مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اختلالات روانی
"طرح مساله: با رشد روزافزون جرم و جنایت در جامعه بشری، جرم شناسان تاکنون برعلل بی شماری در این باره انگشت نهاده اند. این تحقیق به بررسی برخی از اختلالات روانی در مرتکبان قتل عمد می پردازد.
روش: این مطالعه به صورت مقطعی در طی سالهای 79 - 80 بر روی 136 زندانی با جرم اثبات شده قتل عمد در زندانهای شهر تهران صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از Rـ90ـ SCL اختلالات روان این مجرمان بررسی شده است. اطلاعات و داده های به دست آمده از این آزمون، تحت بررسی توصیفی و آزمون آماری خی دو قرار گرفت.
یافته ها: بر طبق نتایج به دست آمده، سن اکثر مجرمان بین 30 تا 37 با میانگین 33.6 سال بوده از نظر وضعیت سلامت روان، حدود 87% آنان از نوعی اختلال روان رنج می بردند که در این میان پرخاشگری، اضطراب و شکایات جسمانی، بیشترین و وسواس و ترس مرضی کمترین آنان را شامل می شد (P<0.01).
نتایج: به رغم آنکه مطابق قانون، این اختلالات روانی رافع مسوولیت کیفری نیست و فقط جنون، محجوریت و نظایر آن مسوولیت جزایی (کیفری) فرد را ساقط می کند، ولی باید توجه کرد که ممکن است در زمینه اختلالات خفیف روان شناختی، احتمال ارتکاب جرایم سنگین افزایش یابد.
"
بررسی میزان توافق مصاحبه بالینی با آزمون MMPI در تشخیص اختلالات روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رابطه ی بین سبک زندگی و اختلالات روان شناختی دبیران دوره ی متوسطه ی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی و اختلالات روان شناختی دبیران دوره متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 82-83 بود. 224 نفر از دبیران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه های سبک زندگی و آزمون SCL-90-R بود. ضریب اعتبار پرسش نامه سبک زندگی، 0.88 و پرسش نامه SCL-90-R، 0.98 به دست آمد.
نتایج نشان داد که سبک زندگی دبیران در حد مطلوب بود. بالاترین اختلال در دبیران، حساسیت در روابط متقابل و اختلال وسواس- اجبار بود. بین سبک زندگی و اختلالات روان شناختی رابطه معناداری وجود داشت (P<0.001) و جهت رابطه، معکوس بود، بین جنسیت و میزان تحصیلات با اختلالات روان شناختی رابطه معناداری وجود داشت. میزان اختلالات در دبیران مرد بیش از دبیران زن بود. بین ابعاد مختلف سبک زندگی زن و مرد تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.05)."
مقایسه فراوانی علایم ظریف عصبی در اختلالات روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
وجود علایم ظریف عصبی در اختلالات روانی همواره مدنظر صاحب نظران بوده است. هدف از این پژوهش آن بود که با توجه به کاربردی بودن این علایم در مواقعی که شک تشخیصی وجود دارد، یک بار دیگر این رابطه با توجه به اطلاعات جدید در بیماران مختلف روانپزشکی در بیمارستان شهید بهشتی کرمان مورد بررسی قرار بگیرد و فراوانی آن در بیماران مختلف با یکدیگر مقایسه شود. بر این اساس، 213 بیمار که دارای تشخیص نهایی (اختلال خلقی - اختلال اضطرابی و اسکیزوفرنی) بودند به طور متوالی انتخاب شدند. این حجم نمونه بر اساس 93% اطمینان و نسبت 32% و دقت 6% از یک مطالعه مقدماتی به دست آمد. شش آزمایش علایم ظریف عصبی بر روی بیماران انجام گرفت، در نتیجه دیده شد که رابطه سن با 4 مرود از تست ها، یعنی standing on one foot، Heel walking، Toe walking، Tandem walk، معنی دار است و رابطه اختلالات روانی با دو مورد از تست ها معنی دار بود که عبارت بودند از (PV=0.01) Two - Point Desctimination و PV=0.02) Tongue extrusion ) که اولی در افسردگی و دومی در اسکیزوفرنی بالاتر بود و در باقی موارد رابطه معنی داری وجود نداشت. حاصل این پژوهش نشان دهنده آن بود که فراوانی اکثر " N.S.S ها" در اختلالات روانی برابر است و اختلاف اندکی با یکدیگر دارند.
