فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بدشکلی بدن انجام شد. مواد و روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعه کنندگان دختر 25 تا 35 ساله مبتلا اختلال بدشکلی بدن به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه یک شهر تهران بود که از بین آنان 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول جلسه طرحواره درمانی، گروه دوم جلسه درمان شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه ارزیابی فراشناخت بدشکلی بدن (BDMCQ؛ ربیعی و همکاران، 1390) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن مؤثر است و همچنین در مقایسه دو درمان، طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن اثربخش تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از طرحواره درمانی جهت کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن استفاده کرد.
رفتار بصری مصرف کننده (CVB)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
361 - 377
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اهمیت بررسی رفتار مصرف کنندگان با توجه به سابقه پژوهش های صورت گرفته، ضرورت بالای آن را اثبات می کند. با توجه به اینکه مدل های رفتار مصرف کننده از دو بعد داخلی و خارجی تشکیل شده و بررسی عوامل فقط از طریق روش های خودگزارش گری و حتی مشاهده، کفایت و دقت لازم را به دنبال نداشته است، استفاده از روش های علوم اعصاب می تواند در جمع آوری داده های باکفایت به پژوهشگران کمک کند. داده های بصری در قالب اطلاعات بیومتریک می تواند کلیه ابعاد مصرف کننده را در اختیار پژوهشگر قرار دهد، عدم توانمندی بیان شفاهی، عدم تمایل به بیان و بررسی ناخودآگاه موانعی در تحلیل رفتار مصرف کنندگان می باشند که در تمام ابعاد، تحلیل رفتار بصری به کمک پژوهشگران آمده است. این پژوهش مروری– اکتشافی بوده، که منابع بدون در نظر گرفتن بازه تاریخی از طریق گوگل اسکولار شناسایی و بر مبنای میزان استناد و ضریب تأثیر انتخاب گردیده اند. نتیجه گیری: رویکرد رفتار بصری مصرف کننده با توجه به قدرت الگوبرداری و امکان مدل سازی رفتار با داده های بیومتریکی تمام کاستی های روش های سنتی را پوشش داده است، خودانگاره مصرف کننده به لطف داده های بصری برای پژوهشگران علوم رفتاری شفاف تر شده است، فرهنگ سازی، فرهنگ پذیری و انطباق فرهنگی در ارتباطات، تفکیک رفتار بصری جنسیتی و گروه سنی، سیستم های بصری- انگیزشی، پاسخ های بصری هیجان، رفتار بصری منطبق با شخصیت، الگو های بصری یادگیری، تأثیرگذاری بصری بر روی حافظه، ادراک سازی بصری و در نهایت تغییر نگرش با دستکاری محرک، نتیجه CVB برای تحلیل رفتار مصرف کننده می باشد، که تا به امروز به جهت نداشتن یکپارچگی با توجه به تعدد مدل های توسعه داده شده، نتوانسته در حل مسئله و تصمیم گیری مصرف کنندگان به شکل جامع کمک نماید.
نقش واسطه ای بخشش در رابطه بین استادهای رابطه ای و کیفیت زناشویی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
385 - 393
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقش واسطه ای بخشش در رابطه بین استادهای رابطه ای و کیفیت زناشویی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شامل کلیه زنان مواجه با پیمان شکنی همسر در شهر تهران که در سال 1402 در این شهر مشغول به زندگی با همسر خود بوده اند و طلاق نگرفته اند و به اینترنت دسترسی داشتند، از این میان تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کیفیت زناشیی برادبور و همکاران، پرسشنامه بخشش ری و همکاران و مقیاس اسنادهای رابطه ای فینچام و برادبری استفاده شد. برای بررسی روایی مقیاس ها از تحلیل عامل تاییدی و برای پایایی نیز از ضریب آلفای کرانباخ استفاده گردید که نتایج حاکی از مطلوب بودن روایی و پایایی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد، اسناد رابطه ای تأثیر معناداری بر بخشش دارد. بخشش نیز دارای تأثیر معنادار بر کیفیت زناشویی است. اسناد رابطه ای نیز تأثیر معناداری بر کیفیت زناشویی دارد. بررسی روابط غیرمستقیم نیز نشان داد که بخشش در رابطه بین اسناد رابطه ای و کیفیت زناشوئی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که اسنادا رابطه ای و بخشش دو مورد از عوامل اصلی برای پیشایندهای کیفیت زناشویی می باشند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه بر پریشانی روان شناختی و کیفیت خواب زنان شاغل مبتلاء به سردرد میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه بر پریشانی روان شناختی و کیفیت خواب زنان شاغل مبتلاء به سردرد میگرنی انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش ش امل کلی ه زنان شاغل مبت لا ب ه س ردرد میگرنی ش هر رشت در سال 1402 ب ود که از بین آنها 60 نفر به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-42، لاویبوند و لاویبوند، 1995) و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI، بویس و همکاران، 1988) استفاده شد. هر دو گروه آزمایش مداخلات پذیرش و تعهد و شفقت به خود ذهن آگاه را هفته ای یکبار به مدت 8 جلسه ٩٠ دقیقه ای به دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین افسردگی، اضطراب و استرس، و کیفیت خواب پس آزمون سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین بین میانگین پس آزمون گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه تفاوت معناداری در سطح 05/0 مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس یافته های این مطالعه بین اثربخشی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه تفاوت معناداری وجود نداشت.
اثربخشی برنامه توالی واجی Lindamood بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه توالی واجی Lindamood، بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال های یادگیری خاص بود. روش کار: در پژوهش حاضر از روش تک آزمودنی با طرح چند خط پایه ای با سه آزمودنی استفاده شد. افراد مورد بررسی سه نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی بودند. تدوین تاریخچه فردی، آزمون هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون خواندن و نارساخوانی، آزمون صحیح خوانی متن، مدت زمان خواندن و آزمون درک مطلب محقق ساخته بر روی هر سه آزمودنی اجرا شد. یافته ها: برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل دیداری و شاخص اندازه اثر استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت در عملکرد آزمودنی در شرایط خط پایه نسبت به مداخله بود و برنامه مداخله ای باعث بهبود هر سه متغیر مورد بررسی یعنی صحیح خواندن، سرعت خواندن و درک مطلب شده بود. نتیجه گیری: برنامه توالی واجی Lindamood موجب بهبود عملکرد خواندن آزمودنی ها (کاهش اشتباهات خواندن، افزایش سرعت خواندن و درک مطلب) می شود. همچنین اثرات این مداخله در طول زمان پایدار می ماند.
تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس انتظارات زناشویی، بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی با میانجیگری تعارضات زناشویی در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت مندی از ازدواج یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی هر فرد می باشد و رضایت زناشویی می تواند پیش بینی کننده پایداری و ناپایداری یک رابطه باشد. هدف: این پژوهش با هدف، تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس انتظارات زناشویی، بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی با میانجیگری تعارضات زناشویی در زنان متأهل انجام شد. روش: روش گردآوری داده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام زنان متأهل مراجعه کننده به سراهای محلات شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند که از میان آن ها، تعداد 550 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای رضایت زناشویی انریچ (1998)، انتظارات از زندگی زناشویی میلر و تدر (2011)، بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1990)، تعارض های زناشویی براتی و ثنایی ذاکر (1375) و مثلث عشق استرنبرگ (1989) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار های SPSS و PLS استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که انتظارات زناشویی و بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی بر رضایت زناشویی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به واسطه تعارضات زناشویی اثر معناداری دارند (05/0> P). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، رضایت زناشویی تحت تأثیر انتظارات زناشویی، بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی قرار دارد؛ بررسی انتظارات زناشویی، بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی و متعاقب آن تعارضات زناشویی در پیشگیری و طرح ریزی درمان برای زوجین به پژوهشگران و درمانگران پیشنهاد می شود.
تأثیر زوج درمانی گروهی بر اساس رویکرد پذیرش و تعهد بر تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی زوجین
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی، به کارگیری روش هایی در جهت کاهش تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر تعارض زناشویی و طلاق عاطفی انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در سال 1400 بود، از میان جامعه مذکور به روش نمونه گیری در دسترس 24 نفر (12 زوج) انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش 12 نفر و گواه 12 نفر جای دهی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های تعارض زناشویی(ثنایی، 1379) و طلاق عاطفی (گاتمن، 2008) بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد هیز و استروهل (2010) قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss نسخه22 و روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، زوج درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طلاق عاطفی (002/0p= و 228/12= 21و1F) و تعارضات زناشویی (004/0P= و 185/10= 21و1F) اثربخش است (05/0p<). همچنین مقدار اندازه اثر در طلاق عاطفی و تعارضات زناشویی به ترتیب برابر 368/0 و 327/0 بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج زوج درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی شد .بنابراین پیشنهاد می شود از این روش در کاهش تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی توسط مشاوران و روان شناسان استفاده شود.
بررسی رابطه جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی: نقش میانجی گری هویت مدرن (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۲۳۵-۲۰۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش مقاله ی حاضر، بررسی رابطه ی جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی با تکیه بر نقش میانجی گری هویت مدرن بود. روش: نوع پژوهش توصیفی و روش نیز پیمایش بود. حجم نمونه نیز به صورت تمام شماری، تعداد 271 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) که طی سال های 1398 تا 1401 ازدواج کرده بودند، را تشکیل داد که این تعداد توانستند به سیاهه ی جهانی شدن فرهنگی و هویت مدرن پاسخ دهند. چنانچه داده های گردآوری شده با بهره بردن از نرم افزارهای SPSS و AMOS و آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون و سوبل مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. یافته ها: از حیث تأثیرگذاری بر ابعاد متغیر وابسته (فضاهای همسرگزینی)، بیشترین میزان مربوط به رابطه ی میان فردگرایی و فضای نظارت گریز همسرگزینی بود(0.77)؛ بدین معنا که هرچه میزان فردگرایی بالاتر باشد، به همان میزان نیز میزان ازدواج های نظارت گریز افزایش پیدا می کند و بلعکس. کمترین میزان ارتباط نیز میان متغیرهای استفاده از موسیقی ایرانی و فضای نظارت منفعلانه ی همسرگزینی(0.16) دیده شد. همچنین با تکیه بر آزمون سوبل، مشخص گردید که میزان این آماره در همه ی متغیرها بزرگ تر از 96/1± است و این بدین معناست که متغیر هویت مدرن نقش ِمعناداری به عنوان میانجی در رابطه ی بین جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی ایفا نموده است. نتیجه گیری: با توجّه به اینکه رفتار اجتماعی از لحظه ی تولد تا زمان مرگ در حال شدن و درونی شدن است، به منظور بهبود عملکرد افراد در موضوع همسرگزینی، متولیان امر باید در جهت هویت سازی و تقویت منابع هویت ساز سنتی و ایضاً شکل دادن به هویت مقاوم در مواجهه با هویت مدرن و جهانی شده تلاش کنند. همچنین نظارت توأمان والدین در کنار انتخاب آگاهانه فرزندان می تواند در عملکرد همسرگزینی مؤثر واقع شود.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برتنظیم هیجانی و نشخوار فکری در افراد افسرده: کارآزمایی بالینی تصادفی شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف افسردگی یکی از رایج ترین اختلالات روانی است که براساس پیش بینی های سازمان بهداشت جهانی تا سال 2030 مهم ترین بیماری ناتوان کننده در کل دنیا خواهد بود و درمان آن با چالش های فراوانی همراه است. امروزه توجه به درمان های نوین در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلابه اختلال افسردگی اهمیت فراوانی دارد. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی یکپارچه از درمان های نوین پیشنهادشده برای افسردگی می باشد. باتوجه به اینکه کمتر پژوهشی به بررسی اثربخشی درمان های جدید امروزی بر مؤلفه های اساسی در افسردگی و همچنین مقایسه این درمان ها پرداخته است، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجانی و نشخوار فکری به عنوان مؤلفه های مؤثر در ایجاد افسردگی می باشد. مواد و روش ها جامعه آماری این کارآزمایی بالینی متشکل از کلیه افرادی است که به مرکز مشاوره جهاد دانشگاهی مشهد در تابستان سال 1400 مراجعه کردند و با مصاحبه بالینی و پرسش نامه بک، تشخیص افسردگی خفیف یا متوسط گرفتند. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر درمان ذهن آگاهی و ۱۵ نفردرمان فراتشخیصی یکپارچه) تقسیم شدند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه های افسردگی بک (BDI II)، سبک پاسخدهی نشخواری (RRS)، تنظیم هیجانی (ERQ) و مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلال های روانی SCID-5CV برای تمامی شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای مطالعه تکمیل شد و داده های حاضر با استفاده از نسخه 24 نرم افزار SPSS در آمار توصیفی ،آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها نتایج این پژوهش نشان داد مداخلات درمانی در هر دو گروه آزمایش موجب بهبود معنادار میانگین نمرات تنظیم هیجانی و نشخوار فکری شدند (0/001>P). پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تنها اختلاف معناداری در نمرات نشخوار فکری بین درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان ذهن آگاهی به نفع درمان ذهن آگاهی وجود داشت (F=7/87, P=0/009). نتیجه گیری بر اساس یافته های پژوهش حاضر، هر دو مداخله درمانی به یک میزان موجب بهبود تنظیم هیجانی در افراد افسرده شدند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به نسبت درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نشخوار فکری در افراد افسرده تأثیر بهتری داشت. ۲۶۶,۲
اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس نشخوار خودانتقادی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی مقیاس نشخوار خودانتقادی (SCRS) در نمونه ای از دانشجویان ایرانی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع اعتباریابی بود. در این مطالعه 307 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 1402 به روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. جهت محاسبه پایایی بازآزمایی، 50 نفر نیز انتخاب و SCRS را در فاصله دو هفته تکمیل کردند. در این مطالعه، مقیاس نشخوار خود انتقادی (SCRS، اسمارت و همکاران، 2016)، افسردگی، اضطراب، و استرس-21 (DASS-21، لاویبوند و لاویبوند، 1995) و فرم کوتاه مقیاس خودشفقتی (SCS-SF، ریس و همکاران، 2011) اجرا شدند. با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، یک عامل شناسایی شد که در مجموع 55 درصد کل واریانس را تبیین می کند. نتایج روایی ملاکی نشان داد که مقیاس نشخوار خودانتقادی با افسردگی، اضطراب و استرس رابطه مثبت و با شفقت به خود رابطه منفی داشت (05/0>P)؛ که به ترتیب نشان دهنده روایی همگرا و واگرای این ابزار می باشد. یافته ها بیانگر این بود که مقیاس نشخوار خودانتقادی از پایایی بازآزمایی 73/0 و از همسانی درونی مطلوب به روش آلفای کرونباخ 90/0 برخوردار است. با توجه به روایی و پایایی مطلوب آن در دانشجویان ایرانی، پیشنهاد می شود که جهت سنجش نشخوار خودانتقادی در دانشجویان ایرانی از این مقیاس استفاده گردد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر خودآگاهی هیجانی، خود شئ انگاری و کاهش علائم در دانش آموزان دختر با نشانه های پرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر خودآگاهی هیجانی، خود شیء انگاری و کاهش علائم در دانش آموزان دختر با نشانه های پرخوری عصبی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مبتلا به پرخوری شهر اصفهان در زمستان 1401 بود که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پرخوری (BES) گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس خودتاملی و بینش (SRIS) گرنت و همکاران (2002) و پرسشنامه خود شیء انگاری (SOQ) نول و فردریکسون (1998) بود. گروه آزمایش 12 جلسه ی 60 دقیقه ای (2 جلسه در هفته) تحت درمان هیجان مدار گرینبرگ (2017) قرار گرفتند. داده ها از طریق آزمون آماری کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون متغیرهای خودآگاهی هیجانی، خودشیءانگاری و علائم پرخوری عصبی بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که درمان هیجان مدار رویکردی مناسب جهت بهبود مشکلات ناشی از پرخوری عصبی در دانش آموزان دختر مبتلا محسوب می گردد.
رابطه مولفه های تعامل مادر- کودک در کودکان مبتلا به اختلال مصرف غذای دوری جو/ محدود کننده با نشانه های ترسیمی آزمون ترسیم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
53 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط مولفه های تعامل مادر-کودک در کودکان مبتلا به اختلال مصرف غذای دوری جو-محدودکننده با نشانه های ترسیمی آزمون ترسیم خانواده بود.
روش: جامعه آماری این پژوهش کودکان 4تا 7 ساله در شهر تهران در سال 1401 بودند. براساس معیارهای پنجمین نسخه دستنامه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی و مقیاس غربالگری نه موردی اختلال مصرف غذای محدودکننده/ اجتنابی (نسخه ی گزارش توسط والدین) تشخیص اختلال را دریافت کرده اند. 18 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، تحلیل کمی است که در بخش اول با استفاده از آزمون ترسیم خانواده، مولفه های تعامل مادر و کودک کدگذاری شد. سپس با استفاده از پرسشنامه تعامل والد-فرزند پیانتا، همبستگی مولفه های نقاشی و پرسش نامه تعامل والد-فرزند بررسی شد. تجزیه وتحلیل های آماری این پژوهش با نرم افزار SPSS22 انجام گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ارتباط بین تعارض مادر و کودک در پرسش نامه تعامل مادر-کودک و حذف مادر، حذف پدر و حذف خواهر و برادر در نقاشی مثبت و معنادار است (01/0˂p). همچنین همبستگی بین تعارض با مادر با رنگ نکردن نقاشی، شکل کوچک یا بزرگ، کشیدن نقاشی گوشه صفحه و نداشتن جزییات پس زمینه با مثبت و معنادار بود (01/0˂p). در نهایت عامل وابستگی کودک به مادر که یک عامل منفی در تعامل مادر و کودک بود، ارتباط مثبت معناداری با حذف پدر و حذف خواهر و برادر داشت (01/0˂p).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، پیشنهاد می شود برای بهبود علائم اختلال مصرف غذای دوری جو-محدودکننده، بر بهبود تعامل مادر و کودک تمرکز شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی بر اشتیاق وسرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی بر اشتیاق وسرزندگی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت.تحقیق نیمه آزمایشی با گروه گواه و آزمایش بود . جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه هفتم بندرترکمن به تعداد 898 بود که با روش در دسترس بصورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 2۵ نفر درگروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) ، اشتیاق تحصیلی فردریکز (2009 )بود و ابزار مداخله جهت آموزش برنامه ریزی چند بعدی براساس الگوی الهی و همکاران(1398) می باشد که شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای بود داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS24 تحلیل شد. نتایج کوواریانس نشان داد آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چندبعدی برمولفه های سرزندگی تحصیلی( احساس دیده شدن، مفید بودن، توانایی مقابله باچالش ها) و مولفه های اشتیاق تحصیلی(رفتاری، عاطفی و شناختی ) در سطح 01/0>P اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین برنامه ریزی چندبعدی ابزاری قوی در جهت تحقق اهداف آموزشی و ایجاد محیط غنی در بکارگیری حداکثر مولفه های زندگی برای پرورش و حضور فعال دانش آموزان، بنیان های هنری، علمی و فناورانه را مورد توجه است.
اثر اجتناب تجربی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه با میانجی گری نشخوار ذهنی و آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
279 - 310
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر اجتناب تجربی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه با میانجی گری نشخوار ذهنی و آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 بود. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستان های شهر تهران در ماه های خرداد و تیر سال 1400 تشکیل می دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 458 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی Keane et al.، پرسشنامه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری Duncan et al.، مقیاس نشخوار فکری Nolen-Hoeksema و پرسشنامه پذیرش و عمل Bond et al.، به صورت آنلاین توسط کادر درمان تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos و SPSS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجتناب تجربی هم به طور مستقیم (65/0=β و 01/0>p) و هم به طور غیرمستقیم از طریق نشخوار ذهنی (21/0=β و 01/0>p) بر تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد. بنابراین، یافته های پژوهش علاوه بر تلویحات کاربردی و نظری می تواند به عنوان الگویی مفید برای ارائه خدمات روان شناختی به پرستاران جهت پیشگیری از ابتلا به اختلال پس از سانحه به کار گرفته شود.
تبیین مکانیزم ارتباطی مفاهیم والدگری معنوی خداسو با نظام روان شناختی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مفاهیم والدگری معنوی خداسو و مکانیزم ارتباطی آن با نظام روان شناختی انسان صورت پذیرفت؛ چراکه والدین، به عنوان عامل تأثیرگذار بر رشد روان شناختی فرزندان، در فرآیند تربیت با نظام روان شناختی آنها تعامل مستقیم دارند. در این پژوهش به منظور تبیین مفاهیم تربیتی در والدگری معنوی خداسو از روش معناشناسی زبانی مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور، به وسیله واژگان و مفاهیم جمع آوری شده در حوزه تربیتی، جملات توصیفی - تبیینی مرتبط با موضوع در متون اسلامی جست وجو و انتخاب گردید، و به منظور تحلیل مکانیزم ارتباطی مفاهیم با نظام روان شناختی انسان از جملات توصیفی - تبیینی متون اسلامی از روش های تحلیل محتوا استفاده شد. در روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از قرآن کریم و منابع حدیثی بعد از شناسایی و انتخاب واحدهای لفظی و معنایی مفاهیم تربیتی متناسب با نظام روان شناختی انسان و جست وجوی آنها در منابع مذکور انجام و سپس استخراج شد. در مرحله بعد شاخص روایی محتوایی CVI و نسبت روایی محتوایی CVR مورد تأیید 8 نفر از روان شناسان دارای تحصیلات حوزوی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد هریک از نظام روان شناختی از جمله نظام پردازش گری عقل با مفاهیم «کرامت» و «حکمت»؛ نظام پردازش گری قلب با مفاهیم «دوراندیشی»، «بصیرت افزایی»، «عفو»، «موعظه گری»، «تذکر»، «مهرورزی»، «رفق و مدارا»، «احسان»، «ترغیب» و «ترهیب»؛ نظام پردازش گری صدر با مفاهیم «اسوه»، «عبرت دهی» و «گفت وگو»؛ و نظام تدارک عمل با مفاهیم «اعتدال»، «نظارت و مراقبت»، «امر» و «نهی» عملیاتی می شود و فضای ادراکات فرزند (مبدأ، خود، هستی عینی و معاد) را تنظیم و برای عمل معنوی رهنمون می سازد و در نهایت، این فعال سازی فرزند را به توحیدیافتگی می رساند.
تأثیر آموزش معنادهی به زندگی با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر اضطراب وجودی دختران نابینای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
129 - 115
حوزههای تخصصی:
برساخت های اجتماعی، انگاره ها و پیش فرض های فرهنگی شکل گرفته در مورد نابینایان به ویژه دختران نابینا، احساسات نامطلوبی را در افراد نابینا برمی انگیزند و معمولاً رنج مضاعفی را به آنها تحمیل می کنند. اضطراب از مهم ترین احساسات نامطلوبی است که در دختران نابینا وجود دارد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش معنادهی به زندگی با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر اضطراب وجودی در دختران نابینا، انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه، 3۰ نفر از دختران نابینا از کلیه دختران عضو جامعه نابینایان استان یزد در سال 14۰2 به صورت در دسترس انتخاب شدند؛ سپس به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند، هر دو گروه قبل از مداخله با آزمون اضطراب وجودی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در آموزش 1۰ جلسه ای 5/1 ساعت معنادهی به زندگی به شیوه گروهی شرکت کردند؛ سپس پس آزمون از دو گروه به عمل آمد و داده ها با استفاده از نرم افزار نسخه 25 و آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل نشان داد که در بررسی تفاوت گروه ها در پس آزمون بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در اضطراب وجودی تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش معنادهی به زندگی با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی باعث کاهش اضطراب وجودی دختران نابینا و مؤلفه های آن می شود.
رابطه معنا در زندگی با پرخاشگری و تاب آوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: معنای زندگی از نیازهای انسان تلقی می شود و فقدان معنا در زندگی علت بسیاری از مشکلات روانشناختی است. لذا پژوهش حاضر با هدف رابطه معنا در زندگی با پرخاشگری و تاب آوری در دانشجویان انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام در سال تحصیلی 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 110 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه معنای زندگی (استگر و همکاران، 2006) و پرخاشگری (باس و پری، 1992) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره کل تاب آوری با معنای زندگی در دانشجویان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (559/0=r و 006/0>P). همچنین بین نمره کل پرخاشگری با معنای زندگی در دانشجویان همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (627/0-=r و 009/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نقش مؤثر و مفید معنای زندگی، ضرورت دارد در راستای افزایش معنای زندگی برنامه ریزی های مدون در دستور کار قرار گیرد.
تحلیل نقش فضاهای باز در مدارس ابتدایی بر سرزندگی دانش آموزان با تأکید بر عناصر رویکرد بیوفیلیک
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
92 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سازمان آموزش و پرورش نقشی محوری در انتقال ارزش ها و رشد استعدادهای دانش آموزان دارد. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز به آموزش مؤثر، توجه به کیفیت فضاهای آموزشی و بهبود روحیه و انگیزه دانش آموزان اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. این تحقیق به بررسی نقش فضاهای باز مدارس در ارتقاء سرزندگی و رضایتمندی دانش آموزان ابتدایی با در نظر گرفتن عناصر رویکرد بیوفیلیک می پردازد. روش شناسی پژوهش: این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل 4200 معلم ابتدایی در یاسوج بوده و 352 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه شامل دو بخش: چک لیست ارزیابی فضای آموزشی و پرسشنامه عملکرد تحصیلی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مناسب صورت گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که بین فضای باز مدرسه و سرزندگی و رضایت مندی دانش آموزان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین ویژگی های محیطی، فرم های طبیعی و نور به طور مستقیم بر سرزندگی و رضایت مندی دانش آموزان تأثیرگذار هستند و ضرورت طراحی فضاهای آموزشی با توجه به این عناصر گزارش شده است.نتیجه گیری: فضاهای آموزشی به ویژه فضاهای باز در مدارس ابتدایی نیازمند طراحی مناسب و متناسب با اصول بیوفیلیک است. این طراحی می تواند به بهبود یادگیری، افزایش انگیزه و دستیابی به روحیه مثبت در دانش آموزان کمک کند. نتایج تحقیق به اهمیت ارتقاء کیفیت فضاهای آموزشی و توجه به نیازهای روانی و فیزیکی دانش آموزان تأکید می کند و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی در زمینه تأثیر معماری بیوفیلیک بر سلامت روان و عملکرد تحصیلی ارائه می دهد.
پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان براساس خودبهسازی و احساس خود ارزشمندی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
144 - 161
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: خودکشی از آسیب های روانی-اجتماعی با ماهیت پیچیده و ریسک فاکتورهای مختلف است. لذا این پژوهش با هدف پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان براساس خودبهسازی و احساس خودارزشمندی انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرسان اوز در سال 1402 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اندیشه پردازی خودکشی (بک، 1991)، پرسشنامه خودبهسازی (نف، 2003) و پرسشنامه احساس خودارزشمندی (کروکر و همکاران، 2003) برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش ورود همزمان و نرم افزار آماری SPSS-v26 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد به ترتیب بین خودبهسازی کل (583/0-=r و 05/0>P)، احساس خودارزشمندی کل (475/0=r و 05/0>P) و هر یک از ابعاد آن ها با اندیشه پردازی خودکشی همبستگی معناداری وجود دارد. ضرایب رگرسیونی نیز نشان داد متغیرهای پیش بین با هم توان تبیین 35 درصد از واریانس نمره گرایش به اندیشه پردازی خودکشی را داشته اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با شناسایی متغیرهای روانشناختی افکار خودکشی در نوجوانان را در موقعیت های بحرانی کاهش داد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و امید درمانی بر اضطراب درد و پذیرش خود بیماران مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۶۲-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و امید درمانی بر اضطراب درد و پذیرش خود در بیماران مبتلا به میگرن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به میگرن ساکن شهر اصفهان در س ال 1402-1403 بود. تعداد 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و یک گروه کنترل (15) قرار گرفتند. گروه مداخله اول درمان هیجان مدار گرینبرگ و همکاران را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار و گروه بعدی امید درمانی به شیوه اشنایدر و همکاران را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب درد مک کراکن و همکاران (2002) (PAS) و پذیرش خود چمبرلین و همکاران (2001) (USAQ) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس آمیخته مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در متغیرهای اضطراب درد و پذیرش خود بیماران مبتلا به میگرن بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p) و امید درمانی در کاهش اضطراب درد و افزایش پذیرش خود در بیماران مبتلا به میگرن موثر بوده است (05/0>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت امید درمانی در کاهش اضطراب درد و پذیرش خود در بیماران مبتلا به میگرن موثرتر بود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این درمان در این بیماران بهره گرفته شود.