مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تغییر کاربری
حوزه های تخصصی:
پدیده جهانی شدن از پدیده های تاثیرگذار مهم دنیای معاصر است که عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را تحت تاثیرخود قرار داده است به طوری که همه شهرهای جهان دستخوش این پدیده و نتایج آن شده اند. هر کشوری بنا به توان و قدرت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود از این پدیده تاثیر پذیرفته است. بعضی از این کشورها در مقایسه با دیگر کشورها موفقیت های بهتری را در امر جهانی شدن کسب نموده اند که نمونه آن کشورهای غربی و آمریکا میباشدکه باعث جذب و افزایش سرمایه گذاری داخلی و خارجی، توسعه تجارت آزاد، افزایش حجم فعالیت های فرامرزی و همچنین باعث تغییر الگوی مصرف غذا شده است.
در این پژوهش ارتباط بین تغییر الگوی مصرف جهانی و تغییر کاربری زمین (کاربری مورد توجه قرار گر فته است. که با استفاده از روش های میدانی، اسنادی و توصیفی به بررسی موضوع پرداخته است. نتایج نشان میدهد که: 1) تعییر الگوی مصرف بیشتر در سنین پایین صورت گرفته است. 2) همبستگی بین استفاده از ماهواره و اینترنت و استفاده از غذاهای جدیددر نمونه مورد مطالعه مشاهده میشود. 3) فشردگی مکان در نمونه مورد مطالعه به این صورت است که مساحت و وسعت مراکز طبخ غذاهای آسان ساز بسیار کم شده است به طوری که میانگین مساحت کاربریهای مورد مطالعه 65/55 متر مربع میباشد. 4) هشتاد درصد از کاربریهای ایجاد شده طی 5 سال اخیر اتفاق افتاده است که عمدتاً کاربریهای سنتی بوده اند که به کاربریهای جدید (متناسب با تغییر الگوی مصرف شهروندان) تغییر یافته اند.
مدل سازی تغییرکاربری زمین با استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهة اخیر با توجه به مسئلة افزایش جمعیت، رشد صنعت، کمبود منابع، استفاده نامطلوب از سرزمین و ... آمایش سرزمین اهمیت زیادی پیدا کرده است. با داشتن سناریوها، اهداف، معیارها و محدودیت های متنوع در مدل سازی آمایش سرزمین، استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره مکانی امری ضروری است. هدف از این تحقیق توسعه مدلی مبتنی برGIS و روشهای تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی و شناخت وضعیت موجود کاربریها و همچنین تغییر کاربریهای دارای مشکل به کاربری مناسب است. در این زمینه، ابتدا مدل مناسبت و سازگاری کاربریها از طریق استفاده از روشهای تصمیم گیری TOPSIS، ELECTRE و SAW و توابع GIS توسعه یافته اند. در مرحلة دوم مناطقی که از لحاظ مناسبت و سازگاری دچار مشکل هستند، با استفاده از مدل تغییر کاربریها که از تلفیق شاخص های مناسبت، سازگاری، دشواری تغییر و سرانه کاربریها توسعه یافته است، به کاربری مناسب تغییر مییابند. این مدل ها علاوه بر شناخت وضعیت موجود منطقه، امکان استفاده در ارزیابی کاربریهای پیشنهادی آینده را در اختیار برنامه ریزان قرار میدهند. تست عملی مدل های توسعه داده شده برای بخشی از استان اصفهان شامل شهرستان های تیران و کرون، نجف آباد و لنجان حاکی از توانایی مدل های مذکور در تعیین میزان تناسب و سازگاری کاربریها و ارائه بهترین کاربری برای واحدهای با کاربری نامطلوب است. نتایج این تحقیق مبین آن است که در تخصیص کاربریها، در نظر گرفتن مناسبت و سازگاری کاربریها به صورت همزمان امری ضروری است.
ارزیابی درازمدت اثرات هیدرولوژیک (L-THIA) تغییر کاربری بر رواناب سالانه در مقیاس حوضه آبخیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات رواناب به واسطه ی تغییر کاربری بسیار زیاد می باشد و اغلب مدل سازی، تنها راه بررسی احتمال بالقوه هر منطقه نسبت به سیلاب است. در این تحقیق از مدل L-THIA برای تخمین رواناب ناشی از تغییر کاربری در چالوس و نوشهر استفاده شد. L-THIA یک ابزار مناسب برای کمک به سنجش اثرات بالقوه ی تغییر کاربری بر رواناب سطحی و آلودگی آب می باشد.
نتایج مدل سازی رواناب با استفاده از L-THIA افزایش 3/17 میلی متر رواناب متوسط سالانه تنها در طی 14 سال را نشان می دهد که بیان گر افزایش 79/9 میلیون متر مکعب رواناب طی این مدّت در منطقه مورد مطالعه است. همان طور که از نتایج این تحقیق بر می آید مدل L-THIAقابلیت قابل قبولی در بیان نحوه ی اثر تغییر کاربری بر مقادیر حجم و عمق رواناب، طبق سناریوهای مختلف دارد.
این مدل با ارایه ی نقشه ی توزیع مکانی رواناب، امکان شناسایی مناطق حادثه خیز، پهنه بندی سیل و همچنین مدیریت سیلاب را فراهم می سازد. اولویّت بندی زیرحوضه های آبخیز برای انجام اقدامات کنترل سیلاب از دیگر قابلیت های روش مدل سازی به کار گرفته در این پژوهش می باشد.
تحلیل تغییر کاربری و چگونگی حفظ و نگهداری فضای سبز (باغات) شهر جهرم در راستای توسعه ی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده مطالعه پیرامون فضای سبز (باغات) به ویژه باغات شهری گر چه در جهان دارای سابقه ی نسبتاً طولانی است، ولی در ایران توجه چندانی به این موضوع نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر به تحلیل تغییر کاربری و چگونگی حفظ و نگهداری فضای سبز (باغات) شهر جهرم در راستای توسعه ی پایدار طی سال های 85– 1375 می پردازد. این پژوهش حاصل بررسی-های محلی و میدانی در سطح شهر جهرم و تکمیل پرسشنامه و جمع آوری آمار و اطلاعات و استفاده از نرم افزار GIS برای تجزیه و تحلیل فضای سبز (باغات) در محدوده ی مورد مطالعه است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که طی دهه ی 85– 1375، حدود 36/580 هکتار به علت افزایش محدوده ی شهر به مساحت باغات شهر اضافه شده و 8/190 هکتار از باغات نیز به سایر کاربری های شهری تغییر کاربری داده اند. بیشترین وسعت باغات به اراضی بایر (2/46 درصد) و کاربری مسکونی (44/35 درصد) تبدیل شده است. همچنین از نظر 6/70 درصد مالکان باغی، مهم ترین دلیل و انگیزه ی تغییر کاربری باغات، عوامل اقتصادی (عمدتاً ارزش افزوده ی زمین و مسکن)، می باشد. کم آبی و ورود به محدوده ی شهر از دیگر دلایل تغییر کاربری باغات بوده است. برای آزمون تفاوت قیمت های زمین باغی قبل و بعد از تغییر کاربری از طریق نرم افزار SPSS آزمون T-test گرفته شد که قیمت زمین باغی بعد از تغییر کاربری حدود 1/2 برابر افزایش قیمت را نشان می دهد و قیمت اولیه حدود 47/. قیمت بعد از تغییر کاربری می باشد. بنابراین پیشنهاد می گردد آب مورد نیاز باغات تأمین شود و از اراضی بایر داخل شهر برای رفع نیازهای مسکونی و غیرمسکونی استفاده شود تا حفظ و نگهداری باغات در راستای توسعه ی پایدار امکان پذیر گردد.
بررسی تغییرات کاربری زمین شهری از طریق مصوبات کمیسیون ماده پنج (مطالعه موردی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اوایل دهه 1350 کمیسیون ماده پنج (کمپ) به عنوان مرجع قانونی برای انعطاف پذیری اجرای طرح های جامع و تفصیلی شهری در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. بر پایه این قانون کلیه تغییرات مربوط به کاربری های زمین شهری در محدوده قانونی شهرها از طریق تصمیمات این کمیسیون انجام می گیرد. مقاله حاضر تلاش می کند وضعیت تغییرات کاربری زمین شهری را با استناد به تصمیمات کمیسیون ماده پنج در شهر رشت طی یک دوره ده ساله مورد بررسی قرار دهد. داده های مورد استفاده در این پژوهش، پرونده های مطرح شده در کمپ شهر رشت در طول سال های 1385 -1376 می باشد که با استفاده از روش های آماری توصیف و مورد تحلیل قرار گرفته است. مهم ترین یافته های این تحقیق به شرح زیر می باشد:
گرایش تقاضا برای تغییر کاربری زمین شهری در رشت طی دوره مطالعاتی با روند افزایشی مواجه بوده است. در حالی که کاربری های مسکونی و تجاری به دلایل ارزش افزوده اقتصادی، بیشترین مقدار افزایش را در میان تقاضاهای تغییرات کاربری اراضی شهری داشته اند، فعالیت های مرتبط با خدمات عمومی نظیر فضای سبز، خدمات آموزشی و ورزشی با بیشترین مقدار کاهش روبرو بوده اند. همچنین تعداد پروانه های ساختمانی صادره توسط شهرداری، قیمت زمین و ساختمان از مهم ترین عوامل مرتبط با تقاضا و حجم تغییرات کاربری زمین شهری در رشت محسوب می شوند.