"مقایسه میزان اختلالات روانی دختران نوجوان با توجه به شیوه های فرزند پروری والدین در دبیرستان های شهر "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان اختلالات روانی دانش آموزان دختر با توجه به شیوه های فرزند پروری والدین بود. نمونه مورد نظر 120 نفر دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شهرستان جیرفت بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش، آزمونSCL90 و پرسشنامه ابعاد رفتاری والدین (شیفر) بود که مربوط به چهار شیوه فرزند پروری میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که در افسردگی، وسواس – اجبار، حساسیت در روابط متقابل، هراس، روان پریشی و شکایات جسمانی، دانش آموزانی که میزان بیشتری از اختلالات را نشان داده اند، دارای والدین بی توجه و مستبدی بودند. هم چنین در مقیاس های اضطراب، خصومت و تفکر پارانوئیدی تفاوتی در چهار شیوه فرزند پروری مشاهده نشد.
"
زنان و پیامدهای سقط جنین
حوزه های تخصصی:
از جمله مبارزاتی که در غرب، برای حفظ و حمایت از حقوق زنان انجام میگیرد، مخالفت با آزادی سقط جنین است. مخالفین با مطرح کردن بالا رفتن آمار سقط جنین به ضرر و زیآنهای متعدد قانونی کردن آن هم اشاره میکنند. آنها بر طبق دلایل و آمارهای پزشکی، اثبات میکنند که برخلاف ادعای موافقین، سقط جنین موجب بالا رفتن امراض جسمانی و اختلالات روانی- رفتاری برای زنان میگردد که در این نوشتار به برخی پیامدهای منفی جسمانی، روانی و اجتماعی آن اشاره میگردد.
رابطه جهت گیری مذهبی با اختلالات روانی و پیشرفت تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درمیان 350 نفر از دانشجویان دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان مرند»، و به روش پژوهشی، توصیفی و از نوع همبستگی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه «نگرش و اعتقادات مذهبی» و پرسش نامه سنجش اختلالات روانی «SCL-90-R» استفاده شد و برای سنجش پیشرفت تحصیلی، آخرین معدل آنها اخذ گردید. در گردآوری داده ها، از آمار توصیفی (میانگین، میانه، نما، جدول و نمودار) وآمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها همبستگی، و آزمون T استفاده شده است.
یافته های پژوهش حاکی است، رابطه بین متغیر جهت گیری مذهبی با اختلالات روانی در سطح P<0.01 منفی است. این رابطه در کلیه خرده آزمون های 9 گانه آزمون اختلالات روانی نیز منفی است. رابطه بین متغیر پیشرفت تحصیلی با جهت گیری مذهبی در سطح P<0.01 مثبت می باشد. رابطه اختلالات روانی و پیشرفت تحصیلی نیز در سطح P<0.01 منفی می باشد.
بررسی رابطه بین دینداری با اختلالات روانی دانشجویان دانشگاه آزاد خرم آباد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی رابطه بین دینداری با اختلالات روانی دانشجویان دانشگاه آزاد خرم آباد می باشد. نمونه تحقیق 179 نفر از دانشجویان می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های دینداری و سلامت روانی می باشد.
روشهای آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه برای بررسی ارتباط بین متغیرهای پیش بینی و ملاک مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که روابط معنی داری بین دینداری و اختلالات روانی وجود دارد.
علاوه بر آن نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان دادند که بعد اعتقادی و مناسکی دینداری بیشترین نقش را در تعیین اختلالات روانی برخوردارند.
