فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۴۱ تا ۷٬۴۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
309 - 325
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین مقایسه ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تاب آوری در دو گروه از زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی و زایمان به روش سزارین بود. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه علی-مقایسهای بود که جهت رسیدن به این هدف از جامعه زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی 30 زن و از میان زنان باردار متقاضی به روش سزارین نیز 30 زن به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سنجش صفات پنج گانه شخصیتی نئو کاستا و مک کری (1992)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986) پاسخ دادند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و مدل های آماری تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون یک راهه ANNOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد در هر سه متغیر ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تاب آوری در دو گروه تفاوت وجود دارد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که در زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی در مؤلفه های اشتیاق به تجارب تازه و وجدانیبودن نمره ی بیشتری کسب کردند و زنان باردار متقاضی زایمان به روش سزارین نمره ی رواننژندی و برونگرایی بیشتری کسب کردند. همچنین حمایت اجتماعی و تاب آوری در زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی بیشتر از زنان باردار متقاضی زایمان به روش سزارین است.
تدوین مدل خطرپذیری اعتیاد نوجوانان بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم هیجان: نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
403 - 423
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی خطرپذیری اعتیاد نوجوانان بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم هیجان با نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر که در شش ماهه نخست سال تحصیلی 96-97 در مدارس متوسطه دوره دوم شهر قم مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند که تعداد آن ها 2150 نفر بود. از میان آن ها 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه مقیاس پذیرش اعتیاد وید و همکاران (1992)، پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1994) بودند. سپس داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تحمل پریشانی به صورت غیر مستقیم و از طریق طرحواره های محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی و بازداری به صورت غیر مستقیم توانست خطرپذیری اعتیاد را پیش بینی کند. همچنین تنظیم هیجان سازش یافته و سازش نیافته هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم و از طریق طرحواره های محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی و بازداری توانستند خطرپذیری اعتیاد را پیش بینی کنند (001/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که متغیرهای تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند نقش مهمی در خطرپذیری اعتیاد نوجوانان داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامه های پیشگیری از اعتیاد باید مدنظر قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر دل بستگی بر اضطراب و احساس تنهایی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر دل بستگی بر اضطراب و احساس تنهایی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به صورت پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. حجم نمونه موردبررسی 30 نفر از کودکان بد سرپرست و بی سرپرست یکی از مراکز بهزیستی استان تهران (مرکز قدوسی) که به وسیله نمونه گیری در دسترس، از جامعه کودکان بی سرپرست و بد سرپرستی که در مراکز شبانه روزی و شبه خانواده نگهداری و ساکن می باشند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. پس از اجرای پرسشنامه های اضطراب کودک اسپنس (2001) و احساس تنهایی آشر (1984) بر روی گروه آزمایش و گروه کنترل، درمان مبتنی بر دل بستگی، در طی 8 جلسه تنها بر روی گروه آزمایش اجرا و پس ازآن، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون گرفته شد. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر دل بستگی بر اضطراب و احساس تنهایی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست تأثیر دارد؛ بنابراین می توان جهت کاهش اضطراب و احساس تنهایی در کودکان بد سرپرست یا بی سرپرست می توان از روش درمان مبتنی بر دل بستگی استفاده کرد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری، امید به زندگی و کاهش هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه: یک پیگیری دوماهه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری، امید به زندگی و کاهش هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه: یک پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه مراجعه کننده انجمن اسکلروز چندگانه شهر تهران در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر انتخاب و در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت روان درمانی مثبت نگر (14 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از مقیاس تاب آوری (RISC) کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس امید به زندگی (ADHS) اشنایدر و همکاران (1991) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) لویباند و لویباند (1996) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که روان درمانی مثبت نگر، تاب آوری، امید به زندگی و هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه به طور معناداری بهبود بخشیده است و نتایج در دوره پیگیری نیز از ثبات لازم برخوردار بوده است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یک گزینه مداخله ای در افزایش تاب آوری، افزایش امید به زندگی و کاهش هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه نظارت والدین و مهارت های اجتماعی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اول و دوم شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه نظارت والدین و مهارت های اجتماعی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز صورت پذیرفت. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و اطلاعات به وسیله پرسشنامه استانداردشده سازگاری تحصیلی سینها وسینک، نظارت والدین فلانری، مهارت های اجتماعی ماتسون (پرسشنامه پنج سوالی) جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 97-1396 می باشد.180 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور پایایی سؤالات از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده گردید. عمده ترین یافته های تحقیق عبارتنداز: بین نظارت والدین با سازگاری تحصیلی، بین مهارت رفتار اجتماعی مناسب با سازگاری تحصیلی، بین متغیر مهارت عدم پرخاشگری و رفتار تکانش گری با سازگاری تحصیلی، بین مهارت اطمینان زیاد به خود داشتن با سازگاری تحصیلی و بین متغیر مهارت ارتباط با همسالان با سازگاری تحصیلی رابطه مثبت معنادار و مستقیم وجود داشت و بین مهارت عدم رفتار اجتماعی مناسب با سازگاری تحصیلی رابطه منفی معنی داری وجود داشت. همچنین طبق رگرسیون چندگانه انجام شده، بین نظارت والدین و مهارت های اجتماعی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز رابطه معناداری وجود داشت.
