مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کیفیت زندگی زناشویی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیتی، از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی متاهلان ساکن در شهر اصفهان (1392) بود. این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. بدین طریق تعداد 75 زوج از اعضای جامعه انتخاب شدند و به وسیله ی پرسشنامه ی سرمایه ی روانشناختی ""لوتانز"" و همکاران(2007) و پرسشنامه ی کیفیت زندگی زناشویی ""فلچر"" (2000) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی، دارای همبستگی منفی (73/0 =r) می باشند. هم چنین بین مؤلفه های سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی نیز رابطه ی منفی دیده شد. در تحلیل رگرسیون، مؤلفه ی خودکارآمدی و تاب آوری پیش بینی کننده ی کیفیت زندگی زناشویی بودند. (p<./05)
بررسی رابطه بین مؤلفه های سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، با هدف بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ماهیتاً از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه ی متاهلین ساکن در شهر اصفهان (1392) بود. این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. بدین طریق تعداد 75 زوج از اعضای جامعه انتخاب و بوسیله پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی فلچر (2000) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی دارای همبستگی منفی
(73/0=r) می باشند. هم چنین بین مؤلفه های سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی نیز رابطه منفی دیده شد. در تحلیل رگرسیون، مؤلفه خودکارآمدی و تاب آوری پیش ببینی کننده کیفیت زندگی زناشویی بودند (p<./05).
اثربخشی الگوی راهنمائی و مشاوره قبل از ازدواج مبتنی بر رویکرد چند بعدی بومی نگر بر کیفیت زندگی زناشوئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی الگوی راهنمائی و مشاوره قبل از ازدواج مبتنی بر رویکرد چند بعدی بومی نگر بر کیفیت زندگی زناشوئی است.جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز بهداشت تبریز بودند که بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. 12 زوج در گروه آزمایش و 12 زوج در گروه کنترل بطور تصادفی قرار داده شد. ابزار مورد استفاده برای سنجش، پرسشنامه رضایت زناشوئی انریچ بود. روش مورد استفاده روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از شاخص های توزیع فراوانی و میانگین و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی آموزشی راهنمائی و مشاوره قبل از ازدواج مبتنی بر رویکرد چند بعدی بومی نگر بر بهبود ابعادی نظیر رضایت زناشویی، ابعاد و موضوعات شخصیتی، ارتباطات، حل تعارض، مسایل مالی، اوقات فراغت، ارتباط با خانواده اصلی و دوستان، نقش های همسری و جهت گیری مذهبی و معنوی تاثیر معناداری دارد. اما بر روابط جنسی و تربیت فرزند تاثیر معناداری نداشت. با توجه به ارتباط تعاملی و در هم پیچیده مسائل فردی، زناشوئی و فرهنگی – اجتماعی، جهت ارتقاء کیفیت زندگی زناشویی می توان از الگوی آموزشی راهنمائی و مشاوره قبل از ازدواج تدوین شده مبتنی بر رویکرد چند بعدی بومی نگر در دوره های مشاوره قبل از ازدواج استفاده نمود.
پیش بینی خیانت زناشویی براساس کیفیت زندگی زناشویی و پنج عامل بزرگ شخصیتی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل پیش بینی کننده خیانت بر اساس کیفیت زندگی زناشویی و پنج عامل بزرگ شخصیتی در میان افراد با تجربه خیانت زناشویی انجام شده است. در پژوهش همبستگی حاضر، 110 نفر (70 زن و 40 مرد) با استفاده از روش نمونه گیری انتخاب شدند و به نسخه کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیتی (BFI-SV، رامستد و جان،2007) مقیاس چند بعدی کیفیت زندگی زناشویی (W.H.O) و به پرسشنامه محقق ساخته خیانت زناشویی پاسخ داده اند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام مورد تحلیل قرارگرفتند. شواهد حاصل از بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی با خیانت زناشویی در دوگروه زنان و مردان با تجربه خیانت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که ابعاد شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی توان پیش بینی خیانت زناشویی را دارند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد بین پنج عامل بزرگ شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی با خیانت زناشویی رابطه وجود دارد و پنج عامل بزرگ شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی پیش بینی کننده خیانت زناشویی هستند. بنابراین پیشنهاد می شود در شاخص های بهزیستی روانی افراد با تجربه خیانت عوامل شخصیتی، کیفیت زندگی زناشویی به عنوان عوامل مهم تعدیل گر مورد توجه قرار گیرند.
نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگوهای ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش در پی تبیین نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگو های ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی است. روش: اینپژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متاهل شهرستان مرودشت بود که 303 نفر ( 162زن و 141مرد) از آن ها به شیوه خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، الگو های ارتباطی کریستین – سالاوی (1984) و صمیمیت زوجین ووندون بروک و هانس برتمن (1995) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون، و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نشان دادند که الگوی ارتباطی اجتنابی نتوانست کیفیت (874/0p<) و صمیمیت زناشویی(135/0p<) را متاثر کند. هم چنین، توقع زن و توقع مرد با صمیمیت (314/0-) و کیفیت زناشویی (208/0-) رابطه منفی داشت. الگوی توقع زن تاثیری در صمیمیت زوجین (904/0p<) نداشت، اما تاثیر منفی بر کیفیت رابطه زناشویی (046/0p<) به گونه مستقیم داشت و اما توقع مرد به صورت مستقیم بر صمیمیت (022/0p<) اثر داشت و به صورت غیر مستقیم و با واسطه صمیمیت در کیفیت رابطه زناشویی (058/0-) تاثیر منفی داشت. در نهایت، الگوی سازنده متقابل توانست صمیمیت (001/0p<) را به گونه مستقیم و کیفیت زندگی زناشویی را با واسطه صمیمیت (234/0) به گونه غیر مستقیم متاثر کند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که کیفیت زندگی زوجین تحت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم الگو های ارتباطی زوجین از راه واسطه گری صمیمیت است. گفتنی است با افزایش صمیمیت در میان زوجین تاثیر الگو های مخرب توقع زن و مرد بر کیفیت روابط زناشویی کم تر شده و تاثیر الگوی سازنده ارتباط بیش تر می شود و بر عکس.
تأثیر سن ازدواج، الگوهای همسرگزینی و تفاوت سنی زوجین بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، با گذر جوامع از مرحله سنتی و جمع گرا به مرحله مدرنیته و فردگرا، شاهد افزایش سن ازدواج (و خصوصاً در میان بانوان) و تمایل به همسرگزینی بر اساس انتخاب فردی هستیم. از طرف دیگر، همچنان شاهد افزایش نارضایتی، ناسازگاری، بی تعهدی، طلاق و به طورکلی؛ کاهش کیفیت زناشویی زوج ها هستیم که موجب آسیب به کانون گرم و مقدس خانواده و پیکره اجتماع می گردد. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر سن ازدواج، تفاوت سنی و سبک های همسرگزینی، بر کیفیت زندگی زناشویی زنان متأهل شهر تهران صورت پذیرفت. طرح پژوهش از نوع علّی مقایسه ای می باشد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر زنان تهرانی اند که ۴۰۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس غیر احتمالی و با مراجعه به پارک های عمومی در سطح شهر تهران انتخاب شدند و به مقیاس کیفیت زناشویی، فرم تجدیدنظر شده (RDAS) و پرسش های مرتبط با الگوهای همسرگزینی و سن ازدواج، پاسخ دادند. از یافته های قابل توجّه این پژوهش می توان به تأثیر منفی ازدواج در سنین نوجوانی و ازدواج بر اساس سبک های همسرگزینی ای که به نوعی با اجبار همراهند بر کیفیت زندگی زناشویی اشاره کرد. هم چنین در این پژوهش نشان داده شد که تفاوت سنی زوجین تأثیر معناداری بر کیفیت زندگی زناشویی ندارد.
بررسی روابط چندگانه میان رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی با بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط بین رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی بابهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده است. نوع این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهرستان آباده بوده است که تعداد 150نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، رضایت از زندگی دینر، کیفیت ابعاد رابطه ادراک شده زناشویی فلیچر و همکاران و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن ومدل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد، رضایت از زندگی، ابعاد رضایت زناشویی و ابعاد رضایت از عملکرد جنسیبا بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان به گونه جداگانه رابطه ای معنی دار دارد، ولی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان دادند هیچ کدام از متغیرهای رضایت زناشویی، رضایت از زندگی و عملکرد جنسی در چارچوب یک مدل با ابعاد کیفیت ادراک شده زنان، رابطه چندگانه ندارد.
واکاوی پدیدارشناختی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی اسرای جنگی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۰
27 - 64
حوزه های تخصصی:
اسارت از جمله پدیده های استرس زای جنگ است که آسیب های قابل توجهی را بر ساختارهای درون فردی و بین فردی اسیر و نهایتا میزان کیفیت زندگی زناشویی وی تحمیل می کند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی زوجین آزاده با استفاده از روش پژوهش پدیدار شناسی بود. 65 زوج مشارکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع و همگونی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از تحلیل موضوعی استفاده شد. یافته ها در زمینه عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی آزادگان، دربرگیرنده ی 25 موضوع فرعی بود که در 5 موضوع اصلی طبقه بندی شدند که عبارتند از: تعاملات آسیب زای بین فردی ؛ اختلالات روانشناختی فردی؛ عوامل اقتصادی-اجتماعی؛ عوامل معنوی-اعتقادی؛ و عوامل آسیب زای جسمانی. واکاوی ساختار تجارب زیسته ی زوجین آزاده نشان داد که مفهوم کیفیت زندگی زناشویی در این جامعه، یک ساختار چند علیتی هم افزا می باشد که در سطوح پیشگیری و درمان نیازمند رویکردی بین رشته ای و جامع در مداخله های کاربردی و پژوهش های نظری است.
بررسی کیفیت زندگی زناشویی و عوامل اجتماعی اقتصادی اثرگذار بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی وضعیت کیفیت زندگی زناشویی و بررسی ویژگی های اقتصادی اجتماعی اثرگذار بر آن می باشد. جامعه آماری پیمایش، متاهلین شهر تهران بوده و نمونه ها به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده و از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تفاوت میانگین و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد: بعد مثبت کیفیت زندگی زناشویی در 5/67 درصد از پاسخگویان در سطح بالا و در 5/32 درصد از ایشان در سطح متوسط و پایین تر گزارش شده است. بعد منفی کیفیت زندگی زناشویی در 3/85 درصد از پاسخگویان در سطح پایین و در 7/14 درصد از ایشان در سطح متوسط و بالا تر گزارش شده است. در تاثیر عوامل اقتصادی اجتماعی بر ابعاد مثبت و منفی کیفیت زندگی زناشویی تفاوت هایی وجود دارد و تحلیل چند متغیره نشان داده، نسل و درآمد نسبت به دیگر متغیرهای اقتصادی اجتماعی از قدرت تبیین بالاتری برخوردار بوده است. از آنجا که بخش زیادی از واریانس کیفیت زندگی زناشویی تبیین نشده باقی مانده، بررسی دیگر عوامل ساختاری، ارتباطی و فردی ضرورت دارد. بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادات اجرایی و مطالعاتی ارائه شد.
بررسی تاثیر کیفیت زندگی زناشویی بر قصد فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تاثیر کیفیت زندگی زناشویی بر قصد فرزندآوری، به تاثیر کیفیت زندگی زناشویی بر تعداد فرزندان قصد شده و همچنین قصد داشتن فرزند (دیگر) پرداخته است. جامعه آماری این پیمایش مقطعی، زنان و مردان متاهل شهر تهران بوده و 1232 نمونه که زن در خانواده آن ها زیر 49 سال و بارور بوده، به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داده در تحلیل دومتغیره، تعداد فرزندان قصد شده در افرادی که کیفیت زندگی زناشویی پایین تری دارند، کمتر است ولیکن این یافته در مدل چند متغیره رگرسیون پواسن معنادار نبوده است. مدل های رگرسیون اسمی دو وجهی لجستیک نیز نشان داده اند، بعد مثبت کیفیت زندگی زناشویی در افراد بدون فرزند و در افراد تک فرزند بر قصد داشتن فرزند (دیگر) اثر معنادار داشته و در افراد با دو فرزند و بیشتر تاثیر معناداری نداشته است. به تعبیر دیگر کیفیت زندگی زناشویی بالاتر، در خروج از بی فرزندی و تک فرزندی اثرگذار است. نتایج تحقیق تایید کننده تئوری های تاثیر مثبت کیفیت زندگی زناشویی بر قصد فرزندآوری بوده و افراد متاهل در شهر تهران از فرزندآوری به عنوان استراتژی برای بهبود زندگی زناشویی استفاده نمی کنند.
نقش باورهای غیر منطقی و مهارت تنظیم هیجانی در پیش بینی کیفیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
72-95
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل ثبات زندگی زناشویی، کیفیت زندگی زناشویی است که به عنوان موفقیت عملکرد زوجین در ازدواج شان شناخته شده است. کیفیت، فرآیندی پویا و تعاملی بین زوجین است که با ارزیابی هر یک از آن ها از کیفیت رابطه شان مشخص می شود و شامل عوامل فردی و بین فردی می باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش متغیرهای باورهای غیرمنطقی و مهارت تنظیم هیجانی در پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی صورت گرفته است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است . جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معلمان زن متأهل شهر سبزوار (1305 نفر) است که در سال 94- 93 مشغول به تدریس بوده اند. نمونه شامل 303 نفر از این معلمان زن بودند که با روش نمونه گیری خوشه ایی تک مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارها عبارت بودند از: ترجمه فارسی از مقیاس اصلاح شده سازگاری زوجین ( RDAS )، پرسشنامه مهارت تنظیم هیجانی ( ERSQ )، مقیاس 4 عاملی فارسی باورهای غیرمنطقی اهواز ( 4IBT-A ) نیز توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روش های استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که باورهای غیرمنطقی و مهارت تنظیم هیجانی پیش بینی کننده معناداری برای کیفیت زندگی زناشویی بودند و باورهای غیر منطقی با ضریب بتای 36/0- بیشترین سهم را در پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی داشت. نتیجه گیری: باورهای غیرمنطقی به صورت منفی و مهارت تنظیم هیجانی به صورت مثبت کیفیت زندگی زناشویی را پیش بینی می کنند.
مدل معادلات ساختاری پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس کیفیت زندگی زناشویی و میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع طلبی جنسی در تمامی جوامع و به ویژه در ایران به لحاظ ملاحظات اخلاقی و فرهنگی تا حد زیادی پنهان و ناشناخته مانده است. این مسئله موجب بروز مشکلاتی در روابط زناشویی و حفظ کانون خانواده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل معادلات ساختاری پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس کیفیت زندگی و با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. نمونه آماری ۲۴۰ مرد متأهل بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و مطابق با ملاک کلاین از مراکز مشاوره انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه توجیه روابط فرازناشویی گلاس و رایت (1992)، پرسشنامه تجدید نظر شده کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و پرسشنامه برانگیختگی طرحواره های شناختی در بافت جنسی ساخته نوبرهوپینت وگویا (2000) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مدل تحقیق برازش خوبی دارد، متغیر پیش بین کیفیت زندگی زناشویی و متغیر میانجی طرحواره های شناختی فعال شونده با تنوع طلبی جنسی مردان رابطه معنی دار دارند. کیفیت زندگی زناشویی بر طرحواره های فعال شونده و تنوع طلبی جنسی اثر مستقیم و غیر مستقیم معنی داری داشت. همچنین نتایج نشان داد طرحواره های فعال شونده بر تنوع طلبی جنسی در مردان متأهل اثر مستقیم و غیر مستقیم معنی داری داشته و در رابطه کیفیت زندگی زناشویی و تنوع طلبی جنسی مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره نقش میانجی داشت.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری زناشویی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) شهر شهرکرد
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری زناشویی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) شهر شهرکرد انجام پذیرفت. جامعه آماری آن شامل کلیه معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) می باشد که در زمستان سال 1397 در شهر شهرکرد به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده اند. از بین این افراد به شیوه تصادفی تعداد 40 نفر که نمره پایین در کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری زناشویی کسب کردند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و بررسی تقسیم شدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی زناشویی از باسبی، کران، لارسن و کریستنسن (1995)، و سازگاری زناشویی از اسپانیر (1976) پیش و پس از مداخله آموزشی بین اعضای نمونه توزیع گردید و گروه آزمایش تحت درمان هشت جلسه ای آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. داده ها بوسیله شاخص های توصیفی و تحلیل کواریانس چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به طور معنی داری کیفیت زندگی زناشویی (43/0) و سازگاری زناشویی (17/0) را بهبود بخشید (05/0<P). بنابراین از این آموزش می توان در بهبود کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری زناشویی استفاده کرد.
مطالعه جامعه شناختی رابطه کیفیت زندگی زناشویی با عوامل جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۶
55 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر سنجش رابطه کیفیت زندگی زناشویی با عوامل جمعیت شناختی، می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری کلیه ی زنان متاهل 15 تا 65 سال شهر کرج هستند که با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 465 نفر بدست آمد و نمونه آماری به روش خوشه ای و سپس تصادفی ساده تعیین شدند. در مبانی نظری از نظریه های کیفیت زندگی، پارسونز، صافی، همسان همسری و ... استفاده شده و در پایان مدل نظری تحقیق، طراحی گردیده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بالاتر از 0/7 بدست آمد که قابل قبول می باشد. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتیجه آزمون فرضیه ها نشان می دهد که بین کیفیت زندگی و سن، سن ازدواج، فاصله سنی با همسر، مدت ازدواج، درآمد، تحصیلات و سن باروری رابطه معناداری وجود دارد. و طبق آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر در بیشترین و قوی ترین تأثیرِ بر کیفیت زندگی زناشویی، می توان به ترتیب به تاثیر مستقیم متغیرهای مدت ازدواج(0/572)، فاصله سنی با همسر(0/381)، سن ازدواج(0/404) اشاره نمود.
پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی براساس تعهد و همدلی زوجین در دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی در برگیرنده ی شاخصه های مهمی است که یکی از آن ها کیفیت زندگی زناشویی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی براساس تعهد و همدلی زوجین بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ تشکیل دادند که در قالب طرح پژوهش همبستگی، تعداد ۱۶۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از بین آنان انتخاب شدند و مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (۱۹۹۵)، مقیاس تعهد زناشویی آدامز و جونز (۱۹۹۷)، و مقیاس همدلی قربانی و همکاران (۱۳۸۹) را تکمیل نمودند. داده های بدست آمده براساس تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که، کیفیت زندگی زناشویی براساس تعهد زوجین قابل پیش بینی است (۲/۸۷۰=t و ۰/۰۰۵<P و ۰/۲۱۸=β) و همبستگی مثبت و معناداری بین این دو متغیر وجود دارد. همچنین می توان گفت که کیفیت زندگی زناشویی براساس همدلی زوجین قابل پیش بینی است (۳/۸۴۹=t و ۰/۰۰۱>P و ۰/۲۹۲=β) و همبستگی مثبت و معناداری بین این دو متغیر وجود دارد. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی حاکی از آن بود که کیفیت زندگی زناشویی براساس تعهد و همدلی زوجین قابل پیش بینی است. بنابراین توصیه می شود که زوج درمانگران به متغیرهای مذکور توجه کرده و براساس آن ها برنامه هایی برای بهبود کیفیت زندگی زوجین طراحی کنند.
آزمون مدل علّی کیفیت زندگی زناشویی از طریق ادراک انصاف و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری تمایزیافتگی خود در معلمان زن متأهل
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
95 - 107
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل علی کیفیت زندگی زناشویی از طریق ادراک انصاف و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری تمایزیافتگی خود در معلمان زن متأهل شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متاهل شاغل در مدارس ابتدایی بود. نمونه پژوهش شامل 200 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شاخص کیفیت زناشویی نورتون(1983)، سنجه ادراک انصاف پری (2004)، مقیاس تجارب معنوی محمدعلی پور و همکاران (1395) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد، ادراک انصاف و تجارب معنوی روزانه اثرمستقیم معنی داری بر کیفیت زندگی زناشویی دارند. هم چنین ادراک انصاف، تجارب معنوی روزانه از طریق تمایزیافتگی خود اثر غیرمستقیم معنی داری بر کیفیت زندگی زناشویی در معلمان زن متأهل دارد. هم چنین مشخص شد مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی مناسبی برخوردار بود.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر رشت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر رشت انجام شد. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی، با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری، زنان (مادران دانش آموزان مقطع ابتدایی) شهر رشت، در 1397 بودند که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. مادرانی که پایین ترین نمره را در پرسش نامه انریچ کسب کرده بودند، شناسایی و انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از اخذ پیش آزمون از همه آزمودنی ها، برنامه آموزشی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی به مدت 10 هفته دو ساعته، به گروه آزمایش آموزش داده شد. در پایان، پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری نشان داد که نمره کل کیفیت زندگی زناشویی و رضایت زناشویی، توافق و انسجام به عنوان زیرمقیاس های کیفیت زندگی زناشویی آزمودنی های دو گروه، بعد از اجرای مداخله تفاوت معنا داری داشت و کیفیت زندگی زناشویی، گروه آزمایش افزایش یافته است. بنابراین، می توان از این روش به عنوان الگویی بومی فرهنگی برای افزایش کیفیت زندگی زناشویی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر فارسان در سال 1398 بود که 120 نفر از ایشان به روش هدفمند انتخاب و در چهار گروه 30 نفره (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه های آزمایش تحت مداخله آموزش سطوح مختلف برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی (در سه سطح کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت) قرار گرفتند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی زناشویی قبل و بعد از مداخله و سه ماه بعد (در مرحله پیگیری) از گروه های آزمایش و گواه جمع آوری و داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین کیفیت زندگی زناشویی گروه های آزمایشی با یکدیگر و گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین برنامه مداخله میان مدت در مقایسه با دو مداخله دیگر اثربخشی بیشتری داشت. ماندگاری برنامه مداخله در مرحله پیگیری نیز پابرجا بود و در این مرحله نیز اثربخشی برنامه میان مدت بالاتر از دیگر مداخله ها بود. براین اساس، می توان گفت که سطوح مختلف آموزش برنامه مذکور، به ویژه سطح میان مدت، مداخله ای مؤثر در بهبود کیفیت زندگی زناشویی زوجین است.
تأثیر درمان تلفیقی هیجان مدار (گرینبرگ) و متمرکز بر شفقت بر کیفیت زندگی زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی زناشویی بالا نشان دهنده ازدواج موفق و یکی از عوامل تعیین کننده دوام ازدواج است و شامل رضایت، انسجام، شادمانی و تعهد می شود. هدف پژوهش حاضر تأثیر درمان تلفیقی هیجان مدار (گرینبرگ) و متمرکز بر شفقت بر کیفیت زندگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بود. در این پژوهش از طرح مورد منفرد A-B-Aاستفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر اصفهان در سال 99 بود که سه زن به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (RDAS) بود. پس از بررسی و مطالعه پیشینه پژوهش، بسته مشاوره ای در دوازده جلسه شصت دقیقه ای تهیه شد. یافته ها براساس تحلیل دیداری و آمار توصیفی تجزیه وتحلیل شد و نتایج براساس بررسی میانه، میانگین، روند PND نشان داد درمان تلفیقی سبب تنظیم هیجان در یک بستر معنایی شده و باتوجه به ذهن آگاهی و تربیت ذهن مهربان باعث افزایش کیفیت زندگی زناشویی شده است. پیشنهاد می شود درجهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی از درمان تلفیقی هیجان مدار و شفقت استفاده شود.
نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی در رابطه بین ذهنیت های طرح واره ای و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
161 - 182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی درارتباط بین ذهنیت های طرح واره ای وکیفیت زندگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان متاهل شاغل در یک شرکت دارویی در سال 1399 به تعداد 226 نفر بود که با استفاده از روش سرشماری، و با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش درنهایت نمونه ای به حجم 205 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ذهنیت های طرح واره ای یانگ، پرسشنامه کیفیت ادراک شده ازابعاد رابطه زناشویی فلچر، سیمپسون و توماس و پرسشنامه باج گیری عاطفی رحمت بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شدند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی دررابطه بین ذهنیت های طرح واره ای و کیفیت زندگی زناشویی تائید شد. بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان جهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی زوجین، توجه ویژه ای به دو عامل ذهنیت های طرح واره ای و باج گیری عاطفی نمایند.