ارزیابی سوء مصرف مواد مخدر در زندان های ایران ( 1381 )
حوزه های تخصصی:
موادمخدر در همه زندان های دنیا مصرف می شود؛ به طوری که دولت ها را به چالش و مبارزه با این پدیده خطرناک فرامیخواند. پژوهش حاضر در پی تعیین میزان شیوع سوء مصرف مواد مخدر در بین زندانیان در زندان های کشور است. به علاوه، تفکیک ویژگی های دموگرافیک مصرف کنندگان، تعیین توزیع نوع مواد و روش مصرف در زندانیان، بررسی وجود رفتارهای پرخطر و میزان آن در بین زندانیان و بررسی شیوع اختلالات روانی همراه با سوء مصرف مواد مخدر از اهداف دیگر این پژوهش است . این پژوهش به صورت مطالعه کمی و کیفی و به روش مقطعی انجام گرفته است. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در مطالعه کیفی با استفاده از پرسشنامه های تفصیلی و با مصاحبه در چهار گروه شامل مردان، زنان زندانی (با جرایم موادمخدر و سایر جرایم)، مراقبان زندان ها و افراد کلیدی از مسؤولان زندان ها انجام گرفت. در مطالعه کمی که بر روی زندانیان مرد اجرا شد پرسشنامه های مشخصات عمومی و دموگرافیک، بررسی وضعیت سوء مصرف موادمخدر، بررسی آگاهی و نگرش افراد نسبت به سوء مصرف مواد مخدر و SCL - 90 - R مورد استفاده قرار گرفت.
جامعه مورد بررسی تمام زندانیان، مراقبان و مسؤولان کلیدی زندان های ایران را در بر می گیرد. افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری چند مرحله ای (خوشه ای) و تصادفی منظم از زندان های 5 استان کشور انتخاب شدند و حجم کل نمونه مورد بررسی 1436 نفر بوده است. به منظور توصیف نتایج از جداول فراوانی، نما، میانه، میانگین، انحراف معیار، آزمون های X وZ استفاده شد.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که مقایسه سوء مصرف مواد افیونی در قبل و بعد از ورود به زندان رابطه معنیداری را نشان میدهد، همچنین، تفاوت معنی داری بین گروه های سنی مشاهده نشد. درباره سلامت روانی مصرف کنندگان نیز 5/12 درصد افراد سالم و 5/87 درصد مشکوک به اختلال روانی بودند. همچنین، بین سوء مصرف مواد در زندان و اختلالات، شکایات جسمانی، وسواس و اجبار، افسردگی و روانپریشی رابطه معنی داری دیده شد. بر اساس نتایج حاصله، مهمترین ماده مصرفی در زندان تریاک بوده است. به علاوه رفتارهای پرخطر در بین زندانیان نیز مشاهده شده است.
رابطه سلامت عمومی و پایگاه هویتی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دوره دانشجویی دوره جوانی است که به دلیل بحران هویت به عنوان مهم ترین مقطع زندگی در نظر گرفته می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین پایگاه هویت و سلامت روانی دانشجویان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی که از نوع همبستگی است، در سال 1388 به منظور بررسی رابطه بین سلامت عمومی و پایگاه هویت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. بدین منظور 240 نفر (120 پسر و 120 دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد با استفاده از نرم افزار آماری G*power نسخه 1/3 به عنوان نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسش نامه سلامت عمومی GHQ-28 (General health questionnaire-12) و پرسش نامه پایگاه هویت را تکمیل کردند و داده های به دست آمده با توجه به متغیرهای جنسیت، رشته تحصیلی، وضعیت تأهل، بومی یا غیر بومی بودن و ترتیب تولد آزمودنی با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که پایگاه های پراکندگی هویت (بین فردی و ایدئولوژیک) و هویت دستیابی (ایدئولوژیک) در مجموع 14 درصد از واریانس خرده مقیاس افسردگی سلامت عمومی را به صورت معنی داری تبیین می کند
(001/0 < P). همچنین پایگاه پراکندگی هویت (بین فردی) و هویت دستیابی (ایدئولوژیک) نیز روی هم رفته 7 درصد از واریانس خرده مقیاس اضطراب را تبیین می کند (05/0 < P). پایگاه دستیابی به هویت (بین فردی) و پراکندگی هویت (بین فردی) نیز 12 درصد از خرده مقیاس ناتوانی در عملکرد بین فردی را تبیین می کند (05/0 < P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که دستیابی به پایگاه های هویت بین فردی و ایدوئولوژیک می تواند به عنوان یک منبع حمایتی مهم به ارتقای سلامت روانی دانشجویان کمک نماید.
وضعیت روان شناختی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاثیر روان شناختی شرایط کاری بر سلامت کارکنان در طی دهه ی گذشته به اثبات رسیده است. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت روان کارکنان زندان های استان خراسان رضوی و تعیین میزان شیوع این اختلالات در بین این کارکنان انجام شد.
روش کار: در این پژوهش علی-مقایسه ای 300 نفر از کارکنان زندان های مشهد، تربت حیدریه، نیشابور، قوچان و کاشمر در سال 1391 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فهرست تجدید نظر شده ی نشانگان اختلالات روانی (SCL-90-R) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) استفاده شد.
یافته ها: بر مبنای نمره ی شاخص شدت کلی (GSI) 73/43 درصد افراد، نمره ی بالاتر از 7/0 دارند و مبتلا به اختلال روانی هستند. بر اساس ملاک های طبقه بندی SCL-90-R 9/36 درصد افراد مبتلا به شکایات جسمانی،3/40 درصد وسواس، 3/35 درصد حساسیت بین فردی، 3/35 درصد افسردگی، 6/34 درصد اضطراب، 9/34 درصد پرخاشگری، 3/20 درصد ترس، 2/50 درصد پارانویا و 8/25 درصد روان گسستگی هستند. بین هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی با سلامت روان کارکنان زندان، رابطه ی معنی دار وجود نداشت. تقریبا در تمامی ابعاد SCL-90-R بین کارکنان زندان قوچان و کارکنان سایر زندان های استان، تفاوت معنی دار دیده شد (05/0P<).
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلال روانی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی نسبت به آمار ارایه شده برای گروه های مختلف، در سطح متوسط و تقریبا به بالا قرار دارد که توجه بیشتر مسئولین را در این زمینه می طلبد.
مقایسه سبک هویتی و میزان شیوع اختلالات روانی در زنان زندانی بر اساس نوع جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می آید در بسیاری از مجرمان داشتن هویت شکست و مشکلات سلامت روان از علل بسیار مهم در بروز جرم و جنایت می باشد. سلامت روان زنان زندانی به عنوان یکی از گروه های در معرض خطر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نتایج این پژوهش در صدد آن است که اختلالات روانی و سبک هویتی هویتی قابل توجه در هر گروه از مجرمان زن را پیش بینی کند و به این ترتیب اقدامات مسئولین مربوطه را در جهت کاهش احتمال وقوع مجدد جرم و بازگشت برخی مجرمان به زندان تسهیل کند. روش پژوهش: به روش نمونه گیری سهمیه ای – تصادفی، تعداد 200 نفر زن زندانی از جرائم مالی، اعمال منافی عفت ، قتل و مشارکت در قتل، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر و حمل آن (هر کدام40 نفر) انتخاب و آزمون 90SCL-و سبک های هویتی برزونسکی به صورت گروهی روی آن ها اجرا شد. یافته ها: سبک هویت گروه مرتکب قتل و مشارکت در قتل، هنجاری و سبک هویت مجرمین منافی عفت، اطلاعاتی بود، در حالی که سبک هویت سه گروه دیگر سردرگم بود. لازم به ذکر است، که بین زنان زندانی از نظر میزان شیوع اختلالات مرتبط با ملاک های وسواس، افسردگی، فوبیا و افکار پارانوئیدی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اکثر زنان زندانی حداقل به یک نوع اختلال روانی مبتلا هستند و اکثرا دارای سبک هویت سردرگم و هنجاری هستند، بنابراین، نیاز به تدوین برنامه های آموزشی به منظور پیشگیری، تشخیص و درمان احساس می شود.
اختلالات روانی نوجوانان و ویژگی های شخصیتی نابهنجار والدین: تحلیلی بر نقش شخصیت والدین در سلامت روانی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر هدف، بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی نابهنجار والدین با اختلالات روانی دانش آموزان دختر 14-12 ساله مدارس راهنمایی نواحی پنجگانه شهر تبریز بود، که برای دستیابی به این هدف 380 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه شخصیتی آیزنگ و مقیاس علایم مرضی کودکان CSI-4 (فرم والدین) به مرحله اجرا گذارده شد و داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. جهت تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. تحلیل نتایج نشان داد که عامل های نورزگرایی والدین بیشترین نقش و سهم را در پیش بینی اختلالات روانی کودکان ایفا می کند. این یافته ها تلویحات عملی برای مداخلات بالینی به همراه دارد.
بررسی شیوع عارضه ی آگرانولوسیتوز در بیماران تحت درمان با کلوزاپین در بیمارستان های روان پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کلوزاپین به عنوان یک آنتی سایکوتیک آتیپیک، در مقایسه با سایر آنتی سایکوتیک ها در اسکیزوفرنی مزمن و مقاوم به درمان، کارآیی بیشتری دارد. مهم ترین عامل محدودکننده ی کاربرد آن، خطر بروز آگرانولوسیتوز است. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی آگرانولوسیتوز و سایر اختلالات گلبول های سفید ناشی از مصرف کلوزاپین در بیمارستان های روان پزشکی مشهد می باشد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی، اطلاعات 210 بیمار تحت درمان با کلوزاپین در بیمارستان های ابن سینا و حجازی مشهد از شهریور 1391 تا شهریور 1392 در پرسش نامه ی حاوی اطلاعات سن، جنس، نوع اختلال روانی، مدت درمان، حداکثر دوز مصرفی کلوزاپین حین درمان و مصرف هم زمان سایر آنتی سایکوتیک ها با مراجعه به پرونده ی بیماران تکمیل شد. پایش خونی در 18 هفته ی اول درمان به صورت هفتگی و سپس ماهانه ادامه یافت. روش های آماری توصیفی، مجذور خی و تست فیشر دقیق برای تحلیل داده ها استفاده گردیدند.
یافته ها: بیماران 102 مرد و 108 زن با میانگین سنی 3/38 سال بودند. 6/37 درصد به مدت یک ماه و 2/36 درصد، بین یک تا سه ماه، تحت درمان با کلوزاپین بودند. حداکثر دوز در 2/56 درصد، 299-150 میلی گرم بود. 4/60 درصد بیماران، هم زمان از سایر آنتی سایکوتیک ها نیز استفاده می کردند. شیوع آگرانولوسیتوز صفر درصد اما در 4/20 درصد، کاهش گلبول های سفید مشاهده گردید. در 7/4 درصد آنمی، 4/11 درصد ائوزینوفیلی، 5/9 درصد ترومبوسیتوپنی، 3/3 درصد لکوسیتوز و در 3/2 درصد، لکوسیتوز مزمن دیده شد. کاهش گلبول های سفید با متغیرهای سن، دوز مصرفی کلوزاپین و مصرف هم زمان سایر آنتی سایکوتیک ها ارتباط معنی داری نداشت (05/0<P) ولی کاهش گلبول های سفید در زنان بیشتر از مردان (01/0=P) و ارتباط معنی داری بین کاهش گلبول های سفید با مدت درمان به دست آمد (011/0=P). هیچ موردی از آگرانولوسیتوز و مرگ و میر در بیماران با لکوپنی دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به فقدان آگرانولوسیتوز در این پژوهش، شاید بتوان فواصل انجام پایش های خونی را در بیماران دریافت کننده ی کلوزاپین طولانی تر نمود تا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تر و از نظر بیماران، راحت تر باشد.
پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی: تحول، نقد، چشم انداز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Diagnostic And Statistical Manual of Mental Disorders)، زبان استانداردی را فراهم می کند که پزشکان، محققان و متصدیان بهداشت عمومی از آن برای برقراری ارتباط در مورد اختلالات روانی استفاده نمایند. این راهنما اولین بار در سال 1968 اصلاح گردید و آخرین ویرایش آن (نسخه پنجم) (DSM-5) در سال 2013 ارایه شد. از مهم ترین تغییرات صورت گرفته در DSM-5 می توان به تغییر در رسم الخط، بازنگری تعریف اختلال روانی، نظم بازنگری شده رده بندی ها، ملاحظات مربوط به دوره زندگی و مسایل رشد و نموی، گروه بندی اختلالات با تمرکز بیشتر بر علوم اعصاب و تأکید کمتر بر بروز علایم، افتراق بین تشخیص اصلی و دلیل مراجعه، مشخص ساختن قطعیت یا موقتی بودن تشخیص، طبقات جدید سایر اختلالات معین (Other specified disorder) و سایر اختلالات نامعین (Unspecified disorder) و جایگزین نامعین (Not otherwise specified یا NOS)، حرکت به سوی ارزیابی ابعادی، افول نظام تشخیص محوری، تأکید بر مسایل فرهنگی و جنسیتی و بازنگری معیارهای تشخیصی اشاره نمود. هدف از انجام مطالعه حاضر، نگاهی یکپارچه، نقادانه و کاربردی به تغییر و تحولات انجام شده بود. بیشترین میزان انتقادات، در رابطه با طبی نگری افراطی مسایل بهنجار در نسخه جدید DSM می باشد. مناقشات اصلی به نحوه تعریف بعضی از اختلالات، مسأله تورم تشخیصی و تأثیر نابجای شرکت های دارویی مربوط می گردد. در بخش پایانی تحقیق به چشم انداز آینده طبقه بندی اختلالات روانی اشاره گردید. به نظر می رسد که در آینده پروژه، معیارهای ابعادی تحقیق (Research domain criteria)، نقش زیادی در طبقه بندی اختلالات روانی ایفا خواهد کرد.
پیش بینی طلاق بر اساس صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختیژگیهای جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مشخص کردن صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختی پیش بینی کننده طلاق در زوجین شهر تهران بود. طرح این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای و روش نمونه گیری خوشه ای بود. به این منظور از بین مجتمع های قضایی خانواده شهر تهران، سه مجتمع به صورت تصادفی انتخاب و از بین زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده 60 نفر (30 زوج) انتخاب شدند. برای گروه نمونه زوجین عادی نیز از بین مناطق شهرداری تهران سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب، و از طریق سرای محله های آن 30 زوج انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت (فرم کوتاه)، سیاهه نشانه های اختلالات روانی (SCL-90) و جمعیت شناختی در نمونه های مورد نظر اجرا شد. یافته ها نشان داد که از بین ابعاد آزمون پنج عاملی در روان رنجوری، تجربه گرایی و وظیفه شناسی و از بین ابعاد آزمون SCL-90 بجز روان پریشی در دیگر مقیاسها، بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (05/0 > P). نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک دو ارزشی نشان داد که متغیرهای افسردگی، افکار پارانوییدی، تعداد فرزندان، میزان درامد و روان رنجوری، قویترین پیش بینی را برای احتمال در معرض طلاق قرار گرفتن زوجین فراهم می کند به این شکل که افزایش افسردگی، افکار پارانوییدی و روان رنجوری احتمال طلاق را افزایش می دهد و افزایش تعداد فرزندان و میزان درامد احتمال طلاق را کاهش می دهد. این یافته ها اهمیت ویژگیهای شخصیتی، اختلالات روانی و عوامل جمعیت شناختی را در پدیده طلاق نشان می دهد.
سابقه آزار توسط همسر چه نقشی در بستری مجدد و اقدام به خودکشی زنان بستری در بخش روان پزشکی دارد: مطالعه مورد- شاهدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :تعداد قابل توجهی از زنان به دنبال همسرآزاری تحت درمان روان پزشکی قرار می گیرند و این موضوع از دید محققان ایرانی مخفی مانده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط احتمالی سوء رفتار توسط همسر با دفعات بستری روان پزشکی و اقدام به خودکشی گروهی از این قشر آسیب دیده طراحی گردید. مواد و روش ها:مطالعه از نوع مورد- شاهدی بود که در هر گروه 98 نفر بیمار زن از بخش روان پزشکی بیمارستان خورشید در سال 1394 به طور تصادفی انتخاب و به لحاظ سوابق سوء رفتار با مقیاس خشونت فیزیکی و غیر فیزیکی Hudson غربال شدند. داده های خام به وسیله نرم افزار SPSS و اجرای آزمون های آمار تحلیلی از جمله 2χ، آنالیز واریانس، t مستقل، Cramer، ANOVA و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:متوسط دفعات خودکشی گروه آزمایش بیش از گروه شاهد بود، ولی از نظر دفعات بستری روان پزشکی بین آن ها تفاوتی دیده نشد؛ در حالی که رابطه معنی داری بین سن، دفعات اقدام به خودکشی و نوع اختلال روان پزشکی بیماران با دفعات بستری آن ها دیده شد، سابقه سوء رفتار توسط همسر نقشی در بستری روان پزشکی آن ها نداشت. نتیجه گیری:گزارش سوء رفتار به طور حتم به بستری روان پزشکی زنان نمی انجامد. به نطر می رسد که قضاوت بالینی برای بستری بیمار بر گرفته از شرایط سنی، سابقه اقدام به خودکشی قبلی و تهدیدهای فعلی و همچنین، رفتارهای ناشی از اختلال روان پزشکی وی باشد. بنابراین، جا دارد تا روان پزشک بالینی گامی فراتر برداشته و تبعات روانی خشونت خانگی را در فرمولاسیون درمانی خود لحاظ کند.
شیوه مقابله قانون گذار کیفری ایران با مبتلایان به اختلالات روانی خطرناک
حوزه های تخصصی:
فرد مبتلا به اختلال روانی ، به عنوان شهروند عادی از یک سو و به عنوان فردی که ممکن است بزهکار شود، مورد توجّه قانون گذاران کیفری قرار گرفته است. در بیان قانون گذار ایران، مجانین و افراد مختل المشاعر که مرتکب جرم می شوند؛ به عنوان مجرم، لیکن غیرمسئول در نظر گرفته شده اند.
سیاست کیفری تقنینی ایران در قبال آن دسته از مبتلایان به اختلالات روانی که می توانند حالت خطرناک به آن معنا که در قوانین کیفری ایران توصیف شده، داشته باشند، مبهم است. آن چه که از بررسی شیوه ی برخورد قانون گذار کیفری ایران با مبتلایان به اختلالات روانی خطرناک به دست می آید؛ آن است که برخوردی منسجم، کارآمد و منطبق با واقعیت های علمی و نیازهای اساسی اینان اتخاذ نشده است و تنها در چند ماده از جمله مواد 51 و 52 قانون منسوخ مجازات اسلامی مصوّب 1370 و مواد 1 و 4 قانون منسوخ اقدامات تأمینی مصوّب 1339 و مواد 95 و 289 و 291 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوّب 1378 و مواد 149 و 150 قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392 و ماده 13 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 چند آئین نامه غالباً اجرائی، به طور مبهم و غیرعلمی به موضوع این دسته از بیماران پرداخته است. لذا مطالعه رویکرد قانون گذار کیفری ایران به این دسته از بیماران و نقد آن، جهت به روز کردن سیاست کیفری ایران مهم و اساسی است.
برخی از اختلالات روانی که در این مقوله موردنظر است عبارتند از: مبتلایان به اختلالات پسیکوتیک (روان پریشی) شامل: (اختلال اسکیزوفرنیا، اختلال اسکیزوفرنی فرم، اختلال اسکیزوافکتیو، اختلال هذیانی، اختلال پسیکوتیک کوتاه مدت،اختلال پسیکوتیک مشترک، اختلال پسیکوتیک ناشی از بیماری جسمانی، اختلال پسیکوتیک ناشی از مواد و اختلالات پسیکوتیک که به گونه ای دیگر مشخص نشده است)، اختلال عقب ماندگی ذهنی، بیماران مصروع، حالات دلیریوم، زوال عقل، اختلال های مرتبط با مواد و ....
بررسی کیفری جرم انگاری اعتیاد در حقوق موضوعه ایران
حوزه های تخصصی:
اعتیاد چه جرم باشد و چه بیماری، یک معضل و آسیب اجتماعی است که یا ناشی از آسیبهای اجتماعی دیگر است یا اینکه آسیبهای اجتماعی دیگری را بوجود می آورد . هدف از تحقیق حاضر نیز مخدوش نمودن یا زیر سؤال بردن هیچ یک از دیدگاههای مطرح شده نیست بلکه صرفاً عرضه یافته ها و حقایقی در این زمینه است تا امکان تصمیم گیری درست وجود داشته باشد. اعتیاد نیز یک بیماری اجتماعی است، بنابر این برخورد نظام های اجتماعی با آن بر حسب رشد و تکامل دیدگاهها ، به یکی از سه شکل مذکور خواهد بود ».نگرش نخست، دیدگاهی جرم شناسانه است که معتاد را مجرم و مستحق مجازات می داند؛ این تفکر مأخوذ از جامعه شناسی قضایی است و نجات معتاد را در گوشه ای از زندان می بیند.نگرش دوم که معمولاً در جامعه پزشکی ریشه دارد، معتاد را بیمار تلقی می کند و در صدد است این بیماری را درمان و مهارکند.نگرش سوم معتادان را نه به چشم مجرمان یا حتی بیماران ، بلکه به چشم قربانیان می نگرد . در این دیدگاه پزشکان اجتماعی و فراگیرشناسان در خط مقدم مبارزه قرار دارند و می کوشند ابعاد گوناگون اعتیاد را بررسی کنند و کاملترین نظریه را ارائه دهند.