محمدرضا بیات

محمدرضا بیات

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه دین دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانبخشی شناختی رایانه یار واقعیت مجازی توجه دیداری توجه شنیداری اختلال یادگیری خواندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه و هدف: اختلال یادگیری خواندن از جمله مشکلات رایج دوران کودکی محسوب می شود. بنابراین لزوم انجام مداخلات مؤثر، احساس می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی اختلالات یادگیری امید شهر اراک در سال 1402 بودند که در ابتدا با استفاده از پرسشنامه کلورادو مورد غربالگری قرار گرفتند و سپس بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آنها انتخاب شدند و با استفاده از جایدهی تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی، و گواه جایدهی شدند. سپس گروه های رایانه یار (12 جلسه 30 دقیقه ای) و واقعیت مجازی (16 جلسه 30 دقیقه ای) مورد مداخله قرار گرفتند و همچنین هر سه گروه توسط ویرایش دوم آزمون پیوسته دیداری شنیداری در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ، مورد سنجش قرار گرفتند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی و از طریق نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، هر دو درمان توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی توانستند تأثیر معناداری بر بهبود توجه دیداری و شنیداری شرکت کنندگان بگذارند (05/0> P) و این تأثیر در درمان توانبخشی شناختی رایانه یار، کمی بیشتر بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی می توان برای بهبود سطح توجه کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن استفاده کرد.
۲.

هم سنجی تأثیر برنامه غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوج درمانی هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری درمان هیجان مدار صمیمیت زناشویی سازگاری خشونت خانگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در روان شناسی جهت اثربخشی بیشتر یکی از مسائل موردعلاقه محققان می باشد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر همسنجی تأثیر برنامه غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوج درمانی هیجان مدار بر صمیمیت و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی انجام می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری زنان درگیر خشونت خانگی ۲۰ الی ۴۰ سال منطقه ۷ تهران در سال ۱۴۰۱ بود. روش نمونه گیری در دسترس و ۶۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و ۲۰ نفره کنترل تقسیم شدند. برای گروهای آزمایش آموزش مداخله غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و آموزش درمان هیجان مدار برگزار و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را داشتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری و صمیمیت زناشویی جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و با بهره گیری از SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که رفتاردرمانی شناختی و درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی تأثیر معناداری دارد (۰۵/۰>p)، اما نتایج برای تفاوت تأثیر روش درمانی معنادار نبود. (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین مؤثر است. تازه های تحقیق محمدرضا بیات: Google Scholar, Pubmed
۳.

بررسی انتقادی مؤلفه های انفسی و آفاقی نظریه معنای زندگی تدئوس متز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدئوس متز معنای زندگی نظریه غیرنتیجه گرایانه ساحت عقلانی شروط اساسی وجود انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۲۲۸
تدئوس متز با ارائه نظریه ای غیرنتیجه گرایانه در معنای زندگی کوشیده است تا تبیین جامعی از معناداری زندگی بیشتر انسان ها ارائه دهد. نظریه وی بر سه مؤلفه استوار است: (1) مؤلفه انفسی، یعنی «گرایش مثبت ساحت عقلانی» انسان ها به ارزش های آفاقی؛ (2) مؤلفه آفاقی، یعنی ارزش های برخاسته از خوبی، حقیقت و زیبایی به عنوان بسترهای معنابخش؛ و (3) ارائه راه های تشخیص ارزش های آفاقی معنابخش. در این مقاله، با روش تحلیلی-انتقادی، ابتدا نظریه متز و مؤلفه های آن تبیین خواهد شد. سپس مهم ترین انتقادات به دو مؤلفه انفسی و آفاقی نظریه متز ارائه می شود که این انتقادها از این قرارند: (1) دفاع از معنابخشی نگاه نتیجه گرایانه به معنای زندگی، (2) ناسازگاری نظریه متز با شهود انسان ها، (3) عدم توجه آن به نقش جنبه های عاطفی در معناداری زندگی، (4) معنابخشی برخی شروط ضروری، (5) تردید در معنابخشی شروط اساسی، (6) ناتوانی شروط اساسی از تبیین معناداری برخی کارهای هنری، و (7) عدم توجه به معناداری کنش های ربات های هوشمند. در ادامه نشان داده می شود که اگرچه متز توانسته به بسیاری از انتقادات پاسخ دهد، ولی به معناداری کنش های ربات های هوشمند توجه نکرده است. اگر بتوان توان محاسباتی در ربات های هوشمند را از قابلیت های ساحت عقلانی انسان شمرد، می توان حدی از ساحت عقلانی را در آن ها پذیرفت و بدون نیاز به فرارفتن از ساحت حیوانی از معناداری کنش های ربات های هوشمند نیز دفاع کرد.
۴.

ارزیابی نقش پارادایم ها و الگوها در فهم دین با تأکید بر دیدگاه ایان باربور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۶
این مقاله به ارزیابی دیدگاه های ایان باربور درباره نقش پارادایم ها و الگوها در شکل گیری و فهم دین پرداخته است. باربور با تکیه بر دیدگاه توماس کوهن درباره نقش پارادایم ها در نظریه های علمی نشان داده است که همان طور که مشاهدات تجربی ناب و خالص نداریم، تجربه دینی، داستان ها و شعائر دینی ناب و خالص نیز نداریم؛ زیرا همان طور که مشاهدات گران بار از نظریه های علمی اند و نظریه های علمی هم گران بار از پارادایم ها هستند، تجربه های دینی، داستان ها و شعائر دینی هم گران بار از باورهای دینی؛ و باورهای دینی هم گران بار از پارادایم های دینی اند. از سوی دیگر، وی معتقد است همان طور که الگوها در درون یک پارادایم در شکل گیری و فهم نظریه های علمی موثرند، در تکوین و فهم باورهای دینی نیز سهم اساسی دارند. در این مقاله ابتدا دیدگاه باربور توضیح داده شده، سپس در ارزیابی دیدگاه وی، نگاه پارادایمی به دین، توجه به نقش الگوها در دین و جنبه هرمنوتیکی از نقاط مثبت دیدگاه باربور شمرده شده و تلاش شده است تا از انتقاداتی مانند ناواقع گرایی و نسبیت گرایی نگاه پارادایمی و الگوها دفاع شود. اما به نظر می رسد که اولا تعریف دین به تجربه دینی، داستان ها و شعائر دینی نوعی تحویل دین شمرده می شود، ثانیا می توان بجای تعبیر «باورهای دینی» از نظریه های دینی استفاده کرد و نظریه های دینی را متناظر با نظریه های علمی دانست.
۵.

بررسی معناشناسی نیایش در «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیایش امر الوهی شخص وارگی ناشخص وارگی تخاطب ژرف اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
نیایش از منظر «خداباوری کلاسیک» نوعی «تخاطب» با امرِ الوهی/ مقدس است. در برابر، «همه خداباوری» به دلیل نفی شخص وارگی امرِ الوهی از پذیرش این تعریف امتناع و آن را به «ژرف اندیشی» تعریف می کند. نیایش به معنای «ژرف اندیشی» با چالش هایی روبه رو است. این معنا از نیایش افزون بر ناسازگاری مفهومیِ الوهیتِ ناشخص وار، با فهم متعارف از نیایش و واقعیت میدانی رفتار مؤمنان نیز ناسازگار است. ازاین رو، ژرف اندیشی نه تنها «همه خداباوری» را در موضعی برتر از «خداباوری کلاسیک» قرار نمی دهد بلکه آن را در تعریف دین نیز دست خوش چالش می کند. اگر در تعریفِ یک دین نتوان جایگاه بایسته ای برای نیایش یافت، می توان به ناسازگاری آن حکم داد و این اشکالی است که «همه خداباوری» را، به طور جدی، تهدید می کند. در این مقاله با مرور معناشناسی نیایش در دو تصور «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری» به بررسی نقدهای مطرح خواهیم پرداخت و در پایان ضمن نشان دادن قوت اشکالاتِ وارد بر معنایِ نیایش در «همه خداباوری» نشان می دهیم که معنایِ این مقوله در «خداباوری کلاسیک» قابل دفاع تر است.
۶.

بررسی دیدگاه نلسون پایک در باب ناسازگاری میان قدرت و خیر خواهی مطلق خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیرخواهی مطلق قدرت مطلق نلسون پایک مسئله ناسازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۶
بحث در باب سازگاری یا ناسازگاری میان قدرت مطلق خداوند و خیرخواهی مطلق او از مباحث اساسی در فلسفه دین از گذشته تا کنون بوده است. از نگاه برخی فیلسوفان دین، لازمه قدرت مطلق خداوند، امکان ارتکاب افعال ضداخلاقی از جانب اوست که با خیرخواهی وی ناسازگار است؛ و لازمه خیرخواهی مطلق او عدم امکان افعال ضداخلاقی است که با قدرت مطلق وی ناسازگار است. نلسون پایک با ارائه سه معنا از «قدرت» تلاش می کند که ناسازگاری فوق را حل کند. وی معتقد است که خدا می تواند مرتکب عمل ضداخلاقی شود اما سرشت او چنان است که مانع از تحقق این امر می شود. به باور جاشوا هافمن، راه حل پایک مستلزم نفی ضرورت از خیرخواهی خداوند است. در پاسخ، پایک با پذیرش نفی ضرورت خیرخواهی از خداوند معتقد است که رفع ناسازگاری فوق راه حلی جز پیشنهاد وی ندارد. به نظر می رسد که می توان با تفکیک ضرورت منطقی و ضرورت متافیزیکی ناظر به عنوان و یا شخص خداوند، از راه حل پایک دفاع کرد. عنوان خداوند در تمام جهان های ممکن خیرخواه است، اما شخصی که خداست صرفا در جهان واقع خیرخواه است. از این رو وصف ضرورت برای خیرخواهی خداوند همچنان پابرجاست اما این ضرورت ناظر به شخص خداوند نیست تا محدودکننده قدرت مطلق او باشد.
۷.

مقایسه اثربخشی رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی بر تاب آوری ابهام و خودمهارگری زنان دچار دلزدگی زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دلزدگی زناشویی رویکرد متمرکز بر هیجان طرحواره درمانی خودمهارگری تاب آوری ابهام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۳۳۹
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که تاب آوری و خودمهارگری با دلزدگی زناشویی ارتباط دارد؛ در این راستا رویکردهای درمانی مختلفی توسط محققان مورداستفاده قرار گرفته است؛ بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی بر تاب آوری ابهام و خودمهارگری انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش از بعد هدف کاربردی و از بعد روش اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون دو گروه آزمایش و یک گروه گواه به همراه آزمون پیگیری بود. از جامعه زنان دچار دلزدگی زناشویی منطقه سه شهر تهران، تعداد ۴۵ نفر به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. از پرسشنامه تاب آوری ابهام (فریسون و همکاران، ۱۹۹۴) و خودمهارگری (گرامیسک و همکاران، ۱۹۹۳) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هر دو رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی بر افزایش تاب آوری ابهام و خودمهارگری زنان دچار دلزدگی زناشویی تأثیر معنی دار و پایداری دارند (۰۰۱/۰= p ). نتیجه مقایسه دو رویکرد نیز نشان داد که رویکرد طرحواره درمانی بر خودمهارگری زنان دچار دلزدگی زناشویی مؤثرتر از رویکرد متمرکز بر هیجان است (۰۰۱/۰= p )؛ اما تفاوت دو رویکرد بر تاب آوری ابهام معنی دار نبود . نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که استفاده از هر دو رویکرد طرحواره درمانی و متمرکز بر هیجان به منظور بهبود خودمهارگری و تاب آوری ابهام زنان دچار دلزدگی زناشویی مؤثر بوده و پیشنهاد می گردد به عنوان رویکردهای درمانی استفاده گردد.
۸.

ارزیابی فرجام شناسی رودلف بولتمان در الاهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رودلف بولتمان فرجامشناسی الاهیات مسیحی اسطورهﺯدایی تاریخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۳۴
خوانشهای سنّتی از آموزه فرجام جهان در الاهیات مسیحی شامل امید به تحقق قلمرو یا عالم دیگری است که فراتر از قلمرو زندگی در این جهان است و خبری از مرگ و رنج در آن نیست. الهیدانان مسیحی قرن بیستم نیز با وقوع جنگهای جهانی و فجایع ناشی از این وقایع به این آموزه توجه کردند. رودلف بولتمان الهیدان پروتستان با اشاره به خاستگاههای هلنی گنوسی، رواقی، ایرانی، عهد قدیم و جدید حاکم بر آموزه فرجام جهان با الهام از درونمایههای فلسفه مارتین هایدگر درباره وجود انسان و نظریه اسطورهزدایی خویش، خوانشهای سنتی از این آموزه را نقد و خوانشی اگزیستانسیالیستی از این آموزه ارائه کرده است. او معتقد است فرجام جهان، رخداد لحظهای یا جرقهای عرفانی نیست، یک وضعیت پیوسته است که مؤمن مسیحی در ایمان خویش بارها و بارها ظهور مسیح را تجربه میکند و از قید این جهان متناهی رها میشود. برای مؤمن مسیحی جهان قدیم در هر لحظه، تمام میشود و به انسانی رها از قید اضطرابهای این جهان متناهی تبدیل میشود. به باور بولتمان، این خوانش نهتنها با کتاب مقدس سازگار است، برای انسان معاصر مسیحی نیز فهمپذیر است و به نیازهای او پاسخ میدهد. ارائه خوانشی فهمپذیر و پاسخگو برای انسان مسیحی معاصر از امتیازات خوانش بولتمان است؛ ولی اسطورهزدایی او از مفهوم آخرالزمان مستلزم تقلیلهای گوناگون مانند تقلیل رستگاری به انسان و بیتوجهی به رستگاری غیرانسان، تقلیل رستگاری انسان به فرد انسانی و نادیدهگرفتن رستگاری جامعه انسان، تقلیل رستگاری انسان به رستگاری وجود / اگزیستانس انسان و بیتوجهی به امید مسیحی به زندگی پس از مرگ است.
۹.

بررسی نسبت امرِ الوهی و شخص وارگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر الوهی شخص الوهیت شخص وارگی ناشخص وارگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۳۹۵
نسبت «شخص وارگی» و «امرِ الوهی»، همواره، از مسائل مهم الهیات و فلسفه دین بوده و سبب شکل گیریِ دوگانه «شخص وارگی» و «ناشخص وارگیِ» امرِ الوهی شده است. «شخص وارگی» به معنای داشتن اوصافی مانندِ علم، قدرت، اراده و خیر است که در انسان نیز، به صورت محدود، دیده می شود. «تئیزم» با نسبت دادن چنین اوصافی به امرِ الوهی، مهم ترین مدافع شخص وارگی است. در مقابل، «پنتئیزم» چنین استدلال می کند که الف) شخص، مساوی انسان است؛ ب) جسمانیت، مشخصه بارز انسان است؛ ج) در نتیجه، داشتن صفاتی مانند علم و اراده مستلزمِ جسمانیت و مساوی انسان وارگی است. بنابراین، امرِ الوهیِ پنتئیستی از داشتن این اوصاف مبرّاست. چیستی نسبت میان الوهیت و شخص وارگی، پرسش اصلی مقاله حاضر است. نسبت جسمانیت با شخص وارگی و نسبت کمال با امرِ الوهیِ ناشخص وار، سؤالات فرعی پژوهش را تشکیل می دهند و بر آنیم تا نشان دهیم که شخص وارگی لازمه «الوهیت» است. این مسیر با بررسی مؤلفه های الوهیت، یعنی تعالی، تأثیرگذاری و عدم تناهی، و بیان دیدگاه های معارض پی گیری می شود. در پایان، روشن می شود که - بر خلاف ادعای منتقدان - «جسمانیت»، لازمه شخص وارگی نیست و همچنین انکار شخص وارگی امرِ الوهی و در عین حال، پذیرش مؤلفه های کمال مانند «آگاهی»، در گفتار قائلان به ناشخص وارگی تناقض آمیز و نامنسجم است.
۱۰.

بازخوانی دیدگاه تامس نیگل درباره معنای زندگی با تکیه بر کارکرد زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تامس نیگل معنای زندگی منظر آفاقی گرایش دینی کارکرد زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
تامس نیگل، فیلسوف تحلیلی معاصر، با تکیه بر وجود گرایش و تمایل شدید در انسان ها به هماهنگی با هستی معتقد است که این گرایش پرسشی واقعی را درباره ربط و نسبت انسان ها با هستی پدید می آورد که باید بدان پاسخ داد. زیرا به گمان او اگر بتوان به این پرسش اساسی پاسخ داد می توان معناداری زندگی انسان ها را تبیین کرد و از بی معنایی در زندگی رهایی یافت. او کوشیده با جستجو در دیدگاه های هیوم، کانت، سیجویک، سارتر، نیچه، افلاطون و آموزه های مشترک ادیان، پاسخ این پرسش را بیابد. او با ارزیابی این پاسخ ها هیچ یک از آنها را نپذیرفته و به این نتیجه رسیده که پرسش فوق پاسخ درخوری ندارد؛ در نتیجه، زندگی بی معنا است. در این مقاله، با توضیح دیدگاه نیگل و نقدهای او بر پاسخ های فیلسوفان فوق و ادیان، به چهار مطلب اصلی پرداخته شده است: (1) می توان با توجه به پرسش اساسی او درباره ربط و نسبت انسان با هستی، نظریه ای درباره معنای زندگی ارائه کرد که بر «کارکرد زندگی» انسان استوار است. (2) بر خلاف دیدگاه او، می توان برخی از پاسخ های فلسفی و دینی را پذیرفت. (3) اگرچه با تکیه بر پاسخ های فلسفی و دینی پذیرفته شده می توان کارکرد زندگی نوع انسان در هستی را تبیین کرد، ولی به مدد آنها نمی توان درباره کارکرد زندگی هر فرد انسانی داوری ای انجام داد، زیرا داوری درباره کارکرد زندگی هر فرد انسانی منوط به اتمام زندگی او در این جهان و اشراف کامل بدان است که در توان انسان ها نیست. (4) حتی اگر مانند نیگل پاسخ ها به پرسش از ربط و نسبت انسان با هستی را نپذیریم، باز هم می توان از معنای زندگی انسان ها دفاع کرد، زیرا معنای زندگی هر فرد انسانی لزوماً در گرو پاسخ به پرسش اساسی فوق نیست و با تکیه بر کارکرد زندگی هر فرد انسانی در مجموعه های کوچک تر از هستی که دارای اهداف ارزشمندند نیز می توان از معنای زندگی وی دفاع کرد.
۱۱.

