مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
درمان فعال سازی رفتاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب می باشد.
روش: در یک طرح شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 27 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی و اضطراب پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فعال سازی رفتاری (13 نفر؛ 8 نفر دختر و 5 نفر پسر) و یا کنترل (14 نفر؛ 8 نفر دختر و 6 نفر پسر) گماشته شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری را دریافت داشت. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس پاسخ نشخوارگونه را به عنوان ابزارهای پژوهش، درسه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون مانکووا نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری اثر معنی داری بر کاهش علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دارد. نتایج به دست آمده، در مرحله پیگیری 2 ماهه نیزحفظ شده بودند.
نتیجه گیری: درمان کوتاه مدت فعال سازی رفتاری در بهبود علایم افسردگی و اضطراب و نیز کاهش نشخوار فکری در دانشجویان تأثیر قابل توجهی دارد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن با درمان فعال سازی رفتاری در کاهش علایم، بهبود کیفیت زندگی و کاهش افکار خودکشی افراد مبتلا به افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن با درمان فعال سازی رفتاری در کاهش علایم، بهبود کیفیت زندگی و کاهش افکار خودکشی افراد افسرده صورت گرفت. روش : پژوهش حاضر با طرح تحلیل واریانس مختلط بین - درون گروهی اجرا شد. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ملایر بود. از بین 364 نفر ، 45 دانشجویی که در آزمون افسردگی بک نمره بالاتر از 20 داشتند انتخاب و در نهایت بر اساس مصاحبه بالینی ساختاریافته ( SCID )، 34 نفر که تشخیص دیس تایمیا داشتند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فعال سازی رفتاری قرار گرفتند. گروه های آزمایش در هشت جلسه مداخله های درمانی دریافت کردند. اندازه گیری ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک ( BDI-II ) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ( WHO-QOL )، طی چهار مرحله پیش آزمون، ارزیابی هفته چهارم، پس آزمون و پیگیری دوماهه انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته صورت گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد هر دو مداخله شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و فعال سازی رفتاری در بهبود علایم افسردگی، کیفیت زندگی و افکار خودکشی به یک اندازه تغییر ایجاد می کند. به عبارتی اثر زمان (اثر درون گروهی) معنادار (05/0 p< ) بود، اما اثر بین گروهی معنادار مشاهده نشد. ن تیجه گیری : درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن و فعال سازی رفتاری برکیفیت زندگی و افکار خودکشی افراد مبتلا به افسردگی اثربخشی یکسانی دارد. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:11.0pt font-family:"Calibri","sans-serif" mso-ascii-font-family:Calibri mso-ascii-theme-font:minor-latin mso-fareast-font-family:"Times New Roman" mso-fareast-theme-font:minor-fareast mso-hansi-font-family:Calibri mso-hansi-theme-font:minor-latin mso-bidi-font-family:Arial mso-bidi-theme-font:minor-bidi}
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر باورهای فراشناختی و نگرانی از تصویر بدنی دانشجویان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم دی ۱۳۹۸ شماره ۱۰ (پیاپی ۴۳)
133-142
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر باورهای فراشناختی و نگرانی از تصویر بدنی دانشجویان دختر افسرده انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد پس از ارزیابی بالینی اولیه و بر اساس ملاک های پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) برنامه گروه درمانی فعال سازی رفتاری را دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه فراشناختی ولز و همکاران (2004) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (200) استفاده شد. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای باورهای فراشناخت مثبت درباره نگرانی و نگرانی از تصویر بدنی، تفاوت معناداری وجود دارد. از آنجا که کسب نمره بیشتر در این دو متغیر نش ان از ش دت ای ن علائ م در افراد دچار افسردگی است، میانگین این نمرات در گروه مداخله در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل ب ه میزان معنی داری پایین تر بود. بنابراین، می توان گفت که به کارگیری فنون درمان درمان فعال سازی رفتاری در کاهش باورهای فراشناختی مثبت درباره نگرانی و نگرانی از تصویر بدنی دانشجویان دختر افسرده، مؤثر است.
