مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
مقام
حوزه های تخصصی:
اهل حقیقت بر این باورند که زهد و ورع یا پارسایی دو مقام از مقامات سلوک است. زهد در لغت به معنی بی رغبت شدن است (لغت نامه دهخدا: ذیل لغت). اهل حقیقت با تکیه بر آیه 86 از سوره 11 قرآن کریم که می فرماید: «بقیه الله خیر لکم»، زهد را با همان بار معنایی بی رغبتی در سه چیز می دانند: دنیا، خلق، خود. ورع یا پارسایی نیز در لغت به معنی پرهیزگار شدن و پرهیزگاری و در اصطلاح عرفانی، اجتناب و خودداری کردن است از هر آنچه که مورد پسند نیست. بنابراین زهد پارسا گریز از هر سه مرتبه زهد است. در این مقاله، افزون بر بررسی این دو مقام، با بیان اختلاف آرای عرفا درباره مقدم یا متاخر بودن این دو، به انعکاس اندیشه شاعر بزرگ، بیدل دهلوی، درباره این دو اصطلاح عرفانی در دیوانش می پردازیم. شباهت یا تفاوت بار معنایی کلام وی درباره زهد و پارسایی با متون ناب عرفانی پیش از زمان شاعر و علل آن، از دیگر مواردی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
مبانی بلاغت عربی و فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سیر تطور مقامات تا قرن هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آن که دو اصطلاح «حال» و «مقام» از مفاهیم زیربنایی صوفیان در سیر و سلوک عارفانه است، درباره تعریف آنها حتی تا در قرن ششم اتفاق نظر وجود نداشته و هر نویسنده با تلقی خاص خود معنی ویژه ای از حال و مقام و مصداقهای آن در می یافته است. در اواسط قرن چهارم ابونصر سراج در اللمع تعریفی نسبتا دقیق از این دو اصطلاح ارایه کرد ولی ظاهرا با اقبال عمومی روبرو نشد. زیرا بسیاری از مشایخ مانند ابوطالب مکی و کلاباذی چندان به تعریف سراج وفادار نبوده اند و برخی دیگر نیز معیارهای دیگر را در تعریف در نظر گرفته اند. گروهی تعریف را پذیرفتند ولی مصداقها را متفاوت دانستند. غایت این پژوهش نمایاندن سیر دگرگونی تعریف اصطلاح مقام و آمیختگی آن با مفهوم اصطلاح حال، نزد عرفا از میان قدیم ترین متن موجود صوفیان تا تالیفات قرن هشتم است و ضمن مقایسه متون گوناگون صوفیه، اختلاف نظر مشایخ در این زمینه را بر می شمارد.
امام خمینى (ره) و مقام رضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از موضوعاتی که عرفا بدان بسیار اهمیت داده اند، مقام رضا مى باشد. رضا که در لغت به معنى خشنود شدن است، در نزد اهل سلوک لذت بردن در هنگام بلا و شادمانى دل است به جریان قضا و خروج از رضاى نفس و آمدن در رضاى حق است. آیات و احادیث فراوانى در باب رضا وجود دارد که اهمیت این موضوع عرفانى را بیان میکند. امام خمینى (ره) مرتبه اعلاى رضا را از اعلا مراتب کمال انسانى و بزرگترین مقامات اهل جذبه و محبت مى داند و آن را فوق مقام تسلیم و دون مقام فنا به حساب آورده است. ایشان علم به جمیل بودن حضرت حق، ایمان قلبى، طمأنینه نفس و مقام مشاهد ه را مبادى مقام رضا به حساب آورده و براى صاحبان آن مراتبى را از جمله: رضا به قضا و قدر، رضا به رضاى خداوندى و... ذکرکرده است. لذا نهایت کار سالک در آن است که خشنودى خالق را خشنودى خود بداند.
بررسی مقامات قرآنی در تلاوت چند تن از قاریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفت وگو درباره ی موسیقی در قرآن یکی از مباحث بحث برانگیزی است که همواره موافقان و مخالفان فراوانی داشته است. به گونه ای که در نتیجه ی این مباحث دو گروه با دو شیوه ی فکری کاملاً متفاوت پدید آمده است. درباره ی قرآن و علوم قرآنی تاکنون پژوهشهای فراوانی انجام شده است، اما آنچه تاکنون کمتر به آن توجه شده پرداختن به مقامات قرآنی و پیوند آن با مفاهیم آیات قرآن است.
در این جستار، کوشش شده تا با نگاهی تازه و با بررسی نظام تلاوت سه استاد برجسته ی فن قرائت (شحات انور، محمدصدیق منشاوی، عبدالباسط) پیوند میان مقامات با معانی و مفاهیم آیات و تاثیر آن درتلاوت مشخص شود. گفتنی است در این پژوهش تلاوتهای مجلسی استادان یاد شده مبنای بررسی قرارگرفته در پنج بخش به شرح زیر واکاوی شده است:
1. لزوم پرداختن به مقامات قرآنی؛ 2. معرفی مقامات؛ 3. معرفی سیستم تلاوت هر یک از استادان؛ 4. ذکر آیه و ترجمه ی آن؛ 5. بررسی مفهوم آیات؛ 6. ارتباط مقام و مفهوم آیه.
گفتنی است در این پژوهش تلاوتهای مجلسی استادان یاد شده مبنای بررسی قرار گرفته است.
چرایی اختلاف عارفان در تعداد و ترتیب مقامات سلوکی
حوزه های تخصصی:
تبیین مقامات و منازل سلوکی از مهم ترین رسالت های علم عرفان عملی است. عارفان تاکنون نتوانسته اند به طور مشخص، تعداد این منازل و مقامات را تا رسیدن به هدف مطلوب مشخص کنند. در این زمنیه، اختلافات فاحشی میان آنان وجود دارد. مدعای این مقاله آن است که این اختلافات را هرگز نمی توان نشانة سلیقه ای یا ذوقی بودن این بحث دانست، بلکه به دلایل گوناگون، می توان گفت: ماهیت علم عرفان عملی چنین اقتضایی دارد. علل فراوانی برای توجیه چنین اختلافاتی می توان ذکر کرد. اختلاف در ذکر اجمالی یا تفصیلی، اختلاف در اصلی یا استطرادی بودن طرح مقامات، اختلاف در مبدأ و منتهای سلوک، توجه به وضعیت سؤال کننده، اختلاف در معیار و بنیان ترتیب بندی، تنوع و تعدد تجربیات سلوکی عارفان، اصالت دادن یا اصالت ندادن به اعداد خاص مثل هفت و چهل و صد و هزار، و خلط میان مقامات و حالات را می توان از اهم دلایل اختلاف در تعداد و ترتیب ذکر مقامات و منازل سلوکی دانست.
مبانی نظری مراحل سیر و سلوک عرفانی در مشرب الأرواح روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزبهان بقلی در مشرب الارواح طرحی جامع در باب منازل سیر الی الله ارائه می دهد. هرچند که او در دیگر آثار خود به صورت پراکنده مطالبی را در باب مراحل سیر و سلوک عرفانی مطرح کرده است، اما در این کتاب به آراء پراکنده خود در این زمینه نظم و سامانی می بخشد. روزبهان بین بنده و حق هزار مقام در نظر می گیرد و به تشریح جزئیات آن می پردازد. تمامی مقام هایی که وی در مشرب الارواح از آن یاد می کند از یک نوع نیست. مقام از منظر او معنایی گسترده و فراگیر دارد و منحصر به منازل سیر الی الله نیست. پیش از روزبهان نیز این دیدگاه در بین عرفا مطرح بوده است که بین بنده و حق هزار مقام وجود دارد؛ اما روزبهان برای نخستین بار به نامگذاری و شرح جزئیات این مراحل می پردازد. طبقه بندی روزبهان از مراحل سیر الی الله وجوه اهمیت بسیاری دارد که آن را از دیگر تقسیم بندی هایی که در این زمینه صورت گرفته متمایز می کند؛ از جمله این که در این طرح بین مراحل سیر و سلوک و مراتب اولیا سازگاری و هماهنگی ایجاد شده است. روزبهان طبقات اولیا را به بیست گروه تقسیم می کند و جزئیات مقامات هر طبقه را به تفصیل بیان می کند. بین طبقات مختلف عرفا و مقامات هر طبقه در این طرح ارتباط معناداری برقرار است. با توجه به سیر کلی مقامات، هدف از مقاله حاضر بررسی مبانی نظری دیدگاه های روزبهان در باب مراحل سیر و سلوک عرفانی است.
