مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
استرس کرونا
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
157 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین نقش حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های مقابله ای در پیش بینی پرخاشگری و آسیب پذیری در برابر استرس کرونا در نوجوانان بود. پژوهش حاضرازنوع پژوهش های توصیفی وهمبستگی و جامعه آماری نیز شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران بود که درنیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 مشغول تحصیل بودند. حجم نمونه نیز با روش نمونه گیری داوطلبانه 352 نفر بود. پرسشنامه های سبک مقابله با کرونا، حمایت اجتماعی، پرخاشگری، و مقیاس استرس ادارک شده استفاده گردید. بافته های حاصل ازتحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی با پرخاشگری و استرس اداراک شده منفی و معنادار بود. درنتیجه سبک های مقابله ای سازگارانه و جستجوی حمایت اجتماعی با کاهش رفتارهای منفی ارتباط داشتند، در حالی که سبک های مقابله ای ناسازگارانه و دریافت نکردن حمایت اجتماعی راهبردهای غیر انطباقی مانند پرخاشگری را سبب می شدند. به عبارتی افراد در شرایط استرس زا، درگیر حالات و عواطف منفی شده، که این خود موجب پرخاشگری می شود. و اگر افراد از سبک های مقابله ناسازگارانه و اجتنابی استفاده کنند میزان پرخاشگری بالاتر می رود. پیشنهاد می شود سبک های مقابله ای سازگارانه به نوجوانان و حمایت اجتماعی به خانواده ها آموزش داده شود تا پرخاشگری و استرس نوجوانان کاهش یابد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
هدف ازانجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن و گروه کنترل و همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد امید و زمستان شهر گچساران در سال 1400 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل). گروه آزمایش تحت 8 جلسه 120 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. از مقیاس استرس کرونا سلیمی و همکاران (1399)، مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران (1398) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانسته است استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی به طور معناداری بهبود بخشیده و نتایج در دوره پیگیری نیز ماندگار بوده است (0/05>P). نتایج حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر برای بهبود استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر مورداستفاده قرار گیرند.
مقایسه ی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) با جمعیت غیربالینی در باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل شباهت برخی از علایم اختلال پانیک (PD) و بیماری کرونا، مبتلایان به این اختلال نیز همانند مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نسبت به پیامدهای منفی همه گیری آسیب پذیر هستند. با وجود این، مطالعات قبلی چندان به اثرات کرونا روی این اختلال نپرداخته اند. با توجه به اهمیت مکانیسم های شناختی در هر دو اختلال، به خصوص بررسی اثرات شناختی کرونا کلیدی است. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه ی مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) برحسب باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری است. مواد و روش ها: در یک طرح علّی مقایسه ای، 127 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و بعد از مصاحبه ی بالینی، به گروه های اختلال وسواس فکری عملی (OCD؛ 42 نفر)، اختلال پانیک (PD؛40 نفر) و گروه غیربالینی (45 نفر) تقسیم شدند و به پرسش نامه ی باورهای وسواسی (OBQ-44) مقیاس استرس کرونا و پرسش نامه ی سلامت بیمار (PHQ-9) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین نمرات دو گروه بالینی در هیچ یک از باورهای وسواسی تفاوت معناداری وجود نداشت. در مولفه ی پیامدهای اجتماعی/ اقتصادی و استرس تروماتیک از مولفه های استرس کرونا، بین گروه های بالینی و غیربالینی تفاوتی وجود نداشت. با وجود این، مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) در بیگانه هراسی و مبتلایان به اختلال پانیک (PD) در چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی، نمرات به طور معنادار بیش تری نسبت به دو گروه دیگر دریافت کردند. حتی دو سال پس از آغاز همه گیری، گروه های بالینی بیش تر از جمعیت غیربالینی، نگران خطر و آلودگی مرتبط با کرونا بودند. نتیجه گیری: باورهای وسواسی در مبتلایان به اختلال پانیک (PD) طی دوره ی همه گیری قابل مقایسه با مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) است. همچنین، مبتلایان به اختلال پانیک (PD) بیش تر از مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و گروه غیربالینی درگیر چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی می شوند که می تواند هزینه های زیادی را بر نظام درمانی طی دوره ی همه گیری تحمیل کند.
