مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدل زمینه ای


۱.

واکاوی چالش های اشتغال و درآمد زایی زنان منطقه عشایری زردلان (معرفی رویکرد کیفی نظریه زمینه ای به مطالعات جغرافیای روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد کیفی شهرستان چرداول اشتغال زنان عشایر مطالعات جغرافیای روستایی مدل زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۰ تعداد دانلود : ۵۵۹
با توجه به اهمیت اشتغال زنان عشایر در بهبود اقتصاد خانواده، پژوهش حاضر بر آن است تا مطالعه ای کیفی، با هدف واکاوی چالش های اشتغال و درآمد زایی زنان منطقه عشایر زردلان از استان ایلام، را انجام دهد. یکی از اهداف مهم مطالعه حاضر، معرفی نظریه زمینه ای به پژوهش های جغرافیای روستایی است. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و بحث گروهی متمرکز و استفاده از اسناد و مدارک گردآوری شده است. در این پژوهش از رویکرد کیفی نظریه زمینه ای و با بهره گیری از روش های کد گذاری باز، محوری و گزینشی، برای تحلیل داده ها استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه، روستای زردلان در دهستان هلیلان می باشد. جامعه آماری را کلیه زنان عشایر منطقه مورد مطالعه که در زمینه تولید محصولات لبنی و صنایع دستی فعالیت داشتند، تشکیل می دهد. نمونه ها هدفمند انتخاب شده و بر اساس نمونه گیری نظری تا رسیدن به اشباع تئوریک تعداد 28 نفر انتخاب شدند. داده های گردآوری شده در قالب 49 مفهوم، 7 مقوله عمده و یک مقوله هسته ای کد گذاری و تحلیل شدند. 7 مقوله عمده عبارت اند از: شرایط از تولید تا بازار، مشکلات تولیدی و کاهش سطح تولیدات زنان، وظیفه سنگین زنان عشایر، انزوای جغرافیایی مناطق عشایری، عدم حمایت دولت و مسئولین و تغییر سبک زندگی عشایر و سایرین و گرایش به مصرف تولیدات صنعتی. مقوله هسته ای نیز که سایر مقوله های عمده را پوشش می دهد، مقوله مشکلات تولیدی و کاهش سطح تولیدات زنان است، نظریه زمینه ای حاصله نهایتاً در قالب مدلی پارادایمی بر اساس سه بعد شرایط، تعاملات و پیامدها ارائه شده است، علاوه بر این نتایج نشان داد که مشکلات تولیدی و کاهش سطح تولیدات زنان عشایر تعاملی است در مقابل شرایط حاکم بر مناطق عشایری و پیامد منفی تنزل جایگاه اقتصادی زنان عشایر را به دنبال دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میانگین سنی زنان مورد مطالعه 32/58 بود. تولیدات این زنان در کل شامل 85 درصد محصولات لبنی و 15 درصد صنایع دستی بود.
۲.

طراحی مدل زمینه ای رهبری مثبت گرا با روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری رهبری مثبت گرا مدل زمینه ای داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۲۸۹
مثبت اندیشی، یکی از مؤلفه های اصلی رهبری اثربخش در سازمان های امروزی است. اهمیت مثبت اندیشی سبب شد تا هدف از انجام این مطالعه، طراحی مدل زمینه ای رهبری مثبت گرا باشد. این مطالعه ازنظر روش در حوزه مطالعات تفسیرگرایانه بر پایه نظریه داده بنیاد قرار دارد. نمونه گیری در این مطالعه با استفاده از روش گلوله برفی انجام شد. تعیین حجم نمونه براساس اصل اشباع نظری صورت گرفت که درنهایت، داده های این مطالعه از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 14 نفر از شرکت کنندگان پژوهش به پایان رسید. استادان دانشگاه با تخصص های مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت منابع انسانی، مدیریت آموزشی و مدیران مدارس و سازمان های آموزش و پرورش، شرکت کنندگان این مطالعه را تشکیل داده اند. نتایج این مطالعه به شناسایی 25 کد انتخابی، 77 کد محوری و 355 کد باز منجر شدند. یافته های این مطالعه 25 کد انتخابی را در 6 طبقه اصلی شامل شرایط علّی، پدیده مرکزی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی کرد. یافته های این مطالعه ویژگی های شخصیتی، نگرش و ادراک، ارزش های محوری سازمان، حلقه های ارتباطی، هدف محوری و مهارت های رهبری را عوامل اثرگذار بر رهبری مثبت گرا نشان داد.  
۳.

کودکی از دست رفته و تجربه خشونت به مثابه سیمای زندگی: مطالعه ازدواج های زودهنگام زنان شهرستان بهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج زودهنگام تجربه خشونت شهرستان بهار دوران کودکی ازدست رفته مدل زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۸۷
ازدواج زودهنگام درگذشته بخشی از سنت های جامعه ایران بوده است و هنوز هم به دلیل ترکیب برخی از عوامل سنتی و مدرن باقی مانده است. هدف پژوهش حاضر شناخت زمینه های و پیامدهای ازدواج زودهنگام در شهرستان بهار است. روش شناسی این پژوهش کیفی است که با استفاده از نظریه زمینه ای انجام شده است. از بین افراد دارای تجربه ازدواج زودهنگام، 19 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده اند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. رسوم، فقر خانواده، خانواده ازهم گسیخته، مشروعیت قانونی، ترک تحصیل، هنجار پاک دامنی و ترس از عدم ازدواج به مثابه زمینه های علی، انتخاب والدین و فشار هنجاری به مثابه زمینه مداخله گر، جنسیت به مثابه عامل زمینه ای، بی قدرتی، اختلال در روابط اجتماعی و عدم مهارت در زندگی به مثابه الگوهای تعاملی و تجارب زیسته، عدم رضایت از زندگی، ترک تحصیل، بارداری ناخواسته، درد شدید به هنگام زایمان، خشونت، اختلالات روانی، فقدان مالکیت، روابط فرازناشویی، افکار و اقدام به خودکشی، سقط جنین، فرار از منزل و کودک بیوگی به مثابه پیامدها مشخص شده است. «کودکی ازدست رفته و تجربه خشونت به مثابه سیمای زندگی» مفهوم محوری پژوهش حاضر است. تفسیر کودک همسران از ازدواجشان برابر است با از دست رفتن دوران کودکی و تجربه خشونت به مثابه سیمای زندگی شان.
۴.

درک معنای "حس مکان" در بازسازی مسکونی بم (نمونه موردی: مجموعه مسکونی نرگس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس مکان طراحی شهری بازسازی مسکونی پس از زلزله نظریه زمینه ای مدل زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
بحران ها در بی خانمانی مردمان نقش عمده ای دارند؛ به طوری که بعضی صاحب نظران بحران را کاتالیزور وقوع «بی مکانی» یا از دست دادن حس مکان می شناسند. علاوه بر حجم تخریب مکان در جریان وقوع بحران، عامل دیگری که بر سرعت فرایند بی مکانی می افزاید، ساخت و سازهای همانند و یکسان شدن مکان ها در جریان بازسازی است. افزون براینکه عمده فعالیت های بازسازی نیز به ساخت مسکن با دیدگاه کالبدی صرف و بدون توجه به باز آفرینی حس خانه و مکان متمرکز شده و معمولاً از احیای روح اجتماعی – فرهنگی جامعه محلی غفلت شده است. با وجود وقوع بحران های طبیعی فراوان در ایران و تأکید روز افزون بر بازتوانی اجتماعی و روحی– روانی در فرایند بازسازی، متأسفانه پایه های نظری لازم برای آفرینش «حس مکان» به خصوص در شرایط بازسازی بعد از بحران وجود ندارد. این پژوهش درصدد است که درک و معنای سکونت را در بازسازی پس از زلزله بم از منظر ساکنان، صورت بندی نموده و بر اساس آن پایه های نظری مناسب «آفرینش حس مکان» در شرایط بازسازی مسکونی پس از بروز سوانح را تبیین نماید. روش این پژوهش کیفی بوده و از «نظریه زمینه ای» در تحلیل داده ها و نظریه پردازی استفاده شده است. داده های مطالعه با انتخاب 21 نفر از ساکنان مجتمع نرگس به شیوه گلوله برفی با مصاحبه ساختاریافته گردآوری شده تا اشباع نظری در نمونه گیری به دست آید . یافته های این پژوهش نشان می دهد که درک معنای حس مکان از دیدگاه ساکنان بازسازی انجام شده به مثابه «بازتجربه حس سکونت» تلقی و تفسیر می شود که در مدل زمینه ای این پژوهش در قالب مقولات شرایطی، تعاملی و پیامدی به تصویر کشیده شده است. این حس در گرو وجود شرایط «بیان خویشتن»، «خانه مرکز زندگی» و «زندگی جمعی» بوده است. تعامل ساکنان نسبت به این حس نیز به صورت «تعلق پذیری» و «عضویت در خانه گسترده» بروز یافته است و در نهایت نتیجه این تعاملات منجر به «زندگی امیدوارنه به آینده» در ساکنان بوده است. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان پایه نظری «آفرینش حس مکان» در تدوین اصول طراحی شهریِ ابعاد ماهوی و رویه ای در بازسازی های پس از بحران، امکان احداث مکان های مطلوب تری را برای ساکنان فراهم آورد.