فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
149 - 178
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز روند رو به رشدی از اولویت اموال مادی و کالا های اقتصادی در سطح فردی در تمامی جوامع مدرن مشاهده می شود. به گونه ای که افراد، خود و دیگران را بر اساس اموال و دارایی ها که به مثابه نمادی اساسی برای ویژگی های شخصی، تعلقات و علایق عمل می کند، تعریف می کنند. بر همین مبنا، هدف مطالعه حاضر بررسی ترجیحات مادی خانواده های یزدی و عوامل مرتبط با آن با تکنیک پیمایش است. روش مورد استفاده، تکنیک پیمایش است. جامعه آماری، مردان سرپرست خانوار شهر یزد و فرایند انتخاب نمونه، نمونه گیری طبقه ای با تعداد 384 نمونه بود. داده های تحقیق نشان داد که میانگین ترجیحات مادی یزدی ها بیش از حد متوسط است و بیشترین اولویت نزد آنان، خرید زمین و ملک، پس انداز پول، تأکید بر مادیات و موفقیت مادی است. بین متغیر های سن، تحصیلات، امنیت مالی، منزلت اجتماعی، پذیرش اجتماعی و ازخودبیگانگی با متغیر وابسته تحقیق رابطه معنادار وجود دارد. درمجموع، نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که پیش بین اولویت های مادی شهروندان یزدی بر اساس ازخودبیگانگی با مقدار بتای 0/63، منزلت اجتماعی با بتای 0/24 و تحصیلات با بتای 0/08 و سن با بتای -0/11 معنی دار است.
مقایسه تطبیقی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1397، سند پایه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همراه با بیانیه ای از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به اصلی ترین نهادهای سیاستگذار مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام، دولت، مجلس و شوراهای عالی ابلاغ گردید. از زمان تدوین سند مذکور تا کنون، کشور دچار بحران های ساختاری از جمله بحران های زیست محیطی که کشورمان دچار تلاطم های شدید در حوزه سیاست گذاری صحیح گردید و لذا نیاز به یک سند بالادستی قابل اعتماد که علاوه بر قابلیت انعطاف در بحران ها، قدرت خلق مسیر و زایش برون رفت از این بحران ها را داشته باشد، بیشتر احساس گردید. مطالعه حاضر به مقایسه اهمیت ابعاد مختلف در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در اهداف توسعه پایدار می پردازد و در نهایت، با هدف ارتقاء ظرفیت های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در مواجهه با انواع بحران، به مدد رویکرد هم افزایی نگری، از تطبیق الگوی جهانی توسعه پایدار و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، متمم هایی راهبردی را در جهت ارتقای الگوی پیشرفت، ارائه خواهد داد. برای این منظور، 56 تدبیر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و 169 هدف خرد توسعه پایدار در هشت بعد کلی تقسیم-بندی شده و سپس میزان اهمیت هر یک از این ابعاد مشخص گردیده است. نتایج حاصله نشان می دهد که میزان پرداخت بعد اجتماعی و بعد محیط زیستی در توسعه پایدار به مراتب بیشتر از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. مبانی انقلابی و اسلامی تنها در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مورد توجه قرار گرفته است. لذا همگونی اهداف و در توزیع شاخص های تولیدی برای سنجش پیشرفت در ابعاد مختلف، می تواند چالش اساسی این الگو تلقی گردد.
روش در نقد فیلم براساس مبانی دینی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی روش در نقد فیلم براساس مبانی دینی است. این پژوهش با در نظر داشتن مبانی فلسفه دینی (فلسفه محض و فلسفه هنر) به دنبال پاسخ به این پرسش است که روش های انتقادی در فیلم چه امکاناتی در اختیار افراد قرار می دهند و احیانا چه محدودیت هایی دارند؟
روش : پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در این پژوهش مطالعه بر روی متون مکتوب و فیلم (به مثابه متن تصویری) صورت می گیرد که از زمره پژوهش اسنادی است.
یافته ها: بررسی توصیفی تحلیلی در این باره نشان می دهد که تلفیق دو روش نئوفرمالیسم و ساختارگرایی، با ملحوظ داشتن مبانی اسلامی امکانات مناسبی را در سه حوزه تحلیل، تفسیر و ارزش گذاری فیلم فراهم می کند. اشکال ها و کاستی های نشانه شناسیِ ساختارگرا در تحلیل متن یک فیلم را می توان با امکانی که نئوفرمالیسم در تحلیل تفصیلی و دقیق زیبایی شناسانه در اختیار می گذارد برطرف کرد و محدودیت های نئوفرمالیسم در ساحت معنایی فیلم را با امکانی که ساختارگرایی از طریق مفاهیم دلالت تصریحی و ضمنی و محور همنشینی و جانشینی فراهم می کند، جبران کرد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد برای استفاده از امکاناتِ هر دو روش نئوفرمالیسم و ساختارگرایی بهتر است به تکمیل و اصلاحاتی در مباحثی چون کوچک ترین واحد ساختاری فیلم، معنای ضمنی نشانه ها، عناصر فرامتنی ازجمله نیت مؤلف در کشف معنا و نیز معیارهای ارزیابی فیلم پرداخت.
شناخت شناسی نقش عملیات روانی در بخش جمعیتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۱۹۶-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
عملیات روانی امروزه توسط بسیاری از کشورها به عنوان ابزاری محوری برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی مورد استفاده قرار می گیرد. ازنظر تاریخی نیز سابقه اعمال عملیات روانی به گذشته های خیلی دور باز می گردد. کارکرد عملیات روانی درعرصه های گوناگون و جهت تامین منافع و تضعیف منابع قدرت رقیب همواره مدنظر می باشد، از سوی دیگر مولفه جمعیت یکی از مهم ترین منابع قدرت ملی درنظام بین الملل است. به نظر می رسد در دهه های اخیر، باتوجه به جهانی سازی، گسترش ابعاد مختلف عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران و ظاهرشدن آثار تهدیدات جمعیتی همچون کاهش نرخ باروری کمتر از سطح جانشینی و افزایش سالخوردگی، عملیات روانی، حوزه جمعیت درکشوررا تحت تاثیر خود قرار داده است، بنابراین، با توجه به تهدیدات پیش گفته، ماهیت و اهداف عملیات روانی که تغییر دراذهان و باورهاست وپدیدارشدن آثار این تغییرات در رفتار، و سبک زندگی جامعه ما، هدف پژوهش حاضر تبیین شناخت عملیات روانی درحوزه جمعیت در جمهوری اسلامی ایران است. سوالی که مطرح می شود این است که نقش عملیات روانی در حوزه جمعیت جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پژوهش مورد نظر از نقطه نظر راهبرد تحقیقاتی، آمیخته و از نقطه نظر هدف، توسعه ای - کاربردی است، و روش تحقیق نیز مبتنی بر شیوه های ترکیبی است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از خبرگان در حوزه عملیات روانی و جمعیت است. برای دستیابی به پاسخ سوال اصلی جمع آوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای، مصاحبه و توزیع پرسشنامه (پنل خبرگی) استفاده شده است. نتایج پژوهش ازطریق تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیلی spss به ما نشان می دهد عملیات روانی بر مولفه جمعیت در جمهوری اسلامی ایران تاثیر گذار بوده است. در پایان، این پژوهش با انجام آزمون فریدمن و تحلیل پاسخ خبرگان نشان می دهد، افزایش سواد رسانه ای برای مقابله با عملیات روانی دشمن از اهمیتی راهبردی برخوردار است.
تبیین ارتباط جامعه پذیری جنسیتی و طلاق (مقایسه زنان مطلقه و غیر مطلقه دارای طلاق عاطفی شهر بندر عباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
225 - 255
جامعه پذیری جنسیتی به عنوان یکی از پایه ای ترین انواع جامعه پذیری، حیات فردی و اجتماعی شخص، از جمله، ثبات زندگی زناشویی وی را متأثر می سازد. هدف تحقیق حاضر، تبیین رابطه جامعه پذیری جنسیتی با طلاق، بین 178 زن مطلقه و 222 زن دارای طلاق عاطفی است که به روش پیمایشی و در بندرعباس، انجام شد. این مطالعه برای تبیین جامعه پذیری جنسیتی، از تئوری های زیستی و اجتماعی و برای تبیین طلاق، از نظریه های کارکردگرایی ساختاری و مثلث عشق بهره برد. در پژوهش حاضر، نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای متناسب با حجم، جهت زنان دارای طلاق عاطفی و نمونه گیری زنجیره ای جهت زنان مطلقه استفاده شد. داده های پرسشنامه با مصاحبه جمع آوری و روایی صوری از طریق مرور ادبیات و قضاوت خبرگان، روایی سازه ای با تحلیل عاملی و پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید گردید. نتایج بدست آمده نشان داد، جامعه پذیری جنسیتی 4/29 درصد از زنان مطلقه و 6/70 درصد از زنان دارای طلاق عاطفی، سنتی است و از سوی دیگر 2/60 درصد از زنان مطلقه و 8/39 درصد از زنان دارای طلاق عاطفی، جامعه پذیری جنسیتی مدرن داشتند. مطابق نتایج آزمون کای اسکوئر نیز، بین نوع جامعه پذیری جنسیتی زنان، ارزش های جنسیتی، نابرابری جنسیتی و روابط قدرت با نوع طلاق، رابطه معناداری وجود دارد. بر این اساس، زنان دارای طلاق عاطفی، نسبت به زنان مطلقه، دیدگاه سنتی تری دارند.
اثر ابعاد سرمایه فرهنگی و اجتماعی بر کیفیت زندگی سالمندان ساکن در آسایشگاه خیریه کهریزک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
87 - 130
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در پی آن هستیم تاثیر هریک از انواع سرمایه اجتماعی (شامل مشارکت اجتماعی، عضویت در شبکه های روابط اجتماعی و اعتماد) و انواع سرمایه فرهنگی (شامل عینیت یافته، تجسم یافته و نهادینه شده) را بر کیفیت زندگی سالمندان آسایشگاه خیریه کهریزک بررسی کنیم . روش انجام پژوهش حاضر پیمایش است، نمونه گیری بصورت خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شده، خوشه معادل اتاق در نظر گرفته شده است و به صورت تصادفی، 34 اتاق انتخاب و در نهایت 204 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. داده ها در محیط اس پی اس اس تجزیه و تحلیل شده-اند. یافته های تحقیق نشان می دهند هر سه متغیر اصلی یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و کیفیت زندگی وضعیت مطلوبی در میان پاسخگویان ندارند. با این حال ظرفیت سرمایه اجتماعی سالمندان مورد مطالعه (با نمره کل 63.29 از 120 نمره) بسیار بیشتر از نمره سرمایه فرهنگی (11.90 از 81 نمره) آنان است. همچنین نمره کل سالمندان از کیفیت زندگی 64.05 بوده و حداکثر نمره ای که برای این متغیر در نظر گرفته شده ، 105 نمره است، این در حالی است که یافته ها نشان می دهد بین همه ابعاد سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با کیفیت زندگی ارتباط معنادار وجود دارد، متغیر مشارکت اجتماعی و پس از آن متغیر شبکه روابط اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت زندگی سالمندان دارند. در پایان بر اساس یافته ها و نتایج، پیشنهاداتی برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان پیشنهاد شده است.
اثربخشی برنامه تقویت خانواده بر افزایش سلامت روانی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۱۰۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بررسی تاثیر نقش خانواده بر مشکلات کودکان بیش از همه به کارکرد خانواده پرداخته شده است ازاین رو مداخله و اصلاح کارکردهای خانواده می تواند نتایج امیدبخشی را در حوزه سلامت نوجوانان داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کارآیی نسخه فارسی برنامه تقویت خانواده و انطباق آن با فرهنگ ایرانی برای استفاده در گروه های والدین و نوجوانان 14-10 سال بود. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه والدین و معلمان دانش آموزان پایه چهارم تا ششم (14-10 سال) کشور بود، نمونه به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. گروه نمونه شامل 691 والد (387 نفر گروه آزمایش و 304 نفر گروه کنترل) و 70 معلم از هفت استان بودند. والدین و نوجوانان در گروه هایی با حجم برابر و با گمارش تصادفی آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه ی ارزیابی والدین برنامه تقویت خانواده (مولگارد و اسپوت، 2001) و پرسشنامه مشکلات و توانایی (گودمن، ملتزر و بایلی، 2003) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بیانگر آن است که آموزش گروهی برنامه تقویت خانواده، بهبود کارکردهای خانواده؛ کاهش مشکلات برونی سازی (فزون کنشی، کمبود توجه و اختلال رفتار هنجاری) و درونی سازی (مشکلات هیجانی و مشکلات با همسالان) نوجوانان را موجب شد. همچنین این آموزش توانست موجب ارتقای کیفیت کارکردهای فردی، خانوادگی و توانمندی های نوجوانان شود؛ بنابراین این آموزش ها می تواند با کاهش مولفه های خطر و ارتقاء مولفه های محافظت منجر به پیشگیری از مصرف مواد در نوجوانان شود. بحث: مهارت هایی که در برنامه تقویت خانواده با هدف کاهش خطر ابتلا به اعتیاد نوجوانان به والدین و نوجوانان آموزش داده شد، منجر به تقویت توانایی فردی و بین فردی اعضا خانواده شده و در نتیجه به کاهش مشکلات رفتاری- عاطفی از جمله مشکلات رفتارهای ضداجتماعی، مشکلات با همسالان، کمبود توجه و افزایش رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان شد. از این رو می توان بیان کرد که نسخه فارسی برنامه تقویت بنیان خانواده از شایستگی لازم برای استفاده در کشور را دارد.
تحلیل الگوهای مداخلات پیشگیری از رفتارهای پرخطر در خانواده ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۲۲۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای پرخطر ذیل مسائل اجتماعی، در همه جوامع و در گروههای سنی و جنسی مختلف دارای رشد تصاعدی بوده است. این رفتارها عمدی بوده و فرد، کنترل چندانی بر عوارض احتمالی آن ندارد؛ مانند مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر، داروهای روان گردان و انجام رفتارهای زودهنگام جنسی. هدف از این مطالعه، تحلیل راهبردهای مراقبت و پیشگیری خانواده محور از مواجهه با رفتارهای پرخطر است. روش: این پژوهش دارای پارادایم تفسیری بوده و از حیث مبنا، پژوهشی کیفی است. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و به منظور دست یابی به نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای، با روند کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان مشتمل بر خانواده های تبریزی بوده که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با مشارکت 26 خانواده، اشباع نظری حاصل شد. یافته ها: خانواده ها در تلاشی مستمر و بی وقفه برای مراقبت از فرزندان هستند تا کودکان به دوراز آسیبها، پرورش یافته و گرفتار رفتارهای پرخطر نشوند. خانواده ه ا برای مراقبت از بروز رفتارهای پرخطر از الگوی سه گانه ذیل تبعیت می کنند: 1- راهبرد مراقبتی ناکارآمد (فاقد راهبرد مؤثر)؛ 2- راهبرد مراقبتی دفعتی؛ 3- راهبرد مراقبتی فرایندی. بحث: راهبردهای مراقبتی تحت تأثیر افکار، نگرشها و تجاربِ تمام اعضای خانواده، خلق، پرورده و متکامل می شوند. در خانواده هایی که برای مقابله با مسائل مهم و مدت دار مانند رفتارهای پرخطر توان تصمیم گیری نباشد، راهبردی نیز خلق نخواهد شد. راهبردهای مراقبتی کارآمد در اثر آموزش و جامعه پذیری شکل می گیرند.
ارزیابی وضعیت بهزیستی ذهنی در بین جوانان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۵۳-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با عنایت به ناکامی رویکرد عینی در سنجش بهزیستی جوانان و چرخش گفتمانی سیاست اجتماعی به سمت بهزیستی ذهنی، مقاله حاضر پس از مفهوم سازی بهزیستی ذهنی، به ارزیابی وضعیت آن در بین جوانان ایرانی می پردازد. روش: مقاله حاضر با روش تحلیل ثانویه کمّی روی داده های «پیمایش ملی وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران» (1395) در بین جوانان 18 تا 29 ساله ساکن در سرتاسر کشور انجام شده است. یافته ها: اولاً وضعیت بهزیستی ذهنی جوانان در هر دو سنجه و بسیاری از مؤلفه های سازنده، نامساعد بوده و در سطح پایینی قرار دارد. ثانیاً بهزیستی ذهنی جوانان نسبت به دیگر گروه های سنی (30 تا 49 سال و 50 سال و بالاتر) نامساعدتر و نامطلوب تر است؛ به طوری که در قیاس با سایر شهروندان جامعه، جوانان ایرانی ارزش بالاتری برای ترجیحاتی مانند مال و ثروت، پُست و مقام، و مشهوربودن قایل اند؛ اعتقاد کم تری به وجود عدالت قضایی و شغلی دارند؛ ارزیابی منفی تری نسبت به وضع رفاهی جامعه دارند؛ وضع زندگی در گذشته را منفی تر و وضع آینده را مثبت تر ارزیابی می کنند؛ آزادی، شادی، امنیت، و تعلق و عِرق ملی کم تری احساس می کنند؛ اعتقاد کم تری به رواج قانون گرایی و تحقق شهروندی در جامعه دارند؛ موافق تغییر اساسی وضع فعلی جامعه اند. بحث: یافته ها بر این دلالت دارند که گرچه سطح پایین بهزیستی ذهنی در بین جوانان، الگویی فراگیر با سایر گروه های سنی است، اما سطح پایین تر آن در قیاس با بقیه، حکایت از وضع نامطلوب بهزیستی ذهنی در این گروه دارد.
موتیوونیا: بهزیستی و بهخواستی دو عامل عملکرد انگیزشی در فراگیران زبان انگلیسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۲۳۳-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با تکیه بر همپوشانی چشمگیر مباحث مربوط به بهزیستی و انگیزش، در چارچوب موتیوونیا، انگیزش انسانها متأثر از تلفیق سه مؤلفه بهزیسته (ارزیابی کنونی از بهزیستی تجربه شده در گذشته)، بهزیستی (بهزیستی کنونی) و بهخواستی (بهزیستی مقصود برای آینده) تلقی می شود. با توجه به فرآیند بلندمدت آموزش زبان انگلیسی و ضرورت تلاش مضاعف و حفظ رفتار انگیزشی، پژوهش حاضر از یک سو تأثیر بهزیستی و بهخواستی به عنوان دو عامل اصلی چهارچوب موتیوونیا روی تمایل فراگیران به تلاش آتی و از سویی دیگر تأثیر بهزیستی حوزه آموزش زبان انگلیسی بر بهزیستی کلی فراگیران را موردمطالعه قرار می دهد. روش: با روش پیمایش کمی، داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 38 گویه رتبه ای و تعدادی متغیر جمعیت شناختی از 193 فراگیر زبان انگلیسی که به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامشهر و دانش آموزان شش دبیرستان واقع در شهرستان بهارستان که علاوه بر فراگیری زبان انگلیسی در مدرسه در دوره های زبان مؤسسات خصوصی نیز شرکت داشتند، در طول پاییز 1398 جمع آوری شد. تحلیل داده ها به کمک نسخه 26 نرم افزار SPSS با تحلیل مدل رگرسیون خطی چندگانه و آزمون ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: بهزیستی فراگیران در حوزه آموزش زبان و بهخواستی آنها هر دو با سطح معناداری کمتر از 1 درصد تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل فراگیران به تلاش بیشتر در فراگیری زبان انگلیسی دارند. این در حالی است که تنها بهزیستی فراگیران در بستر آموزش زبان انگلیسی با سطح معناداری کمتر از یک درصد بر بهزیستی کلان زبان آموزان مؤثر بود. بحث: نتایج پژوهش همسو با چارچوب موتیوونیا نشان داد سیاست گذاران بهزیستی و آموزش بایستی آماج نهایی هر حرکت انگیزشی را در راستای تلاش برای دست یابی به بهزیستی دانسته و برای افزایش عملکرد انگیزشی در فراگیران زبان انگلیسی به سیاست گذاریهای لازم برای ایجاد و ارتقاء بهخواستی و آموزش بهزیستی محور مبادرت کنند.
شاخص های فقر در بین خانوارهای تحت پوشش حمایتی کمیته امداد امام خمینی (ره): رویکرد چندبعدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
351-313
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر یک پدیده ی نامطلوب اقتصادی- اجتماعی است که ثبات سیاسی، همبستگی اجتماعی و سلامت روانی اقشار مختلف جامعه را به خطر می اندازد. مطالعات مربوط به فقر در سال های اخیر، تنها به فقر درآمدی محدود نمی شوند و به ابعاد دیگر از جمله سلامت و بهداشت، آموزش و استاندارهای زندگی نیز وابسته است. با شناسایی الگوهای فقر، به جای پیش داوری در مورد سیاست های اقتصادی و اجتماعی مناسب برای مقابله با فقر، می توان متناسب با ماهیت این الگوها به تبیین سیاست های مناسب و تأثیرگذار بر فقر در سطح جامعه پرداخت. روش: در پژوهش حاضر با رویکردی چند بعدی به فقر (شامل فقر آموزشی، فقر مسکن، فقر غذایی، فقر سلامت و فقر درآمدی)، میزان آسیب پذیری خانوارهای تحت حمایت دولت در ایران بررسی شد. به این منظور اطلاعات هزینه ای خانوارهای تحت حمایت دولت در سال 1396، مبنای مطالعه قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که 47 درصد از خانوارهای تحت حمایت دولت، زیر خط فقر غذایی قرار دارند. از نظر عمق و کیفیت استیلای ابعاد مختلف فقر در بین خانوارهای مورد مطالعه، فقر مسکن بیشترین شکاف فقر را خود اختصاص داده است و پس از آن فقر آموزش با شکاف فقر نزدیک به 40 درصد قرار دارد. شکاف فقر در ابعاد درآمدی و سلامت در این مطالعه نسبت به ابعاد یاد شده بسیار پایین می باشد. به طور کلی، مشخص شد که خانوارهای تحت حمایت دولت در کنار فقر درآمدی، دچار فقر سلامت، مسکن، آموزش و فقر غذایی نیز می باشند. بحث: با توجه به یافته های حاصله، پیشنهاد می شود تا سیاست گذاران نسبت به اتخاذ و گسترش ابزارهای سیاستی- حمایتی که در آن ابعاد مختلف فقر در قالب یک نظام جامع مورد توجه قرار بگیرد، اقدام نمایند
بررسی اثربخشی روش تدریس معکوس بر سواد اطلاعاتی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
255 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس معکوس بر سواد اطلاعاتی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با گروه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بودند. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 99-1398 بودند که نمونه ای 50 نفره به صورت هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 25 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه سواد اطلاعاتی تریلز (2007) و مقیاس اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران(2004) بود. به گروه آزمایش 8 جلسه 70 دقیقه ای آموزش روش تدریس معکوس برگمن و سمز (2014) ارائه شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش های آماری استنباطی (تحلیل اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی) با نرم افزار Spss24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش تدریس معکوس بر سواد اطلاعاتی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری باعث افزایش نمرات آنان شد و این اثر تا دوره پیگیری یک ماهه ادامه داشت (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت روش آموزش کلاس معکوس باعث افزایش اشتیاق تحصیلی و سواد اطلاعاتی در دانش آموزان متوسطه (دوم) می شود و از این رو، برنامه ریزان نظام آموزشی باید با معرفی و تشریح بیشتر این روش زمینه استفاده بیشتر معلمان در فرایند یاددهی- یادگیری را فراهم کنند.
مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی-رفتاری بر خود ناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
329 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: خود ناتوان سازی تحصیلی نقش مهمی در سایر متغیرهای تحصیلی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری بر خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آن همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر قاین در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 10 جلسه 90 دقیقه ای با روش های روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر-پلستر (2011) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان شدند و اثربخشی روان درمانی انگیزشی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بیشتر بود (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه بهره گیری از هر دو روش مداخله روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری به ویژه روش روان درمانی انگیزشی در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی ضروری است. بنابراین، مشاوران و روانشناسان می توانند از روش روان درمانی انگیزشی در کنار سایر روش های موثر جهت کاهش خودناتوان سازی تحصیلی استفاده نمایند.
بررسی موضوعات اجتماعی در ترانه های فولکلور اورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
75 - 103
حوزههای تخصصی:
ایران تنها دربرگیرنده اقوام گوناگون نیست، در درون اقوام هم چندرنگی و چندگونگی حاکم است نه یکرنگی و تک صدایی. بخشی از کردهای ایران را اورامی ها تشکیل می دهند که در منطقه اورامان ساکن هستند. هدف این پژوهش بررسی موضوعات اجتماعی ترانه های فولکلور اورامان(اورامان) است .جامعه آماری شامل کتاب(آوازهایی اهورایی) که دربرگیرنده 4240 بیت شعر فلکلور نواحی اورامان است. روش پژوهش تحلیل محتوی کیفی کل متن است. نتایج پژوهش نشان داد که مسائل اجتماعی موردبررسی مشتمل بر موارد: مضامین رنج، عشق، محیط زیست ، مسائل دینی، سیاسی، آداب رسوم خانوادگی، نزاع، موضوعات اقتصادی، شئون اجتماعی، مفاهیم صنعتی،... ، و فراوانی کمی این مضامین مشخص کرد که مضامین رنج بیشترین درصد (72/29) و کمترین درصد فراوانی مربوط به مفاهیم صنعتی با (23/0) درصد بوده است. تحلیل ترانه های فولکلور نشان می دهد که دیالکتیکی میان ادبیات شفاهی وزندگی اجتماعی در جریان است و در صورت غیاب ادبیات رسمی ، ادبیات شفاهی رسالت بازتاب مشکلات و شادی جامعه را به دوش می کشد.
پروژه تطهیر فرهنگ شنیداری و میدان موسیقی در دهه شصت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۱شماره ۵۸
143 - 164
حوزههای تخصصی:
موسیقی همواره بخشی چالش برانگیز در ایران پساانقلاب بوده است و این مسئله به دهه شصت ایران، اولین دهه پس از پیروزی انقلاب 57، باز می گردد که مقاله پیش رو با هدف واکاوی آن نوشته شده است. چگونه موسیقی ایران با تاریخ به ارث رسیده از دوران پهلوی در میدان رخداد انقلاب و دهه شصت دچار دگرگونی شد؟ برای پاسخ به این پرسش به سراغ موسیقی دان های آن دهه از ایران رفتیم تا چالش های تولید شکل جدید موسیقی را در قالب سرود و آهنگ های انقلابی بررسی کنیم. به سبب اهمیت مسئله پخش موسیقی، تجربه زیسته دو نفر از نوار کاست فروش های آن دوران را هم در این بحث شریک کردیم. نتایج نشان داد که در گذار از جامعه آمیخته با فرهنگ غربی ایران پهلوی به امت اسلامی با فرهنگ جهادی و انقلابی موسیقی دیگر نمی توانست آوایی برای بزم و طرب باشد؛ بلکه باید آواز جنگ و انقلاب و جهاد را سر می داد. از این رو، ساختار تولید و مصرف موسیقی ضرورت و همتی فوری را برای تطهیر فرهنگ شنیداری ایران به وجود آورد.
بازنمایی ذهنیت قبیله گرایی سیاسی در توسعه نیافتگی: استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه جزء ضرورت های نظام جهانی است تا جایی که نیل به پیشرفت و توسعه ازجمله دغدغه عمده حکمران های کشورهاست. برای ورود به توسعه باید افکار و ساختارهای ذهنیِ مانع توسعه اصلاح شوند و بر این مبناست که توسعه در تعارض با ذهنیت قبیله ای است. پژوهش حاضر با هدف کاوش فرآیند قبیله گرایی سیاسی و توسعه نیافتگی در استان کهگیلویه و بویر احمد صورت گرفته و از این رو از نظریه زمینه ای استفاده شده است. در این پژوهش مصاحبه شوندگان دوازده نفر از نخبگان علمی و پژوهشگران این حوزه در استان هستند. داده ها به صورت مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد که نتیجه تحلیل آنها رسیدن به چهار مقوله محوری و یک هسته مرکزی است. مقوله های محوری عبارت است از: برجستگی ذهنیت قبیله گرایی، سیاست های ساختاری نامطلوب و بازتولید ذهنیت قبیله گرایی سیاسی، تضعیف مرزهای سیاسی و ظهور قبیله گرایی سیاسی، نقش متناقض گونه نخبگان سیاسی در فرایند توسعه. مقوله هسته عبارت است از: قبیله گرایی سیاسی، دافع و بازدارنده توسعه. یافته های پژوهش نشان داد بین قبیله گرایی سیاسی و توسعه یافتگی استان کهگیلویه و بویر احمد پارادوکس ها و کشمکش های متعدّدی وجود دارد و افزایش تمایل به قبیله گرایی سیاسی، موجب کاهش توسعه یافتگی در استان می شود؛ اما توسعه و افزایش آن در جامعه اثر های قبیله گرایی سیاسی را کمرنگ می کند و موجب از بین رفتن روحیه قبیله گرایی سیاسی می شود.
انقلابات؛ ظهور جمعی امر قدسی و تأسیس نظم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب های کبیر، در تعبیری کلی و خارج از مناقشات نظری به عنوان دگرگونی های بزرگ و تغییرهای بنیادینی شناخته می شوند که نظم اجتماعی پیشین را از میان برده و نظم جدیدی را بنیان گذاری می کنند. در پاسخ به این مسئله که چگونه این تغییر و دگرگونی و نظم یابی ممکن می شود نظریات مختلفی در حوزه علوم اجتماعی بیان شده است. اولین صورت بندی ها از چگونگی نظم یابی جامعه به واسطه نظریه پردازان قرارداد اجتماعی و سپس اقتصاددانان سیاسی انجام گرفت. پرسش هابزی، اما در مرکزیت تمامی بررسی ها قرار دارد؛ چگونه امکان دارد که افرادی با امیال متفاوت یک جامعه را تشکیل بدهند، چگونه ممکن است خواست های متفاوت بدنمندی واحدی را ممکن کنند؟ جامعه شناسی با صورت های متفاوت قراردادگرایی که امر اجتماعی را به وسیله امری خارج از منطق اجتماع تحلیل می کردند مخالفت کرد؛ جامعه شناسی پرسش از نظم اجتماعی را درون مناسبات جمعی انسان ها بررسی کرد؛ دورکیم در پاسخ به این مسئله از تجربه جامعه به عنوان عنصر پیونده دهنده ارزشی نام می برد و وبر کاریزما را به عنوان ارزش گذاری می داند که افراد از طریق تسلیم یا ایمان به کاریزما با یکدیگر پیوند برقرار می کنند. مفاهیمی مانند امر قدسی، غلیان جمعی، جوش وخروش جمعی، کاریزما و خلسه های جمعی در دورکیم و وبر با یکدیگر همپوشانی دارند که امکان فهم تغییرات بزرگ اجتماعی به واسطه ترکیب این مفاهیم را مهیا می کنند. ازآن جهت که انقلاب ها رخداد دگرگون کننده و نظم بخش حیات اجتماعی هستند؛ از طریق تحلیل وضعیت و ماهیت انقلاب ها می توان به پرسش چگونگی شکل گیری نظم اجتماعی پاسخ داد.
بررسی رفتار زباله پراکنی در ایران با رویکرد تحلیل لایه ی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
141 - 166
محیط زیست و حفاظت از آن یکی از دغدغه های کنونی دنیای پرمخاطره ی مدرن است. دنیای امروز با وجود پیشرفت های فراوان نه تنها قادر به حل مشکلات محیط زیست نبوده بلکه همواره باعث تشدید وخامت آن نیز شده است. زباله پراکنی در جنگل، ساحل، اماکن و معابر عمومی به عنوان یکی از معضلات زیست محیطی از مسایل مهم جامعه ی ایرانی به شمار می رود. هدف از مطالعه ی مذکور بررسی علل شکل گیری مسئله ی زباله پراکنی با رویکرد تحلیل لایه ی علّی و سناریونویسی است. در این رویکرد، پژوهشگر با تحلیل لایه هایی که باعث شکل گیری این مسئله ی اجتماعی شده اند، در جستجوی ریشه ی علل مسئله ی مزبور برآمده است. بدین منظور، با استفاده از روش کیفی و اکتشافی و با به کارگیری تکنیک مصاحبه ی عمیق، 15 متخصص و کارشناس حوزه ی محیط زیست و جامعه مورد مصاحبه قرار گرفته و پس از استخراج مطالب و تحلیل تم مصاحبه ها، نظرات آنها در قالب 4 جدول با عناوین لیتانی، علل سیستماتیک، گفتمان و کنایات ارایه گردیدند. سپس با کمک گفتمان های موجود، 2 گفتمان شکاف دولت – ملت و ملت – ملت به عنوان پیشران های مهم شناسایی شده و در ارایه ی سناریوهای احتمالی مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت 4 سناریو در قالب نموداری ارایه شدند که می توانند در تصمیم سازی های مسئولین جامعه مورد توجه قرار گیرند.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف مواد اعتیادآور (مورد مطالعه: جوانان شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
209 - 228
یکی از آسیب های مخرب اجتماعی پدیده مصرف مواد اعتیادآور است که متأسفانه این آسیب هرروز بیشتر در جامعه ریشه دوانده و رشد می کند. از آن جا که قشر جوان در حساس ترین و آسیب پذیرترین دوره زندگی قرار دارند، بیشترین آسیب را دیده و به راحتی در دام مصرف این مواد گرفتار می شوند. از این رو، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف مواد اعتیادآور به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق پژوهش، از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه جوانان شهر قزوین می باشد که 384 نفر از آنان از طریق فرمول آماری کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت گردآوری داده ها انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه و نرم افزار مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS بوده است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی r پیرسون نشان داد که رابطه سرمایه اجتماعی با تمامی مؤلفه های مصرف مواد اعتیاد آور شامل مصرف سیگار، مصرف قلیان، مصرف مشروب و مصرف سیگار در بین جوانان شهر قزوین با اطمینان 99 درصد و در سطح معناداری کوچکتر از 05/0 به تأیید رسیده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانسته اند 5/39 درصد از تغییرات متغیر مصرف مواد اعتیادآور را تبیین نمایند.
بررسی جامعه شناختی نقش سرمایه فرهنگی- اجتماعی بر الگوی مصرف معلمان شهر تهران 1398
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
62 - 84
هدف از مطالعه حاضر، بررسی جامعه شناختی «نقش سرمایه فرهنگی- اجتماعی بر الگوی مصرف ( فرهنگی) معلمان شهر تهران» انجام شده است. چارچوب نظری منبعث از نظریه های وبلن ، دانلئویی و بوردیو به تبیین الگوی مصرف میان معلمان و سرمایه فرهنگی -اجتماعی آنان می پردازد. روش تحقیق نیز از نوع کمی و پیمایشی بوده است . جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهر تهران به تعداد 35797 نفر قریب به 80% زن و 20 % مرد با در نظر گرفتن 4243 واحد آموزشی دولتی و غیر دولتی با روش نمونه گیری از نوع خوشه ای انتخاب شد . یافته های تحقیق حاضر نشان داد سرمایه فرهنگی -اجتماعی، بیشترین شدت تاثیر بر الگوی مصرف معلمان بر اساس الگوی وبلن را داشته است. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر سرمایه فرهنگی-تحصیلی، سرمایه اجتماعی و عوامل زمینه ای به طور همزمان تقریباً 53/0 با الگوی مصرف (وبلن) همبستگی دارند. در این بررسی ضریب تعیین تعدیل شده معادل 263/0 محاسبه شده است، یعنی حدود 27 درصد الگوی مصرف (وبلن) توسط متغیرهای مستقل مورد بررسی توضیح داده می شود، و 20درصد باقیمانده ناشی از عواملی خارج از مشاهدات مورد بررسی ما است. درمجموع یافته های پژوهشی بر تأثیر سرمایه فرهنگی -اجتماعی به عنوان متغیر مستقل بر الگوی مصرف معلمان به عنوان متغیر وابسته تأکید دارد.