احمد عسگری زاده

احمد عسگری زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

نسخه ایرانی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال: روایی و پایایی در جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتناب اضطراب دلبستگی بزرگسال ساختار عاملی ویژگی های روان سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال، سنجه خودگزارش دهی شناخته شده ای برای اهداف پژوهشی است. ساختار سه عاملی این مقیاس، علی رغم فقدان شواهدی که از ویژگی های روان سنجی آن حمایت کنند، سال ها در جمعیت های ایرانی به کار گرفته شده است. مطالعه حاضر هدف در بررسی ساختار عاملی، روایی همگرا و پایایی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال در بزرگسالان جامعه ایرانی داشت. روش: نمونه ای متشکل از 605 شرکت کننده (354 زن، 251 مرد)، به طور تصادفی و با هدف تحلیل عاملی به دو نمونه مجزا (302 = 2 n، 303 = 1 n) تقسیم شدند. علاوه بر مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال، سنجه هایی از ذهنی سازی، بدتنظیمی هیجان و اختلال شخصیت مرزی اجرا شدند. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی برای ارزیابی ساختارهای عاملی پیشنهادشده در نسخه اصلی به کار گرفته شدند. یافته ها: در مجموع، تحلیل عاملی حاکی از آن بود که ساختار دوعاملی (اضطراب و اجتناب) برازش بهتری با داده ها دارد. به دلیل بار عاملی ضعیف، شش گویه حذف شدند و در نتیجه مقیاسی 12 گویه ای به دست آمد. مضاف بر این، اضطراب و اجتناب با ابزارهای مرتبط با دلبستگی همبستگی معنا داری نشان دادند (001/0p<) و همسانی درونی شان نیز قابل قبول بود (به ترتیب α برابر با 83/0 و 76/0). نتیجه گیری: یافته های ما با بنیان های نظری پیشین همخوان بود و از نسخه ایرانی مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسال برای استفاده در جمعیت عمومی حمایت کرد.
۲.

کنش تأملی و اعتماد اجتماعی: نقش میانجی بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتماد اجتماعی بدتنظیمی هیجان کنش تأملی میانجی گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی هیجان در ارتباط میان کنش تأملی و اعتماد اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل دانشجویان 20 استان ایران بود. نمونه ما متشکل از 441 دانشجو (291 زن، 150 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مجموعه ای از پرسش نامه خودگزارش دهی، شامل پرسش نامه اعتماد اجتماعی (صفاری نیا و شریف، 1392)، پرسش نامه کنش تأملی (فوناگی و همکاران، 2016) و نسخه کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (کافمن و همکاران، 2016) را تکمیل کردند. تحلیل های توصیفی با استفاده از نسخه 26 SPSS و آزمون میانجی گری با استفاده از نسخه 1/4 PROCESS انجام شد. یافته ها: تحلیل همبستگی، ارتباط معناداری را بین تمامی متغیرها نشان داد (001/0p<). اثر کلی کنش تأملی بر اعتماد اجتماعی، اثر مستقیم نقص در کنش تأملی بر بدتنظیمی هیجان و اثر مستقیم بدتنظیمی هیجان بر اعتماد اجتماعی معنادار بودند (001/0p<). هنگامی که بدتنظیمی هیجان به عنوان میانجی گر وارد شد، اثر مستقیم کنش تأملی بر اعتماد اجتماعی معنادار باقی نماند (001/0p<)، درحالی که اثر غیرمستقیم به واسطه بدتنظیمی هیجان معنا دار بود (061/0- تا 192/0- CI:). نتیجه گیری: یافته های ما از نقش کنش تأملی معطوف به خود در شکل گیری بی اعتمادی اجتماعی حمایت می کند. ناآگاهی از حالات ذهنی خود به بدتنظیمی درون فردی و بین فردی هیجانات منجر می شود. از سوی دیگر، ممکن است باور به قابل اعتماد نبودن دیگران از فرافکنی احساسات درونی و بدتنظیمی هیجان نشأت گیرد.
۳.

شرم در اختلالات شخصیت مرزی، ضداجتماعی و خودشیفته: مفهوم سازی های نظری و یافته های تجربی

کلید واژه ها: شرم اختلالات شخصیت اختلال شخصیت مرزی اختلال شخصیت ضداجتماعی خودشیفتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۰۷
شرم هیجان خودآگاهی است که می توان آن را درد روانی نام نهاد. اجماع بر این است که شرم جنبه های انطباقی و غیر انطباقی دارد. به بیان دیگر، با وجود اینکه شرم به افراد درباره از دست دادن جایگاه اجتماعی شان هشدار می دهد، تجربه آن می تواند به انواع مختلفی از نابهنجاری های روانشناختی منجر شود، ازجمله آسیب شناسی شخصیت. هدف مطالعه فعلی، (۱) کاوش دیدگاه های نظری درباره رابطه شرم با اختلالات شخصیت و (۲) بررسی همخوانی یافته های تجربی با نظریات مذکور بود. با انجام یک مرور روایتی از اهم منابع موجود در پیشینه، دریافتیم که بیشترین نظریه پردازی ها و پژوهش ها درباره اختلالات شخصیت خوشه دوم (و به طور خاص، درباره اختلالات شخصیت مرزی، ضداجتماعی و خودشیفته) بودند. شرم نقشی متمایز در شکل گیری و ماندگاری هر یک از اختلالات شخصیت گفته شده ایفا می کند. برجسته ترین تفاوت در باب سطحی از هشیاری است که شرم در آن پردازش می شود. به علاوه، اختصاصاً در رابطه شرم با خودشیفتگی بزرگ منشانه، سایکوپاتی و اختلال شخصیت ضداجتماعی، ناهمخوانی هایی میان نظریات و یافته های تجربی مشاهده شد. تجربه شرم می تواند اثرات دیرپایی بر سلامت روان افراد داشته باشد. وقتی شرم درونی سازی شود، ممکن است به طرق و الگوهای مختلفی به شکل گیری اختلالات شخصیت بیانجامد.
۴.

تحلیلی بر استعداد شرم از منظر نظریه های دلبستگی و ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شرم استعداد شرم نظریه دلبستگی ظرفیت ذهنی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۴
شرم هیجانی خودآگاه و ناتوان کننده است که هم در جوار دیگران و هم در تنهایی تجربه می شود. پژوهش های بسیاری از رابطه میان استعداد شرم، یعنی گرایش به تجربه شرم در غیاب محرک های متناسب، و آسیب شناسی روانی حکایت دارند. استعداد شرم ریشه هایی تحولی داشته و در این باره میان نظریه پردازان نامدار اتفاق نظر وجود دارد. فرض بر این است که ناایمنی در دلبستگی و نقص در ظرفیت ذهنی سازی، که دست دردست هم و در بستر تجارب اولیه کودکی شکل می گیرند، موجب کاشته شدن بذر استعداد شرم در فرد می شوند. مقاله حاضر تلاشی است در راستای یکپارچه سازی پیشینه نظری و پژوهشی درباره رابطه استعداد شرم با سبک های دلبستگی و ظرفیت ذهنی سازی، و طرح پیشنهاد هایی برای پژوهش های آینده در این حیطه.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان