش و مهارت اکتسابی کارکنان در سطح 95 درصد اطمینان معنی دار شده اند. همچنین رابطه معناداری بین ویژگی های فردی پاسخگویان (سطح تحصیلات و سابقه خدمت) با میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت وجود ندارد.