مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تصویرسازی ذهنی
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، تحلیلی بر تصویرسازی ذهنی از خداوند در نوجوانان و جوانان بزهکار بود. روش، پژوهش توصیفی- پس رویدادی و جامعه آماری، شامل کلیه نوجوانان و جوانان بزهکار 15 تا 20 سال مستقر در زندان اصفهان طی سالهای 87-1386 بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 66 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه 21 سوالی محقق ساخته بود که پایایی محاسبه شده آن 86/0 بود. داده های حاصل از ابزار اندازه گیری بوسیله روش آماری t تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: میانگین حاصله در خصوص سه مولفه وجود خداوند، علم خداوند و نامرئی بودن خداوند بزرگتر از میانگین فرضی یا سطح متوسط(2) در حالی که میانگین حاصله در خصوص چهار مولفه قدرت خداوند، عدالت خداوند، دلبستگی به خداوند و پاداش خداوند کوچکتر از میانگین فرضی یا سطح متوسط(2) بود.
اثربخشی دارودرمانگری و رفتاردرمانگری در بیخوابی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دارو درمانگری و رفتاردرمانگری در زنان مبتلا به بی خوابی مزمن صورت گرفت.
روش: جامعه مورد پژوهش تمام زنان مراجعه کننده به یکی از کلینیکهای خواب در شهر تهران، طی یکماه، با شکایت بی خوابی مزمن بود. نمونه شامل 26 نفر از مراجعه کنندگان بود که بطور تصادفی در دو گروه 13 نفره (برای دارودرمانگری و رفتاردرمانگری) جایگزین شدند. هر دو گروه قبل از مداخله مورد ارزیابی روانشناختی قرار گرفتند. سپس افرادِ گروه رفتاردرمانگری افراد طی 4 جلسه تحت آموزش تنش زدایی عضلانی تدریجی، تصویرسازی ذهنی، موسیقی آرام بخش و بهداشت خواب قرار گرفتند و افراد گروه دارودرمانگری افراد تحت دارو درمانی با داروهای خواب آور به مدت 4 هفته قرار گرفتند و پس از 4 هفته مجددا هر دو گروه مورد ارزیابی روانشناختی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل شاخص شدت بی خوابی، مقیاس خواب آلودگی اپوورث، پرسشنامه وقفه تنفسی خواب برلین و پرسشنامه افسردگی بکبود.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد هر دو نوع مداخله می تواند باعث بهبودی بی خوابی شود اما در مقایسه با یکدیگر رفتاردرمانگری اثربخشی بیشتری در بهبود بی خوابی، نسبت به دارودرمانگری دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان رفتاردرمانگری را همراه با دارودرمانگری و حتی به عنوان جایگزینی مناسب برای درمان بی خوابی مزمن پیشنهاد کرد.
تاثیر تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری حرکتی دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة تأثیر شیوه های مختلف تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری مهارت شوت بسکتبال بود. به منظور تحقق اهداف 40 نفر از دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر مبتدی مقطع راهنمایی استان تهران به صورت تصادفی انتخاب شده و بر اساس نمره های پیش آزمون و بهرة هوشی در 5 گروه 8 نفری همگن سازماندهی شدند. پس از توجیه کلی در مورد چگونگی انجام تمرینات مربوط، آزمودنی ها تمرینات خود را به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به تعداد 30 تکرار انجام دادند. جمع آوری اطلاعات لازم در زمینة چگونگی وضعیت و پیشرفت آزمودنی ها در مهارت ملاک، با استفاده از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال از نقطة پنالتی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها که با استفاده از آزمون آماری K-s، t همبسته، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد، نشان داد که تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری حرکتی دانش آموزان عقب ماندة ذهنی تأثیر معنی داری داشته است و تمرین بدنی که تمرین ذهنی دنبال شود، به بیشترین میزان یادگیری منجر می شود. ازاین رو، نتایج تحقیق نشان می دهد ترکیب تمرین بدنی و تمرین ذهنی در افراد کم توان ذهنی به بیشترین میزان یادگیری منجر می شود.
مقایسه اثر ترکیب های مختلف تمرین بدنی، مشاهده ای و تصویرسازی بر یادداری فوری و تأخیری مهارت سرویس بلند بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های آموزش شناختی موجب تسهیل یادگیری مهارت های حرکتی می شوند و در این بین ترکیب تمرین بدنی – مشاهده ای – تصویرسازی در پژوهش های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تسهیلی ترکیب های مختلف تمرین بدنی – مشاهده ای – تصویرسازی بر یادداری فوری و تأخیری سرویس بلند بدمینتون بود. جامعة آماری پژوهش حاضر دانشجویان پسر دانشگاه رازی بودند که از میان آنها یک نمونة 84 نفری با میانگین سنی (4 /1 ± 42 /20) سال و میانگین نمرة توانایی تصویرسازی (19 /6 ±69 /48) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. اندازه گیری ها در پیش آزمون، یادداری فوری و تأخیری با استفاده از آزمون سرویس بلند بدمینتون اسکات و فاکس انجام گرفت. شرکت کنندگان در این پژوهش براساس نمرة پیش آزمون در 7 گروه 12 نفری (تمرین بدنی، تصویرسازی، مشاهده ای، بدنی – مشاهده ای، بدنی – تصویرسازی، مشاهده ای – تصویرسازی و بدنی – مشاهده ای – تصویرسازی) قرار گرفتند. سپس آزمودنی ها براساس دستورالعمل ویژة هر گروه، سه جلسة 90 دقیقه ای کوششی تمرین سرویس بلند بدمینتون را انجام دادند. در پایان آخرین جلسة تمرینی، یک آزمون یادداری فوری و پس از گذشت 48 ساعت یک آزمون یادداری تأخیری گرفته شد. آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد گروه ترکیبی تمرین بدنی – مشاهده ای – تصویرسازی و گروه تمرین بدنی در یادداری فوری و تأخیری در عملکرد سرویس بلند بدمینتون به طور معناداری بهتر از دیگر گروه ها بودند (05 /0P<). همچنین گروه ترکیبی بدنی - تصویرسازی نسبت به گروه بدنی – مشاهده ای نتایج بهتری در عملکرد سرویس بلند بدمینتون کسب کرد، ولی این نتایج از نظر آماری معنادار نبود (05 /0 P<). نتایج نشان داد همة گروه ها در یادداری فوری و تأخیری نسبت به پیش آزمون پیشرفت معناداری کردند. این یافته ها اثربخشی ترکیب روش های آموزش شناختی به همراه تمرین بدنی را خاطرنشان میکند.
تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه تجدید نظر شده تصویرسازی حرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه تجدید نظر شده تصویرسازی حرکت است. به این منظور، از بین 761 آزمودنی از چهار دانشگاه، 200 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه مربوط را تکمیل نمودند. پس از یک هفته، آزمودنی ها مجدداً در شرایط مشابه، همان پرسشنامه را تکمیل کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده تصویرسازی حرکت هال و مارتین (1997) با هشت سؤال و دو خرده مقیاس بود. برای تعیین اعتبار عاملی اکتشافی از روش تحلیل عاملی مؤلفه های اصلی، برای تعیین اعتبار عاملی تأییدی از الگوی معادلات ساختاری و برای تعیین ثبات درونی و پایایی زمانی از روش های ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد پرسشنامه تجدید نظر شده تصویرسازی حرکت با درصد واریانس 77/40 در عامل تصویرسازی ذهنی حرکتی و 99/23 در تصویرسازی ذهنی بینایی، از اعتبار سازه مطلوبی برخوردار است. دامنه بار عاملی در سؤال های خرده مقیاس حرکتی از 53/0 تا 78/0 و در خرده مقیاس بینایی از 56/0 تا 78/0 مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد ثبات درونی (73/0) و پایایی زمانی (77/0) پرسشنامه و خرده مقیاس های آن مورد تأیید است؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که نسخه فارسی پرسشنامه تصویرسازی حرکت از اعتبار و پایایی لازم برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای تعیین قابلیت تصویرسازی ذهنی آزمودنی ها استفاده شود. همچنین از این پرسشنامه می توان به منظور اهداف کاربردی برای ورزشکاران و محققان در محیط های آموزشی ـ ورزشی و پژوهشی استفاده کرد.
تبیین و ترسیم تفکری بینا برای کودکان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر قوه ای از استعدادهای ذاتی بشر است که به وی توانایی می دهد پیرامون مسائل گوناگون بیندیشد و، با یاری آن، حقایق را تا حدودی که برایش مقدور است کشف کند. فرد متفکر می تواند، درباره هر موضوعی، منطقی بیندیشد و بینایی درونی را چراغ هدایت خویش قرار دهد. بنابراین ضرورت تفکر برای بینایی بخشیدن به انسان ها امری مشهود است و تفکر برای کودکان نابینا فرایندی بیناست که به سوی دست یابی به دنیایی شفاف تر و روشن تر و شناخت بهتر، دقیق تر، و عقلانی تر تعریف شدنی است.
هدف از نگارش مقاله حاضر تقویت تصویرسازی ذهنی، تحقق پرورش تفکر، و رسیدن به فرایند تأمل محوری در کودکان نابیناست که برای دست یابی به آن اجرای برنامه فلسفه برای کودکان در مدارس نابینایان مد نظر است. این برنامه طرحی برای آموزش درست اندیشیدن، استدلال کردن، و مهارت تفکر به کودکان است و شامل چند عنصر اساسی (حلقه کندوکاو، کتاب های درسی داستانی، و معلمان تغییرنقش داده) است. در این رویکرد، نیازی به تعریف برنامه فلسفی جدیدی نیست، بلکه اجرای آن نیازمند تغییراتی متناسب با ویژگی های خاص این کودکان است.
یادیارها در تدریس کلمات انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه حدود یک هفتم مردم دنیا به زبان انگلیسی سخن می گویند و شمار زیادی آن را به عنوان زبان دوم یا زبان خارجی می آموزند. این زبان امروزه به عنوان یک زبان بین المللی، از لحاظ علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از این رو بسیاری از نظام های آموزش رسمی، آموزش این زبان را در برنامه درسی خود گنجانده اند. در نظام رسمی آموزش ایران، آموزش زبان انگلیسی از سال اول راهنمایی آغاز شده و تا پایان دورة پیش دانشگاهی ادامه می یابد. در فرایند یادگیری زبان های خارجی، یادگیری لغت از جایگاه مهمی برخوردار است؛ چراکه تفاوت زبان ها با یکدیگر بیشتر به حوزة لغت مربوط می شود؛ و بسیاری از زبان ها از جمله زبان فارسی و انگلیسی در قسمت دستور زبان دارای اشتراکات فراوانی هستند. فراگیران زبان برای بخاطر سپاری درازمدت معانی لغات انگلیسی، ممکن است از راهبردهای متنوعی استفاده کنند که احتمالاً رایج ترین آن تکرار ساده است. اما این راهبرد «در دسترس» نمی تواند همواره اثربخش باشد، لذا باید به دنبال راهبردهای دیگر- و احتمالاً اثربخش تر- نیز بود. از جملة این راهبردها می توان به تکنیک های یادیار، از جمله «کلمه کلید» و «تصویرسازی ذهنی» اشاره کرد که بکارگیری آن برای یادگیری لغات زبان های خارجی در دیگر نقاط دنیا به کرات مورد تأیید قرار گرفته است. پژوهش حاضر تأثیر این دو راهبرد را در یادگیری و یادداری کلمات انگلیسی در مقایسه با روش سنتی تکرار، از سوی دانش آموزان فارسی زبان مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش سه گروه از دانش آموزان سوم راهنمایی به شیوه تصادفی مرحله ای انتخاب شده و از آنها خواسته شد که مجموعه ای از کلمات انگلیسی و معانی آنها را با سه شیوه متفاوت تصویرسازی ذهنی، کلمه کلید و تکرار ساده به خاطر بسپارند. تجزیه و تحلیل نتایج پس آزمون های مربوط به یادگیری و یادداری نشان داد که روش کلمه کلید در هر دو مورد نسبت به دو روش دیگر در سطح معناداری مؤثرتر عمل می کند. نتایج همچنین تفاوت معناداری را بین روش تکرار و روش تصویرسازی در یادگیری و یادداری معانی کلمات انگلیسی نشان نداد.
