مقالات
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به «بررسی آسیب های روانی و اختلالات شخصیت در افراد با انحراف جنسی» پرداخته و سؤال اصلی تحقیق بدین ترتیب مطرح شده که آسیب های روانی و اختلالات شخصیت در افراد با انحراف جنسی به چه میزان است؟ روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی می باشد. افراد با انحراف جنسی که به مراکز مشاوره رجوع کرده اند، تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس از بین تمامی افراد با انحراف جنسی که به مراکز مشاوره رجوع کرده اند، تعداد 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 (MMPI-2RF) و نسخه چهارم سیاهه چندوجهی بالینی میلون (MCMI-4) استفاده شده است که دارای روایی و اعتبار مطلوبی می باشند. مدل آماری مورد استفاده t تک گروهی بوده است و یافته ها نشان داد که «نارسایی تفکر» و «نارسایی رفتاری»،«شکایات جسمانی»، «رفتار ضداجتماعی»، «عقاید گزند و آزار» و «تجارب عجیب و غریب»، «شکایات گوارشی»، «شکایات عصب شناختی»،«شکایات شناختی»، «عقاید مرگ و خودکشی»، «فشار روانی- نگرانی»، «اضطراب»، «ترس های محدودکننده رفتار» و «ترس های چندگانه مشخص»، «پرخاشگری»، «هیجان پذیری» و «عدم پیوندگرایی»، «روان پریشی»، «هیسترونیک»، «آشفتگی»، «خودشیفته»، «اجبارگری»، «پارانوئید»، بالاتر از حد متوسط و مقیاس های «اضطراب فراگیر»، «استرس پس از سانحه»، طیف اسکیزوفرنیک»، «افسردگی عمده» و «اختلال هذیانی» در افراد با انحراف جنسی پایین تر از حد متوسط می باشند.
رابطه بین کمال گرایی و سبک های دفاعی در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه رابطه بین کمال گرایی و سبک های دفاعی در نوجوانان صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دوره متوسطه ناحیه دو شهرستان ساری به تعداد 2800 نفر(1550 نفر دختر و1250 پسر)که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل هستند. نمونه آماری با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 338 نفر هستند که به صورت تصادفی طبقه ای از بین دانش آموزان انتخاب شدند .برای گردآوری داده ها از دو روش میدانی وکتابخانه ای استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (2004) وپرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) اندروز وهمکاران (1993) می باشد. در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل داده ها هم از روش توصیفی و هم از روش استنباطی استفاده شده است. در بخش یافته های توصیفی،با استفاده از جداول و نمودارها و در بخش یافته های استنباطی نیز تجزیه و تحلیل برای بررسی فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و آزمون t توسط نرم افزارهای SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین تغییرات متغیر ملاک سبک های دفاعی و متغیرهای پیش بین کمال گرایی دانش آموزان دوره متوسطه مدارس ناحیه دو شهرستان ساری رابطه رگرسیونی معنی دار برقرار است.
پیشگیری از آسیب های اجتماعی و رفتارهای پرخطر در مدارس
حوزه های تخصصی:
براساس آمار و شواهد موجود آسیب های اجتماعی و رفتارهای پرخطر، مهمترین دغدغه مدارس و خانواده ها است. گسترش عوامل مخاطره آمیز تهدیدکننده سلامت روانی اجتماعی دانش آموزان، موجب شده است تا محافظت از کودکان و نوجوانان در برابر آسیب های اجتماعی و رفتارهای پرخطر، در کنار دیگر اولویت های تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و بلکه جزو مهم ترین اولویت قرار گیرد. از مهمترین امور تربیتی در مدرسه بررسی رفتارهای پرخطر است که پیامدهایی ناگوار برای زندگی، سلامتی و رشد روانی و اجتماعی نوجوان به همراه می آورد. پیامدهای اصلی این رفتارها از این قرار است: بیماری های روانی ازجمله افسردگی (گلدستین، والتون، کانینگهام، تروبریج و مایو[1]، 2007)، بیماری های جنسی (مارکوییز و گالبن[2]، 2004)، انگیزه پایین و افت تحصیلی (جنیس[3]، 2002) و حضور در گروه های بزهکاری. مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی عامل بسیاری از مرگ و میرهای سنین نوجوانی و اوایل بزرگ سالی محسوب می شوند (لیندربرگ، بوگس و ویلیامز[4]، 2000). اساسی ترین عوامل در تشخیص نوجوانان مستعد رفتارهای پرخطر در سطح فردی عبارت اند: کسانی که از توانایی ها آگاهی ندارند، کسانی که عزت نفس پایینی دارند، کسانی که در گروه های منفی هم سالان عضویت دارند، و کسانی که تعهد مدرسه ای ضعیفی دارند. عوامل دیگری مانند ارتباط والد فرزندی ضعیف، نظارت والدینی ضعیف (مانند والدینی که از محل نوجوانان خود بی خبرند) و فقدان حمایت خانوادگی نیز مطرح می باشد. متاسفانه وقتی والدین خودشان به رفتارهای پرخطر اشتغال دارند، نوجوانان نیز به رفتارهای پرخطر دست می زند. پژوهشگران چنین دریافته اند که با وجود جو مدرسه ای ضعیف، وضعیت اقتصادی اجتماعی ضعیف، و فقدان یا ضعف روابط اجتماعی، نوجوانان بی سرپرست کودکان و نوجوانان در خطر بیشتری برای داشتن رفتارهای منفی هستند (گازمن و بوش[5]، (2007) نتایج تحقیقات داخلی و خارجی درخصوص آسیب های اجتماعی و خطرپذیری نشان می دهد که ماهیت، نوع، شدت و روش ارتکاب انحرافات در میان دانش آموزان پیچیده شده و روند افزایشی داشته است. عوامل خانوادگی، نظیر فرایند ناقص جامعه پذیری در خانواده، کنترل ضعیف خانوادگی، روابط سرد عاطفی بین اعضای خانواده، گسیختگی خانوادگی، شکاف نسلی بین فرزندان و والدین، پایگاه پایین اقتصادی و اجتماعی خانواده، کاهش تعلق خاطر به مدرسه، بی اعتقادی به هنجارهای رسمی مدرسه، مشارکت نکردن در فعالیت های مدرسه و گروه هم سالان، کارایی نداشتن مدرسه، رسانه های جمعی و خانواده در جامعه پذیر کردن و کنترل دانش آموزان، روحیه کنجکاوی جوانان، و ابهام هویتی، زمینه ساز گرایش آنان به رفتارهای انحرافی است. شواهد نشان می دهند که فعالیت های ترویجی و فرهنگی، در کنار فعالیت های آموزشی و مراقبتی، از مهم ترین راهکارها برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی در سطح مدارس کشورها، شناخته شده است که می تواند موجب ارتقاء آگاهی عمومی و بهبود نگرش ها در زمینه عوامل مخاطره آمیز کودکان و نوجوانان و چگونگی محافظت از ایشان شود. جلوگیری از علل و عوامل و بروز این آسیب ها به برنامه ریزی نهادهای مرتبط با کودکان و نوجوانان در آموزش وپرورش نیاز دارد. تدوین پیش نویس سند پیشگیری از آسیب های اجتماعی دانش آموزان شاید با همین احساس مسئولیت شکل گرفت. یکی از راه های پیش بینی شده در این سند آموزش اصول مهارت های زندگی در مدرسه و توسط معلمان است. بیشتر تحقیقات حاکی از آن هستند که آگاهی از مهارت های زندگی و آموزش آن در پیشگیری از آسیب های اجتماعی نقش مهمی دارد. [1]- Goldstein, Walton, Cunningham, Trowbridge and Mayo [2]- Marquise and Galban [3]- Janis [4]- Lindbergh, Boggs and Williams [5]- Gasman and Bush
رابطه عزت نفس با تعارضات زناشویی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه عزت نفس با تعارضات زناشویی در دانشجویان است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی شهر بیرجند شامل 4000 نفر است. تعداد اعضای نمونه بر اساس جدول مورگان 351 نفر مشخص شد. پس از ریزش نمونه ها تعداد کل نمونه 320 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های تعارضات زناشویی کانزاس (1985)، پرسشنامه و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین تعارضات زناشویی و عزت نفس رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که عزت نفس توان پیش بینی تعارضات زناشویی را دارد.
پیش بینی اضطراب وجودی بر اساس راهبردهای فراشناخت و ذهن آگاهی (مورد مطالعه کارکنان میانسال شعب منطقه یک بانک ملت)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، پیش بینی اضطراب وجودی بر اساس راهبردهای فرا شناختی و ذهن آگاهی است. این پژوهش در بین کارکنان میانسال شعب منطقه یک بانک ملت تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 429 نفر از کارکنان میانسال (40 تا 65 سال) شعب منطقه یک بانک ملت تهران در سال 1400 است و حجم نمونه بر اساس توصیه هویت و کرامر به ازای هر متغیر حداقل 40 نفر در تحقیقات همبستگی تعداد 205 نفر محاسبه شد. نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای صورت پذیرفت. بدین منظور ابتدا از بین همه شعب بانک ملت منطقه یک شهر تهران تعداد 10 شعبه انتخاب شد. در این پژوهش از ابزارهای اضطراب وجودی (گود و گود، 1974)، راهبردهای فراشناخت (ولز، 1997) و ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. در راستای بررسی فرضیه های پژوهش، از روش رگرسیون خطی بهره گرفته شد. طبق نتایج تحلیل مشخص شد که بین اضطراب وجودی و راهبردهای فراشناختی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین اضطراب وجودی و ذهن آگاهی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
رابطه ی تنظیم هیجانی با کمال گرایی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تنظیم هیجانی با کمال گرایی در دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شهر تهران در سال 1400 می باشد که با استفاده از جدول مورگان برای جامعه ی نامحدود، تعداد اعضای نمونه 384 نفر در نظر گرفته شده و به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه ی کمال گرایی هیل و همکاران (2004) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخص های مرکزی، پراکندگی) و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش از طریق آزمون همبستگی و رگرسیون، حاکی از آن بود که تنظیم هیجانی با کمال گرایی در نوجوانان رابطه دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که تنظیم هیجانی توانایی پیش بینی کمال گرایی را دارد و از میان ابعاد تنظیم هیجانی، عوامل سرزنش دیگران، پذیرش و ارزیابی مجدد مثبت قادر به پیش بینی کمال گرایی می باشند.
تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ذهن آگاهی در زنان دچار تعارضات زناشویی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده نخستین و منحصر به فردترین نهاد اجتماعی است که سلامت و بهروزی یک جامعه را مرهون سلامت و رضایت اعضای آن دانسته اند. یکی از مشکلات شایع در خانواده، تعارض زناشویی است. یکی از عوامل موثر بر ارتقاء رضایت زناشویی، ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی یعنی توجه کردن به زمان حال به شیوهای خاص، هدفمند و بدون قضاوت. افراد ذهن اگاه هنگام روبرو شدن با استرس های محیطی، خودمهارگری بیشتر، سازگاری بالاتر، نگاه مثبت به همسر و ارتباط موثر را تجربه می کنند. روش کار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل دارای مراقبت های معمول یک پژوهش استاندارد است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آگاه شهر تهران در سال1401 تشکیل دادند. در این پژوهش از مقیاس ذهن آگاهی فرایبورگ ،مقیاس تعارض زناشویی کانزاس برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: در بخش اول یافته های توصیفی تحقیق و در بخش دوم یافته های تحقیق از چشم انداز آمار استنباطی ذکر شد. میانگین نمرات پس آزمون گروه روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در متغیر ذهن آگاهی (84/29) بیشتر از میانگین پس آزمون درگروه کنترل (95/21) می باشد. در یافته ای استنباطی نرمال بودن توزیع داده ها یکی از مهمترین پیش فرض های تمامی آزمون های پارامتریک از قبیل تحلیل کوواریانس است. برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون شاپیرو ویلک استفاده شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ارتقاء بر ذهن آگاهی در زنان دچار تعارضات زناشویی تاثیر دارد.
رابطه سبک فرزندپروری والدین با خلاقیت دانش آموزان در مدارس استعدادهای درخشان و مدارس عادی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اساسی از انتخاب موضوع و انجام تحقیق در زمینه خلاقیت دانش آموزان و نگرش های فرزند پروری والدین، دستیابی به نتایجی است که احتمالا حاکی از ارتباط برخی از عوامل بین آن هاست. برای انجام پژوهش از روش توصیفی (پیمایشی) استفاده شده است. نوع نگرش فرزندپروری والدین به عنوان متغییر مستقل و میزان خلاقیت دانش آموزان به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شده است. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، اطلاعات مورد نیاز از طریق اجرای دو پرسشنامه (1- آزمون زمینه یابی مداد کاغذی چندجوابی سنجش خلاقیت 2- پرسشنامه زمینه یابی ارزشیابی نگرش والدین) جمع آوری شده است. روش کار: اجرای هر دو پرسشنامه درمدارس تیزهوشان به روش سرشماری ودرمدارس عادی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام گرفته است. جامعه و نمونه آماری درمدارس استعدادهای درخشان 100 نفر پسر و 90 دختر (جمعا 190 نفر) و والدین آن ها تشکیل داده است و در مدارس عادی نیز100نفرپسر و 90 نفر دختر (جمعا190نفر) به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی با نرم افزار آماری16 SPSS صورت گرفته است . نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی است ضریب همبستگی بین شیوه های فرزندپروری والدین و رشد خلاقیت دانش آموزان مدارس عادی رابطه معنی داری وجود دارد. ، ضریب همبستگی بین شیوه های فرزند پروری والدین و رشد خلاقیت دانش آموزان استعدادهای درخشان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون Tمستقل نشان داد بین شیوه های فرزندپروری دانش آموزان مدارس عادی و استعدادهای درخشان تفاوت معنی داری وجود دارد.
پیش بینی تصمیم گیری پرخطر بر اساس سبک های تصمیم گیری و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دختر و پسر
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی تصمیم گیری پرخطر بر اساس سبک های تصمیم گیری و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دختر و پسر بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان مؤسسه آموزش عالی احرار رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 بودند که 287 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج این مطالعه بیانگر این بود که سرسختی روان شناختی با سبک های تصمیم گیری در دانشجویان دختر و پسر رابطه معنادار دارد. همچنین سرسختی روان شناختی با تصمیم گیری پرخطر در دانشجویان دختر رابطه معنی دار نداشت؛ اما رابطه تمام مؤلفه های سرسختی روان شناختی با تصمیم گیری پرخطر در دانشجویان پسر معنادار بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سبک های تصمیم گیری دانشجویان دختر و مبارزه جویی دانشجویان پسر تغییرات مربوط به تصمیم گیری پرخطر را به صورت معناداری پیش بینی می کند. این مطالعه نشان داد که توجه به متغیرهای سرسختی روان شناختی و سبک های تصمیم گیری در دانشجویان جهت پیشگیری از تصمیم گیری های پرخطر و بهبود تصمیم گیری های آن ها بیش ازپیش باید موردتوجه دانشگاه ها و مراکز آموزشی قرار گیرد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر ناگویی هیجانی و تعارضات زناشویی در زوجین دارای اختلافات خانوادگی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر ناگویی هیجانی و تعارضات زناشویی در زوجین دارای اختلافات خانوادگی شهر تهران در سال 1401 بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین دارای اختلافات خانوادگی مراجعه کننده به دفاتر شورای حل اختلاف شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994) و تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، 1387) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای پرسش نامه ناگویی هیجانی بالای 0.7 و پرسشنامه تعارضات زناشویی 0.81 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر «ناگویی هیجانی» زوجین دارای اختلافات خانوادگی موثر است. همچنین نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر«تعارضات زناشویی» زوجین دارای اختلافات خانوادگی موثر است. بنابراین روش مداخله ای طرحواره محور می تواند ناگویی هیجانی و تعارضات زناشویی زوجین دارای اختلافات خانوادگی را بهبود دهد.
اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر ذهن آگاهی و شادکامی سالمندان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر ذهن آگاهی و شادکامی سالمندان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی سالمندان بالای 60 سال ساکن در سرای سالمندان شهر تهران در سال 1400 می باشد که از بین آنان، 30 سالمند که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده و به شیوهی قرعه کشی به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا در 8 جلسه ی 2 ساعته قرار گرفتند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه ی پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج پژوهش، حاکی از آن بود که معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر ذهن آگاهی و شادکامی سالمندان اثربخش است. با توجه به ساختار فرهنگی- اجتماعی جامعه ایرانی، قویا استفاده از رویکردهای درمانی مبتنی بر فرهنگ را توصیه می کنیم.
اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل بر بهزیستی روان شناختی سرپرستاران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل بر بهزیستی روان شناختی سرپرستاران صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش متشکل از تمامی سرپرستاران بیمارستان آتیه می باشد. برای دستیابی به گروه نمونه به روش تصادفی دو گروه انتخاب شدند و از بین کسانی که تمایل به شرکت در این پژوهش را داشتند و در مقیاس بهزیستی روانشناختی نمره پایین دریافت کرده بودند؛ انتخاب شدند. بر مبنای جدول تعداد نمونه جاکوب کوهن تعداد نمونه ها در هر گروه معادل 15 نفر که در مجموع دو گروه معادل 30 نفر انتخاب شدند. دقت مطالعه بر مبنای سابقه ی طرح برابر با 1 و توان آزمون بر مبنای سابقه ی طرح 8/0در نظر گرفته شد و همچنین سطح معنی داری آماری در این مطالعه معادل احتمالات بالای 5/0 می باشد. در این مرحله بهزیستی روانشناختی ریف به عنوان پیش آزمون بر روی آزمودنی ها اجرا شد سپس گروه آزمایشی؛ مداخله مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل را طی 8 جلسه گروهی دریافت کرد. بعد از اتمام جلسات درمانی مجددا ابزار پژوهش به عنوان پس آزمون و یک ماه پس از اتمام درمان به عنوان پیگیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. روش نمونه گیری در این پژوهش غیر تصادفی به صورت هدفمند با غربالگری (کسانی که در بهزیستی روانشناختی پایین هستند) بود. بعد از اتمام جلسات درمانی مجددا ابزار پژوهش به عنوان پس آزمون ویک ماه پس از اتمام درمان به عنوان پیگیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. روش نمونه گیری در این پژوهش غیر تصادفی به صورت هدفمند با غربالگری ( کسانی که در بهزیستی روانشناختی پایین هستند) بود. داده های پژوهش به کمک آزمون های توصیفی واستنباطی از جمله میانگین، و تحلیل کوواریانس تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش وکنترل در افزایش بهزیستی روانشناختی، تفاوت معنی داری وجود دارد.
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر خلق منفی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر خلق منفی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می باشند که برای درمان به کلینیک های مشاوره و روان شناسی سطح شهر همدان در سال 1401 مراجعه کرده اند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) از این افراد بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم می شوند. گروه آزمایش 12 جلسه تحت پروتکل آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه پریشانی روانشناختی لوبیاند (1995) و پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 23 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر خلق منفی و تنظیم هیجان افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اثربخش است، بدین معنا که ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس منجر به بهبود خلق منفی و تنظیم هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می گردد.
رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی انعطاف شناختی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی ذهنآگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی انعطاف شناختی دانشآموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 میباشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس انعطافپذیری شناختی دنیس و همکاران و پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهنآگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی انعطاف شناختی در دانشآموزان رابطه وجود دارد.
مقایسه الگوی چند مفهومی شفیع آبادی با رویکرد مبتنی ACT بر خود ارزشیابی عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه الگوی چند مفهومی شفیع آبادی با رویکرد مبتنی ACT بر خود ارزشیابی عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که با استفاد از نمونه گیری در دسترس نمونه 60 نفری انتخاب شد و پرسشنامه خودارزشیابی عملکرد شغلی روی کارکنان بخش توزیع و اجرا شد و از بین کسانی که نمره کمتری گرفتند 60 نفر انتخاب گردیدند ابتدا از هر سه گروه پیش آزمون گرفته شد سپس گروه آزمایش شماره یک 7 جلسه 5/1 ساعته آموزش براساس مفاهیم نظریه اکت و گروه آزمایش شماره دو 7 جلسه 5/1ساعته آموزش براساس مفاهیم الگوی چند محوری دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت و بعد از مداخلات پس آزمون اجرا گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه خود ارزشیابی عملکرد شغلی بود و داده ها با روش های آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر این است که هر دو روش بر خودارزشیابی عملکرد شغلی و ابعاد آن موثر است و فقط رویکرد اکت بر خرده مقیاس توانایی خود اثر معناداری ندارد. (P>0/05).
رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی براساس نقش میانجی کنترل توجه در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی کنترل توجه دانش آموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس کنترل توجه دریبری و رید (2002)، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصه ای مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی کنترل توجه در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی براساس نقش میانجی تنظیم هیجان در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی تنظیم هیجان دانش آموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخص های مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی تنظیم هیجان در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
نقش هویت دینی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت و گرایش به مواد مخدر (مطالعه موردی: دانش آموزان دختر نوجوان منطقه پردیس تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین نقش هویت دینی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت و گرایش به مواد مخدر بود. روش این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نوع داده کمی و به لحاظ ماهیت پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه پردیس تهران در سال ۱۴۰۰ به تعداد ۸۷۰ نفر بود، که براساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای طبقه ای ۲۶۷ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرشسنامه های استاندارد هویت دینی خشاوی (۱۳۰۰)، اعتیاد به اینترنت یانگ (۱۶۶۹) و گرایش به مواد مخدر موسوی و همکاران (۱۳۷۸) استفاده شد. لازم به ذکر است که برای محاسبه روایی از روایی محتوا و به منظور محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخو استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از دو بخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معبار، درصد، فراوانی، جدول و نمودار) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون) و رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS ورژن 21 استفاده شد. یافته ها نشان داد که هویت دینی قابلیت پیش بینی اعتیاد به اینترنت را دارد که ضریب بتا ۶۵/۰- شد همچنین یافته ها نشان داد که هویت دینی قابلیت پیش بینی گرایش به مواد مخدر را دارد که ضریب بتای آن ۱۶/-۰ شد. در نهایت می توان گفت که ابعاد هویت دینی شامل اعتقادات دینی، عواطف و احساسات دینی و رفتارهای دینی نیز قابلیت پیش بینی اعتیاد به اینترنت و همچنین گرایش به مواد مخدر را دارد.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه خودنظم بخشی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین شاخص های روان سنجی پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی رایان و کانل (1989) انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 373 دانش آموز بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای بررسی اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و برای بررسی پایایی روش آلفای کرونباخ بکار گرفته شد. بر اساس تحلیل داده ها پژوهش حاضر 4 عامل را شناسایی کرد که درمجموع 90/50 درصد متغیر خود نظم بخشی تحصیلی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار دارند. بعلاوه، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها بین 78/0 تا 89/0 محاسبه شد. با توجه به ضرایب روایی و پایایی مطلوب، سهولت اجرا، نمره گذاری و تعبیر و تفسیر و هم چنین زمان اندک برای پاسخگویی می توان گفت پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی (SRQ-A) واجد شرایط لازم برای استفاده در پژوهش های روان شناختی به منظور اندازه گیری خود نظم بخشی تحصیلی است.
اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبت گرا بر عاطفه مثبت و منفی و پیشرفت تحصیلی نوجوانان مبتلا به اعتیاد به فضای مجازی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبت گرا بر عاطفه مثبت و منفی و پیشرفت تحصیلی نوجوانان مبتلا به اعتیاد به فضای مجازی شهر تهران است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دختران نوجوان مدارس متوسطه شهر تهران در سال 1401 تشکل دادند که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش رفتاردرمانی شناختی مثبت گرا 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و معدل دانش آموزان برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی شناختی مثبت گرا باعث افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی در نوجوانان مبتلا به اعتیاد به فضای مجازی شده است. همچنین نتایج نشان داد که رفتاردرمانی شناختی مثبت گرا باعث بهبود پیشرفت تحصیلی در نوجوانان مبتلا به اعتیاد به فضای مجازی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتاردرمانی شناختی مثبت گرا بر عاطفه مثبت و منفی و پیشرفت تحصیلی نوجوانان مبتلا به اعتیاد به فضای مجازی تاثیر دارد و به عنوان مداخله ای موثر برای این افراد پیشنهاد می شود.
رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بوده و جامعه آماری آن را زنان و مردان متاهل ساکن استان تهران در سال 98-99 تشکیل می دادند که کمتر از 7 سال از ازدواجشان گذشته بود. گروه نمونه پژوهش شامل 293 نفر (149 زن و144 مرد) بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های پیوند والدینی (PBI)، حساسیت بین فردی (IPSM) عملکرد جنسی زنان (FSFI) و پرسشنامه بین المللی عملکرد نعوظ مردان (IIEF) به دست آمد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، پیوند والدینی و حساسیت بین فردی عملکرد جنسی را پیش بینی می کنند. در مؤلفه های پیوند والدینی، مراقبت مادر، به صورت مثبت، پیش بینی کننده عملکرد جنسی زنان و مردان است و مراقبت و کنترل پدر، عملکرد جنسی مردان را به صورت منفی پیش بینی می کند. همچنین عملکرد جنسی زنان و مردان توسط حساسیت بین فردی به صورت منفی پیش بینی می شود. از بین ابعاد حساسیت بین فردی، عزت نفس شکننده پیش بینی کننده منفی عملکرد جنسی مردان است. تحلیل مسیر نشان داد حساسیت بین فردی در ارتباط بین پیوند والدینی و عملکرد جنسی نقش میانجی ندارد. با توجه به تفاوت تعداد سوالات پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان و مردان، بررسی نقش جنسیت به عنوان تعدیل کننده میسر نشد. نتایج به طور کلی نقش پیوند والدینی و حساسیت بین فردی را بر عملکرد جنسی در بزرگسالی نشان داده است. روابط اولیه با والدین، مدل های بازنمایی شده درونی، از خود و دیگری را شکل می دهد، که می تواند، در روابط بین فردی و عملکرد جنسی، بزرگسالی بازآفرینی شود.
بررسی نقش معنویت سازمانی در شادکامی با میانجی گری تعلق سازمانی در بین منابع انسانی شاغل در شهرک صنعتی اشتهارد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر معنویت سازمانی بر شادکامی کارکنان با نقش میانجی تعلق سازمانی در بین منابع انسانی شاغل در شهرک صنعتی اشتهارد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی و صف شرکت های تولیدی شهرک صنعتی اشتهارد در سال 1400 بود. از بین جامعه مذکور که با توجه به اطلاعات میدانی شامل 15 هزار نفر شاغل بود و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 375 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری توسط نرم افزار PLS صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد بین معنویت سازمانی و شادکامی با تبیین نقش میانجی تعلق سازمانی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد همه فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفت که سطح معناداری کار با معنا و احساس همبستگی بین کارکنان و احساس هسویی با ارزش های سازمان با تبیین میانجی تعلق سازمانی بر شادکامی به ترتیب 3.82 و 2.88 و 3.20 بود. همچنین سطح معناداری بدون در نظر گرفتن تعلق سازمانی به ترتیب 3.08 و 2.2 و 2.08 بود. لذا نتیجه گیری شد که معنویت سازمانی بر شادکامی کارکنان با نقش میانجی تعلق سازمانی نقش معناداری دارد.
نقش سازگاری اجتماعی و اهداف پیشرفت در پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی سازگاری اجتماعی و اهداف پیشرفت در پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان با اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 150 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993)، اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001) و درگیری تحصیلی ریو (2013) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی و درگیری تحصیلی؛ و بین اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که سازگاری اجتماعی و اهداف پیشرفت، پیش بینی کننده درگیری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری هستند.