مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تکلیف دوگانه
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به اهمیت فرآیندهای آگاهانه از جمله فعالیتهای شناختی در تنظیم و ثبات پاسچر و سازگاریهای احتمالی مطرح شده در سیستم عصبی مرکزی بیماران مبتلا به بیثباتی عملکردی مچ پا، این تحقیق با هدف مقایسه الگوهای تداخل دو تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری و ثبات پاسچر بین بیماران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افراد سالم صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و مورد– شاهدی، 15 بیمار مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا به روش ساده و در دسترس انتخاب و با 15 فرد سالم که با آنها جور شده بودند، با استفاده از الگوی تکلیف دوگانه، تحت بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای هر آزمودنی 6 مرحله ارزیابی، حاصل از دو سطح بی ثباتی دستگاه تعادل بایودکس و سه درجه دشواری تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری انجام و در هر مرحله نمره عملکرد تکلیف پاسچر و تکلیف شناختی محاسبه شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشاندهنده تداخل بین تکلیف پاسچر و تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری در بیماران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افرادسالم بود (۰/۰۵>P)، ولی تداخل در دو گروه اختلاف معناداری نداشت. نتیجهگیری: یافتههای حاصل، اختلال در روند تجزیه و تحلیل اطلاعات را در ضایعه ای عضلانی– اسکلتی– محیطی همچون بیثباتی عملکردی مچ پا تأیید کرد. بهکارگیری برنامه های تمرین درمانی جهت تسهیل روند تجزیه و تحلیل اطلاعات در روند توانبخشی این بیماران و استفاده از الگوهای پیش رونده تکلیف دو گانه، با درجات دشواری متفاوت تکلیف شناختی، مؤثر به نظر میرسد.
تاثیر تکلیف دوگانه بر تعادل و فعالیت الکتریکی عضلات منتخب دانشجویان پسر 18 تا 30 ساله دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تاثیر تکلیف دوگانه بر تعادل و فعالیت الکتریکی عضلات بود. بدین منظور، 40 آزمودنی از بین دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه تهران به طور تصادفی انتخاب و در 4 گروه 10 نفری قرار داده شدند (گروه تکلیف دوگانه، حرکتی – تعادل، شناختی– تعادل، تکلیف مجرد تعادل و گروه بی تمرینی (کنترل) ). گروه اول علاوه بر تمرین تعادل بر روی دستگاه تعادل، با راکت پینگ پنگ به توپ ضربه می زدند، گروه دوم علاوه بر تعادل، آزمون اثر استروپ را انجام می دادند، گروه سوم فقط تمرین تعادل را انجام می دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه، کرت های خرد شده و تی همبسته و مستقل نشان داد هر دو تکلیف دوگانه حرکتی _ تعادل و شناختی _ تعادل موجب تغییرات معنی داری بر تعادل شدند. تکلیف دوگانه حرکتی _ تعادل روش مناسب تری بود. هیچکدام از گروه ها پس از دوره تمرینی بر فعالیت الکتریکی عضلات تاثیر معنی داری نداشتند. همچنین در بررسی میزان تداخل تکلیف ثانویه مداوم حرکتی و تکلیف ثانویه مداوم شناختی بر تعادل و فعالیت الکتریکی عضلات مشخص شد که تکلیف حرکتی تداخل بیشتری را بر تعادل و فعالیت الکتریکی عضلات ایجاد می کند. ازاین رو، می توان گفت اثر تمرین تکلیف دوگانه مناسب با کاهش نیازهای تکلیف یا خودکاری مؤثر خواهد بود.