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از معضلات اساسی در حوزة کشاورزی، تغییر کاربری اراضی است که اخیراً تشدید گردیده است. این مسئله در درازمدت، روند و توازن تولید محصولات کشاورزی را مختل خواهد نمود. دراین زمینه عوامل بسیاری وجود دارد که تمایل به تغییر کاربری اراضی توسط کشاورزان را تحت تأثیر قرار می دهد. دراین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان ساری به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئلة تغییر کاربری اراضی مواجه است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق حاضر شامل کشاورزانی است که حداقل بخشی از اراضی کشاورزی تحت تملک خود را تغییر کاربری داده-اند (326N=). با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، نمونة آماری 175 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای است که روایی آن با کسب نظر از استادان و کارشناسان فن و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (85/0) تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل عاملی درقالب نرم افزار SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی، 9 عامل را به عنوان مؤلفه های مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که مهم ترین آن ها عبارت اند از: مهیانبودن شرایط اولیة کشت وکار، عامل اقتصادی - اجتماعی، جغرافیایی، مدیریت ریسک و دسترسی نداشتن به نهاده های تولید. 9 عامل شناسایی شده درمجموع، 471/66% از واریانس متغیر تغییر کاربری اراضی کشاورزی را تبیین می کنند.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات درراستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، ارائه، اجرا و پشتیبانی برنامه ها و طرح های کاربردی - اقتصادی مانند یکپارچه سازی اراضی، صدور مجوز و استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در مجاور بخش های تولیدی کشاورزی، توجه جدی به مبحث بیمة محصولات کشاورزی و غیره، می تواند درراستای ایجاد تعادل پایدار بین درآمد فعالان بخش کشاورزی و سایر بخش ها، تا حد زیادی انگیزة تغییر کاربری در میان کشاورزان را کم کند یا از بین ببرد.
اصالت و ارزش: شناسایی عواملی که در تسریع فرایند تغییر کاربری نقش دارند، بسیار ضروری است. تاکنون چنین تحقیقی در این منطقة استراتژیک انجام نشده است. نتایج حاصل می تواند راهگشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مسؤولین نهادهای محلی ازجمله جهاد کشاورزی و منابع طبیعی در سامان دهی و حل مسائل مربوط به اراضی کشاورزی گردد؛ به طوری که پیامدهای نهایی آن عاید کشاورزان گردد.
تغییر کاربری اراضی کشاورزی و خسارت های اقتصادی-زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد جمعیت و رشد اقتصاد در ایران تقاضای تغییر کاربری اراضی کشاورزی به منظور توسعه شهری و صنعتی افزایش یافته است. این مطالعه سعی در تعیین ارزش اقتصادی و زیست محیطی زمین های کشاورزی تغییر کاربری یافته، دارد. ارزش خدمات اکوسیستمی هر هکتار شالیزار در استان مازندران در سال معادل 310 میلیون ریال برآورد شد در حالی که ارزش تولیدات بازاری این زمین ها تنها در حدود 120 میلیون ریال می باشد. با مقایسه این ارقام توصیه می شود در تحلیل های فایده هزینه پروژه های منطقه ای خسارت ناشی از تخریب زمین های کشاورزی در این منطقه معادل منفعت اجتماعی این زمین ها در نظر گرفته شود.
ارزیابی اثربخشی مشوق های محرک حفاظت از خانه های با ارزش تاریخی؛ (مطالعه موردی: بناهای تاریخی محله جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفاظت از خانه های با ارزش تاریخی که به عنوان پدیده های نمادین هویتی تلقی می شوند امری ضروری می باشد. در شرایط کنونی، مالکان تنها عاملان حفاظت هستند و از طرفی، وضع مقررات حفاظتی، حقوق مالکیت آنها را محدود کرده است. در کنار عوامل محدودکننده توسعه ملک باید مشوق هایی نیز وجود داشته باشد تا انگیزه لازم جهت حفاظت را ایجاد کند. از این رو مقاله حاضر، با هدف توجه به منفعت فردی در راستای حفاظت از منفعت اجتماعی، در پی ارزیابی مصوبه شماره 2293/91/28 شورای اسلامی شهر اصفهان مبنی بر بخشش عوارض تعمیر و کسر پارکینگ و ارزش افزوده بر تغییر کاربری کلیه بناهای تاریخی شهر اصفهان ارائه شده است. محدوده مطالعاتی پژوهش، محله تاریخی جلفای اصفهان می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش در زمره پژوهش های پیمایشی است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل هزینه- فرصت انجام یافته و داده های آماری اسنادی و میدانی تحقیق در زمستان 91 گردآوری شده اند. نتایج، حاکی از آن است که با مقایسه هزینه- فرصت حفاظت و یارانه اعطایی ناشی از مصوبه مذکور در محدوده مطالعاتی، یارانه ارائه شده در مورد 47 درصد از املاک تاریخی، پاسخگوی هزینه- فرصت حفاظت می باشد و در مورد مابقی املاک، با افزایش فرصت بهره وری زمین، اختلاف بین هزینه- فرصت حفاظت و یارانه حمایتی، بیشتر می شود و این مصوبه، اثربخشی لازم جهت جبران هزینه- فرصت حفاظت را ندارد
تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد (شهرستان رودسر) طی دو دهه ی اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه فیزیکی شهر روندی است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در ابعاد افقی و عمودی و در طول زمان از نظر کمی و کیفی افزایش می یابند. روند تحولات شهری در استان گیلان، اراضی حاشیه شهرها را تحت تأثیر روند شهرنشینی قرار داده و در راستای نیاز جمعیت شهری به مسکن جدید، کاربری این اراضی تغییر و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد و اثرات آن بر کاربری اراضی حاشیه شهر رحیم آباد در طی سال های 90 - 1370 می باشد. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های اسنادی و مطالعات میدانی بدست آمده است. نتایج حاکی از آن است که شهر رحیم آباد در طی سال های مورد بررسی دو نوع روند توسعه فیزیکی، یکی روند کند و نسبتاً متعادل متناسب با افزایش طبیعی جمعیت شهری طی سال های80-1370 که تأثیر اندکی بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی حاشیه شهری داشته و دیگری روند تند و شتابان در سال های90-1380 را تجربه نموده است. در این دوره حدود 53 هکتار از اراضی کشاورزی به محدوده ساخت و ساز شهری اضافه شده است. همچنین بررسی ها نشان می دهد که در بین عوامل مؤثر محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد، سهم عوامل اجتماعی از قبیل افزایش جمعیت، مهاجرپذیری، بهبود شبکه های ارتباطی و عوامل سیاسی مانند نقش خدماتی و حوزه نفوذ بسیار بالای این شهر و بویژه اجرای برنامه های عمرانی دولت یعنی شروع عملیات احداث سد پلرود، بیش از عوامل محیطی و اقتصادی بوده است.
بررسی علل تغییر کاربری اراضی در طرح های تفصیلی شهری و تأثیر آن بر خدمات شهری مطالعه موردی شهر مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناکارآمدی طرح های توسعه شهری از جمله طرح های تفصیلی شهرها با واقعیت های موجود در جامعه در قالب پدیده های اجتماعی در شهرها بروز می کند. یکی از این معضلات تغییرات کاربری اراضی شهرهاست که برخلاف ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی به صورت قانونی و غیرقانونی در شهرها شکل گرفته است. حاصل این تغییرات به وجود آمدن عدم تعادل در خدمات شهری و نزول مستمر کیفیت محیط شهرهاست. در این تحقیق سعی شده است که از طریق بررسی های کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه بین جامعه هدف، موارد تغییرات صورت گرفته در کاربری های مصوب شهر مرودشت در فاصله سال های 1385- 1375 و علل آنها با استفاده از نرم افزارهای ARC GIS , AUTO CAD وspss مشخص گردد. در بررسی علل تغییر کاربری اراضی شهرها بیشترین سهم متعلق به عوامل اقتصادی و قانونی است که به موضوع عدم وجود منابع پایدار درآمدی در شهرداری ها و فقدان عوامل قوی ضمانت اجرایی در قوانین و مقررات شهرسازی مرتبط است.
عوامل مؤثر بر شکل گیری تغییر کاربری اراضی در استان مازندران (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در سال های اخیر، مسئله تغییر کاربری اراضی، جلوگیری از تخریب و اهمیت حفظ کاربری اراضی می باشد. بر همین اساس، عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی با استفاده از اطلاعات پیمایشی 60 بهره بردار کشاورزی شهرستان تنکابن و بهره گیری از الگوی دومرحله ای توبیت- هکمن در سال 1391 بررسی شد. نتایج برآورد الگوی پروبیت نشان داد که سطح سواد، تجربه، تعداد قطعات زمین باغی، سطح زیر کشت مرکبات و کیوی، قیمت محصول باغی (کیوی)، سطح زیر کشت زراعی و قیمت زمین زراعی با اثر مثبت و متغیرهای اندازه خانوار، قیمت زمین باغی، قیمت محصول باغی (مرکبات)، تعداد قطعات زمین زراعی، قیمت محصول زراعی، رضایت از نهادهای حمایتی و بیمه باغی و زراعی با اثر منفی بر اخذ تصمیم به تغییر کاربری اراضی از زراعی به باغی، نقش دارند. همچنین نتایج برازش الگوی مرحله دوم توبیت بیانگر تأثیر مثبت تعداد قطعات زمین باغی، سطح زیر کشت مرکبات و کیوی، قیمت محصول باغی (مرکبات)، تعداد قطعات زمین زراعی، سطح زیر کشت زمین زراعی، قیمت زمین زراعی و بیمه باغی و زراعی و تأثیر منفی متغیرهای اندازه خانواده، سطح سواد، تجربه، قیمت زمین باغی، قیمت محصول باغی (کیوی)، قیمت محصول زراعی و رضایت از نهادهای حمایتی بر میزان اقدام به تغییر کاربری اراضی می باشد. با توجه به یافته ها، ایجاد شبکه بیمه ای گسترده برای پوشش کشاورزان خرده پا، جلوگیری از ایجاد نوسان های قیمتی محصولات باغی و زراعی، توجه جدی به تولیدات زراعی به عنوان محصولات استراتژیک و حمایت از بهره برداران در این بخش در قالب بسته سیاستی به برنامه ریزان این عرصه پیشنهاد شد.
