مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
صفات تاریک شخصیت
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ممیزی الگوهای ارتباطی خانواده و صفات تاریک شخصیت در تشخیص اعتیاد به تلفن همراه در دانش آموزان بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه موردبررسی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99 - 1398 بودند. به این منظور تعداد 30 دانش آموز دارای اعتیاد به تلفن همراه و 30 نفر بدون اعتیاد به تلفن همراه به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990)، صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) و اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تشخیص تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحلیل ممیزی نشان داد که با کمک الگوهای ارتباطی خانواده و صفات تاریک شخصیت می توان اعتیاد به تلفن همراه را پیش بینی کرد. تحلیل ممیزی توانست با 95 درصد پیش بینی صحیح دانش آموزان دختر را به دو گروه با و بدون اعتیاد به تلفن همراه طبقه بندی نماید . نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت این متغیرها در امکان تمایز گذاری بین دانش آموزان با و بدون اعتیاد به تلفن همراه بوده و لذا می توان از این متغیرها در بحث پیشگیری از رفتارهای آسیب زا از ناشی از تلفن همراه توسط مشاوران و روانشناسان استفاده کرد.
نقش سه گانه تاریک شخصیت و رابطه والد-فرزندی در پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان دختر شهر تهران
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
101-124
حوزه های تخصصی:
مصرف مواد مخدر در نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که عوامل بسیاری در ایجاد آن نقش دارند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سه گانه تاریک شخصیت و رابطه والد-فرزندی در پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان دختر شهر تهران بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب (DIC) شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس بود و با این روش 60 نفر نوجوان (30 نفر پسر و 30 نفر دختر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، ارزیابی رابطه والد- فرزند (فاین و همکاران، 1983) و پرسشنامه آمادگی اعتیاد (وید و بوچر، 1992) جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سه گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) و رابطه والد-فرزندی با گرایش به اعتیاد رابطه وجود دارد (05/0P<). همچنین نتایج نشان داد که جامعه ستیزی، رابطه با مادر و رابطه با پدر به ترتیب 30/0، 30/0 و 22/0 از گرایش به اعتیاد در نوجوانان را پیش بینی می کنند. با توجه به یافته های پژوهشی می توان گفت جامعه ستیزی، رابطه با مادر و رابطه با پدر قادر به تبیین گرایش به اعتیاد در نوجوانان هستند، بنابراین برای پیشگیری از گرایش به اعتیاد نوجوانان می توان متغیرهای مذکور را مورد توجه قرار داد.
نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات تاریک شخصیت در پیش بینی استعداد خیانت زناشویی
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات تاریک شخصیت در پیش بینی استعداد خیانت زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس تعداد 150 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش به خیانت، پرسشنامه طرحواره یانگ: پرسشنامه و مقیاس شخصیت تاریک صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار آماری SPSS20 صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و مولفه های آن؛ همچنین بین صفات تاریک شخصیت با استعداد خیانت زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات تاریک شخصیت 2/41 درصد توانایی پیش بینی استعداد خیانت زناشویی را دارد. نتایج به دست آمده حاکی از نقش پیش بینی کنندگی طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات تاریک شخصیت بر استعداد خیانت زناشویی بوده می باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین دارای ناسازگاری
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین دارای ناسازگاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و رواندرمانی شهر اردبیل در نیمه اول سال 1399 بودند. تعداد نمونه مورد پژوهش 30 نفر از جامعه مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) به جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 75 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان دریافت کرد. برای گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس صمیمیت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کواریانس تک متغیره (ANCOVA) استفاده شده که برای این منظور از نرم افزار آماری SPSS20 بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان تاثیر معناداری بر افزایش صمیمیت زناشویی زوجین دارای ناسازگاری دارد (01/0>P). با توجه به این نتایج می توان بیان کرد استفاده از روش آموزشی تنظیم هیجان می تواند به عنوان گزینه آموزشی/ درمانی موثر برای افزایش صمیمیت و به تبع آن کاهش ناسازگاری زناشویی از سوی مشاوران و رواندرمانگران خانواده مورد توجه قرار گیرد.