فراساختنی بودگی و انگارپذیربودگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در پی ارائة تعریفی از دو مفهوم «فراساختنی بودگی» و «انگارپذیربودگی» هستیم. نخست حداقل های لازم برای یک تعریف از فراساختنی بودگی را بیان می کنیم و با اتخاذ دو پیش فرض، نگرة خود از فراساختنی بودگی را مطرح خواهیم کرد. در این مرحله دو راهبرد برای ترسیم تمایز میان دو فرایند «فراسازی» و «انگارش» طرح می کنیم، با واکاوی آن دو راهبرد تعریف های ایجابی از مفهوم های فراساختنی بودگی و انگارپذیربودگی ارائه خواهیم کرد، سعی می کنیم با برشمردن محدودیت های فراساختنی بودگی، دو رویکرد «وسیع» و «باریک» به آن را بررسی، و تعریفی سلبی از فراساختنی بودگی و انگارپذیربودگی ارائه کنیم. درنهایت ماحصل دو تعریف ایجابی و سلبی را در یک تعریف خلاصه می کنیم. مقاله را با بررسی میزان تأمین حداقل های لازم برای یک تعریف از فراساختنی بودگی توسط نگرة ما به پایان می بریم.
اصول طراحی و نقش بازی های آموزشی رایانه ای در آموزش نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش دانش آموزانی که معلولیت های حسی دارند همواره مورد توجه صاحب نظران و متخصصان آموزشی بوده است. یکی از معلولیت های حسی نابینایی است. باید توجه داشت که روش های سنتی در آموزش این افراد کارایی لازم را ندارند و موجب کاهش انگیزه ی این دانش آموزان می شوند. لذا یک رویکرد تحولی ضروری است. بازی های رایانه ا ی به عنوان تعاملی ترین رسانه ی دیجیتال، یک رویکرد تحولی در آموزش نابینایان به حساب می آیند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش بازی های آموزشی رایانه ای و ارائه ی اصول طراحی این بازی ها برای آموزش نابینایان است. از جمله مواردی که می توان از این بازی ها در آموزش نابینایان استفاده کرد شامل تقویت پردازش شنیداری، تصویرسازی ذهنی، یادگیری موضوعات درسی، جهت یابی و مکان یابی و نقش عاطفی آن ها می شود. باید در نظر داشت که طراحی این بازی ها منطبق بر اصول آموزشی باشد. در این تحقیق برخی از این اصول ارائه می شود. پیشنهاد می شود بازی های مناسب برای دانش آموزان نابینا تولید و تاثیر آن ها در هر یک از موارد گفته شده بررسی شود.