برّرسی عوامل اقتصادی و اجتماعی تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهرستان محمود آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناخت میزان تغییر کاربری اراضی کشاورزی، جنگلی و اراضی ساخته شده به ترتیب سال های ۱۳۵۷، ۱۳۶۸، ۱۳۸۱ و ۱۳۹۴، شناخت پراکنش جغرافیایی تغییر کاربری اراضی کشاورزی شهرستان محمودآباد طی چهار دهه اخیر و شناخت عامل تغییر کاربری اراضی کشاورزی و جنگلی در شهرستان محمودآباد است.
روش: روش این تحقیق، تجربی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (از طریق تکمیل ۲۲۰ پرسش نامه) استفاده شد. روایی پرسش نامه توسّط جمعی از اساتید جغرافیای روستایی و شهری مورد تأئید قرارگرفته شد. هم چنین، مقدار آلفای کرون باخ ۰.۹ به دست آمد. به منظور ارزیابی میزان اثرات گویه ها، از آزمون کایاسکوئر و در نهایت، برای ارزیابی کلّی ابعاد از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. هم چنین، پردازش تصاویر ماهواره ای شهرستان محمودآباد از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۴، با استفاده از نرم افزار Envi و GIS صورت گرفته است.
یافته ها: پردازش تصاویر ماهواره ای نشان داد که تغییرات کاربری اراضی جنگلی طی دوره های زمانی ۱۳۵۷، ۱۳۶۸، ۱۳۸۱ و ۱۳۹۴ به ترتیب ۶۶، ۲۲.۳، ۱۸ و ۱۴.۳ کیلومتر مربّع بوده است (مساحت شهرستان برابر است با ۲۶۲ کیلومتر مربّع). نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان داد که مهم ترین عوامل اقتصادی تغییر کاربری عبارت اند از: قیمت پایین محصولات کشاورزی، مخارج بالای زندگی و به صرفه نبودن درآمد کشاورزی، تورّم بالا در جامعه و ارزش بیش تر خود زمین تا کشاورزی. هم چنین، در بعد اجتماعی عوامل مهم و مؤثّر عبارت اند از: افزایش جمعیت ساکنان بومی روستا، عدم تمایل جوانان به فعّالیت های کشاورزی، تغییر استانداردهای زندگی و تمایل به شهرنشینی.
اصالت و ارزش: اطّلاع از نسبت کاربری ها و نحوه تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی ها هست. با اطّلاع از نسبت تغییرات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی کرده و اقدامات لازم را انجام داد. در همین راستا، این تحقیق به تحلیل عوامل اقتصادی و اجتماعی تشدید کننده تغییرات کاربری اراضی در شهرستان محمودآباد در سال ۱۳۹۴ پرداخته است. در نهایت، پیشنهاد هایی به منظور جلوگیری یا حدّاقل کندکردن روند موجود ارائه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری فضای سبز (باغ ها) در شهر جهرم با تأکید بر نقش مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع فضای سبز (باغات) در شهر جهرم موضوعی مهم و استراتژیک است و به جرأت می توان گفت که بخشی از هویت شهری جهرم با مسئله فضای سبز (باغات) و به ویژه باغات داخل شهر پیوند دارد. پژوهش پیشِ رو به تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری فضای سبز (باغات) در شهر جهرم طی سال های ۱۳۷۵-۱۳۸۹ (با تأکید بر نقش مدیریت شهری) پرداخته است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی است و نوع آن کاربردی توسعه ای است. اطلاعات مورد نیاز از دو طریق اطلاعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مشاهده) جمع آوری و با نرم افزارهای GIS و Excel تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند عامل اقتصادی با ۸۴/۲۶ درصد مهم ترین عامل تغییر کاربری باغات به شمار می رود. بحران آب (۸/۱۵ درصد)، عدم ثبات بازار (۲۱/۴ درصد)، کمبود خدمات پشتیبان تولید (۲۱/۴ درصد) و ناامنی در باغات (۱۵/۳ درصد)، پیشنهاد طرح های توسعه شهری (۴۷/۹ درصد)، راه ارتباطی (۳۶/۷ درصد)، تبدیل باغات متروکه (۲۱/۴ درصد)، مسئله ارث (۳۱/۶ درصد)، مدیریت شهری (۷۳/۱۴ درصد) و سایر (۶۸/۳ درصد) از دیگر عوامل مؤثر بر تغییر کاربری باغات به حساب می آیند. همچنین بررسی ها نشان می دهند بیشترین تغییر کاربری باغی در سال ۱۳۸۸ اتفاق افتاده است و ۳/۸۳ درصد از باغداران، از تغییر کاربری باغی رضایت داشته اند.
