مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
درمان متمرکز بر شفقت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طلاق یکی از عوامل ایجاد کننده اختلال روانی در زندگی است. افراد مطلقه بیشتر از افراد متأهل دچار اختلالات روانی می شوند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش افسردگی و اضطراب زنان مطلقه بود. روش: روش پژوهش، طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان بود. بدین منظور با توجه به ملاک های ورود و خروج چهار نفر از زنان مطلقه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها طی چند نوبت خط پایه، 8 جلسه درمان متمرکز بر شفقت و ۲ نوبت پیگیری شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه اضطراب بک بودند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش افسردگی و اضطراب اثر معناداری داشت. پیگیری دو و چهار هفته ای نیز حاکی از پایداری تغییرات درمانی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش افسردگی و اضطراب زنان مطلقه اثر معناداری داشت. بنابراین، این درمان می تواند به عنوان روشی جدید در کاهش افسردگی و اضطراب برای روان درمانگران و خانواده درمانگران مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش میزان خوش بینی و شفقت به خود دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
59 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش میزان خوش بینی و شفقت به خود دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر پایه دوم دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 95-1394 شهر ایذه بود. به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت. به این صورت که ابتدا 302 نفر از جامعه مذکور به روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و سپس پرسشنامه نگرانی پنسلوانیا را تکمیل نمودند که از میان آن ها 40 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند و گروه آزمایش به مدت 5/1 ماه تحت درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه تشخیصی، پرسشنامه های خوش بینی شی یر و کارور و شفقت بر خود رائس و همکاران بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس چندمتغیره) استفاده گردید. نتایج نشان داد که گروه آزمایش افزایش معنی داری را در خوش بینی و شفقت به خود بعد از دریافت آموزش نشان دادند. بر اساس یافته ها می توان گفت درمان متمرکز بر شفقت عامل تأثیرگذار مهمی بر افزایش خوش بینی و شفقت به خود افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر است.
موج چهارم رفتار درمانی: روند شکل گیری درمان های رفتاری و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
223-236
حوزه های تخصصی:
سه موج رفتار درمانی با اهداف و روش های مختلف منتشر شده اند که در شکل گیری هر یک از آنها عوامل متعددی نقش داشته اند. این پژوهش با نگاهی به این عوامل و توجه بر چالش های کنونی موج سوم رفتار درمانی، به چگونگی ظهور موج چهارم رفتار درمانی اشاره می کند. از جمله چالش های موج سوم رفتار درمانی می توان به تاکید بر تحلیل کارکرد و بی توجهی به محدودیت های آن، ازدیاد درمان ها و نبود درمان متمرکز بر شفقت اشاره کرد. همین عوامل ظهور موج چهارم رفتار درمانی را به همراه خواهد داشت . موجی
اثربخشی گروه درمانی متمرکز بر شفقت بر احساس تنهایی و نشخوار فکری زنان با سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۴۲)
167-175
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی متمرکز بر شفقت بر نشخوار فکری و احساس تنهایی زنان با سندرم پیش از قاعدگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به یکی از مراکز زنان و زایمان شهر مشهد در شش ماهه نخست سال 1397بودند که به صورت نمونه گیری دردسترس از بین آن ها 115 نفر انتخاب و به پرسشنامه غربالگری پیش از قاعدگی استنیر (2003)، پاسخ دادند. 30 نفر از زنانی که بر اساس این پرسشنامه تشخیص اختلال سندرم پیش از قاعدگی را دریافت کردند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) برنامه درمانی متمرکز بر شفقت را دریافت کردند ؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت . به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های نشخوار فکری نولن_هوکسیما و همکاران (1991) و احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان دی توماسو و همکاران (2004)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای نشخوار فکری، احساس تنهایی و مؤلفه های آن شامل؛ تنهایی رمانتیک، تنهایی خانوادگی و تنهایی اجتماعی، تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد به کارگیری فنون درمان متمرکز بر شفقت در کاهش علایم نشخوار فکری و احساس تنهایی زنان با سندرم پیش از قاعدگی، مؤثر است
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه و فرسودگی مرتبط با سرطان در افراد مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: فرسودگی مرتبط با سرطان، از عواملی است که سلامت روانی افراد مبتلا به سرطان را تحت تأثیر قرار می دهد. اما مسئله اصلی اینست که آیا درمان متمرکز بر شفقت و آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه و فرسودگی افراد مبتلا به سرطان تأثیر دارند؟ هدف: مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه و فرسودگی مرتبط با سرطان در افراد مبتلا به سرطان بود. روش : از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری، شامل کلیه بیماران سرطانی بیمارستان پیامبر اکرم (ص) بود که در سال 1396 به منظور شیمی درمانگری مراجعه کرده بودند. تعداد 60 نفر به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی ساده در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامه نمو پس از سانحه تدسچی و کاهلون (1996) و مقیاس فرسودگی مرتبط با سرطان اوکمیاما و همکاران (2000)، مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی (بی یر، 2014) و مداخله شفقت درمانگری گیلبرت (2005). داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی برونفرونی و ال - ماتریکس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : ذهن آگاهی و درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش نمو پس از سانحه و کاهش فرسودگی بیماران تأثیر معنادار داشتند (0/01 P< ). همچنین آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه اثربخشی بیشتری نسبت به درمان متمرکز بر شفقت داشت اما بین میزان اثربخشی دو روش مذکور بر فرسودگی مرتبط با سرطان تفاوتی وجود نداشت (0/01 P< ). نتیجه گیری : می توان جهت افزایش نمو پس از سانحه و کاهش فرسودگی افراد مبتلا به سرطان از آموزش ذهن آگاهی و مداخلات درمان متمرکز بر شفقت استفاده کرد
اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت بر تنظیم شناختی هیجان دختران دانش آموزان قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 122
حوزه های تخصصی:
پپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر تنظیم شناختی هیجان دختران دانش آموز قلدر دوره اول متوسطه شهر خرم آباد انجام شد. روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه قلدری ایلی نویز و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان را تکمیل نمودند، سپس نمونه های منتخب به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه ی 90 دقیقه ایی تحت آموزش درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در نهایت از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان قلدر تأثیر معناداری دارد. در نتیجه می توان گفت که درمان متمرکز بر شفقت عامل مهم و تاثیرگذاری بر تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان می باشد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر میزان تاب آوری و امید به زندگی افراد مبتلابه دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۹ شماره ۹۲
945-956
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت، تاب آوری و امید به زندگی پرداخته اند. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر میزان تاب آوری و امید به زندگی افراد مبتلابه دیابت نوع 2 پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر میزان تاب آوری و امید به زندگی افراد مبتلابه دیابت نوع 2 بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری را در این پژوهش کلیه بیماران مبتلابه دیابت نوع دو تشکیل می دادند که در سال 1398 به مرکز مشاوره روان یار مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 30 نفر که 15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه با روش نمونه گیری در دسترس در نظر گرفته شد. ابزار مورد استفاده طرح درمانی گیلبرت (2014)، مقیاس امیدواری اشنایدر (1991) و مقیاس تاب آوری کونور - دیویدسون (2003) بود. داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: درمان متمرکز بر شفقت بر میزان تاب آوری و امید به زندگی افراد مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنادار داشت (0/05 p< ) . نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمانی متمرکز بر شفقت شرکت کرده بودند تاب آوری بیشتر و امید به زندگی بیشتری داشتند.
مقایسه اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقش درمان ها و مداخلات روان شناختی در بیماری های مزمن مورد تأیید قرار گرفته است، از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تنکابن بود . روش: این پژوهش مطالعه آزمایشی با روش نمونه گیری هدفداربود و جامعه آماری آن بیماران دیابتی بیمارستان شهر تنکابن بود که 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پس از انجام آزمون متغیر وابسته، افرادی که انحراف معیار متفاوتی با سایرین داشتند، گزینش شدند که تعداد آن ها 100 نفر بود و از بین 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه 15 نفری، دو گروه مداخله و یک گروه کنترل قرار گرفتند که مقیاس های ولع به غذا- صفت داچ، کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 طبق شاخص چهار عاملی هالینگستد و پریشانی روان شناختی نجاریان و داودی به آنان و 12 جلسه درمان متمرکز بر شفقت و 12 جلسه درمان اکت اجرا شد (جلسه 45 دقیقه). جلسات برای هر مداخله هفته ای دو جلسه با فاصله 3 روز اجرا گردید. پایان درمان هر سه گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: تفاوت میانگین های دو گروه در ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی به ترتیب (264/7-)، (054/7) و (914/7-) بود که نشان داد افرادیکه تحت تأثیر درمان پذیرش و تعهد قرار گرفته اند نسبت به افرادیکه تحت درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفته اند، در میزان هر یک از متغیر های ذکر شده در پس آزمون اثربخشی بیشتری از خود نشان دادند . نتیجه گیری: نتایج حاکی از روند کاهشی ولع خوردن، پریشانی روان شناختی و افزایش کیفیت زندگی در مرحله پیگیری و اثربخشی هر دو رویکرد و برتری رویکرد اکت بود؛ بنابراین می توان از این درمان در شرایط مختلف جهت بهبود زندگی افراد استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - وجودی و درمان متمرکز بر شفقت به شیوه گروهی بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
439-452
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات مداخله ای مختلفی با هدف ارتقاء شاخص های سلامت روان زنان مطلقه سرپرست خانوار انجام شده است، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی درمان شناختی - وجودی و درمان متمرکز بر شفقت بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه سرپرست خانوار پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - وجودی و درمان متمرکز بر شفقت به شیوه گروهی بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه سرپرست خانوار انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه پژوهش متشکل از تمامی زنان مطلقه سرپرست خانوار کمیته امداد امام خمینی (ره) منطقه 19 شهر تهران در سال 1398 بودند. نمونه این مطالعه 36 زن بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. برای گروه آزمایشی اول، درمان شناختی وجودی ( کیسان، 2004، 2009 ) و برای گروه آزمایشی دوم درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2009، 2014) در 8 جلسه 120 دقیقه ای برگزار گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان شناختی - وجودی و درمان متمرکز بر شفقت باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن (پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، رشد شخصی، تسلط بر محیط) در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند. همچنین درمان شناختی - وجودی در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت اثربخشی بیشتری در افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن داشت (0/01 > p ) . نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می گردد روانشناسان و مشاوران از این دو رویکرد درمانی جهت کاهش مشکلات روانشناختی زنان سرپرست خانوار استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
453-460
حوزه های تخصصی:
زمینه: در پژوهش های مختلفی اثربخشی درمان متمرکز برشفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درکاهش مشکلات روانشناختی مبتلایان به بیماری های مزمن بررسی شده است، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه استفاده گردید. جامعه این پژوهش متشکل از بیماران زن مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و کلینیک طوبی شهر ساری در نیمه اول سال 1398 بودند که تعداد آنها 156 نفر بود. از میان این جامعه آماری، نمونه ای به حجم 60 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و باگمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. گروه آزمایشی اول درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2010؛2014) و گروه آزمایشی دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایس، استروسال و ویلسون، 2016) را در 8 جلسه 120 دقیقه ای دریافت نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و مؤلفه های آن (تحمل، جذب، ارزیابی، تنظیم) در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند. همچنین درمان متمرکز بر شفقت در مقایسه با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری در افزایش تحمل پریشانی و مؤلفه های آن داشت (0/01 > p ) . نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در افزایش تحمل پریشانی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک تأیید نمود.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
48-69
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام بود. روش: جامعه آماری پژوهش زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز ( 1993 ) با نقطه برش 50 و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. برای سنجش شرم و احساس گناه، از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، 8 جلسه مداخله به صورت هفتگی و پیگیری 2 ماهه اجرا شد. داده ها به روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در شرم (20/31 درصد%) و احساس گناه (68/28 درصد) بهبود را تجربه کردند و اثر آنها نیز تا دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد. شاخص تغییر پایای آنها نیز حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود. نتیجه گیری: بنابراین یافته های پژوهش بیانگر این است که درمان متمرکز بر شفقت با کاهش فعالیت سیستم تهدید و افزایش فعالیت سیستم تسکین بر کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی تأثیر دارد.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برخودشفقتی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
83 - 108
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودشفقتی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود.جامعه پژوهش را بیماران زن مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و کلینیک طوبی شهر ساری در نیمه اول سال 1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 60 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس خودشفقتی نف (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم درمان متمرکز بر شفقت را در 8 جلسه 120 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت نمودند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت در بهبود خودشفقتی و کیفیت زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده اند (01/0 > p). یافته ها اثربخشی بیشتر درمان متمرکز بر شفقت در بهبود خودشفقتی بیماران را تأیید نمود. در متغیر کیفیت زندگی بین دو شیوه درمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می گردد روان شناسان و متخصصان سلامت از این دو مدل درمانی جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران مبتلا به لوپوس استفاده نمایند.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
289-269
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت، بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی بود. روش: این مطالعه از نظر روش شناختی جز طرح های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 98-97 به تحصیل اشتغال داشتند. به این منظور، 24 نفر از مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی با روش نمونه گیری در دسترس از بین مدارس استثنایی انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 12 نفر). مداخله درمانی به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس تحمل پریشانی ( DTS ) و آزمون عاطفه خودآگاه ( TOSCA-2 ) بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دهنده وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود (05/ p< ). بر اساس این یافته ها درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش احساس گناه و افزایش تحمل پریشانی مادران دارای کودک معلول جسمی-حرکتی اثرگذار است . نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه شفقت به خود از طریق فراهم کردن تجربیات مثبت، افزایش سازگاری با شرایط تنش زا و ابراز همدلی و هم دردی می تواند تحمل پریشانی را در افراد افزایش داده و سطح احساس گناه مادران دارای فرزند معلول را کاهش دهد.
مقایسه درمان متمرکز بر شفقت و معنادرمانی بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
196-185
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و معنادرمانی بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان بود که در بهار 1398 به بیمارستان آراد شهر تهران مراجعه کرده بودند و دارای پرونده پزشکی بودند. از بین آن ها 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه در انتظار درمان و دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب درمان متمرکز بر شفقت (طی 8 جلسه) و معنادرمانی (طی 8 جلسه) دریافت کردند و گروه در انتظار درمان آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب مرگ DAS (تمپلر، 1970) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS 21 انجام گرفت. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت به طور معناداری باعث کاهش اضطراب مرگ (55/96= F و 002/0= p ) شده است. همچنین، معنادرمانی به طور معناداری باعث کاهش اضطراب مرگ (85/108= F و 0005/0= p ) شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که معنادرمانی (91/65= F و 05/0> p ) تاثیر بیشتری نسبت به درمان متمرکز بر شفقت دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از معنادرمانی جهت کاهش اضطراب مرگ به صورت موثرتری نسبت به درمان متمرکز بر شفقت در زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکزبر شفقت و رفتاردرمانگری دیالکتیکی بر کاهش تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۹۱۲-۱۸۹۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعارض زناشویی می تواند پایه های زندگی مشترک را متزلزل سازد و زمینه طلاق عاطفی و رسمی را فراهم سازد. اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز بر شفقت بر متغیرهای مختلفی تأیید شده است، اما در زمینه مقایسه و تأثیر این دو درمان بر تعارض زناشویی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش درمان متمرکز بر شفقت و رفتاردرمانگری دیالکتیکی بر کاهش تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق بود. روش: روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش را کلیه زنان دارای تعارض زناشویی و در آستانه طلاق شهر ساری تشکیل می دادند که در سال 1397 به مراکز مشاوره تحت نظارت سازمان بهزیستی شهرستان ساری مراجعه کرده بودند. 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) ثنایی و همکاران (1387) بود. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه (هفته ای دوساعت) تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفت، و گروه آزمایشی دوم، 8 جلسه (هفته ای دوساعت) تحت آموزش گروهی رفتاردرمانگری دیالکتیکی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار، SPSS24، استفاده شده است و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در پس آزمون، تعارض زناشویی آزمودنی های گروه های آزمایشی نسبت به گروه گواه، کاهش معنی داری داشته است (001/0 p<). اما تحلیل آزمون تعقیبی بنفرونی بین اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز بر شفقت بر تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق تفاوتی را نشان نداد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، حمایت تجربی مناسبی را برای رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز برشفقت فراهم می آورد. پیشنهاد می گردد روانشناسان و مشاوران خانواده، این دو درمان را جهت بهبود تعارض زناشویی به کار گیرند.
تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمان متمرکز بر شفقت با تنظیم سیستم های هیجانی به افزایش امنیت هیجانی زوجین کمک می کند که در نهایت می تواند باعث بهبود سبک های دلبستگی زوجین شود. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی چند خط پایه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان بودند. بر این اساس، سه زوج که دارای تعارض زناشویی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، مداخله (8 جلسه 90 دقیقه ای) و پیگیری انجام شد و زوجین به مقیاس سبک های دلبستگی (کولینز ورید، 1990) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میزان بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای سبک های دلبستگی ایمن (93/33-32/36)، اجتنابی (37-36/40) و اضطرابی (98/25-47/26)، درصد است؛ بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمان متمرکز بر شفقت می تواند به عنوان یک درمان مؤثر جهت بهبود سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی مورداستفاده قرار گیرد.
مروری بر خودانتقادی و خودشفقت ورزی در سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودانتقادی به عنوان هسته اصلی آسیب شناسی بسیاری از اختلالات روانی و یکی از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان معرفی شده است. مطالعات متعددی بر اهمیت خودانتقادی به عنوان سازه ای فراتشخیصی صحه گذاشته اند. درگذشته خودانتقادی با شرم و کمال گرایی یکسان در نظر گرفته می شد، اما خودانتقادی در مقایسه با کمال گرایی تعریف محدودتری دارد. همچنین، خودانتقادی با شرم درونی نیز مرتبط است. یکی از عوامل مرتبط برای بهبود خودانتقادی خودشفقت ورزی است که به عنوان پادزهر اصلی خودانتقادی منجر به کاهش آثار منفی آن بر سلامت روان می شود. این پژوهش به شکل توصیفی تحلیلی با هدف تبیین آسیب های خودانتقادی بر سلامت روان و راهبردهای مبتنی بر شفقت در بهبود خودانتقادی انجام شده است. امید است با توجه بیشتر به مفهوم خودشفقت ورزی زمینه پژوهش های بیشتر در حوزه درمان خودانتقادی فراهم آید
تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رشد پس از سانحه و نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۱۸-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر بر رشد پس از سانحه و نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان بود که در بهار 1398 به بیمارستان آراد شهر تهران مراجعه کرده و دارای پرونده پزشکی بودند. از بین آن ها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه در انتظار درمان و یک گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش درمان متمرکز بر شفقت (طی 8 جلسه) دریافت کردند و گروه در انتظار درمان آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رشد پس از سانحه PTGI (تدسچی و کالهون، 1996) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی BICI (لیتلتون، آکسوم و پوری، 2005) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام گرفت. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت به طور معناداری باعث افزایش رشد پس از سانحه و کاهش نگرانی از تصویر بدنی سانحه شده است (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از درمان متمرکز بر شفقت جهت افزایش رشد پس از سانحه و کاهش نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
مقایسه درمان متمرکز بر شفقت و معنادرمانی بر رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و معنادرمانی بر رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان بود که در بهار 1398 به بیمارستان آراد شهر تهران مراجعه کرده بودند و دارای پرونده پزشکی بودند. از بین آن ها 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه کنترل در انتظار درمان و دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب درمان متمرکز بر شفقت (طی 8 جلسه) و معنادرمانی (طی 8 جلسه) دریافت کردند و گروه کنترل در انتظار درمان آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رشد پس از سانحه PTGI (تدسچی و کالهون، 1996) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS21 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت به طور معناداری باعث افزایش رشد پس از سانحه (56/122=F و 001/0=p) شده است. همچنین، معنادرمانی به طور معناداری باعث افزایش رشد پس از سانحه (9/15=F و 0004/0=p) شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت (05/53=F و 05/0>p) تاثیر بیشتری نسبت به معنادرمانی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از درمان متمرکز بر شفقت جهت افزایش رشد پس از سانحه به صورت موثرتری نسبت به معنادرمانی در زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشانگان ضربه عشق (مطالعه موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: روابط عاشقانه یک تجربه جهانی مشترک در میان انسان ها است، بااین وجود بسیاری از افراد قطع رابطه عاشقانه را تجربه می کنند و ممکن است پس از پایان رابطه عاشقانه، دچار رنج گردند، هدف پژوهش حاضر، اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشانگان ضربه عشق بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع مطالعات موردی بود، بدین منظور سه شرکت کننده دختر باتجربه قطع رابطه عاشقانه به شیوه نمونه گیری هدفمند در شهر اصفهان انتخاب و تحت درمان فردی متمرکز بر شفقت در طی هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای قرار گرفتند. شرکت کننده ها در مراحل درمان (خط پایه، مداخله و پیگیری)، به پرسش نامه نشانگان ضربه عشق دهقانی (۱۳۸۹) همچنین در مرحله پیش از درمان، به پرسش نامه ضربه عشق رأس (۱۹۹۹) و پرسش نامه MMPI-۲RF پاسخ دادند و مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری و شاخص تغییر پایه و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، میزان بهبودی نشانگان ضربه عشق در مرحله پس از مداخله و پیگیری به ترتیب در شرکت کننده اول، ۹۵% و ۵۰%، شرکت کننده دوم ۵۰% و ۳۱% و شرکت کننده سوم، ۱۶% و ۴۱% بود. درصد بهبودی کلی برای هر سه شرکت کننده ۵۵% و ۴۱% بود. این مقدار موفقیت خوب درمان در کوتاه مدت و موفقیت متوسط در بلندمدت به حساب می آید. نتیجه گیری: می توان گفت درمان متمرکز بر شفقت با پرورش موضعی شفقت ورزانه این فرصت را فراهم می آورد که مراجعان با حضور کامل نسبت به تجربه های دردناک خویشتن، فرایند بهبودی را سپری کنند. نتایج پژوهش می تواند مورداستفاده روان شناسان و مشاوران قرار گیرد.