فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
166 - 173
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study was conducted with the aim of identifying the components and dimensions of effective art education teaching.
Methodology: This research is an applied-developmental study in terms of its objective and a non-experimental (descriptive) study in terms of data collection method, utilizing a cross-sectional survey approach. A qualitative research design was employed to achieve the research objective. The qualitative participant community included professors, teachers, school administrators, and art education specialists in Iraq, selected through purposive sampling. Ultimately, theoretical saturation was achieved after 10 interviews. The qualitative validity was evaluated and confirmed based on Lincoln and Guba's four criteria of credibility, transferability, confirmability, and dependability from the reviewers' perspective. The reliability of the coding of the conducted interviews was estimated using Holsti's coefficient at 0.712, which is considered acceptable. For data analysis, the grounded theory method was utilized in MAXQDA software, and with the extraction of the main and sub-categories of the research, the final model was presented.
Findings: In the present study, the components and dimensions of effective art education teaching were identified to provide a model for art education teachers in Iraq. A total of 210 initial codes were extracted from the interview texts. Through coding, eight concepts and 45 sub-categories were identified, and by classifying these themes into similar categories, eight main categories were recognized.
Conclusion: Based on the obtained results, the paradigmatic model of the research was determined. Causal conditions, including educational content, factors related to the teacher, and teaching style, affect the central phenomenon, which is effective art education teaching. This component, along with contextual conditions, including educational infrastructure and intervening conditions, such as the status of art in society, leads to strategies and actions, including educational policymaking, resulting in the outcome of drafting the art curriculum charter in Iraq.
بررسی رابطه اعتیاد به کار و فرسودگی شغلی با نقش میانجی سرمایه روان شناختی در کارکنان صنعت پزشکی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
92 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بیمارستان ها، کلینیک های تخصصی، و درمانگاه های عمومی که از صنایع پایه و برترِ صنعت خدماتی محسوب می شوند، کارکنان به دلیل شرایط کاری در معرضِ فرسودگی شغلی قرار دارند. این امر به ویژه، در بیمارستان های روانی تشدید می شود. زیرا درمان در این مکان ها مستلزم ارتباط و درگیری مداوم با مددجویان و بیماران می باشد که نیازمندِ انجامِ کارِ بیشتر از ساعات موظفی است که گرایش به اعتیادِ به کار را تقویت می کند. با توجه به گستردگی بخش درمان در کشور و افزایش کارکنان این بخش، انجام چنین پژوهش هایی حایز اهمیت فراوان است. هدف پژوهش حاضر این است که با تمرکز بر کارکنان صنعت پزشکی، رابطه اعتیاد به کار با فرسودگی شغلی را با نقش میانجی سرمایه روانشناختی مورد بررسی قرار دهد.روش: این پژوهش از نوع کمی است که با استفاده از روش پیمایشی انجام می شود. جامعه آماری، مددکاران و کادرِ درمان بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد است که اندازه آن، 420 نفر است. از این جامعه، 201 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های فرسودگی شغلی ماسلاچ (2001)، سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و اعتیاد به کار اسپنس و رابینز (1992) استفاده شده است. این پرسشنامه ها در تحقیقات پیشین تعیین اعتبار شده و در شرایط جامعه ایران مورد استفاده قرار گرفته اند. به علاوه، پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش آلفا کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که ضریب آن برای فرسودگی شغلی 82/0، اعتیاد به کار 80/0، و سرمایه روانشناختی 74/0 بود. بودند. جهت بررسی روابط متغیرهای تحقیق از مدل سازی معادله ساختاری با نرم افزار Amos استفاده شد.یافته ها: براساس یافته های تحقیق، رابطه مثبت و معناداری بین اعتیاد به کار و سرمایه روانشناختی با ضریب 75/0 وجود دارد. داده ها همچنین نشان می دهند، رابطه منفی و معناداری بین اعتیاد به کار و فرسودگی شغلی با ضریب 32/0- وجود دارد. به علاوه، متغیر سرمایه روان شناختی به صورت منفی و معناداری بر فرسودگی شغلی با ضریب 59/0- تاثیر می گذارد. با توجه به سه ضریب تأثیر در مدل، متغیرهای سرمایه روان شناختی و اعتیاد به کار قادر هستند، 72/0 واریانس فرسودگی شغلی را تبیین کنند.نتیجه گیری: با استناد به یافته های تحقیق، نتیجه گیری این پژوهش این است اعتیاد به کار و سرمایه روانشناختی به تقلیلِ فرسودگی شغلی منجر می شوند. خصلتِ اعتیاد به کار در بیمارستان ها از یک سو و تقویتِ سرمایه روانی که با حمایت مدیران محقق می شود می توانند فرسودگی شغلی را بهبود بخشند.
راهبردهای فرماندهی انتظامی در پیشگیری اجتماعی از بزه دیدگی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضای مجازی به طور کلی و بزه دیدگی در این فضا به طور خاص، پدیده های به نسبت جدیدی هستند که با ادامه پیشرفت های فناوری و اینترنت توسعه می یابند. این پدیده در کنار فرصت های ایجاد شده، چالشی جدید برای پلیس خلق کرده است. هدف از این پژوهش تعیین راهبردهای فراجا در پیشگیری اجتماعی از بزه دیدگی در فضای مجازی است.روش: این تحقیق با رویکرد کیفی و فرایند راهبردنویسی با بهره گیری از مدل سوات انجام گرفته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 11 نفر از خبرگان انتظامی- فضای مجازی تا مرحله اشباع نظری گردآوری گردیده است. جامعه آماری خبرگان و کارشناسان پلیس شاغل و فعال در حوزه فضای مجازی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده اند.یافته ها: با استفاده از نظرات خبرگان موقعیت راهبردی پلیس در پیشگیری اجتماعی از بزه دیدگی در فضای مجازی شامل 43 عامل محیط داخلی (عامل قدرت و عامل ضعف) و 19 عامل محیط بیرونی (عامل فرصت و عامل تهدید) احصاء شده است که بر اساس عوامل محیط نزدیک و پیرامونی 20 راهبرد بخشی شامل؛ 9 راهبرد تهاجمی، 4 راهبرد رقابتی، 5 راهبرد محافظه کارانه و 2 راهبرد تدافعی تدوین گردید.نتایج: با توجه به اینکه پیشگیری یکی از اولویت های پلیس در کنترل و مقابله با جرائم است، در نتیجه باید راهبردهای احصا شده در این پژوهش را سرلوحه مأموریت های خود قرار دهد و از طرفی به عنوان شریک با جامعه همکاری متقابل نماید و در سطح ملی با تعامل بین نهادی زمینه های اصلی بزه دیدگی را محور فعالیت ها و اقدامات پیشگیرانه اجتماعی قرار دهد.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
239 - 269
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی در بین دانشجویان دانشگاه لرستان می باشد. لذا، در بخش سرمایه اجتماعی از تئوری پاتنام و در بخش رفاه ذهنی از تئوری تلفیقی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال 1398 می باشد. در این پژوهش برای تعیین اندازه نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه آن 384 نفر بدست آمد. همچنین، برای انتخاب نمونه مذکور از بین کلیه دانشجویان از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده شد. این پژوهش، با در نظر گرفتن اهداف موجود در آن از نوع تحقیقات همبستگی به شمار می آید. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی استفاده شد که شاخص های روان سنجی (روایی و پایایی) آن مورد تأیید قرار گرفت. . نتایج نشان داد که مدل طراحی شده تحقیق با داده های جمع آوری شدهT برازش کامل دارد. همچنین، نتایج برازش مدل حکایت از آن دارد که مسیرهای مستقیم (اثرهای مستقیم) شبکه اجتماعی به رفاه ذهنی، اعتماد اجتماعی به رفاه ذهنی و مسیرهای دوطرفه (اثرهای متقابل) بین شبکه اجتماعی و مشارکت اجتماعی، شبکه اجتماعی و اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی معنادار می باشد. علاوه براین، در مدل برازش یافته تنها مسیر مستقیم مشارکت اجتماعی به رفاه ذهنی معنادار بدست نیامد و لذا فرضیه متناسب با این مسیر نیز مورد تأیید قرار نگرفت.
نهاد دین؛ تحلیل داده بنیاد جامعه پذیری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این نوشتار، تحلیل چگونگی تحقق جامعه پذیری دینی در دعا به عنوان یک کنش اجتماعی و ارائیه یک الگوی بومی جامعه پذیری دینی مبتنی بر نقش دعا و نیایش است. روش مطالعه: در این پژوهش رویکرد روشی، کیفی و با استفاده از روش نظرییه زمینه ای با 23 نفر از شهروندان شهرستان بندر امام خمینی(ره) که روزانه دعا می خوانند، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع، مصاحبه های عمیق و ساختاریافته انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند «جامعه پذیری دینی» تحت تأثیر شرایط علّی (مکان مندی، زمان مندی، شرایط روحی)، شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و شرایط مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) می باشد. به این منظور شهروندان راهبرد «دعاگرایی» را اتخاذ کرده اند که پیامدهای (اصالت مطلوب ها، خود ملکوتی، نیت مندی، تفکر توحیدی، الگو پروری) را به دنبال داشته است. نتیجه گیری؛ دعا به عنوان کنش اجتماعی و فردی، بستری مناسب برای جامعه پذیری دینی کنشگران در جامعه است. جامعه پذیری دینی مبتنی بر دعا، یک فرآیند تعاملی است. به این صورت که راهبرد دعاگرایی خود تحت تأثیر دو دسته از عوامل است که همان شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) هستند. بنابراین به منظور تسهیل روند جامعه پذیری دینی لازم است شرایط تحدیدکننده، حذف یا حداقل تعدیل و شرایط تسهیل کننده، ایجاد یا تقویت شوند.
کنش گرایی مادی: واکاوی کیفی جهت گیری ارزشی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش ها، مجموعه ای از اولویت هایند که اهداف، کنش ها و مسیر زندگی کنشگران اجتماعی را تعیین می کنند. پژوهش حاضر با هدف فهم جهت گیری ارزشی جوانان شهر یزد، با رویکرد کیفی و راهبرد نظریه داده بنیاد نظام مند اجرا شده است. برای جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده کردیم. مشارکت کنندگان شامل 49 نفر از جوانان محله های مختلف شهر یزد در بازه سنی 18 تا 34 سال است. نمونه گیری از نوع نظری و هدفمند است و مشارکت کنندگان با در نظر گرفتن حداکثر تنوع از مناطق اقتصادی و اجتماعی مختلف انتخاب شدند. تحلیل داده ها با شیوه کدگذاری داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و در قالب ده مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی دسته بندی شد. در فرایند تحلیل و کدگذاری به مقوله های اصلی نوین اندیشی، خودمداری، مادی گرایی، زیستواره مجازی، فشارهای چندجانبه، بازاندیشی، تعاملات بی مرز ابزاری، فقر چشم انداز، احساس بی هنجاری و ذهن مهاجر رسیدیم. کنش گرایی مادی نیز به عنوان مقوله مرکزی ساخته شد. براساس یافته ها، خودمحوری، مادی گرایی، عاملیت جویی و جهان گرایی (عام گرایی) مهم ترین مؤلفه های جهت گیری ارزشی جوانان مشارکت کننده در این مطالعه است. آنها به کنشگری و پیگیری عقاید و ارزش های جهانی/ مادی خود گرایش دارند و در پرتو اطلاعات دریافتی تازه از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات، اقدام به بازاندیشی می کنند. راهبردهای کنش جوانان، پیامدهایی چون فقر چشم انداز، احساس بی هنجاری و ذهن مهاجر را به دنبال دارد.
مطالعه پویایی جمعیت در جوامع باستانی با استفاده از رویکرد دیرین جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
179 - 215
حوزههای تخصصی:
دیرین جمعیت شناسی، شناسایی شاخصه های جمعیت شناختی جوامع گذشته براساس یافته های باستان شناختی است. فرض نخست بازسازی های دیرین جمعیت شناختی این است که تعداد، سن و جنس به دست آمده از بقایای انسانی به طور دقیق نشان دهنده میزان مرگ و میر جمعیت زنده گذشته است. براساس اصل یکنواخت گرایی، فرض می شود که ابعاد زیست شناختی مرگ ومیر و باروری انسان ها در گذشته، مانند حال حاضر بوده است. جدا از اهمیت تعداد و میزان رشد جمعیت،تحلیل ساختار جمعیت می تواند بینش قابل توجهی در مورد شیوه زندگی و فرآیندهای جمعیتی گذشته ارائه دهد. ساختار جمعیتی یک جمعیت به نوبه خود تحت تأثیر اثر تجمعی تجربه تاریخی سلامت و بیماری آن جمعیت است. در برخی شرایط، داده های جمعیت شناختی ممکن است شواهدی از علت خاصی از مرگ ارائه دهند. مرگ و میر فاجعه بار که در نتیجه یک بلای طبیعی یا شیوع یک بیماری با مرگ ومیر بالا رخ می دهد، مشخصات مرگ ومیری ایجاد می کند که ساختار سنی کل جمعیت در معرض خطر را منعکس می کند. گرچه مهاجرت تأثیر عمیقی بر توزیع جهانی بیماری ها و پیامدهایی برای بسیاری از جمعیت های بومی دارد، علل فرهنگی دیگر از جمله جنگ نیز می توانند ساختار جمعیتی را تغییر دهند. این نوشتار برآن است تا با استفاده از رویکرد دیرین جمعیت شناسی، مروری بر عوامل موثر در ایجاد و تغییر ساختار جمعیتی جوامع گذشته داشته باشد.
بررسی جامعه شناختی نقش رسانه ها در بازنمایی آثار فقر در جامعه و جذب خیرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
117 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی جامعه شناختی نقش رسانه ها در بازنمایی آثار فقر در جامعه و جذب خیرین است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را نخبگان حوزه رسانه، کارشناسان امداد و خیرین استان فارس تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری جدول مورگان انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن، با استفاده از روایی صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرارگرفت. پایایی تمامی متغیرها بالاتر از ۷/۰ است. یافته های پژوهش که از طریق روش کیفی استخراج شد شامل، ۵ کد محوری و عبارت اند از: بازنمایی شرایط علّی فقر در جامعه، بازنمایی دینداری و فرهنگ فقر، بازنمایی سرمایه اجتماعی و فقر، بازنمایی جذب خیرین و مؤسسات و بازنمایی پیامدهای فقر. نتایج نشان داد که که تمامی این ابعاد توانسته اند تبیین معناداری از متغیرهای اصلی پژوهش داشته باشند.
نقش مالکیت اربابی در زیست مزارع ایرانی در دوره های قاجار و پهلوی با نگاه ویژه به مزرعه قاضی بالا در قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیشت ایرانیان در طول تاریخ با کشاورزی و مزرعه داری گره خورده بود و زمین داران بزرگ و اربابان از طبقه نجبا و طبقات بالای اجتماعی محسوب می شدند. منابع، اسناد تاریخی و باستان شناختی وجود دارند که آثار مرتبط به میراث کشاورزی در پهنه فرهنگی ایران را نشان می دهند. تعدادی از آن ها مربوط به مزارعی هستند که از قرون اولیه اسلامی تا دوره پهلوی شکل گرفتند و قرن ها مورد بهره برداری اقتصادی و معیشتی قرار داشتند. آن ها دارای 4 نوع نظام مالکیتی وقفی، اربابی، دولتی و شاهی بودند و سپس تعدادی از آن ها در دوره قاجار و پهلوی تحت مالکیت اربابی قرارگرفتند. این نوع از مالکیت در مواجهه با تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در این دوران و پس از آن موجب ایجاد تغییرات کالبدی و کارکردی در مزارع تاریخی شده و هویت و اصالت آن ها را دچار چالش کرده است.مسئله اصلی مقاله نیاز به شناخت عمیق تر درباره ارتباط بین مالکیت اربابی و زیستِ مزارع ایرانی در دوره قاجار و پهلوی است. این منظور با معرفی عوامل تأثیرگذار برآن از طریق رهیافت تفسیری و راهبرد تفسیری تاریخی انجام خواهد شد.