تغییرات کاربری زمین شهری و اثر آن بر کاربری های عمومی در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز به عنوان بزرگ ترین شهر شمالغرب کشور، از چند دهه گذشته به گسترش فضایی-کالبدی سریع روی آورده است. به طوری که مساحت شهر تبریز از 1770 هکتار در سال 1335 به 25000 هکتار در سال 1385، افزایش یافته است. عدم سیاست گذاری صحیح در کنترل توسعه شهری و مدیریت زمین، باعث پیچیدگی مشکلات شهری گردیده است که کمبود کاربری های عمومی یکی از این مشکلات می باشد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل گسترش فضایی شهر و اثر آن بر تغییرات کاربری های عمومی به کاربری های سودآور و کمبود کاربری های عمومی در سطوح منطقه ای و شهری در شهر تبریز و عوامل مؤثر در این تغییرات می باشد. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی است. در بررسی و تحلیل کاربری های عمومی شهر، روش سرانه و هم چنین جهت ارزیابی درجه بهره مندی مناطق مختلف شهر از کاربری های عمومی، از تاکسونومی عددی استفاده گردید. برای بررسی های لازم از آمار و اطلاعات بلوک های آماری شهر تبریز در سال 1385 و نقشه کاربری اراضی شهر تبریز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر آنست که شهر تبریز از لحاظ دسترسی به کاربری های هفتگانه عمومی از وضعیت نامناسبی برخوردار می باشد. به طوری که از سرانه 71/16 مترمربع، پیشنهادی طرح جامع شهر، کم تر از 8 مترمربع تأمین گردیده است که نشان دهنده وضعیت بحرانی از لحاظ برخورداری از این نوع کاربری ها در شهر تبریز می باشد. کاربری فضای سبز شهری در همه مناطق شهر با کمبودهای فراوانی مواجه می باشد که ناشی از گسترش بی برنامه شهر بر روی باغات و فضاهای سبز اطراف شهری و تغییرات مداوم کاربری فضای سبز و باغات در داخل محدوده شهر می باشد. بررسی و ارزیابی میزان بهره مندی مناطق با استفاده از تاکسونومی عددی نشانگر این است که منطقه یک تبریز با درجه بهره مندی 0.30 در رتبه اول و بهره مندترین منطقه شهر و منطقه نه نیز با درجه بهره مندی 83/0 محروم ترین منطقه از لحاظ دسترسی به کاربری های عمومی هفتگانه می باشد.
شبیه سازی تغییرات کاربری زمین شهر همدان در سال ۲۰۴۰ میلادی با استفاده از روش اتوماسیون سلولی و داده کاوی ترکیبی «رگرسیون بردار پشتیبان و سلول های خودکار فازی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه کالبدی و رشد جمعیت شهرهای ایران در چند دهه اخیر دگرگونی هایی را پذیرفتند که سبب بروز عدم تعادل و ناهماهنگی در گسترش کالبدی شهرها و تغییرات پیش بینی نشده در توسعه فضایی شهرها شده است. در این پژوهش از تلفیق دو مدل اتوماسیون سلولی برای شبیه سازی تغییر کاربری در شهر همدان در سال ۲۰۴۰ میلادی و مدل رگرسیون بردار پشتیبان برای پایه ریزی قوانین انتقال غیرخطی برای شبیه سازی اتوماسیون سلولی و از منطق فازی برای تعریف قوانین انتقال خطی و غیرخطی استفاده شده است. به منظور آزمون مدل شبیه سازی، تغییرات کاربری شهر همدان بررسی و پس از استخراج اطلاعات از پایگاه اطلاعات جغرافیایی و تصاویر ماهواره ای، وضعیت سلول ها در دوره های زمانی مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون مدل نشان می دهد مدل تلفیقی مورد نظر قادر است با رفع پیچیدگی های اطلاعاتی و ابهامات ناشی از تحولات کالبدی شهر، مدلی مناسب برای تحلیل تحولات توسعه ای در گذشته و پیش بینی جهات و میزان تغییرات کاربری فراهم آورد. در شهر همدان مساحت اراضی ساخته شده در شهر تا سال ۲۰۴۰ افزایش یافته و احتمالاً مساحت این پهنه به حدود ۶۳۵۰ هکتار برسد و رفته رفته مساحت اراضی باغستان نیز کمتر شود.
ارائه مدل توسعه یافته فرا ابتکاری مبتنی بر الگوریتم ژنتیک چندهدفه جهت مدل سازی تغییر بهینه کاربری اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی کاربری اراضی توسط بشر در حال تغییر مداوم است. با توجه به پیچیدگی ها و فضای گسترده جواب در تغییر کاربری، وجود اهداف مختلف و متناقض و درنهایت داشتن قیود مختلف، لزوم استفاده از الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک در حل این مسائل را دوچندان کرده است. در تحقیق حاضر مدلی برای بهینه سازی تغییر کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم ژنتیک(GA) در بخشی از حوضه طالقان، با اهداف بیشینه کردن سود اقتصادی, سازگاری کاربری ها و کمینه کردن سختی تغییر کاربری ارائه می شود. بهینه سازی با در نظر گرفتن یک سری محدودیت ها در تغییر کاربری انجام شده است. در این تحقیق ابتدا داده های لازم توسط توابع و تحلیل های مکانی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه و سپس فاکتورهای مؤثر در تابع هدف، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و درنهایت تغییر کاربری با استفاده از الگوریتم ژنتیک به گونه ای انتخاب شده که تابع هدف نهایی بهینه شود. نتایج نشان می دهد که الگوهای کاربری پیشنهادشده در این مدل می تواند سطح منفعت اقتصادی منطقه را در حدود 48 درصد افزایش دهد؛ با این توضیح که تمامی الگوها تا حد امکان دارای سازگاری بالا و دشواری تغییر اندک هستند .
بررسی تغییرات کاربری اراضی در حوزه آبخیز توتکابن با استفاده از فن آوریهای GIS و RS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
19 - 36
حوزه های تخصصی:
تغییر کاربری اراضی اغلب بدون رعایت اصول و محدودیت های زیست محیطی صورت می گیرد و تبعاتی همچون رشد بی رویه شهرها، جنگل زدایی، وقوع سیلاب های مخرب، فرسایش زمین های کشاورزی و گسترش بیابان ها را به دنبال خواهد داشت. این تحقیق به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی حوزه توتکابن طی چهار مقطع زمانی، با استفاده از فن آوری های سامانه اطلاعات مکانی (GIS) و سنجش از دور (RS) به انجام رسید. نقشه های کاربری اراضی براساس تفسیر چشمی و رقومی سازی عکس های هوایی با مقیاس1:55000 سال 1334 شمسی، نقشه کاربریاراضی سال 1377 شمسی با مقیاس1:50000، تصاویر ماهواره ای لندست ETM+سال 2002 میلادی وIRS-Liss-PANسال 2008 میلادی منطقه در محیط نرم افزاری Arc GISتهیه شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، مساحت کل اراضی جنگلی در سال 1334 حدود 04/66 درصد حوزه آبخیز بوده که با روندی نزولی در سال 1387 به 73/34 درصد رسیده است؛ در حالی که وسعت اراضی با کاربری زراعت آبی و باغی در سال1334، 77/0 درصد بوده و با روندی صعودی در سال1387 به 60/9 درصد رسیده است. در خصوص وسعت اراضی مرتعی طی دوره زمانی مورد مطالعه، حدود 20 درصد افزایش در مساحت این اراضی دیده می شود. همچنین بررسی تغییرات برونزدگی سنگی نشان می دهد، وسعت این نوع کاربری، 2/13 درصد افزایش داشته است. یافته های تحقیق نشانگر این حقیقت است که بیشترین تخریب و تغییر کاربری در اراضی جنگلی صورت گرفته است. قرارگیری اراضی جنگلی در کنار مراتع و زمین های زراعی روستایی که غالب معیشت افراد، کشاورزی و دامداری است، مهم ترین عامل از بین رفتن جنگل ها قلمداد می شود. تغییر رو به افزایش اراضی برون زدگی سنگی ناشی از افزایش فشار چرای دام و بهره برداری بی رویه از پوشش گیاهی به ویژه در اراضی مرتعی است که به دلیل اجرای ضعیف اقدامات حفاظت خاک و قُرق کردن مراتع رخ داده است. با توجه به تغییرات پوشش زمین در این دوره، احتمال بروز حوادث زیست محیطی افزایش می یابد.
