فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۶۱ تا ۹٬۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه انتخاب عقلانی و نظریه کثرت گرا در حوزه علم سیاست دو نظریه بسیار برجسته و پر کاربرد هستند که نقش مهمی در مبانی نظریه پردازی پژوهش های علوم سیاسی دارند، هر دو نظریه در بنیادهای معرفتی خود دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند، این پژوهش به روش مقایسه ای- تحلیلی کنکاشی است در بنیان های معرفتی (هستی شناسی و انسان شناسی) این دو نظریه و تحلیل نوع جهان بینی هر دو کلان نظریه روشی علوم اجتماعی و سیاست. نتایج این پژوهش نشان داد، نظریه انتخاب عقلانی در بنیادهای معرفتی خویش برآمده از علوم تجربی و تسلط پارادیم پوزیتویسم بر ساحت علوم انسانی بالاخص علم سیاست بود، انسان شناسی مبتنی بر غریزه بعنوان رانه اصلی کنش های انسانی و هستی شناسی مبتنی بر تجربه و آزمایش که نقطه اوجش تسلط چند دهه ای پارادایم رفتارگرایی بر پژوهش های علم سیاست بود و در مقابل نظریه کثرت گرایانه پاسخی بود به «علم زدگی» و تسلط جهان بینی علوم تجربی بر ساحت علوم انسانی و تلاشی بود برای اهمیت دادن به نقش سوژه خود آگاه انسانی در کنشهای اجتماعی و آگاهی دادن به این مهم که استفاده صرف از روشهای تجربی و تنها تکیه بر عقلانیت فردی در کنشهای جوامع انسانی به تنهایی نمی تواند پیچیدگیهای کنشهای سیاسی و اجتماعی کنشگران انسانی را توضیح دهد.
حدود مداخله دولت در فرهنگ در منابع دینی؛ مورد مطالعه: موسوعه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط سیر انقلاب اسلامی رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. مراحل این صیرورت عبارت است از : انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و در نهایت تمدن نوین اسلامی. اکنون در سومین حلقه از زنجیره تمدن نوین اسلامی، بار تحقق دولت اسلامی بر دوش مسئولان و خصوصاً اندیشمندان حوزه علوم انسانی است. یکی از عرصه هایی که دولت خواه ناخواه بر آن تأثیر گذار است، فضای فرهنگی حاکم بر جامعه است. حال این سؤال مطرح می شود که اساساً مبتنی بر منابع اصیل دینی، حد و مرز مداخله دولت تا کجاست؟ مسئله این پژوهش، حدود مداخله دولت در عرصه فرهنگ می باشد. این مقاله سعی دارد با روش استنباط صحیح در مراجعه به متون اصیل دینی، به جست و جوی ابعاد دخالت دولت در عرصه فرهنگ بپردازد. روش این پژوهش کتابخانه ای و رویکرد آن توصیفی و تحلیلی است. بر اساس یافته های این پژوهش آموزش و تربیت، ارشاد و هدایت مردم، ایجاد بستر و مقدمات لازم برای انجام فرائض و مقابله و مبارزه با بدعت های جدید سطوح مداخله دولت در عرصه فرهنگ را تعیین می کند. روش مداخله دولت در فرهنگ در یک طیف حکیمانه و با موعظه آغاز و به مقابله مسلحانه ختم می شود، که هر کدام از روش ها در یک حوزه باید بکار بسته شود و نکته ظریف در اینجاست که استفاده یک روش در حوزه دیگر ممکن است باعث ایجاد خسارت جبران نا پذیر می شود.
بررسی زیباشناسی و کارکردهای پیوندسازی در گونه (ژانر) «واقعیت – تلویزیون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دو بُعد زیبا شناسی و کارکردی ژانر تلویزیون واقع نما پرداخته است. به همین منظور، با تمرکز بر ماهیت پیوندی این ژانر- ابعاد گوناگون و مرتبط نظری، ریشه های تاریخی، تعاریف، زیرژانرها، شیوه های متفاوت پیوندسازی و مسئله واقعیت - بررسی شده اند. داده ها از طریق مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و مشاهده ای گردآوری شده و در بررسی آنها از رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. استفاده از راهکار «پیوندسازی ژانری» حاکی از زمینه ها و شرایط متفاوت رسانه تلویزیون در عصر فناوری و مؤید تحولات قابل توجه در ساحت های گوناگون ژانری نظیر خالقان، مخاطبان، پژوهشگران و آثار تولیدشده است. پیوندسازی در ژانر تلویزیون واقع نما حاکی از خلاقیت صنعت تلویزیون برای حفظ جایگاهش در بازار رقابتی (از طریق تلفیق عناصر داستانی و غیرداستانی یا واقعیت و قراردادهای ژانرهای از پیش موجود) است که برای بقا به همنوع خواری سبک ها و ژانرها و قراردادهای گذشته روی می آورد و همزمان با توجه به اصول استانداردسازی و تمایزگذاری، واریاسیون های گوناگون را عرضه می کند.
اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی و اثرات فرهنگی و رفتاری ناشی از آن (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر دوره متوسطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
151 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی میزان اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی و اثرات فرهنگی و رفتاری ناشی از آن در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان اردبیل بود. به همین منظور، 373 دانش آموز دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اردبیل به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود که برای این منظور پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، پرسشنامه انگیزهمطالعه و تحصیل (هارتر، 1980؛ 1981) و پرسشنامه های محقق ساخته پایبندی به فرهنگ ملی و نوع پوشش و آرایش مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که: 41 درصد دختران روستایی و 3/31 درصد دختران شهری در معرض اعتیاد به شبکه های اجتماعی قرار دارند. 9/1 درصد دختران شهری به این شبکه ها اعتیاد دارند؛ بین میزان شیوع اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی در دانش آموزان دختر شهری و روستایی تفاوت معنی داری وجود دارد و میزان شیوع اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی در بین دانش آموزان دختر شهری بیشتر از دانش آموزان دختر روستایی است. در نتیجه تعیین گردید که بین میزان اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی و انگیزه مطالعه و تحصیل و همچنین پایبندی به فرهنگ ملی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه همبستگی معکوس معنی داری وجود دارد. اما بین میزان اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی و نوع پوشش و آرایش دانش آموزان دختر شهری و روستایی رابطه معنی داری وجود ندارد.
جستاری در نقد باورها و دیدگاههای معمول درباره جغرافیای تاریخی و تاریخ یزد تا سده پنجم هجری
منبع:
فرهنگ یزد سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
27 - 54
حوزههای تخصصی:
پرداختن به جغرافیای تاریخی و تاریخ یزد در روزگار پیش از اسلام تا ظهور کاکویان یزد در سال 446 هجری، کاری دشوار است؛ زیرا گزارش های تاریخی بسیار اندکی از یزد در این مقطع در منابع یافت می شود. این واقعیّت در کنار کمبود پژوهش های باستان شناختی، سبب شده تا فهم روشنی از تاریخ یزد در این مقطع وجود نداشته باشد و محقّقان و یزدشناسان و باستان شناسان یا به تکرار همین گزارش های اندک بسنده نموده اند و یا مبتنی بر آن ها دیدگاه هایی را طرح نموده اند که در مواردی فاقد دقت لازم هستند. پژوهش حاضر که پژوهشی است توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کتابخانه ای، می کوشد تا با بازخوانی مجدّد منابع، به نقد گزارش ها و دیدگاه های رایج درباره تاریخ یزد (و مشخصاً نام و جایگاه اولیه شهر یزد و ارتباط آن با ایساتیس و کَثَه، بانی شهر یزد و ماجرای زندان اسکندر، و نحوه ورود اسلام به یزد و ماجرای شهدای فهرج) بپردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بعضی از دیدگاه هایی که درباره نام و جایگاه اولیه یزد مطرح شده، فاقد دقّت بوده و برآمده از فهم نادرست از گزارش های تاریخی موجود هستند. ضمن اینکه بعضی از گزارش های موجود درباره یزد صرفاً روایات عامیانه ای هستند که مکتوب شده اند و نه یک گزارش دقیق تاریخی.
دلالت های نظریات عدم مغایرت و مطابقت در فقه دولت اسلامی
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰ ویژه علوم سیاسی
191 - 217
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی دو نظریه ی عدم مغایرت و مطابقت به عنوان دو مبنا و دیدگاه در قانون گذاری پرداخته است؛ اهمیت پذیرش هرکدام از این دو نظریه در قانون گذاری، در عملکرد و کارآیی دولت اسلامی در تصویب قوانین و به تبع آن عمل به شرع مقدس اسلام نقش بسزایی دارد. آنچه در این پژوهش بدان توجه شده، میزان پایبندی به موازین شرع و قانون اساسی در قانون گذاری با توجه به سبقه ی صدساله ی قانون گذاری در ایران است؛ پایبندی به شرع در تصویب قوانین در این یک قرن، بر اساس نظریه عدم مغایرت بوده است ولی ازآنجاکه این نظریه با گذر از دین حداقلی و مبانی آن و بالاضطرار در اوایل انقلاب اسلامی تصویب شده است و جهت عمل به آن طبق تقدم اصل حفظ نظام اجتماعی بر نظام قانون گذاری راقی بوده است لذا دارای اشکالات اساسی است؛ بدین جهت باید در گام دوم انقلاب اسلامی از این نظریه عبور کرده و به دنبال کارآمدی قوانین و تصویب قوانین خوب بود که آن هم درگرو نظریه ی مطابقت و با ابتکار شرع است. لذا در این پژوهش سعی شده ابتدائا به واکاوی این دو نظریه در طول تاریخ و بیان الگوواره ها و چالش های آن پرداخته شود و درنهایت بابیان پیشنهاداتی به ارائه هندسه ی مطلوب در قانون گذاری بر طبق سیاست های کلی قانون گذاری و با توجه به نظریه ی مطابقت پرداخته شود.
الگوی زیست جمعی در ایران (تحلیلی بر درسنامه فنی و مشارکتی طومار تقسیم آب زنده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
79 - 150
حوزههای تخصصی:
وجود تجارب زیست جمعی در سطح عالیِ تمدن سازی در فلات مرتفع ایران،نشانه ای بر وجود الگو به مثابه «روح» و الگو به مثابه «کالبد» است.اصفهان از مناظر اقلیمی، فرهنگی و مهندسی یکی از نمونه های مناسب برای شناخت این الگو می باشد.با توجه به شکوفایی اصفهان بر مدار زایندگی رودخانه اش، پرسش آغازین بر محور تقسیم آب رودخانه زنده رود در طومار منسوب به شیخ بهایی مطرح گردید تا نظم اجتماعی و نظم مهندسی سازنده ی اصفهان و رابطه آن ها در قالب رژیم اجتماعی-فنی و مهندسیِ پدیدار شده، شناسایی گردد.اتخاذ روش جغرافیای تاریخی برای شناسایی نظم اجتماعی و استفاده از نتایج روش بازخوانی در مطالعات فنی- مهندسی با تمرکز بر سازه های آبی در دوره مورد بررسی برای شناسایی نظم مهندسی صورت گرفته است.نتیجه بررسی ها نشان داد که پایداری و زایندگی رودخانه اصفهان حاصل تقسیمی اجتماعی و فنی-مهندسی،برای تغییر در اقلیمی نیمه خشک و دستیابی به شهر باغی، کشاورزی-صنعتی است که افزایش معقولِ بار اکولوژیک را بر پایه و در سایه ی بهره مندی از مهندسی در مرتبه تحلیلی، نیرو بخشی به ظرفیت غیرحاکمیتی و ارتقاء ظرفیت سیاسی در مقیاس پایتخت یک امپراتوریِ مقتدر امکان پذیر ساخته است. سازمانِ کار یاریگرانه، نظمی درهم تنیده و همسو را در ابعاد بهم پیوسته ی فنی-مهندسی و اجتماعی پدید آورد. باور به ضرورتِ تعامل دوسویه با طبیعت منجر به طراحی الگوی زیست جمعی با لحاظ عنصر «زمان» در «بلند مدت» گردید و این همه، در گرو درکی عمیق و همه جانبه از معنای «آب»، چرخه آب در زیست جمعی و چگونگی تقسیم آن در منظومه ی دانش های بومی آب شناسی در عرصه های متنوعِ اجتماعی و مهندسی بوده است.بنابراین، طراحی و باز طراحی الگوی زیست جمعی در ایران،نیازمند درک رابطه علوم اجتماعی و مهندسی و بازخوانی میراث برای ایفای نقش و مشارکت در تجارب جهانی است.
مطالعه اثربخشی مستند روایت فتح بر التزام دینی مخاطبان نوجوان
منبع:
شاهد اندیشه دوره اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
65 - 88
حوزههای تخصصی:
ویژگی رسانه های تصویری، مبلغین دینی را بر آن داشته تا از این عامل ارتباطی در رساندن پیام و متاثر نمودن مخاطبان به نحو مطلوب استفاده نمایند. اﻓﺮاد مختلف ﺟﺎﻣﻌﻪ، اﻋﻢ از ﺑﺰرﮔسال، نوجوان و کﻮدک، در ﻣﻌﺮض ﺗﺄﺛیﺮات تلویﺰیﻮن ﻗﺮار دارﻧﺪ و فیلم های مستند به عنوان گونه ای از فیلم می توانند بر ذهن و رفتار مخاطبان تاثیرگذار باشند. این مقاله با هدف بررسی اثرگذاری مستند روایت فتح بر التزام دینی مخاطبان صورت پذیرفته است و مذهب به عنوان پیام و رسانه به منزله حامل و ناقل پیام به سوی مخاطب در نظر گرفته شده است. در این راستا برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه ساخته شده توسط محقق استفاده شده است. جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه دانش آموزان دختر دوم دبیرستان های غیرانتفاعی و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. نتایج حاصل نشان داد که مستند روایت فتح بر التزام دینی مخاطبان موثر است.
رابطه میان میزان تماشای سریال های تلویزیونی زنان در ماه رمضان با هویت دینی آنان
منبع:
شاهد اندیشه دوره اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
177 - 197
حوزههای تخصصی:
امروزه تلویزیون در اکثر نقاط جهان تبدیل به الگوی رفتاری خانواده شده است و افراد خانواده بخشی از معیارهای صحبت و رفتار فردی و اجتماعی خود را از خلال برنامه های ارائه شده تلویزیونی بدست می آورند. این رسانه می تواند در پیدایش عادات تازه، تغییر رفتار و هویت از جمله هویت دینی مخاطبان، نقش مهمی ایفاء کند. این پژوهش، با هدف بررسی رابطه میان میزان آشنایی، مشاهده و رضایتمندی زنان از سریال های تلویزیونی در ماه رمضان با هویت دینی آنان به انجام رسیده است. روش پژوهش ؛ پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق شامل مادران فرهنگی (مربیان) منطقه 14 شهر تهران و نمونه مورد بررسی براساس محاسبه فرمول کوکران 384 نفر است. نتایج تحقیق نشان می دهد میان تماشای برنامه های تلویزیونی ماه رمضان و هویت دینی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین شواهد بیانگر این است که بین متغیرهای میزان آشنایی؛ میزان رضایتمندی و میزان مشاهده برنامه های تلویزیونی با هویت دینی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
هویت و رابطه آن با امنیت از دیدگاه امام خمینی
منبع:
شاهد اندیشه دوره اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲
113 - 142
حوزههای تخصصی:
رهیافت های گوناگونی در مطالعه هویت وجود دارد. بررسی آراء و اندیشه های رهبران کشورها نشان دهنده این است که نگرش آن ها به هویت و نحوه شکل گیری هویت آن ها، نقش تعیین کننده ای در اولویتها در برخورد با مشکلات امنیتی دارد. این مقاله با نگاه به آراء و اندیشه های امام خمینی (ره) درصدد پاسخ به این سؤال است هویت و رابطه آن با امنیت در دیدگاه امام خمینی (ره) چیست؟ روش این پژوهش، برای درک ارتباط هویت و امنیت در دیدگاه امام خمینی (ره)، ارزیابی و بازاندیشی درمجموعه سخنرانی ها، پیام ها، مصاحبه ها و همچنین سیر عملی ایشان است. یافته های پژوهش نشان می دهد ازآنجاکه دین و هویت دینی اصلی ترین مؤلفه هویت ساز در دیدگاه امام خمینی (ره) است. بنابراین، اصلی ترین تهدیدات و مسائل امنیتی در مکتب امام خمینی معطوف به این مؤلفه است. امام خمینی (ره) بحران هویت و شخصیت را از مهم ترین مشکلات جوامع اسلامی و از عوامل تأثیرگذار بر امنیت ملی، می دانستند. در نگاه امام خمینی (ره)، آنچه موجب مخدوش شدن یا در پی برهم زدن هویت است، همان دگر است که البته تقابل و تضاد میان این دو موجب برجسته شدن هویت خودی در برابر دیگری و سستی و تسلیم شدن در برابر دیگر موجب فروپاشی هویت و ناامنی می شود.
