مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اختلال اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر انبوهی از پژوهشهای بالینی انجام شده تا به فهم زیربناهای اصلی اختلال اضطراب اجتماعی کمکنمایند. نقش شناخت در ایجاد و تداوم بیماریهای اضطرابی، از دیرباز در کانون توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهرههای هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی با بیماران مبتلا به اضطراب منتشر و افراد عادی انجام شد.
روش: این مطالعه علی- مقایسهای روی 15 نفر بیمار اضطراب اجتماعی، ١٠ نفر بیمار اضطراب منتشر و 2٠ نفر از افراد عادی که بهروش نمونهگیری در دسترس از بین مراجعان مراکز و درمانگاههای روانپزشکی شهر شیراز در سال 1388 انجام شد. آزمودنیها چهرهها را با الگوی تکلیف کامپیوتری در دو حالت هیجانی مثبت و منفی از بین چهرههای خنثی شناسایی نمودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر با نرمافزار SPSS 17 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: مبتلایان به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی، در تشخیص چهرههای مثبت روگردانی بیشتر و در تشخیص چهرههای منفی سوگیری بیشتری نشان دادند. تعداد چهرههای ارایهشده برحسب نوع چهره، تفاوتهای معنیداری در تمایز بین نوع چهرهها و زمان واکنش ایجاد نمود.
نتیجهگیری: مبتلایان به اضطراب اجتماعی چهرههای حاوی لبخند را بهعنوان محرکتهدیدکننده تفسیر نموده و از آنها اجتناب میکنند، بنابراین بهعنوان راهکاری اجتنابی، محل صحیح چهرههای منفی را در مقایسه با چهرههای مثبت، بیشتر تشخیص می دهند.
بررسی و مقایسه وضعیت اختلال اضطراب اجتماعی و کمرویی در مردان معتاد و غیر معتاد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژ وهش حاضر با هدف مقایسه کمرویی و اختلال اضطراب اجتماعی در مردان معتاد و غیر معتاد انجام شد. روش: روش این پژ وهش، از نوع علی مقایسه ای بوده و نمونه گیری به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. بنابراین 30 نفر از معتادانی که برای نخستین بار به مرکز خود معرف بهزیستی شهر اراک مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. سپس 30 نفر نیز از مردان غیرمعتاد بدون سابقه اعتیاد که با گروه نمونه همتا شده بودند، به عنوان گروه مقایسه در نظر گرفته شدند و پرسشنامه کمرویی هندرسون- زیمباردو و مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوتیز در هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش آماری t استودنت برای گروه های مستقل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مردان معتاد نسبت به مردان غیر معتاد، نمره بالاتری در اختلال اضطراب اجتماعی و کمرویی بدست آوردند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و کمرویی ممکن است برای کاهش اضطراب و اجتناب اجتماعی دست به مصرف مواد مخدر بزنند. استلزام های بالینی برای پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد باید مورد توجه قرار گیرد.
مدل های سبب شناسی اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر مطالعات گسترده ای در مورد آسیب شناسی و درمان اختلال اضطراب اجتماعی انجام شده است. بر اساس این پژوهش ها، مدل های سبب شناسی متعددی برای این اختلال ارایه شده است. مفاهیمی که در این رابطه مطالعه شده اند عبارتند: از عوامل ژنتیکی و سرشتی، عوامل محیطی و تجربه های یادگیری، نقص در مهارت های اجتماعی، عوامل شناختی، تأثیرات فرهنگی و تکاملی. مدل های سبب شناسی با رویکردهای مختلف مفاهیم فوق را در شکل گیری و تداوم اختلال اضطراب اجتماعی به کار برده اند. در این مقاله مدل های سبب شناسی که تاکنون در خصوص اختلال اضطراب اجتماعی مطرح شدهاند معرفی می شود. ارزیابی این مدل ها و کاربردهای بالینی آن ها در پایان ارایه شده است.
اثر بخشی طرح واره درمانی در درمان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرح واره درمانی در درمان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: دراین پژوهش، از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شده است. تعداد 5 بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مدت 20 جلسه تحت درمان انفرادی با مدل طرح واره درمانی یانگ قرار گرفتند و مرحله پیگیری نیز، دو ماه پس از پایان درمان دنبال شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هراس اجتماعی(SPIN )، مقیاس اضطراب اجتماعی لیبوویتز(LSAS)، پرسشنامه فرم بلند طرح واره یانگ(YSQ-L2)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی(BFNE)، مقیاس خودکارآمدی عمومی(GSE-10) و پرسشنامه کیفیت زندگی(SF-36) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش بهبود تشخیصی و معناداری بالینی استفاده گردید.یافته ها: طرح واره ها درمانی ، موجب کاهش فعالیت طرح واره های ناسازگار اولیه در تمامی حوزه های طرح واره و متعاقب آن سبب کاهش معنادار آماری و بالینی در آماج های اصلی درمان (ترس و اجتناب) می شود. نتیجه گیری : طرح واره درمانی در درمان اختلال اضطراب اجتماعی زنان از کارآیی و اثربخشی لازم برخوردار است.
مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی چهره ای در مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه سالم غیرمضطرب با فن آوری ردیاب چشمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد از طریق پردازش اطلاعات اجتماعی، درباره ی دنیای اجتماعی اطلاعات کسب می کنند. شیوه ی توجه و تفسیر افراد درباره ی اطلاعات، اثری واضح بر نتیجه گیری آن ها از تعاملات اجتماعی شان دارد. این اطلاعات به شکل های متنوعی شامل رفتارهای غیرکلامی، نشانه های عروضی در کلام و جلوه های هیجانی چهره ای حاصل می شود. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد غیرمضطرب، از دستگاه ردیاب چشمی استفاده کرده است. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده در نیمه ی دوم 1390 و نیمه ی اول 1391 به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه ی بهنجار، دانشجویان غیرمضطرب 30-18 ساله ی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. آزمودنی ها 30 فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی و 30 فرد غیرمضطرب بودند. آزمودنی ها پرسش نامه های جمعیت شناختی، هراس اجتماعی و افسردگی بک را تکمیل کردند و توسط تکلیف دات پروب برای اندازه گیری توجه دیداری به جلوه های هیجانی چهره ای پویا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مدل SMI RED250 آزمون شدند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل تی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل گردید.
یافته ها: افراد مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب، به طور معنی داری گوش به زنگی سریع تری به جلوه های چهره ای تهدیدکننده دارند (05/0P<). آزمودنی های مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب در 500 میلی ثانیه ی اول ارایه ی محرک ها، اجتناب بیشتری از جلوه های تهدیدکننده نشان دادند و در سرتاسر دوره ی ارایه ی محرک ها (3000 میلی ثانیه) به نشانه های تهدید اجتماعی، مدت زمان بیشتری توجه می کنند.
نتیجه گیری: افراد با اختلال اضطراب اجتماعی مفروضه های منفی درباره ی این که چگونه افراد، آن ها را می بینند شکل می دهند که باعث توجه خاصی به نشانه های محیطی تهدیدآمیز می شود.
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر کاهش نشانه های اضطرابی و بهبود سیستم های مغزی رفتاری مبتلایان به اختلال اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب اجتماعی می تواند به عنوان یک هیجان منفی با الگوها و مولفه های منحصر به فردی از فعالیت سیستم های مغزی رفتاری در ارتباط باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر کاهش نشانه های اضطرابی و سیستم های مغزی رفتاری افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی (پیش آزمون و پس آزمون)، ۲۰ فرد 30-20سال با اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده طی سال 1392 به کلینیک دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و تصادفی در دو گروه مساوی آزمون و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمون ۱۲ جلسه درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن را دریافت کردند و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داشتند. مقیاس سنجش هراس اجتماعی و مقیاس سنجش گری-ویلسون و مصاحبه ی ساختاریافته اختلالات اضطرابی ADIS_IV به عنوان ابزارهای ارزشیابی به کار گرفته شدند. داده ها با شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری، توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل شدند.
یافته ها: گروه آزمون در نمره ی کل اضطراب اجتماعی شامل سه مولفه ی ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیکی در نمرات پس آزمون تفاوت معنی داری داشتند (001/0< P) و سیستم های مغزی رفتاری شامل سه مولفه ی فعال ساز رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ و گریز در سیستم بازداری رفتاری کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد در پس آزمون نشان دادند (001/0< P).
نتیجه گیری: درمان شناختی-رفتاری مبتنیبر الگوی هافمن در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بر کاهش نشانه های اضطرابی و عملکرد سیستم بازداری رفتاری آنان موثر است.
اضطراب و عملکرد شناختی: اثر شرایط القای اضطراب بر کارکرد بازداری حافظه فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر اضطراب اجتماعی بر عملکرد در کارکرد بازداری حافظه ی فعال، در دو شرایط عادی و القای اضطراب طرح شده است. عملکردی که افراد در تکلیف مربوط به کارکرد بازداری داشتند، از دو بعد کارآمدی پردازش و اثربخشی عملکرد بررسی شده است. بدین منظور 24 نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و 24 فرد بهنجار به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مصاحبه ی بالینی، پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، مقیاس میزان تلاش ذهنی صرف شده و آزمون استروپ رنگ-کلمه اجرا گردید. نتایج با استفاده از طرح اندازه گیری مکرر مختلط، آزمون مقایسه های جفتی با بن فرنی اصلاح شده و آزمون T مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دو گروه در شرایط عادی و القای اضطراب در کارآمدی پردازش(26/0p< و 79/0p<) و اثربخشی عملکرد(1 p <) تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در شرایط القای اضطراب اجتماعی، بین دو گروه مضطرب اجتماعی و بهنجار در دو بعد کارآمدی پردازش(001/0p<) و اثربخشی عملکرد(001/0 p<) تفاوت معناداری وجود داشت. این نتایج حاکی از این بود که افراد مضطرب اجتماعی در کارکردهای اجرایی شان نقص هایی را نشان می دهند. این نقص ها می تواند منطبق با مدل های شناختی تبیین کننده ی این اختلال باشد؛ به خصوص این تبیین که این افراد نمی توانند توجه شان را به سمت محرک های بیرونی در موقعیت اجتماعی تغییر دهند.
اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش حساسیت اضطرابی و فرانگرانی دانشجویان مبتلابه نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش حساسیت اضطرابی و فرانگرانی دانشجویان مبتلا به نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی بود.
روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد و جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد مبتلا به نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی سال تحصیلی 93-1392 بودند که 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با جایگزینی تصادفی به دو گروه تقسیم شدند (15 نفر گروه آزمایش، 15 نفر گروه شاهد). گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت برنامه آموزشی قرار گرفتند اما گروه شاهد هیچ نوع خدمات روان شناختی را دریافت نکردند. افراد دو گروه پرسشنامه ها را در مرحله قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. ابزارها شامل مقیاس افکار اضطرابی ولز و حساسیت اضطرابی تجدیدنظر شده بود.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد بین دو گروه آزمایش و شاهد ازنظر کاهش حساسیت اضطرابی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0> P) و همچنین بین دو گروه ازنظر کاهش فرانگرانی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> P).
نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش حساسیت اضطرابی و فرا نگرانی دانشجویان مبتلا به نشانگان بالینی اختلال اضطراب اجتماعی مؤثراست.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان مبتنی بر حل مسأله بر کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی (MCT) و درمان حل مسأله (PST) بر اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) دانشجویان دختر دانشگاه ارومیه انجام شد. روش: برای رسیدن به این هدف، 300 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه به کمک پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور بررسی شدند. سپس کسانی که نمره اضطراب شان بیشتر از نقطه برش (19) بود، جدا شده و مجددا توسط چک لیست اضطراب اجتماعی بررسی گردیدند. از این گروه30 نفر از کسانی که SAD داشتند به شکل تصادفی در سه گروه 10 نفری (2 گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. حل مسأله درمانی طی 7 جلسه 60 دقیقه ای و فراشناخت درمانی به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای بر روی هریک از گروه های آزمایش، اجرا گردید. بعد از اجرای کاربندی شرکت کنندگان مجدداً با پرسشنامه اضطراب اجتماعی آزمون شدند. برای تحلیل داده های آماری از آزمون t و تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند، بین نمرات پس آزمون SAD در هر سه گروه (آزمایشی و گروه گواه) تفاوت معنادار وجود دارد. درمان فراشناختی و حل مسأله درمانی به صورت موثری توانستند اضطراب اجتماعی دانشجویان را کاهش دهند. بررسی تفاوت اثربخشی دو روش درمانی حاکی از وجود تفاوت، در مؤلفه علایم فیزیولوژیک بود که این تفاوت به نفع گروه PST بود.
نتیجه گیری: درمان فراش ناختی و حل مسأله درمانی موجب کاهش SAD شده و می توان از آن ها در مراکز مشاوره دانشجویی و مراکز درمانی به عنوان مداخله موثر بر کاهش اضطراب اجتماعی استفاده کرد.
رابطه دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر: نقش میانجی گری راهبرد مقابله ای هیجان مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی، با نقش میانجی گری راهبرد مقابله ای هیجان مدار بود.
روش: جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستانی در شهرستان تبریز بود. نمونه پژوهش 322 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های دلبستگی به والدین و همسالان، مقیاس ادراک کودکان از تعارض بین والدین، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا و مقیاس اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان گردآوری شدند. مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم الگوی پیشنهادی پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های تحلیل مسیر و بوت استرپ آزمون شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین، پیشایندهای راهبرد مقابله ای هیجان مدار در دانش آموزان هستند. همچنین، پژوهش حاضر نشان داد که راهبرد مقابله ای هیجان مدار پیشایند مثبت اختلال اضطراب اجتماعی است. مسیرهای مستقیم دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی معنی دار نبودند. با این حال، یافته ها نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی، با میانجی گری راهبرد مقابله ای هیجان مدار معنی دار هستند. یک الگوی اصلاحی نیز برای داده ها آزمایش شد و برازش بالاتری از الگوی اصلی داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض والدینی، اضطراب اجتماعی کودکان را به شکل غیرمستقیم تحت تأثیر قرار می دهد.
مقایسه ی درمان فعال سازی رفتاری گروهی و شناخت درمانی گروهی در کاهش شدت علایم اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی درمان فعال سازی رفتاری گروهی و شناخت درمانی گروهی در کاهش شدت علایم اضطراب اجتماعی و افسردگی و کاهش ارزیابی های منفی و بهبود عملکرد کلی انجام شد.
روش کار: نمونه ی این پژوهش بالینی شامل 23 دانشجو با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی با استفاده از مصاحبه ساختاریافته برای اختلالات روانی و بودن تحت درمان روان شناختی یا دارویی هم زمان با پژوهش بود. افزون بر آن، شرکت کنندگان پرسش نامه های فوبی اجتماعی، افسردگی بک، تعبیر رویدادهای اجتماعی و مقیاس سازگاری اجتماعی و کاری را نیز تکمیل کردند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت 8 جلسه درمان فعال سازی رفتاری گروهی و گروه دوم تحت 8 جلسه شناخت درمانی گروهی قرار گرفتند. شرکت کنندگان ابزارهای پژوهش را در مقاطع زمانی پس از درمان و 3 ماه پی گیری مجددا تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج مقایسه ی پس از درمان نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری گروهی در کاهش شدت علایم افسردگی برتری معنی داری نسبت به شناخت درمانی گروهی داشت (05/0>P) و شناخت درمانی گروهی در کاهش ارزیابی های منفی برتری معنی داری نسبت به فعال سازی رفتاری گروهی داشت (05/0>P). هم چنین این دو درمان در کاهش شدت علایم اضطراب اجتماعی و افزایش عملکرد کلی، اثر برابری داشتند (05/0<P). در مقطع پی گیری نیز نتایج به طور کلی نشان داد که اثرات درمان ها تداوم داشتند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، هر دو روش درمان فعال سازی رفتاری گروهی و شناخت درمانی گروهی اثر مثبتی بر اختلال اضطراب اجتماعی داشتند و می توانند در درمان این اختلال مورد استفاده قرار گیرند. اگر چه تاثیر فعال سازی رفتاری گروهی در کاهش شدت علایم افسردگی و تاثیر شناخت درمانی گروهی در کاهش ارزیابی های منفی، بیشتر بود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل تدوینی شناختی-فراشناختی-رفتاری بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شناختی-فراشناختی-رفتاری بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی صورت گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز خصوصی و عمومی سطح شهر کرمانشاه در سال 1394 بود، که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از کسانی که از طریق مصاحبه ی ساختاریافته (SCID-I) و پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) واجد شرایط شرکت در مطالعه بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (لیست انتظار) به صورت تصادفی جایگزین شدند. دوازده جلسه درمان شناختی-فراشناختی-رفتاری با توجه به مدل تدوین شده و بر اساس دیدگاه های نظری مربوطه، به صورت هفته ای دوبار برای گروه آزمایش اجرا گردید. در حالی که گروه کنترل در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مداخله هر دو گروه مجدداً با آزمون اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل شناختی-فراشناختی-رفتاری بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش مؤثر بوده است (001/0P<). بنابراین، با توجه به اثربخش بودن مدل مورد نظر بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی به نظر می رسد، درمانگران و مشاوران می توانند از این مدل تدوینی برای کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی در بین مبتلایان استفاده کنند.
مقایسه ی کارکرد های اجرایی و تخمین شناختی و سوگیری تعبیر در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکرد های اجرایی و تخمین شناختی و سوگیری تعبیر در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی و افراد سالم بود. در این پژوهش، نمونه به تعداد 100نفر به روش نمونه گیری هدفمند از میان دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شد. پنج پرسشنامه اضطراب اجتماعی، نسخه ی تجدید نظر شده پرسشنامه تعبیر، آزمون تخمین شناختی و پرسشنامه توانایی های شناختی اجرا شد. پس از آن50 نفر از افرادی که نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند و در محدوده تحت بالینی و بالینی قرار می گیرند؛ و 50 نفر از افرادی که نمره پایین تر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از این بود که سوگیری تعبیر در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیش از افراد بهنجار است و تخمین شناختی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی نسب به افراد سالم دارای نقص است. دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی در این مولفه ها کارکردهای اجرایی، سوگیری شناختی و سوگیری تعبیر نسبت به گروه بهنجار عملکرد ضعیف تری دارند.
تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از مهم ترین علل سازش نایافتگی های دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود.
تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از مهم ترین علل سازش نایافتگی های دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود.
اثربخشی درمان شناختی –رفتاری مبتنی بر مدل هافمن بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود در اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی –رفتاری مبتنی بر مدل هافمن بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش:طرح پژوهش حاضر به صورت طرح تک آزمودنی با استفاده از خطوط پایه چندگانه پلکانی بود. طی 12 جلسه ، بر روی سه بیمار دختر، در دوره پیگیری یک ماهه و 4 ماهه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه هراس اجتماعی ، فرم کوتاه پرسش نامه ترس از ارزیابی منفی و پرسشنامه کانون توجه جمع آوری شدندو برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل نموداری و ترسیمی و جهت بررسی معناداری بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها:نتایج نشان داد که درمان شناختی –رفتاری مبتنی بر مدل هافمن منجر به کاهش میزان ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی می شود. پیگیری 1 ماهه و 4 ماهه حاکی از پایداری تغییرات درمانی بود. نتیجه گیری:براساس یافته های پژوهش حاضر درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل هافمن موجب کاهش میزان ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی می شود ؛ لذا توصیه می شود درمانگران از این مدل درمانی در درمان مبتلایان به این اختلال استفاده کنند.
اثربخشی روان درمانی بین فردی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی بین فردی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام شد. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه علامه طباطبائی در نیم سال دوم سال تحصیلی۹۵-۹۴ بود. ۲۴ دانشجوی مضطرب اجتماعی از طریق غربالگری شناسایی شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش پرسشنامه های هراس اجتماعی کانور، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و پردازش پس رویدادی در چهار مرحله ی پیش آزمون، میان آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شدند. گروه آزمایش ۱۲ جلسه درمان بین فردی را دریافت کرد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط بین-درون آزمودنی استفاده شد. یافته ها نشان داد که روان درمانی بین فردی بر نمره ی اضطراب اجتماعی و راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان تأثیر معناداری داشت. این مداخله بر راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی مؤثر نبود. بنابراین روان درمانی بین فردی می تواند بر راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر اختلال اضطراب اجتماعی دانش آموزان دخترمقطع متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکاهش اختلال اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان گمیشان بود . روش بررسی: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی دانش آموزان شهرستان گمیشان در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دادند، که ابتدا از بین مدارس این منطقه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، دو مدرسه انتخاب شده و سپس از میان دانش آموزان این مدرسه، 40 نفر از دانش آموزانی که نمره های اضطراب اجتماعی بالایی داشتند (یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه)، انتخاب گردیده و به صورت تصادفی درگروه آزمایش (20) نفر و گروه کنترل (20) نفر جایگزین گشتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه تحت برنامه ی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب اجتماعی استفاده و داده های به دست آمده از طریق تحلیل کواریانس یک راهه (آنکوا) محاسبه شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده تاثیر آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نمرات اختلال اضطراب اجتماعی و مؤلفه های آن (ترس، اجتناب و فیزیولوژی) درگروه آزمایشی را تایید می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله، آموزش های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی جهت کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی در دانش آموزان با نمره های اضطراب اجتماعی بالا توصیه می شود .
مقایسه اثربخشی روش های درمانی نوروفیدبک و کاهش استرس مبتنی بر حضورذهن بر اختلال اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب اجتماعی یک اختلال بسیار ناتوان کننده است . هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی روش های درمانی نوروفیدبک و کاهش استرس مبتنی بر حضورذهن بر اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش: طرح این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر سنندج ونمونه گیری به روش در دسترس هدفمند صورت گرفت که 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمانی نوروفیدبک وحضورذهن قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اضطراب اجتماعی لیبوتیز و پرسشنامه _2 MMPI بود.داده ها با استفاده از آزمون کواریانس و T وابسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که نوروفیدبک و حضور ذهن بر اضطراب اجتماعی تأثیر داشته و باعث کاهش آن می شوند ( p<0/01 ). و این دو روش درمانی در کاهش مؤلفه های اضطراب تفاوت معناداری دارند. نتیجه گیری: برای درمان یا کاهش اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی می توان از روش درمانی نوروفیدبک و همچنین حضور ذهن به عنوان روش های نوین در روانشناسی با تأکید برمبنای زیستی وبیولوژیکی استفاده کرد. هدف: اضطراب اجتماعی یک اختلال بسیار ناتوان کننده است . هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی روش های درمانی نوروفیدبک و کاهش استرس مبتنی بر حضورذهن بر اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش: طرح این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر سنندج ونمونه گیری به روش در دسترس هدفمند صورت گرفت که 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمانی نوروفیدبک وحضورذهن قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اضطراب اجتماعی لیبوتیز و پرسشنامه _2 MMPI بود.داده ها با استفاده از آزمون کواریانس و T وابسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که نوروفیدبک و حضور ذهن بر اضطراب اجتماعی تأثیر داشته و باعث کاهش آن می شوند ( p<0/01 ). و این دو روش درمانی در کاهش مؤلفه های اضطراب تفاوت معناداری دارند. نتیجه گیری: برای درمان یا کاهش اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی می توان از روش درمانی نوروفیدبک و همچنین حضور ذهن به عنوان روش های نوین در روانشناسی با تأکید برمبنای زیستی وبیولوژیکی استفاده کرد.
اثربخشی مواجهه درمانی مبتنی بر واقعیت مجازی بر کاهش علائم اجتناب و آشفتگی اجتماعی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی محیط مواجهه درمانی مبتنی بر واقعیت مجازی بر کاهش علائم اجتناب و آشفتگی اجتماعی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه سمنان در سال تحصیلی 97-1396 بود و از میان آن ها تعداد 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به روش تصادفی 10 نفر به گروه آزمایش و 10 نفر به گروه کنترل اختصاص یافت. برای غربالگری دانشجویان ازلحاظ اختلال اضطراب اجتماعی و تشخیص سایر اختلالات مصاحبه بالینی ساختاریافته (Structured Clinical Interview for DSM-4) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی (Social Phobia Inventory) استفاده شد. گروه آزمایش در طی 12 جلسه، هفته ای دو جلسه 30 دقیقه ای، به صورت فردی تحت VRET قرار گرفتند. پرسشنامه اجتناب و آشفتگی اجتماعی (Social Avoidance and Distress Scale) به عنوان پیش آزمون اجرا و سپس مداخله VRET در گروه آزمایش انجام شد. در پایان پرسشنامه فوق به عنوان پس آزمون اجرا گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که VRET بر کاهش علائم اجتناب و آشفتگی اجتماعی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بود. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی این مدل درمانی بر کاهش علائم اضطراب اجتماعی بود. از این روش می توان به عنوان یک روش درمانی نوین در جهت درمان اختلال اضطراب اجتماعی و سایر اختلالات مشابه استفاده کرد.