فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹٬۹۲۱ تا ۱۹٬۹۴۰ مورد از کل ۸۰٬۰۵۶ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
111 - 138
حوزههای تخصصی:
قاعده نفی سبیل از مهم ترین قواعد فقهی مورد استناد بسیاری از فقیهان شیعه و اهل سنت به شمار می آید که دامنه آن بسیار گسترده است، و در تفسیر و تنظیم روابط مسلمانان با غیر مسلمانان تسلط کافی را دارد. به همین دلیل تلاش برای تبیین روشن این اصل و جوانب آن مانند الزامات بین الملل بسیار حائز اهمیت است به ویژه آنکه در تلاش برای بقاء نظام و حفظ آن باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی می باشد، و هدف از این پژوهش بررسی الزامات بین الملل در مواجهه با قاعده نفی سبیل و تأثیرات آن بر حفظ و بقاء نظام از منظر قرآن و فقه امامیه است.
اعتبار سنجی تراکم ظنون در فرایند استنباط(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶
7 - 34
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه غالب در بین اصولی ها مواد قابل استناد در فرایند استنباط منحصر در ادله قطعی و برخی از ظنون است که حجیتشان به دلیل خاص اثبات شده است و سایر ظنون تنها می توانند نقش مؤید را در فرایند استنباط ایفا کنند و هرگز دلیل مستقل محسوب نمی شوند. در این نوشتار با روش تحلیلی- اجتهادی نشان داده می شود حتی با عدم پذیرش دلیل انسداد، استفاده از ظنون ضعیف، در فرایند استنباط امکان پذیر است و در آثار بزرگانی چون شیخ انصاری عملیاتی شده است. فرضیه تحقیق آن است که تراکم ظنونِ ضعیف، مرتبه بالاتری از معرفت را ایجاد می کند که به لحاظ فقهی و اصولی حجت است. البته اثبات این راه میانه، متوقف بر پاسخ به دو پرسش اساسی است. اول آنکه آیا به لحاظ معرفت شناختی امکان شکل گیری یک معرفت با درجه تصدیق بالا از تراکم معرفت های با درجه تصدیق پایین وجود دارد؟ دوم آنکه آیا چنین معرفتی حجیت دارد؟ نتیجه تحقیق حاکی از آن است که در استنباط مبتنی بر تراکم ظنون، امکان شکل گیری معرفت در سه سطح قطع، اطمینان و ظن هم تراز با ظنون خاص وجود دارد. با توجه به حجیت ذاتی قطع و حجیت عرفی اطمینان، در صورتی که تراکم ظنون سبب حصول قطع یا اطمینان گردد، نتیجه استنباط معتبر خواهد بود؛ اما اگر حاصل تراکم ظنون، ظن هم تراز با ظنون خاص باشد، اعتبار چنین ظنی بر مبنای مشهور فقها محلّ تأمل است. در صورت اثبات اعتبار تراکم ظنون، نقش آن در اسلامی سازی علوم انسانی بی بدیل خواهد بود.
رابطه بین اعتیاد به تلفن همراه با میزان شادکامی در زنان خانه دار
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وابستگی و اعتیاد به تلفن همراه مشکلی جدی برای کار و زندگی اجتماعی و خانوادگی است و بر سازه های مختلف سلامت روان، ارتباطات بین فردی و ایجاد تنش در خانواده تأثیر می گذارد. هدف مطالعه تعیین رابطه اعتیاد به تلفن همراه و میزان شادکامی در زنان خانه دار است. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی، 100 زن خانه دار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه سواری (1392) شامل 13 سؤال در سه حیطه خلاقیت زدایی(7سؤال)، میل گرایی(3سؤال) و تنهایی (3سؤال) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد شامل 29 سؤال چهار گزینه ای بود. داده ها در نرم افزار SPSS20 وارد و با ضریب همبستگی پیرسون آنالیز شدند. یافته ها: بین اعتیاد به تلفن همراه و میزان شادکامی در زنان خانه دار رابطه ای منفی و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: اعتیاد به تلفن همراه می تواند منجر به کاهش میزان شادکامی در زنان خانه دار شود. بنا براین لازم است راهکارها و برنامه های لازم برای پیشگیری از آسیب پذیری آنان در جامعه پایه ریزی شود.
اعتبارات ماهیت؛ ابداع سینوی و ابتکار مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامیماهیت دارای احکاممختلفی است که مسئله اعتبارات ماهیت از آن جمله است. درپی طرح مسئله اعتبارات ماهیت، سه مفهوم کلیدی در حوزه مباحث ماهیت به وجود آمد که بین فیلسوفان اسلامی درباره ارتباط هریک از این مفاهیم نسبت به هم، اختلاف نظر زیادی وجود دارد.. این سه مفهوم عبارت اند از: مفهوم «کلی طبیعی»، مفهوم «ماهیت من حیث هی هی» و مفهوم «اعتبار لابشرط». در رابطه با ارتباط این مفاهیم دو دیدگاه مشهور بین فلاسفه وجود دارد: دیدگاه نخست، کلی طبیعی و ماهیت من حیث هی هی را منطبق بر اعتبار لابشرط مقسمی می داند. این گروه به اعتبار مقسم باور دارند؛ ازاین رو شمار اعتبارات را چهار اعتبار می دانند.مشهور حکما در این گروه جای می گیرند. دیدگاه دوم، مانند گروه نخست معتقدند کلی طبیعی همان ماهیت من حیث هی هی است اما برخلاف دیدگاه نخست معتقد است هر دو مفهوم یادشده منطبق بر اعتبار لابشرط قسمی است.بنابر نظر گروه دوم شمار اعتبارات منحصر در سه اعتبار است زیرا این گروه به دیدگاه مقسم باور ندارند. ابن سینا مبدع بحث اعتبارات و قائل به دیدگاه دوم است و آقاعلی نماینده دیدگاه سومی است که به صراحت آراء فیلسوفان دیگر را ناتمام دانسته و خود طرحی نو درانداخته که آخرین مرحله در تکامل فلسفی این ایده است. آقا علی شمار اعتبارات را به پنج اعتبار رسانیده است. با مبنا قرار دادن دیدگاه آقا علی در باب اعتبارات ماهیت می توان تحلیل بهتری از مسائل حمل اولی و شایع، اعتبار ذات حق و برخی دیگر از مسائل فلسفی ارائه داد.
تأملی بر چیستی مرگ در فلسفه شوپنهاور و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ به عنوان واقعیتی اجتناب ناپذیر موضوع مطالعه مکاتب مختلف فلسفی است. پیوند عمیق فلسفه ورزی و مرگ اندیشی سبب شده است که فیلسوفانی مانند شوپنهاور و صدرا به این امر به تفصیل بپردازند. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که آیا می توان در تفکر شوپنهاور و ملاصدرا نوعی دیالوگ در باب چیستی و ماهیت مرگ انسان برقرار کرد؟ از نظر شوپنهاور، مرگ از بین رفتن هویت فردی و وجود پدیداری انسان است؛ اما وجود فی نفسه و راستین وی جاودانه خواهد بود. ملاصدرا معتقد است، مرگ اشتداد وجودی و تقویت جنبه ی تجرد نفس است که باعث تضعیف تعلق نفس به بدن و ترک بدن می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که به رغم تفاوت در مبانی، تفکر بدبینانه، انکار حیات و تجویز خودکشی و عرفان برهمنی شوپنهاور، می توان در روش هستی شناسانه، رویکرد عرفانی، اشتراک در برخی مؤلفه ها و نتایج مرگ اندیشی، میان دو فیلسوف، مشابهت ها و هم زبانی هایی را نیز یافت. هر دو فیلسوف سرشت و ذات فناناپذیر انسان و تقسیم دوگانه در باب جهان را می پذیرند و به وجود رنج در جهان، زهدمحوری و وجود عشق در هستی باور داشته و در جستجوی عوامل مرگ هراسی و راهکاری برای برون رفت از آن بوده اند.
