مهسا هونجانی

مهسا هونجانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

نسخه ایرانی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال: روایی و پایایی در جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتناب اضطراب دلبستگی بزرگسال ساختار عاملی ویژگی های روان سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
هدف: مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال، سنجه خودگزارش دهی شناخته شده ای برای اهداف پژوهشی است. ساختار سه عاملی این مقیاس، علی رغم فقدان شواهدی که از ویژگی های روان سنجی آن حمایت کنند، سال ها در جمعیت های ایرانی به کار گرفته شده است. مطالعه حاضر هدف در بررسی ساختار عاملی، روایی همگرا و پایایی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال در بزرگسالان جامعه ایرانی داشت. روش: نمونه ای متشکل از 605 شرکت کننده (354 زن، 251 مرد)، به طور تصادفی و با هدف تحلیل عاملی به دو نمونه مجزا (302 = 2 n، 303 = 1 n) تقسیم شدند. علاوه بر مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال، سنجه هایی از ذهنی سازی، بدتنظیمی هیجان و اختلال شخصیت مرزی اجرا شدند. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی برای ارزیابی ساختارهای عاملی پیشنهادشده در نسخه اصلی به کار گرفته شدند. یافته ها: در مجموع، تحلیل عاملی حاکی از آن بود که ساختار دوعاملی (اضطراب و اجتناب) برازش بهتری با داده ها دارد. به دلیل بار عاملی ضعیف، شش گویه حذف شدند و در نتیجه مقیاسی 12 گویه ای به دست آمد. مضاف بر این، اضطراب و اجتناب با ابزارهای مرتبط با دلبستگی همبستگی معنا داری نشان دادند (001/0p<) و همسانی درونی شان نیز قابل قبول بود (به ترتیب α برابر با 83/0 و 76/0). نتیجه گیری: یافته های ما با بنیان های نظری پیشین همخوان بود و از نسخه ایرانی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال برای استفاده در جمعیت عمومی حمایت کرد.
۲.

کنش تأملی و اعتماد اجتماعی: نقش میانجی بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد اجتماعی بدتنظیمی هیجان کنش تأملی میانجی گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۶۶
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی هیجان در ارتباط میان کنش تأملی و اعتماد اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل دانشجویان 20 استان ایران بود. نمونه ما متشکل از 441 دانشجو (291 زن، 150 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مجموعه ای از پرسش نامه خودگزارش دهی، شامل پرسش نامه اعتماد اجتماعی (صفاری نیا و شریف، 1392)، پرسش نامه کنش تأملی (فوناگی و همکاران، 2016) و نسخه کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (کافمن و همکاران، 2016) را تکمیل کردند. تحلیل های توصیفی با استفاده از نسخه 26 SPSS و آزمون میانجی گری با استفاده از نسخه 1/4 PROCESS انجام شد. یافته ها: تحلیل همبستگی، ارتباط معناداری را بین تمامی متغیرها نشان داد (001/0p<). اثر کلی کنش تأملی بر اعتماد اجتماعی، اثر مستقیم نقص در کنش تأملی بر بدتنظیمی هیجان و اثر مستقیم بدتنظیمی هیجان بر اعتماد اجتماعی معنادار بودند (001/0p<). هنگامی که بدتنظیمی هیجان به عنوان میانجی گر وارد شد، اثر مستقیم کنش تأملی بر اعتماد اجتماعی معنادار باقی نماند (001/0p<)، درحالی که اثر غیرمستقیم به واسطه بدتنظیمی هیجان معنا دار بود (061/0- تا 192/0- CI:). نتیجه گیری: یافته های ما از نقش کنش تأملی معطوف به خود در شکل گیری بی اعتمادی اجتماعی حمایت می کند. ناآگاهی از حالات ذهنی خود به بدتنظیمی درون فردی و بین فردی هیجانات منجر می شود. از سوی دیگر، ممکن است باور به قابل اعتماد نبودن دیگران از فرافکنی احساسات درونی و بدتنظیمی هیجان نشأت گیرد.
۳.

مطالعه ی کیفی الگوهای ارتباطی زنان قربانی خشونت مکرر براساس بن مایه ی تعارضی ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت مکرر الگوهای ارتباطی بن مایه ی تعارضی ارتباط روابط موضوعی مطالعه ی کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۳
قربانیان خشونت مکرر افرادی هستند که بارها تحت خشونت قرار گرفته و از رابطه خارج نشده اند. این دسته از قربانیان ویژگی های منحصربه فردی دارند که به تعاملات پیشین شان وابسته است. این ویژگی ها گرچه بر ارتباطات فرد اثرگذارند اما پژوهش ها مشخصاً به بررسی الگوهای ارتباطی این دسته از افراد نپرداخته بودند. هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوهای ارتباطی از طریق بن مایه ی تعارضی ارتباط بود تا بدین شکل تاثیر احتمالی گذشته افراد را ردیابی شود و از روش کیفی پایه استفاده شد. جامعه ی مورد مطالعه، شامل زنان قربانی خشونت مکرر شهر تهران در سال 1400 بود و نمونه گیری پژوهش حاضر پس از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با نفر هشتم به اشباع رسیده و پایان یافت. یافته ها نشان داد این افراد عمده ی روابطشان را تنها بر حسب نیاز به دوست داشته شدن شکل داده اند و آرزوهایشان تنوع چندانی ندارد. به علاوه در روابط فعلی این افراد یک ترومای ارتباطی دیده شد که از خانواده مبدأ نشئت گرفته و روابط فعلی را تحت تاثیر قرار داده بود. تروما به طور کلی منتقل شده بود اما در ارتباط با افراد گوناگون ویژگی های متفاوتی نشان می داد. برای مثال الگوهای ارتباطی والدین و همسر کاملا مشابه بود اما رابطه با دوست شکل دیگری داشت. نیاز به خوداظهارگری و مستقل بودن تنها در روابط اجتماعی فرد حضور داشت و می توان گفت روابط اجتماعی فرد نزیسته ی زندگی شخصی و عاطفی این دسته از افراد است. به نظر می رسد آنچه سبب شده بود ارتباطات اجتماعی اندکی از کلیشه های آن ها فاصله بگیرد این بود که فرد در این روابط احساس عاملیت می کرد و احساس می کرد در رابطه ی برابرتری قرار گرفته است. در نتیجه اگر بناست تکرار خشونت متوقف شود، باید عاملیت و اثرگذاری ای که این افراد می توانند داشته باشند را به تجربه دریابند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان