مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحول یافتگی من


۱.

رابطه بین الگوی استفاده از سبک های دفاعی و غلبه محورهای زودانگیختگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دفاعی زودانگیختگی تحول یافتگی من

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۳۳۰
زمینه: پیشینه پژوهش نشان می دهدکه افراد در مواجهه با تنیدگی بر اساس میزان رشد یافتگی من از سبک های دفاعی مشخصی استفاده می کنند که انتظار می رود با تحول یافتگی من، زودانگیختگی به عنوان یک صفت شخصیتی، کاهش و میزان استفاده از دفاع های رشدیافته افزایش یابد. رابطه زودانگیختگی با سازه بنیادی ای همچون سبک های دفاعی این مسئله را مطرح می کند که آیا استفاده از سبک های دفاعی با توجه به غلبه محورهای زودانگیختگی متفاوت است؟ هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین الگوی استفاده از سبک های دفاعی و غلبه محورهای زود انگیختگی بود. روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود . داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. جامعه پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی و علم و فرهنگ بودند و نمونه ای به حجم 201 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دفاعی (اندروس،1993) و پرسشنامه زودانگیختگی (وایتساید و لینام، 2001) بود. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان دادند که زودانگیختگی کلی با سبک دفاعی روان آزرده و رشد نایافته رابطه مستقیم معنی دار (0/01 p< ) و با سبک دفاعی رشد یافته رابطه معکوس معنی دار (0/01 p< ) دارد. نتیجه گیری: این پژوهش زودانگیختگی را به عنوان متغییری شخصیتی که بخشی از رفتارها و دفاع های رشد نایافته را تبیین می کند، مورد تأکید قرار می دهد و در مجموع باید در نظر داشت که مشخصه های زودانگیختگی به طرق مستقیم کیفیت اعمال و تصمیم گیری های افراد را تحت تأثیر قرار می دهند.
۲.

گسترش مدل خودتخریب گری با تأکید بر تحول یافتگی من(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل مسیر تحول یافتگی من خودتخریب گری مدل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۴
پژوهش با هدف ارائه مدل نظری و تجربی خودتخریب گری با تأکید بر تحول یافتگی من، با این فرضیه انجام شد که تحول یافتگی من می تواند در رابطه میان تنیدگی و تنیدگی ادراک شده به عنوان متغیر تعدیل کننده نقش ایفا نماید. 258 دانشجو به پرسش نامه های خودتخریب گری مزمن (CSDS)، آزمون تکمیل جمله دانشگاه واشنگتن (WUSCT)، مقیاس تنیدگی ادراک شده (PSS) و مقیاس وقایع زندگی پایکل (PSLE) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزارهای SPSS-21 و LISREL-8.72 و با بهره گیری از همبستگی و تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها نشانگر ارتباط معکوس تحول یافتگی من و خودتخریب گری بود. شرکت کنندگان به دو دسته با سطح تحول یافتگی بالا و پایین تقسیم شدند و رابطه خطی میان تنیدگی، تنیدگی ادراک شده و خودتخریب گری در هر گروه مورد بررسی قرار گرفت؛ تمامی مسیرها معنی دار بودند و مدل با یافته ها برازش داشت. معنی داری CR به دست آمده، حاکی از وجود تفاوت معنی دار در ضریب دو گروه با تحول یافتگی من بالا و پایین بود. مسیر «عامل تنیدگی زا← تنیدگی ادراک شده» در افراد با تحول یافتگی پایین من، از قدرت بیشتری برخوردار بود، چرا که طبق انتظار تحول یافتگی بالای من، به عنوان یک سازه بنیادین، قبل از ادراک تنیدگی، می تواند از اثر و میزان تنیدگی بکاهد. یافته ها به بسط مدل ساده ای منتهی شد که در آن صرفاً وجود تنیدگی ها یا ادراک آنها را عاملی برای گرایش به خودتخریب گری می دانست. تحول یافتگی من، به عنوان یکی از شاخص های اساسی در تحول شخصیت، نقش مهمی در این مدل تبیینی ایفا کرد. این یافته ها در درمان افراد با گرایش های خودتخریب گر کمک کننده است.