The Relationship between Social Health and Social Networks using among Female Student's Parent(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aimed to investigate the relationship between social health and the usage of social networks among the parents of female students in Baharestan. Methodology: For this purpose, 370 parents (172 males and 198 females) were selected randomly through cluster sampling based on kerjeci & Morgan's table. Then, the social health questionnaire developed by Keyes and Shapiro (2004) and social networks using questionnaire which is a researcher-made questionnaire was completed. Findings: The results of convergent and divergent validity, composite reliability, Cronbach's alpha, average variance extracted, factor analysis, Stone-Geisser's criterion, goodness of fit, and independent t-test revealed that there was a significant relationship between all the components of social health (i.e. social integration, social coherence, social actualization, social acceptance, and social contribution) and the usage of social networks. Accordingly, social health explains 42% of the usage of social networks. As regards the components, the percentages are social integration (86%), social coherence (52%), social actualization (25%), social acceptance (44%), and social contribution (36%). In addition, no significant relationship was found between gender and usage. There was a positive and significant relationship between virtual social network and the components of physical health and general health scales, physical function, physical role, and physical pain. Social health refers to how a person's relationship is with others in a society is, or to his socialization. Conclusion: social health is one of the three components (plus physical and mental health) of general health
The Relationship between Positive Emotional Styles with Life Expectancy and Mediation of Quality of Life in Older Men(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to investigate the relationship between positive emotion styles with life expectancy and mediation of quality of life in male elderly. Methodology: This study was a descriptive-correlational study that aimed to investigate the mediating role of quality of life in the relationship between positive emotion styles and life expectancy in the elderly. The statistical population of this study included all elderly men over 60 years old in Neyshabour Welfare Office. The sample consisted of 132 elderly people who were selected through available sampling. Beck, Haffer & Scobler (2009), Schneider et al. (1991) Life Expectancy Questionnaire, and World Health Organization Quality of Life Questionnaire (1998) were used for data collection. Data were analyzed based on structural equations and correlation coefficient. Findings: The direct effect of positive emotion styles on life expectancy was 0.425 with a significance level of 0.008 and the indirect effect of positive emotion styles on life expectancy with respect to quality of life of the elderly was 0.404 and the corresponding significance level was It is less than 0.5, so the mediating role of quality of life is confirmed. The results of regression analysis and structural equations showed that there was a relationship between positive emotion styles with life expectancy and mediation of quality of life in male elderly. P≤ 0.001). The results also showed that the role of quality of life in the relationship between positive hyper-emotion style and hyper-interest with partial life expectancy was. (P ≤0.001) Conclusion: Based on the findings of this study, it is shown that extrasensory styles such as being pleasant, socializing, inhibiting and accepting change in quality of life increase in elderly men, which leads them to experience higher life expectancy.