ارزیابی نسبت میان دین و اخلاق از دیدگاه تامس نیگل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اخلاق هنجاری تامس نیگل نسبت دین و اخلاق نظرگاه آفاقی و انفسی مصلحت اندیشی دیگرگزینی و گرایش دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۳
دیدگاه های گوناگونی درباره نسبت دین و اخلاق ارائه شده است. یکی از انواع نسبت میان آنها وابستگی روان شناختی آنها به هم دیگر است. تامس نیگل فیلسوف تحلیلی معاصر در نظریه اخلاق هنجاری خویش، با تفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی، کوشیده است تا از عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی دفاع کند. او با تفکیک 1) نگاه آفاقی و انفسی به زندگی؛ 2)تفکیک امیال انگیخته و ناانگیخته؛ 3) ارائه دیدگاه های برون گرا و درون گرا درباره منشأ انگیزه اخلاقی و 4) ارائه دو تقریر حداقلی و حداکثری از درون گرایی، با دفاع از درون گرایی حداقلی، راه را برای دفاع از مؤلفه های همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی، یعنی «مصلحت اندیشی» در زندگی خوش و  «دیگر گزینی»  در زندگی اخلاقی گشوده است. از سوی دیگر، نیگل بر این باور است که به مدد باورهای دینی می توان همگرایی انگیزشی در زندگی خوش و اخلاقی را تقویت کرد و کمک آموزه های و باورهای دینی به همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی را می توان نوعی وابستگی روان شناختی غیر انحصاری و غیر الزامی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی شمردتفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی و دفاع روان شناختی از عینیت آنها و دفاع از نوع خاصی از وابستگی روان شناختی ارزش های اخلاقی  به باورهای دینی از نقاط برجسته نظریه اخلاق هنجاری نیگل است، ولی تکیه او بر تبیین روان شناختی، محدود کردن ارزش های اخلاقی به ارتباط انسان ها با یکدیگر، عدم توجه به ارتباط انسان ها با خداوند و طبیعت و عدم توجه به تفاوت باورهای دینی در ادیان در تبیین چگونگی وابستگی آنها به هم دیگر از نکاتی است که شایسته است در نظریه نیگل بدانها توجه شود.
۱۲.

ارزیابی فرجام شناسی یورگن مولتمان در الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یورگن مولتمان فرجام شناسی الاهیات مسیحی رنج مسیحی امید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۶
یورگن مولتمان، الهی دان پروتستان، تحت تأثیر جنگ های جهانی و دیگر حوادث سیاسی و اجتماعی قرن بیستم، به این نتیجه رسید که خوانش سنتی از آموزه فرجام جهان نمی تواند بستر مناسبی برای تحقق امید مسیحی به این امر باشد، زیرا نسبت به سازوکار موجود حاکم بر جهان بی تفاوت است. بر اساس دیدگاه مولتمان، خدای پدر، فرزند خویش را برای اصلاح  این سازوکار فرستاد ولی قدرتمندان جهان وی را به صلیب کشیدند. با وجود این، خداوند با رستاخیز مسیح، آنان را ناکام گذاشت. به باور مولتمان، با تکیه بر عهد جدید می توان سازوکاری برای جهان (سازوکار موعود) در نظر گرفت که بستر مناسبی برای تحقق امید مسیحی برای فرجام جهان باشد. این سازوکار دارای مؤلفه هایی است که با تکیه بر آن ها می توان به نیاز انسان معاصر پاسخ گفت. لذا فرجام شناسی مولتمان زمان مند، زمینه مند و شمول گراست. این فرجام شناسی در رویکرد خویش نسبت به نقد فرجام شناسی سنّتی، جامعیت متعلّق امید، شمولیت امید، صورت بندی اجتماعی پراکسیس امید و جایگاه مفهوم آینده در امید تاریخی، نوآوری های منحصربه فردی در الهیات مسیحی قرن بیستم داشته است. با وجود این نکات، تردید در ایجاد امید روان شناختی، ناسازگاری میان آموزه روح القدس و خصلت شگفتی امید مسیحی، تردید در توفیق روش شناختی تخیل الهیاتی، ابهام در سازوکار درهم کنش زمان خطی و زمان ابدی و ابهام در چگونگی تأثیر این امید در رفتار مؤمنان، این تفسیر از امید مسیحی را در محل تردید قرار می دهد. 
۱۳.

