مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
مرجعیت علمی قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
8 - 37
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن عنوان نوپدیدی در مطالعات قرآنی است و به این معناست که قرآن دارای بالاترین شایستگی های علمی در رفع نیاز ها و انتظارات علمی به نسبت دیگر منابع علمی می باشد. اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن تابعی از پذیرش اصل جامعیت قرآن است؛ اما اعتقاد به جامعیت در همه ابعاد آن لزوماً به معنای اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن نیست. بررسی مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی، که موضوع این پژوهش است، پیشینه خاص ندارد. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و کشفی از تفسیر المیزان و دیگر آثار علامه طباطبایی انجام شده است و هدفش بررسی میزان اعتقاد به مرجعیت علمی قرآن از نگاه علامه طباطبایی است. از بررسی های انجام شده در آثار علامه طباطبایی پیرامون مسئله مرجعیت علمی قرآن، به دست می آید که وی به مرجعیت نسبی علمی قرآن کریم معتقد است. در نوشته های علامه طباطبایی بحث مستقلی در موضوع جامعیت و مرجعیت علمی به چشم نمی خورد، اما اهمیت مسائل و موضوعات مرتبط با جامعیت و پاسخگویی قرآن موجب شده است علامه همچون دیگر مفسران ناگزیر در ذیل برخی مباحث تفسیری، دیدگاه خود را با ادبیات متفاوت دراین باره روشن کند.
مرجعیت علمی قرآن با تأکید بر اندیشه های قرآن شناختی رشید رضا
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
35 - 63
حوزههای تخصصی:
گستره مرجعیت علمی قرآن و تعیین مرزهای آن از مهم ترین مبانی قرآن شناختی تفسیر است و کسی از مفسران سترگ از این مبنا غفلت نکرده است. در باب گستره مرجعیت قرآن سه نظریه ارائه شده است: 1. قرآن بیانگر همه حقایق هستی است؛ 2. قرآن بیانگر عوامل سعادت جهان آخرت است؛ 3. قرآن بیان کننده عوامل سعادت دنیا و آخرت است. در این پژوهش که با روش کتابخانه ای- اِسنادی و تحلیل محتوایی، توصیفی و استنباطی می باشد، هدف از موضوع پژوهشی پیش رو، تعیینِ گستره مرجعیتِ علمی قرآن با تأکید بر اندیشه های قرآن شناختی رشید رضا است. رشید رضا از پیشتازان نهضت بازگشت به قرآن و مؤلف تفسیر المنار، مانند بسیاری از مفسران در تفسیر خود به واکاوی و تبیینِ گستره مرجعیت علمی قرآن پرداخته و ذیل آیه سوم سوره مائده، گستره مرجعیت علمی قرآن را بررسی کرده است. وی با استناد به آیات 89 نحل، 38 انعام و 9 اسراء توضیح می دهد قرآن چگونه می تواند بیانگر همه چیز باشد. نظر رشید رضا در باب مرجعیت عملی قرآنی با سومین نظریه پیش گفته سازگار است و در نتیجه وی بر این باور است که هر آن چه مربوط به شریعت است در قرآن یافت می شود.
مرجعیت علمی قرآن از دیدگاه دکتر گلشنی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵)
88 - 116
حوزههای تخصصی:
«مرجعیت علمی قرآن کریم» و به نوعی اثرگذاری قرآن بر علوم و دانش های ساخت یافته بشر، از مباحث مهم فضای علمی در راستای اسلامی سازی علوم به شمار می رود. پژوهشگران بسیاری در خصوص این موضوع، به اظهار نظر پرداخته اند که دکتر مهدی گلشنی با طرح نظریه علم دینی خود، یکی از این پژوهشگران است. این پژوهش در تلاش است با توجه به نظریه علم دینی دکتر گلشنی، به دیدگاه ایشان در خصوص «مرجعیت علمی قرآن» بپردازد. از دیدگاه وی، ارتباط تنگاتنگی بین علم و دین وجود دارد و «علم دینی» آن علمی است که در مقام نظری، مبتنی بر تجربه و نظریه پردازی است؛ اما در جمع بندی، اصول جهان بینی اسلامی بر آن حاکم است. همچنین قرآن به عنوان متن دینی، از اثرگذاری معناداری بر علوم برخوردار است که به گونه های مختلفی مانند استنباطی، استکمالی، استلهامی، حکمیتی و بینشی قابل تبیین است. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه ای و مراجعه به سایت ها و منابع و آثار دکتر گلشنی و روش بررسی داده ها، توصیفی- تحلیلی است.
مرجعیت علمی قرآن کریم و نقش آن در راهبری فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
9-18
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن کریم به معنای اثرگذاری آن در یک حوزه دانشی قلمرو وسیعی دارد. این اثرگذاری می تواند به گونه های مختلفی نظیر منبع بودن، الهام بخشی، کمال بخشی، داوری و تغییر رویکرد و نگرش تصویر شود. ازاین رو، شامل مباحث درون علمی و برون علمی هر دانش می شود. این مقاله به بررسی نقش اثرگذار قرآن کریم در مدیریت و راهبری فلسفه اسلامی می پردازد و این مهم را به روش توصیفی تحلیلی از طریق تبیین تأثیر تعالیم وحیانی و قرآنی در شکل دهی به شخصیت فیلسوف مسلمان، تغییر اهداف فلسفه و نیز اولویت بندی و چینش مسائل فلسفی اثبات می کند و نشان می دهد که جهت گیری و رویکرد کلی فلسفه اسلامی تا حد زیادی در همه این مسائل از تعالیم قرآنی متأثر است. نتیجه چنین تأثیری آن است که فلاسفه اسلامی غایت فلسفه را معرفت الله و تشبه به خداوند با خصوصیات موردنظر دین اسلام دانسته اند و فلسفه اسلامی برخلاف فلسفه یونان، کاملاً توحیدمحورانه به طرح و بررسی مباحث فلسفی می پردازد.
تفسیر موضوعی به مثابه روش نظریه پردازی در علوم انسانی؛ خوانشی نو از دیدگاه قرآنی شهید صدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظام اندیشه شهید صدر، قرآن حکیم منبعی برای کشف واقعیات جهان انسانی و نظریه پردازی در عرصه مسائل زندگی انسانی است. مسئله اصلی این مقاله کشف و تبیین جایگاه و هویت تفسیر موضوعی در دستگاه اجتهادی علمی این اندیشمند است. هدف از این تبیین بهره گیری از ظرفیت آثار شهید صدر در بعد روش شناسی نظریه پردازی قرآنی و کشف یکی از عناصر روشی مرجعیت علمی قرآن در تحقق علوم انسانی بومی / دینی است. مسائل فرعی این پژوهش از دو دسته مباحث عام علوم انسانی دینی و مباحث مرتبط با دیدگاه وی در تبیین هویت تفسیر موضوعی تشکیل شده است. بنابراین، روش مناسب تحقیق در مباحث دسته نخست، بهره گیری از «راهبرد اکتشافی» و «تحلیل عقلی» آثار شهید صدر است. اما در بعد دوم، همان گونه که خود به اجتهادی بودن تفسیر موضوعی اشاره دارد، ملاک سنجش و خوانش دیدگاه های وی، همان روش «اجتهادی» است. حاصل تحقیق نشان دهنده آن است که تفسیر موضوعی پیشنهادی ایشان درواقع همان روش «نظریه پردازی قرآنی» بوده، زمینه ساز رجوع روشمند به قرآن، به مثابه مرجع دانشی است. تبیین عناصر روش شناختی این روش (تکیه داشتن به رویکرد علمی، مسئله محوری، اجتهادی بودن، واقع نگری، نظریه پردازانه بودن) ثابت کننده این مدعاست.
چرایی و چگونگی مرجعیت علمی قرآن کریم؛ مرور اولیه نظریه تناسب وجودی در فلسفه اخلاق
حوزههای تخصصی:
از راه های امکان سنجی و تشخیص چگونگی مرجعیت علمی قرآن کریم نگاهی تطبیقی به مسائل دانش های گوناگون و مقایسه همان مسئله ها در قرآن است. به این منظور ابتدا، مسئله و یا مسئله هایی از هر یک از علوم انتخاب می شود و با عرضه آن به قرآن کریم، امکان مرجعیت علمی قرآن نسبت به آن دانش و چگونگی آن بررسی می شود. فلسفه اخلاق یکی از علومی است که شایسته است مسئله مرجعیت علمی قرآن کریم نسبت به آن واکاوی شود. در این مقاله با گزینش نظریه ای از فلسفه اخلاق (نظریه تناسب وجودی) چگونگی عرضه آن به قرآن کریم نشان داده می شود و با تعیین ابعاد نظریه تناسب وجودی، هر یک از ابعاد نظریه محور یک پرسش برای عرضه به قرآن کریم قرار می گیرد. با یافتن چگونگی پاسخ دهی قرآن کریم به این پرسش ها می توان به نتایجی درباره چگونگی مرجعیت علمی قرآن در برابر این نظریه به طور خاص و فلسفه اخلاق به طور عام رسید.
مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن در کلام و فلسفه اسلامی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
38 - 67
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در مرجعیت علمی قرآن، به معنای اثرگذاری آن در یک حوزه دانشی، بررسی مبانی آن است. مراد از «مبانی مرجعیت علمی قرآن» آن دسته آموزه ها و قضایایی در حوزه های مختلفی نظیر انسان شناسی، معرفت شناسی، علوم قرآن و ... است که اثبات و پذیرش مرجعیت علمی قرآن بر آنها استوار است، به شکلی که انکار آنها به انکار مرجعیت علمی قرآن می انجامد و آن را بی اعتبار می سازد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن در کلام و فلسفه اسلامی می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که پذیرش مرجعیت علمی قرآن در عرصه کلام و فلسفه اسلامی بر چه باورهایی درباره خود قرآن استوار است. براساس یافته ها و دستاوردهای این پژوهش، مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن، در دو دسته مبانی ناظر به وجود و حقیقت قرآن نظیر اصالت و حقانیت، حیات، جاودانگی و جهان شمولی، جامعیت و قلمرو مشترک، ساختار چندمعنایی قرآن و مبانی ناظر به زبان و معرفت قرآن نظیر فهم پذیری و تفسیر، معرفت بخشی و واقع نمایی، جواز و اعتبار معرفت عقلی و فلسفی قرآن جای گرفته و اثبات می شوند.
مبانی جداناپذیری حجیت قرآن از سنّت در مرجعیت علمی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن کریم از اثرگذاری معنادار و روشمند قرآن کریم بر دیگر دانش ها، ازجمله علوم انسانی و اسلامی سخن می راند. تبیین مرجعیت قرآن در این زمینه، مبتنی بر تحقّق مبانی و ادله ویژه آن است. جداناپذیری حجّیت قرآن از سنت را باید یکی از مبانی مهم در مرجعیت علمی دانست. پیوند میان قرآن و سنّت، از مسائل دامنه دار و موضوعات مورد توجه دانشمندان بوده است. قرآن کریم به عنوان منبع دستیابی به معارف دین، مورد پذیرش بوده، اما در گستره حجّیت و کشف مراد از آیات، با دیدگاه ها و روش های گوناگونی روبه رو هستیم. بر اساس نظرگاه جداناپذیری حجّیت قرآن از سنت، کتاب الهی در معنادهی بخشی از آیاتش، نیازمند سنّت است. دریافت تفسیر دقیق و صحیح از آیات و بهره از تمام ظرفیت های سنّت در کشف مقاصد الهی، ضرورت بحث از این دیدگاه را تأمین می نماید. ازاین رو بایسته است تا کشف مبانی این دیدگاه به روش توصیفی-تحلیلی، مقایسه ای و تطبیق داده های روشی حاصل از مطالعات، صورت گیرد. این نظریه بر پایه مبانی عقلایی، قرآنی و روایی استوار گردیده است. در مبنای عقلایی، نقش بافت فرامتنی در فهم کلام بررسی می شود. در مبنای قرآنی، آیات متشابه و در مبانی روایی، همسان نبودن کلام خدا با کلام بشر بیان می گردد.
نظریه جامعیت علمی شبکه ای و هوشمند قرآن کریم (ساختار، فرایند)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
89 - 110
حوزههای تخصصی:
قرآن به صراحت مدعی «جامعیت» است، اما ابعاد و ساختار و فرایند آن را روشن نکرده و ازاین رو، دامنه انتظار مخاطبان را در تفسیر جامعیت و رجوع علمی به آن با ابهام روبه رو کرده است. در کنار این ویژگی مهم، قرآن همچنین مدعی جمع پارادوکسیکال اوصاف «جاودانگی» و «ثبات» و در عین حال، «پویایی» و «تحرک» نیز هست؛ آن چنان که با گذر زمان و تکامل علمی بشر، گرد کهنگی بر چهره آن نمی نشیند و این درحالی است که «تکامل علمی» بشر به صورت قهری، موجب زوال برخی دانش ها و تولید دانش های جدید است تا نیازهای نوظهور را پاسخ گوید و اساساً نیازهای بشر نو به نو و به مرور و به طور دائم در حال پوست اندازی است و در فرایند تکامل دانش بشر، «علم» هیچ گاه از حرکت باز نمی ایستد. این اوصاف و گزاره های ناسازوارانه پرتکرار در قرآن و منابع دینی، برای تثبیت در ذهن علمی بشر امروزین، نیازمند واکاوی و بازشناسی دقیق بوده و لازم است ساختار، فرایند و سازکار آنها آشکار شود. این مقاله با تکیه بر روش کلامی و ورود اجمالی به روش پدیده شناختی، عهده دار رمزگشایی و حل این معادله چندوجهی و پاسخگویی به پرسش ها و ابهامات یادشده است. فرضیه نگارنده این است که ساختار و فرایند جامعیت علمی قرآن، به شکل بدیعی شبکه ای (آنتولوژی) و هوشمند عمل کرده و «جامعیت قرآن» نیز متناسب با اهداف و مقتضیات و اوصاف و وظایف آن، قابل بازتعریف و ظرفیت های علمی قرآن نیز به شکل واقع بینانه ای، قابل بازشناسی است.
مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن در کلام و فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در مرجعیت علمی قرآن، به معنای اثرگذاری آن در یک حوزه دانشی، بررسی مبانی آن است. مراد از «مبانی مرجعیت علمی قرآن»، آن دسته آموزه ها و قضایایی در حوزه های مختلفی نظیر انسان شناسی، معرفت شناسی، علوم قرآن و... است که اثبات و پذیرش مرجعیت علمی قرآن بر آنها استوار است؛ به گونه ای که انکار آنها به انکار مرجعیت علمی قرآن انجامیده و آن را بی اعتبار می سازد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن در کلام و فلسفه اسلامی پرداخته و به این پرسش پاسخ می دهد که پذیرش مرجعیت علمی قرآن در عرصه کلام و فلسفه اسلامی بر چه باورهایی درباره خود قرآن استوار است.بر اساس یافته ها و دستاوردهای این پژوهش، مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن، در دو دسته مبانی ناظر به وجود و حقیقت قرآن نظیر اصالت و حقانیت، حیات، جاودانگی و جهان شمولی، جامعیت و قلمرو مشترک، ساختار چندمعنایی قرآن؛ و مبانی ناظر به زبان و معرفت قرآن نظیر فهم پذیری و تفسیر، معرفت بخشی و واقع نمایی، جواز و اعتبار معرفت عقلی و فلسفی قرآن جای گرفته و اثبات می شوند.
مبانی مرجعیت علمی قرآن کریم از منظر دکتر صادقی تهرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
133 - 160
حوزههای تخصصی:
مرجعیت قرآن به معنای اثرگذاری قرآن بر سایر دانش های ساخت یافته بشری است. یکی از پیشگامان معتقد به مرجعیت علمی قرآن کریم در علوم مختلف اسلامی و انسانی که بیش از دیگران به این مسأله پرداخته، دکتر صادقی تهرانی، مؤلف تفسیر «الفرقان» است. وی بر این باور است که قرآن کریم به عنوان کتاب دین، در مرجعیت علمی بر همه چیز، حتی روایات نیز مقدم بوده و یک فقیه، بیش و پیش از هر منبع دیگری، باید به خود قرآن کریم مراجعه و نیازهای معرفتی و علمی خود را از آن برگیرد. این پژوهش در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که دکتر صادقی، دیدگاه خود در مرجعیت علمی قرآن را بر چه مبانی ای استوار ساخته است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که از منظر دکتر صادقی، اساسی ترین مبانی مرجعیت علمی حداکثری قرآن عبارت اند از: باور به فراعصری بودن قرآن، جامعیت موضوعی قرآن، قابلیت قرآن برای پاسخگویی به نیازهای عصری، دلالت الفاظ قرآن بر چندمعنا، توسعه پذیری معنای الفاظ قرآن و حجیت آن، و الگو دهی روایات تبیینی اهل بیت (ع) در مراجعه به قرآن.
روش شناسی مرجعیت علمی قرآن در مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
برای مرجعیت منبع جامع و خطاناپذیر قرآن، در علوم انسانی، می توان با مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی زمینه های اولیه را فراهم کرد و با توجه به تفاوت روش شناسی تحقیق در علوم انسانی با روش شناسی تحقیق در قرآن کریم، لازم است یک روش شناسی مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی برای ارتباط معرفتی میان این دو عرضه شود. برای رسیدن به این هدف، باید با توجه به روش شناسی متفاوت علوم انسانی موجود و مطالعات قرآنی، روش هایی که می توان به وسیله آن روش ها، ارتباط معرفتی میان داده های علوم انسانی موجود و داده های قرآنی ایجاد کرد، مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت روش مطلوب عرضه شود. روش هایی همچون «کشف و استنباط»، «تأیید و تکمیل»، «داوری و تهذیب»، «تکیه بر پیش فرض های قرآنی برای تأسیس علوم انسانی دینی»، «فرضیه انگاری تعالیم قرآن» و «تأثیر غیرمستقیم و عدم مداخله» و «تولید علوم انسانی با پشتوانه تعالیم بنیادی قرآن به مثابه مفروضات نظری» قابل عرضه است، اما هیچ یک از این روش ها کامل نبوده و از وجاهت لازم برخوردار نیست. بر این اساس این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، به این پرسش پاسخ خواهد داد که مرجعیت علمی قرآن در عرصه مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی با چه روشی امکان پذیر است؟ نتیجه و دستاورد این تحقیق، عرضه روشی مستدل و قابل قبول برای مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی است.
نقش چند معناییِ الفاظ و عبارات قرآن کریم در مرجعیت علمی قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
مقصود از چندمعنایی در این مقاله، دلالت الفاظ و عبارات قرآن کریم بر معانی متعدد و مختلف، و به عبارت دقیق تر برداشت معانی متعدد از یک واژه یا عبارت قرآن کریم است که در دانش اصول فقه و تفسیرپژوهی گاه از آن به «استعمال لفظ در بیش از یک معنا» و گاه به «حمل لفظ مشترک بر بیش از یک معنایش» و گاه به «اراده دو معنا از یک عبارت»، تعبیر می شود. پژوهش حاضر که با روش تحلیل و توصیف انجام گرفته، درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که «پذیرش چندمعنایی در الفاظ و عبارات قرآن کریم چگونه بر توسعه قلمرو مرجعیت قرآن کریم برای علوم مختلف به سوی مرجعیت حداکثری تأثیرگذار است؟» حاصل این پژوهش اثبات این دیدگاه است که جواز چندمعنایی الفاظ و عبارات قرآن یکی از اصلی ترین مبانی مرجعیت قرآن کریم است که قلمرو مرجعیت آن به سوی مرجعیت حداکثری سوق می دهد، و بیشتر کسانی که به مرجعیت حداکثری قرآن کریم - با مراتب مختلفش - باور دارند باور به جواز چندمعنایی را به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه مبنای دیدگاه خود قرار داده اند. به منظور تبیین و اثبات این دیدگاه، بعد از اشاره به ادله جواز چندمعنایی الفاظ قرآن، نمونه های قابل توجهی از آیات قرآن در قالب شکل هایی از چندمعنایی توصیف، تحلیل و بررسی شده اند