مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
بخشودگی بین فردی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، اثربخشی درمان هیجان مدار به شیوه گروهی بر بخشودگی بین فردی و امید در زنان مطلقه مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر، به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه زیر 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای منطقه 2 شهر مشهد در خرداد 1394 می باشد. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه بوده است که در ابتدا از بین زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر مشهد 30 زنان مطلقه انتخاب و سپس به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بخشودگی بین فردی (1389) و پرسشنامه امید اشنایدر (2000) بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و سپس درمان هیجان مدار به شیوه گروهی طی 10 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفتگی برای گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام جلسات، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. براساس نتایج حاصل از تحلیل واریانس تک متغیره بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. بدین صورت کهدرمان هیجان مدار به شیوه گروهی بر بخشودگی بین فردی و امید در زنان مطلقه اثر گذار بود. (P<0.001). با توجه به نتایج درمان می توان گفت که درمان هیجان مدار به شیوه گروهی می تواند بخشودگی بین فردی و سطح امید در زنان مطلقه را بهبود بخشد.
تاثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه ی قصه گویی بر بخشودگی بین فردی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۱
73 - 89
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه ی قصه گویی بر بخشودگی بین فردی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 97- 1396 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای ابتدا از بین چهار ناحیه آموزش و پرورش شهر اهواز یک ناحیه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از بین دوازده مدرسه دوره ششم ابتدایی ناحیه یک، یک مدرسه و سرانجام از بین چهارکلاس دو کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید و در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) گمارده شدند. آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات، پس آزمون روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران (1389) بود. یافته ها نشان داد پس از آموزش هوش اخلاقی، در گروه آزمایش افزایش معناداری در بخشودگی بین فردی نسبت به گروه گواه ملاحظه شد .(p<0/001) در نتیجه می توان گفت که آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر بخشودگی بین فردی دانش آموزان موثر است.
بررسی اثربخشی آموزش با رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین متعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اثربخشی آموزش با رویکرد هیجان مدار بر متغیرهای متعدد روانشناختی نشان داده شده است، اما بررسی تأثیر آن بر صمیمت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین دارای تعارض زناشویی مغفول مانده است؛ بنابراین آیا آموزش با رویکرد هیجان مدار بر صمیمت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین تأثیر دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش با رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. از جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به کلینیک های روانشناختی منطقه 1 تهران، 30 زوج انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه 15 زوجی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه بخشودگی بین فردی پولارد و همکاران (1998)، صمیمت جنسی بطلانی و همکاران (1389) بود. یافته های پژوهش در نهایت با استفاده از آزمون کواریانس تک متغیره تحلیل شدند. آموزش با رویکرد هیجان مدار جانسون (2012) به مدت 8 جلسه برای زوجین گروه آزمایشی اجرا شد. یافته ها : نتایج کواریانس نشان داد که آموزش با رویکرد هیجان مدار بر افزایش صمیمیت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین دارای تعارض زناشویی تأثیر مثبت دارد (0/001 p≤ ). نتیجه گیری : بر این اساس می توان گفت که آموزش با رویکرد هیجان مدار اثربخش واقع شده و می تواند راه گشای مشاورین و روان درمانگران در بهبود صمیمت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین باشد.
اثربخشی روان درمانی گروهی هیجان مدار بر افزایش امید و بخشودگی بین فردی در نشانگان ضربه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
10.22067/ijap.v9i2.68223
حوزه های تخصصی:
هدف: نشانگان ضربه ی عشق، مجموعه علائم شدیدی است که پس از فروپاشی یک رابطه ی رمانتیک بروز پیدا می کند، عملکرد فرد را در زمینه های متعدد، مختل می کند و مشکلاتی از جمله کاهش امید و عدم بخشودگی را در فرد ایجاد می کند. هدف از این مطالعه اثربخشی روان درمانی گروهی هیجان مدار بر افزایش امید و بخشودگی بین فردی در نشانگان ضربه عشق می باشد. روش: این مطالعه، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای مشهد، می باشد که دارای نشانگان ضربه عشق هستند. روش نمونه گیری، هدفمند و داوطلبانه می باشد و در نهایت30 نفر از دانشجویان، با توجه به معیارها انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در جریان مداخله 6 نفر از آنها از ادامه درمان انصراف دادند، بنابراین حجم نمونه به 24 نفر رسید، که در نهایت در هر گروه کنترل و آزمایشی 12 نفر حضور داشتند. گروه آزمایشی، 10 جلسه درمان هیجان مدار را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت درمانی را دریافت ننمودند. یافته ها: میانگین هر دو مؤلفه در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافت و تفاوت معناداری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون ایجاد شد (P< 0/05). بر اساس نتایج به دست آمده، می توان دریافت که درمان هیجان مدار می تواند به طور معناداری باعث افزایش امید و بخشودگی بین فردی در مراجعان شود.