ارزیابی کتاب فلسفه اندیشه دینی در اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
کتاب فلسفه اندیشه دینی در اسلام و مسیحیت در حوزه الاهیات مقایسه ای است که به مقایسه ساختار کلام اشعری و الاهیات کاتولیک با تکیه بر خوانش توماس آکویناس پرداخته است. نویسندگان کتاب ابتدا با اشاره به جایگاه کلام اشعری در علوم اسلامی و تطور تاریخی آن، به بررسی ساختار رساله های کلامی و ریشه های پیدایی الاهیات کاتولیک پرداخته اند تا بتوانند کلام اشعری و الاهیات کاتولیک را در سطح ریشه های پیدایی و روش حل مسائل مقایسه کنند. ارائه اطلاعات گسترده درباره کلام اشعری و الاهیات کاتولیک، پرهیز از توجه صرف به شباهت های ظاهری میان کلام اشعری و الاهیات کاتولیک و تلاش برای دستیابی به زبان مشترک به مثابه دستاورد اساسی مقایسه از نقاط قوت این کتاب و برخی تبیین های بدون مستند، اشاره به برخی شباهت های ظاهری میان کلام اسلامی و الاهیات پروتستان برغم تلاش برای پرهیز از آن، داوری های جانب دارانه، عدم ارجاع به تمام منابع، عدم رعایت برخی قواعد روش مقایسه ای از کاستی های کتاب و خوانش سخت برخی فقرات متن، ابهام در ترجمه برخی جملات و غلبه اصطلاحات عربی و عدم توضیح آن ها از کاستی های ترجمه کتاب است._x000D_ The book “Philosophy of Religious Thought in Islam and Christianity” in the field of theology is a comparison and compares the structure of Ash'ari Kalam and Catholic theology based on the reading of Thomas Aquinas. The authors of the book have first studied the structure of theological treatises and the origins of Catholic theology by referring to the place of Ash'ari Kalam in Islamic sciences and its historical evolution to be able to compare Ash'ari Kalam and Catholic theology at the level of origins and problem-solving methods. The strengths of this book include: providing extensive information on Ash'ari Kalam and Catholic theology, avoiding mere attention to apparent similarities between Ash'ari Kalam and Catholic theology, and attempting to achieve a common language as the main achievement of the comparison. Some of the weak points of this book are some undocumented explanations, point to some apparent similarities between Islamic Kalam and Protestant theology despite attempts to avoid it, biased judgments, failure to refer to all sources, and failure to follow some rules of the comparative method. Some of the weak points of this translating book are difficulty in reading some passages of the text, ambiguity in translating some sentences, overcoming Arabic idioms, and their lack of explanation.
۱۴.

ارزیابی نظریه هرمنوتیکی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپینوزا متن مقدس مؤلف و مفسر نظریه هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
نیاز به ارائه نظریه ای هرمنوتیکی درباره تفسیر متون مقدس اهمیت زیادی دارد. باروخ اسپینوزا الهی دان و فیلسوف یهودی نیز در واکنش به تفسیرهای ناروا از کتاب مقدس کوشیده است تا نظریه ای هرمنوتیکی ارائه دهد. در این مقاله ابتدا با تکیه بر نقش چهار مؤلفه اساسی مؤلف، مفسر، متن و روش در فرایند تفسیر، و با مراجعه به آثار اسپینوزا، نظریه هرمنوتیکی وی توضیح داده شده، سپس با اشاره به دشواری های نظریه اسپینوزا از دیدگاه خویش، نظریه او با رویکردهای هرمنوتیک سنتی، مدرن و پست مدرن مقایسه شده است. در ارزیابی، اگرچه نظریه هرمنوتیکی اسپینوزا ذیل رویکرد هرمنوتیک سنتی قرار داده شده، نشان داده شده است که با تقریرهای پیش از خود فاصله گرفته و تا حدودی راه را برای هرمنوتیک مدرن گشوده است. توجه اسپینوزا به تأثیر آگاهی مفسر از زمانه، باورها و دیدگاه های نویسندگان متن مقدس در فرایند تفسیر از نکات مثبت نظریه وی به حساب آمده، ولی برخی مؤلفه های نظریه وی مانند ناواقع گرایی متن مقدس، توصیه وی به کنار نهادن دیدگاه ها و باورهای مفسر، خودبسندگی فهم کتاب مقدس با تکیه بر اصل معرفتی آن، نادیده گرفتن بسیاری از آموزه های کتاب مقدس غیرقابل دفاع دانسته شده است.
۱۵.

