مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خودشناسی انسجامی
حوزه های تخصصی:
"
زن و 69 مرد دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگـاه تهران در شرایط تنیدگیزای امتحانها با تکمیل پرسشنامههای خودشناسی انسجامی (قربانی، 1385)، آگاهی عینی (براون و رایان، 2003)، خودهشیاری شخصی (فنیگشتیان و دیگران، 1975)، سبکهـای دفاعی (اندروز و دیگران، 1993)، تنیدگی ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، سرزندگی (رایان و فدریک، 1997)، بیماری (واتسن و پنبیکر، 1989) و فهرست نشانههای مرضی (بارتون، 1995) در این پژوهش شرکت کردند. فرضیه اصلی این بود که فرایندهای خودشناختی به صورت منفی با بیماری و سبکهای دفاعی ناسالم مرتبطاند و در این میان خودشناسی انسجامی قویترین نقش را دارد. براساس یافتههای پژوهش حاضر، بین فرایندهای خودشناختی، تنها خودشناسی انسجامی توانست بیماری، نشانههای مرضی، سرزندگی و سبکهای دفاعی سـالم را پیشبینی کند. خودشناسی انسجامی و آگاهی از حالتهای درونی، سبک دفاعی رشد یافته و تنیدگی ادراک شده را پیشبینی کردند و ارتباط آگاهی عینی با سبک دفاعی رشد نایافته منفی بود. دادهها بر مبنای اهمیت انسجامی فرایندهای خودشناسی مورد بحث قرار گرفتند.
"
نقش فرایندهای خودشناختی و عوامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش فرایندهای خودشناختی و پنج عامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی بود. 315 دانشجو به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: خزانه بین المللی گویه های شخصیت-پنج عامل بزرگ، مقیاس کوتاه خود مهارگری، مقیاس خودشناسی انسجامی، و پرسش نامه فضایل اخلاقی. نتایج پژوهش نشان داد که فضایل با پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گردی، توافق، وظیفه شناسی، ثبات هیجانی و تجربه پذیری)، خودمهارگری و خودشناسی انسجامی همبستگی مثبت دارند. توافق و خودشناسی انسجامی، نیرومندترین همبسته های فضایل بودند و وظیفه شناسی ضعیف ترین آن. همچنین، نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه شخصیت با فضایل تأیید شد، اما نقش واسطه ای خودمهارگری در این رابطه تأیید نشد. این پژوهش نشان داد رابطه برخی رگه های شخصیت با فضایل اخلاقی قوی تر از رابطه سایر رگه های شخصیت است. نتایج این پژوهش از این دیدگاه حمایت کرد که خودشناسی نقش میانجی را میان شخصیت و فضایل اخلاقی ایفا می کند.
نقش واسطه ای فرایند های خودشناسی و خودمهارگری در رابطه استرس ادراک شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی آتش نشان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی انسجامی، و ذهن آگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ادراک شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. از 217 آتش نشان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد و مقیاس های خودشناسی انسجامی ، ذهن آگاهی، خودمهارگری، استرس ادراک شده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائم جسمانی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان دادند تعامل خودمهارگری با خودشناسی انسجامی بیشترین نقش واسطه ای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراک شده و اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراک شده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد. براساس این یافته ها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.
نقش آرزوها، نیازهای روان شناختی بنیادین، خودشناسی انسجامی، شفقت خود در پیش بینی اضطراب مرگ
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش آرزوها، نیازهای روان شناختی بنیادین، خودشناسی انسجامی، شفقت خود در پیش بینی اضطراب مرگ انجام شده است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش کلیه دانشجویان روان شناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان در سال تحصیلی 94-95 بودند که از میان آنها تعداد 160 نفر (116 زن، 33 مرد و 8 نفر نامشخص) با میانگین سنی 17/24 و انحراف استاندارد 41/6 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی (لاگاردیا، رایان، کوچمن و دسی، 2000)، نمایه آرزو (گروزت، کسر، آهویا، دالز، کیم و همکاران، 2005)، مقیاس خودشناسی انسجامی (قربانی، واتسن و هارگیس، 2008)، مقیاس شفقت خود-فرم کوتاه، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر پاسخ داده شد. نتایج نشان داد که اضطراب مرگ با اهمیت و احتمال دست یابی به آرزوهای بیرونی (شهرت، همنوایی، زیبایی، ثروت) و خود جسمانی (لذت گرایی، حفظ سلامتی و رهایی از بیماری و امنیت)، نیاز به شایستگی همبستگی مثبت و با شفقت خود همبستگی منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر اهمیت آرزوهای خود جسمانی 13 درصد از واریانس نمره های اضطراب مرگ را به طور معناداری تبیین کردند.
مقایسه خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین دانش آموزان پسر عادی و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
77 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین دانش آموزان پسر دبیرستانی طلاق و عادی مشگین شهر در سال 95-1394 بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان طلاق و عادی بود که از بین آن ها نمونه ای به تعداد 120 نفر از فرزندان طلاق و عادی به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و خودشناسی انسجامی(ISK) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) نشان داد که دو گروه از دانش آموزان طلاق و عادی در ناگویی خلقی و خودشناسی انسجامی تفاوت معناداری دارند. همچنین. نتایج نشان داد که بین خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین کلیه دانش آموزا ن تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان برای کمک به دانش آموزان طلاق به منظور ارتقای توانمدنی ها برنامه های حمایتی در زمینه خود شناسی و ابراز عقاید ارائه داد.
نقش خودشناسی انسجامی، اجتناب تجربی و شفقت خود در اضطراب امتحان دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان یکی از مشکلات روانشناختی-تحصیلی محسوب می شود که در دانشجویان دختر شیوع بالاتری دارد. عوامل روانشناختی می توانند در تبیین اضطراب امتحان نقش داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش انسجام درونی، اجتناب تجربی و شفقت خود در اضطراب امتحان دانشجویان دختر بود. روش کار : روش پژوهش حاضر همبستگی است. 171 دانشجوی دختر دانشگاه شهیدچمران اهواز در سال تحصیلی 1397-1396 به شیوه نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به پرسشنامه های اضطراب امتحان، خودشناسی انسجامی، اجتناب تجربی و شفقت به خود پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خودشناسی انسجامی و شفقت خود با اضطراب امتحان همبستگی منفی وجود دارد (01/0> P ) . بین اجتناب تجربی و اضطراب امتحان همبستگی مثبت وجود دارد (01/0> P ) . همچنین از بین متغیرهای پیش بین، خودشناسی انسجامی و اجتناب تجربی دارای توان پیش بین اضطراب امتحان در دانشجویان دختر بودند (01/0> P ) . نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشانگر اهمیت عوامل روانشناختی در تبیین اضطراب امتحان است. بنابراین توجه به این عوامل به خصوص خودشناسی انسجامی و اجتناب تجربی، نقش مهمی در کاهش اضطراب امتحان دانشجویان دختر دارند.
اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی بر کاهش پیامدهای مخرب جسمانی و هیجانی ناشی از تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (اردیبهشت) ۱۳۹۸ شماره ۷۴
193-203
حوزه های تخصصی:
زمینه: تجربه ء تنیدگی، تعادلِ سازمان روانی انسان را بر هم می زند، در نتیجه فرد هیجان های ناخوشایندی را تجربه می کند که ظرفیت کم برای نظم جویی این هیجان ها منجر به بروز علائم روانی و جسمانی می شود. آیا برای کاهش سطح اضطراب این افراد باید به آنها کمک کرد تا از طریق افزایش ظرفیت روانشناختی، که فرض بر آن است به واسطه ی خودنظم جویی، قابل پرورش است، بهتر بتوانند با تجربه سخت خود کنار بیایند و کارکرد بهتری داشته باشند. هدف: هدف از این پژوهش بررسی آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی شامل آموزش خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و شفقتِ خود( قربانی و همکاران، 2012؛ نف، 2009) بر پیامدهای مخرب جسمانی و هیجانی ناشی از تنیدگی، شامل علائم جسمانی، هیجانات ناخوشایند و خود تخریب گری بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل مادران دارای فرزند مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان نمازی و درمانگاه امام رضا در شهر شیراز در سال 1396 بود. از بین 245 مادر که مقیاس تنیدگی ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، چک لیست علائم بدنی (بارتون، 1995)، مقیاس هیجان های ناخوشایند (لیری و همکاران، 2007)، و مقیاس خودتخریب گری مزمن (کلی و همکاران، 1985) را کامل کرده بودند، 30 مادر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در سه گروه همتا شده شامل گروه آزمایش، گروه گواه و گروه لیست انتظار گمارده شدند. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیری) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش گروهی خودنظم جویی منجر به کاهش معنادار میانگین نمرات علائم جسمانی، هیجانات ناخوشایند و خود تخریب گری گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه و لیست انتظار پس از کنترل نمرات پیش آزمون شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی شامل خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و شفقتِ خود می تواند ظرفیت روانی افراد درگیر با تنیدگی های مزمن را برای کنار آمدن سازگارانه با تنیدگی افزایش دهد و از این طریق پیامدهای مخرب تنیدگی را در آنها کاهش دهد.
نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نوجوانان انجام شد. جامعه این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. از این بین تعداد 329 نفر (157 دختر و 162 پسر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی (دسی و رایان، 2000)، خودشناسی انسجامی (قربانی، واتسون و هارگیس، 2008) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر داده ها تحلیل شد. یافته ها نشان داد که نیازهای بنیادین روانشناختی و خودشناسی انسجامی به ترتیب با راهبردهای سازش یافته تنظیم هیجان، دارای همستگی مثبت و با راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان دارای همبستگی منفی هستند. همچنین نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مورد تایید قرار گرفت. از این رو لازم است در زمینه تنظیم هیجانی در نوجوانان، مداخلات روانشناختی به سمت ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و خود شناسی انسجامی سوق داده شود.
رابطه بین اضطراب و سرکوبی با توجه به نقش واسطه ای خود شناسی انسجامی در بیماران مبتلا به اختلال گوارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات گوارشی با عنوان دسته ای از پربسامدترین شکایات جسمی، نمونه ی مشهوری از ارتباط اضطراب با سلامت جسمانی است. تخمین زده می شود که حدود 7 تا 12 درصد تمام مراجعات به پزشکان به علائم و اختلالات گوارشی مربوط است. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی ارتباط اضطراب با سرکوبی با توجه به نقش واسطه ای خود شناسی انسجامی بود. برای تحقق این هدف، 125 نفر بیمار گوارشی به پرسشنامه های سازش یافتگی واینبرگر ( WAI )، خودشناسی انسجامی ( ISK ) و مقیاس خود سنجی علائم بالینی ( Symptom Checklist ) پاسخ دادند. نتایج همبستگی و تحلیل رگرسیون داده ها نشان داد که خودشناسی انسجامی نقش واسطه ای در رابطه بین سرکوبگری و اضطراب در بیماران گوارشی ایفا می کند. این یافته ها علاوه بر تائید ارتباط دوسویه ذهن و بدن و اهمیت فرآیندهای روانی در افراد با بیماری جسمانی، مدل نظری فرایندهای خودنظم بخشی را گسترش داد و براساس مبانی نظری آن تدوین شد.
نقش فرایندهای خودنظم دهی در ارتباط بین استرس ادراک شده و اثرات مخرب استرس؛ در مادرانِ کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان روانی انسان برای اغنای نیازهای هشیار و ناهشیار خود، بر اساس قوانینی عمل می کند که آنها را اصول نظم دهنده ی رفتار می نامند. تجربه ی استرس تعادلِ سازمان روانی انسان را بر هم می زند و در نتیجه، نشانه های اختلالات روانی و علائم جسمانی بر فرد عارض می شود. یکی از منابع استرس، داشتن فرزندِ بیمار است. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی عوارض جسمانی و روانی استرس در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان پرداخته شد و نقشِ واسطه ای الگوی خودنظم دهی در کاهش این عوارض مورد بررسی قرار گرفت. 245 مادر به مقیاس های استرس ادراک شده، چک لیست علائم بدنی، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری، شفقتِ خود، هیجان های ناخوشایند و خودتخریب گری پاسخ دادند. نتایج نشان داد که خودنظم دهی قادر به میانجیگری ارتباط بین استرس ادراک شده با خودتخریب گری، علائم جسمانی و هیجانات ناخوشایند (پیامدهای مخرب استرس) است. بر اساس نتایج پژوهش، تجربه ی استرس با اثرات مخربی هم در سطح علائم جسمانی و هم در سطح رفتار و هیجان همراه است. بنابراین داشتنِ ظرفیتِ درون روانی مناسب، فرد را برای مواجهه ی سازنده با منابع استرس مجهز می کند تا بتواند سریع تر و با عوارض کمتری به تعادل قبل از تجربه ی استرس بازگردد و نظم سازمان درون روانی خویش را حفظ کند. تلویحاً می توان مطرح کرد که بر اساس الگوی خودنظم دهی، داشتن یک مدیریت منسجم بر سازمان درون روانی خود، هم از نظر شناخت، هم هیجان و رفتار می تواند فرد را در داشتن ظرفیت تحمل بهینه برای استرس های اجتناب ناپذیر یاری کند.
بررسی رابطه هویت(بزرگسالی در حال ظهور) با خودشناسی انسجامی و رفتار کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین هویت (بزرگسالی در حال ظهور)با خودشناسی انسجامی و رفتار کمک طلبی تحصیلی در بین دانش آموزان دختر مقطع دوازدهم متوسطه شهرستان ارومیه بوده است. روش تحقیق، همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیری و جامعه آماری نیز شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوازدهم متوسطه شهرستان ارومیه می باشد. روش نمونه گیری تحقیق، خوشه ای و حجم نمونه با توجه به تحقیقات همبستگی 150 نفر بوده است. جهت گردآوری اطلاعات از 3 پرسشنامه، شامل مقیاس خودشناسی انسجامی(قربانی، 2003)، سیاهه هویت)ابعاد بزرگسالی در حال ظهور) ریفمن و همکاران(2007) و پرسشنامه کمک طلبی تحصیلی ریان و پنتریچ(1997) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه همزمان استفاده گردید. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نشان داد که هویت با هردو متغیر خودشناسی انسجامی و کمک طلبی تحصیلی ارتباط مثبت معنادار دارد و همه ابعاد هویت، متغیرهای خودشناسی انسجامی و کمک طلبی تحصیلی را به طور مثبت و معناداری پیش بینی می کند.
رابطه فرآیندهای خود نظم بخشی با انتقال متقابل در روان درمانگران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه پژوهشی در روان درمانی همواره بر اهمیت خودآگاهی و مدیریت انتقال متقابل و قابلیت کاربرد آن در تمامی موقعیت های روان شناختی تاکید کرده است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی رابطه فرایندهای خودنظم بخشی با انتقال متقابل است. در این راستا، از روان درمانگران شهر تهران، ۱۸0 نفر که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مقیاس های پژوهش را تکمیل کردند. به منظور بررسی فرایندهای خودنظم بخشی از مقیاس های بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و فرم کوتاه خودمهارگری و برای بررسی انتقال متقابل از پرسشنامه انتقال متقابل استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خودشناسی انسجامی و خودمهارگری رابطه منفی با انتقال متقابل دارند و خودشناسی انسجامی در ارتباط خودمهارگری با انتقال متقابل، نقش تعدیل کننده ایفا می-کند. نتایج پژوهش گسترش قابلیت ها و ساز و کارهای هشیاری و مهار هشیارانه در فرآیند روان درمانی را مورد تاکید قرار می دهند. واژگان کلیدی: انتقال متقابل، فرایندهای خودنظم بخشی، بهوشیاری، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری
مدل ساختاری روابط بین خودشناسی انسجامی، ادراک رنج و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان (مراحل 3 و 4)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری سرطان موجب تغییرات متعدد در کیفیت زندگی بیماران می گردد و تشخیص مؤلفه های اثرگذار در این متغیر می تواند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ساختاری خودشناسیِ انسجامی و ادراک رنج با کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. این پژوهش از نوع همبستگی، و با جامعه پژوهشِ شامل کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرج بود. از بین این افراد 340 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بیماران پرسشنامه های خودشناسی، ادراک رنج و کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از SPSS-19 و مدل سازی معادلات ساختاری (لیزرل) نسخه 5/8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین خودشناسیِ انسجامی و رنجِ جسمانی، رنج روانی و رنج وجودی با کیفیت زندگی بیماران، رابطه معنادار وجود دارد و روابط علی-ساختاریِ خودشناسیِ انسجامی با مؤلفه های ادراک رنج و کیفیت زندگی معنادار بود. به عبارتی خودشناسی انسجامی به طور مستقیم و غیرمستقیم به واسطه رنج جسمانی و رنج وجودی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی بود. شاخص های برازندگی حاکی از مطلوبیت مدل مفروض در تبیین کیفیت زندگی از طریق متغیرهای خودشناسی انسجامی و ادراک رنج بود. خودشناسی انسجامی به واسطه تأثیرات مهمی که در انسجام بخشی و یکپارچگی روانی افراد دارد، می تواند با اثر گذاری بر ادراک رنج بیماران سرطانی نقش مهمی را در بهبود کیفیت زندگی این بیماران داشته باشد.
اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر خودشناسی انسجامی در اختلالات افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات افراد افسرده، ناتوانی در خودشناسی است و یکی از درمانهای احتمالا موثر در این زمینه، درمان های مبتنی بر رویکرد روانپویشی است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر خودشناسی انسجامی در افراد افسرده است. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک بلاغ در شهر قم بودند. از میان آنها 32 نفر (16 نفر مبتلا به افسرده خویی و 16 نفر مبتلا به افسردگی اساسی) به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه خودشناسی انسجامی (قربانی، 2008 ) را تکمیل کردند. گروه آزمایش با پروتکل گروه درمانی روان پویشی یکپارچه در طول 24 جلسه (هفته ای یک جلسه 120 دقیقه ای) تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد گروه درمانی روانپویشی یکپارچه به طور معناداری منجر به افزایش خودشناسی انسجامی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (01/0> P ). بنابراین می توان از گروه درمانی روان پویشی یکپارچه برای افزایش خودشناسی انسجامی در افراد افسرده بهره برد.
اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان غربت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
1 - 27
حوزه های تخصصی:
چشم انداز زمان یکی از نظریات پرکاربرد در روانشناسی و مددکاری اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش بسته آموزشی چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان غربت شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 در پایه ششم ابتدایی تحصیل می باشد. تعداد 32 نفر از این دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابتدا پرسشنامه های مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی بین دانش آموزان توزیع شد سپس تعداد 32 نفر که کمترین نمره را کسب کرده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در معرض آموزش چشم انداز زمان قرار گرفت. در طول این مدت گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها نشان داد آموزش بسته آموزشی چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی دانش آموزان غربت در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر داشت (001/0p <). نتایج پژوهش نشان می دهد آموش چشم انداز زمان روش موثری جهت بهبود مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است.
مداخلات بهشیار حسی حرکتی: روشی نوین جهت افزایش سلامت ذهن و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهشیاری به عنوان یک خصیصه پیش بینی کننده سلامت روان و بدن، اخیرا مورد توجه بسیاری از متخصصان حوزه سلامت روان قرار گرفته است و بسیاری از روش های درمانی در صدد بالا بردن بهشیاری مراجعین جهت دستیابی به سلامت هستند. با این وجود، تفاوتی بین اثربخشی رواندرمانی ایستا و رویکردهای متمرکز بر بهشیاری وجود ندارد، همچنین روش های درمانی بهشیاری معمولا مداخلات بهشیاری را یه سبک سنتی و به صورت ایستا انجام می دهند که منجر به سرکوب هیجان می شود و این روش ها با سرعت و پویایی دنیای مدرن و پویایی ذهن انسان پست مدرن امروز سازگار نیستند. در بهشیاری حسی حرکتی، حرکت، مداخلات درمانی روان درمانی پویشی، چالش و بازی های مهیجی طراحی شده است.. در پژوهش حاضر با استفاده از روش آمیخته، داده های به دست آمده 20 نفر از مراجعین به کلینیک روانشناسی (شامل 10 مرد و 10 زن) ، مداخلات بهشیاری حسی حرکتی طراحی و با استفاده از رویکرد زیستی- روانی- اجتماعی مدون شد، در مطالعه کمی پژوهش، اثربخشی مداخلات طراحی شده بر خودشناسی انسجامی بر یک نمونه 30 نفری (شامل 19مرد و 11 زن) سنجیده شد. در این مقاله، پژوهش های حوزه رواندرمانی که تائید کننده مینای نظری مداخلات بهشیاری حسی حرکتی هستتند، در قسمت بحث و نتیجه گیری مقاله، وارسی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد مداخلات بهشیاری حسی حرکتی همسو با به روز ترین پژوهش های حوزه سلامت و روان درمانی است و این مداخلات، طیف وسیعی از روش های درمانی را در دل خود جای داده است. مطالعه کمی پژوهش نیز نشان داد مداخلات بهشیاری حسی حرکتی سبب افرایش خودشناسی انسجامی می شود (p<0/05). باتوجه به اینکه خودشناسی انسجامی یکی از مهم ترین فرآیندهای خودنظم بخشی هیجانی و پیش بینی کننده سلامت و نشانه هشیار شدن به ناهشیار است، نتایج این پژوهش نشان داد مداخلات بهشیار حسی حرکتی منجر به سرکوب زدایی، بازسازی صحنه های واقعی زندگی هر فرد، مواجه شدن مشفقانه با واقعیت ذهنی و بدنی بدون موانع کلامی می شود. همچنینن توانمندسازی ذهن و بدن با استفاده از چالش ها و بازی های متنوعی که خصیصه های گسترده شخصیتی را در هر فرد به حیطه آگاهی می رساند، فرد را به خودشکوفایی و پرورش استعدادها می رساند.
نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
685 - 703
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران و والدینشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها 446 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های خودپنداره راج کمار ساراسوت، دلبستگی هازن و شیور، و خودشناسی انسجامی قربانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) و خودشناسی انسجامی بر خودپنداره معنی دار بود. همچنین خودشناسی انسجامی در رابطه بین سبک های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان نقش میانجی داشت. بر این اساس، سبک های دلبستگی والدین با میانجی گری خودشناسی انسجامی می توانند خودپنداره دانش آموزان را پیش بینی نمایند.
پیش بینی خودشناسی انسجامی بر اساس خودشفقت ورزی، خودیابی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای خودتنظیمی شناختی هیجانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تلاش در راستای دست یابی به خودی یکپارچه امری ضروری و چالش انگیز است. هدف از این پژوهش پیش بینی خودشناسی انسجامی بر اساس خودشفقت ورزی، خودیابی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای خودتنظیمی شناختی هیجانی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و به طور خاص از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه آماری 250 نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های خودشناسی انسجامی، خودشفقت ورزی، خودیابی، ذهن آگاهی و خودتنظیمی شناختی هیجانی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پیشنهادی بود. به گونه ای که که اثر غیر مستقیم خودشفقت ورزی، خودیابی، ذهن آگاهی از راه خودتنظیمی شناختی هیجانی بر خودشناسی انسجامی معنی دار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که خودتنظیمی شناختی هیجانی در ارتباط بین خودشفقت ورزی، خودیابی، ذهن آگاهی با خودشناسی انسجامی نقش واسطه ای ایفا می کند.
اثربخشی تربیت جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر مهارت های اجتماعی و خودشناسی انسجامی دانش آموزان نوجوان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مهر ۱۴۰۱ شماره ۵۲
234 - 245
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تربیت جنسی مبتنی بر آموزه های اسلام بر مهارتهای اجتماعی و خودشناسی انسجامی دانش آموزان نوجوان دختر انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر نوجوان دوره ی متوسطه ی اول در سال تحصیلی 1401-1400 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین آنها تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. جمع آوری داده ها، با استفاده از پرسشنامه ی مهارتهای اجتماعی (ماتسون،1983) و پرسشنامه خود شناسی انسجامی (قربانی و همکاران،2008) انجام گرفته و در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اختلاف نمره مهارتهای اجتماعی و خودشناسی انسجامی در دو گروه کنترل و آزمایش معنادار است (sig=0.00<0.05) و می توان نتیجه گرفت آموزش به طور معنادار باعث افزایش نمره مهارتهای اجتماعی و خودشناسی انسجامی دانش آموزان شده است. با توجه به سن بحرانی دانش آموزان در این مقطع و نقش مهمی که در آینده ی نوجوانان دارد، نیاز است که به این موضوع واقع بینانه نگریسته شود و متولیان آموزشی، دوره های آموزشی تربیت جنسی متناسب با شرایط سنی دانش آموزان در این دوران و دوران بعدی برگزار نمایند.
بررسی روابط ساختاری خودشناسی انسجامی، خود مهارگری و نیازهای بنیادین روان شناختی با نگرش شغلی معلمان ابتدایی
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
65 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین روابط ساختاری خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و نیازهای بنیادین روان شناختی با نگرش شغلی معلمان ابتدایی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو 302 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008)، خودمهارگری تانگنی و باومایستروبون (2004)، نیازهای اساسی روان شناختی گاردیا، دسی و رایان (2000) و نگرش شغلی یزدان پناه (1393) استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه ها توسط متخصصان دانشگاهی تأیید و پایایی درونی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب، 84/0 ، 78/0، 80/0 و 79/0 به دست آمد. برای تعیین وضعیت نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها، از تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و نیازهای بنیادین روان شناختی با نگرش شغلی معلمان ابتدایی، روابط مثبت و معنا داری دارد. نتایج نشان می دهد که با فراهم کردن شرایط برای ارتقای مهارت های معلمی در ابعاد فردی، زمینه تسهیل و تسریع فرایند تدریس باکیفیت،فراهم می شود.