وجود پیشین قرآن و پیامدهای قرآن شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بنیادی در علوم قرآن که به ویژه در مباحث اخیر این حوزه بسیار تأثیرگذار و موردبحث واقع شده مسئله وجود پیشین قرآن قبل از نزول تدریجی در ظرف خاص خود است؛ حال چه به عنوان یکی از واقعیات عالم در لوح محفوظ موجود بوده و ازآنجا به صورت تدریجی بر پیامبر نازل شده و یا این که از همان اوایل اوان بعثت به صورت دفعی در شب قدر از لوح محفوظ تا بیت المعمور یا ازآنجا بر پیامبر نازل شده باشد؛ در این میان اما کسانی که قرآن را زائیده دیالوگ با واقعیت های عینی زمان نزول می دانند گاه بالصراحه منکر وجود پیشین قرآن شده و چنانچه صراحتی هم نباشد لازمه قطعی دیدگاه آنان انکار وجود پیشین و هم نزول دفعی قرآن است. این نظر می تواند منشأ مباحث و حتی اشکالات فراوانی نسبت به جاودانگی و جهان شمولی قرآن باشد و چه بسا مؤید یا حتی بنا بر برخی قرائت ها منتج نظریه تاریخ مندی قرآن گردد؛ مقاله حاضر پس از پیگیری روش اثبات وجود پیشین قرآن در پی اثبات وجود پیشین قرآن بر حوادث زمان نزول و تبیین نحوه آن وجود است؛ همچنین اشکالات وارد شده بر این دیدگاه مطرح و به نحو مستدل پاسخ داده خواهد شد.
تبارشناسی انگاره قرآنی قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته های دور در فرهنگ های مختلف بشری کارکرد قلب در بدن انسان پرسش برانگیز بوده و وظائف مختلفی به این عضو نسبت داده شده است. در قرآن کریم نیز قلب از جمله اندام هایی از بدن انسان است که نامش ذکر و طیف گسترده ای از واکنش های هیجانی و عاطفی یا کنش های عقلانی و معرفتی به آن منتسب می شود. این توصیف سبب شده است از نگاه مفسران مسلمان، تطبیق مفهوم قرآنی قلب با عضو صنوبری درون سینه همواره امکان پذیر به نظر نرسد و این گونه، در گذر زمان درک های دیگری هم از این مفهوم قرآنی بازنموده شود. در این مطالعه بنا داریم زمینه های کاربرد این انگاره را در قرآن کریم بازشناسیم و دریابیم انگاره قرآنی قلب، احیاناً امتداد کدام یک از انگاره های باستانی است؛ یا به بیان بهتر، چه نسبتی با انگاره های رایج در فرهنگ های دیگر بشری در این باره دارد. چنان که خواهیم دید، انگاره قرآنی قلب از یک سو تشابه معناداری با انگاره قلبی دارد که در عهد عتیق بازتابیده است و از دیگر سو، می توان آن را ملتقای انگاره های ایرانی، یونانی و اسرائیلی دانست.
تحلیل مسئولیت های اخلاقی انسان در تعامل با محیط زیست با تکیه بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مورد بحث در حوزه زیست، اخلاق کاربردی و حقوق بحث از بایدها و نبایدهای تعامل انسان با محیط زیست است. قرآن کریم نیز به عنوان کتاب تکوین و تشریع در گزاره های توصیفی و الزامی خود نحوه صحیح تعامل انسان را با محیط زیست با ظرافت، دقت و عمیق بیان نموده است. این پژوهش با هدف تبیین نگاه قرآن در این مورد و با روشی توصیفی و تحلیلی به عمده ترین مسئولیت های اخلاقی انسان در مورد محیط زیست پرداخته است و ضمن بیان نگاه قرآن به ارزش ذاتی، قداست، نظام مندی و بعد ملکوتی محیط زیست و نیز ارزش ابزاری و خلقت محیط زیست برای انسان به این نتایج دست یافت که آبادانی و حفظ محیط زیست، استفاده بهینه و بدون افراط و تفریط، جلوگیری از تخریب و آلوده کردن آن، رعایت حق آیندگان و سپاسگزاری، احترام و مهرورزی به محیط زیست جزء وظایف ضروری از نگاه قرآن است. گردآوری مطالب این تحقیق با تکیه بر منابع کتابخانه ای و رجوع مستقیم به آیات قرآن کریم و شیوه تفسیری آیه به آیه و نیز شیوه تفسیر روایی انجام گرفته است.
ارزیابی برگردان های آیه «اقرأ باسم ربک الذی خلق» (العلق/ 1) در پنج ترجمه از ترجمه های روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن کریم، راهی برای ایجاد ارتباط غیر عرب زبانان با قرآن کریم است و ازاین رو تحلیل و نقد ترجمه های قرآن کریم، به منظور شناخت محاسن و کاستی های ترجمه های پیشین و دست یابی به ترجمه ای مطلوب امری ضروری است. یکی از زبان های رایج برای ترجمه قرآن کریم زبان روسی است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، پنج ترجمه شاخص را از میان ترجمه های قرآن کریم به زبان روسی بررسی کرده است که توسط «محمد نوری عثمانوف»، «والریا پروخوروا »، «ایگناتی کراچکوفسکی»، «المیر کولیف» و «بتسی شیدفر» از آیه نخست سوره علق ارائه شده اند. در این پژوهش ضمن ارائه تاریخچه ای از ترجمه قرآن کریم به زبان روسی، ترجمه های مذکور در خصوص آیه نخست سوره علق مورد بررسی قرار گرفت و نقاط قوت و ضعف هریک از آن ها با استناد به نکات تفسیری، ادبی و شواهد تاریخی تبیین گردید و در نهایت، ت رجمه ای نسبتاً مناسب از آیه مورد بحث، با استفاده از تناسب آیات سوره علق به زبان روسی ارائه شده است.
بررسی صحت وجود نِسَب علمیه نزد ابن عربی با تکیه بر روایات معصومین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اسمای الهی و چگونگی ارتباط آن با ذات ربوبی از مسائل پیچیده ای است که همیشه ذهن اندیشمندان متألّه را به خود مشغول ساخته است. پیچیدگی این مسئله هنگامی مضاعف می گردد که با مسئله علم الهی به ذات خویش و پرسش هایی که در این حیطه مطرح است، آمیخته شود. پرسش هایی از این قبیل: اینکه آیا خداوند قبل از خلقت به خود علم داشته است؟ آیا علم خدا به خویش، مستلزم وجود نسبت و اضافه ای بوده است؟ تفاوت مبنای ظهور و خلق در اسماء الهی چیست؟ عرفای مسلمان همچون ابن عربی در پاسخ به این پرسش ها، نظریه نِسَب علمیه را مطرح کرده اند که به موجب آن، بین ذات الهی و اسماء، نسبت و اضافه ای دو طرفه ایجاد می شود. امّا در نگاه شیعی، هر کلامی که به غیر معصوم نرسد، خالی از لغزش نخواهد بود و کلام معصومین: یگانه مصداق کلام عاری از عیب است. بنابراین در این پژوهش، ابتدا دیدگاه نسب علمیه تبیین شده و پس از آن، در پرتو احادیث مورد واکاوی قرار گرفته است. در این پژوهش تطبیقی براساس تعارضاتی که روشن می شود، ابطال نظریه نسب علمیه اثبات می گردد. از مهمترین این تعارضات، تنافی نسب علمیه با بساطت و وحدت ذات الهی است.
رویکردی نقادانه به جانشین مصادر منصوب در ترجمه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
379 - 395
حوزههای تخصصی:
مفعول مطلق از جمله حالت های نحوی است که در زبان عربی و فارسی دارای تفاوت ساختاری است؛ این حالت نحوی در زبان فارسی قدیم دارای مشابه ساختاری بوده است اما در زبان معاصر فارسی بکار بردن این ساختار مشابه مرسوم نیست؛ بنابراین مترجمان لازم است معادل ساختاری آن را در ترجمه به کار ببرند. در پژوهش حاضر با نقد و بررسی مفعول مطلق نیابی در ترجمه آقایان پورجوادی ، رضایی و طاهری ، این نتیجه حاصل شده است که به علت همین تفاوت های ساختاری مهم ترین لغزشی که مترجمان قرآن کریم با آن مواجه بوده اند عدم ترجمه این حالت نحوی است.
بررسی دیدگاه دکتر علی شریعتی درباره عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
232 - 253
حوزههای تخصصی:
دکتر علی شریعتی یکی از اثرگذارترین متفکران و روشنفکران دینی ایران در قرن حاضر بود که نقش برجسته ای در عرصه های دینی، سیاسی و اجتماعی عصر خود و پس از خود ایفا کرد. یکی از عناصر اصلی تفکر شریعتی، توجه به عرفان و تصوف بوده که در آثارش بارها بر نقش آن در عروج روح آدمی و نیز شکل گیری ایدئولوژی مورد نظر خود که متشکل از سه گانه عرفان، برابری، آزادی است؛ تأکید داشته است. نگاه شریعتی به عرفان، هم سو با بسیاری از روشنفکران آن دوره، نگاهی منتقدانه بود تا بتواند با پالایش این میراث پر بها، از آن به نفع اهداف اجتماعی سازنده بهره گیرد. این رویکرد سبب شد تا او ضمن ارج نهادن به بسیاری از دست آوردهای ارزشمند عرفانی و عارفان برجسته، به بیان نقاط منفی این میراث عظیم نیز بپردازد. نگاه تطبیقی شریعتی به ادیان و به تبع آن به عرفان و تصوف و نیز تأثیر وی از نهضت پروتستان و جریان اومانیسم، او را به خوانشی از عرفان رساند که در آن دغدغه های انسان قرن بیستمی که از یک سو به دنبال اثبات جایگاه خود در هستی و تکیه بر اراده، آزادی و اختیار اوست و از سوی دیگر در جستجوی معنا نیز هست، پاسخ گفته شود.
حال و مقام در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
344 - 357
حوزههای تخصصی:
با تامل و اندیشیدن درباره حال و مقام در عرفان و تصوف در می یابیم که عارفان زیادی افکار تصوف و اصطلاحات عرفانی و گفتار مشایخ را با ذوقیات شعری خود آمیخته اند و در قالب نظم درآورده اند. در کل می توان گفت که تصوف جنبه عملی عرفان است و صوفی از طریق سیر و سلوک و کسب مقامات و نیل به احوال به مشاهده می رسد و حق را به دیده دل می بیند و طریق تصوف بهترین راه معرفت حق است و صوفیان بهترین طبقه از مردم هستند و حال ذوقی آنها نیکوترین احوال است. حال احساساتی که نفس سالک صوفی را پر می سازد و آن از بخشش و کرم خداوندی است؛ مقام ایستگاهی از عبادات و مجاهدات است که بنده در مقابل پیشگاه خداوندی می ایستد و از همه قطع امید می کند تا به او بپیوندند.
تحلیل عرفانی تجلّی حق و مشاهده حضرت محمد(ص) در معراج (براساس روایت نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
439 - 457
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا معراج پیامبر به شیوه روایت نظامی گنجوی بحث و تحلیل می شود. معراج از وقایعی شگرفی است که برای شخص پیامبر اتفاق افتاد. هریک از مفسران، اهل حدیث و روایت و تحلیل گران دینی براساس مشرب عرفانی یا دینی خود (تسنّن یا تشیّع) گزارش های جالبی داده اند. محتوای گزارش هایی که از نحوه معراج پیامبر شده است با بسیاری از آموزه ها و تجربیات عرفانی همسو است؛ یعنی عارفان و صوفیان سعی کرده اند برخی از مبانی عرفانی و پیکره آن را با سیر روحانی و جسمانی پیامبر همسو کنند. مبانی و مفاهیمی مانند «تجلی حق»، «سِتر»، «حجاب»، «مشاهده»، «دل» و مانند اینها از این دسته اند. هدف عمده پژوهش، بازخوانی، نقد و تفسر معراج پیامبر و هم خوانی برخی از مفاهیم پرورش یافته عرفانی، مطابق با آن است.
مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
8 - 37
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن عنوان نوپدیدی در مطالعات قرآنی است و به این معناست که قرآن دارای بالاترین شایستگی های علمی در رفع نیاز ها و انتظارات علمی به نسبت دیگر منابع علمی می باشد. اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن تابعی از پذیرش اصل جامعیت قرآن است؛ اما اعتقاد به جامعیت در همه ابعاد آن لزوماً به معنای اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن نیست. بررسی مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی، که موضوع این پژوهش است، پیشینه خاص ندارد. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و کشفی از تفسیر المیزان و دیگر آثار علامه طباطبایی انجام شده است و هدفش بررسی میزان اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی است. از بررسی های انجام شده در آثار علامه طباطبایی پیرامون مسئله مرجعیت علمی قرآن، به دست می آید که وی به مرجعیت نسبی علمی قرآن کریم معتقد است. در نوشته های علامه طباطبایی بحث مستقلی در موضوع جامعیت و مرجعیت علمی به چشم نمی خورد، اما اهمیت مسائل و موضوعات مرتبط با جامعیت و پاسخگویی قرآن موجب شده است علامه همچون دیگر مفسران ناگزیر در ذیل برخی مباحث تفسیری، دیدگاه خود را با ادبیات متفاوت دراین باره روشن کند.
شکل شناسی حماسه «رِند» و «لاشار» از نگاه اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مشهور ترین حماسه بلوچی رِِند و لاشار بر پایه و بنیان ارزش های اخلاقِ قومی و منطقه ای بوده و با حفظ آن ارزش ها ی اخلاقی است که منجر به جنگ خان و مان برانداز و فرسایشی سی ساله ای بین دو قوم رِند و لاشار می شود. حماسه مذکور بر اساس تحلیل شکل شناسی آن ، جزیی ترین مواد داستان، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد، مواردی چون گفتار ها، کردارها ، پندار ها ، قهرمانان ، منطق داستان ، زمان و مکان ، شیوه نقل ، آرایه ها و شگرد ها. هدف نگارنده از این تحقیق، این بوده که فرهنگ، اخلاق و ادبیات بلوچی و هم چنین مشهورترین حماسه بلوچی بر اساس تحلیل شکل شناسی برای دوستداران و جویندگان ادبیات بلوچی شناخته گردد. کتاب های نسبتاً زیادی درباره ادبیات منظوم بلوچی نوشته شده ، اما تاکنون هیچ اثر قابل توجّه و مستقلی در زمینه شناساندن حماسه رِند و لاشار بر اساس شیوه شکل شناسی و از نگاه اخلاقی به تحریر در نیامده است. به یقین این نخستین اثر مستقل درباره این موضوع است که نگارنده ، در این مقاله، با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و با شیوه ی شکل شناسی به گردآوری مطالب پرداخته است.
بررسی و نقد دیدگاه ها درباره چرایی ذکر نشدن أولی الأمر به عنوان مرجع نزاع در آیه 59 نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
7-20
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی دیدگاه مفسران را در باره چرایی عدم ذکر أولی الأمر به عنوان مرجع حل نزاع ها در آیه 59 سوره نساء مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. در دیدگاه های گوناگون، برخی معصوم نبودن أولی الأمر را علت عدم ذکر آنها به عنوان مرجع حل اختلاف ها دانسته اند، گروهی مکلف بودن مردم به پیروی از ایشان در بخش نخست آیه را منشأ این أمر می دانند، گروهی بر آن هستند که از آنجایی که أولی الأمر خود در آیه، موظف شده اند که منازعات را به کتاب و سنت ارجاع دهند، دیگر جایی برای ذکر آنها به عنوان مرجع حل اختلاف وجود ندارد، شماری نیز برخوردار نبودن أولی الأمر از حق تشریع را به عنوان علت عدم ذکر، یاد کرده اند. از تحلیل درون متنی و برون متنی آیه چنین به دست می آید که آنچه به عنوان علت عدم ذکر أولی الأمر به عنوان مرجع حل إختلاف ها بیان شده است، بر خلاف ظهور آیه بوده، دیگر آنکه چون أولی الأمر، خود مورد نزاع یا طرف نزاع قرار می گیرند، بر این اساس معقول نیست در متنازع فیه، مرجع حل اختلاف باشند.
خوانشی نو از ادله فقهی قطع دست راست سارق در فرض فقدان یا ازکارافتادگی دست چپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق ایران با توجه به ریشه های عمیق آن در فقه شیعی، مجازات سرقت حدی را در ماده 278 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 گنجانده است. این مجازات برای مرتبه اول، قطع انگشتان دست راست سارق است. پرسش مقاله این است که آیا قطع انگشتان دست راست سارق به صورت مطلق و در تمامی شرایط ثابت است یا در موارد خاص این اصل تخصیص می خورد و حد قطع ید اجرا نمی شود؟ در کتب فقهی فرضی مورد بحث قرارگرفته که چنانچه سارق دست چپ نداشته باشد آیا حد قطع دست راست در مورد وی اجرا می شود یا خیر؟ مشهور فقها با استدلال به کتاب و سنت قول به قطع دست راست را در فرض ذکرشده پذیرفته و در مقابل، گروهی از فقها قول به عدم قطع را ترجیح داده اند. در مقاله پیش رو، نگارندگان با اتکای به روش تحلیلی توصیفی و با توجه به اصول فقهی و در پی ارزیابی ادله دو گروه بر این عقیده استوارند که در فرضی که سارق فاقد دست چپ باشد نباید دست راست وی قطع شود و حد سرقت در خصوص چنین فردی قابل اجرا نیست. با توجه به اینکه در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 به این نکته پرداخته نشده و مقنن موضعی را نفیاً یا اثباتاً اتخاذ نکرده پیشنهاد اصلاح و پیش بینی این مطلب در متن قانون، مطرح گردیده است.
ابهام زدایی ازآیه 37 سوره احزاب باتکیه بر نقد سندی و محتوایی روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: از جمله آیاتی که از دیرباز بین مفسران مورد گفتگوست، آیه 37 سوره احزاب است که به ماجرای جدایی زید از زینب بنت جحش و سپس ازدواج پیامبر(ص) با زینب اشاره دارد. رهیافت های نادرست برخی از مفسران درتأثیرپذیری از روایات مجعول، سبب شد تا عشق و علاقه قلبی پیامبر(ص) به زینب، علت اصلی جدایی زید و زینب قلمداد شود. اینگونه برداشتهای نادرست زمینه را فراهم نمود تا دشمنان اسلام نیز ازآن یک داستان عاشقانه ساخته، ساحت قدس پیامبر(ص) را با آن آلوده، و عصمت و طهارت انبیاء را زیر سوال ببرند. این پژوهش، با رویکردی تحلیلی و انتقادی، با بررسی سندی و محتوایی روایات، به ارزیابی دیدگاه های مفسران فریقین دراین زمینه پرداخته است. یافته ها نشان می دهدکه؛به دلیل مخالفت با آیات، ضعف درسند، اضطراب در متن روایات، اسرائیلی بودن روایات، مخالفت با عصمت و ... رهیافت برخی ازمفسران نادرست می باشد، از سوی دیگر، قرائن موجود در سیاق آیه، شأن نزول آیه، مباحث تاریخی، و روایات صحیح، رهیافت صحیح را مشخص و روشن می سازدکه؛ ازدواج پیامبر(ص) با زینب به دستور خدا و با هدف شکستن یک سنت جاهلی درارتباط با حرمت ازدواج با همسرمطلقه فرزند خوانده بوده است. لذا منظور ازعبارت « وَتُخْفی فی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدیهِ» این است که؛ پیامبر(ص) حکم ازدواج با زینب، را که ازطریق وحی به ایشان ابلاغ شده بود، ازمردم مخفی می کرد.
تحلیل انتقادی رویکرد فقیهان به سنت فعلی در استنباط احکام «مطالعه موردی روایت عبدالحمید بن سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
129 - 152
حوزههای تخصصی:
سنت فعلی که همان نفس عمل معصومu است، بی تردید دارای اعتبار بوده و تحت شرایطی در فرایند استنباط مورد استناد قرار می گیرد. اما آنچه در این بین قابل تأمل می نماید، اینکه علی رغم تأثیر ژرف تر افعال در مقایسه با اقوال، این بخش از تراث اسلامی مغفول مانده و آن چنان که باید مورد اهتمام قرار نگرفته است. جستار حاضر با عنایت به این نکته که کشف موانع از رهگذر بررسی مصادیق امکان پذیر است، یکی از روایاتی را که حاکی از سنت فعلی معصومu است، مورد مطالعه قرار داده است. مفاد روایت مزبور بیانگر رفتار امامu در مواجهه با مال کسب شده از طریق مقامره است که فقیهان با خدشه در سند و دلالت خبر، حکم به ناسازگاری مفاد روایت با مبانی اعتقادی امامیه از جمله عصمت و علم امام داده اند. نگارنده در خلال پژوهشی توصیفی تحلیلی، خبر مزبور و نحوه مواجهه فقیهان را با آن به عنوان یکی از مصادیق سنت فعلی معصومانM مورد مطالعه قرار داده است. مطابق تحقیق، در فرض مسئله، امام در حالی که می توانست به نهی قولی اکتفا نماید، به منظور نهی مؤکد، اقدام به قی کردن مال نمود؛ چه اینکه نهی فعلی نسبت به نهی قولی، انکار و ردع بیشتری را تداعی می کند. لذا طبق دیدگاه مختار، روایت با مبانی اعتقادی از جمله عصمت و علم امام آن طور که برخی فقیهان بر آن هستند ، منافاتی ندارد؛ افزون بر اینکه از رهگذر تحلیل خبر مزبور، این نتیجه حاصل شد که در بررسی احادیث، باید مجموعه ای از قرائن لحاظ گردد که بررسی محتوا و سند نیز از جمله این قرائن خواهد بود. لذا بسندگی به یکی از آن ها صحیح به نظر نمی رسد؛ بلکه برای داوری نهایی، برایند مجموع قرائن باید مبنای عمل قرار گیرد.