فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۸۱ تا ۵٬۶۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ارزیابی سلامت روان و ناسازگاری اجتماعی در نوجوانان ایرانی انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی بود که در قالب دو مطالعه مجزا از هم انجام شد. نمونه مطالعه اول شامل 604 نفر از دانش آموزان اسلام شهر (سال تحصیلی 1399-1398) بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. نمونه مطالعه دوم 44 نفر از نوجوانان مراجعه کننده به درمانگاه مؤسسه روان پزشکی تهران بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ارزیابی سلامت روان و ناسازگاری نوجوانان و پرسش نامه توانایی ها و مشکلات بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملیِ تأییدی، ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها نتایج تجزیه و تحلیل ساختار تک عاملی و دوعاملی را تأیید کرد. به جز دو مقیاس اختلال خوردن و اختلال شخصیت که ضریب آلفای کرونباخ ضعیفی داشتند (0/570)، ضریب آلفای کرونباخ دیگر مقیاس ها در دامنه0/73 تا 0/94 متغیر بود. پایایی بازآزمایی بیشتر مقیاس ها در دامنه 0/54 تا 0/81 قرار داشت، اما مقیاس های اختلالات شخصیت، اختلال خوردن و اختلال عملکرد مرتبط با اختلال خوردن پایایی بازآزمایی ضعیفی داشتند (48/0-38/0). ضریب همبستگی میان مقیاس های پرسش نامه اصلی با مقیاس های پرسش نامه توانایی ها و مشکلات نشان دهنده روایی هم زمان مناسب ابزار بود (P<0/05). نتیجه گیری پرسش نامه ارزیابی سلامت روان و ناسازگاری های اجتماعی نوجوانان برای غربالگری مشکلات نوجوانان از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است، اما سه مقیاس سایکوپاتی (مانند نسخه اصلی)، اختلال خوردن و اختلال عملکرد مرتبط با خوردن از ویژگی های روان سنجی ضعیفی برخوردار هستند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ولع مصرف و تنظیم هیجان در زنان دارای سوء مصرف مواد مخدر شهر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
73 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ولع مصرف و تنظیم هیجان در زنان دارای سوء مصرف مواد مخدر شهر کرمان انجام شد. روش : پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان وابسته به مواد مخدر که از دی ماه تا اسفند ماه سال 1397به کلینیکهای ترک اعتیاد سپید و مهر شهر کرمان مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه [آزمایش 15 نفر و کنترل 15 نفر] قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 8 جلسه 60 دقیقه ای هفته ای یک جلسه، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند ولی در مورد گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. پرسشنامه های ولع مصرف مواد مزینسکیس و همکاران (1995) و تنظیم هیجانی شات و همکاران (1998) قبل و بعد از اجرای مداخله اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: میانگین و انحراف استاندارد نمرات پیش آزمون متغیر ولع مصرف در گروه آزمایش به ترتیب (5/33 و 91/13) و در گروه کنترل (9/20 و 33/29)، در پس آزمون برای گروه آزمایش (6/19 و 36/73) و برای گروه کنترل (8/29 و 32/13)، میانگین و انحراف استاندارد نمرات پیش آزمون متغیر تنظیم هیجانی در گروه آزمایش به ترتیب (11/99 و 06/86) و در گروه کنترل (11/99 و 86/13)، در پس آزمون برای گروه آزمایش (12/66 و 67/20) و برای گروه کنترل (11/97 و 54/73) به دست آمد. بین ولع مصرف و تنظیم هیجانی پس از ارائه مداخله آموزشی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی دار بود (05/0P<). نتیجه گیری: بنا بر نتایج پژوهش حاضر، می توان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به عنوان روش درمانی کارآمد در کاهش ولع مصرف و تنظیم هیجان در زنان دارای سوء مصرف مواد پیشنهاد کرد.
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و توانبخشی شناختی بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و جرح خویشتن در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و توانبخشی شناختی بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و رفتار جرح خویشتن در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با جایگزینی تصادفی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل شامل پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان روانپزشکی و سوختگی زارع ساری و مطب های روانپزشکی شهر ساری در سال 1399 که بر اساس تشخیص روانپزشک و مصاحبه بالینی بر مبنای نسخه پنجم راهنمایی تشخیصی و آماری اختلال های روانی، تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کردند، بود. 45 نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه( دو گروه آزمایشی آموزش نوروفیدبک و توانبخشی شناختی و گروه کنترل) تقسیم شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامه تکانشگری بارات، پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و رومر، مقیاس خودآسیبی سوانسون و همکاران بودند. داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره( مانکووا) و تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد در کاهش تکانشگری حرکتی از مولفه های تکانشگری و عدم وضوح هیجانی از مولفه های بی ثباتی هیجانی بین گروه نوروفیدبک و توانبخشی شناختی تفاوت معناداری وجود داشت (001/0=p). در کاهش سایر موارد بین گروه نوروفیدبک و توانبخشی شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت(05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت نوروفیدبک طی جلسات مختلف مغز را برای فعالیت با الگوهای مناسب پرورش می دهد و تمرینات توانبخشی به مغز کمک می کند که این تغییرات را در رفتار نمایان کند.
تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر با استفاده از تصویرسازی تشدید مغناطیسی مبتنی بر شبکه عصبی کانولوشنی و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی پیش رونده و غیرقابل برگشت است که به آرامی حافظه و قدرت تفکر را از بین برده و حتی توانایی انجام کارهای ساده را از فرد می گیرد. تشخیص زودهنگام آلزایمر می تواند به بیماران مبتلا به این بیماری کمک کند تا با تغییر سبک زندگی خود روند پیشرفت این بیماری را کاهش دهند. بررسی تصاویر MRI، به تشخیص بیماری آلزایمر کمک شایانی می کند. روش کار: در این مقاله به تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر با استفاده از تصاویر MRI به کمک شبکه عصبی کانولوشنی و منطق فازی پرداخته می شود. در این راستا، پس از استخراج ویژگی های مناسب از تصاویر MRI، از شبکه عصبی کانولوشنی استفاده خواهد شد. به منظور بهبود دقت روش پیشنهادی، از یک لایه فازی بین لایه ادغام و لایه کاملا هم بند استفاده می شود تا با بهره گرفتن از درجه تعلق داده ها به هر کدام از دو دسته، باعث تشخیص دقیق افراد سالم و مبتلا به آلزایمر شود. یافته ها: نتایج آزمایشات نشان می دهد که روش پیشنهادی به ترتیب با دقت، صحت، فراخوانی و آماره F، 61/99، 51/96، 32/95 و 61/95 نسبت به دیگر روش ها از کارایی بهتری برخوردار است. نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود که مدل پیشنهادی با استفاده از شبکه عصبی کانولوشنی از دقت بالایی در تشخیص بیماری آلزایمر برخوردار است به علاوه استفاده از دسته بندی فازی دقت مدل را به طور قابل توجهی افزایش داده است.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی در تنظیم شناختی هیجان های مثبت و شادکامی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
263 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی در تنظیم شناختی هیجان و شادکامی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش: روش پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی است که به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله ی پیگیری سه ماهه مداخله درمانی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شهرستان جم، سیراف، کنگان، عسلویه و شهرک های پردیس و شهرک نفت جم در سال 1399 انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه 8 نفره آزمایش و یک گروه 8 نفره کنترل گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه (جلسات 90 دقیقه در 8 هفته متوالی) در معرض گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و شادکامی آکسفورد بود. داده ها با استفاده از روش آماری نتایج تحلیل واریانس با رویکرد اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار 25 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت موجب افزایش تنظیم شناختی هیجان سازگار و شادکامی در گروه آزمایش گردیده است، بنابراین می توان گفت؛ این درمان در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در پس آزمون بیشتر مؤثر واقع شده است. نتیجه گیری: نتایج کلی این پژوهش بیانگر تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی می باشد که در نهایت منجر به افزایش تنظیم شناختی هیجان های مثبت و شادکامی می گردد
مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
565 - 586
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های آزاد استان تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش موفق (استرنبرگ، 2005)، بهزیستی روانی (ریف، 1989) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها: نتایج نشان داد هوش موفق اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش موفق با خردمندی به صورت مستقیم برابر (08/2 = t و 25/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم هوش موفق بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان رد می شود. نتایج نشان داد بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه بهزیستی روانشناختی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (91/4 = t و 68/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم بهزیستی روانشناختی بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان تایید می شود. نتیجه گیری: لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
تأثیر نوروفیدبک بر تعدیل امواج مغزی و کنش های اجرایی پایه در کودکان 8 تا 12 ساله دارای ناتوانایی های یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۷۲۶-۷۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناتوانایی های یادگیری خاص به مجموعه ای از اختلالات ناهمگن گفته می شود که به صورت جدی در یادگیری و کاربرد مهارت های گوش دادن، تکلم، خواندن، نوشتن و ریاضیات تظاهر می کنند و می توانند ریشه عصب شناختی داشته باشند. یکی از درمان های مورد استفاده در این حوزه، نوروفیدبک است اما مروری یر پیشینه نوروفیدبک و ناتوانایی های یادگیری نشان می دهد که تناقضات بسیاری در مورد تأثیرات نوروفیدبک بر امواج مغزی کودکان دارای ناتوانایی های یادگیری خاص وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر عبارت از سنجش تأثیر نوروفیدبک بر تعدیل امواج مغزی و کنش های اجرایی پایه در کودکان 8 تا 12 ساله دارای ناتوانایی های یادگیری خاص بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای نارساخوانی یا نارسانویسی معرفی شده به مراکز اختلالات یادگیری کرمانشاه بود. روش نمونه گیری پژوهش از نوع در دسترس بود که به این منظور 20 دانش آموز 8 تا 12 ساله انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی نوروفیدبک را به مدت 20 جلسه 40 دقیقه ای دریافت کردند. جهت ثبت امواج مغزی از دستگاه نوروفیدبک دو کاناله و جهت سنجش حافظه فعال، تغییر توجه و بازداری پاسخ از نرم افزارهای حافظه وکسلر (خدادادی، امانی، 1393)، کارت های ویسکانسین (خدادادی و همکاران، 1393) و استروپ (خدادادی و همکاران، 1393) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: پروتکل حاضر می تواند موجب سرکوب نسبت امواج تتا بر آلفا (821/0 η2=) و بهبود کنش های اجرایی تغییر توجه (طبقات (0/320 η2=)، درجازدگی (0/544 η2=)، بازداری پاسخ (همخوان زمان (0/434 η2=)، ناهمخوان زمان (0/536 η2=) و حافظه فعال (فراخنای حافظه شنیداری (0/515 η2=)، فراخنای حافظه دیداری (0/536 η2=) در کودکان دارای نارساخوانی و نارسانویسی شود. نتیجه گیری: نوروفیدبک از طریق شرطی سازی احتمالا موجب شکل گیری ارتباطات جدید سیناپسی و در نهایت تعدیل امواج مغزی و بهبود کنش های اجرایی می شود.
ساخت و اعتبارسنجی پرسشنامه سبک های اسناد بیماران مبتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
249 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ساخت و اعتبارسنجی پرسشنامه سبک های اسناد بیماران مبتلا به کووید-19 بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به کووید-19 دو استان قم و تهران بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 292 نفر آزمون گرفته شد. یافته ها: جهت ارزیابی روایی محتوا، حداقل مقدار قابل قبول برای ضریب شاخص روایی محتوا ((CVI برابر با 79/. و حداقل مقدار قابل قبول برای شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) برابر با 62/. مورد استفاده قرار گرفت. نتایج روایی ملاک به شیوه همگرا، بین پرسشنامه پژوهش حاضر و مقیاس هم ارز (734/0) و در سطح 01/0 معنادار بدست آمد. برای بررسی روایی سازه، نتایج همسانی درونی، به شیوه همبستگی هر یک از سؤال های آزمون و هر کدام از عامل ها با نمره کل در سطح (01/0)، معنادار بود. روایی سازه به شیوه تحلیل عاملی، به ترتیب هفت عامل «اسناد خداباورانه مثبت»، «اسناد بهبودی خداباورانه»، «اسناد شخصی شده»، «اسناد خداباورانه منفی»، «اسناد به دیگران»، «اسناد طبیعت گرایانه» و «اسناد بهبودی غیر خداباورانه» بدست آمد، که در مجموع (696/48) درصد واریانس کل پرسشنامه را برآورد می کند. اعتبار پرسشنامه در آزمون باز آزمون (678/0)، در روش دو نیمه سازی (808/0) و مقدار ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه (888/0)، بدست آمد که بیانگر همسانی درونی خوب این پرسشنامه است. نتیجه گیری: بنابراین نتایج بدست آمده حاکی از قابلیت پرسشنامه سبک های اسناد بیماران مبتلا به کووید-19 جهت استفاده در تحقیقات پژوهشی و خدمات به بیماران کرونایی است.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمامی دختران دبیرستانی منطقه 2 تهران بود، که از این میان 30 نفر از دانش آموزان دختر که بین رده سنی 12 تا 18 سال بوده و علاقمند شرکت در پژوهش بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در ۲ گروه 15 نفره (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند که گروه آزمایش، 12 جلسه آموزش درمان هیجان مدار را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1996) و پرسشنامه کمال گرایی بشارت (1382) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر بوسیله نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی موثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P). به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر اثر داشته است و این اثربخشی در طول زمان ثبات دارد.
اثربخشی الگوی فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها بر «رشد پس از سانحه» و «امید به زندگی» در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
161 - 173
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مداخله فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها بر رشد پس از سانحه و امید به زندگی مادران دارای کودک مبتلا به سرطان انجام شد. این پژوهش کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران 20 تا 45 ساله دارای کودک مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران در نیمه دوم سال 1399 بودند. از این میان 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. در گروه آزمایش بصورت مجازی 12 جلسه 30 دقیقه ای مداخله فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها بر اساس الگوی ارائه شده توسط نیکپور و شمسائی (1398) انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996) و امید به زندگی اشنایدر (1991) بود. فرضیه ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره، توسط نرم افزار SPSS نسخه 18مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مداخله فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها از طریق شناسایی و اولویت بندی ارزش ها و عمل بر طبق آنها و با بهره گیری از تکنیک هایی مانند قناعت، وقفه و واگذاری، بر رشد پس از سانحه و امید به زندگی مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان تاثیر معنادار دارد. بر این اساس استفاده از این الگو به عنوان برنامه حمایتی در مراکز درمانی بیماران مبتلا به سرطان پیشنهاد می شود.
اثر بخشی آموزش اخلاق شهروندی بر کفایت اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
214 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش اخلاق شهروندی بر کفایت اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود. در راستای این هدف از جامعه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ تعداد ۶۰ نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (۳۰ نفر) و گروه کنترل (۳۰ نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند به نحوی که گروه آزمایش طی ۱۵ جلسه در معرض آموزش اخلاق شهروندی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ا ی را دریافت ننمودند. برای اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری از پرسشنامه کفایت اجتماعی پرندین، استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد آموزش اخلاق شهروندی در بهبود کفایت اجتماعی و مؤلفه های آن، اثربخش است(05/0≥p). مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که اخلاق شهروندی پیش نیاز سازگاری با تغییرات اجتماعی بوده و زمینه ساز شکل گیری رفتارهای مطلوب اجتماعی است به نحوی که فرد با برخورداری از آموزه های اخلاق شهروندی قادر به بهبود روابط اجتماعی و تضمین سلامت روانشناختی میگردد.
فرا تحلیل اثر بخشی درمان فعال ساز رفتاری برمیزان افسردگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
161 - 174
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روش فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج بدست آمده از انجام پژوهش های گوناگون، میزان اندازه اثر روش های درمان را مشخص میکند. با انجام فراتحلیل می توان دیدگاه کلی تری نسبت به تاثیر مداخلات گوناگون بدست آورد. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی درمان فعال ساز رفتاری بر میزان افسردگی می باشد که به صورت فراتحلیل انجام شده است. روش شناسی: به این منظور از بین 15 پژوهش، 8 پژوهش، که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شده و فرا تحلیل روی آنها انجام شده است. تحلیل های آماری مربوطه با استفاده از نرم افزار جامعCMA-2)) صورت گرفته است. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که درمان فعال ساز رفتاری به طور معنی داری در سطح خطای کم تر از 05% بر افسردگی موثر بوده است و اندازه ثر کلی بر حسب مقیاس هم بستگی 633% ؛ برحسب تفاوت میانگین استاندارد 857/11 و بر حسب مشخصهg هجز نیز70/1 گزارش شد. بحث و نتیجه گیری: نتیجه این فرا تحلیل نشان می دهد که درمان مبتنی بر فعال سازی رفتاری به عنوان یک روش کاربردی می تواند به کاهش نشانه های افسردگی نوجوانان کمک کند و به عنوان یک روش موثر در جلسات درمانی مورد استفاده درمانگران قرار گیرد. با استفاده از این روش می توان نوجوانان افسرده را به عضوی فعال در جامعه تبدیل کرد و مشارکت آنها را در فعالیت های اجتماعی بهبود ببخشید.
مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی در معلمان: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007 ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
اصلاح نشخوار فکری و تنظیم شناختی هیجان دانشجویان افسرده خوابگاهی: آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی بر نشخوارفکری و تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان دختر افسرده دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 96-97 بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری دو ماهه بود و در آن از دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. بدین منظور تعداد 20 نفر از دانشجویان دختر افسرده به شیوه هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه نشخوارفکری، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. گروه آزمایش آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی را به مدت 5 جلسه، دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام گرفت. مطابق نتایج پژوهش آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی منجر به کاهش نشخوارفکری در مرحله پس آزمون و پیگیری شد. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که آموزش اختصاصی سازی حافظه به عنوان مداخله ای مقرون به صرفه و با اجرای آسان، از طریق بازیابی خاطرات و کاهش بیش کلی گرایی حافظه می تواند بر نشخوارفکری در افراد افسرده موثر باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی) در نوجوانان بی سرپرست 15-17 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی در نوجوانان بی سرپرست 17-15سال انجام شد. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور از بین تمامی نوجوانان بی سرپرست که در مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی منطقه 20 شهر ری و منطقه 3 شمیرانات در نیمه اول سال 1397، 36 نوجوان، بصورت در دسترس بعنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 12نفر). سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب طی 8 و 7 جلسه 70-60 دقیقه ای تحت آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس قرار گرفتند. گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار استفاده شده در پژوهش مقیاس سازگاری دانش آموزان (AISS) (سینها و سینگ، 1993) بود. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس موجب افزایش سازگاری اجتماعی در نوجوانان بی سرپرست شده است (05/0 P<). همچنین نتایج به دست آمده از آزمون t مستقل نشان داد که تأثیر آموزش تفکر خلاق بر سازگاری نوجوانان بیشتر از مدیریت استرس است (05/0 P<). بنابراین آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس می تواند به عنوان یک عامل حمایتی، از پدید آمدن مشکلات روان شناختی و اجتماعی در نوجوانان پیشگیری کند و هم به عنوان اساس و پایه ای برای رشد سالم آن ها مورد استفاده مشاوران و مربیان قرار گیرد.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات خودجرحی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی (پایایی و اعتبار ) نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات پیامدهای خودجرحی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان دوره متوسطه است. پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی و از نوع ارزشیابی بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه اول و دوم دختر و پسر شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 1900 نفر انتخاب شده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ارزیابی کارکرد خودجرحی (FASM، لوید و همکاران،1997)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ-S، گارنفسکی و کرایج، 2006)، نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات پیامد خود جرحی بدون قصد خودکشی (NSEQ، هاسکینگ و بویز،2017)، مقیاس خودکارآمدی برای اجتناب از خودجرحی بدون قصد خودکشی (SEA-NSSI، کزیز و همکاران، 2014) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شوارتز و جروسالم، 1997) استفاده شد. نتایج تحلیل عوامل تأییدی نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه با عوامل پنجگانه اولیه خود برازش مناسبی داشته و از روایی همزمان، واگرا و از همسانی درونی (پایایی) بالایی (تمامی عوامل بین 0.75 تا 0.85) برخوردار است. لذا می توان از نسخه فارسی این پرسشنامه برای ارزیابی جمعیت دانش آموزی و نوجوانان ایرانی استفاده کرد.
نقش سواد سلامت و خودمراقبتی مردان مبتلا به دیابت در پیش بینی رضایت مندی زناشویی زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سواد سلامت و خودمراقبتی مردان مبتلا به دیابت در پیش بینی رضایت مندی زناشویی زنان انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. با در نظر گرفتن معیارهای ورود 330 نفر از مردان مبتلا به دیابت و همسران آن ها به روش تصادفی ساده از انجمن دیابت استان خوزستان در سال 1399 در این مطالعه مشارکت داشتند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس زوجی انریچ (فاورز و اولسون، 1989)، پرسشنامه سواد سلامت برای بزرگسالان ایرانی (منتظری و همکاران، 1393) و پرسشنامه خلاصه فعالیت های خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، 2000) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که رضایت مندی زناشویی با سواد سلامت (001/0=p، 306/0=r) و خودمراقبتی (001/0=p، 543/0=r) همبستگی مثبت و معنادار دارد. نتایج رگرسیون نشان داد فقط متغیر سواد سلامت در مردان می توان نقش پیش بینی کنندگی برای رضایت مندی زنان را داشته باشد (0001/0=p، 543/0=β) و در مجموع 29/0 از رضایت مندی زناشویی را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده اهمیت توجه به ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی در مردان مبتلا به دیابت به منظور بهبود روابط زوجی پیشنهاد می شود.
روابط ساختاری توسعه منابع انسانی با عملکرد سازمانی در معلمان تربیت بدنی با تاکید بر جهت گیری اهداف پیشرفته(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این تحقیق بررسی روابط ساختاری توسعه منابع انسانی با عملکرد سازمانی در معلمان تربیت بدنی با تاکید بر جهت گیری اهداف پیشرفت بود. روش ها: تجامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش می باشد. طبق آمار تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش تعداد معلمان 33000می باشد (که از این تعداد28000نفر در کلاسهای درس حضور دارند و 5 هزار نفر فعالیت های ستادی را انجام می دهند که در این پژوهش کسانی که در کلاس های درس حضور دارند جامعه آماری را تشکیل می دهند). نمونه آماری در این تحقیق با توجه به حجم جامعه آماری برابر با 379نفر محاسبه گردید. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر، ضریب همبستگی، رگرسیون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که جهت گیری هدف تسلطی-اجتنابی(005/0=P، 77/2=T، 02/0=B)، جهت گیری هدف تسلطی-گرایشی (000/0=P،40/3=T، 07/0=B) و جهت گیری هدف عملکردی-گرایشی (000/0=P، 75/4=T،10/0=B) منجر به بهبود رابطه بین توسعه منابع انسانی با عملکرد سازمانی معلمان تربیت بدنی شد، اما جهت گیری هدف عملکردی-اجتنابی نقش میانجی معنی داری در رابطه بین توسعه منابع انسانی با عملکرد سازمانی معلمان تربیت بدنی نداشت (140/0=P، 47/1=T، 01/0-=B). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، توسعه منابع انسانی جهت افزایش عملکرد سازمانی باید جهت گیری اهداف پیشرفت را به منظور تبیین تأثیر توسعه منابع انسانی بر عملکرد سازمانی مدنظر داشته باشد.
اعتیاد در نوجوانان: مروری بر نقش عملکرد خانواده
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یکی از مشکلات پیش روی جامعه ی ما و مخصوصا قشر جوان و نوجوان است. جامعه ی ایران جامعه ی جوانی است، پس بایستی برای حل این معضل تلاش فراوانی انجام داد. عوامل زیادی در گرایش به اعتیاد نقش دارند. هدف این پژوهش مرور بر مبانی نظری و پیشینه پژوهش ها راجع به نقش عملکرد خانواده در اعتیاد نوجوانان است. مطالعه حاضر توصیفی (از نوع مروری) می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش مطالعه ای و کتابخانه ای بود. در این پژوهش به بررسی ادبیات و پیشینه مربوط به عملکرد خانواده و اعتیاد پرداخته شد. در این راستا علاوه بر بررسی منابع اطلاعاتی خارجی، منابع و پایگاه های اطلاعاتی داخل ایران نیز بررسی شد. مطالعات انجام شده بیانگر آن است که خانواده یکی از مهم ترین نقش ها در اعتیاد نوجوانان را یدک می کشد. با توجه به اینکه قسمت عمده شخصیت فرد در خانواده شکل می گیرد و اساس سازگاری فرد در جامعه، در خانواده ریخته می شود؛ هنگامی که خانواده نتواند عملکرد مطلوبی داشته باشد، این وظیفه خواه ناخواه بر عهده دیگر افراد یا گروه ها مانند گروه همسالان واگذار می شود. وضعیت نابسامان در خانواده های گسسته و بیمارگون یکی از مهم ترین عوامل ایجاد و گسترش اعتیاد در نوجوانان است.
Relationship between Action Flexibility and Personality Traits with Marital Adjustment in Married Students of Shahrood Azad University(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the relationship between action flexibility and personality traits with marital adjustment in married students. Methods: The present study was a descriptive correlational study. In this study, 400 married students of Shahrood Azad University in the academic year 2020-2021 were selected by convenience sampling method. Action flexibility questionnaire, personality traits questionnaire and marital adjustment questionnaire were used to collect data. Data was analyzed simultaneously using SPSS software version 21 through statistical method of Pearson correlation coefficient and multiple regression. Results: Findings showed that there was a significant relationship between action flexibility and marital adjustment. There was also a significant correlation between the components of extraversion, agreeableness and openness to experience with marital adjustment; but there was no significant correlation between the components of honesty-humility, emotionality and conscientiousness with marital adjustment. Conclusion: Action Flexibility allows the individual to adapt well to the traumatic events of life, and individuals successfully demonstrate positive adaptation to traumatic events, which can be related to and lead to marital adjustment. Personality traits cause people to react differently to life issues and problems. The more people are able to control stress, the less they use emotion-based coping techniques that lead to incompatibility.