مدل یابی علّی طلاق عاطفی در زنان بر اساس صفات تاریک شخصیت: با نقش میانجی عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی علّی طلاق عاطفی بر اساس صفات تاریک شخصیت با نقش میانجی عزت نفس جنسی در بین زنان شهر اردبیل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی زنان شهر اردبیل تشکیل داد که در پاییز 1398 در این شهر سکونت داشتند. تعداد 150 نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از مقیاس طلاق عاطفی گاتمن، پرسشنامه سنجش صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و پرسشنامه عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز استفاده شد. داده های جمع آوری شده، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که صفات تاریک شخصیت ﻣﺎﮐﯿﺎولﮔﺮاﯾﯽ، سایکوپاتی و خودشیفتگی اثر مثبت و معنی داری و عزت نفس جنسی اثر منفی و معنی دار بر طلاق عاطفی دارند. همچنین صفات تاریک شخصیت علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیر مستقیم و از طریق میانجی گری عزت نفس جنسی نیز بر طلاق عاطفی اثر گذار می باشد؛ که با توجه به مقدار آماره VAF مشاهده گردید که 5/36 درصد از تأثیر ماکیاول گرایی بر طلاق عاطفی، 7/31 درصد از تأثیر خودشیفتگی بر طلاق عاطفی و 5/34 درصد از تأثیر سایکوپاتی بر طلاق عاطفی از طریق عزت نفس جنسی می تواند تبیین گردد. نتایج مطالعه حاضر اهمیت مداخلات هدفمند معطوف به تغییر یا تعدیل صفات تاریک شخصیت و تقویت عزت نفس جنسی برای پیشگیری یا کاهش طلاق عاطفی را خاطر نشان می کند.
تبیین شیوع کوئید -۱۹ بر اساس نظریه بازی ها و پیش بینی عدم واکسیناسیون به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
129 - 154
حوزه های تخصصی:
پژوهش های متعددی نشان داده اند که نظریه بازی ها و به طور خاص دیدگاه کالاهای عمومی به درک بهتر رفتار افراد در یک پاندمی جهانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تبیین برنامه واکسیناسیون علیه ویروس کوئید- ۱۹ بر اساس نظریه بازی کالای عمومی، عدم شرکت در واکسیناسیون را به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت پیش بینی کند. 176 شرکت کننده اینترنتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سؤالات جمعیت شناختی و پرسشنامه صفات تاریک شخصیت پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. از رگرسیون لجستیک دوحالتی برای پیش بینی متغیر مشارکت در واکسیناسیون استفاده شد. نتایج آزمون هومسر- لمشو نشان داد که مدل به صورت مناسبی با داده ها برازش دارد (249/12 x2=، 05/0< P) و قادر به پیش بینی متغیر ملاک (شرکت/ عدم شرکت در برنامه واکسیناسیون) بود (914/63 x2= کلی نگر، 001/0> P). درکل مدل قادر بود 9/86 درصد همه موارد را به درستی پیش بینی کند. از بین سه متغیر پیش بین خودشیفتگی، ماکیاولیسم و سایکوپاتی در سطح خطای 05/0 تنها ضریب شیب تفکیکی برای متغیر سایکوپاتی معنادار بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت افزایش در نمرات سایکوپاتی با کاهش احتمال یا شانس شرکت در واکسیناسیون ارتباط دارد (179/0OR=). این پژوهش با به کارگیری مفاهیمی از علم اقتصاد (نظریه بازی ها) تبیین جدیدی از مشارکت گروهی افراد در برنامه واکسیناسیون ارائه می کند؛ همچنین نتایج این پژوهش به درک بهتر چگونگی عملکرد افراد با صفات تاریک شخصیت در واکسیناسیون علیه کوئید-19 کمک می کند.
بررسی رابطه بین صفات تاریک شخصیت با همدلی سرد با میانجیگری نظریه ذهن شناختی-عاطفی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
129 - 142
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین صفات تاریک شخصیت با همدلی سرد با میانجیگری نظریه ذهن شناختی-عاطفی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات بنیادی (توصیفی-همبستگی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال 99-98 تشکیل می داد. بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، 115 نفر با کسب نمره برش در پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی، برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. در جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه شخصیت مرزی، پرسشنامه چهارگانه تاریک شخصیت، مقیاس همدلی بهر، آزمون تشخیص لغزش و فرم بزرگسالان آزمون چشمها بازبینی شده استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین صفات تاریک شخصیت با همدلی سرد رابطه معنی داری وجود ندارد؛ اما بین صفات تاریک شخصیت با نظریه ذهن عاطفی و شناختی رابطه معنی داری وجود دارد و صفات تاریک شخصیت با میانجیگری نظریه ذهن عاطفی و شناختی تاثیر غیرمستقیم بر همدلی سرد دارد. بر اساس یافته ها چنین استنباط می شود که می توان از توانایی نظریه ذهن برای تاثیر بر همدلی افراد دارای صفات تاریک شخصیت استفاده کرد.
بررسی رابطه ی ارضای نیازهای روانشناختی پایه و ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت بر پیش بینی کفایت اجتماعی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
120 - 130
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی نیازهای روانشناختی پایه و ابعاد سه گانه شخصیت در پیش بینی کفایت اجتماعی پدید آمد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که زمره ی پژوهش های بنیادی با نوع داده ی کمی قرار می گیرد. بدین منظور طی یک مطالعه ی توصیفی – همبستگی از زنان شهر مشهد که (20 تا 45) سال بودند، 130 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی ارضای نیازهای روانشناختی گاردیا، دسی و رایان، ابعاد سه گانه ی تاریک شخصیت دوجین کثیف و کفایت اجتماعی را پاسخ دادند، تحلیل رگرسیدن چند گانه نشان داد تنها مؤلفه های شایستگی و نیاز به ارتباط با کفایت اجتماعی ارتباط معنادار دارند. نتایج حکایت از آن داشت که تنها مؤلفه ی شایستگی و نیاز به ارتباط وارد معادله شده که به ترتیب در گام اول شایستگی 38% و در گام دوم شایستگی و نیاز به ارتباط 40% از واریانس کفایت اجتماعی را تبیین نمودند .
پیش بینی بی تفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
98 - 114
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بی تفاوتی اخلاقی به توجیه رفتار های آسیب توسط فرد و رهایی از معیارهای اخلاقی در زمینه و زمانی خاص اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده ی بی تفاوتی اخلاقی، سبب شناخت بهتر عوامل ایجاد کننده ی آن می شود. هدف این پژوهش پیش بینی بی تفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بازاریان شاغل در بازارهای ارومیه در سال 1401، به تعداد آنها 5000 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، بی تفاوتی اخلاقی بندورا ، صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و باور به دنیای عادلانه ساتون و داگلاس بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: طبق نتایج، سه گانه تاریک شخصیت با بی تفاوتی اخلاقی بازاریان شهر رابطه مثبت و معنادار و باور به دنیای عادلانه نیز با بی تفاوتی اخلاقی رابطه منفی و معناداری دارند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، قابلیت تبیین بی تفاوتی اخلاقی بازاریان را دارند. نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت، سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، می توانند بی تفاوتی اخلاقی را تبیین کنند و جهت شناسایی عوامل زمینه ساز بی تفاوتی اخلاقی بکار برده شوند.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس صفات تاریک شخصیت و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی در مراجعین خواستار طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارائه الگوی ساختاری پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس صفات تاریک شخصیت و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی در مراجعین خواستار طلاق بود. روش پژوهش: روش این مطالعه تحلیلی -همبستگی به روش مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مراجعین خواستار طلاق در کلینیک های مشاوره خانواده شهر تهران در سال 1400 بودند. حجم نمونه 260 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مثلث تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و پرسشنامه