مقایسه تأثیر تصویرسازی خاص شناختی و عمومی شناختی بر اجرای مهارت های فوتبالیست های 10-7 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر روش های گوناگون تصویرسازی بر اجرای مهارت های فوتبالیست های 7 تا 10 ساله بود. 45 کودک با میانگین سنی 13/1 ± 44/8 سال و توانایی تصویرسازی یکسان انتخاب شدند و تصادفی در سه گروه 15 نفری قرار گرفتند. پروتکل تمرینی، سه جلسه در هفته به مدت شش هفته صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین گروه های مختلف تصویرسازی در مرحله اکتساب (001/0=P) و یادداری (002/0=P) تفاوت معنا داری وجود دارد. نتایج آزمون پیگردی توکی در مرحله اکتساب نشان داد که بین گروه تصویرسازی خاص شناختی و گروه تصویرسازی عمومی شناختی تفاوت معناداری (53/0=P) وجود ندارد، ولی بین گروه تصویرسازی خاص شناختی و تصویرسازی سنتی (006/0=P) و گروه تصویرسازی عمومی شناختی و تصویرسازی سنتی (03/0=P) تفاوت معنا داری مشاهده شد. در مرحله یادداری نتایج آزمون پیگردی توکی تفاوت معنا داری را بین گروه های تصویرسازی ذهنی خاص شناختی و تصویرسازی ذهنی سنتی (002/0 P=)، گروه تصویرسازی ذهنی خاص شناختی و تصویرسازی ذهنی عمومی شناختی (037/0 P=) و گروه تصویرسازی عمومی شناختی و تصویرسازی سنتی (001/0 P=) نشان داد. با توجه به یافته های این پژوهش، نقش تصویرسازی خاص شناختی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است و استفاده از آن به آموزشگران و مربیان فوتبال توصیه می شود.
ویژگی های روان سنجی نسخة فارسی پرسش نامة تصویرسازی حرکتی- 3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ویژگی های روان سنجی نسخة فارسی پرسش نامة تصویرسازی حرکتی-3 بود. در مرحلة اول، پرسش نامة مورد نظر با رعایت قواعد ساختاری ترجمه به زبان فارسی برگردانده شد. در مرحلة دوم، با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی عوامل این پرسش نامه مورد آزمون قرار گرفتند (164 مرد و 155 زن)؛ در همین مرحله روایی همزمان با استفاده از نسخة فارسی پرسش نامة وضوح تصویرسازی حرکتی-2 به دست آمد (61 مرد و 43 زن). در مرحلة سوم، پایایی پرسش نامه با استفاده از روش همسانی درونی و ثبات زمانی مورد بررسی قرار گرفت که در آن، 53 مرد و 42 زن با فاصلة زمانی 14 تا 30 روز پرسش نامه را تکمیل کردند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که این پرسش نامه دارای روایی سازه، روایی همزمان و همسانی درونی مناسب در جامعة ایرانی است و می تواند ابزار مناسبی برای سنجش توانایی تصویرسازی در سه بعد تصویرسازی حرکتی، تصویرسازی دیداری درونی و تصویرسازی دیداری بیرونی باشد.
تاثیر آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی ذهنی در ارتقاء عملکرد ورزشی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های روانی تصویرسازی ذهنی در ارتقاء عملکرد ورزشی بازیکنان فوتبال انجام شد. 60 بازیکن پسر(20-28سال) به روش نمونه گیری در دسترس از بین تیم های نیمه حرفه ای فوتبال استان تهران انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل(30N1=N2=) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. ابتدا عملکرد ورزشی، مهارت های تصویرسازی و خودگویی بازیکنان به ترتیب با استفاده ابزارهای فهرست وارسی رفتار ، مهارت های روانی و مهارت خودگویی اندازه گیری شدند، سپس مهارت های تصویرسازی و خودگویی در 14جلسه گروهی به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه کنترل فقط مهارت های فنی را تحت نظر مربی تمرین کردند. بعد از مداخلات، عملکرد ورزشی آزمودنی ها دوباره اندازه گیری شد. دو هفته بعد، به منظور تعیین ماندگاری مداخلات، عملکرد آزمودنی ها در مرحله پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی ذهنی می توانند عملکرد های «پاس دادن، حفظ و کنترل توپ و گرفتن توپ از حریف» را به طور معناداری افزایش دهند. همچنین نتایج نشان داد که اثر مداخلات در مرحله پیگیری ماندگار بوده است. نتایج شواهدی را پیشنهاد می کند که برنامه آماده سازی روانی مبتنی بر خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی روش مناسبی برای ارتقاء سطح عملکرد بازیکنان فوتبال است. لذا به منظور بهبود سطح آمادگی روانی و عملکرد فرآیندی بازیکنان فوتبال، لازم است زمینه به کارگیری برنامه آماده سازی روانی بازیکنان فراهم شود.