مقایسه وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در زوج هایی 1-2 سال ازدواج کرده و زوج های 3-10 سال ازدواج کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
170-188
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ازدواج، پدیده ای است که می تواند باعث آرامش و سلامت روانی زن و مرد باشد از این رو بررسی سازه های مرتبط با آن در زوجین حائز اهمیت می باشد. بنابراین هدف از این پژوهش مقایسه وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در زوج هایی 1-2 سال ازدواج کرده و زوج های 3-10 سال ازدواج کرده بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. به این منظور 60 زوج (30 زوج 1 تا دو سال و 30 زوج 3 تا 10 سال ازدواج کرده) از بین زوج های شهرستان خمین به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها به روش t مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS V19 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> p ). به این معنی که زوج هایی که 3 تا 10 سال از ازدواجشان گذشته بود نسبت به زوج هایی که 1 تا 2 سال از ازدواجشان گذشته بود نمرات بالاتری در همه متغیرها بدست آوردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیرهای وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی از جمله مهمترین متغیرهایی هستند که بر ازدواج تأثیر می گذارند و با افزایش مدت زمان ازدواج زوجین این سازه ها در زوجین مشهودتر خواهد بود و لذا آگاهی از این سازه ها برای مشاوران خانواده و زوجین حائز اهمیت می باشد.
مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالتیکی بر بخشودگی بین فردی و تحمل پریشانی در زنان آزاردیده از خشونت های خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر بخشودگی بین فردی و تحمل پریشانی در زنان آزاردیده از خشونت های خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمامی زنانی بود که در زمستان 1398 و بهار 1399 به اورژانس اجتماعی شهر ساری مراجعه کرده بودند. از بین آن هاهاها 45 زن به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (طی 8 جلسه) و رفتار درمانی دیالکتیکی (طی 12 جلسه) دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بخشودگی بین فردی (احتشام زاده، 1389) و تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث افزایش بخشودگی بین فردی (32/16= F و 0003/0= p ) و تحمل پربشانی (34/7= F و 01/0= p ) شده است. همچنین، رفتاردرمانی دیالکتیکی به طور معناداری باعث افزایش بخشودگی بین فردی (78/11= F و 002/0= p ) و تحمل پریشانی (3/7= F و 012/0= p ) شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر بخشودگی بین فردی (9/9= F و 05/0> p ) و تحمل پریشانی (8/9= F و 05/0> p ) تاثیر بیشتری نسبت به رفتاردرمانی دیالکتیکی دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت افزایش بخشودگی بین فردی و تحمل پریشانی به صورت موثرتری نسبت به رفتاردرمانی دیالکتیکی در زنان آزاردیده از خشونت های خانگی استفاده کرد.
نقش ابعاد جهت گیری مذهبی در پیش بینی بخشودگی بین فردی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی دوم شهر تبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
93-102
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بخشودگی از مفاهیمی است که در مذهب و روا ن شناسی مثبت نگر به آن توجه؛ و به نقش سازنده ی آن در سلامت روانی افراد و ایجاد روابط سالم تأکید شده است. به همین دلیل شناسایی عواملی که می تواند بخشودگی را تسهیل نماید، دارای اهمیت اساسی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد جهت گیری مذهبی در پیش بینی بخشودگی بین فردی در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر تبریز بود. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - همبستگی بود. از جامعه ی آماری دانش آموزان متوسطه ی ناحیه ی 2، نمونه یی به تعداد 250 دانش آموز پسر به صورت نمونه گیری خوشه یی چند مرحله یی و بر اساس جدول مورگان انتخاب شد. آزمودنی ها پرسش نامه های جهت گیری مذهبی آلپورت و راس و مقیاس بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسنده ی مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بخشودگی بین فردی با جهت گیری مذهبی درونی رابطه ی مثبت معنادار داشت (257/0r= و 005/0p<)، ولی با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه ی معناداری نداشت (05/0p> و 014/0-r= ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی می تواند 9 درصد واریانس بخشودگی بین فردی را به طور معنی داری پیش بینی کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت افرادی که به تعالیم مذهبشان صادقانه اعتقاد دارند و بدان عمل می کنند، در هنگام تعارض و ناسازگاری مصالحه جو هستند و از توان بخشودگی بیشتری برخوردارند.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی و زوج درمانی سیستمی - تلفیقی بر بخشودگی بین فردی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی و زوج درمانی سیستمی - تلفیقی بر بخشودگی بین فردی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره مستقر در شهرستان رودهن در سال 1401 تشکیل دادند. که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بخشودگی بین فردی پولارد (IFS، 1998) بود. مداخله طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش لو و مک کی (۲۰۱۲) و پروتکل زوج درمانی سیستمی - تلفیقی فلدمن (۱۹۹۰) در ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای هفته ای دوبار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. . نتایج تحلیل واربانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری بخشودگی بین فردی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، و نتایج نشان داد طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش نسبت به زوج درمانی سیستمی - تلفیقی فلدمن به طور معناداری بر بخشودگی بین فردی زنان خیانت دیده اثربخش تر بود و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0<P). می توان این گونه نتیجه گرفت که بین دو درمان طرح واره درمانی مبتنی بر غنی سازی ارتباط پذیرش و زوج درمانی سیستمی تفاوت معنادار وجود دارد.
مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل و روایت درمانی بر بخشودگی بین فردی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
131 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل و روایت درمانی بر بخشودگی بین فردی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی همسران بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی از همسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره مستقر در منطقه 4 شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران (2011، IFI) بود. مداخله تحلیل رفتار متقابل برن (1958) و پروتکل روایت درمانی وایت و اپستون (1990) در 8 جلسه 120 دقیقه ای هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری بخشودگی بین فردی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، درمان تحلیل رفتار متقابل نسبت به روایت درمانی به طور معناداری بر بخشودگی بین فردی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی از همسران اثربخش تر بود (05/0>P) و هر دو درمان دارای ماندگاری اثر در دوره ی پیگیری بودند (05/0>P). بنابراین بین دو درمان تحلیل رفتار متقابل و روایت درمانی تفاوت معنادار وجود دارد و درمان تحلیل رفتار موثرتر بود.
مقایسه صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری در زنان متقاضی و غیر متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1187 - 1204
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مهم ترین چالش هایی که تمام جوامع با آن روبه رو هستند، واقعیتی به نام طلاق است که به طور دائم در حال افزایش است. از طرف دیگر، بر اساس مطالعات پیشین از جمله مهم ترین و عمیق ترین علل طلاق در زنان، صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری است. در مورد مقایسه متغیرهای مذکور در زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق، شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری در زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متقاضی طلاق در دادگاه شهید باهنر و کلینیک کامران در منطقه 5 شهر تهران، کلینیک ندای آرامش روان و آوای باران در منطقه 2 شهر تهران و زنان غیرمتقاضی طلاق در سرای محله مناطق 2 و 5 شهر تهران بود که از بین آن ها 300 نفر (130 زن متقاضی طلاق و 130 زن غیرمتقاضی طلاق) به عنوان نمونه آماری به روش هدفمند انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های بخشودگی بین فردی (احتشام زاده و همکاران، 1388)، شخصیت مرزی (لیشنرنیگ، 1999) و سبک های شنیداری (دوئل، 1997) بود. تحلیل داده ها در این پژوهش با تحلیل واریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد بین صفات شخصیت مرزی به طور کلی و مؤلفه های آن، آشفتگی هویتی با (0/001=P و12/032=F(1,258))؛ مکانیسم های دفاعی با (0/001=P و 17/907=F(1,258)) و ترس از صمیمیت با (0/001=P و 14/390=F(1,258))؛ در دو گروه متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد. بخشودگی بین فردی به طور کلی و مؤلفه های آن، ارتباط مجدد و کنترل انتقام جویی با (0/001=P و 11/574=F(1,258))؛ کنترل رنجش با (0/001=P و 83/662=F(1,258)) و درک واقع بینانه با (0/001=P و 8/035=F(1,258))؛ در دو گروه متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین در زمینه سبک های شنیداری، سبک تأملی با (0/001=P و 44/604=F(1,258)) در دو گروه زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده که نشان داد زنان متقاضی طلاق و غیرمتقاضی طلاق از نظر صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری با هم متفاوت هستند، پبشنهاد می شود در مشاوره های قبل از ازدواج به صفات شخصیت مرزی در طرفین و در زوج درمانی به آموزش بخشودگی بین فردی و سبک شنیداری تأملی در زوجین توجه شود.
رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدای استان البرز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی به شیوه همبستگی و جامعه آماری آن کلیه همسران شهدای استان البرز در سال 139۶ - 139۵ به تعداد 2000 نفر بود. به همین منظور 120 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری کونور و دیویدسون، خودمهارگری تانجنی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای ملاک و تاب آوری و خودمهارگری به عنوان متغیر پیش بین وارد معادله رگرسیون و به صورت همزمان تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین تاب آوری و خودمهارگری با کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد با آموزش تاب آوری و خودمهارگری، کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا ارتقا می یابد.