مقایسه اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد شناخت درمانی هیجان مدار بر میزان دیدگاه فهمی خود، دیدگاه فهمی همسر در زوجین متعارض(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد شناخت درمانی هیجان مدار دیدگاه فهمی خود دیدگاه فهمی همسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که بخش قابل توجهی از زوجینی که برای درمان آشفتگی های زناشویی خود به دنبال درمان می گردند، مشکلاتی در تنظیم هیجانات شان در بافت دیدگاه فهمی خود یا دیدگاه فهمی همسرشان را تجربه می کنند؛ بنابراین، هدف اصلی این پژوهش مطالعه مقایسه اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد شناخت درمانی هیجان مدار بر میزان دیدگاه فهمی خود، دیدگاه فهمی همسر در زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی بهزیستی شهر همدان بود. مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی و از نوع آزمایش بالینی، استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی در تابستان 1397، مراجعه کننده به مرکز مشاوره دولتی بهزیستی شهرستان شهر همدان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، 2 زوج در هر گروه انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش ویک گروه گواه جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس دیدگاه فهمی خود گراتز و رومر( 2004)، پرسشنامه دیدگاه فهمی همسر کریستنسن و سالاوی،( 1984) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش معناداری بالینی استفاده شده است. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان دهنده اثربخشی بیشترِ رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش دیدگاه فهمی خود، ترمیم دیدگاه فهمی در مقاسیه با شناخت درمانی هیجان مدار است. همچنین بین اثربخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی هیجان مدار بر دیدگاه فهمی همسر در زوجین متعارض شهر همدان تفاوت معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان دیدگاه فهمی خود، دیدگاه فهمی همسر در زوجین متعارض نسبت به رویکرد شناخت درمانی هیجان مدار بیشتر است. واژه های کلیدی: آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد، شناخت درمانی هیجان مدار، دیدگاه فهمی خود ، دیدگاه فهمی همسر.
۱۶.

ارزیابی تجربه زیبایی در افلاطون به مثابه تجربه ای مینوی با تکیه بر دیدگاه رودلف اتو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه دینی تجربه مینوی امرمینوی عشق افلاطونی زیبایی رودلف اتو و افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۱
در این مقاله با تکیه بر دیدگاه رودلف اتو درباره تجربه مینوی از دیدگاه افلاطون درباره تجربه زیبایی و عشق خوانشی جدید ارائه شده است که طبق آن می توان تجربه زیبایی و عشق در افلاطون را تجربه ای مینوی شمرد. تجربه های دینی دارای گونه های متنوعی هستند و نمی توان آنها را در یک گونه جای داد. با توجه به این پیش فرض، این مقاله درصدد است تا نشان دهد که تجربه زیبایی و عشق در افلاطون در مقایسه با انواع دیگر تجربه های دینی به تجربه مینوی نزدیک تر است زیرا با تکیه بر دیدگاه رودلف اتو درباره تجربه های مینوی اولاً تجربه زیبایی و عشق نوعی آگاهی از موجودی "کاملاً دیگر" است که تمام ویژگی های آگاهی نومینوس یا دست کم، مهم ترین ویژگی های آن را دارد ثانیاً زیبایی محض به عنوان متعلَّق این آگاهی تمام ویژگی ها یا دست کم مهم ترین ویژگی های امر مینوی را دارا است. بنابراین، می توان مواجهه با زیبایی را مواجهه با امرمینوی و در نتیجه، تجربه زیبایی و عشق در افلاطون را تجربه ای مینوی شمرد. با این خوانش نشان داده شده است که تجربه مینوی گستره وسیعی دارد و می تواند تجربه زیبایی و عشق در افلاطون را هم دربرگیرد.
۱۷.

مقایسه اثربخشی رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی به شیوه گروهی بر سبک های دلبستگی زنان دچار دلزدگی زناشویی

کلیدواژه‌ها: رویکرد متمرکز برهیجان طرحواره درمانی سبک های دلبستگی دلزدگی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۹ تعداد دانلود : ۴۹۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی به شیوه گروهی بر سبک های دلبستگی(ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) زنان دچار دلزدگی زناشویی منطقه 3 شهر تهران بود. از جامعه مذکور 45 نفر زن با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) استفاده شد. مداخله آموزشی هر دو روش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد . تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره ،تحلیل کواریانس یک متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی بر سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا تاثیر دارد . نتیجه مقایسه دو رویکرد نیز نشان داد که رویکرد متمرکز برهیجان بر سبک های دلبستگی زنان دچار دلزدگی زناشویی موثرتر از طرحواره درمانی است .
۱۸.