تأثیر درمان فعال سازی رفتاری بر راهبردهای مقابله ای دانشجویان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم دی ۱۳۹۸ شماره ۱۰ (پیاپی ۴۳)
181-188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان فعال سازی رفتاری بر راهبردهای مقابله ای دانشجویان با اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانشجویان دختر مقطع کاردانی و کارشناسی دانشگاه خرم آباد پس از ارزیابی بالینی اولیه و بر اساس ملاک های پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) برنامه گروه درمانی فعال سازی رفتاری را دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پی آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در مؤلفه های راهبردهای مقابله ای تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان اظهار کرد که درمان فعال سازی رفتاری بر افزایش راهبرد مقابله ای مسئله مدار و کاهش راهبرد مقابله ای هیجان مدار تأثیر معناداری دارد. در مجموع پیشنهاد می شود که گروه درمانی فعال سازی رفتاری به عنوان شیوه مناسبی جهت بهبود راهبردهای مقابله ای دانشجویان با اختلال اضطراب فراگیر، توسط مشاوران و روان درمانگران در نظر گرفته شود.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر افسردگی و رضایت جنسی در مبتلایان به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر افسردگی و رضایت جنسی در مبتلایان به دیابت نوع دو انجام شد. روش : این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه ناهمزمان بود. جامعه پژوهش مبتلایان به دیابت نوع دو شهر مشهد در سال 1398 بودند که از میان آنها 4 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هر چهار نفر به صورت انفرادی تحت 6 جلسه 90 دقیقه ای درمان فعال سازی رفتاری قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس های افسردگی بک (1967) و رضایت جنسی هادسون و همکاران (1981) بود. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا (RCI) و ماکزیمم درصد بهبودی (MPI) تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری به طورمعناداری باعث کاهش افسردگی و افزایش رضایت جنسی در هر چهار نفر از مبتلایان به دیابت نوع دو شد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از این روش درمانی ضروری است. در نتیجه، مشاوران و درمانگران می توانند از روش درمان فعال سازی رفتاری در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه کاهش افسردگی و افزایش رضایت جنسی استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر تنظیم شناختی هیجانی در زنان مبتلا به اختلال دیس تایمیک
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجان مثبت در بیماران زن مبتلا به اختلال دیس تایمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران دارای اختلال دیس تایمی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی مستقر در منطقه 8 شهر تهران بود که تعداد 45 نفر به شیوه غیرتصادفی و در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2002) با اعتبار 73/0 تا 88/0 بود. برای گروه آزمایش اول درمان فراشناخت (ولز، 2009) در 8 جلسه 90 دقیقه ای و برای گروه آزمایش دوم درمان فعال سازی رفتاری (دیمیدجیان و همکاران، 2008) در 12 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته و بنفرونی در نرم افزار spss-26 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی و درمان فعال سازی رفتاری باعث کاهش تنظیم شناختی هیجانی و مؤلفه های آن در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند (05/0p>). همچنین درمان فعال سازی رفتاری در کاهش علائم تنظیم شناختی هیجانی، نسبت به درمان فراشناختی اثربخشی بیشتری را نشان می دهد (05/0p>). نتیجه گیری: درمان فعال سازی رفتاری به دلیل تأثیری که بر افسردگی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در کاهش تنظیم شناختی هیجانی و علائم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال دیس تایمیک مؤثر باشد.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر انعطاف پذیری شناختی و افسردگی در بیماران با سابقه جراحی قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
153 - 166
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر انعطاف پذیری شناختی و افسردگی در بیماران با سابقه جراحی قلب انجام شد . روش: پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون یا گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران قلبی جراحی شده در بیمارستان های قلب شهر تبریز بود. بر این اساس حدود 60 نفر در دو گروه 30 نفری شامل گروه آزمایش (30=N) و گروه کنترل (30 =N) و به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک، استیر و براون (1996) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندر وال (2010) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره درمان فعال سازی رفتاری بر افسردگی (05/0P > ) و انعطاف پذیری شناختی (01/0P > ) و مولفه های آن از جمله جایگزین ها (05/0P > )، کنترل (01/0P > )، جایگزین هایی برای رفتارهای انسانی (05/0P > )، موثر می باشد. بنابراین استفاده از درمان فعال سازی رفتاری بر افسردگی و انعطاف پذیری شناختی و مولفه های آن از جمله جایگزین ها، کنترل و جایگزین هایی برای رفتارهای انسانی گروه آزمایش تاثیر معناداری داشته است . نتیجه گیری: گروه درمان فعال سازی رفتاری باعث کاهش افسردگی و افزایش انعطاف پذیری شناختی و مولفه های آن از جمله جایگزین ها، کنترل و جایگزین هایی برای رفتارهای انسانی آن در بیماران جراحی قلب شده می باشد.