مطالب مرتبط با کلیدواژه

جامعه تارنما


۱.

شناخت شناسی ایدئولوژی دولت مدرن و یوتوپیاهای اجتماعی در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت مدرن جامعه تارنما ایدئولوژی یوتوپیا کنترل (واپایش) اجتماعی تغییر اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۰ تعداد دانلود : ۹۰۷
نوشتار حاضر تحلیلی مبتنی بر روش شناسی جامعه شناسی معرفت برای فهم سیاست و مناسبات دولت و جامعه در عصر پهلوی است. این مقاله کوشیده تا ماهیت ایدئولوژیک دولت پهلوی را در ساحت واپایش گری و تلاش برای تغییر اجتماعی مورد واکاوی قرار دهد و به توصیف چرایی مقاومت های اجتماعی و ستیهندگی جامعه تارنمای ایرانی با خواست های دولت مدرن پهلوی بپردازد. مقاله ی پیشِ روی برای سنجش مناسبات دولت و جامعه در ایران با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و با استفاده از آموزه های نظری «میگدال» در مورد دولت مدرن ضعیف، آموزه های کنترل اجتماعی و همچنین آرای «کارل مانهایم» در باره ی «ایدئولوژی» و «یوتوپیا» تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی و در عین حال قابل تعمیم به ادوار بعدی از ساختار روابط دولت و جامعه در ایران عصر پهلوی ارائه دهد. مقاله حاضر نشان می دهد که «ایدئولوژی» حاکم بر ایران عصر پهلوی توان واپایش اجتماعی و در عین حال پاسخ گویی به «یوتوپیا» های جامعه تارنما را نداشت و مناسبات دولت ایدئولوژیک و جامعه تارنمای آرمان خواه در عصر پهلوی نتوانستند با یکدیگر به تفاهم و تناظر برسند و درنهایت وارد الگوی تضاد ستیهندگی شدند.
۲.

نسبت سنجی مناسبات قدرت، دولت و جامعه در ایرانِ پیشامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران قاجار دولت ضعیف جامعه تارنما آرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۳۱۷
مقاله ی حاضر با بهره گیری از روش جامعه شناسی تاریخی و جامعه شناسی معرفت تلاش می کند به روابط قدرت میان جامعه و دولت در ایران پیش از ظهور دولت پهلوی بپردازد. سروران اجتماعی قدرتمند نظیر خاندان سلطنتی و منسوبین آن ها، روحانیون، بزرگ مالکان زمین دار، تجار و بازاریان و در نهایت رؤسای ایلات و خوانین محلی که از توان کنترل و تنظیم بسیار بالایی در جامعه برخوردار بودند، جامعه ایران را تارمانند ساخته بودند. قدرت سران جامعه موجب می شد تا دولت نتواند خواست های اصلاحی و سیاست های خود را به دلخواه انجام دهد. کشمکش دائمی میان دولت و جامعه سبب اتخاذ شیوه هایی برای رسیدن به «سازش» از سوی حکومت می شد. «تشویق نزاع» در جامعه شبکه ای راهکار دیگر دولت برای غلبه بر این ناتوانی بوده است. این نوشتار بر اساس الگوی نظری میگدال، به تحلیل ساختار جامعه ی ایرانی و قدرت دولت پیشامدرن از دوران صفویه تا ابتدای عصر مشروطه می پردازد و در پی پاسخی برای این پرسش است: «مناسبات قدرت میان دولت و جامعه در ایران پیشامدرن از چه الگویی پیروی می کرد؟» هدف از این پژوهش بررسی جامعه شناختی روابط قدرت حکومت ها با نیروهای اجتماعی از منظری تاریخی است تا از این طریق بتوان به فهم چرایی مسأله ی ضعف قدرت سیاسی دولت مدرن در ایران نایل آمد. در این نوشتار نتایج حاصله از نوعی تقابل و ستیز در روابط حکومت ها و نیروهای اجتماعی حکایت داشت که در آن حکومت مستهلک و فرسوده شده و جامعه شبکه ای در تلاش برای حفظ بقاء خود از شر دولت و رقیبان اجتماعی به سر می برد.