مکانیزم دفاعی اندروز و همکاران (1993) پاسخ دادند. سپس الگوی پیشنهادی از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم صفات شخصیت و سبک های دفاعی بر روی تحمل پریشانی معنادار بود (01/0>P). مسیرهای مستقیم صفات شخصیت بر روی حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دفاعی(رشد یافته و رشد نایافته) بر روی تحمل پریشانی معنادار بود (01/0>P). همچنین مسیرهای مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر روی سبک های دفاعی(روان آزرده و رشد نایافته) معنادار بود (01/0>P). مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر روی تحمل پریشانی و ضریب صفات شخصیت بر روی سبک دفاعی روان آزرده و ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر روی سبک دفاعی رشد یافته معنادار نبود (05/0<P). همچنین نتایج بیانگر آن بود که اثرات غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده از طریق نقش میانجی سبک های دفاعی بر تحمل پریشانی معنادار بود (077/0=RMSEA، 912/0=GFI، 959/0=IFI و 957/0=CFI)، اما مسیر غیرمستقیم صفات شخصیت بر روی تحمل پریشانی با نقش میانجی سبک های دفاعی معنادار نبود. نتیجه گیری: این پژوهش، مدل ساختاری پژوهش اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشتو این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی در مراجعینی که خواستار طلاق هستند
تدوین مدل تجربه خشونت توسط همسر در زنان براساس ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی پریشانی روانشناختی
مقدمه: یکی از مصادیق خشونت علیه زنان همسرآزاری است. به دلیل مرد سالاری در جوامع ایران همسرآزاری عمدتاً از سوی مردان و علیه زنان و به شکل های مختلف اعمال می شود. هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل تجربه خشونت توسط همسر در زنان براساس ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی پریشانی روانشناختی انجام شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی- بنیادی و از حیث اجرا توصیفی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق، بهزیستی، اورژانس اجتماعی و مراکز مشاوره سطح شهر سنندج در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آن ها به شیوه نمونه گیری در دسترس ۴۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل: پرسشنامه همسرآزاری، صفات تاریک شخصیت، ناگویی خلقی و پریشانی روانشناختی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۵ و SmartPLS نسخه ۳.۲.۸ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت (۰/۳۵۱= β )، ناگویی خلقی (۰/۱۶۸= β ) و پریشانی روانشناختی (۰/۴۷۰= β ) به طور مستقیم و مثبت تأثیر معناداری (۰/۰۰۱> p ) بر همسرآزاری دارند و همچنین صفات تاریک شخصیت (۰/۱۹۸= β ) و ناگویی خلقی (۰/۲۰۷= β ) به طور غیر مستقیم و از طریق پریشانی روانشناختی تأثیر مثبت و معناداری (۰/۰۰۱> p ) بر همسرآزاری دارند. ریشه میانگین مربعات باقیمانده استاندارد شده ۰/۰۶۷ بود که نشان دهنده برازش مناسب مدل بود. نتیجه گیری: زنان دارای نمرات بالای ناگویی خلقی، صفات تاریک شخصیت و پریشانی روانشناختی بیشتر مورد همسرآزاری قرار می گیرند و می توان با کنترل این ویژگی ها رفتار همسران را نسبت به زنان تغییر داد و در نهایت بتوان از همسرآزاری و آسیب های بعدی ممانعت به عمل آورد.
گرایش به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان با توجه به صفات تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
67 - 96
زمینه و هدف: بزهکاری از اشکال انحراف اجتماعی است و گسترش آن حیات اجتماعی را به خطر می اندازد. این پژوهش با هدف گرایش به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان با توجه به صفات تاریک شخصیت انجام شد. روش شناسی: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را همه نوجوانان 13 تا 17 سال شهرستان نورآباد دلفان در سال 1401 تشکیل داد. نمونه پژوهش شامل 370 نفر از نوجوانان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های سه گانه تاریک شخصیت (پائلوس و جونز، 2011) و رفتارهای بزهکارانه (پیچرو و همکاران، 2019) به صورت آنلاین (برخط) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به شیوه ورود هم زمان با استفاده از نرم افزار SPSS.26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین سه گانه تاریک شخصیت با بزهکاری رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (001/0> P ). یافته ها حاکی از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که 35 درصد از واریانس گرایش به بزهکاری توسط صفات جامعه ستیزی (سایکوپات)، ماکیاولیسم و خودشیفتگی تبیین می شود. نتیجه گیری: بزهکاری نوجوانان از طریق آموزش خودکنترلی و همدلی با استفاده از رویکردهای مبتنی بر شواهد در تحقیقات مهم و کاربردی باید مورد توجه قرار گیرد.
بررسی تطبیقی صفات سه گانه تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی صفات تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی با شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران انجام شده یک مطالعه کاربردی و از نظر روش یک تحقیق توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل فعالان ، سرمایه گذاران، کارگزاران، متخصصان و کارشناسان ارشد شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بودند که با راهبرد نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده 240 نفر انتخاب شدند. در این مطالعه، از پرسشنامه استاندارد صفات سه گانه تاریک شخصیت دوجین کثیف (جوناسون و وبستر، 2010) با سه خرده مقیاس ماکیاولیسم (حذف تمام اصول اخلاقی)، خودشیفتگی و روان پریشی استفاده شد. پایداری شرکتی نیز شامل دو خرده مقیاس ترجیحات زیست محیطی و ترجیحات اجتماعی و از تحقیق پلستر و شالتگر (2021) استفاده شد. اختیارات مدیریتی از پرسشنامه تحقیق آلبانا (2016) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با مدل معادلات ساختاری و نرم افزار smart PLS انجام شد. نتایج حاکی از آن است که صفات تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی تأثیر منفی دارد؛ حذف اصول اخلاقی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد. خودشیفتگی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر مثبت دارد. روان پریشی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد؛ حذف اصول اخلاقی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد. خودشیفتگی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر مثبت دارد. روان پریشی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر پایداری شرکتی تأثیر مثبت دارد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد ولی این اثر معنادار نشد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد.
نقش واسطه ای بی اشتیاقی اخلاقی در رابطه بین صفات تاریک شخصیت و استعداد خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
271-286
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه صفات تاریک شخصیت با استعداد خیانت زناشویی و نقش بی اشتیاقی اخلاقی به عنوان یک متغیر واسطه انجام شد. بدین منظور، 204 نفر از منطقه 8 تهران به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه استعداد خیانت زناشویی پولات (2006)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) و پرسشنامه بی اشتیاقی اخلاقی بندورا (1995) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. تحلیل یافته ها نشان داد هر یک از صفات تاریک شخصیت همبستگی معنادار با متغیرهای بی اشتیاقی اخلاقی و استعداد خیانت زناشویی دارند و همچنین بی اشتیاقی اخلاقی همبستگی معنادار با استعداد خیانت زناشویی دارد. از سوی دیگر، صفات خودشیفتگی و ماکیاول گرایی علاوه بر اثر مستقیم، به واسطه بی اشتیاقی اخلاقی بر استعداد خیانت زناشویی تاثیر غیرمستقیم دارد. در نهایت، با توجه به یافته ها می توان بیان کرد که بی اشتیاقی اخلاقی در رابطه بین صفات خودشیفتگی و ماکیاول گرایی با استعداد خیانت زناشویی نقش واسطه را ایفا می کند.
پیش بینی قلدری سایبری براساس تکانشگری، بی تفاوتی اخلاقی و صفات تاریک شخصیت در نوجوانان دارای وابستگی به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۹۶-۱۸۷
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی قلدری سایبری براساس تکانشگری، بی تفاوتی اخلاقی و صفات تاریک شخصیت در نوجوانان دارای وابستگی به فضای مجازی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه ی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه مورد مطالعه 112 نفر از دانش آموزان دارای وابستگی به فضای مجازی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های وابستگی به شبکه های مجازی مبتنی بر موبایلAMQBSN)، خواجه احمدی و همکاران، 1395)، تجربه قلدری–قربانی سایبری (CBVEQ، آنتیادو و همکاران، 2016)، بی تفاوتی اخلاقی (MDS، بندورا و همکاران، 1996)، پرسشنامه تکانشگری بارات (BIS-11، پاتون و همکاران، 1995) و صفات تاریک شخصیت (DTP، جانسون و وبستر، 2010) صورت گرفت. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین تکانشگری (01/0P<)، بی تفاوتی اخلاقی (01/0P<) و صفات تاریک شخصیت (ماکیاولگرایی، جامعه ستیزی و خودشیفتگی) (01/0P<) با قلدری سایبری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین 35 درصد از قلدری سایبری نوجوانان دارای وابستگی به فضای مجازی از طریق تکانشگری، بی تفاوتی اخلاقی و صفات تاریک شخصیت تبیین می شود (05/0P<). نتایج به دست آمده نشان داد که تکانشگری، بی تفاوتی اخلاقی و صفات تاریک شخصیت نقش معناداری در پیش بینی قلدری سایبری در نوجوانان دارای وابستگی به فضای مجازی دارد.
رابطه سیستم های مغزی- رفتاری و خوشه B اختلالات شخصیت با میانجیگری صفات تاریک شخصیت
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به نظر می رسد یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در اختلالات خوشه B شخصیت، سیستم های مغزی- رفتاری و صفات تاریک شخصیت است بنابراین هدف پژوهش حاضر رابطه سیستم های مغزی -رفتاری گری و خوشه B اختلالات شخصیت با میانجی گری صفات تاریک شخصیت می باشد. روش پژوهش: طرح این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر کنترل متغیرها، یک روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه تعداد 450 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد تاریک شخصیت یوسفی و ایمان زاد (1397)، مقیاس تجدید نظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009) و آزمون بالینی چند محوری میلون (1970) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سیستم فعالساز رفتاری گری با خوشه B اختلالات شخصیت رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین سیستم بازداری رفتاری گری با خوشه B اختلالات شخصیت رابطه منفی وجود دارد. بین صفات تاریک شخصیت با اختلال شخصیت نمایشی رابطه مثبت وجود دارد (05/0 > p). بین سیستم بازداری رفتاری و جنگ و گریز گری با صفت تاریک ماکیاولیسم رابطه منفی وجود دارد (05/0 > p). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که صفات تاریک شخصیت نقش میانجی معنی داری در رابطه سیستم های مغزی رفتاری بر اختلالات شخصیتی دارند (05/0 > p). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به متغیرهای سیستم های مغزی رفتاری و صفات تاریک شخصیت نقش مهمی در اختلالات شخصیتی دارند.
تدوین معادلات ساختاری نشانگان ضربه عشق در دانشجویان دختر بر اساس آشفتگی روانشناختی و صفات تاریک شخصیت: نقش میانجی طرحواره های هیجانی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ضربه عشقی در دانشجویان پدیده ای رایج است که باعث بروز مشکلات روانشناختی متفاوت در آن ها می گردد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی طرحواره های هیجانی در رابطه بین آشفتگی روانشناختی و صفات تاریک شخصیت با نشانگان ضربه عشق دانشجویان دختر دانشگاه محقق اردبیلی بود. روش پژوهش : روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی99-1398 بود. نمونه آماری این پژوهش220 نفر از دانشجویان دختر تشکیل دادند که به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ضربه عشق (راس، 1999)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لاویبوند، 1995)، مقیاس صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010) و پرسشنامه طرحواره های هیجانی (لیهی، 2002) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داده که مدل علّی رابطه بین آشفتگی روانشناختی، صفات تاریک شخصیت، طرحواره های هیجانی و نشانگان ضربه عشق دانشجویان براساس شاخص های مختلف برازش تأیید شد. آشفتگی روانشناختی، صفات تاریک شخصیت و طرحواره های هیجانی بر میزان نشانگان ضربه عشق دانشجویان اثر مستقیم دارند (001/0>P)؛ همچنین آشفتگی روانشناختی و صفات تاریک شخصیت از طریق طرحواره های هیجانی بر نشانگان ضربه عشق دانشجویان تأثیر غیرمستقیم دارد (001/0>P). نتیجه گیری: بنابراین، آشفتگی روانشناختی، صفات تاریک شخصیت، طرحواره های هیجانی نقش مهمی در میزان نشانگان ضربه عشق دانشجویان دارند و هدف قراردادن این سه مؤلفه به وسیله درمان های مختلف روانشناختی، می تواند در کاهش نشانگان ضربه عشق دانشجویان مؤثر باشد.
تدوین مدل ساختاری احساس خوشبختی بانوان براساس کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با نقش میانجیگر صفات تاریک شخصیت
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ازدواج خوشبخت متشکل از عواملی مانند تعهد، احترام، صمیمیت، اعتماد و غیره است که در غیاب آن ها زندگی زناشویی با مشکلات جدی روبه رو می شود. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری احساس خوشبختی بانوان براساس کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با نقش میانجیگر صفات تاریک شخصیت بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه بانوان متأهل شهر تهران در سال 1400 بود. حجم نمونه 448 نفر بود که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس هدفمند انتخاب شدند که با پرسشنامه های احساس خوشبختی تقی زاده و شادمهری (1395)، رضایت زناشویی انریچ اولسون (2006)، اعتماد بین فردی رمپل و همکاران (2001) و صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده برازش دارد و صفات تاریک شخصیت رابطه بین کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با احساس خوشبختی بانوان را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان راهکارهای لازم در خصوص روابط زوجین با توجه به متغیرهای مورد بحث ارائه کرد.
تدوین الگوی ساختاری طلاق عاطفی بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض با میانجی گری دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
444 - 471
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مدل یابی معادلات ساختاری طلاق عاطفی بر اساس صفات تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض با میانجی گری دلزدگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متأهل رده سنی 25-50 سال دانشگاه آزاد تهران واحدهای یادگار امام (ره)، ابوالفتوح رازی (مادران) و تهران شمال در نیمه نخست سال 1400 تشکیل دادند که از طریق روش نمونه-گیری در دسترس به صورت آنلاین (بدلیل شیوع ویروس کرونا) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (EDQ،1994)، مثلث تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II، 1983) و دلزدگی زناشویی پاینز(CBM،1996) بود. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مدل مفروض پژوهش با داده های تجربی برازش دارد(063/0=RMSEA). بین صفت ماکیاولی (149/0= β)، سبک سازنده (441/0-=β ) و سبک غیرسازنده (264/0=β) با طلاق عاطفی رابطه معناداری مشاهده شد. ضریب مسیر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی در ارتباط بین صفت خودشیفته (007/0 = sig) و سبک های سازنده حل تعارض(043/0 =sig) با متغیر وابسته طلاق عاطفی معنادار بود اما نقش میانجی دلزدگی زناشویی در ارتباط بین سبک های غیر سازنده با طلاق عاطفی تأیید نشد (536/0 = sig). نتیجه گیری: صفات تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض سازنده علاوه بر اثر مستقیم بر طلاق عاطفی می توانند با اثرگذاری بر دلزدگی زناشویی به طور غیر مستقیم بر آن تأثیرگذار باشند.
تبیین علّی کمال گرایی دختران بر اساس صفات تاریک شخصیت، خود ارزشمندی مشروط و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمال گرایی مشکلی گسترده و شدید در بین نوجوانان است و یکی از اهداف پژوهش های روان شناسی، شناسایی متغیرهای مرتبط با آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین صفات تاریک شخصیت، خود ارزشمندی مشروط و کمال گرایی دختران با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی انجام شده است. روش اجرای آن توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. کلیه دانش آموزان دختر دوره دوّم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1400 جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 204 نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شدند. از مقیاس صفات تاریک شخصیت جونز و پالهاوس (2014)؛ مقیاس خود ارزشمندی مشروط کراکر و همکاران (2003)؛ مقیاس خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (1997) و مقیاس کمال گرایی فراست و همکاران (1990) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار LISREL تحلیل شد که نتایج نشان داد صفات تاریک شخصیت، خودارزشمندی مشروط و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مستقیم با کمال گرایی دانش آموزان رابطه دارد. همچنین، صفات تاریک شخصیت و خود ارزشمندی مشروط به صورت غیرمستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی با کمال گرایی دانش آموزان رابطه دارند. نتایج پژوهش از نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در روابط علی صفات تاریک شخصیت و خود ارزشمندی مشروط با کمال گرایی حمایت می کند.