ارزیابی اثرات بوم شناختیِ تغییر کاربری سرزمین بر ساختار طبیعی حوضه رودخانه قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
93 - 116
حوزه های تخصصی:
برای ارزیابی اثرات تغییر الگوهای سیمای سرزمین بر فرایندهای بوم شناختی می توان از کمی سازی ساختار سیمای سرزمین استفاده کرد؛ زیرا این نمایه ها به سادگی اندازه گیری می شوند و به هزینه و زمان کمی نیاز دارند. در پژوهش حاضر، اثرات بوم شناختی تغییر کاربری سرزمین بر ساختار طبیعی حوضه قره سو بررسی شد تا براساس آنها، مناطق متأثر از تغییر کاربری ها مشخص شود. ابتدا تغییر مساحت کاربری ها بین سال های 1363 و 1392 محاسبه شد. سپس، تغییرات الگوهای مکانی کاربری ها با استفاده از نمایه های سیمای سرزمین بررسی شد. سرانجام، بر اساس کاربری فعلی یک شاخص، اثرات بوم شناختی برای منطقه تعریف شد. نتایج نشان داد طی سال های بررسی، مساحت جنگل 12 درصد و کشاورزی 5 درصد کاهش و مساحت مناطق مسکونی و صنعتی 292 درصد، مراتع 143 درصد و جاده 176 درصد افزایش یافته است. تحلیل نمایه های سیمای سرزمین بیانگر کاهش پیوستگی، افزایش تکه تکه شدگی و روند تخریب سیمای سرزمین است. نقشه شاخص ترکیبی اثرات بوم شناختی مشخص کرد حدود 28 درصد منطقه در معرض اثرات بوم شناختی زیاد و بسیار زیاد است. این مناطق پایه ای برای مطالعات آتی هستند و اقداماتی از قبیل تقویت مدیریت سرزمین و کاهش تکه تکه شدگی سرزمین در آنها ضروری است.
عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در روستاهای شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر کاربری اراضی از چالش های مهم بخش کشاورزی در قرن 21 است. درا ین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان همدان به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئله تغییر کاربری اراضی مواجه است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گرد آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان سازمان های کشاورزی شهرستان همدان بوده که به روش تمام شماری (حجم کل برابر 90 کارشناس ) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه ای است که روایی آن با توجه به مبانی نظری و کسب نظر از کارشناسان فن و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (90/0) تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS/20 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی پنج عامل را به عنوان علل گرایش به تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که عبارتند از: توسعه نیافتگی کشاورزی، اقتصادی نبودن بخش کشاورزی، ضعف اطلاعات و اجرای نادرست برنامه های عمران روستاها، توسعه شهرها و تمایل جوانان به مشاغل غیرکشاورزی در شهرها که در مجموع 232/59 درصد از متغیرهای تغییر کاربری را تبیین نموده است. همچنین، با افزایش جاذبه بخش کشاورزی برای کشاورزان و سرمایه گذاران این بخش، اجرای دقیق سیاست های توسعه روستایی با تأکید بر حفظ کاربری اراضی، افزایش جاذبه و کاهش دافعه زندگی روستایی برای جوانان و مدیریت ساخت و ساز در اراضی کشاورزی به عنوان خانه دوم می توان از گرایش کشاورزان به تغیر کاربری اراضی کشاورزی جلوگیری نمود.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر چند زمانه و مدل زنجیره ایMARKOV (مورد شناسی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
95 - 112
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی بسیاری از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن جدید، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. با توجه به اینکه شهر ایلام نیز مانند سایر شهرها در سال های اخیر با افزایش جمعیت مواجه بوده است، شاهد تغییر و تحولات قابل توجهی در کاربری اراضی شهری این شهر هستیم. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست مربوط به سال های 1355، 1380 و 1386، همچنین با استفاده از تکنیک پردازش تصاویر ماهواره ای، به بررسی تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1355 تا 1386 و مقایسه بعد از طبقه بندی پرداخته شده و برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و به خصوص گسترش فضایی شهر ایلام در سال های 1409 (2020 م) و 1419 (2030 م)، از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، تغییرات کاربری ها و سطح کاربری های منطقه محاسبه و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته اند. نتایج طی مقطع زمانی 1355 تا 1386، افزایش 73/1905 هکتاری اراضی مسکونی و تخریب 16/2066 هکتاری کاربری جنگل را نشان می دهد و مشخص شد که گسترش شهر ایلام تا چه ابعاد و مقیاسی، به ترتیب «شدت عمل کاربری های اراضی مسکونی و کشاورزی» با روند افزایشی و «کاربری های جنگل، اراضی بایر و باغ» با روند کاهشی، پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است و با این روند، اراضی مسکونی در سال 1355 با 67/268 هکتار و طبق پیش بینی های انجام شده در سال 1419 به 77/2600 هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر ایلام در تمامی ابعاد است.