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه درمان فعال سازی رفتاری (13 نفر)، درمان فراشناختی (14 نفر) و گروه کنترل (14 نفر) تخصیص یافتند. گروههای آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری و یا فراشناختی را دریافت داشتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بودند که در سه مرحله ی قبل از مداخله، پایان مداخله و پیگیری 2 ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که هر دو درمان فعال سازی رفتاری و فراشناختی به طور مساوی بر علایم افسردگی و اضطراب اثربخش بودند. با این حال، تکنیک های درمانی با توجه به اثربخشی شان بر جنبه های مختلف تنظیم هیجان مانند بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی به لحاظ آماری با هم متفاوت بودند؛ بدین صورت که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعال سازی رفتاری در تعدیل این راهبردها اثربخش تر بود. در پیگیری 2 ماهه نیز نتایج درمانی کمابیش باقی مانده بودند؛ به جز متغیر پذیرش، که اثربخشی درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعال سازی رفتاری بر روی این راهبرد همچنان حفظ شده بود ولی نمرات گروه درمان فعال سازی رفتاری تا حدودی بازگشت نشان داده بود. با توجه به اثربخشی هر دو درمان بر علایم افسردگی، اضطراب و نیز راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری و یا فراشناختی می توانند برای مراجعینی که جهت دریافت درمانی اثربخش و مقرون به صرفه به مراکز مشاوره دانشجویی مراجعه می کنند گزینه ی درمانی مناسبی باشند.
مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و فعال سازی رفتاری بر امید در دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
293 - 312
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر امید دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1397 1398 بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه گواه بود. برای اندازه گیری امید از پرسش نامه امید اشنایدر و همکاران (1991) استفاده شد. روش نمونه گیری داوطلبانه بود. ابتدا روی 45 نفر داوطلب شرکت در تحقیق پیش آزمون اجرا شد. سپس آن ها به طور تصادفی به سه گروه واگذار شدند و از سه گروه، به صورت تصادفی دو گروه به عنوان گروه آزمایشی 1 و 2 و گروه دیگر به منزله گروه گواه در نظر گرفته شد. آن گاه دو گروه آزمایشی به ترتیب تحت درمان فعال سازی رفتاری و آموزش سرمایه های روان شناختی قرارگرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مداخله، برای هر سه گروه (جمعاً 38 نفر) پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان دهنده معنا دار بودن تفاوت نمره های پس آزمون امید مجموع گروه هاست (008 / 0=P). مقایسه زوجی نشان داد که هر دو نوع مداخله آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری موجب افزایش معنادار امید در مقایسه با گروه گواه شده است (به ترتیب 003 / 0=P و 019 / 0=P)، اما دو گروه آزمایشی از نظر نمره های امید با یکدیگر تفاوت معنا داری نداشتند. از یافته ها چنین نتیجه گرفته می شود که به رغم اینکه درمان فعال سازی رفتاری از روش های سنتی مبتنی بر درمان اختلالات روان شناختی و آموزش سرمایه های روان شناختی از مداخلات مبتنی بر روان شناسی مثبت است، هر دوی این مداخله ها بر متغیر امید تأثیر دارند و می توان از هر دوی آن ها برای افرایش امید استفاده کرد.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر تحمل آشفتگی و ابعاد فراهیجانی منفی بیماران زن مبتلا به اختلال مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۳۴-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر تحمل آشفتگی و ابعاد فراهیجانی منفی بیماران زن مبتلابه بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری بیماران زن مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس بود که جهت استفاده از خدمات سازمان بهزیستی به گروه تشخیص معلولیت سازمان بهزیستی تهران در سه ماه سوم سال 1400 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش (هرگروه 15 نفر) قرارگرفتند. گروه مداخله درمان فعال سازی رفتاری را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها بااستفاده از مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005)(DTS) و فراهیجان میتمانسگروبر و همکاران (2009)(MES) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اثراصلی گروه برای تحمل آشفتگی (741/ ، 4/95F=) و برای فراهیجان منفی (415/ ، 9/13F=) معنادار هستند؛ یعنی دو گروه ازنظر میانگین تحمل آشفتگی و فراهیجان منفی تفاوت معناداری وجود دارد. در متغیر تحمل آشفتگی اثر اصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (367/ ، 5/14F=) متفاوتند. در متغیر فراهیجان منفی نیز اثراصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (275/ ، 37/7F=) معنادار و با ماندگاری اثر گزارش شد (05/0>p)؛ اندازه اثر نیز نشان از تأثیر و 4/63 درصد مداخله برافزایش تحمل آشفتگی و کاهش فراهیجان منفی دارد. نتیجه گیری می شود این مداخله توانست تحمل آشفتگی را افزایش و فراهیجان منفی را کاهش دهد.
مقایسه اثربخشی درمان گروهی فراشناختی و فعال سازی رفتاری بر احساس گناه در زنان مبتلا به اختلال دیس تایمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۵۲-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر احساس گناه در زنان مبتلا به اختلال دیس تایمیک بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان دارای اختلال دیس تایمی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی مستقر در منطقه 8 شهر تهران در سال 1400 بود که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (1992) (CJGFQ) بود. برای گروه آزمایش اول درمان فراشناخت (ولز، 2009) و برای گروه آزمایش دوم درمان فعال سازی رفتاری (دیمیدجیان و همکاران، 2008) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای دوبار برگزار شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری احساس گناه و مؤلفه هایش تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p>). نتایج نشان داد هردو مداخله در احساس گناه و مؤلفه هایش اثربخش بودند اما مداخله فعال سازی رفتار اثربخشی بیشتری را نشان می دهد و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0p>). بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت که به دلیل تأثیر بیشتری که درمان فعال سازی رفتاری بر کاهش احساس گناه دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در کاهش احساس گناه ناشی از افسردگی در زنان مبتلا به اختلال دیس تایمیک مؤثر باشد.
بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از مشکلات شایع در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی، نقص در عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی است که موجب به وجود آمدن پیامدهای منفی متعددی برای این افراد می شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه معلولین جسمی-حرکتی خفیف تا متوسط دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان بابل در سال ۱۴۰۱ بود. از بین آن ها تعداد ۳۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش و کنترل (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش درمان فعال سازی رفتاری (۸ جلسه) و هر هفته یک جلسه و به مدت ۹۰ دقیقه دریافت نمودند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد اجرای بارکلی (۲۰۱۱)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه آشفتگی روان شناختی لاویبوند و لاویبوند (۱۹۹۵) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری در افزایش عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در مرحله پس آزمون مؤثر بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: یافته ه ای پژوه ش حاض ر می توان د در انتخ اب و طراح ی مناس ب ترین رویک رد درمان ی منطب ق ب ا نیازه ای معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی مورداستفاده ق رار گیرن د. تازه های تحقیق رمضان حسن زاده: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۱۱۶-۲۰۹۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه بقای زنان مبتلا به سرطان سینه بعد از تشخیص افزایش یافته است، اما برای این دسته از بیماران نه تنها بقا مهم است، بلکه تبعیت از درمان پس از بروز و تشخیص بیماری و افزایش نگرانی درباره کیفیت زندگی نیز حائز اهمیت است. اثربخشی درمان های روانشناختی متعددی بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی این بیماران مورد بررسی قرار گرفته است ولی در مورد مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان فعال سازی رفتاری بر متغیرهای مورد مطالعه، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پییگیری دو ماهه بود. 45 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه شهر گرگان در طی سال های 1400 و 1401، با روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه درمان مبتنی بر شفقت، فعال سازی رفتاری و گروه گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تبعیت از درمان دارویی (موریسکی و همکاران، 2008) و کیفیت زندگی بیماران سرطانی (سازمان اروپایی تحقیقات و درمان سرطان) استفاده شد. شرکت کنندگان در گروه های آزمایش، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخلات درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2006) و درمان فعال سازی رفتاری (دیمیدچیان و همکاران، 2006) قرار گرفتند. همچنین داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD و با کمک نرم افزار SPSS19 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد هر دو درمان مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است (0/05 >p). همچنین نتایج نشان داد، درمان فعال سازی رفتاری نسبت به درمان مبتنی بر شفقت اثربخشی بیشتری داشته و در مرحله پیگیری نیز این میزان معناداری پایدار بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد مداخلات مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری ضمن افزایش تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان سینه، می توانند کیفیت زندگی این دسته از بیماران را ارتقاء دهند. یافته های حاصل از این مطالعه می تواند به پزشکان، روانشناسان و سیاست گذاران حوزه سلامت و بهداشت روان کمک کند.