تأثیر یک دوره برنامه تمرین تعادلی تکلیف منفرد و تکلیف دوگانه بر تعادل سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مقایسه تأثیرات سه شیوه تمرینی تکلیف منفرد، تکلیف دوگانه با اولویت ثابت و تکلیف دوگانه با اولویت متغیر بر تعادل افراد سالمند بود. شرکت کنندگان در این تحقیق 36 نفر از سالمندان بالای 65 سال واجد شرایط شهر کرمان بودند که بر اساس نمره پیش آزمون برگ به طور تصادفی به 3 گروه 12 نفری، تقسیم شدند. گروه های تمرینی شامل گروه تمرین تکلیف منفرد، گروه تمرین تکلیف دوگانه با اولویت ثابت و گروه تمرین تکلیف دوگانه با اولویت متغیر بود. گروه تجربی تمرینات را به مدت 4 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند که مدت زمان هر جلسه تمرینی 45 دقیقه بود. از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنادار 05/0≥p برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه های تمرینی تکلیف منفرد و تکلیف دوگانه با اولویت ثابت و همچنین تکلیف منفرد و تکلیف دوگانه با اولویت متغیر تفاوت معناداری وجود دارد (به ترتیب 008/0 P = و 000/0 P =)، ولی بین گروه های تمرینی تکلیف دوگانه با اولویت ثابت و متغیر تفاوت معناداری مشاهده نشد (149/0=P). در مورد آزمون TUG در شرایط تکلیف دوگانه مشخص شد که بین گروه های تمرینی تکلیف منفرد و تکلیف دوگانه با اولویت ثابت، تکلیف منفرد و تکلیف دوگانه با اولویت متغیر و گروه های تکلیف دوگانه با اولویت ثابت و متغیر تفاوت معناداری مشاهده شد (به ترتیب 035/0 P= و 033/0 P = و 000/0 P =). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تمرینات تعادلی تکلیف منفرد و دوگانه موجب بهبود عملکرد تعادلی در بین افراد سالمند شد، ولی افرادی که به روش تکلیف دوگانه تمرین کردند، در هر دو شرایط تکلیف منفرد و تکلیف دوگانه عملکرد بهتری داشتند.
تأثیر تکلیف دوگانه در شرایط دستکاری سیستم های حسی بر تعادل ایستای افراد بینا و نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر دستکاری سیستم های حسی در شرایط تکلیف مجرد و دوگانه بر تعادل افراد نابینا و بینا بود. بدین منظور 12 نفر فرد نابینا (68/4±08/25) و 12 نفر بینا(33/5±67/22) به صورتی که از لحاظ برخی از ویژگی های آنتروپومتریک با هم مطابقت داشته و هیچگونه بیماری یا نا هنجاری نداشتند از بین دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب و در این تحقیق شرکت کردند. در این تحقیق 6 بار از هر آزمودنی آزمون تعادل به وسیله دستگاه تعادل سنج بایودکس به عمل آمد، 3 مرحله در شرایط تکلیف مجرد و 3 مرحله در شرایط تکلیف دوگانه (انجام همزمان تکلیف شناختی یاد آوری زنجیره اعداد تصادفی ). طی هر کدام از مراحل یکی از سیستم های حسی دستکاری شد( بدون دستکاری، دستکاری سیستم دهلیزی، دستکاری سیستم حسی پیکری). هر مرحله از آزمون شامل 3 کوشش 20 ثانیه ای بود که در نهایت میانگین نوسانات کلی هر آزمودنی به عنوان متغیر وابسته ثبت شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد افراد بینا در همه مراحل، تعادل بهتری نسبت به آزمودنی های نابینا داشتند. اما این تفاوت تنها در مرحله دستکاری سیستم دهلیزی معنادار بود(05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد تکلیف دوگانه بر تعادل افراد نابینا تأثیری نداشت ولی در افراد بینا ، در مرحله بدون دستکاری، تعادل تحت تأثیر تکلیف دوگانه کاهش یافت(002/0=P). از دیگر نتایج این تحقیق این بود که در افراد بینا و نابینا تحت تأثیر دستکاری سیستم های حسی ، میزان نوسانات هنگام حفظ تعادل ایستا افزایش می یابد. اما تعادل افراد بینا تحت تأثیر دستکاری سیستم دهلیزی کاهش نیافت. بیشترین تأثیر حین دستکاری سیستم حسی پیکری مشاهده شد. همچنین با افزایش دشواری تکلیف تعادلی( دستکاری سیستم های حسی) ، تکلیف دوگانه موجب تداخل در این تکلیف نشد. بنابراین به نظر می رسد افراد بینا و نابینا مکانیسم های متفاوتی در حفظ تعادل دارند.
مقایسه نقص توجه انتخابی در اجرای تکلیف دوگانه در افراد مسن سالم و مبتلا به بیماری آلزایم ر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارزیابی نقص توجه انتخابی در افراد مسن مبتلا به بیماری آلزایم ر و مسن سالم با استفاده از روش تکلیف دوگانه بود. شرکت کنندگان شامل 23 فرد (11 نفر زن و 12 نفر مرد) با دامنه سنی 62 تا 81 سال بودند که 13 نفر از آن ها مبتلا به بیماری آلزایمر (AD) و10 نفر افراد مسن سالم (HEI) و دارای عملکرد شناختی طبیعی بودند، در این مطالعه شرکت داشتند. شناسایی افراد مبتلا به آلزایمر و مسن سالم بر اساس تشخیص پزشک و پرسشنامه وضعیت شناختی (SPMSQ) انجام گرفت. در روش تکلیف دوگانه خطای کلی و خطای متغیر در اجرای تکلیف پیگردی به عنوان تکلیف اصلی استفاده شد. تکلیف ثانویه اندازه گیری شمارش ماه های سال بود که در دو سطح دشواری اجرا شد. سپس هر فرد 10 بار دو تکلیف را به طور همزمان (شرایط Dual-task) در دو حالت ساده و دشوار اجرا نمود. نتایج تحلیل واریانس در تکالیف شناختی انجام شده نشان داد که بین سطح دشواری تکلیف و ابتلا به بیماری AD اثر متقابل معناداری وجود دارد (05/0p<). به بیان دیگر، افت میانگین تعداد ماه های شمارش شده AD نسبت به افراد مسن سالم (HEI) تنها در تکلیف دشوار (شمارش معکوس ماه ها) دیده شد که نشان دهنده افت ساز و کارهای حافظه این افراد است. همچنین، نتایج تحلیل واریانس نشان داد که اثر سطح دشواری بر افت دقت و همسانی اجرای تکلیف پیگردی در شرایط Dual-task معنادار بوده است (05/0p<)، ولی اثر ابتلا به AD معنادار نبود. در شرایط دوگانه تکلیف پیگردی، دقت و همسانی اجرای هر دو گروه به یک نسبت کاهش یافت، که این افت در شرایط دشوار مشهودتر بود که نشان دهنده افزایش تداخل در سطح پاسخ به علت نقصان در ساز و کارهای توجه انتخابی در تکالیف دوگانه شناختی و پیگردی در هر دو گروه است.
یادگیری و تعمیم پذیری تمرین کم خطا و پرخطا در دختران 10 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تعداد خطاهای ایجاد شده برای یادگیری یک مهارت حرکتی شامل ضربه به توپ فوتبال جهت ایجاد نوع متفاوتی از یادگیری (یادگیری ضمنی در برابر یادگیری آشکار) بود. بدین منظور، 36 آزمودنی از دانش آموزان دختر 12 10 سال در سه گروه 12 نفری کم خطا، پرخطا و تمرین متغیر، هشت بلوک 25 تایی را در مرحله اکتساب برای هر هشت فاصله متفاوت اجرا کردند. سپس، از آزمودنی ها خواسته شد تا هرگونه تکنیکی که برای انجام موفقیت آمیز تکلیف استفاده کرده اند را گزارش کنند و عملکرد آن ها یک هفته بعد در یادداری، تکلیف دوگانه و انتقال در فاصله جدید با استفاده از خطای مطلق و متغیر ارزیابی شد. نتایج در مرحله اکتساب، پیشرفت معنا داری را برای سه گروه نشان داد (P=0.001). با این وجود، گروه کم خطا دارای خطای کمتری بودند (P=0.001). همچنین، تعداد قوانین گزارش شده در گروه کم خطا پس از تمرین، به طور معنا داری کمتر از دو گروه دیگر بود (P=0.001). نتایج آزمون یادداری و تکلیف دوگانه نیز عملکرد بهتر؛ یعنی خطای مطلق و متغیر کمتری را برای گروه کم خطا نسبت به دو گروه دیگر نشان می دهد (P=0.001). در انتقال فاصله جدید نیز گروه تمرین متغیر، خطای مطلق، متغیر کمتر (P=0.001) و عملکرد بهتری داشتند. از یافته ها استنباط می شود که کاهش خطا در طول تمرین منجر به یادگیری ضمنی مهارت ضربه فوتبال در کودکان کم سن می شود و این نوع یادگیری در شرایط اختلال (تکلیف دوگانه) در مقایسه با یادگیری آشکار، باثبات باقی می ماند، اما تعمیم پذیری و انتقال مهارت در شرایط جدید در یادگیری آشکار بهتر است.
اثر جهت دهی بینایی فضایی بر دوره بی پاسخی روان شناختی در سطوح مختلف دشواری تکلیف ادراکی-حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت های اجرای هم زمان چند تکلیف اغلب محدودیت های توجهی نامیده می شود. توجه بینایی-فضایی عملکرد را بهبود می دهد، بویژه وقتی محرک ها در مکانی که قبلا مورد توجه قرار گرفته است، ارائه شوند. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال بود، آیا تغییر در توجه بینایی فضایی از طریق دست کاری سازگاری نشانه-هدف می توانند مکانیسم های توجهی محدود کننده پردازش های مرکزی در تکلیف چندگانه را تحت تاثیر قرار دهد؟ در این پژوهش از یک الگوی دوره بی پاسخی روان شناختی تعدیل شده استفاده شد، که در آن تکلیف دوم ساده یا انتخابی بود و قبل از هدف اول یک نشانه سازگار یا ناسازگار با هدف ارائه می شد.فاصله زمانی بین هدف اول و دوم 200، 400 و 900 هزارم ثانیه بود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که توجه بینایی فضایی در ارتباط با محدودیت های توجهی مرکزی است، اما احتمال کنترل توجه بینایی-فضایی بدون نیاز به منابع مرکزی پردازش نیز وجود دارد.
تأثیر تمرین بر تناوب تکلیف دوگانه دیداری - شنیداری و شنیداری - دیداری در دوره بی پاسخی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین بر تناوب تکلیف دوگانه دیداری-شنیداری و شنیداری-دیداری در دوره بی پاسخی روان شناختی بود. روش: بدین منظور از میان کلیه دانشجویان 18 تا 28 سال شهرستان خرمشهر تعداد 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری، تمرین با تکلیف شنیداری-دیداری، تمرین با تکلیف دیداری-شنیداری و گروه کنترل دسته بندی شدند. از تمامی شرکت کنندگان آزمون تکلیف دوگانه دیداری-شنیداری و شنیداری-دیداری به عمل آمد. فواصل زمانی بین ارائه دو محرک 75 و 150 (فاصله کم) 350 و 450 هزارم ثانیه (فاصله زیاد) بود. برنامه تمرینی شامل 5 جلسه در 5 روز بود که هر جلسه شامل 12 بلوک 8 کوششی با تکلیف دوگانه دیداری-شنیداری همانند پیش آزمون ارائه شد و فاصله استراحت بین بلوک ها دو دقیقه بود. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس 2 (گروه) در 4 (پیچیدگی محرک ها) با تکرار سنجش عامل آخر و آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس نشان داد که در تمامی توالی محرک ها و در هر چهار فاصله زمانی بین گروه آزمایش و کنترل اختلاف معناداری وجود دارد ولی تفاوت معنی داری بین ارائه محرک اول دیداری نسبت به شنیداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرین تکلیف دوگانه از طریق افزایش سازگاری محرک-پاسخ موجب کاهش نیاز به توجه شده و با کاهش ظرفیت موردنیاز توجه که برای انجام تکلیف پردازش هم زمان دو محرک امکان پذیر است، می تواند بر الگوی دوره بی پاسخی روان شناختی دیداری-شنیداری و نیز شنیداری-دیداری با فاصله زمانی کم وزیاد تأثیر مثبت داشته باشد.
تأثیر اثر استروپ و فاصله های زمانی بین دو محرک بر دوره بی پاسخی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواد و روش ها:این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود برای این منظور تعداد 20 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران با میانگین سنی 54/1±45/23 سال به صورت در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان آزمون تکلیف دوگانه به عمل آمد این آزمون شامل چهار فاصله زمانی 50، 100، 300 و 900 هزارم ثانیه بین شروع ناهمزمان دو محرک در دو حالت همخوان و ناهمخوان برای محرک اول و دوم بود.
بررسی تسهیل و تداخل معنایی اثر استروپ بر دوره بیپاسخی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی تسهیل و تداخل معنایی محرک اول بر زمان واکنش دوم بود. ظرفیت پردازش اطلاعاتی انسان محدود است. از راههای بررسی این محدودیت انجام تکلیف در شرایط تحریک دوگانه است. روش: برای دستیابی به اهداف این مطالعه 17 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران با میانگین سنی 54/1±45/23 سال بهصورت در دسترس انتخاب شدند. از شرکتکنندگان آزمون تکلیف دوگانه اثر استروپ با استفاده از دستگاه تکلیف دوگانه اثر استروپ بر دوره بیپاسخی روان شناختی گرفته شد. این آزمون شامل چهار فاصله زمانی 50، 100، 300 و 900 هزارم ثانیه بین دو محرک در سه حالت خنثی، همخوان و ناهمخوان برای محرک اول و دوم بود. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر با سطح معناداری (05/0P>) نشان داد که تسهیل در محرک اول همخوان نسبت به محرکهای خنثی و ناهمخوان باعث کاهش زمان واکنش به محرک دوم همخوان و خنثی شد. نیاز به تغییر فرایندهای توجه در تکلیف دوگانه در وضعیت محرک دوم ناهمخوان، باعث عدم تأثیر معنیدار تقدم محرک اول همخوان و خنثی بر محرک دوم ناهمخوان شد. نتایج: با توجه به این یافتهها پیشنهاد میشود که از انجام هم زمان تکالیف دوگانه با ظرفیت پردازشی بالا یا تقسیم توجه در تکالیفی که خودکار نشدهاند، اجتناب نمود. همچنین، حداقل زمان لازم برای نمایش محرکها جهت آغاز فرایندهای تسهیل و تداخل معنایی، 100 هزارم ثانیه است
کاربرد تمرین کَم خطا برای تسهیل یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی امکان استفاده از کاهش خطاهای مرحله تمرین برای تسهیل فرایندهای یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان بود. تعداد 30 دانش آموز (میانگین سن = ۳۲/۱ ±۳۳/۱۱سال) با دید بسته، کیسه های نخود را با ترتیب از فاصله های نزدیک به دور یا دور به نزدیک پرتاب کردند. گروه نزدیک به دور مرحله اکتساب را از مسافت 2 متری هدف آغاز کرد. سپس تکلیف را از فاصله های 3، 4، و 5 متری تمرین کردند. گروه دور به نزدیک مرحله تمرین را از مسافت 5 متری آغاز کرد و سپس به ترتیب به 4، 3، و 2 متر رفت. آزمون های تکلیف منفرد و تکلیف دوگانه تأخیری از 5/3 متری هدف گرفته شد. در مرحله اکتساب، نسبت خطاهای گروه نزدیک به دور (کَم خطا) از گروه دور به نزدیک (پُرخطا) به میزان معناداری کمتر بود. در آزمون تکلیف منفرد، تفاوت بین گروهی معنا دار پیدا نشد. یافته ها همچنین نشان داد گروه کم خطا، در شرایط تکلیف دوگانه تکلیف را با خطای کمتری نسبت به گروه پرخطا انجام داد. نتیجه گیری شد که خطاهای کمتر هنگام تمرین یک مهارت حرکتی می تواند استفاده از فرایندهای یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان را تسهیل کند.
تأثیر بازی های رایانه ای بر کاهش زمان پاسخ به محرک دوم در دوره بی پاسخی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مهر ۱۳۹۷ شماره ۷ (پیاپی ۲۸)
139-156
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر بازی های رایانه ای بر کاهش زمان پاسخ به محرک دوم در دوره بی پاسخی روان شناختی بود. بدین منظور از میان کلیه دانش آموزان 14تا18 سال شهر اهواز تعداد 50 دانش آموز با معیار سلامت بینایی و انجام بازی های رایانه ای حداقل سه روز در هفته در طی شش ماه از انجام تحقیق برای گروه آزمایش، به صورت هدفمند انتخاب شدند. از تمامی شرکت کنندگان آزمون تکلیف دوگانه شنیداری-دیداری به عمل آمد. فواصل زمانی بین ارائه دو محرک 50 و 75 (فاصله کم) 200 و 250 هزارم ثانیه (فاصله زیاد) بوده است. (به طورکلی 8 کوشش). نتایج آزمون تحلیل واریانس 2 (گروه) در 4 (پیچیدگی محرک ها) با تکرار سنجش عامل آخر و آزمون تی مستقل با سطح معناداری (05/0> p ) نشان داد که در تمامی توالی محرک ها و در هر چهار فاصله زمانی بین گروه آزمایش و کنترل اختلاف معناداری وجود دارد. بازی های رایانه ای به دلیل اینکه مهارت های جهت یابی، بازداری پاسخ، دستوارت چندمرحله ای و حافظۀ شنیداری و بینایی را آموزش می دهد و نیز از طریق بهبود تجسم فضایی و افزایش مهارت های انتزاعی ذهنی می تواند بر تکلیف دوگانه نیز شنیداری-دیداری با فاصله زمانی کم وزیاد در دوره بی پاسخی روان شناختی تأثیر مثبت داشته باشد.
تأثیر دست کاری کانون توجه بر اجرای ضربه فورهند تاپ اسپین بازیکنان ماهر و مبتدی تنیس روی میز در شرایط فشار روانی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
67 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر دست کاری کانون توجه بر اجرای ضربه فورهند تاپ اسپین بازیکنان ماهر و مبتدی تنیس روی میز در شرایط فشار روانی بالا بود. تعداد 30 نفر (15 ماهر و 15 مبتدی) در این پژوهش شرکت کردند. افراد در شرایط فشار روانی بالا و پایین و کانون های توجهی مختلف (حالت یک تکلیفی، تکیف دوگانه با توجه درونی، تکلیف دوگانه با توجه بیرونی نامرتبط و تکلیف دوگانه با توجه بیرونی مرتبط) ضربه تاپ اسپین را اجرا کردند. نتایج نشان داد که گروه مبتدی در حالتی که توجه آن ها به سمت درون هدایت شده بود، افت کمتری در شرایط فشار روانی بالا داشتند. در گروه ماهر، زمانی که توجه آن ها به سمت بیرون بود (مرتبط یا نامرتبط)، در شرایط فشار بالا افتی در عملکرد آن ها دیده نشد. این نتایج با توجه به اثر دوگانه فشار روانی و همچنین، بحث کنترل درجات آزادی توجیه شد.
تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب تحت شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب تحت شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون- قالوآپ با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شهر اهواز بود. از جامعه مذکور، نمونه ای به حجم 39 نفر که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و پس از انجام آزمون ساخت دنباله به عنوان پیش آزمون، به صورت تصادفی به 3 گروه: تمرین تکلیف دوگانه (13 نفر)، تمرین تکلیف منفرد (13 نفر) و کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. سپس دو گروه تجربی، برنامه تمرینی منتخب با شرایط متفاوت را به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای انجام دادند. در انتها از همه افراد با استفاده از آزمون ساخت دنباله پس آزمون و دو ماه بعد نیز آزمون فالوآپ به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یکراهه و همچنین آزمون تی وابسته نشان داد که در پس آزمون، انعطاف پذیری شناختی در گروه تکلیف دوگانه برتر از هر دو گروه تکلیف منفرد و کنترل بود (P<0.05). در آزمون قالوآپ، این برتری تنها نسبت به گروه کنترل باقی ماند. همچنین، گروه تکلیف منفرد در پس آزمون تنها از گروه کنترل برتر بود (P<0.05). در مقایسه با رویکردهای تکلیف منفرد، تمرینات مبتنی بر رویکردهای تکلیف دوگانه می تواند منجر به بهبود بیشتر انعطاف پذیری شناختی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شود، لذا بهره گیری از این روش در برنامه ریزی کلاس های فعالیت بدنی برای این گروه از کودکان پیشنهاد می شود.
تأثیر شدت بار تکلیف ثانویه و دستورالعمل های کانون توجه بر کنترل خیرگی و دقت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیقات زیادی تأثیرکانون توجه و چشم ساکن بر عملکرد حرکتی بررسی شده است، با وجود این تأثیر این دو در شدت های مختلف بار تکلیف مبهم است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دستورالعمل های توجه درونی و بیرونی بر چشم ساکن و دقت پرتاب دارت در دو شدت تکلیف ثانویه بود. شرکت کنندگان 20 فرد مبتدی در پرتاب دارت بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند و در چهار شرایط تکالیف دوگانه شامل توجه درونی- بدون برآورد تن صدا، توجه بیرونی- بدون برآورد تن صدا، توجه درونی- با برآورد تن صدا و توجه بیرونی- با برآورد تن صدا به صورت کانتربالانس مهارت پرتاب دارت را انجام دادند که به طور همزمان اطلاعات خیرگی آنها نیز به وسیله دستگاه ردیاب بینایی دوچشمی ثبت شد. نتایج دقت نشان داد که شرکت کنندگان در شرایط توجه بیرونی نسبت به توجه درونی و در شرایط شدت بار تکلیف ثانویه پایین نسبت به بالا خطای شعاعی کمتری داشتند. همچنین نتایج چشم ساکن نشان داد تنها اثر اصلی تکلیف ثانویه معنا دار بود که شرکت کنندگان در شرایط بار تکلیف ثانویه بالا نسبت به پایین مدت زمان چشم ساکن بیشتری داشتند. این نتایج اهمیت کانون توجه بیرونی را در شرایط بار تکلیف ثانویه بالا و پایین برای عملکرد پرتاب دارت برجسته و تحقیقات آینده را به منظور بررسی عمیق تر نقش تأثیرات چشم ساکن و کانون توجه در عملکرد پرتاب دارت جهت دهی می کند.
تاثیر یک دوره برنامه تمرین تعادلی تحت شرایط تکلیف دوگانه بر حافظه کاری کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یک دوره برنامه تمرین تعادلی منتخب در شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر حافظه کاری کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش، نیمه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگری با گروه کنترل بود. بدین منظور 39 دانش آموز پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به 3 گروه 13 نفره تمرین در شرایط دوگانه، تمرین در شرایط منفرد و کنترل تقسیم شدند. دو گروه تجربی به مدت 8 هفته تحت مداخله تمرینات منتخب تعادلی در دو شرایط مختلف دوگانه و منفرد قرار گرفتند. شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگری (دو ماه بعد از پس آزمون) با استفاده از آزمون بلوک های تپنده کورسی ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و همچنین تحلیل کوواریانس یکراهه نشان داد که در پس آزمون، حافظه کاری در گروه تکلیف دوگانه برتر از هر دو گروه تکلیف منفرد و کنترل بود (05/0P<). همچنین تفاوت معناداری از پیش آزمون تا پس آزمون در همه گروه های آزمایشی جز گروه تکلیف منفرد در شاخص گسترده بلوک و گروه کنترل مشاهده شد. در آزمون پیگری، این برتری تنها در شاخص نمره کلی و کل کوشش های صحیح مشاهده شد. همچنین، گروه تکلیف منفرد در پس آزمون از گروه کنترل برتر بود (05/0P<). به دلیل اهمیت کارکردهای اجرایی، استفاده از این برنامه تمرینی منتخب به منظور بهبود حافظه کاری می تواند ابزار مفیدی برای این گروه از کودکان باشد.
تأثیر تمرینات تکلیف دوگانه بر کنترل پاسچر نشست وبرخاست زنان سالمند با سابقه افتادن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات تکلیف دوگانه شامل تمرینات تعادلی نشستن و برخاستن و تمرین شناختی بر کنترل وضعیت نشستن و برخاستن در زنان سالمند بود. 15 زن سالمند، به صورت تصادفی در دو گروه کنترل ( 7 نفر) و آزمایش (8 نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرین شامل تمرینات ترکیبی (شناختی-تعادلی) در گروه آزمایش و تعادلی در گروه کنترل بود. کنترل پاسچر توسط آزمون میدانی برگ و آزمون زمان برخاستن و رفتن ارزیابی شد. همچنین دامنه و سرعت نوسانات قامتی در جهت قدامی-خلفی و جانبی داخلی حین نشست وبرخاست با استفاده از دستگاه صفحه نیرو با فرکانس 100 هرتز در پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شد. از آزمون تی همبسته و مستقل، ویلکاکسون و یومن ویتنی در سطح معنی داری 0/05 ≥ P استفاده شد. تفاوت معنی داری در نتایج آزمون برگ و دامنه تغییرات و سرعت تغییرات مرکز فشار در جهت قدامی خلفی و میانی-داخلی در گروه آزمایش، قبل و پس از آزمون مشاهده شد . بر اساس نتایج، تمرینات تعادلی به شیوه ترکیبی باعث بهبود تعادل عملکردی و کاهش نوسانات قامتی و متعاقب آن کنترل پاسچر نشست وبرخاست و کاهش خطر سقوط در سالمندان می شود.
تأثیر پیش دوره و فواصل زمانی بین محرک ها بر دوره بی پاسخی روان شناختی: شواهدی بر آماده سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت آماده سازی در پاسخ به دو محرک در موقعیت های گوناگون ورزشی، هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر زمان پیش دوره و فواصل زمانی بین دو محرک در دوره بی پاسخی روان شناختی در ورزشکاران بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح درون گروهی بود و از نظر هدف در حوزه پژوهش های بنیادی-کاربردی است. بدین منظور 50 نفر از دانشجویان پسر ورزشکار دانشگاه شهید چمران اهواز با دامنه سنی 45/47±1/22 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده لپ تاپ ایسوز با قدرت پردازش پنج هسته ای، پرسشنامه دست برتری ادینبورگ، نرم افزار و سخت افزار ابزار سنجش دوره بی پاسخی روان شناختی بود. شرکت کنندگان به دو محرک دیداری (انتخابی) که به فاصله زمانی کمی از هم ارائه می شدند، با سریع ترین شکل ممکن پاسخ می دادند. آزمون ها به صورت تکلیف دوگانه و تکلیف تکی در پیش دوره های 1، 2، 4 و8 ثانیه و فاصله های بین محرکی 100، 250، 500 و 800 میلی ثانیه به صورت تصادفی گرفته شد. داده ها با استفاده از میانگین، انحراف معیار و تحلیل واریانس درون گروهی در سطح معنا داری (05/0P <) تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که اثر زمان پیش دوره و فاصله زمانی بین دو محرک معنادار بود. پیش دوره های 1 ثانیه و فاصله 100 میلی ثانیه بین دو محرک بیشترین دوره بی پاسخی روان شناختی و پیش دوره 8 ثانیه و فاصله بین دو محرک 800 میلی ثانیه کمترین دوره بی پاسخی روان شناختی را در پی داشت. این مطالعه نشان داد که الگوی دوره بی پاسخی روان شناختی در شناختن مراحل پردازش اطلاعات به وسیله دستکاری تجربی در فرایندهای آماده سازی، تحت تأثیر قرار می گیرد. در تقابل با تصور عمومی مبنی بر اینکه زمان آماده سازی روی فرایندهای پیش حرکتی عمل می کند، در پژوهش حاضر زمان آماده سازی در فرایندهای دیرهنگام حرکتی عمل کرده و وجود تنگنای پردازش را در تکالیف دوگانه تأیید می کند.
مقایسه تأثیر تعداد محرک-پاسخ و ناهمزمانی آغاز دو محرک بر دوره بی پاسخی روانشناختی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
103 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از موضوعاتی که در بسیاری از مهارت های ورزشی اهمیت فراوانی دارد دوره بی پاسخی روانشناختی است که تاخیر در پاسخ به محرک هایی است که با فاصله کوتاهی از هم ارائه می شوند. هدف این پژوهش مقایسه تأثیر تعداد محرک-پاسخ و فاصله بین دو محرک بر دوره بی پاسخی روانشناختی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار است. روش شناسی: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و در حوزه پژوهش های بنیادی-کاربردی است. تعداد 15 نفر از دانشجویان پسر ورزشکار و ۱۵ نفر غیرورزشکار دانشگاه (سن 08/1±25/22 سال) به صورت نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل دستگاه سنجش زمان واکنش های متوالی، لپ تاپ msi ساخت کشور چین و پرسشنامه دست برتری آنت بود. از همه شرکت کنندگان آزمون تکلیف دوره بی پاسخی روانشناختی شامل چهار تعداد محرک-پاسخ مختلف (یک، دو، چهار و هشت) برای محرک اول و دوم و چهار فاصله زمانی (100، 200، 400 و 600 هزارم ثانیه) بین دو محرک بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک راهه 4×4×۲ با اندازه گیری مکرر همراه با آزمون پیگردی بنفرونی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در فواصل زمانی بیشتر و در تعداد محرک- پاسخ های کمتر، دوره بی پاسخی روانشناختی کوتاه تری داشته اند. همچنین در تعداد محرک-پاسخ هشت انتخابی تفاوت معناداری بین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود دارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد در تعداد محرک-پاسخ های بیشتر، بر طبق نظریه تک کانالی ولفورد، به دلیل اینکه کانال دیرتر خالی می شود، دوره بی پاسخی روانشناختی طولانی تری رخ می دهد. ورزشکاران بدلیل تجربه چالش های بیشتر در ورزش و آمادگی سیستم عصب- عضلانی، در تکالیف واکنشی دشوارتر بهتر از غیرورزشکاران عمل می کنند.
اثر دو روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای مغز (tDCS) و ناهمزمانی محرک- پاسخ ها بر سازگاری عقب گرد در شرایط خستگیِ ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر دو روش tDCS آندی و کاتدی مغز و ناهمزمانی محرک- پاسخ ها بر سازگاری عقب گرد در شرایط خستگیِ ذهنی حاد بود.روش پژوهش: شرکت کنندگان 39 پسر (20 تا 24 سال) بودند. ابزارها شامل برگه رضایت آگاهانه، پرسشنامه دست برتری ادینبورگ، ابزار زمان واکنش دوگانه، نرم افزار استروپ، پرسش نامه مقیاس آنالوگ دیداری (VAS-F) و دستگاه تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بود. شرکت کنندگان در پیش آزمون در دو شرایط غیرخستگی و خستگی ذهنی با ابزار زمان واکنش دوگانه آزمون شدند. آزمون ها شامل دو محرک-پاسخ دیداری سه انتخابی (حروف و رنگ) با ده SOAs مختلف بود. سپس افراد به صورت تصادفی در سه گروه تحریک آندال، کاتدال و شم قرار گرفتند مداخله شامل چهار جلسه متوالی 20 دقیقه تحریک tDCS بر روی ناحیه DLPFCبود. یک روز و 4 روز پس از آخرین جلسه تحریک، آزمون ها تکرار شد. برای تحلیل استنباطی، از تحلیل واریانس مرکب و آنووای یکراهه در سطح معناداری 0/05 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین SOAs مختلف در زمان پاسخ به محرک اول که نمایشی از سازگاری عقب گرد است، تفاوت وجود دارد و در فواصل پایین، زمان پاسخ به محرک اول کمتر است. همچنین بین زمان پاسخ به محرک اول در فواصل بین محرکی پایین بین شرایط خستگی و غیرخستگی تفاوت وجود دارد. با این حال، اثرگذاری tDCS کاتدی و آندی بر RT1 بسیار اندک بود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که حداقل برخی از جنبه های مرکزی مربوط به پاسخ می تواند به صورت موازی پردازش شود. خستگی نیز بر این پردازش موازی تأثیر دارد.