فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۳۸۸ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
45 - 77
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات رفتاری در میان کودکان به عنوان تغییرات جدّی منفی در نحوه رفتار و کنترل احساسات کودکان توصیف می شود و باعث پریشانی اطرافیان می شود. این امر، منجر به عدم سازش و انطباق با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف برای کودک می شود. لذا هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل مشکلات رفتاری فرزندان با تاکید بر آثار منابع خانواده به ویژه عوامل اقتصادی است.
روش: روش پژوهش میدانی بوده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل خانوارهایی است که حداقل یک فرزند در سن مدرسه داشته و محدودیت جغرافیایی ندارند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش رگرسیون دو وجهی و مدل رگرسیونی پروبیت استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که با فرض ثبات سایر شرایط، ناتنی بودن پدر یا عدم در دسترس بودن پدر بیولوژیکی در 4 سالگی کودک، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 165/0 واحد افزایش می دهد. همچنین اشتغال به کار تمام وقت مادر در 8 سالگی کودک احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 003/0واحد افزایش می دهد.
بحث: مهیا نمودن شرایط به منظور احساس نشدن عدم وجود پدر بیولوژیک از سوی فرزند، عدم اشتغال به کار مادر، فراهم نمودن خانه شخصی برای فرزندان تا 8 سالگی آنان در صورت امکان، رعایت تعادل در خواسته های کودک و برآورده کردن آن ها تا حد امکان، صرف زمان بیشتر پدر و مادر با فرزندان در قالب بازی، سفر تفریحی و پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان از موارد مهمی هستند که می توانند احتمال بروز مشکلات رفتاری در کودکان را کاهش دهند.
اثر بخشی بازی درمانی کودک محور بر افزایش جرأت ورزی و مهارت های اجتماعی کودکان طلاق پیش دبستانی شهر مهاباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
345 - 368
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور (CCPT) بر افزایش جرئت مندی و مهارتهای اجتماعی در کودکان طلاق پیش دبستانی انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل همه کودکان طلاق پیش دبستانی شهر مهاباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 20 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 نفر) موردمطالعه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر جلسه 1 ساعت) به مدت پنج هفته تحت آموزش بازی درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. همچنین، داده ها با استفاده از مقیاس جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975) و مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی تراسکات (1989) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با کنترل اثرات پیش آزمون، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش بازی درمانی منجر به تفاوت بین گروه آزمایش و گروه کنترل شده است. به این معنا که آموزش بازی درمانی، جرئت مندی و مهارتهای اجتماعی کودکان طلاق پیش دبستانی را بهبود بخشیده است.
بحث: بازی درمانی کودک محور می تواند عامل مؤثری در افزایش جرئتورزی و مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی باشد. بنابراین این رویکرد درمانی توجه ویژه معلمان و متصدیان آموزشی را می طلبد.
درک تجربه ذی نفعان از فرایند خصوصی سازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
69 - 100
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های سیاست گذاری اقتصادی، خصوصی سازی راه حلی در جهت افزایش بهره وری بنگاه های اقتصادی دولتی، کاهش فشار مالی آنها بر بودجه کشور و توانمندسازی بخش خصوصی است که در طولانی مدت به بهبود فضای کسب و کار، رشد تولید ناخالص داخلی و ارتقای شاخص های اقتصادی-اجتماعی جامعه کمک می کند. ارزیابی نتایج پیاده سازی این سیاست در ایران و علل مترتب بر آن، همواره مورد مناقشه بوده است. این پژوهش درک تجربه زیسته کنشگران جامعه کار و تولید ایران (فعالان بخش خصوصی، بوروکرات های بخش دولتی و فعالان جامعه کارگری) را از فرایند خصوصی سازی بررسی کرده است. این پژوهش از نوع کیفی، با روش تحقیق نظریه زمینه ای بوده است. روش نمونه گیری نظری و تکنیک اشباع نظری مصاحبه با 31 نفر بوده است. نتایج به دست آمده نشان داد ارزیابی جامعه مخاطب از خصوصی سازی در سه دسته علی، زمینه ای و مداخله گر طبقه بندی شده است. شرایط علی عبارت اند از: فربگی دولت، نظارت ناکافی، قانون گریزی، نبود شفافیت و فضای نامناسب کسب و کار. شرایط زمینه ای شامل فقدان شایسته سالاری در مدیریت، بحران برنامه ریزی و استیلای بخش نامولد است. شرایط مداخله گر نیز بر مقوله هایی نظیر نگرش اشتباه به خصوصی سازی، فلاکت بخش خصوصی و پارادوکس منافع تأکید می کند. استراتژی های کلان شامل اصلاح ساختار بودجه ریزی کشور، سیاست زدایی از فرآیند تخصیص سرمایه در اقتصاد، تسریع دموکراتیزاسیون و سیاست خارجی توسعه گراست و استراتژی های سطح خرد مؤلفه هایی نظیر تزریق شایسته سالاری، تأمین اجتماعی مؤثر، اصلاح محیط کسب و کار و احیای اعتماد عمومی را در بر می گیرد. پیامدها هم بر سه پیامد مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تمرکز می کند.
تحلیل تحریم های غرب علیه ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی در فضای دیجیتال (توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
131 - 155
حوزههای تخصصی:
این مقاله، شبکه اجتماعی توییتر را حول محور شکل گیری شبکه و خوشه های تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران تحلیل می کند. این مقاله، روش تحلیل شبکه های اجتماعی را روش پژوهش و همچنین تحلیل گفتمان دیجیتال را چارچوب نظری خود قرار داده است. از میان حدود دو میلیون و چهارصد هزار داده جمع آوری شده از شبکه اجتماعی توییتر (که پس از تغییر مالکیت با نام شبکه ایکس شناخته می شود)، در مدت زمان حدود 2 سال، حدود یک میلیون داده مفید تحلیل شده است. در این مقاله، به شبکه های توییت و ری توییت به زبان های فارسی و انگلیسی، به همراه روندهای زمانی اوج و فرود بحث های تحریمی توجه شده است. یافته های این مقاله نشان دهنده تنوع عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری معنای تحریم، به عنوان واقعیت اجتماعی در فضای مجازی است. داده های مقاله نشان می دهند خوشه های مختلف، تحت تأثیر متن، زمینه، کنش و واکنش و همچنین قدرت و ایدئولوژی، علاوه بر تولید گفتمان، بر گفتمان های دیگر نیز تأثیر می گذارند. همچنین تحلیل یافته ها، نشان دهنده جنگ مغلوبه خوشه های گفتمان ساز حامیان حکومت از نظر تأثیرگذاری در کل شبکه است.
تبیین جامعه شناختی تأثیر احساس نابرابری اجتماعی بر بی تفاوتی اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
277 - 312
حوزههای تخصصی:
از یک سو شاخص های آماری گزارش شده و نیز تجربیات روزمره مردم ایران نشان از وجود سطح بالای نابرابری اجتماعی دارند و از سوی دیگر مشاهده می شود که بی تفاوتی اجتماعی نیز از پدیده های رو به افزایش در چند دهه گذشته ایران هست. با توجه به تغییرات همسوی این دو پدیده سوال این تحقیق این هست که نابرابری اجتماعی می تواند چه اثری بر این پدیده داشته باشد؟ این پژوهش به روش کمی و شیوه پیمایشی با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان بالای 15 سال شهر اهواز هستند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، تعداد 384 نفر از آنان مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و Smart PLS تحلیل شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد میزان احساس نابرابری اجتماعی و نیز بی تفاوتی اجتماعی در بین جامعه آماری بیشتر از سطح متوسط هست. میزان بی تفاوتی افراد بر حسب سن، جنسیت و قومیت تفاوت معنی دار دارد و احساس نابرابری اجتماعی با اثر استانداردی برابر با 0.4 می تواند 16 درصد از واریانس بی تفاوتی اجتماعی افراد را تبیین کند. با توجه به نتایج بدست آمده هر اندازه افراد در جامعه احساس نمایند که به آنها تبعیض می شود و از فرصت یکسانی با سایر افراد جامعه برخوردار نیستند دچار دلزدگی و سرخوردگی می شوند و انزوا و بی تفاوتی نسبت به جامعه را در پیش گرفته و این رفتار را به عنوان حقی مسلم و رفتاری شایسته تلقی خواهند کرد. شیوع چنین ذهنیت و رفتاری می تواند پیامدهای منفی در ابعاد مختلف برای نظام اجتماعی داشته باشد.
فرودستِ منفعل: بازنمایی فرودستان در رمان های تنگسیر و سنگ صبورِ صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد داریم تا چگونگی بازنمایی فرودستان در دو رمان مهم تنگسیر و سنگ صبور، نوشته صادق چوبک را بررسی کنیم. به این منظور، با نقد برخی از سنت های مطالعاتیِ بازنمایی فرودستان، از مفهوم درحاشیه -محصوربودگی برای تعریف فرودستی بهره بردیم. وضعیت فرودستی بر اساس مضامین استخراج شده از این دو اثر عبارت اند از: شیوه زیست به شدت غیراخلاقی در محیطی چرک و آلوده، آغشته به انواع انحرافات اجتماعی شدید از جمله قتل، فحشاء و کودک آزاری همراه با اعتقاد به خرافه هایی که زندگی را پیش می راند و اعتقادات مذهبی که دردها را تسکین می دهد. همچنین شاهد قربانی شدن فرودست به دست غیرفرودستِ منفرد و فرودستی مضاعف زنان هستیم. این تصویر از وضعیت فرودستی در نهایت منجر به خلق فرودستِ منفعل گردیده است. علاوه بر آن، فرودستان فارغ از تفاوت ها و تنوعات درونی، همگی با ویژگی های کم و بیش یکسان و یکپارچه بازنمایی شده اند و وضعیت فرودستی نه محصولِ عوامل ساختاری و کلان بلکه مخلوقِ شیوه رفتار، باورها، اعتقادات و در یک عبارت فرهنگ فرودستی است؛ در نتیجه، مقاومت امری کمیاب و بدیع شده و به ناچار قهرمان سازی شده است. بنابراین، با برجسته سازی کلیشه های رفتاری، شخصیتی و محیطی، فرودست به مثابه موجودیتی با ویژگی هایی ذاتی معرفی شده است. در نهایت وجود این کلیشه ها با خود کلیشه ها توجیه، وضعیت فرودستی به واسطه فرهنگ فرودستی بازتولید شده و فرودستِ مقصر، منفعل و نادان خلق شده است.
معشوقِ غزلیات سعدی: هویت و دلالت های طبقاتیِ فاصله گزینی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
نوع تعامل عاشق و معشوق در ژانر غنایی در ادبیات فارسی از آغاز تا امروز شکل های متفاوت به خود گرفته است. یکی از این موارد، تعامل رایج عاشق و معشوق در غزل کلاسیک فارسی است که بسیار فاصله مند و به ظاهر نامتعارف می نمایاند، در حالیکه وضعیت و موقعیت سوژه ها نیازمند کشف مناسبات طبقاتی بوده؛ که به صورت ضمنی و پنهان در متن گسترانده شده است. تبیین این مسئله مستلزم دلالت یابی کنش ها و وضعیت کارگزاران متنی به مثابه سبک زندگی و فاصله گزینی هویتی-طبقاتی آنها ا ست. بر همین اساس ضمن تبیین وجوه فاصله گزینی عاشق و معشوق، دلایل فاصله-گزینی متفاوت آنها با تکیه بر آرای برخی از متفکران مطالعات فرهنگی، انسان شناسی فضا، جامعه شناسی بدن و با توجه بستر تاریخ اجتماعی-فرهنگی تولید متن، در غزل سعدی دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که در غزل سعدی سبک زندگی معشوق را می توان در سه سطحِ تعلقات و دارایی، وضعیت-کنش بدنی و در نهایت کنش ها، در مقام نشانگان طبقاتی و فاصله گزینی فردی و اجتماعی وی طبقه بندی کرد. برآیند هر سه سطح، امتناعی مدرج است که به مثابه شکلی از بالا دست نمایی واقعی یا نمایشی از معشوق سر می زند: از شکل خفیف و نسبتاً ضمنی یعنی نمایش دارایی ها و اظهار ژست های خاص بدنی تا امتناع آشکار که برآمده از کنش های تدافعی-وجوهی از بی اعتنایی- است، شروع می شود تا شکل خشن و تهاجمی خود، ذیل انواع یغماگری تداوم می یابد. یغماگری که همسو با فرهنگ ترکانِ حاکم یا غلام و کنیز به مثابه مصداقی از منزلت و افتخار هویتی-طبقاتی و نشانه تن آسایی واقعی یا نمایشی، مفروض است.
در تکاپوی هویت فردی: تجربه خودکشی زنان در شهرستان هلیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲ و ۸۳
95 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه پدیده خودکشی زنان در شهرستان هلیلان از توابع استان ایلام با استفاده از روش کیفی انجام شد. برای رسیدن به این منظور، مصاحبه های عمیقی با 20 نفر از زنان و دخترانی که اقدام به خودکشی داشته اند یا از نزدیکان آنها، زنی اقدام به خودکشی کرده است، انجام شد. پشتوانه نظری این پژوهش، نظریه خودکشی دورکیم و دیدگاه گیدنز در رابطه با تأثیر مدرنیته بر جامعه پذیری افراد و نحوه تکوین هویت آنها بود. بر طبق یافته های این پژوهش، عواملی چون ظهور رسانه ها، توسعه مدارس و دانشگاه ها و رشد و توسعه حمل و نقل برون شهری از یک سو و گسترش عواملی چون: اختلافات خانوادگی، ازدواج های تحمیلی، خشونت خانگی، طلاق، بهتان، نظارت حداکثری و پوشش اجباری، بر شکل گیری و افزایش خودکشی تأثیر بسزایی داشته اند.
تأملی جامعه شناختی بر نظام مسائل و آسیب های اجتماعی (مورد مطالعه: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی و اولویت بندی نظام مسائل و آسیب های اجتماعی استان آذربایجان غربی برای همسوکردن حوزه اجرایی با حوزه دانشی و ایجاد یک فضای مفهومی مشترک و جلب توجه مدیران اجرایی به یافته های علمی حوزه اجتماعی برای نیل به توسعه اجتماعی است. به لحاظ نظری، دو رویکرد عمده واقعیت گرایی اجتماعی و برساخت گرایی در بررسی مسائل و آسیب های اجتماعی طرح شده است که در این تحقیق از رویکرد برساخت گرایی برای شناسایی نظام مسائل و تشخیص اهمیت و اولویت مسائل اجتماعی از دیدگاه نخبگان بهره گرفته شده است. روش شناسی پژوهش حاضر از منظر راهبرد استقرایی، از لحاظ ماهیت کیفی، از نظر هدف کاربردی، و به لحاظ تحلیل داده ها اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل مطلعان کلیدی و کارشناسان خبره در حوزه آسیب های اجتماعی (استادان دانشگاهی علوم اجتماعی، مدیران اجرایی و کارشناسان حوزه اجتماعی) است که به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند، 20 نفر از کارشناسان و متخصصان انتخاب شدند. واحد تحلیل این پژوهش، آسیب ها و مسائل اجتماعی، واحد مشاهده در این پژوهش فرد صاحب نظر یا صاحب تجربه در حوزه آسیب های اجتماعی است. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته، جلسات گروه متمرکز و تکنیک دلفی و برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته های تجربی پژوهش حاکی از آن است که نحوه پراکنش متغیرها و شاخص ها در محورهای تأثیرگذاری (نفوذ) و تأثیرپذیری (وابستگی) مستقیم و غیرمستقیم مسائل بر همدیگر، سیستم اجتماعی مرکز استان را به لحاظ آسیب های اجتماعی در وضعیت ناپایدار نشان می دهد و بدکارکردی نهادی (ضعف مدیریتی)، حاشیه نشینی، اعتیاد، کودکان خیابانی، طلاق، فقر و بیکاری از مسائل اساسی، راهبردی و کلیدی محسوب می شوند. براساس نتایج و یافته های این پژوهش در برنامه ریزی برای مداخلات اجتماعی ضرورت دارد این مسائل به عنوان مسائل اولویت دار مدنظر باشد.
کاوش فرایندهای اجتماعی شکل گیری زیست مجردانه، مورد مطالعه: مردان مجرد شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
130 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، واکاوی فرایندهای اجتماعی شکل گیری زیست مجردانه در شهر اهواز می باشد. روش پژوهش، مبتنی بر روش کیفی با رویکرد گرندد تئوری است که در راستای شناسایی و فهم فرآیندهای شکل گیری زیست مجردانه از خلال مصاحبه با مردان واجد این نوع زندگی جهت رسیدن به فهمی نظام مند انجام گرفته است. در این مطالعه، 14 نفر از مردانی که در شهر اهواز زیست مجردانه داشته اند با روش نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند. داده های مورد نظر با استفاده از مصاحبه عمیق، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل مصاحبه ها بر اساس کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین منتج به شکل گیری 18 مقوله فرعی، 7 مقوله اصلی شامل1) زیست مجردانه پیوستاری از الزام موقعیت تا انتخاب سبک زندگی، 2) زیست مجردانه ملهم از سرگذشت فردی، 3) زیست مجردانه، فرایند دائمی مشروعیت سازی، 4) زیست مجردانه، زیستن علیه تجویز فرهنگی، 5) زیست مجردانه، زیستن در سایه مجردزدگی، 6) زیست مجردانه، فرصتی برای توسعه و تحقق فردی و حرفه ای و 7) زیست مجردانه، امکانی برای رهایی از نظارت فراگیر شده است و در نهایت منجر به کشف یک مقوله هسته تحت عنوان "زیست مجردانه: ساخت گشایی زیست جهان جوانان" گردیده است.
جلوه های ادبیات گوتیک در شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از فروغ فرخزاد
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
1 - 8
حوزههای تخصصی:
مکتب «گوتیک» یکی از مکاتب محبوب هنری در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی است که تأثیر قابل توجهی بر ادبیات جهان داشته است. در ایران نیز برخی از شاعران و نویسندگان با تأثیر از داستان های وحشت غربی و برگرفته از برهه های تاریک تاریخ و اجتماع ایرانی، آثاری را به وجود آورده اند که می توان آن ها را در رده «گوتیک» طبقه بندی کرد، در این میان شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از فروغ فرخزاد یکی از نمونه های شعر گوتیک در ادبیات فارسی است. این شعر علاوه بااینکه یکی از هراس انگیزترین اشعار گوتیک در زبان فارسی به شمار می رود در سایه مضامین سوزناکش، از حزن انگیزترین ها نیز هست. یکی از مهم ترین ویژگی های این شعر به خدمت گرفتن مضامینی است که لبه مخوف و ترسناک زندگی و جهان زیستی و ناراحتی های روانی حاصل از آن را نشان می دهد. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی جلوه های گوتیک در شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» پرداخته شود. نتایج پژوهش نشان می دهد شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» ازنظر فضاسازی های و هم انگیز، تاریک و مخوف، پریشانی عاطفی، عناصر ماوراءالطبیعه، پیشگویی و سخن گفتن از آینده، درگیری های ذهنی بین دنیای درون و بیرون و توصیف شخصیت های شرور و... با ژانر گوتیک همخوانی دارد. شاعر با خلق محیط و فضایی متناسب با ویژگی های گوتیک زمینه آفرینش متنی را به وجود آورده است که هم در ژانر گوتیک طبقه بندی می شود و هم ویژگی ها و عناصر سورئالیستی را به تصویر می کشد، بر همین اساس محتوای شعر آمیزه ای است از رؤیا و واقعیت در فضایی پرالتهاب و مالیخولیایی. شاعر شعر را با حس تنهایی، تاریکی، عزا، ارواح و... آغاز می کند و تا انتها مخاطب را به فضایی غم آلود و ترسناک می کشاند.
تخیل به مثابه زبان مشترک علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم تخیل مثل یک منشور دارای جنبه های علمی و عملی است و از طرف دیگر رشد، پیشرفت و تکامل انسان و جامعه را نشان می دهد.تخیل عبارت از هویت، شخصیت و فردیت یافتن انسانهاست و از جنس باورهای دینی، اخلاقی و حتی عرفی است که مقدس نیز می باشد.تخیل ماهیت هویتی دارد و می تواند علوم انسانی را شکل دهد. پژوهش، نقّادی و خلّاقیّت هم که سه عنصر مهم تکوین علوم انسانی و تداوم حیات آن هستند، در نسبت وثیقی با تخیل محقق می شوند.از حیث روش شناختی، رویکرد تخیلی یک رهیافت و چهارچوب نظری است که ذهن را از قید و بندهای روش شناختی ظاهرگرایانه آزاد می کند و با نگاه از درون به مسئله، امکان درک بهتر ذهنیت ها، انگیزه ها، باورها، دغدغه ها و نوع اندیشه و نگاه دیگران به جهان را فراهم می کند. اصطلاح «تخیل جامعه شناختی» اولین بار، توسط سی رایت میلز با توجه به جایگاه تخیل در علوم انسانی و ماهیت تخیلی این علوم مطرح شد. علوم انسانی با تخیل پیش می رود و عبارت از خلاقیت های خیالی است. جامعه هم با تخیل ساخته می شود. به این ترتیب جامعه و علوم انسانی بتدریج یکی می شوند.تخیل برای هدفی در آینده شکل می گیرد، هرچند که خود هدف است.
Explaining the Managerial Position of Women in National and International Sports Levels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The status and position of women in the management system face numerous challenges and problems. Therefore, the present study was conducted with the objective of explaining the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels.
Methodology: This study was applied in terms of its objective and mixed (qualitative and quantitative) in terms of its implementation method. The population in the qualitative part consisted of sports experts, professors, and high-ranking sports managers, from whom 16 individuals were selected as the sample through purposive sampling based on the principle of theoretical saturation. The population in the quantitative part included sports experts, athletes, professors, and high-ranking sports managers, from whom 141 individuals were selected as the sample through random sampling based on the Cochran's formula. The research tools were semi-structured interviews in the qualitative part and researcher-made questionnaires in the quantitative part, the psychometric indices of which were confirmed. Data were analyzed using coding methods and exploratory factor analysis.
Findings: The findings from the qualitative part revealed that the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels encompasses 54 concepts in 27 subcategories and 10 categories, including identity formation in managerial spaces, division of labor capability, overcoming gendered spaces, effective control, program orientation, field management and leadership, social support for women's management, management practice, organizational efficiency, networks, and communication skills. Moreover, the quantitative findings indicated that all 27 observed variables had a positive standardized factor loading and a critical ratio greater than 1.96 with each of the 10 latent constructs, thus confirming their validity, and their reliability was calculated to be higher than 0.70 using Cronbach's alpha. In addition, the model of women's managerial position in sports assemblies at the national and international levels fitted well, having a direct and significant effect on all 10 constructs of identity formation in managerial spaces, division of labor capability, overcoming gendered spaces, effective control, program orientation, field management and leadership, social support for women's management, management practice, organizational efficiency, networks, and communication skills (P<0.05).
Conclusion: Based on the results of this research, to improve the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels, it is possible to create conditions for the realization of the identified subcategories and categories.
دین و صلح پروری در رسانه های نوین
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
140 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش فهم این مسئله است که در عصر کنونی، رسانه های نوین چگونه می توانند ابعاد چندگانه و فرآیندهای درهم تنیده دین و صلح را در جامعه (جهانی) کنار هم بنشانند؟ همچنین دین چگونه می تواند با بهره گیری از رسانه های نوین، صلح را در جهان فراگیر کرده و گروه های مختلف اجتماعی و فرهنگی را همگرا نماید.روش شناسی پژوهش: مقاله حاضر با بهره گیری از ظرفیت های نظری و پژوهشی موجود در دین پژوهی و مطالعات ارتباطی و رسانه ای، با روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی و با مثلث سازی مفهومی بین سه نظریه «وساطت معنا»، «الگوی گیرتز؛ دین به مثابه یک سامانه فرهنگی» و «هرم صلح سازی لدرچ» درصدد پاسخگویی به سؤالات پژوهش و وصول هدف پژوهش برآمده است.یافته ها: رسانه های نوین می توانند معانی مفاهیم را تغییر دهند و با ارتقای دانش و آگاهی و فراهم کردن بستر گفت وگوهای سازنده و بسیج کنشگران مدنی و نمایش آسیب دیدگان جنگ، حمایت عمومی را برای حل وفصل منازعات جلب کنند. دین نیز به عنوان یک منبع فرهنگی می تواند با همکاری رسانه های نوین، کنشگران دین دار و سکولار را حول محور صلح گرد هم آورد و بر محدودیت های رسانه ها مانند فیلترینگ و نشر اخبار جعلی غلبه کند.
تحلیل نقش احساس محرومیت نسبی و پیوندهای محله ای در گرایش جوانان به خشونت شهری (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به کاهش ناامنی های شهری از جمله مسایل مهم در دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی است. جرم و خشونت شهری از جمله عواملی هستند که باعث تضعیف امنیت در شهرها می شوند. خشونت شهری یکی از آسیب های اجتماعی است که با مطالعه آن می توان به وضعیت سلامت اجتماعی در یک شهر پی برد. هدف: هدف پژوهش مطالعه نقش احساس محرومیت نسبی و پیوندهای محله ای در گرایش به خشونت های شهری است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات، از روش های اسنادی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را جوانان 18 تا 35 سال شهر رشت شامل 224203 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توزیع گردید. مفهوم احساس محرومیت نسبی با بهره گیری از پژوهش لهسائی زاده (1391)، پیوندهای محله ای با بهره گیری از پژوهش جمشیدی ها و همکاران (1393) و خشونت شهری نیز با استفاده از پرسشنامه تحقیق محسنی و همکاران (1395) سنجیده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر، مناطق پنج گانه شهرداری شهر رشت می باشد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین پیوندها و تعلقات محله ای و گرایش به خشونت شهری، همبستگی (19/0-) معنادار معکوس ضعیفی وجود دارد؛ اما بین احساس محرومیت نسبی و گرایش به خشونت شهری، همبستگی (33/0) معنادار مستقیمی وجود دارد. همچنین نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که پیوندها و تعلقات محله ای با ضریب30/0- و احساس محرومیت نسبی با ضریب 39/0 بر گرایش به خشونت های شهری تاثیر دارند. نتایج: برای کاستن از خشونت های شهری در بین جوانان لازم است برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های دقیقی در زمینه کاهش احساس محرومیت نسبی (توزیع برابر امکانات و برقراری عدالت اجتماعی) و افزایش احساس تعلق اجتماعی به شهر و محله های شهری صورت گیرد.
مسئله نسل: نقدی بر مطالعات نسلی در ایران و سرگشتگی میان تداوم و تغییر در فرهنگ های نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۱۲۸-۹۱
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر، مطالعات نسلی در ایران رشد چشمگیری داشته و به طور فزاینده ای به عنوان یک برنامه پژوهشی یا پارادایم مطالعاتی مطرح شده است. این پارادایم های پژوهشی از یک سو مسئله شناسی و روش شناسی های خاص خود را دارند و از سوی دیگر همان قدر که روشنی بخش ابعادی از واقعیت هستند، ابعادی را هم پنهان و نادیدنی می کنند. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش فراتحلیل مطالعات موجود، به جمع بندی از این مطالعات با محوریت نقاط مغفول و مکتوم آن ها پرداخته شود تا مشخص گردد این مطالعات چه جنبه هایی از واقعیت را نادیده گرفته و به واسطه مفروضات پیشینی غیرعلمی، چه الگوهایی از تفسیر را بر واقعیت تحمیل کرده اند. یافته ها بیانگر آن بود که این مطالعات در پارادایم کلی سنتی-مدرن و مبتنی بر دغدغه های سیاسی پس از جنبش دوم خرداد ۱۳۷۶ شکل گرفته اند و تلاش کرده اند نسل ها را به گونه ایستا در دو سر طیف سنتی و مدرن قرار دهند و تفاوت ها، تعارض ها و شکاف های این دوگانه را برجسته کنند. برداشت ایستا از نسل ها و بی توجهی به تنوع درونی آن ها هم بخشی از ماجراست. به همین سبب مطالعات نسلی مستلزم بازبینی اساسی هستند تا نَه تنها فهمی پویا و سیّال از نسل ها ارائه دهند، بلکه تنوع درونی هر نسل را نیز مدنظر قرار دهند. در این صورت، می توان تصویری خلاقانه و پویا از فرهنگ ایرانی ترسیم کرد.
عقلانیت ارتباطی در تعامل زوجین (مورد مطالعه: زوجین متعارض استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 110
حوزههای تخصصی:
عقلانیت ارتباطی به مثابه تخیل و سرمایه عاطفی در پایداری خانواده ها نقش سازنده و حیاتی دارد. هدف مقاله بررسی عقلانیت ارتباطی در بین زوجین استان گیلان است. به لحاظ روش تحقیق، از رویکرد کیفی، نمونه گیری نظری، روش داده بنیاد و مصاحبه نیمه-ساخت یافته استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 45 نفر بوده که با حداکثر تنوع تا حصول اشباع نظری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد مصاحبه شوندگان به دو نوع خانواده گفتگویی و تک صدایی در بین زوجین استان گیلان تقسیم می شوند. بنابراین در زوجینِ متعارض روابط تک صدایی یا به تعبیر مارتین بوبر «من- آن» حاکم است، اما در زوجینِ گفتگویی دارای رابطه «من-تو» هستند. از مهم ترین شرایط علّیِ عقلانیت ارتباطی در بین مصاحبه شوندگان می توان به تفکر پدرسالاری، عدم انعطاف پذیری، عدم درک همدلانه، خودبزرگ بینی، عدم بلوغ عاطفی و روابط فرازناشویی اشاره کرد. شرایط مداخله گر یا فرایندهای اجتماعی در معنای هابرماسی، تضعیف زیست جهان مدرن است؛ که موجب سردی روابط زناشویی، فرسایش سرمایه اجتماعی، فروپاشی خانوادگی و غلبه روابط استراتژیک گردیده است. همچنین برمبنای تجربه زیسته مصاحبه شوندگان، طبقات پایین جامعه که از سرمایه اجتماعی- اقتصادی کمتری برخوردارند دارای عقلانیت ارتباطی ضعیف تری هستند. براساس یافته ها هسته مرکزی مسأله عقلانیت ارتباطی در بین زوجین، وجود «عقلانیت ابزاری» و ضعف رابطه «من- تو» است.
بررسی عوامل موثر بر گرایش به خشونت در زندان مرکزی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آنجایی که شناسایی عوامل موثر بر گرایش به خشونت از مولفه های اصلی تعیین کننده کاهش گرایش به خشونت در زندان و جامعه است،این مقاله با هدف بررسی روند شکل گیری گرایش به خشونت و عوامل موثر بر آن را بر اساس بسط مفاهیم بنیادی گیدنز در خصوص احساس ناامنی،پیش بینی پذیری،اعتماد و اضطراب وجودی،تبیین کرده است.روش: این تحقیق به روش کمی و از طریق پیمایش انجام شده است و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران مشخص و 204 نفر از زندانیان که بین رده سنی 21 تا 58 سال هستند. به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند که ابزار جمع آوری داده ها،پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت برای داده های ترتیبی است و برای تعیین پایایی گویه ها از ضریب آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار پرسشنامه از روش تحلیل عاملی تاییدی و اعتبار صوری استفاده شده است.یافته ها: میانگین رتبه ای احساس امنیت ، احساس امنیت اقتصادی ، احساس امنیت فرهنگی ، احساس امنیت اجتماعی و اضطراب وجودی به ترتیب برابر با 02/2، 92/1، 06/2، 03/2 ،87/1 است. همچنین تحلیل رگرسیونی هرکدام با متغیر وابسته به ترتیب41/0 و 13/0 و 39/0 و 20/0- و 43/0 است.با سطح معناداری 5 درصد تنها تاثیر چهار فرضیه ی احساس امنیت،احساس امنیت فرهنگی، احساس امنیت اجتماعی و اضطراب وجودی بر گرایش به خشونت تایید شد و آزمون معادلات ساختاری نشان می دهد که مسیر های علّی احساس امنیت(فرهنگی و اجتماعی) 69 درصد از واریانس گرایش به خشونت زندانیان را تبیین کرده است.نتیجه گیری:نتایج آزمون فرضیه ها تاثیر جدی متغیرهای اشاره شده به جزء احساس امنیت اقتصادی بر گرایش به خشونت را تایید می کنند و نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که احساس ناامنی فرهنگی زندانیان موجب افزایش اضطراب وجودی و تقویت گرایش به خشونت در آنان شده است. همچنین احساس ناامنی فرهنگی با تاثیرگذاری بر احساس امنیت اجتماعی و اضطراب وجودی در گرایش به خشونت زندانیان علیه خود و دیگران موثر بوده است. اما افزایش احساس ناامنی اقتصادی مستقل از احساس امنیت فرهنگی و اجتماعی، تاثیر مستقیم بر گرایش خشونت زندانیان علیه دیگران داشته است.
تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
108 - 125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی به انجام رسید که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران بود. نمونه آماری برابر با 300 نفر بود که از پنج منطقه تهران انتخاب گردید. نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی فاین، مورلند و شوبل (1983)، ذهن آگاهی والاچ و همکاران (2006)، اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1996) و احساس تنهایی راسل، پیلوا و کورتونا (1980) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی بر مهارت های ارتباطی خانوادگی به صورت معنادار برابر با 49/0- و 20/0- بود (01/0>P). از سویی، ذهن آگاهی نقش میانجی گری در رابطه احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با مهارت های ارتباطی خانوادگی داشت. با توجه به نقش ذهن آگاهی در افزایش توان نوجوانان در رویارویی با شرایط بحرانی و حفظ روابط اجتماعی مثبت، به روان شناسان توصیه می شود که با تمرکز بر ذهن اگاهی، آمادگی نوجوانان را بهبود بخشند. آموزش و پرورش نیز باید برای آموزش این راهبردها در چارچوب محتوای درسی طرح ریزی نماید.
بررسی بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توسعه بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری؛ سطح پیچیدگی جرایم نیز به طور چشم گیری بالا رفته است. مسأله قابل تأمل، گستردگی دامنه وظایف فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و تعدد پلیس های تخصصی است که به طور ویژه در راستای مقابله و پیشگیری از جرائم فعالیت دارند. بنابراین در این پژوهش، به بررسی بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم، پرداخته شده است.روش: این تحقیق، یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای جهت دار است که از نظر هدف، کاربردی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 20 نفر هستند که در ابتدا 18 نفر از مدیران ارشد پلیس های تخصصی و نیز معاونت عملیات فراجا از حوزه مرکزی به روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شده اند. سپس برای اتقان نظری بیشتر، 2 نفر از کارشناسان خبره قضایی خارج از مجموعه فراجا نیز مشارکت داده شدند. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن مصاحبه نیمه ساختاریافته است. داده ها به روش صوری و تکرارپذیری از نظر روایی و پایایی تأیید و همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار، در مجموع 136 مورد از بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی ذیل 24 محور اصلی در راستای پیشگیری از جرم شناسایی شدند که برخورداری از بینش راهبردی، اشراف اطلاعاتی جامع، اطلاعات محوری، شبکه دانش و اطلاعات، اصلاح ساختار و بهبود فرایندها، خدمات رسانی مطلوب، پیشگیری مردم پایه، گفتمان سازی، تعامل فرا فعال، وحدت فرماندهی و هدایت عملیات انتظامی، برنامه ریزی، سازمان دهی و هماهنگی یکپارچه عملیات انتظامی، طرح ریزی یکپارچه عملیات انتظامی، پیشگیری فناورانه یکپارچه، هوشمندسازی فرایندها از جمله شناسه های محوری آن هستند.نتیجه گیری: مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم؛ مستلزم هماهنگی حداکثری پلیس های تخصصی فراجا در گام های مختلف برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، پیاده سازی و اجرای فرایندهای پیشگیرانه از جرم است که توجه به شناسه ها و بایسته های شناسایی شده در این پژوهش می تواند فرماندهان، مدیران و رؤسای پلیس های تخصصی را در صحنه سیاست گذاری و میدان اجرای سیاست ها و تدابیر اتخاذ شده راهنما و کمک کار باشد.