فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خانواده، نهادى است که بر پایه ازدواج مرد و زن شکل مى گیرد و اساس سازندگى شخصیت انسان و مهم ترین عامل تکامل جامعه بشری است. اسلام به عنوان برنامه تکامل انسان، براى تأسیس و تحکیم این نهاد سرنوشت ساز و پیشگیرى از فروپاشى آن، رهنمودهاى مهمى ارائه کرده است. تأمل در این رهنمودها و مقایسه آن ها با آنچه در سایر مکاتب درباره خانواده دیده مى شود، به روشنى نشان مى دهد که آموزه های اسلامی مرتبط با نهاد خانواده، بر مبانی انسان شناختی مشخصی بنا شده است که می تواند در حل چالش های خانواده در جهان متأثّر از مدرنیته و پسامدرن گره گشا باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی این مبانی و اصول برخاسته از آن به روش توصیفی تحلیلی و با تاکید بر آیات قرآن کریم و احادیث معصومین((ع)) انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق، مبانی انسان شناختی که از باور به دو ساحتی بودن انسان و ویژگی های فطری، مختار بودن و تربیت پذیری انسان به وجود آمده است، عبارتند از معناگرایی انسان، زیبادوستی، کرامت، ضعف و نقص، وجود تفاوت های جنسیتی و سیستمی بودن خانواده که اصولی همچون دین مداری، پاکیزگی و آراستگی، عفت ورزی، تکریم همسر و فرزندان، سپاسگزاری و قدردانی برای انسان در خانواده را به همراه دارند.
پیش بینی فاجعه سازی درد براساس تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به سرطان: نقش میانجیگر هیجان های مثبت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری سرطان یکی از شایع ترین بیماری ها در دنیای امروز است که علاوه بر ایجاد مشکلات جسمی، مشکلات روانشناختی را برای بیماران به همراه دارد. یکی از این مشکلات فاجعه سازی درد می باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی فاجعه سازی درد با میانجیگری هیجان های مثبت در بیماران مبتلا به سرطان بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان بزرگسال (بالای ۱۸ سال) شهر کرمان در تابستان و پاییز سال ۱۴۰۰ بود که تعداد ۱۴۱ نفر از بیماران، به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد فاجعه سازی درد، فهرست عواطف و هیجان های مثبت پاناس، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون با کاربرد نرم افزارهای AMOS نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیرهای مستقیم تاب آوری (۰/۲۷-) و هیجان های مثبت (۰/۳۲-) به فاجعه سازی درد و نیز مسیرهای مستقیم تاب آوری (۰/۲۴) و ذهن آگاهی (۰/۱۶) به هیجان های مثبت معنی دار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر برازش خوب مدل نهایی پژوهش را نشان داد (NFI=۰/۹۹, CMIN=۰/۳۷۳). نتیجه گیری: نتایج نشان داد هیجان های مثبت در پیش بینی فاجعه سازی درد براساس تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی میانجی گری می کنند. پیشنهاد می شود درمانگران و موسسه های مرتبط با سرطان برنامه های درمانی مرتبط با این عوامل را در دستور کار خود قرار دهند.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مهارت های حل مسئله هپنر و پترسن در دانش آموزان دوره ابتدایی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۶۶-۱۸۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهد کاهش مهارت های حل مسأله باعث بوجود آمدن مشکلاتی از قبیل کاهش موفقیت های علمی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی می شود. اگرچه این ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده مهارت های حل مسأله شناسایی گردیده است اما در بررسی روان سنجی این ویژگی ها در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مهارت های حل مسئله هپنر و پترسن در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر بیرجند انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از حیث ماهیت داده ها همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم مقطع ابتدایی شهر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 99-98 در مدارس دولتی و غیردولتی مشغول به تحصیل بودند که تعداد تقریبی براساس گزارش اداره آموزش و پرورش شهر بیرجند 976 نفر بود و از بین افراد تعداد 245 نفر (92 پسر و 149 دختر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در یک جلسه منفرد و به صورت اجرای کلاسی و با چیدمان یکسان ابزارها به ترتیب به پرسشنامه های مهارت های حل مسئله هپنر (1982) و اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و آزمون t استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ساختار سه عاملی مقیاس برازش قابل قبولی با داده ها دارد و کلیه شاخص های برازندگی نیز برازش مدل را تأیید کردند (2/56 =X2/df؛ 0/97 =GFI؛ 0/96 =NFI؛ 0/97 = NNFI و 0/97 =CFI). همچنین به منظور برآورد روایی واگرا نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میانگین مهارت های حل مسئله گروه غیر اهمال کار حدوداً 16 نمره بیش از گروه اهمال کار بود (0/05 >P). همچنین، پایایی مؤلفه ها و کل مقیاس مهارت های حل مسئله (اعتماد به نفس در حل مسئله، 0/80؛ گرایش - اجتناب مسئله، 0/78 کنترل شخصی، 00/70 و مهارت های حل مسأله، 0/91) با استفاده از روش آلفای کرونباخ مناسب بودند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر شواهدی را برای روایی و اعتبار پرسشنامه مهارت های حل مسئله به مثابه ابزاری جهت سنجش مهارت های حل مسئله (اعتماد به حل مسائل، سبک گرایش اجتناب و کنترل شخصی) دانش آموزان فراهم کرد.
پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج در جوانان بر اساس جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و چشم انداز زمان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
19 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج بر اساس جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و چشم انداز زمان در جوانان انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 استان تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به تعداد 373 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999)، جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1950) و نگرش نسبت به ازدواج روزن ویراتیین (1998) بود. داده ها با استفاده از شیوه های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون) و با استفاده از نرم افزار spss 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین نگرش نسبت به ازدواج با جهت گیری مذهبی و چشم انداز زمان رابطه معناداری وجود دارد (001/0> P ). همچنین جهت گیری مذهبی درونی و چشم انداز زمانی مثبت به صورت مثبت توانایی نگرش مثبت نسبت به ازدواج را دارند (001/0> P ). همچنین جهت گیری مذهبی بیرونی و چشم انداز زمانی منفی توانایی پیش بینی نگرش منفی به ازدواج را دارند (001/0> P ). از نتایج پژوهش حاضر می توان برای تدوین بسته های آموزشی جهت کاهش تغییر نگرش جوانان به ازدواج و افزایش تمایل به ازدواج در جوانان استفاده کرد.
الگوی عشق ورزی در میان سالمندان شهر تهران: با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوهای عشق ورزی سالمندان ساکن در شهر تهران با استفاده از نظریه زمینه ای است که نظریه داده بنیاد نیز می نامند. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی است. جامعه آماری پژوهش را سالمندان 65 سال و بیشتر ساکن در شهر تهران تشکیل می دهند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بوده است و 20 تن نیز براساس اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافته ها: براساس تحلیل داده ها، 344 مفهوم اولیه(کدهای باز)، 103کد محوری و 18 کد گزینشی شناسایی شد. نتایج مستخرج از تجزیه و تحلیل مصاحبه های کیفی نشان داد که عوامل علی از 4مقوله اصلی، 36 مقوله فرعی و 137 کد اولیه؛ عوامل زمینه ای از 2 مقوله اصلی، 15 مقوله فرعی، و 50 کد اولیه؛ عوامل مداخله گذار 2 مقوله اصلی، 7 مقوله فرعی و 23 کد اولیه؛ راهبردها از 3 مقوله اصلی، 19 مقوله فرعی و 49 کد اولیه و در نهایت پیامدها حاصل از 7 مقوله اصلی، 26 مقوله فرعی و 85 کد اولیه تشکیل شده اند. نتیجه گیری: در مجموع، هفت مدل پارادایمی عشق ورزی از قبیل عشق اجتماعی، عشق مادرانه، عشق در نگاه اول، عشق ازدواجی، عشق همدمی و دوستانه، عشق به خدا و عشق نیازخواه در میان سالمندان ساکن در شهر تهران شناسایی گردید.
اثربخشی توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی در زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
264 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی در زوجین در معرض طلاق بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهر اصفهان بودند. از این بین، 40 زوج به شیوه هدفمند بر مبنای ملاک های ورود انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 20 زوج) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) بود. گروه آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی طی ده جلسه از طریق بسته آموزشی تدوین شده تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر افزایش سطح تعهد (70/186=F؛ 001/0=p) و مهارت های ارتباطی (56/20=F؛ 001/0=p) اثربخش است؛ و این اثربخشی در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر ارتقاء تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی زوج های در آستانه طلاق، می توان این آموزش تلفیقی را در مراکز مشاوره روان شناختی طلاق استفاده کرد.
انگ زنی اجتماعی عموم کووید-19 و عوامل مرتبط با آن در جمعیت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
99 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انگ زنی اجتماعی یک فرایند روانی اجتماعی است که با یک برچسب جسمی، روانی یا اجتماعی شروع می شود و به طرد و انزوای اجتماعی می انجامد. بیماری کووید-19 به عنوان یک بیماری مسری و کشنده به شدت مبتلایان را در معرض خطر انگ زنی اجتماعی و طرد قرار می دهد. روش:این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود.جامعه آماری شامل کلیه افراد با رده سنی 18 تا 60 سال شهر اصفهان در بازه زمانی مهر و آبان 1399 بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 322 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند،ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه انگ زنی اجتماعی عمومی کووید-19،پرسشنامه جمعیت شناختی، و عوامل مرتبط با بیماری بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل واریانس از طریق نرم افزار spssتجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بیش از 80 درصد زنان و مردان سنین و سطوح تحصیلی مختلف، و با شغلهای پزشکی و غیر پزشکی، در سطح زیاد،انگ زنی اجتماعی کووید-19 را تجربه می کنند. افرادی که خودشان یا بیش از یکنفر از اطرافیانشان به کرونا مبتلا شدند و یا از بیمار کرونایی مراقبت کردند، انگ زنی کمتری علیه افراد مبتلا گزارش کردند(0. 05 >p). نتیجه گیری : انگ زنی اجتماعی مربوط به بیماری کرونا تا حد زیادی در جامعه ایرانی وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده، تجربه بیماری و داشتن تعامل نزدیک با فرد انگ زده، با کاهش انگ زنی رابطه دارد.
پیش بینی رفتارهای پرخطر براساس سبک های دلبستگی ناایمن: بررسی نقش میانجی ظرفیت تاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نتایج مطالعات نشان داده که دلبستگی نا ایمن با رفتارهای پر خطر ارتباط دارد. اما مکانیزم زیربنایی این رابطه بررسی نشده است. از این رو، مطالعه ی حاضر به منظور بررسی نقش میانجی ظرفیت تاملی در ارتباط بین سبک های دلبستگی ناایمن و رفتارهای پر خطر انجام گرفته است. روش کار: این مطالعه یک پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه شامل دانشجویان شهر تهران بودند که از بین آن ها 329 به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های ظرفیت تاملی، سبک های دلبستگی ناایمن و پرسشنامه رفتارهای پر خطر را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده ی اثر مستقیم ظرفیت تاملی بر رفتارهای پرخطر بود. همچنین نقش میانجی ظرفیت تاملی بین سبک های دلبستگی و رفتارهای پرخطر معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که دلبستگی ناایمن به همراه ظرفیت تاملی نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای پرخطر دانشجویان دارند. به همین دلیل مداخلات روان درمانی برای پیشگیری از شکل گیری این رفتارهای پرخطر از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
تدوین و تعیین روایی پروتکل طرحواره درمانی هیجانی برای اختلال شخصیت مرزی: یک مطالعه توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره های جوانان ایرانی از ازدواج مبتنی بر نظریه استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۳۸-۵
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی استعاره های جوانان از "ازدواج" مبتنی بر نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون انجام شد. روش: رویکرد تحقیق حاضر کیفی است که با توجه به هدف مطالعه و دست یابی به تجارب زیسته ی افراد، از روش پدیدار شناسی استفاده کردیم. جامعه مورد مطالعه جوانان متأهل و مجردی بودند که در این زمینه تمایل به مصاحبه داشته و بر اساس اصل نمونه گیری نظری و اشباع داده ها با 13 نفر مصاحبه ها صورت گرفت. یافته ها: این بررسی چگونگی برداشت و درک جوانان ایرانی از مفهوم ازدواج را اینگونه نشان داد که ماهیت ازدواج، یک راه و مسیر هدفدار است که توسط همسران قابلیت ساخته و خلق شدن آن وجود دارد. وجود مبدأ، مقصد، هدفمندی، راهرو انسانی و حرکت و در نهایت ملزومات طی گذار سالم و موفق این راه به سمت مقصد، برای تبیین "راه" به مثابه مستعار منه "ازدواج" به خوبی دیده می شود. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر آنند در این زمینه باید به رویکرد مشاوره تربیتی- آموزشی متوسل شد که هم زمان علاوه بر هدفمندی و مقصد حرکت زوجین در ازدواج، اهداف آنها در زندگی را در زمینه تغییرات ارزشی و معنایی ایجاد شده در اجتماع و گفتمان های دربرگیرنده همسران حول مفهوم ازدواج و زندگی مشترک نیز بررسی کند.
اثربخشی درمان خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری همسران نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
55 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری در همسران نظامیان انجام شد. روش: جامعه آماری موردمطالعه شامل تمامی همسران نظامی شهر ری تهران بود که از این میان، 30 نفر از زنان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که به صورت گمارش تصادفی، ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش خوددلسوزی دریافت کرد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسش نامه مشکلات خواب پیترزبورگ (1989) و مقیاس سطوح خودسرزنش گری تامسون و ظروف (2004) ارزیابی شدند. یافته ها: داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. مقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات مشکلات خواب و خودسرزنش گری، مؤثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری همسران نظامیان اثربخش بوده است و این اثربخشی در طول زمان ثبات داشته است.
پیش بینی اخلاق کاری بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی در کارکنان قوّه قضاییه
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
79 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف طرّاحی یک الگوی آماری به منظور پیش بینی اخلاق کاری و سازمانی بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی، در میان کارکنان قوّه قضاییه انجام شده است. جامعه تحقیق، شامل کلّیه کارکنان قوّه قضاییه بود. از این جامعه، تعداد 76 نفر، به روش نمونه گیری غیرتصادفی و دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطّلاعات،شامل پرسشنامه اخلاق کاری گریگوری پتی، سیاهه پنج عاملی شخصیت مک کری و کاستا، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه طرحواره های شناختی ناسازگار اوّلیه یانگ و پرسشنامه سازگاری شغلی دیویس و لافکوئیست بود. داده های حاصل از تحقیق، به شیوه تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس مورد تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق، هر یک از مفاهیم صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، به طور مناسبی پیش بینی کننده اخلاق کاری بودند و متغیّر سازگاری شغلی، در رابطه میان هر یک از متغیّرهای صفات شخصیت، سبک های دلبستگی، طرحواره های شناختی و اخلاق کاری میانجی گری می کند. در مجموع، الگوی ارائه شده در پژوهش حاضر، به لحاظ مبانی نظری در روان شناسی معاصر، مورد تأیید می باشد و قابلیت کاربرد در گزینش کارکنان و مشاوره شغلی را دارد.
تأثیر آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
35 - 11
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را 15842 نفر ازدانش آموزان پسر کلاس چهارم در سال تحصیلی1399-1400 در شهر اصفهان تشکیل دادند که30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش ده جلسه آموزش برنامه ی هوش موفق استرنبرگ دریافت نمود. داده ها از طریق آزمون تفکر خلاق تورنس فرم B (2002) و پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (1993) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد . یافته ها : نتایج نشان داد که برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان در مرحله پس آزمون اثربخش بوده و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ با فراهم کردن فرصت برای غنی کردن محیط آموزشی دانش آموزان با بهره گیری از روش هایی همانند کاربرد حل مساله، بازی های غیرساختاری،کاربرد غیر معمول اشیاء، مکالمه ی اعداد و طرح داستان های نیمه تمام می تواند به عنوان یک برنامه کارآمد جهت افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان مورد استفاده گیرد.
نقش تعارض سازمان روانی فطری با سازمان روانی غریزی در سالم سازی شخصیت با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
111 - 131
حوزههای تخصصی:
انسان همواره امیال متعددی را در خود می یابد که به رغم تزاحم یا تعارض شان همه آنها را مطالبه می کند. پژوهش حاضر با هدف تبیین تعارض سازمان روانی فطری با سازمان روانی غریزی در سالم سازی شخصیت با رویکرد اسلامی تدوین شد. روش پژوهش، کیفی به شیوه تحلیل محتوا بود. یافته های پژوهش نشان داد تقابلی اساسی میان سازمان روانی فطری با سازمان روانی غریزی وجود دارد و حاکمیت هر یک از این دو، سلامت شخصیت و فقدان سلامت شخصیت انسان را تعیین می کند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد تعارض اولیه ، ناشی از ناهمسویی و تقابل میان «سازمان شناختی» با جریان «افکار مزاحم» است که در این وضعیت افکار مزاحم همواره بر اساس سازمان غریزی، عمل می کند و در مقابل، سازمان شناختی، غالباً در پی شکوفایی فطریات است و بر اساس سازمان روانی فطری عمل می کند. این ناهمسویی، به تعارض شدید شناختی می انجامد و در نتیجه تفاضل نیروی این دو، میزان قدرت هر یک از سازمان های روانی فطری و غریزی انسان مشخص شده و جهت رشد الگوهای رفتاری فرد تعیین می شود.
تجربه زیسته اقدام به خودکشی: یک مطالعه پدیدارشناسانه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته اقدام به خودکشی در افرادِ با سابقه خودکشی بود. در این مطالعه ی پدیدارشناسی، داده ها از طریق مصاحبه های بدون ساختار و عمیق با 20 شرکت کننده (11 زن و 9 مرد) جمع آوری شد. در این مطالعه از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد و جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی توصیفی «کولایزی» استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها منجر به استخراج 6 مضمون اصلی و 11 مضمون فرعی شد. مضمون مرکزیِ استخراج شده از این پژوهش «اقدام به خودکشی به عنوان راه چاره» با مضمون فرعی «راهی برای رهایی یا بیانگری» بود. مضامین دیگر این پژوهش شامل ادراک مشکلات درون فردی با دو مضمون فرعیِ احساس بی معنایی و تکانش گری؛ ادراک مشکلات بین فردی شامل دو زیرمضمون تجربه شکست های عاطفی و ادراک عدم پذیرش و طرد از سوی دیگران؛ ادراک آشفتگی در فضای خانواده شامل سه مضمون فرعیِ تجارب ناخوشایند در دوران کودکی، ادراک تنش در روابط زناشویی و تعارض والد-نوجوانان در کنترل و استقلال؛ عدم پذیرش هویت فرهنگی و اجتماعی شامل دو مضمون فرعی شکاف بین نسلی و ادراک عدم معنابخشی مذهب. آخرین مضمون، فقر و مشکلات مالی بود که شامل مضمون فرعی ادراک مشکلات اقتصادی و مالی بود. تحقیق حاضر نشان داد، خودکشی یک کلیت پیچیده و چندبعدی است که در یک ساختار کلی تنش در ابعاد درون فردی، بین فردی، خانوادگی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی را به هم مرتبط می کند. بنابراین، برای هرگونه برنامه پیش گیرانه، مشاوره و مداخله در بحران خودکشی باید به روابط ساختاری بین مشکلات درون فردی، بین فردی، خانوادگی و فرهنگی-اجتماعی شود.
طراحی و اعتباریابی بسته مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی
حوزههای تخصصی:
انتخاب همسر یکی از پیچیده ترین و مهم ترین انتخاب هایی است که اکثر افراد در طول زندگی شان حداقل یک مرتبه با آن مواجه می شوند. یکی از دلایل ناسازگاری و تداوم مشکلات بین زوج ها وجود طرحواره های ناسازگاز اولیه است. براساس رویکرد طرحواره درمانی این پیش فرض وجود دارد که افراد با توجه به طرحواره هایشان ملاک های غیر منطقی و غیر واقع بینانه ای برای انتخاب همسر به کار می گیرند. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی بسته مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی است. تدوین بسته مشاوره پیش از ازدواج از لحاظ هدف کاربردی و در زمره مطالعات کیفی و تحلیل محتوا است. جامعه آماری کتاب ها و مقاله هایی را شامل می شود که به دلیل آشنایی با نحوه و فرایند مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی انتخاب و مبنای مطالعه و تحلیل اطلاعات قرار گرفت و کتاب های «زندگی خود را دوباره بیافرینید» و «طرحواره درمانی» به عنوان نمونه آماری به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس بسته مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی در قالب هشت جلسه که هر جلسه شامل سه بخش هدف، تکنیک و تکلیف و به مدت شصت دقیقه تدوین و ارائه گردید. روایی این بسته با استفاده از نظر 11 استاد متخصص در زمینه موضوع پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی روایی این بسته، شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و شاخص روایی محتوایی (CVI) محاسبه شد که به ترتیب معادل 88/0 و 89/0 است. نتایج نشان می دهد این بسته از روایی قابل قبولی برخوردار است و مؤلفه های این بسته در راستای مشاوره پیش از ازدواج به درستی تدوین شده و می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
ادراک مدیران از چالش ها و فرصت های تعلیم و تربیت در پساکرونا: یک مطالعه پدیدارشناسی
حوزههای تخصصی:
همه گیری کووید-19 به تغییراتی در تمام جهان و به خصوص در نظام تعلیم و تربیت منجر گردید که این تغییر و تحولات در دوران پساکرونا چالش ها و فرصت های متنوعی را برای نظام تعلیم و تربیت ایجاد نمود. هدف این پژوهش، تحلیل ادراک مدیران در خصوص فرصت ها و چالش های تعلیم و تربیت در دوران پساکرونا است. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و طرح پدیدارشناسانه صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران شهرستان تربت حیدریه بود. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده شد. مشارکت کنندگان 19 نفر از مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه شهرستان تربت حیدریه بودند که بر مبنای نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری انتخاب شدند. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بوده است. بدین ترتیب که ابتدا کدهای باز انتخاب شدند، سپس کدهای باز با معانی مشترک، در کنار هم سازماندهی شده و کدهای محوری را تشکیل دادند و در نهایت براساس کدگذاری انتخابی، حول مفاهیم چالش ها و فرصت های تعلیم و تربیت پساکرونا، تجمیع شدند. برای تأمین اعتبار و مقبولیت داده ها از شیوه های ناظر خارجی و بررسی اعضاء استفاده گردید. تحلیل دیدگاه مدیران، به شناسایی فرصت های «معلمان و دانش آموزان با شایستگی دیجیتالی بالا»، «تغییر مفهوم سنتی آموزش و یادگیری» و «افزایش همکاری و قدرشناسی اولیا» و چالش های «دانش آموزان با شایستگی اجتماعی پایین»، «نرخ بالای ترک تحصیل و عدم حضور در مدرسه» و «افزایش تفاوت های فردی دانش آموزان در کلاس درس» منجر گردید. توجه به چالش ها و فرصت های تعلیم و تربیت در پساکرونا که در پژوهش حاضر مطرح گردیده است و برنامه ریزی و اقدامات مؤثر برای بررسی چالش ها و استفاده از فرصت ها، می تواند به کارآیی بیشتر کلاس درس، مدرسه و در نهایت آموزش و پرورش منجر گردد و زمینه ساز رشد و پرورش همه جانبه فراگیران گردد.
اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی و جرأت ورزی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس شغلی از تعاملات، وظایف و عوامل استرس زای شغلی ایجاد می شود و منجر به فرسودگی شغلی، افزایش غیبت، مشکلات سلامتی و ترک شغل می شود. افرادی دارای ویژگی های ذهن آگاهی بالا استرس شغلی کمتر، سازگاری بهتر و سلامت بیشتری دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی و جرأت ورزی زنان شاغل انجام شد. این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمام زنان شاغل دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1401 تشکیل دادند که تعداد 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه، انتخاب و به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گروه کنترل تخصیص یافتند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با مقیاس استرس شغلی پارکر و دیویس (1983) و پرسشنامه جرأت ورزی گمبریل و ریچی جمع آوری و با آنالیز کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها تفاوت معناداری بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات استرس شغلی و جرأت ورزی در مرحله پس آزمون را نشان داد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، یک آموزش مؤثر برای کاهش استرس شغلی و افزایش جرأت ورزی در زنان شاغل است. با توجه به اثربخشی این روش، توجه و اجرای چنین جلساتی توسط مدیران سازمان ها و سایر درمان گران خانواده توصیه می شود
درآمدی بر روش شناسی پژوهش مبتنی بر قرآن
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
7 - 33
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که قرآن وحی ناب الهی است لازم است دانش فهم آن برای تولید علوم و معارف به صورت محققانه، مدون و مستدل ارائه شود. مقاله پیش رو در راستای چنین هدفی به روش شناسی پژوهش مبتنی بر قرآن می پردازد. ابتدا ضرورت ها و ملزومات لازم برای رجوع و فهم قرآن را به صورت پیش فرض های مقاله مطرح می کند؛ سپس به مبانی روش شناختی پژوهش های قرآنی در سطوح مختلف اعم از مبانی ناظر به مواجهه با متن قرآن و برداشت از آن، ساختار قرآن، کلمات و گزاره های قرآن، رابطه آیات و سوره های قرآن و رابطه روایات معصوم علیهم السلام با قرآن می پردازد. این مبانی، محقق را به اتخاذ قواعد و ضوابطی در روش های فهم دلالت می دهد. به همین دلیل این مقاله، مبتنی بر مبانیِ مطرح شده ضوابط حاکم بر روش های پژوهش را تبیین و توصیف می نماید. درنهایت فرآیند پژوهش های مبتنی بر قرآن در حوزه علوم مختلف را موردنظر قرار داده و آن را به صورت فرآیندی تشریح می کند.
ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس احساس گناه بین فردی و رابطه آن با اضطراب بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
105 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر به منظور بررسی ساختار عاملی تاییدی، اعتبار و پایایی فرم کوتاه مقیاس احساس گناه بین فردی گازیلو (2018) و رابطه آن با اضطراب کرونا در نمونه دانشجویان بود. روش: پژوهش اخیر توصیفی از نوع همبستگی بود. 330 نفر از دانشجویان از طریق فراخوان اینترنتی به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند (به علت شیوع ویروس کرونا). پرسشنامه های اضطراب کرونا (علیپور و همکاران (1398)، احساس گناه بین فردی-15 (گازیلو و همکاران، 2018)، احساس گناه بین فردی-67 (اوکانر و همکاران، 1997)، احساسات شخصی شرم و گناه (هاردر و زالما، 1990)، عزت نفس (روزنبرگ، 1965) و افسردگی (PHQ-9) استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS-24 و AMOS-24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 15 سوال روی 3 عامل بارگذاری شدند که این 3 عامل روی هم 46 درصد از واریانس مقیاس احساس گناه بین فردی را تبیین می کردند. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 64/0 تا 87/0 محاسبه گردید. رابطه سه بعد (گناه بازمانده، گناه همه توانی و نفرت از خود) این مقیاس با اضطراب بیماری کرونا، احساس گناه بین فردی-67، افسردگی، عزت نفس، شرم و گناه معنادار بود (01/0 ≥P). نتایج تحلیل عاملی تاییدی بعد از اصلاح مدل (نسخه 14 سوالی) برازش خوبی با داده ها نشان داد. نتیجه گیری: به طورکلی یافته ها حاکی از مناسب بودن ویژگی های روان سنجی پرسشنامه احساس گناه بین فردی بود و با توجه به رابطه احساس گناه بین فردی با اضطراب بیماری کرونا، می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.