مقایسه توانایی کنترل انگیختگی با دو روش تصویرسازی ذهنی و بازخورد زیستی در پسران و دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مقایسه توانایی کنترل انگیختگی با دو روش تصویرسازی ذهنی و بازخورد زیستی در پسران و دختران ورزشکار بود. شرکت کنندگان در تحقیق 30 دانشجوی پسر و دختر ورزشکار دانشگاه تهران بودند که براساس نمره های کسب شده در پرسشنامه وضوح تصویرسازی حرکتی-2 به دو گروه همگن 15 نفری پسر و دختر تقسیم شدند. به شرکت کنندگان در سه نوبت آزمون، بازخورد زیستی شنیداری ارائه شد و نمره های آنها در سه شاخص انگیختگی ثبت شد. شرایط عادی بدون تصویرسازی برای آزمون اول اجرا شد. در آزمون دوم از شرکت کنندگان خواسته شد موقعیت خود را در شرایط مسابقه تصویرسازی ذهنی کنند؛ در آزمون نهایی باید با استفاده از روش های تنفس آرام و عمیق و همچنین بازخورد شنیداری سعی می کردند خود را به شرایط آرامش برسانند و انگیختگی خود را کاهش دهند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و تی مستقل نشان داد که در نمره های هر سه شاخص ضربان قلب، دما و پاسخ گالوانیک در آزمون نهایی تفاوت معناداری بین نمره های میانگین دو گروه دختر و پسر ورزشکار وجود داشت (05/0 ≥P ). یافته ها نشان می دهد که پسران در مقایسه با دختران، از توانایی کنترل انگیختگی بیشتری برخوردارند.
مقایسه تصویرسازی ذهنی و تمرین بدنی بر تعادل پویای بیماران اسکلروسیس چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی و تمرین بدنی بر تعادل پویای بیماران مرد اسکلروسیس چندگانه بود. مطالعه حاضر نیمه تجربی و جامعه آماری شامل بیماران مرد اسکلروسیس چندگانه شهر اهواز در سال 1391 بود (300 نفر). برای نمونه گیری از پرسشنامه تصویرسازی بینایی و حسی-حرکتی و مقیاس EDSS در بین جامعه مورد نظر استفاده شد. در نهایت 33 نفر با توانایی تصویرسازی یکسان و دارای اختلال متوسط در مقیاس گسترش یافته ناتوانی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه تصویرسازی ذهنی-تمرین بدنی(11نفر)، تصویرسازی ذهنی (11نفر) و تمرین بدنی (11نفر به عنوان گروه کنترل) قرار گرفتند.آزمون بلند شدن و رفتن زماندار برای ارزیابی تعادل پویا در پیش آزمون، پس آزمون و آزمون یادداری استفاده شد. برنامه تمرینی، 3 جلسه در هفته به مدت شش هفته بود. آزمون یادداری دو هفته پس از آخرین جلسة تمرینی گرفته شد. بعد از بررسی نرمال بودن داده ها و برابری واریانس ها، داده ها به روش آماری تحلیل واریانس یکراهه با اندازه گیری تکراری، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین گروه ها در مرحله پس آزمون (02/0=P) و یادداری (003/0=P) تفاوت معنا داری وجود دارد و در هر دو مرحله گروه ترکیبی در مقایسه با گروه های دیگر اجرای بهتری داشت. با توجه به نتایج تحقیق، تصویرسازی ذهنی را می توان به عنوان یک روش کاربردی برای عملکرد بهتر تعادل پویای افراد اسکلروسیس چندگانه محسوب کرد.
تأثیر تصویرسازی ذهنی بر پیشرفت عملکرد حرکتی ورزشکاران رشته ی ورزشی ایروبیک
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی بر بهبود عملکرد حرکتی ورزشکاران رشته ی ایروبیک صورت گرفته است. در این مطالعه که از نوع مطالعات آزمایشی است؛ 40 دختر ورزشکار رشته ی ایروبیک با میانگین سنی 3/22 سال به طور داوطلبانه در طرح آزمایشی شرکت نمودند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی و گواه گمارده شدند. طرح آزمایشی این پژوهش شامل 13 جلسه برنامه ی تصویرسازی ذهنی بود (3 روز در هفته و به مدت یک ماه)، که در پایان هر جلسه، تمرین فیزیکی تنها در مورد گروه تجربی اعمال شد. هر دو گروه تجربی و گواه در چهار نوبت پیش آزمون، میان آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماه پس از اتمام مداخله) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی آزمودنی ها از چک لیست عملکرد حرکتی که توسط مربی (محقق) و داور رشته ی ایروبیک در یک مقیاس ده درجه ای تنظیم شده بود، استفاده گردید؛ و به منظور تحلیل داده ها و خنثی نمودن اثر پیش آزمون از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.مطابق با یافته های به دست آمده، تغییرات نمرات عملکرد حرکتی در ارزیابی های میان آزمون، پس آزمون و پیگیری، تغییرات معناداری نشان داد؛ در نتیجه می توان چنین استنباط نمود که تصویرسازی ذهنی می تواند بر پیشرفت عملکرد حرکتی تأثیر گذار باشد.
مقایسه تأثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه تأثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یاد داری مهارت پرتاب دارت بود. روش: از میان دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی در دانشگاه ارومیه که همگی راست دست بودند و هیچ گونه سابقه آموزش نوروفیدبک، تصویرسازی ذهنی و پرتاب دارت نداشتند، 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 8 نفری تصویرسازی ذهنی، نوروفیدبک و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی، به مدت 5 هفته هر هفته 3 جلسه، صورت گرفت و سپس پس آزمون به عمل آمد. آزمون یاد داری 5 روز پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه گیری مکرر نشان داد که اگرچه عملکرد آزمودنی ها در مرحله اکتساب هر دو گروه تصویرسازی ذهنی و نوروفیدبک پیشرفت داشتند، اما تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی در این مرحله مشاهده نشد. از سوی دیگر، اثر اصلی مراحل آزمون در این پژوهش معنی دار بود، اما اثر اصلی گروه و همچنین تعامل مراحل آزمون و گروه به لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، نقش تصویرسازی ذهنی و نوروفیدبک بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد و تأکید بر استفاده از آن ها در کنار تمرین بدنی توصیه می شود.
تأثیر وجوه حسی تصویرسازی ذهنی بر یادگیری مهارت شوت سه گام بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفاز اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر وجوه حسی تصویرسازی ذهنی بر یادگیری شوت سه گام بسکتبال بود. بدین منظور،40 دانشجوی دختر (میانگین سنی: 5/2±23 سال) به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت نمودند وپرسش نامه تصویرسازی حرکتی تجدیدنظر شده هال و مارتین را به منظور مشخص نمودن توانایی تصویرسازی تکمیل کردند. پس از آموزشاولیه ، شرکت کنندگان 10 کوشش مربوط به پیش آزمون را انجام دادند و سپس،بر اساس نمرات پیش آزمون و به روش آرایش جور کردن نمرات در چهار گروه تصویرسازی بینایی، جنبشی، شنیداری و کنترل قرار گرفتند. مرحله اکتساب شامل شش جلسه تمرین بود و 48 ساعت پس از آزمون اکتساب، آزمون یادداری و آزمون انتقال انجام شد. یافته های حاصل از آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری درمورد عامل آزمون نشان می دهد که اثرات اصلی گروه و آزمون و نیز تعامل بین این دو متغیر معنادار می باشد. یافته های آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس در اندازه های تکراری به عنوان آزمون های تعقیبی اثر تعامل نیز بیانگر این هستند که عملکرد سه گروه تصویرسازی در آزمون های اکتساب، یادداری و انتقال به طور معناداری بهتر از گروه کنترل می باشد؛ در حالی که تفاوت معناداری بین سه گروه تجربی مشاهده نمی شود. علاوه براین، گروه های تجربی در آزمون های اکتساب و یادداری، پیشرفت معناداری را نسبت به پیش آزمون داشته اند. یافته های پژوهش بیان می کنند که مربیان و معلمان ورزشی با استفاده از هر یک از وجوه حسی بینایی، شنیداری و جنبشی در تصویرسازی می توانند یادگیری مهارت شوت سه گام بسکتبال را تسهیل نمایند.
مقایسة اثربخشی طرحواره درمانی، آموزش آرام سازی کاربردی و تصویر سازی ذهنی بر کاهش اضطراب حالتی شناختی ورزشکاران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسة اثربخشی طرحواره درمانی، آرام سازی کاربردی و تصویرسازی در کاهش اضطراب حالتی شناختی ورزشکاران نخبه می باشد. شرکت کنندگان پژوهش شامل 72 نفر از ورزشکاران ملی پوش مرد و زن بودند که از رشته های مختلف تیمی و انفرادی به صورت در دسترس انتخاب و در چهار گروه 18 نفری به شکل تصادفی قرار داده شدند. شرکت کنندگان از طریق پرسش نامة خود سنجی ایلی نویز، در دو مرحلة پیش و پس آزمون موردبررسی قرار گرفتند. هرکدام از روش ها روی یک گروه به مدت 9 هفته اعمال گردید و گروه چهارم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. نتایج از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره بیانگر این بود که اجرای هر سه روش طرحواره درمانی، آرام سازی کاربردی و تصویرسازی ذهنی در کاهش اضطراب حالتی شناختی مؤثر بوده است (0.05P<). طرحواره درمانی مؤثرترین روش در کاهش اضطراب حالتی رقابتی بود و باعث بیشترین کاهش میزان اضطراب شناختی در مقایسه با دو روش دیگر گردید.
تأثیر تمرین فیزیکی و تصویرسازی ذهنی پتلپ (ثابت و متغیر) بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تأثیر تصویرسازی ذهنی پتلپ (ثابت و متغیر) بر یادداری و انتقال مهارت پرتاب آزاد بسکتبال بود. برای دستیابی به هدف، به صورت هدفمند 75 نفر با امتیاز تصویرسازی ذهنی 55- 45 و بدون سابقه پرتاب آزاد بسکتبال انتخاب و به صورت تصادفی در پنج گروه 15 نفری قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از پرسش نامه ی توانایی تصویرسازی ذهنی، آزمون پرتاب آزاد بسکتبال . بعد از آموزش اولیه مهارت پرتاب آزاد بسکتبال از تمامی گروه ها پیش آزمون گرفته شد. پروتکل تمرینی، 8 جلسه به مدت 8 روز صورت گرفت. سپس پس آزمون به عمل آمد. آزمون انتقال بلافاصله بعد از آخرین جلسه تمرینی و آزمون یادداری 48 ساعت و یک هفته پس از آخرین جلسه ی تمرینی گرفته شد. داده ها به روش آماری تحلیل واریانس مرکب، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون اثرهای ساده و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. نتایج آزمون ها تفاوت معنی داری را بین تمامی گروه ها در آزمون یادداری و انتقال نشان می دهد. با توجه به یافته های این پژوهش نقش تصویرسازی ذهنی پتلپ متغیر بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و تأکید بر استفاده از آن در کنار تمرین بدنی متغیر توصیه می شود.