The Importance of Architectural Factors on Increasing Social Interactions of Children with Autism in Educational Centers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to compare social interaction and communication in autistic children with the approach of architectural spaces and ordinary centers. Methodology: The data were causal-comparative. The statistical population was all children with autism in centers with architectural spaces approach and children with autism in normal centers of Tehran. The statistical sample consisted of 3 centers with architectural approach and 3 normal centers selected by available sampling method. Data collection was done based on the Childhood Autism Rating Scale (GARS) and Edited Autism Checklist in Toddlers (M-CHAT) Robins, Feln & Barton (1999). Data analysis was performed by SPSS software in descriptive and inferential statistics at the significant level of 0.05 using independent t-test. Findings: According to the data analysis, the significance level in both variables of the study is greater than 0.05, which means that the scores of social interaction variables and the relationship of both groups follow the normal distribution. Independent t-test was then used to compare the mean social interaction of children with autism with the centers of architecture spaces and ordinary centers and showed that the obtained t was significant at the level of 0.01. Therefore, the null hypothesis can be rejected at the level of 0.01 in favor of the research hypothesis and with 99% confidence that there is a significant difference in social interaction between the two groups. Comparison of means indicates that social interaction of children with autism in architectural centers is higher than that of children with autism in normal centers. Conclusion: Social interaction and communication rate in children with autism in centers with architecture approach were more than children with autism in normal centers. As the number of these children is increasing, especially in Iran, it seems necessary to design centers and spaces appropriate to the needs of these children.
تحلیل استعاره های مفهومی مناظره های تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
77 - 103
حوزههای تخصصی:
درجریان انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم سه مناظره انتخاباتی تلویزیونی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از سوی رسانه ملی برگزار شد.در هریک از این مناظرات هر شش نامزد انتخاباتی دو جناح اصلی اصولگرا و اصلاح طلب به بیان دیدگاه های خود به صورت همزمان پرداختند.در نوشتار حاضر با استفاده از نظریه استعاره مفهومی به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین نشانه های زبانی این مناظرات کدام است و چه پیامی از آنها به عرصه گفتمانی کشور منتقل می شود. بررسی تطبیقی مناظرات تلویزیونی انتخاباتی4 نامزد اصلی(روحانی،جهانگیری، قالیباف،رئیسی)براساس شش مدل استعاری مدلسازی وتبیین، بازمفهوم سازی، عاطفی سازی نظرگاه، پرورش صمیمت، مقوله سازی و طنزآفرینی و مطایبه در متن انتخاباتی نظام سیاسی کشورنشان داده است که منازعات شدید ایدئولوژیک و گفتمانی در درون ساختارنظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و در مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 96 اغلب به شکل استعاره های مفهومی بیان شده است.
شناخت شناسی ایدئولوژی دولت مدرن و یوتوپیاهای اجتماعی در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر تحلیلی مبتنی بر روش شناسی جامعه شناسی معرفت برای فهم سیاست و مناسبات دولت و جامعه در عصر پهلوی است. این مقاله کوشیده تا ماهیت ایدئولوژیک دولت پهلوی را در ساحت واپایش گری و تلاش برای تغییر اجتماعی مورد واکاوی قرار دهد و به توصیف چرایی مقاومت های اجتماعی و ستیهندگی جامعه تارنمای ایرانی با خواست های دولت مدرن پهلوی بپردازد. مقاله ی پیشِ روی برای سنجش مناسبات دولت و جامعه در ایران با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و با استفاده از آموزه های نظری «میگدال» در مورد دولت مدرن ضعیف، آموزه های کنترل اجتماعی و همچنین آرای «کارل مانهایم» در باره ی «ایدئولوژی» و «یوتوپیا» تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی و در عین حال قابل تعمیم به ادوار بعدی از ساختار روابط دولت و جامعه در ایران عصر پهلوی ارائه دهد. مقاله حاضر نشان می دهد که «ایدئولوژی» حاکم بر ایران عصر پهلوی توان واپایش اجتماعی و در عین حال پاسخ گویی به «یوتوپیا» های جامعه تارنما را نداشت و مناسبات دولت ایدئولوژیک و جامعه تارنمای آرمان خواه در عصر پهلوی نتوانستند با یکدیگر به تفاهم و تناظر برسند و درنهایت وارد الگوی تضاد ستیهندگی شدند.
بررسی نقش سرمایه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در گرایش شهروندان به سبک زندگی نشاط محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی نشاط محور منبعی ارزشمند برای ارتقای شیوه زندگی افراد جامعه است. بدین ترتیب که این شیوه از زندگی پاسخ گوی بعد سلامت روانی، اجتماعی و سلامت جسمانی آنان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اکتشافی و اسنادی ابعاد مختلف سبک زندگی نشاط محور و ارائه تعریف جامعی از این مفهوم و عوامل مؤثر بر آن است. جامعه آماری پژوهش پیمایشی حاضر شهروندان تهران هستند. پرسشنامه پژوهش به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای میان 750 نفر از شهروندان توزیع شد. به منظور تعیین معرف های مفهوم سبک زندگی نشاط محور پژوهش های پیشین، از مصاحبه با کارشناسان و پژوهشگران حوزه سبک زندگی و شهروندان ساکن شهر تهران استفاده شد. در پایان نیز به کمک تکنیک تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ روایی محاسبه نتایج صورت گرفت. براساس نتایج پژوهش حاضر، شهروندانی که سبک زندگی نشاط محور را انتخاب کرده اند، اوقات فراغت فعالی دارند، عموماً به مصرف تظاهری گرایش نشان می دهند، در بعد مصرف فرهنگی از کتاب های طنز و موسیقی های شادتر بهره می گیرند، گرایش به ورزش های گروهی و هوازی دارند، به میزان متناسبی مواد پروتئینی مصرف می کنند، به آرایش ظاهری اهمیت می دهند، لباس های رنگ روشن استفاده می کنند و از بهداشت جسمی و روانی مناسب و احساس شادی و خوشحالی بالایی برخوردارند. براساس نتایج آزمون های آماری، نقش سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی در ایجاد و تقویت سبک زندگی نشاط محور تأیید شده است. نتایج مدل رگرسیونی نشان می دهد 47درصد از متغیر سبک زندگی نشاط محور به کمک متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و متغیرهای زمینه ایتبیین می شود.
راهبردهای پیشگیری از جرم: عدالت ترمیمی بدیلی بر بازدارندگی سنتی و عدالت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش جرم از مهم ترین مباحثی است که همواره مورد توجه سیاست گذاران بوده است. نظریه شرمساری بازپذیرکننده که بر بازپذیری مجرمان تأکید دارد، بر نقش روابط اجتماعی و فرهنگی در برانگیختن احساس شرم اشاره داشته است. این قابلیت را دارد که در کشوری نظیر ایران که به لحاظ ویژگی های فرهنگی جامعه ای کمابیش اجتماع گرا است، به کار رود. با وجود متناسب بودن این نظریه با جامعه ایران و لزوم بهره گیری از آن، دایره مطالعات داخلی در این زمینه بسیار محدود است. بنابراین مطالعه حاضر با روش کتابخانه ای و اسنادی مطالعات بین المللی را بررسی کرده و به تدقیق مفاهیم و دلالت های آن پرداخته است. مقاله حاضر با طرح این مطلب که پیشگیری از جرائم و کنترل آن بر ویژگی های فرهنگی و کیفیت تعاملات وابسته است، در نظر دارد تا نظریه مذکور را مورد مداقه قرار دهد و کاربرد انواع مختلف دلالت های سیاستی آن در پیشگیری از رفتار انحرافی دانشجویان را ضمن بررسی و ارائه نمونه های عملی موفق اجرای آن در جهان به تصویر کشد. همچنین بر آن است تا با نمایش کارایی دلالت های سیاستی نظریه مذکور بر ایجاد سنگ بنایی جهت جایگزینی آن با اقدامات نظام کیفری تأکید کند. بر اساس یافته ها عدالت ترمیمی جایگزین معتبری برای بازدارندگی سنتی شناخته شده است. این راهکار با تمرکز بر پذیرش و ترمیم آسیب از سوی مجرم، راه بازگشت مجدد به جرم را مسدود و با ادغام مجدد مجرم در جامعه بزرگ تر نرخ جرم را کاهش می دهد.
زنان، سبکهای فراغتی و خانواده در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
255 - 278
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت را می توان به طور نسبی پدیده ای مدرن و شهری تلقی کرد. در فضای اجتماعی شهرها و روستاهای ماقبل مدرن به دلایل گوناگون نیاز به فراغت در معنای امروزین خود نبود یا حداقل فراغت به صورت نهادی اجتماعی یا تشکیل نشده بود و به شکلی ابتدایی در اختیار خانواده های طبقات مرفه بود. در این مقاله با اتکا به سه مبحث در ادبیات اوقات فراغت یعنی رابطه بین کنشگر و ساختار، رابطه بین جنسیت و فضاهای شهری و رابطه بین مدرنیته، سبک زندگی و اوقات فراغت، سعی شده است پایه ای نظری برای تحلیل نظری و تجربی وضعیت فراغت زنان واقع در دوره های مختلف زندگی فراهم شود. تحقیق گرداگرد دو مفهوم ساخته شده براساس دیدگاه گیدنز یعنی «فراغت شهروندی» و «ساختمندی فراغتی» پایه گذاری شده است و برخی شواهد را در این زمینه جمع آوری کرده است. داده ها از 1200 زن و دختر ساکن در شهر تهران به شیوه پیمایشی و با ابزار پرسشنامه به دست آمده و پس از انجام مراحل مختلف تحلیل عاملی مشخص شده است که اولاً 11 سبک فراغتی مختلف بین زنان وجود داشته است و دوم اینکه وضعیت موجود فراغتی زنان را می توان بسیار وابسته به خانواده و محتاج فاصله گیری از فضای خانه و خانواده توصیف کرد. زنان عمدتاً از وضعیت فراغت خود ناراضی اند و عمده فراغت خود را با خانواده می گذرانند. تحقیق تفاوت های مهمی را بین نسل های مختلف از نظر ذایقه فراغتی نشان داده است.
اسطوره فقر در سینمای ایران: تحلیل نشانه شناختی فیلم ابد و یک روز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر ابتدا به طرح موقعیت فقرا در جامعه مصرفی جدید از دیدگاه زیگمونت باومن، ژان بودریار و جان گالبریت می-پردازیم و با بررسی جایگاه فقرا در ایران پس از انقلاب اسلامی، رویکردی برای بررسی بازنمایی از فقرا در سینمای پس از انقلاب ارائه می دهیم؛ سپس به تحلیل نشانه شناسانه فیلم ابد و یک روز (سعید روستایی، 1394) می پردازیم؛ این فیلم از جمله آثار سینمایی درباره فقرا و تهی دستان است که در دهه هشتاد و نود بر پرده سینما اکران شده است. این مقاله تلاش دارد تا از خلال شناسایی دلالت های ضمنی برساخته شده از فقرا، اسطوره پردازیِ جامعه مصرفی از فقر را تحلیل کند و به نقد این روایت در سینمای دو دهه اخیر ایران بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در فیلم ابد و یک روز، تصویری از "فقرای تقدیرگرا"، "فقرای تبعیدی" ،"فقرای مقصر" برساخته می شود که با بهره از مکانیسم های "تاریخ زدایی" و "جابجایی رمزگان نابرابری با توانایی های ذاتی"، تصویر اسطوره ای و تغییرناپذیر از فقر ارائه می دهد؛ تصویری که سعی در بازتولید کلیشه های فرهنگی از فقر و در نهایت حفظ نظم طبقاتی و طبیعی سازی فقر در جامعه دارد.
بازنمایی شهر در رمان های فارسی دهه 40(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی مقاله این است که تهران چگونه در دهه ۴۰ از خلال رمان ها تصویر شده است؟ و به طورکلی شهر تهران حول چه مضامینی و چگونه صورت بندی شده است؟ شش رمان شهری در سالهای دهه ۴۰بر اساس روش تحلیل کیفی مطالعه شده اند. تصویر شهر به عنوان نماد مدرنیته تحول یابنده با عناصر دیستوپیایی اش برجسته شده است، در همه این رمانها، شهر پلید، فرد معصوم را به آدمی بی عاطفه و دلال و در عین حال دلزده و ناراحت تبدیل می کند. ما این مطالعه را با کشف پنج مضمون اصلی شرح خواهیم داد: فضاهای شهری، گروه های اجتماعی، روابط انسانی، مسائل اجتماعی و نگرش ها و افکار شهری. در میان این مضامین فضاهای سرخوشانه چون خیابان نقشی کلیدی در بازنمایی شهر داشته است و از سویی دیگر فضاهای رنج چون بیمارستان و تیمارستان نیز صورتی دیگر از شهر را تجسم بخشیدند. این وجوه دوگانه شهر یعنی سرخوشی و رنج در سایر مضامین تکرار شده است و درمجموع فردی که درگیر شهر می شود را در تناقض هایی بی پایان گرفتار می سازد.