بررسی رابطه بین استرس کرونا با انزوای تحصیلی دانش آموزان در آموزش آنلاین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استرس کرونا با انزوای تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهر هشت بندی می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری؛ شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول شهر هشت بندی به تعداد 1500 نفر (677 دختر و 823 پسر) می باشد و نمونه آماری بر اساس جدول مورگان شامل 306 نفر است که به روش نمونه گیری طبقه ای (138 دختر، 168 پسر) انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش؛ پرسشنامه استرس کرونا سلیمی و همکاران (1399) و انزوای تحصیلی دیلی و گرونت (2003) می باشد که پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای استرس کرونا 80/0 و برای انزوای تحصیلی 76/0 به دست آمده است. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که بین استرس کرونا با انزوای تحصیلی رابطه مثبت و معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. بنابراین، داشتن استرس بیش از اندازه می تواند بر احساس سلامت و خوشحالی دانش آموزان هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی اثر مخرب بگذارد که این احساسات بر انزوای تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد.
تدوین مدل علّی درگیری تحصیلی بر اساس احساس تنهایی با توجه به نقش میانجی گری استرس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش، تعیین نقش واسطه ای استرس کرونا در رابطه میان احساس تنهایی با درگیری تحصیلی بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 240 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسش نامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه احساس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا (UCLA)، مقیاس استرس کرونا (CSS-18) و مقیاس درگیری تحصیلی ریو و تسینگ (AES) بود. تحلیل ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای بسته آماری برای علوم اجتماعی 22 SPSS- و نرم افزار آموس 24 AMOS- انجام شدند. نتایج نشان داد احساس تنهایی بر درگیری تحصیلی تأثیر مستقیم و به واسطه ی استرس کرونا تأثیر غیرمستقیم دارد. با توجه به نتایج لازم است برای افزایش درگیری تحصیلی در محیط آموزش عالی؛ برنامه های مداخله ای، برگزاری کارگاه های آموزشی و دادن مشاوره برای کاهش این عوامل در راستای افزایش درگیری تحصیلی دانشجویان اقداماتی صورت گیرد.
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر استرس کرونا و تنظیم شناختی هیجان مهندسین عضو نظام مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۸۶-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر استرس کرونا و تنظیم شناختی هیجان مهندسین عضو نظام مهندسی شهرستان فریدون کنار بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس ازمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه مهندسین عضو نظام مهندسی شهرستان فریدون کنار در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) جای گذاری شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه استرس کرونا (سلیمی و همکاران، 1399، CSS-18) و پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2006، CERQ) بود. گروه آزمایش تحت آموزش نظریه انتخاب طی 9 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه از نظر متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (001>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش نظریه انتخاب بر کاهش استرس کرونا و کاهش راهبردهای ناسازگارانه هیجان و افزایش راهبردهای سازگارانه هیجان مؤثر است.
نقش شدت درگیری با کرونا و استرس کرونا در پیش بینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای با میانجیگری پرخاشگری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
224 - 232
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش شدت درگیری و استرس کرونا در پیش بینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای با میانجیگری پرخاشگری والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان و نوجوانان استان هرمزگان در سال 1400 بودند که والدین آن ها به علت مشکلات نافرمانی فرزند درخواست خدمات مشاوره ای داشتند که 260 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده، مقیاس استرس کرونا (CSS-18)، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (ODDRS)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AAQ) و یک سؤال محقق ساخته برای اندازه گیری شدت درگیری با بیماری کرونا بود. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد شدت درگیری با بیماری کرونا (0/20)، استرس کرونا (0/27) و پرخاشگری (0/25) می تواند نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای را پیش بینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/33) و استرس کرونا (0/32) می توانند پرخاشگری را پیش بینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/08) و استرس کرونا (0/08) می توانند با میانجیگری پرخاشگری، به صورت غیرمستقیم نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای را پیش بینی کنند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که شدت درگیری و استرس کرونا در والدین می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم و از طریق افزایش پرخاشگری در والدین باعث پیدایش نشانگان اختلال نافرمانی در فرزندان شود.
نقش میانجی استرس و ترس از کرونا در رابطه بین باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
7 - 21
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی استرس کرونا و ترس از کرونا در رابطه بین باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از میان جمعیت عمومی 391 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در سال 1400، با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس وسواس فکری عملی (فوا و همکاران)، باورهای وسواسی (گروه کار شناخت های وسواس-اجبار)، مقیاس ترس از کرونا (آهورسو و همکاران) و استرس کرونا (تیلور و همکاران) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای وسواسی با استرس کرونا و ترس از کرونا و نشانگان وسواسی-اجباری رابطه مستقیم و معناداری دارد و استرس کرونا و ترس از کرونا در رابطه باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری نقش میانجی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. از این یافته می توان برای طراحی مداخله جهت کاهش ترس و استرس در هنگام شیوع بیماری های واگیردار استفاده کرد. بنابراین برنامه ریزی جهت کاهش استرس و باورهای وسواسی نقش موثری در کاهش نشانگان وسواسی جبری دارد و امری ضروری است.