مراتب سلوک از منظر عطار و شبستری با تکیه بر منطق الطیر و گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق الطیر و گلشن راز با فاصله زمانی تقریباً یک قرن، مبتنی بر سیر و سلوک هستند. نویسندگان، طریقت را راهی دشوار می دانند؛ و از طریقت با عنوان وادی و مانع یاد کرده اند؛ چنان که در گلشن راز موانع سلوک آمده، و در منطق الطیر به هفت وادی (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا) اشاره شده است. اگر مراتب سلوک این دو عارف با تکیه بر هفت وادی منطق الطیر و مقامات اربعین تحلیل شود، در برابر وادی طلب با اندکی تسامح، برخی مقام توبه را برای شبستری به عنوان اولین وادی اتخاذ کرده اند. شبستری بر خلاف عطار برای وادی عشق و توحید مفاهیمی بیان داشته که توأم با شطح و طامات است، و آن را نهایت تفکر می پندارد؛ اما عطار حیرت را لازمه توحید می داند. وادی چهارم در سیر و سلوک عطار (استغنا) همچون مقامات محبت، صبر، جهد، عبادت و تسلیم در شعر شبستری به کار نرفته، همان گونه که نهایت، ورع، اخلاص و ولایت در شعر شبستری آمده، اما در منطق الطیر نیامده است. این دو شاعر 27 مقام مشترک دارند که البته برخی مقامات نیز در شعر هر دو به کار نرفته است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا هفت وادی عطار و مقامات اربعین، به عنوان مبانی تحقیق، در گلشن راز و منطق الطیر بررسی شده و مفاهیم، الفاظ مشترک و متباین در این دو، مشخص گردیده است.
مقامات عرفانی در اندیشة ابن سینا و سهروردی
حوزه های تخصصی:
«مقامات و احوال» از جمله مراحل اساسی سلوک عرفانی به سوی حقیقت است که اتحاد با حق را امکان پذیر می کند. ابن سینا و سهروردی بنا بر تجربیات عرفانی خویش، برای مقام، درجات و ترتیبی متفاوت با دیگران ذکر کرده اند. ابن سینا در نمط نهم «الاشارات» به مراحل نه گانه ای همچون «خلسه، توغل، استیفاز، انقلاب، تغلغل، مشیت، تعریج، تردد و وصول» اشاره می کند که به واسطة اراده و ریاضت سالک طی می شوند. وی در ادامه، مقامات را در چهار مرحلة «تفریق، نفض، ترک و رفض» جمع می کند. اما سهروردی در آثار خود، مراحلی را به صورت غیر منسجم بیان می دارد، لیکن در کتاب «الکلمات الذوقیه» به شش مرحلة «ذوق، شوق، عشق، وصل، فنا و بقا» به شکل موجز اشاره می کند. این نوشتار مقاماتی را که این دو فیلسوف عارف مشرب بیان کرده اند، به شیوة «تحلیل مفهومی» بررسی و مقایسه کرده است. از آن رو، که دیدگاه هر دو اندیشمند تحت تأثیر آموزه های دینی و موازین عرفان اسلامی بوده است، نقاط مشترکی همچون مراتب «خلسه، سکینه، توغل و وصل»، در آثار آنان مشاهده می شود و در بیشتر مراحل – دست کم - به لحاظ تعابیر و اصطلاح، تفاوت وجود دارد. سهروردی با افزودن دو مقام و مرتبة «فنا» و «بقا»، پس از مقام «وصل» که ابن سینا به آن ختم می کند، به نظر می رسد در جهت تکمیل کار ایشان گام برداشته است.
