مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زندگی زناشویی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور تعیین رابطه بین داشتن معنا در زندگی و رضامندی از زندگی زناشویی در بین مراجعان به مراکز مشاوره در مقایسه با جمعیت عادی در شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش 90 زوج شامل 45 زوج دارای رضامندی از زندگی زناشویی که به مراکز مشاوره مراجعه نکرده اند و 45 زوج با رضامندی زناشویی پایین از میان مراجعان به مراکز مشاوره به صورت تصادفی انتخاب گردد.این تحقیق با استفاده از روشهای تحقیق توصیفی و پس رویدادی اجرا گردید. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه زناشویی (ENRICH) و پرسشنامه های ذکر شده به ترتیب برابر با 0.95 و 0.91 محاسبه گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری معناداری ضریب همبستگی، رگرسیون و t استودنت برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه معناداری بین معنا در زندگی و رضامندی از زندگی زناشویی به میزان r=0.78 می باشد. همچنین میزان معنا در زندگی زوجینی که از زندگی زناشویی خود راضی بودند و به مراکز مراجعه نکرده بودند بیشتر از میزان معنا در زندگی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره که از زندگی زناشویی خود راضی نبودند می باشد. یافته های دیگر پژوهش رابطه معناداری بین معنا در زندگی و سن، مدت زمان ازدواج، جنس، سطح تحصیلات، تعداد فرزند، درآمد را نشان نداد.
اهمیت و جایگاه عشق بین همسران در سبک زندگی اسلامی- قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهکده جهانی معاصر، سبک ها و شیوه های متعددی برای زندگی همسران مطابق با ادیان، علوم، سلایق، آداب، رسوم و فرهنگ های مختلف در جوامع وجود دارد؛ مسلماً دین مبین اسلام به عنوان یک دین پیشرو و به عنوان کامل ترین آنها، الگو و سبک خاص و ویژه ای برای همسران در همه حوزه ها از جمله حوزه عاطفی دارد که باید مورد توجه و تبیین دقیق قرار گیرد تا جوانان، خانواده ها و در یک کلام اجتماع اسلامی با آن، به عنوان بهترین الگوی عشق ورزی آشنا شده، به ارزش های اصیل دین خود نزدیک و آن را در زندگی خود عینیت بخشند. بر این اساس و به منظور تقویت و حفظ کیان خانواده و نجات زندگی زناشویی انسان ها به عنوان یکی از مهم ترین معضلات و مسائل اجتماعی، در مقاله حاضر به تبیین اهمیت و جایگاه عشق به عنوان یک فضیلت اخلاقی- قرآنی در حوزه عاطفی سبک زندگی همسران با روش توصیفی تحلیلی پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که در میان الگوهای متعدد عشق ورزی، آنچه آموزه های قرآن و دیگر متون اسلامی- اخلاقی بر آن تاکید دارند، عشق و محبت بر اساس ویژگی های شخصیتی، معنوی و روحانی همسر است که نه تنها داشته های ظاهری و جسمانی را نفی نمی کند، بلکه آن ها را تحت تأثیر قرار داده، دلنشین تر و جذاب تر کرده و می تواند در مسیر کمال، انسان را به سوی عشق الهی رهنمون سازد.
تجربه احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی: مطالعه ای کیفی با رویکرد نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی فرآیندی بوده است که تجربه احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی را شکل داده است. این مطالعه با استفاده از روش نظریه مبنایی انجام شده است و اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق با شصت نفر از زنان متأهل ساکن شهر تهران جمع آوری و با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده است. رسیدن به آرامش مهم ترین هدف ازدواج است. زنان در مصاحبه ها، آرامش را احساسِ امنیت خاطر و نداشتن دغدغه نگران کننده توصیف کرده اند. مقوله محوری حاصل «امنیت تأمین نیازها» بوده است. از نظر زنان مورد مطالعه برای رسیدن به آرامش در زندگی زناشویی لازم است اولاً نیازهای همه اعضای خانواده در بستر خانواده تأمین شود؛ ثانیاً خانواده تأمین کننده همه نیازهایی باشد که انتظار می رود در خانواده تأمین شود؛ ثالثاً تأمین نیازها توأم با احساس امنیت و اطمینان خاطر باشد.
رابطه سلامت اجتماعی با میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
245 - 274
حوزه های تخصصی:
بررسی و شناخت رابطه سلامت اجتماعی با میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان بالای 25 درصد شهرستان های قصرشیرین و سرپل ذهاب استان کرمانشاه است. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سؤالات است که آیا بین سلامت اجتماعی با میزان رضایت از زندگی زناشویی و متغیرهایی مانند درصد جانبازی، زمان جانبازی و مدت ازدواج رابطه وجود دارد؟ روش تحقیق پیمایشی و از نوع تبیینی می باشد، با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 235 نفر جانباز بالای 25 درصد به دست آمد. اعتبار ابزار سنجش با روش صوری و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ به تأیید رسید در نهایت داده ها با ابزار پرسشنامه به روش مصاحبه گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss آزمون T و پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.بین سلامت اجتماعی با میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان رابطه معناداراست. رابطه بین متغیر درصد جانبازی با رضایت از زندگی به لحاظ آماری معنادار نیست. اما متغیرهای زمان جانباز شدن، مدت ازدواج، رابطه معناداری با میزان رضایت از زندگی زناشویی در بین جانبازان مورد مطالعه دارند. در این پژوهش رابطه سطح کلان با سطح خرد مورد سنجش و تأیید قرار گرفت. در نتیجه با افزایش سلامت اجتماعی رضایت از زندگی زناشویی جانبازان نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش مدت ازدواج میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان کاهش می یابد، اما افزایش درصد جانبازی تأثیری در میزان رضایت از زندگی زناشویی جانبازان ندارد.
مطالعه ی جامعه شناختی دروغ گویی در بین زوجین شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مطالعه ی جامعه شناختی دروغ گویی بین همسران ( زوج های واجد ازدواج قانونی و دائمی) در شهر تهران است. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش کیفی و تحلیل مضمون با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق بهره گرفته شد. جمعیت مشارکت کننده گان تحقیق از زوج های دارای ازدواج قانونی شهر تهران انتخاب شده است. براساس روش نمونه گیری هدفمند(انتخاب موارد بارز) با 20 زوج (10 مرد و 10 زن) که ازدواج قانونی و دائم کردند، مصاحبه صورت گرفت. بعد از انجام 17 مصاحبه ی عمیق اشباع نظری حاصل آمد. اما برای اطمینان بیش تر، مصاحبه ها را تا نفر بیستم ادامه دادیم. گردآوری و تحلیل اطلاعات در تحقیق حاضر با روی کرد روش کیفی و روش تحلیل مضمون انجام گرفت و شامل شش مرحله ی کدگذاری اولیه، جست وجو و شناخت مضامین، ترسیم شبکه مضامین، تحلیل مضامین و تدوین گزارش بوده است. یافته های تحقیق در زمینه مصاحبه های به عمل آمده با زوج های واجد ازدواج قانونی و دائمی نشان داد که عواملی مانند احساس ناامنی، وابستگی اقتصادی به همسر، روابط مردسالارانه، کسب رضایت و به دست آوردن دل همسر، کتمان در زندگی زناشویی و عدم تفاهم و اطمینان به رابطه زناشویی باعث دروغ گویی در بین زوج های ازدواج قانونی و دائمی می شود و میزان دروغ گویی به یک دیگر در زندگی مشترک قابل توجه است و دلیل اصلی آن روابط تام یا همه جانبه زوجین است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تصویر آرمانی از خانواده و روابط زوجین با دنیای واقعی فاصله بسیاری دارد.
اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر همدلی هیجانی متعادل و مسئولیت پذیری زوجین
حوزه های تخصصی:
پیوند زناشویی یکی از مهم ترین رخدادهای زندگی هر فرد است که درعین حال ممکن است به خاطر ضعف در برخی از مهارت ها، با تعارضات بسیاری در میان زوجین همراه باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر همدلی هیجانی متعادل و مسئولیت پذیری زوجین انجام گردید. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون و با گروه کنترل است. جامعه آماری طرح شامل 100 زوج مراجعه کننده به مرکز خدمات سلامت تربت حیدریه در چهار ماه نخست سال 96 است که از میان آن ها، 30 زوج که یکی از همسران آن ها پایین ترین نمره را در پرسشنامه های ارائه شده کسب کرده بود، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و از همسران آن ها دعوت شد در کارگاه آموزشی شرکت کنند. 15 نفر در گروه آزمایش، برنامه غنی سازی زندگی زناشویی را دریافت کرده و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه همدلی هیجانی مهرابیان و آپستین و پرسش نامه مسئولیت پذیری کالیفرنیا جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS نسخه 20 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاکی از این بود که پس از دریافت آموزش، احساس همدلی هیجانی (000/0 P= ، 95/120 = F ) و مسئولیت پذیری (000/0 P= ، 83/44 = F ) زوجین گروه آزمایش، نسبت به زوجین گروه کنترل، افزایش معناداری داشته است. نتایج مطالعه نشان داد که برنامه غنی سازی زندگی می تواند در افزایش مهارت های همدلی و مسئولیت پذیری و درنتیجه کاهش مشکلات زناشویی، مؤثر باشد.
پیامدهای اختلال در احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای اختلال در احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی انجام شد. این پژوهش به روش کیفی از نوع تحلیل محتوا انجام شد و اطلاعات آن با استفاده از مصاحبه عمیق با 60 نفر از زنان متأهل ساکن شهر تهران که با نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک به اشباع رسیدن مقولات حاصل از تحلیل مصاحبه ها انتخاب شدند، جمع آوری شد. داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی به شیوه گرانهایم و لوندمان تحلیل گردید که پنج مقوله اصلی شامل مواجهه زن با بحران و تزلزل، جایگزین یابی برای آرامش مفقود، مواجهه همسر با بحران و تزلزل، مواجهه فرزندان با بحران و تزلزل و تعاملات برون خانوادگی نامطلوب و یک درون مایه شامل بحران و تزلزل خانواده، استخراج شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که اختلال در آرامش زنان در زندگی زناشویی پیامدهای مختلفی برای اعضای خانواده داشته است که بیانگر مواجهه خانواده با اختلال جدی در ثبات و تعادل است. همه پیامدها به طورمجدد عامل اختلال در آرامش واقع شده و چرخه معیوب اختلال در احساس آرامش در زندگی زناشویی را بازتولید می کنند.
روایت زنان از موانع آرامش در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اهداف مهم ازدواج و تشکیل خانواده، رسیدن به آرامش است؛ اما بررسی وضعیت موجود خانواده ها بر اساس پرونده های مراجعین به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده و نیز افزایش آمار طلاق نشان می دهد زندگی زناشویی برای بسیاری از افراد آرامش آفرین نیست. بنابراین با توجه به این که اختلال در آرامش در زندگی زناشویی از چالش هایی است که خانواده ایرانی امروزه با آن روبروست و از سویی آرامش زنان به دلیل نقش تربیتی آنان در خانواده اهمیتی خاص دارد، مسئله پژوهش حاضر شناسایی موانع آرامش زنان در زندگی زناشویی بوده است. در این راستا با استفاده از روش کیفی، با مصاحبه عمیق با 60 نفر از زنان متأهل ساکن شهر تهران و تحلیل محتوای مصاحبه ها، عوامل اختلال در آرامش زنان در زندگی زناشویی را در پنج مقوله اصلی استخراج نموده است. شرایط زمینه ای «گزینش اختلال گر»، «نگرش اختلال گر»، «عملکرد اختلال گر» و «ساختار اختلال گر» زمینه ساز تحقق شرایط علّی اختلال در احساس آرامش یعنی «شکاف بین هست ها و خواست ها» بوده است. درون مایه استخراج شده از مقولات نیز، «اختلال در تأمین امنیت مدار نیازهای اعضای خانواده» بوده است که عامل اختلال در احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی است.
تحلیل جامعه شناختی فرایندهای بروز رابطه فرازناشویی (مورد مطالعه: زنان و مردان متقاضی طلاق در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه فرازناشویی با توجه به شرایط فرهنگی ایران، چارچوب روابط زن و مرد و مشخص بودن حد روابط آنان، مسئله ای اجتماعی محسوب می شود؛ بنابراین مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و تکنیک مصاحبه های روایی، به بررسی و شناسایی فرایندهای بروز رابطه فرازناشویی در میان زنان و مردان مراجعه کننده متقاضی طلاق به سازمان بهزیستی خراسان رضوی پرداخته است. یافته های این مطالعه پنج مدل فرایندی بوده است که پس از دریافت 17 روایت از زنان و مردان دارای رابطه فرازناشویی و متقاضی طلاق که دلیل تقاضای جدایی آنان برقراری رابط فرازناشویی بوده است، ترسیم مدل های اختصاصی برای هرکدام از آنان و درنهایت بعد از قرارگیری مدل های فرایندی استخراج شده از مصاحبه ها در سطحی انتزاعی تر به دست آمده است. این مدل های فرایندی، حاصل وجود پیرنگ های مشابه میان روایت های مصاحبه شوندگان، ترکیب مدل های ترسیم شده، انتزاع و تحلیل روایت های به دست آمده از مصاحبه شوندگان است. فرایندهای استخراج شده شامل شرایط آنومیک جامعه، کودک همسری، تعارض زوجین در فرهنگ جنسی، تعارضات در روابط زناشویی و شکاف مذهبی فرد با خانواده است.
تحلیل جامعه شناختی وقوع رابطه فرازناشویی: ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان یکی از مهمترین نهادهای جامعه، نقش مهمی در انسجام اجتماعی دارد؛ از این رو، هر گونه تغییر و دگرگونی در روابط اجتماعی، اقتصادی، عاطفی و جنسی میان زوجین می تواند نهاد خانواده را متأثر سازد. یکی از مهمترین این تغییرات و دگرگونی ها که چارچوب خانواده را متزلزل می سازد و آن را رو به اضمحلال می برد، رابطه فرازناشویی است. روابط فرازناشویی به معنای نقض تعهد و اعتماد در رابطه زناشویی است که ابعاد و وجوه متعددی دارد و از آن جایی که بنیان خانواده را تهدید می کند؛ بررسی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به این ترتیب، مطالعه حاضر با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای و تکنیک مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مسئله محور، به بررسی و شناخت فرآیند بروز رابطه فرازناشویی پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان داد که گسست پیوندهای درون خانوادگی، جذابیت تجربه عشق مدرن، اضمحلال هنجار های سنتی، دریافت منع و اجبار در اعمال روزمره از سوی خانواده، دریافت آزادی عمل از سوی خانواده، سوء رفتار همسر، تحرک اجتماعی و تغییر معیارها در طی زمان و از بین رفتن تابوی پیشنهاد رابطه فرازناشویی از سوی مردان به زنان متأهل، از شرایط علی در بروز پدیده تمایل به تجربه عشق است. زنان و مردان درگیر در رابطه مذکور در مقابل این پدیده راهبرد برقراری رابطه فرازناشویی را در پیش می گیرند، پیامد های این راهبرد ها نیز، ناظر بر علنی سازی و جدایی و پنهان سازی و تداوم زندگی زناشویی است.
مؤلفه های کیفیت زندگی زناشویی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ارتقای کیفیت زندگی اصلی مهم در سلامت و بهداشت فرد، خانواده و جامعه است. پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج مطالعات انجام شده درباره مؤلفه های کیفیت زندگی زناشویی زوجین انجام شد، بدین منظور از رویکرد کیفی و رویکرد فراترکیب استفاده شد. اسناد مورد مطالعه با استفاده از جستجوی کلیدواژه های در پیوند با کیفیت زندگی و کیفیت زندگی زناشویی در بازه زمانی میان ساله ای 1383 تا 1398 در پایگاه های داده از جمله پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات نشریات کشور و سیویلیکا گردآوری شد. یافته ها نشان داد که با بررسی 50 مقاله از 2069 مقاله اولیه 10 بعد اعم از فردی، خانوادگی و محیطی و 46 مؤلفه را همچون عوامل مؤثر روی کیفیت زندگی زناشویی که در پژوهش های گوناگون داخلی شناسایی کرده اند. نتیجه گیری می شود که بر پایه پژوهش های گوناگون عوامل ناهمسان و فراوانی در کیفیت زندگی زوجین نقش دارد که با شناسایی این عوامل می توان زمینه بالا بردن کیفیت زندگی را فراهم نمود و همچنین می توان کارآموزان مشاوره خانواده را آموزش داد که در امر بالا بردن کیفیت زندگی به شیوه علمی اقدام نمایند.
نقش استفاده از فضای مجازی بر روابط عاطفی زوجین (مطالعه موردی: خانواده های تهرانی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
62 - 83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان تأثیر استفاده از فضای مجازی بر روابط عاطفی زوجین در بین خانواده های تهرانی که از شبکه های اجتماعی مجازی استفاده می کنند، در نیمه نخست سال 1397، انجام گرفته است. چارچوب نظری تحقیق ملهم از نظریات رابطه ناب و عشق سیال به تبیین مسئله پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه است. 384 نفر از کاربران شبکه مجازی تلگرام به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه به صورت آنلاین در اختیار آنها قرار گرفته است. نتایج نشان داد که میزان استفاده از فضای مجازی نقشی در روابط عاطفی زوجین ندارد. اما با ابعاد میزان توافق رابطه معکوس و با صادق بودن رابطه مثبت دارد. تنوع در موضوع های دنبال شده در شبکه های اجتماعی مجازی سبب تقویت روابط عاطفی زوجین می گردد و بر ابعاد صمیمیت، میزان توافق و پایبندی به تعهدات نقش مثبت و بر بُعد علاقه و محبت نقش منفی دارد، اما این اثرگذاری در سطح ضعیفی می باشد. نتایج استفاده از انواع شبکه های اجتماعی مجازی و موضوعاتی که در این گروه ها دنبال می شود می تواند سبب شکل گیری نوعی از آگاهی در افراد گردد که سبب تقویت روابط عاطفی زوجین گردد.
پدیدارهای وجودی در خیانت زناشویی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
483 - 513
حوزه های تخصصی:
تبیین چرایی گرایش به خیانت زناشویی به ویژه در افراد دارای بنیه های دینی و مذهبی، صرفاً با تأکید بر<strong> </strong>عواملی نظیر نارضایتی عاطفی _ جنسی و یا تعارض زناشویی<strong>، </strong>نوعی سطحی نگری است<strong>. </strong>هدف این پژوهش واکاوی پدیدارهای وجودی در خیانت زناشویی مردان بود.<strong> </strong>روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. پژوهشگر از میان مردان متأهلِ دارای تجربه خیانت زناشویی در شهرستان شاهین دژ 18 نفر را برای مشارکت در پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار داد. مصاحبه ها با استفاده از روشِ تحلیلِ پدیدارشناسی تفسیری دیکلمن و همکاران تحلیل شدند. واکاوی تجربیات زیسته این افراد منجر به شناسایی شش زیرمضمون (درنگ گریزی، سرنوشت ناپذیری، کشمکش با تنهایی وجودی، عشق توخالی و میل محور، استحاله ارزشی و پوچی گریزی) و یک مضمون اصلی (از خودبیگانگی وجودی) شد.<strong> </strong>آشکارسازی این عوامل ضمن افزایش اطلاعات و آگاهی درباره چرایی شکل گیری و تشدید خیانت زناشویی از دیدگاه وجودی،<strong> </strong>نشان داد که افزایش بینش فرد نسبت به ماهیت خود و کاهش بیگانگی با ابعاد آن، از جمله لازمه هایی است که تحقق آن می تواند تا حد زیادی از تمایل فرد به تجربه خیانت زناشویی بکاهد.
سرمایه عاطفی به مثابه قدرت؛ زنان چگونه از قدرت عاطفی خود، سلاح مقاومت می سازند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب پژوهش های انجام شده پیشین در ایران، زنانِ فاقد سرمایه اقتصادی و فرهنگی را به مثابه زنانِ فاقد قدرت و توان مقاومت در مقابل سلطه مردانه در خانواده قلمداد کرده اند و کمتر به دیگر سرمایه های زنانه همچون «سرمایه عاطفی» توجه داشته اند. اما این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش شکل گرفته که زنان چگونه از «سرمایه عاطفی» خود در میدان خانواده به مثابه یک ابزار مقاومت در مقابل قدرت مردانه در خانه بهره می گیرند؟ لذا، این مطالعه، سازوکار مقاومت عاطفی زنان در خانواده را مورد واکاوی قرار داده است. در این راستا، با 36 زن متأهل در شهر تهران مصاحبه شد. روش انجام پژوهش، کیفی؛ شیوه نمونه گیری، هدفمند؛ و روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون بوده است. یافته ها نشان داد برای زنان نسل جوان، سرمایه عاطفی نه تنها عامل انقیاد نیست. بلکه ابزاری برای مقاومت و فتح حوزه های دیگر خانه است. در این راستا، آنها از راهبردهایی چون «باج گیری عاطفی»، «قربانی سازی»، «شرمنده سازی» و «ائتلاف با فرزندان» به مقاومت در میدان عاطفی خانواده می پردازند تا بتوانند قدرت مردانه در خانه را مهار و توازن قدرت در خانواده را برقرار کنند. این نتایج گویای آن است که منابع مقاومت زنان در خانواده، متکثر و چند لایه اند و فراتر از منابع اقتصادی و فرهنگی است که تاکنون به آن پرداخته شده است .
مقایسه اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با هیجان مدار بر کیفیت زندگی زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با رویکرد هیجان مدار بر کیفیت زندگی زناشویی زوجین مورد بررسی قرار گرفت. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه همزمان و جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز زوج درمانی طلیعه مهر در شهر تهران (149 زوج) بود، که با روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 6 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل نمودار، شاخص تغییر پایا (RCI) و معناداری با استفاده از فرمول درصد بهبودی انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان دهنده این بود که بین درصد کل بهبود زوجین اول تا ششم بر اساس زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار تفاوت وجود دارد در مرحله مداخله اختلاف میانگین بهبود 78/48-72/61= 94/12% بود که سطح آن در واقعیت درمانی بیشتر بود همچنین از نظر آماری مقدار z برابر 1/4 (96/1<Z) است که نشان دهنده این است که اختلاف معنی دار است و اثر واقعیت درمانی کمتر از زوج درمانی هیجان مدار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، استنباط می شود که زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار می توانند نقش قابل توجهی در بهبود کیفیت زندگی زوجین ناسازگار داشته باشند.
مواجهه زنان با اختلال در احساس آرامش در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
265 - 289
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه نحوه مواجهه با اختلال در احساس آرامش در زندگی زناشویی بین زنان متأهل ساکن شهر تهران بوده است. این پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و به کارگیری تکنیک مصاحبه عمیق انجام شده است. زنان در مواجهه با اختلال در احساس آرامش، که حاصل شکاف بین هست ها و خواست ها بوده، به مجموعه ای از راهبردها با دو رویکرد کلی «تغییر هست ها» شامل اصلاح رابطه همسری، مدیریت مشکلات تعاملی با خانواده ها، بهبودبخشی وضعیت فرزندان، پرداختن به خویشتن و رفع موانع ساختاری، با هدف تغییر وضعیت موجود به مطلوب و «تغییر خواست ها» شامل تقلیل خواسته ها، گذشت صبورانه و انتخاب رابطه تهی، با هدف پذیرش وضعیت موجود، روی آورده اند که انتخاب راهبردها و اثربخشی آن ها متأثر از مجموعه ای از شرایط با عنوان «عوامل تصمیم ساز» شامل رویکرد همسر، باورهای اعتقادی، غلبه عاطفه و جبر بیرونی بوده است.
رابطه مصرف گرایی و نگاه کالایی به انسان با سیالیت عشق در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
483 - 498
حوزه های تخصصی:
مصرف گرایی یکی از شاخصه های دنیای مدرن است که به مصارف کالایی اکتفا نکرده و به ارتباطات و حتی ارتباط عاطفی زوجین نیز سرایت کرده است. هدف این مقاله بررسی رابطه فرهنگ مصرف گرایی کالایی بر مصرف گرایی ارتباطی زوجین یا سیالیت عشق است. این نوشته از نوع توصیفی تبیینی است. روش این بررسی پیمایش و جامعه آماری شامل همه زنان و مردان متأهل شهر تهران است که از میان آن ها 384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه محقق ساخته پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد بین مصرف گرایی و سیالیت عشق رابطه معنادار وجود دارد. آزمون رگرسیون گام به گام نیز نشان داد متغیرهای مستقل مصرف گرایی و نگاه کالایی به انسان، 1 / 10 درصد از واریانس متغیر سیالیت عشق را پیش بینی می کنند. این یافته ها نشان دهنده آن است که فرهنگ مصرف گرایی و نگاه کالایی به انسان می تواند روابط بین زوجین را تحت تأثیر قرار دهد و تداوم زندگی زناشویی را متزلزل کند.
بررسی نقش مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق با روش تماتیک
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و ازنظر نوع روش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق در شهرستان آمل که از مهرماه تا آذرماه سال 1398 به دادگستری شهرستان مراجعه کرده اند. افراد نمونه به صورت در دسترس از میان زوجین متقاضی طلاق شهرستان آمل انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته بر زوجین مراجعه کننده، انجام شد و درنهایت تعداد نمونه با 20 زوج به اشباع رسید. یافته های به دست آمده به صورت کمی با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران مجردی و نقش عدم رضایت از رابطه جنسی در فروپاشی زندگی مشترک وجود ندارد؛ درحالی که بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران بعد از ازدواج، نقش امور جنسی در پیدایش طلاق، در خصوص ادامه یا جدا شدن از همدیگر به خاطر عدم رضایت جنسی تفاوت وجود دارد. زنان اهمیت مسائل جنسی را بعد از ازدواج و اهمیت رابطه جنسی را در فروپاشی زندگی زناشویی و پیدایش طلاق نسبت به مردان بیشتر برآورد کردند. درنتیجه روانشناسان و مشاوران می توانند در مرکز پیشگیری از آسیب های اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری، مراکز مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و سکس تراپی برای ارتقای سطح آگاهی درست زوجین از مسائل جنسی استفاده نمایند.
گونه های وفاداری و رویه های شکل دهی به آن در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
39 - 79
حوزه های تخصصی:
واکاوی تکامل نهاد خانواده و فهم چگونگی ساخت ارتباط عاطفی در زندگی زناشویی یکی از دغدغه های اصلی نظریه اجتماعی مدرن بوده است. بر این اساس مقاله حاضر با استفاده از مطالعه کیفی و اتخاذ رویکرد پدیدارشناختی و استفاده از روش تحلیل مضمونی به دنبال پاسخ به این سؤال است که زوجین وفاداری را چگونه تجربه می کنند و مفهوم وفاداری در حیات معاصر شهروندان تهرانی، دارای چه گونه بندی های معنایی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته است. حجم نمونه شامل 31 مصاحبه با زنان و مردانی است که دارای تجربه زناشویی بالای یک سال بوده اند. شیوه نمونه گیری بر اساس استراتژی نمونه گیری هدفمند صورت پذیرفته و مدت زمان هر مصاحبه بین 50 تا 90 دقیقه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از حیث نگرشی 3 دیدگاه متمایز به وفاداری در زندگی زناشویی وجود دارد که دیدگاه نخست وفاداری را یک الزام بلندمدت و خدشه ناپذیر تصور می کند. دیدگاه دیگر وفاداری را امری سیال و تغییرپذیر می داند و امکان شکست و جدایی را یک امر بالقوه برای ارتباط می داند و درنهایت دیدگاهی که وفاداری را موضوعی ترمیمی و تجدیدشونده می داند که در حیات زناشویی بازخوانی و ابداع دوباره می شود.