اثربخشی مهارت های ارتباطی بر سازگاری اجتماعی نوجوانان سندروم داون
حوزههای تخصصی:
سندروم داون می تواند کیفیت زندگی نوجوانان را تحت تأثیر قرار دهد و مشکلات اجتماعی و روانی متعددی را در ارتباط با سلامتی به وجود آورد. پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مهارت های ارتباطی بر سازگاری نوجوانان سندروم داون انجام شد. در پژوهش شبه آزمایشی حاضر از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. از جامعه آماری نوجوانان سندروم داون عضو کانون سندروم داون، 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به تعداد مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از کسب رضایت نامه مبنی بر شرکت در پژوهش والدین پرسشنامه سازگاری اجتماعی را تکمیل کردند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای 1 جلسه) در برنامه مهارت های ارتباطی شرکت کردند ولی گروه کنترل فقط برنامه های ارائه شده در کانون را دریافت نمودند. پس از اتمام جلسه دهم، پرسشنامه سازگاری اجتماعی مجدداً توسط والدین گروه های آزمایش و کنترل تکمیل شد. سپس نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که سازگاری اجتماعی گروه آزمایش پس از آموزش مهارت های ارتباطی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافت. به نظر می رسد که آموزش مهارت های ارتباطی روش مداخله مناسبی برای سازگاری اجتماعی نوجوانان سندروم داون است، بنابراین می توان از این برنامه برای ارتقاء سازگاری اجتماعی این نوجوانان استفاده نمود.
بررسی اندیشه های تربیتی رابرت انیس و یورگن هابرماس: با تأکید بر پرورش تفکّر نقّاد
حوزههای تخصصی:
تفکّر انتقادی از جمله مباحث مهم و اساسی برای جوامع انسانی است که همواره مورد توجّه صاحب نظران این عرصه بوده است. این پژوهش با هدف بررسی اندیشه های تربیتی رابرت انیس و یورگن هابرماس با تأکید بر پرورش تفکّر نقّاد انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی است و روش این پژوهش توصیفی_تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی اسناد، مدارک، مقالات و کتب در دسترس می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فیش برداری می باشد. نتایج حاصل از بررسی اندیشه های تربیتی انیس و هابرماس نشان داد که، تفکّر نقّاد در دیدگاه رابرت انیس، تفکّر بازتابی معقولی است و برای پرورش این تفکّر به فراگیران، باید به آن ها یاد داد که چگونه سؤال های مهمی بپرسند و به صورت دقیق در تحلیل مباحث تلاش کنند و به دنبال ارائه ی شواهدی محکم و معتبر برای پاسخ به سؤال خود باشند. یکی از اصول مهم در دیدگاه انیس، اصل ساده سازی، در تدریس و ارزیابی مفهوم تفکّر انتقادی است. یورگن هابرماس در زمینه ی پرورش تفکّر نقّاد، دو نظریه تأمّل بر خویشتن و کنش ارتباطی را مطرح کرده است و از نظر او گرایش رهایی بخش موجب پیدایش علوم انتقادی مؤثّر در پرورش تفکّر انتقادی می شود. تأکید بر شهودهای درگیر در گفت وگوهای واقعی و تمرکززدایی، دو اصل مهمی است که برای پرورش تفکّر نقّاد در اندیشه های هابرماس، به چشم می خورد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه پایش والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، پایش والدینی یکی از مهارت های والدین در مراقبت از نوجوان برای گذار موفقیت آمیز از این دوره رشد است. تاکنون ابزارهای مختلفی برای سنجش مهارت پایش والدینی طراحی شده است که دربردارنده همه ابعاد پایش والدینی نیست؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه پایش والدینی انجام شد. آزمون ساخته شده به سنجش پایش والدینی براساس پنج بُعد اطلاع، نظارت، ارتباط، دغدغه و پذیرش می پردازد. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بود. آزمون پژوهشگر ساخته بر روی 300 نفر از والدین (233 زن و67 مرد) اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل عوامل تأییدی و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها نشان دهنده پایایی قابل قبول ابعاد پنج گانه (۸۸/۰-۸۷/۰) و کل آزمون (3/90) است. برای تعیین روایی هم زمان پرسشنامه پایش والدینی، از دو پرسشنامه تعارض والدینی برای سنجش روایی واگرا و پرسشنامه سبک های فرزندپروری برای سنجش روایی همگرا استفاده شد. یافته ها حاکی از تأیید اعتبار ملاکی پرسشنامه پایش والدینی است. باتوجه به اهمیت پایش والدینی به عنوان مهارتی مهم در فرایند تربیت فرزندان با استفاده از پرسشنامه تدوین شده می توان به سنجش ابعاد این مهارت والدینی و ارائه بازخورد پرداخت.
نقش واسطه ای طرحواره سازش نایافته اولیه بریدگی و طرد در رابطه بین قالب های فکری جنسیتی با جبران افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
141 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای طرحواره سازش نایافته اولیه بریدگی و طرد در رابطه بین قالب های فکری جنسیتی و جبران افراطی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بود. 228 دانشجوی زن و مرد در سال تحصیلی 99-98 با روش نمونه برداری در دسترس به صورت آنلاین انتخاب شدند و به پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه نسخه سوم، فرم بلند سیاهه نقش جنسیتی بم و سیاهه جبران افراطی یانگ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم قالب های فکری زنانه و مردانه به صورت مثبت بر طرحواره بریدگی و طرد معنادار بود. اثر مستقیم طرحواره بریدگی و طرد و قالب های فکری زنانه به صورت مثبت بر جبران افراطی معنادار هستند، اما اثر مستقیم قالب فکری مردانه بر جبران افراطی معنادار نبود. اثر غیر مستقیم قالب های فکری زنانه و مردانه به صورت مثبت بر جبران افراطی با واسطه طرحواره بریدگی و طرد معنادار بود. بنابراین، پیشنهاد می شود از مداخلات رسانه های جمعی و آموزش و پرورش برای کاهش قالب های فکری جنسیتی استفاده شود.
نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی در رابطه بین ذهنیت های طرح واره ای و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
161 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی درارتباط بین ذهنیت های طرح واره ای وکیفیت زندگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان متاهل شاغل در یک شرکت دارویی در سال 1399 به تعداد 226 نفر بود که با استفاده از روش سرشماری، و با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش درنهایت نمونه ای به حجم 205 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ذهنیت های طرح واره ای یانگ، پرسشنامه کیفیت ادراک شده ازابعاد رابطه زناشویی فلچر، سیمپسون و توماس و پرسشنامه باج گیری عاطفی رحمت بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شدند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی دررابطه بین ذهنیت های طرح واره ای و کیفیت زندگی زناشویی تائید شد. بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان جهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی زوجین، توجه ویژه ای به دو عامل ذهنیت های طرح واره ای و باج گیری عاطفی نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به روان تنی پوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
77 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به روان تنی پوستی در شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مراجعه کنندگان مبتلا به روان تنی پوستی که در پائیز 1398 به بیمارستان بانک ملی شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه آماری، به روش هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش بازسازی شناختی معنایی در 12 جلسه درمان بازسازی شناختی معنایی (سلیمی، 1388) و گروه آزمایش خود دلگرم سازی در 10 جلسه درمان خود دلگرم سازی (شوناکر، 1980) شرکت کردند. گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نرم افزار 21SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در مرحله پس آزمون مؤثر بوده اند (05/0> p ). یافته ها اثربخشی بیشتر خود دلگرم سازی را در بهبود بهزیستی روانشناختی را تأیید کردند. نتیجه گیری: به دنبال ابتلا به روان تنی پوستی، افراد دچار کاهش در بهزیستی روان شناختی می شوند و درمان های روان شناختی بازسازی شناختی معنایی و خود دلگرم سازی در افزایش بهزیستی روان شناختی افراد مبتلا به روان تنی پوست سودمند هستند.
بررسی نقش میانجی فرایند های خودشناختی در رابطه بین سرکوبگری (خودفریبی و دگر فریبی) با میل به طلاق در زنان و مردان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
147 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: میل به طلاق زمینه ساز از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. تردیدی نیست این مساله علل متفاوتی دارد که بر روی زوجین و کسانی که با آنان در ارتباطند اثرات نامطلوبی به جا می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی فرایندهای خودشناختی دررابطه بین سرکوبگری (خودفریبی و دگر فریبی) با میل به طلاق در زنان و مردان متقاضی طلاق انجام گرفت.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متقاضی طلاق مراجعه کننده به سازمان بهزیستی شهرستان بندرعباس بودند. حجم نمونه با نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 380 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه خودشناسی انسجامی(2008)، بهشیاری(2003)، خودمهارگری (2004)، مقیاس شفقت خود- فرم کوتاه (2011)، سرکوبگری (1990) و پرسش نامه میل به طلاق(1996) استفاده شد. و برای تجزیه و تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری به کار گرفته شد و از نرم افزار آماری Amos استفاده شد
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سرکوبگری و میل به طلاق رابطه معنی داری وجود دارد. از بین فرایندهای خودنظم بخشی تنها رابطه میل به طلاق با شفقت مورد تایید قرار گرفت و در ادامه نتایج نشان دادندکه رابطه بین سرکوبگری با خودمهارگری، خودشناسی انسجامی و شفقت نیز از لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفت. در نهایت شاخص های برازندگی نشان دادندکه در کل نمونه، مدل، با داده ها برازش قابل قبولی دارد.
نتیجه گیری: بابررسی فرایندهای خودشناختی به عنوان پیش بینی کننده طلاق و نقش این عوامل،می توان خود کارآمدی مدیریت طلاق را افزایش داد.
اثر بخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع II بود. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی با پیش و پس آزمون و پیگیری، با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر تهران در پاییز 1397 بودند. نمونه گیری بصورت دردسترس (30 زن دیابتی) و تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه کیفیت زندگی انجام شد. سپس گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند و نهایتا هر دو گروه تحت پس آزمون و دوره پیگیری (3 ماه) قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند بین دو گروه، پس از اجرای درمان تفاوت معناداری وجود دارد. بطوریکه، میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش برای بهبود کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می توان از روش اثر بخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بهره برد.
بررسی اثربخشی آموزش هوش اجتماعی و فرهنگی بر خلاقیت و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان جویبار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هوش اجتماعی و فرهنگی، دسته ای از مهارت ها، استعداد ها و توانایی ها غیرشناختی است که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با استرس ها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد. هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش هوش اجتماعی و فرهنگی بر خلاقیت و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان جویبار بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان جویبار بودند که تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه خلاقیت سلطانی، خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان و بسته آموزشی هوش بود. داده های بدست امده با نرم افزار spss-19 به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا برای فرضیه های اصلی) و تک متغیره (آنکوا برای فرضیه های فرعی) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که آموزش هوش اجتماعی و فرهنگی بر خلاقیت و خودکارآمدی دانش آموزان تاثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که استفاده از برنامه های آموزشی برای نوجوانان توسط مشاوران در مدارس و مراکز آموزشی می تواند نقش بسزایی در افزایش توانایی هایی چون خلاقیت و خودکارامدی و حل مشکلات باشد
نقش درماندگی روان شناختی و تاب آوری در کیفیت زندگی ناباروری زنان نابارور شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش درماندگی روا ن شناختی و تاب آوری در کیفیت زندگی ناباروری زنان نابارور بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان ناباروری که درطول سه ماه به چهار کلینیک درمان ناباروری در سطح شهر مشهد در شش ماهه دوم سال 1398 مراجعه کرده اند، تشکیل می دادند. از این جامعه به شیوه نمونه در دسترس 346 داوطلب زن انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت سنجش تاب آوری از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، جهت سنجش درماندگی روان شناختی از پرسشنامه لوی باند و لوی باند (1995) و جهت سنجش کیفیت زندگی ناباروری از پرسشنامه کیفیت زندگی ناباروری بوین و همکاران (2011) استفاده شد. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین درماندگی روان شناختی و تاب آوری با کیفیت زندگی ناباروری رابطه معنی داری وجود دارد. این به این معنی است که درماندگی روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) و تاب آوری در پیش بینی کیفیت زندگی ناباروری زنان ناباور نقش دارند.
مقیاس چهارگانه حافظه کاری: طراحی نسخه فارسی و بررسی ویژگی های روان سنجی آن در کودکان مقاطع 4 تا 6 ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: حافظه کاری نقش مرکزی در شناخت و یادگیری دارد و ظرفیت آن تعیین کننده عملکرد دیگر کارکردهای شناختی و وضعیت تحصیلی کودک است. هدف مطالعه حاضر، طراحی یک مقیاس 4 مولفه ای بر اساس مدل حافظه کاری Baddeley، در کودکان مقاطع 4 تا 6 ابتدایی بود. روش کار: این مطالعه از نوع آزمایشی و تحولی بود. ابتدا بر اساس نظریه پشتوانه، ابزارهای توسعه یافته حافظه کاری گردآوری و سپس بر مبنای نظر متخصصین (بر اساس شاخص های CVI وCVR ) برای انتخاب تکالیف و روایی صوری قرار گرفت. تکالیف منتخب با توجه به سن نمونه ها و زبان فارسی ترجمه و منطبق گردیدند. نمونه ها شامل 80 کودک عادی (50 دختر و 30 پسر) و 10 کودک همراه با اختلال حافظه کاری از مقاطع 4، 5 و 6 ابتدایی (8 تا 12 سال) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه بین گروهی و آزمون همبستگی گشتاوری پیرسون در نرم افزار SPSS-26انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات در هر 3 مقطع تحصیلی و در مقایسه کودکان عادی و همراه با اختلال، اختلاف معنادار داشتند. نمرات در دو جنس تفاوت معناداری نداشتند. آلفای کرونباخ برای تمام تکالیف قابل قبول بود. همبستگی بالایی در ارزیابی روایی بازآزمایی و همگرا و تشخیصی بدست آمد. همچنین همبستگی متوسطی در بررسی روایی ملاکی همزمان به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقیاس 4 گانه حافظه کاری از روایی صوری و محتوا، تحولی، بازآزمایی، همگرا و تشخیصی و پایایی رضایت بخشی برخوردار است و می تواند مورد استفاده محققان و درمان گران قرار گیرد.
رابطه کمال گرایی معنوی /مذهبی با استحکام من و سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه کمال گرایی معنوی / مذهبی (بشارت، 1396، 1397، 1398) این نوع از کمال گرایی را یکی از تعیین کننده های سلامت معنوی معرفی کرده است. هدف: پژوهش حاضر دو هدف اصلی دارد: بررسی رابطه کمال گرایی معنوی / مذهبی با شاخص های سلامت معنوی، شامل بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی؛ و بررسی رابطه کمال گرایی معنوی / مذهبی با استحکام من. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های شهر تهران بود. دویست و چهل و هفت نفر (115 پسر، 132 دختر) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس کمال گرایی معنوی / مذهبی (SRPS)، مقیاس بهزیستی معنوی (SWBS) و مقیاس استحکام من (ESS)، را تکمیل کنند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادکه کمال گرایی معنوی / مذهبی با بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی، سلامت معنوی و استحکام من رابطه مثبت معنادار دارد (001/0 p<).نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان کمال گرایی معنوی / مذهبی را یکی از تعیین کننده های سلامت معنوی و سلامت شخصیت دانست. یافته های پژوهش، همچنین وجود بعد جدیدی از کمال گرایی، یعنی کمال گرایی معنوی / مذهبی، را تأیید می کنند.
طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی سوءاستفاده ازکودکان براساس مؤلفه های ویژگی های شخصیتی و پیوند والدینی در والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
234 - 251
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت تعیین روابط بین ویژگی های شخصیتی وپیوندوالدین باسواستفاده ازکودکان بود. روش:روش پژوهش روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع حداقل مربعات جزئی و هدایت شده و جامعه آماری، شامل ک شامل کودکان دختر مقطع سنی13الی15سال مقطه دبیرستان دوره اول شهر مشهد و والدین آن ها در سال96-98که بالغ بر 248594 نفر بودند. نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای و حجم نمونه براساس نرم افزار برآورد اندازه نمونه (364دختر) و با توجه به احتمال 20 درصد افت آزمودنی ها تعداد نمونه384 نفرو والدین آن هاانتخاب شد.ابزار پژوهش پرسشنامه ویژگی های شخصیتی کاستا ومک کری فرم کوتاه1989،مقیاس پرسشنامه پیوند خانوادگی (PBI) ۱۹۷۹ گوردن پارکرو مقیاس پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ) برنستاین، استین، نیوکمپ، والکر، پوگ و همکاران 2003بود. یافته ها: یافته هانشان داد که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی سوءاستفاده از کودکان براساس ویژگی های شخصیتی والدین و پیوند والدینی با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین مسیر مستقیم پیوند والدینی در مراقبت (097/0-0β=،001/0P)،حمایت عاطفی (263/0-0β=،001/0P) ، ویژگی های شخصیتی والدین سهم روان رنجوری(07/0=β،10/0=P)، برون گرایی(09/0-=β،100/0=P)،انعطاف پذیری(055/0-=β،100/0=P)، دلپذیر بودن (078/0-=β،002/0=P)و با مسئولیت پذیر بودن (12/0-=β،001/0=P)بر سوءاستفاده از کودکان معنادار است.نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش به مشاوران حوزه خانواده پیشنهاد می شودبمنظور ایجاد انسجام و خلق رابطه آگاهانه به تقابل عناصر درون روانی در جهت بهبود روابط والد-فرزندی در طول ملاحظات پیشگیرانه بپردازند.
نقش تعدیل کننده شخصیت نوع D در رابطه بین نشانگرهای زیستی و شدت تنگی عروق کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
432 - 319
حوزههای تخصصی:
هدف: بیماری کرونری قلب (CAD) یک بیماری التهابی و علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. پژوهش های اخیر در کنار عوامل زیستی، به نقش عوامل روانشناختی در بروز و شدت این بیماری توجه کرده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده شخصیت نوع D (بازداری اجتماعی و عاطفه منفی) در رابطه بین نشانگرهای زیستی (تروپونین، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت، تعداد گلبول های سفید) با شدت تنگی عروق کرونری انجام شده است. روش: در این پژوهش تعداد 200 بیمار (145 مرد، 55 زن) مبتلا به تنگی عروق کرونری بستری در بیمارستان شهید رجایی تهران شرکت کردند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس شخصیت نوع D (DS14؛ دنولت، 2005) را تکمیل کنند. همچنین میزان نشانگرهای زیستی از طریق انجام آزمایش خون و تعداد رگ های درگیر از طریق انجام آنژیوگرافی بررسی شد. یافته ها: نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در گام اول 62 درصد از واریانس شدت تنگی عروق توسط شاخص های زیستی پیش بینی می شود و در گام دوم با وارد شدن متغیر شخصیت نوع D این پیش بینی به 67 درصد رسید. همچنین در گام سوم با وارد شدن تعامل این متغیرها، پیش بینی با افزایش 8 درصدی به 75 درصد رسید. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، شخصیت نوع D رابطه بین نشانگرهای زیستی و شدت تنگی عروق کرونر را تحت تأثیر قرار می دهد و از این رو به عنوان عامل روانشناختی، در پیشگیری از بیماری های قلبی می تواند نقش مهمی داشته باشد.
مرگ بانشاط؛ نگرشی نو به مسئله اضطراب مرگ با تکیه بر آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اضطراب مرگ، اصطلاحی برای مفهوم سازی ترس ناشی از آگاهی از مرگ است که در سطوح مختلف تجربه می شود. ازاین رو ارائه پاسخی اصیل و جامع مبتنی بر دغدغه اصلی انسان یعنی «جاودانگی»، مهم و ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر با هدف ارائه راهکارهای مواجهه با مرگ در عین حفظ آرامش و نشاط زندگی و سعادت اخروی به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نرم افزارهای جامع الاحادیث و جامع التفاسیر انجام شد. یافته ها نشان داد آموزه های اسلامی با شناخت صحیح از خدا، انسان، مبدأ و معاد، علاوه بر تبیین عوامل مرگ ناخوشایند، ماهیت خوشایندی نیز از مرگ مانند مرگ راحت ارائه می کنند که با عنوان «مرگ بانشاط» از آن یاد می شود. مرگ بانشاط، پیامد سلامت معنوی است و به نسبت میزان اتصال با خالق و عمل به دستورات او محقق می شود و می تواند جایگزین اضطراب مرگ باشد. عوامل مرگ بانشاط شامل «هوشیاری نسبت به مرگ»، «تقوا»، «قصر امل»، «خلوص عمل» و «انس با مرگ» است. «گناه»، «طول امل» و «غفلت از توبه پذیری خداوند» نیز از عوامل وقوع مرگ ناخوشایند و اضطراب مرگ است. همچنین یافته ها نشان داد رویکرد تدارک مرگ بانشاط برخلاف اضطراب مرگ که تلاش بر کاهش ترس از مرگ دارد، بر پویایی ترسی ارزشی آمیخته با امید به رحمت الهی و تلاش بر اصلاح خطاهای شناختی درباره انسان و مبدأ و مقصدش تمرکز دارد.