نگاهی انتقادی به نقش مقام بین المللی بستر دریا در خصوص حفاظت از میراث فرهنگی زیرآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره دوزادهم پاییز۱۳۹۹ شماره ۳
127 - 157
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که کنوانسیون 1982 حقوق دریاها به آن پرداخته است، حفاظت از میراث فرهنگی زیرآب واقع در بستر اعماق دریا (منطقه) است. ماده 149 کنوانسیون نه تنها دارای کاستی ها و ابهام های بسیاری است بلکه فاقد هرگونه راهکار یا چارچوبی جهت اجرای تدابیر مقرر در آن است، به ویژه آنکه «مقام بین المللی بستر دریا» به عنوان رکن صلاحیت دار معرفی نشده است. در کنوانسیون 2001 یونسکو دو سازوکار «گزارش دهی و اطلاع رسانی» و «حفاظت» در خصوص اشیاء باستانی و تاریخی منطقه پیش بینی شده است و مقام صرفاً طرف اطلاع و مشورت قرار می گیرد، بدون آنکه بتواند در این زمینه اِعمال صلاحیت کند. با توجه به اختیارات گسترده این سازمان در خصوص اکتشاف و استخراج منابع منطقه و ارتباط تنگاتنگ میان «فعالیت ها در منطقه» و فعالیت های باستان شناسی، سؤال اساسی این است که نقش مقام در خصوص حفاظت از میراث فرهنگی زیرآب چگونه است؟ در این پژوهش تلاش می شود با رویکردی توصیفی-تحلیلی و از رهگذر بررسی و تحلیل تدابیر و سازوکارهای مقرر در اسناد یادشده به این سؤال پاسخ داده شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که طبق مقررات کنوانسیون های 1982 حقوق دریاها و 2001 یونسکو، در غیاب نقش آفرینی مؤثر مقام، موضوع حفاظت از میراث فرهنگی زیرآب بر عهده دولت های صاحب پرچم گذارده شده است. این در حالی است که تصمیم های اخیر این سازمان گویای ضرورت عملی بهره مندی و اِعمال چنین صلاحیت هایی از سوی آن است.
تبیین مدل های مختلف بیانِ مقامات و منازل عرفانی بر اساس دیدگاه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۸
105 - 128
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث طرح شده در عرفان عملی شرح مقامات و منازل عرفانی است. از نخستین سال های تاریخ مکتوبِ مباحث عرفانی، یکی از دغدغه های اصلی عارفان، بیان مقامات و منازل عرفانی بوده است؛ با وجود این عرفای مسلمان نتوانسته اند تعداد منازل و مقامات تا رسیدن به مقصد را به طور مشخص و معین ترسیم کنند و اختلافات عمده ای بین ایشان وجود دارد. تفاوت و اختلاف آرای عرفا در مقوله مقامات و منازل سلوکی را می توان ذیل چهار عنوان اصلی دسته بندی کرد: «تعدد»؛ «تنوع»؛ «ترتب» و «تعریف». امام خمینی رویکردی پارادوکسیکالبه بیان مقامات و منازل عرفانی دارد؛ از یک سو از تبیین مرحله به مرحله و منزل به منزل مقامات خودداری می کند و از سوی دیگر به بیان مراتب کلی سیر و سلوک می پردازد. مقاله حاضر می کوشد در مسئله نخست به علت این رویکرد به ظاهر متناقض بپردازد و در مسئله دوم مدل های مختلف تبیین مراتب کلی سیر و سلوک را بر اساس آثار امام خمینی تنظیم و تنسیق کند. مدل های مختلف بر پایه شش محور اصلی رده بندی می شوند که هریک دارای مدل های تبیین متفاوت هستند
توتیایی از خاک پا (اهمیت قدمگاه های منسوب به اولیا از زاویه کلامی، عرفانی و ادبی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
7 - 28
حوزه های تخصصی:
در سرزمین های اسلامی، آثار و ابنیه ای وجود دارد که تاریخ با عظمتی را در خود جای داده است. حفظ و حراست از این آثار و نشانه ها بسیار ضروری است. اهمیت برخی از این ابنیه و آثار، به دلیل حضور و قدم گذاشتن برخی از اولیای دین است. این پژوهش، با محور قرار دادن اهمیت قدمگاه ها و مقامات منسوب به اولیای دین، مسئله را از زاویه کلامی، عرفانی و ادبی، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که در طول تاریخ اسلام و حتی قبل از اسلام، توجه به قدمگاه و مقامات اولیا در اندیشه بشری وجود داشته و آیات قرآن بر این اندیشه مُهر تأیید زده است. توجه به مقام ابراهیم7 در قرآن و دستور به نماز خواندن در آن مکان، در همین راستاست. در آموزه های روایی نیز این توجه در قالب اهمیت نماز خواندن در مقامات موجود در مسجد کوفه، به خوبی دیده می شود. اهمیت جای پایِ محبوب در ادبیات عرفانی نیز نمود وسیعی داشته و بسیاری از شعرا از تعبیر «خاک پایت را توتیای چشمم خواهم ساخت» استفاده کرده اند. طبیعی است که این نگاه می تواند پاسخی محکم به دیدگاه دُگم و متحجرانه وهابیت در موضوع تبرک به آثار و ابنیه دینی و تقدس آنها باشد.
نگاهی نو به بحر های عروضی بر پایه دانگ های موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
65 - 80
حوزه های تخصصی:
نامشخص بودن معیار ساخت ارکان اصلی عروضی و بحر های نوزده گانه بدون پیروی از منطقی درست در ایجاد آن ها، کاستی های بسیاری به ویژه در فهم و به خاطر سپردن نام های اوزان عروضی به وجود آورده است. ازآن رو که عروض برآمده از ساختار موسیقی بوده و منشاء پیدایش ارکان اصلی عروضی، دانگ های موسیقی است، در این مقاله به شیوه تحلیلی - تطبیقی، پس از توضیحات مقدماتی در خصوص وزن، هجا، اسباب و اوتاد و توضیح و تأکید بیشتر در خصوص دانگ های موسیقی به مقایسه و انطباق آن ها با اجزا و ارکان عروضی پرداخته شده است. باتوجه به این نکته که بحر های عروضی حاصل تکرار یا ترکیب افاعیل عروضی اند، پس از مقایسه ارکان عروضی با دانگ های موسیقی و کاهش رکن های عروضی از ده مورد به سه مورد «مستفعلن، فاعلاتن و مفاعیلن» و از طرفی حذف جزء «مفعولاتُ» و جایگزینی «فاعلاتن» به جای آن، طرح جدیدی در خصوص اوزان و بحر های عروضی به منظور کاستن از پیچیدگی ها و تلاش برای یادگیری بهتر ارائه می شود. در این نگاه نو به جای نوزده بحر عروضی با ده بحر روبه رو می شویم؛ بدون این که حتی یک وزن نادیده گرفته شود یا بیت شعری بلاتکلیف بماند. این تعدیل با حذف ارکانی اصلی ای همچون «فاعلن و فعولن، متفاعلن و مفاعلتن» و پذیرفتن آن ها در جایگاه زحافات، در دوایر عروضی رخ داده است.
چیستی «مقام امن» در ادبیات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
319 - 346
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی و در ادبیات عرفانی گاه از مفهومی تحت عنوان «مقام امن» صحبت شده است. این پژوهش کتابخانه ای درصدد بررسی چیستی «مقام امن» در متون عرفانی است. در سیر نزول، هر عین خارجی، مقام امنی دارد. یعنی همان چیزی که در عین ثابت و سرّ قدرش، برای او رقم خورده است. در سیر صعود، سخن از مقامی است که اگر سالک به آن دست یابد، دیگر خوف از دست دادن روحیات و بیرون رانده شدن از مسیر سیر و سلوک را ندارد. در این مقام، سالک الی الله در ساحل امن است و از سبکبارانی خواهد بود که بیم قبض و تلوین معنوی برای او نیست، چه برسد به آنکه خوف و حزن دنیایی او را آزار دهد. در متون دینی نیز کلیدواژه «مقام امین» و همچنین عنوان «مقام محمود» بی شباهت با «مقام امن» موردنظر عارفان ادیب و شاعر مسلمان نیست. هرکدام از منازل سیر، سطح مورد انتظاری دارد که هرگاه سالک به آن سطح برسد به مقام امن آن منزل رسیده و می تواند وارد منزل بعدی سیروسلوک بشود. گاهی نیز عارفان صحبت از مقامی در طول سایر منازل و مقامات می کنند که از آن تحت عنوان «مقام امن» یاد کرده اند. مقامی که سالک با رسیدن به آن هیچ گاه بی قرار نمی شود و خوف و حزن دوری از نزد خدا را نخواهد داشت. فرضیه ی وجود «مقام امن» و بیان چیستی آن در ادبیات عرفانی، مسئله ی پژوهش حاضر است.
مقدمه ای بر گونه شناسی انواع موسیقی در لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۸۷ شماره ۳۶
123-129
حوزه های تخصصی:
آثار وبناهای به جا مانده از روزگاران کهن، یادبودهای نسل توانمندی است که به هنگام حک کردن نقشی بر سنگی و یا تراشیدن پیکره وعلم نمودن بنایی و یا ساختن وسیله ای موسیقایی و صدادار، رمز و رازی را بر ما آشکار می نماید.در اغلب جنگ های ایران ،کلیه منابع موسیقی اعم از خط و مفتاح آن که توسط اساتید فن در کتب مختلفه مکتوب شده بود به کلی سوخت و از میان رفت وجنبه علمی بودن خود را از دست داد، بخصوص که پیرایه حرمت نیز بدان بسته شد و در دوره صفویه شدت یافت و طبقه ممتاز، خواه و ناخواه از آن دوری جستند. موسیقی علمی نیز جای خود را به نحوی پسندیده در تعزیه و روضه خوانی باز کرد وبه وسیله هنرمندان و هنرپروران با ذوق، سینه به سینه به دست ما و خط معمول موسیقی دنیا رسید و همین خط مانع محو موسیقی شد. فی الواقع موسیقی محلی و آوازهای مناطق که در قالب مقام ارایه می گردد همواره عنصر اولیهء آشنایی بیشتر و کامل تر با موسیقی سنتی می باشد. در سال های اخیر تعداد علاقه مندان به موسیقی محلی بیشتر از گذشته افزایش یافته است. امروزه عده کثیری از دانشجویان اصالت را در ارزش ها و معیارهای بومی و منطقه ای می بینند و سعی بر آن دارند که آن را دوباره بازسازی و احیاء نمایند. مقاله حاضر بر آنست باشناخت یکی از انواع موسیقی های محلی ایران زمین علاقه مندان به این موضوع را به واکاوی هر چه بیشتر اصالت گوشه های ردیفی وادار نماید.
مقامات حضرت ابراهیم در متون عرفانی منثور فارسی (تا قرن ششم) با تکیه بر کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضرت ابراهیم در قرآن مجید به عنوان مسلمانی موحد و یکتاپرست معرفی شده است. او پیامبری است که چندین بار مورد ابتلاء قرار گرفت و هربار سربلند از آزمایش الهی به خداوند تقرب جست تا جایی که به مقام خلیل اللهی نائل آمد. داستان زندگی او در چندین سوره قرآن، به طور پراکنده اما مفصل ذکر شده است. داستان پیامبران در قرآن، این امکان را برای عرفا فراهم می کند تا به شرح احوال و مقامات طریق عرفان بپردازند. از این منظر، عرفا در تفاسیر و کتب عرفانی خود، حضرت ابراهیم را نه در مقام یک پیامبر بلکه به منزله ی الگویی کلی از سالکی روحانی مورد توجّه قرار می دهند و با تأمل در حوادث زندگانی وی از قبیل «مناظره ابراهیم با بت پرستان و هذا ربی گفتن، درخواست دیدن زنده شدن مردگان، رد کردن مدد جبرئیل و سرد شدن آتش بر وی» مقاماتی چون طلب، جمع و تفرقه، انس، تفرید و تجرید، یقین، توکل، تسلیم و خلت را برای او در نظر می گیرند. از آن جا که میبدی در تفسیر کشف الاسرار بیشترین توجه را به مقامات انبیا داشته است در این مقاله با تکیه بر این تفسیر با بررسی جایگاه حضرت ابراهیم(ع) در متون عرفانی منثور فارسی تا قرن ششم، به جمع بندی نظر عرفا درباره پنج مقام طلب، جمع و تفرقه، توکل، تسلیم و خلت می پردازیم.
انواع و مراتب صبر در متون منثور عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
329 - 351
حوزه های تخصصی:
صبر، یکی از مقامات عرفانی و از بنیان های اساسی سیر و سلوک عارفانه است. در قرآن کریم، 104 بار از صبر و متعلقات آن سخن گفته شده است. رسول اکرم(ص) نیز صبر را یکی از دو قاعده ایمان دانسته اند. عارفان، با تأسی به کلام وحی و سیره نبوی، برای طی مراحل سلوک، رسیدن به مقام صبر و تمکّن در آن را امری ضروری و لازم دانسته اند و هر یک تعریفی برای صبر ذکر کرده اند. برخی از مهم ترین انواع صبر در این متون عبارتند از: صبر بر مصیبت، معصیت، فراخی نعمت، صبر ستوده و ناستوده، صبر عابدان، محبان و زاهدان، صبر مکتسب و غیرمکتسب، صبر با خدا، صبر از خدا و صبر برای خدا. عرفا صبر را هدیه و عنایت الهی به انبیا و اولیا دانسته آن را یکی از مقامات نامیده اند. این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته ، بر آن است تا بر اساس امهات متون نثر عرفانی فارسی، ضمن بیان تلقی عرفا از مفهوم صبر انواع و مراتب آن را از منظر آنان تبیین نماید.
حال و مقام در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
344 - 357
حوزه های تخصصی:
با تامل و اندیشیدن درباره حال و مقام در عرفان و تصوف در می یابیم که عارفان زیادی افکار تصوف و اصطلاحات عرفانی و گفتار مشایخ را با ذوقیات شعری خود آمیخته اند و در قالب نظم درآورده اند. در کل می توان گفت که تصوف جنبه عملی عرفان است و صوفی از طریق سیر و سلوک و کسب مقامات و نیل به احوال به مشاهده می رسد و حق را به دیده دل می بیند و طریق تصوف بهترین راه معرفت حق است و صوفیان بهترین طبقه از مردم هستند و حال ذوقی آنها نیکوترین احوال است. حال احساساتی که نفس سالک صوفی را پر می سازد و آن از بخشش و کرم خداوندی است؛ مقام ایستگاهی از عبادات و مجاهدات است که بنده در مقابل پیشگاه خداوندی می ایستد و از همه قطع امید می کند تا به او بپیوندند.
سیر تحول مَوّال و تاریخ متأخر آن در نوبت آوازی سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مَوّال فُرمی شعری آوازی ا ست که در دسته ی موسیقی های مردمی طبقه بندی می شود. موّال به قالبی موسیقایی تطور یافته و به صورتِ بداهه در خلالِ نوبتِ آوازی در مشرقِ عربی اجرا می شود. این پژوهش، در پی پاسخ به پرسش های مربوط به منشأ موّال و سیر تحول آن و نیز جایگاه آن در نوبتِ آوازی و ویژگی های فُرمالِ آن، نشان می دهد که موّال ابتدا در عراق شکل گرفت و سپس، با تغییراتی، در مصر و سوریه رواج یافت. همچنین، از ویژگی های مهمِ این گونه ی شعری -آوازی که پیش از آخرین قسمتِ نوبتِ آوازی خوانده می شود، بداهه بودنِ آن، استفاده ی آن از جناسِ تام، از نظر شعری، و فرمِ متقارن و وزن آزاد، از نظرِ موسیقایی، است. گذشته از توصیف و تحلیلِ مضامینِ شعری و واژگانِ کاربردی در مَوّال سبعاوی (هفت تایی)، که در نوبتِ آوازی در سوریه غلبه دارد و نیز بررسیِ ترتیبِ اجرای خانه های مَوّال سبعاوی و جایگاهِ این قالب در نوبتِ آوازی، برخی از نتایج این مقاله، به ویژه در مقوله ی فرم، با تجزیه و تحلیل مَوّال های صباح فخری و دیگر مجریان قبل و بعد از او به دست آمده اند. این پژوهش به روشِ قیاسی و تاریخی و با تدقیق در فرآیندهای توصیف و تحلیل صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل اجراها، تحلیلِ کلام ها و مشاهدات و مصاحبه ها از منابعِ اصلی این تحقیق به شمار می روند.