شرایط یک نظریه «معنای زندگی» از دیدگاه سوزان ولف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی خوشبختی اخلاق سوزان ولف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۰ تعداد دانلود : ۵۰۲
در دهه های اخیر، فیلسوفان تحلیلی با دفاع از «معنای زندگی» به مثابه یک مقوله هنجاری مستقل، تقلیل آن به دو مقوله هنجاری اخلاق و خوشبختی را ناروا دانسته اند. سوزان ولف نیز با ارائه شرایط انفسی و آفاقی برای یک نظریه معنای زندگی تلاش کرده است معنای زندگی را از دو مقوله اخلاق و خوشبختی جدا کند. او معتقد است یک نظریه معنای زندگی باید بتواند با ارائه ارزش های خاصی زمینه ارتباط هر فرد انسانی با ارزش هایی فراتر از ارزش های محدود خودش را فراهم کند و احساس رضایت در او پدید آورد، و در غیر این صورت نمی توان آن را از نظریه های هنجاری اخلاق و خوشبختی جدا کرد. او سپس با نقد و بررسی معیارهایی مانند استقلال منبع ارزش از فرد، داوری از نگرگاه سوم شخص، و افزایش توانایی های فرد و داور آرمانی که برای تشخیص ارزش های آفاقی معنابخش به زندگی پیشنهاد شده است، نتیجه می گیرد که نمی توان معیارهای قاطعی برای تشخیص ارزش های آفاقی ارائه داد. لذا بر این باور است که می توان بدون نظریه و با رجوع مستقیم به تجربه های خویش رفتارهای معنادار را از رفتارهای اخلاقی و توأم با خوشبختی تشخیص داد. اگرچه نظریه ولف با انتقاداتی مانند عدم امکان تشخیص رفتارهای معنابخش بدون نظریه و صرفاً با رجوع مستقیم به تجربه و نقض های کمبل و آرپلی مواجه است، ولی حتی در صورت پذیرش اشکالات فوق نیز می توان نظریه او را قابل دفاع دانست، زیرا توانسته است معنای زندگی را از دو مقوله زندگی اخلاقی و خوشبختی جدا سازد.
۱۹.

دفاع از عقلانیت دینداری با تکیه بر زندگی معنادار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت دینداری معنای زندگی نینیان اسمارت مزلو تدئوس متز سوزان ولف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۶۹
در این مقاله با ارائه تعریفی از عقلانیت 1)نظری و عملی و 2)عقلانیت ابزاری و غیرابزاری سازوکاری برای دفاع از عقلانیت عملی التزام به آموزه های دینی یا دینداری ارائه شده است. ابتدا با تکیه بر نظریه آبراهام مزلو درباره هرم نیازهای انسان و نظریه های تدئوس متز و سوزان ولف درباره معنای زندگی از عقلانیت "معناداری زندگی" به مثابه هدف اساسی در زندگی انسانها دفاع شده است سپس به مدد نظریه توصیفی نینیان اسمارت پدیدارشناس دین معاصر درباره ابعاد دین سازوکاری برای دفاع از عقلانیت عملی ابزاری دینداری ارائه کرده و نشان داده ایم که اگر ادیان بتوانند به مدد ابعاد گوناگون خویش سطح خاصی از نیازهای انسان در نظریه مزلو را تامین کرده و در نهایت، طبق نظریه متز و ولف، به زندگی مومنان معنا -بخشند، میتوان از عقلانیت ابزاری دینداری دفاع کرد. نیاز دفاع از عقلانیت ابزاری دینداری به عقلانیت نظری آموزه های دینی، فراگیری مفهوم "معناداری زندگی" به مثابه هدف دینداری در تبیین عقلانیت عملی دینداری در مقایسه با دیگر اهداف دینداری ، توان معنابخشی ادیان به زندگی انسانها یا دست کم، به زندگی مومنان به خویش به مثابه یکی از ملاکهای عقلانیت دینداری و تفکیک میان سازوکار عقلانیت دینداری و تحقق این سازوکار در مقام عمل از زمره نکاتی است که در ارزیابی بدانها اشاره شده است.
۲۰.

ارزیابی نظریه تدئوس متز درباره معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدئوس متز معنای زندگی اخلاق خوشبختی و زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۳۷۸
تدئوس متز از فیلسوفان تحلیلی با ارائه ویژگی های یک نظریه معنای زندگی، نظریه خود را با تکیه بر 1) تفکیک ساحات انسان به حیوانی و عقلانی 2) ارائه لذت و معنا به مثابه ملاک های متناسب با دو ساحت فوق، سامان داده و بر این باور است که اگر هر فرد انسانی اولا نوعی گرایش مثبت به خوبی، حقیقت و زیبایی یا دست کم، گرایش منفی به آنچه این حوزه ها را تهدید می کند، داشته باشد ثانیا گرایش مثبت و منفی وی مستلزم نقض ارزش های اساسی اخلاقی مانند تحقیر دیگران نباشد ثالثا در ارزیابی معناداری زندگی فرد علاوه بر اجزاء زندگی، کل زندگی وی را نیز در نظر بگیریم، میتوان زندگی وی را معنادار دانست. اگرچه، نظریه وی توانسته است اولا معنای زندگی را از اخلاق و خوشبختی جدا سازد ثانیا تبیینی فراگیر از شهود انسان ها درباره معناداری زندگی انسان ها ارائه کند؛ ولی به باور وی، نتوانسته است تبیینی از پوچ گرایی و معناداری کمک به کاهش درد حیوانات ارائه دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان