مطالب مرتبط با کلیدواژه

تجمیع قرائن


۱.

اعتبار سنجی تراکم ظنون در فرایند استنباط(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تراکم ظنون تجمیع قرائن استقرای فقهی حجیت ظنون ضعیف استنباط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۵ تعداد دانلود : ۵۱۲
بر اساس دیدگاه غالب در بین اصولی ها مواد قابل استناد در فرایند استنباط منحصر در ادله قطعی و برخی از ظنون است که حجیتشان به دلیل خاص اثبات شده است و سایر ظنون تنها می توانند نقش مؤید را در فرایند استنباط ایفا کنند و هرگز دلیل مستقل محسوب نمی شوند. در این نوشتار با روش تحلیلی- اجتهادی نشان داده می شود حتی با عدم پذیرش دلیل انسداد، استفاده از ظنون ضعیف، در فرایند استنباط امکان پذیر است و در آثار بزرگانی چون شیخ انصاری عملیاتی شده است. فرضیه تحقیق آن است که تراکم ظنونِ ضعیف، مرتبه بالاتری از معرفت را ایجاد می کند که به لحاظ فقهی و اصولی حجت است. البته اثبات این راه میانه، متوقف بر پاسخ به دو پرسش اساسی است. اول آنکه آیا به لحاظ معرفت شناختی امکان شکل گیری یک معرفت با درجه تصدیق بالا از تراکم معرفت های با درجه تصدیق پایین وجود دارد؟ دوم آنکه آیا چنین معرفتی حجیت دارد؟ نتیجه تحقیق حاکی از آن است که در استنباط مبتنی بر تراکم ظنون، امکان شکل گیری معرفت در سه سطح قطع، اطمینان و ظن هم تراز با ظنون خاص وجود دارد. با توجه به حجیت ذاتی قطع و حجیت عرفی اطمینان، در صورتی که تراکم ظنون سبب حصول قطع یا اطمینان گردد، نتیجه استنباط معتبر خواهد بود؛ اما اگر حاصل تراکم ظنون، ظن هم تراز با ظنون خاص باشد، اعتبار چنین ظنی بر مبنای مشهور فقها محلّ تأمل است. در صورت اثبات اعتبار تراکم ظنون، نقش آن در اسلامی سازی علوم انسانی بی بدیل خواهد بود.
۲.

قیاس از نگاهی دیگر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قیاس ارزیابی اخبار آحاد بازخوانی قیاس تجمیع قرائن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۲۲۰
یکی از معانی اصطلاح قیاس در آثار سده های نخستین، ارزیابی روایات(به ویژه اخبار آحاد) بر مبنای کتاب، سنّت و دیگر شواهد است که به دلایل مختلف گاه از آن به «قیاس» تعبیر شده است و لذا نمی توان به محض مشاهده این اصطلاح در متون سریعاً آن را به معنای قیاس معروف فقهی دانست. همچنین به نظر می رسد که مسأله قیاس به ویژه در بین امامیه باید مورد بازنگری قرار گیرد و چه بسا همان گونه که آیت الله سیستانی تلاش نموده است تا روایات و گزارش های تاریخی مربوط به قیاس را بازخوانی نماید، برداشت های جدیدی از آن ارائه گردد و فهم ما از روایات مرتبط را دگرگون سازد. این در حالی است که در آثار اصولی امامیه به ویژه از مکتب حلّه به این سو، گاه از قیاس به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی خبر واحد و همچنین به عنوان یکی از مرجّحات باب تعارض سخن به میان آمده است و دست کم به عنوان مؤیّد و از باب «تجمیع قرائن» گاه مورد توجّه قرار گرفته است.