درآمدی بر بازنمایی قدرت زنانه در انیمیشن یخ زده ۱(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۷)
77 - 104
حوزههای تخصصی:
در دنیای مدرن، افزایش اطلاعات بصری در رسانه های جمعی به طرز باورنکردنی رشد داشته است، به طوری که هم زمان منابع نشانه شناختی مختلف ارتباطی و معنا را باهم، همگرا و نه تنها از طریق زبان، بلکه با سایر حالت های نشانه شناسی منتقل می کنند. اکثر پژوهش های ایرانی در تحلیل متون رسانه ای به ویژه رسانه های دیداری و شنیداری از رویکردهایی بهره گرفته اند که ارزش اطلاعات غیرزبانی را کم اهمیت دانسته و کمتر به بررسی هر دو جنبیه زبانی و غیرزبانی پرداخته اند. یک روش جدید و نظام مند برای بازنمایی پیام های رسانه ای، تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی است که علاوه بر مطالعیه زبان، به بررسی حالت های مختلف نشانه شناختی در یک متن رسانه ای می پردازد. این پژوهش با هدف پیشنهاد استفاده و کاربرد عملی تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی به عنوان روشی نظام مند، با رویکردی کیفی توصیفی به مطالعیه موردی بازنمایی قدرت زنانه در انیمیشن یخ زده ۱ (۲۰۱۳) پرداخته است تا با گنجاندن سایر منابع نشانه شناختی؛ نظرییه چندوجهی را در رابطه با زبان، تصاویر متحرک و مطالعات اجتماعی آزمایش کند. به منظور بررسی شیوه های گفتمانی و اجتماعی، مدل سه لایه ای فرکلاف (2001)، نیز مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد که معنا از طریق شیوه هایی غیر از زبان منتقل و از طریق روابط و زمینه های قدرت خاص ساخته می شود. حالت های کلامی و غیرکلامی به صورت یکپارچه برای ساختن شخصیت قهرمان زن ادغام می شوند و از حالت های غیرکلامی در انتقال معانی چندلایه پشتیبانی می کنند. تحلیل های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نشان می دهد که شخصیت زن این انیمیشن تنها به ظاهر تحول پیدا کرده و این تغییرها در خدمت نظام اقتصادی و سیاسی است.
حذف قشربندی اجتماعی در مدینه توسط پیامبر(ص) بر اساس الگوی توسعه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پذیرش اسلام از سوی اهالی مدینه و دعوت پیامبر(ص) به این شهر سرآغاز تحولات عمده ای در تاریخ اسلام و رونق دین اسلام گردید. پیامبر(ص) تلاش کرد تا نابرابری هایی که مسلمانان در مکه شاهد بودند، در مدینه وجود نداشته باشد و طبقه بندی جامعه به اشراف و افراد بی درآمد را از بین ببرد. هدف از این پژوهش آن است که حذف قشربندی جامعه مدینه در زمان حضرت محمد (ص)، به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهر مدینه در آستانیه ورود پیامبر (ص) با اختلافات قبیله ای مواجه بود. به همین دلیل ساکنان این شهر برای نجات از بحران پیش آمده به پیامبر (ص) روی آوردند، آنها ضمن پذیرش اسلام از پیامبر برای ورود به این شهر دعوت کردند که آن حضرت، پذیرفت. ورود پیامبر به شهر مدینه سبب تشکیل حکومت اسلامی، آغاز تبلیغات گستردیه دین اسلام و رونق آن شد. پیامبر تلاش کرد با حفظ برابری میان مسلمانان، اتحاد را در میان اقشار مختلف جامعه مدینه که نمادی از الگوی جامعیه اسلامی بود، برقرار کند. ساخت مسجد که از آن به عنوان اقدامی مذهبی و فرهنگی می توان یاد کرد، سبب تحولات عمده ای در جامعه مدینه و حکومت اسلامی شد. مسجد تبدیل به مکانی عبادی- سیاسی گردید و مرکزی برای اتحاد مسلمانان فارغ از هرگونه طبقه بندی اجتماعی بود. موارد ذکرشده، به توسعه و پیشرفت جامعیه اسلامی کمک کرد که همانا الگویی اسلامی برای حکمرانی اسلامی است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با هویت جنسیتی (دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
301 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مطالعه جامعه شناختی رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با هویت جنسیتی (دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری) در سال 1402 است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی و همبستگی می باشد و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری با تعداد 2450 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 395 نفر برآورد گردید و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظورگردآوری داده های مورد نیاز، از پرسش نامه استاندارد هویت جنسیتی مک براید و همکاران (2008) و پرسش نامه محقق ساخته اعتیاد به شبکه های اجتماعی استفاده شده است. داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شد و برای تحلیل فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در آزمون پیرسون بین تحقیق پنج گانه مؤلفه های متغیر مستقل (اعتیاد به شبکه های اجتماعی) دو مؤلفه میزان اعتقاد به شبکه های اجتماعی و میزان مشارکت با دیگران در شبکه های اجتماعی رابطه مستقیم در سطح ضعیفی را با متغیر وابسته تحقیق نشان داده اند؛ ولی سه مؤلفه دیگر متغیر مستقل (میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان دلبستگی به شبکه های اجتماعی و میزان رضایت از شبکه های اجتماعی) رابطه متوسط و مستقیمی را با متغیر وابسته تحقیق داشته اند. نهایتاً 4 مؤلفه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان دلبستگی به شبکه های اجتماعی، میزان اعتقاد به شبکه های اجتماعی و میزان مشارکت با دیگران در شبکه های اجتماعی توانستند 33 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمایند.
کاربست مفهوم هنر اشراقی و سمبل فطری شهید آوینی در رسانه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
27 - 56
حوزههای تخصصی:
در حوزه فرهنگ، رسانه و هنر، بیان مفاهیم معنوی و غیرملموس، معمول تر از مفاهیم مادی و ملموس است. از این رو، ابداع راهبردهای فرهنگی و هنری مؤثر در جهت انتقال پیام به مخاطب از سوی تهیه کننده و کارگردان، ضروری است. در رسانه ملی نیز برنامه های با محوریت دین و با هدف گفت وگو پیرامون جهان بینی اسلامی، بیشتر در معرض این موضوع هستند و لازم است مفاهیم معنوی و غیرمادی را به شیوه مناسب و تأثیرگذار به مخاطب ابلاغ کنند. بنابراین، استفاده از قالب و ساختارهایی که سازندگان برنامه ها را در این امر یاری کند، ضروری است. هدف این پژوهش، بررسی کاربست الگوی اشراقی و سمبل فطری شهید آوینی در رسانه دینی است. در این تحقیق، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و براساس تحلیل داده های تطبیقی و مشاهده برنامه ها یا تولیدات این حوزه است. مطالعه موردی این پژوهش نیز واکاوی برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» ویژه برنامه افطار شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی است که از سال 1399 تا 1403 پخش شده است. با انتخاب نمونه های تصادفی برنامه هایی از این مجموعه، به تحلیل فرم و محتوای آن پرداخته شده تا مشخص شود چه میزان از عناصر آنها، مبتنی بر رویکرد هنر اشراقی و سمبل فطری است. براساس نتایج، مؤلفه های موجود در مقوله هنر اشراقی شهید آوینی که بیش تر در سینما به کار گرفته شده اند، قابلیت پرداخت و استفاده در برنامه های دینی رسانه ملی را نیز دارند. بهره گیری از عناصر مبتنی بر سمبل فطری در وجه هنری و نمایشی برنامه ها، می تواند در ابلاغ مفاهیم معنوی به صورت درونی و نهانی در مخاطب، کارساز و مؤثر باشد.
تأثیر مناسک پیاده روی اربعین بر قدرتمندی هویت در جامعه عرب زبان خوزستان (نظریه ای داده بنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
675 - 706
حوزههای تخصصی:
مناسک و آئین های دینی ازجمله پیاده روی اربعین در جوامع انسانی تأثیر مهمی در همبستگی اجتماعی و قدرتمندی هویت دارد. این پژوهش با هدف ادراک فهم نخبگان و فعالان سیاسی اجتماعی عرب زبان خوزستانی در سازوکار تأثیر پیاده روی اربعین بر روی همبستگی اجتماعی و تقویت هویت ملی عرب زبانان خوزستان انجام شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق از روش کیفی نظریه زمینه ای چارمرزی استفاده شده و محقق داده ها را با استفاده از مصاحبه های عمیق با ۳۰ نفر از نخبگان و فعالان سیاسی اجتماعی عرب زبان جمع آوری کرده است. در مبانی نظری از نظریه های گیرتز، گافمن، تر و فارابی که بر تأثیر مناسک دینی بر هویت سازی و معناسازی دارند، استفاده گردید. یافته های محقق با استفاده از نزدیک به ۲6۰ کد اولیه استخراج شده هشت کد متمرکز برساختی «فرصت فقرزدایی و محرومیت زدایی»، «حس محرومیت تجربه شده»، «تدارک فضای شناختی از عرب زبانان»، «زدودن بدبینی و عرب ستیزی»، «الگوواره هویت ساز اربعین»، «هویت ملی قدرتمندتر» را استخراج و سپس داستان روایت را تدوین کرده است. نتیجه گیری: پیاده روی اربعین در تقویت هویت ملی و افزایش همبستگی اجتماعی و کاهش قوم گرایی در میان عرب زبانان تأثیر مثبت داشته است و پیاده روی اربعین را به مثابه فرصتی برای محرومیت زدایی و زدودن عرب ستیزی و تقویت سرمایه اجتماعی می دانند.
تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی فرزندان بزرگسال و والدین از یکدیگر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
449 - 482
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روابط نسلی و جنسیتی، در این مقاله به تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی میان فرزندان بزرگسال و والدین پرداخته ایم. جامعه آماری پیمایش، افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران بوده و 1000 نفر از 30 حوزه به شیوه خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده که در حمایت عاطفی والدین و فرزندان بزرگسال از یکدیگر، تفاوت های جنسیتی وجود دارد. به طوری که حمایت عاطفی پدران و مادران از دختران بیش از پسران و حمایت عاطفی مادران از دختران بیش از حمایت عاطفی پدران از دختران بوده است. در صورت طلاق والدین، حمایت عاطفی پدران از فرزندان کمتر از حمایت عاطفی مادران گزارش شده است. همچنین حمایت عاطفی دختران از پدران و مادران بیش از حمایت عاطفی پسران از پدران و مادران و حمایت عاطفی دختران از مادران بیش از پدران بوده است. حمایت عاطفی دختران و پسران از پدران در صورت طلاق و تضاد والدین، کاهش می یابد. به طور کلی می توان گفت که مادران پیوندهای عاطفی بیشتری با فرزندان خود و به ویژه با دختران خود دارند و در طلاق و تضاد والدین، روابط فرزندان بزرگسال با والدین و به ویژه با پدر، تضعیف می گردد. تقویت پیوندهای عاطفی پدران با فرزندان و تلاش والدین در راستای پایداری زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.
Investigating the Factors Influencing the Teaching of Technical and Practical Courses in the College of Art in Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
105 - 114
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study was to investigate the factors influencing the teaching of technical and practical courses in the College of Art in Iraq.
Methodology: This applied-developmental study employed a survey-cross-sectional design. The statistical population consisted of art teachers in technical and vocational programs in Iraq, with a sample size of 188 teachers selected through cluster-random sampling. Data collection was conducted using a questionnaire validated for face and construct validity, and reliability was confirmed with Cronbach's alpha coefficients exceeding 0.7. Data analysis was performed using SPSS and Smart PLS software to examine the relationships between variables.
Findings: The analysis revealed that strategic teaching planning significantly impacts educational, social, and individual outcomes. The contexts of technical and practical education and the teaching methods used in these courses significantly influence strategic teaching planning. Additionally, educational, human, and organizational factors were found to have a notable impact on the teaching of technical and practical courses. However, the traditional education system negatively affected strategic teaching planning. These findings align with previous research highlighting the importance of strategic planning, adaptive teaching methods, and the integration of modern technologies in improving educational outcomes.
Conclusion: Strategic teaching planning is crucial for enhancing educational, social, and individual outcomes in technical and practical courses. Educational contexts, teaching methods, and various influencing factors must be considered to develop effective strategic plans. The traditional education system's rigidity poses challenges to effective teaching planning, suggesting a need for more flexible and innovative approaches. These insights provide valuable recommendations for educators and policymakers to improve the quality of technical and practical education in the arts.
ارزیابی عوامل اجتماعی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز از دیدگاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
231 - 258
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری را دو گروه تولید کنندگان و مصرف کنندگان تشکیل می دهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر می باشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها از تمام شماری استفاده گردید. در جامعه مصرف کنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل موضوع از مدل سازی معادلات ساختار و نرم افزار spss بهره گرفته شد. بررسی یافته ها نشان می دهد، بیشترین بار عاملی برای معرف های حمل و نقل و توزیع مناسب محصولات با بار عاملی 800/0و برگزاری همایش ها و نمایشگاه ها با بار عاملی 733/0 برآورد گردیده است. بیشترین مقدار t با 159/9 در مدل ساختاری بین متغیرها مربوط رسانه های جمعی و ساختار سیاسی و تصمیم گیری می باشد. مقادیر بدست آمده t، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، رسانه های جمعی در رتبه اول و هنجارهای اخلاقی در رتبه پنجم قرار دارند. مقایسه و بررسی دیدگاه دو گروه تولیدکننده و مصرف کننده، بیانگر این است که در هر دو گروه، شاخص های بعد اجتماعی، در پذیرش کشاورزی ارگانیک تأثیر داشته است. عواملی مانند رسانه های جمعی، دسترسی به منابع و اطلاع رسانی و آموزش، از عمده عواملی بودند که پذیرش کشاورزی ارگانیک را در بین هر دو گروه مورد مطالعه تحت تأثیر قرار داده اند.
تحلیل جایگاه مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در جامعه شناسی آکادمیک ایران (دهه های 1330 و 1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از جایگاه مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی که در دهه 1340 ذیل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شروع به کار کرد، در جامعه شناسی آکادمیک ایران پرسشی بنیادین است؛ چرا که در اکثر بررسی های صورت گرفته درباره مؤسسه، جامعه شناسی به مثابه علمی وارداتی و بی نسبت با زمینه اجتماعی ایران ترسیم شده است. از سوی دیگر در پاسخ به این پرسش نه تنها می توان جریان های جامعه شناسی ایران را از هم تمییز داد، بلکه می شود ریشه ها و علامت های ناتوانی و رنجوری علوم اجتماعی ایران معاصر را نیز شناخت. در این مقاله به روش تاریخ انتقادی و مطالعه اسنادی نشان می دهیم تحلیل این جایگاه، جز از مجرای فهم میدان اجتماعی که مؤسسه در درون آن شکل گرفته امکان پذیر نیست. در این راستا بیشتر تحلیلگران به تاریخ نگاری جامعه شناسی آکادمیک در ایران و آن هم بی نسبت با مواد و مصالح این تاریخ پرداخته اند؛ چرا که آن چنان که نشان خواهیم داد، اینان بیشتر به امکان یا امتناع علوم اجتماعی در ایران می پردازند و نه جامعه شناسی آکادمیک ایران. مؤسسه آکادمیک مطالعات و تحقیقات اجتماعی از دل پرسش ها و ضرورت های اجتماعی ایران برآمده و گام هایی که در راه تولد جامعه شناسی در ایران برداشته در پی پاسخ به همین پرسش ها و ضرورت ها بوده است. تحقیق ما نشان می دهد دیدن عوامل خارجی به تنهایی نمی تواند بازگوکننده حقایق تاریخی جامعه ایران معاصر باشد. .
تحلیل رابطه طرد اجتماعی با ظرفیت های کارآفرینی اجتماعی در ترک اعتیاد زنان و دختران معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 27
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر رابطه طرد اجتماعی با کارآفرینی اجتماعی در ترک اعتیاد زنان و دختران معتاد را بررسی می کند. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری کلیه زنان و دختران معتاد در استان خراسان رضوی هستند. نمونه گیری از مراکز نگه داری معتادان زن و انجمن معتادان گمنام انجام شده است. حجم نمونه 354 نفر بر اساس فرمول کوکران به دست آمد. شیوه نمونه گیری به شکل تصادفی از روی لیست های موجود انجام شد. یافته های جدول هم بستگی نشان می دهد که توانمندی کارآفرینی با طرد اجتماعی رابطه معکوس دارد و با افزایش میزان طرد اجتماعی توانمندی کارآفرینی در بین زنان و دختران معتاد کاهش می یابد. در تحلیل رگرسیون به عنوان مدل نهایی متغیرهایی که در شاخص طرد اجتماعی به طور هم زمان باعث کاهش توانمندی کارآفرینی اجتماعی می شوند، شامل توهین شنیدن به خاطر اعتیاد، طعنه شنیدن به خاطر اعتیاد، کم شدن معاشرت، از دست دادن شغل و قطع رابطه اجتماعی به دلیل اعتیاد است. به این ترتیب، کارآفرینی اجتماعی می تواند یکی از راهکارهایی باشد که برای غلبه بر طرد اجتماعی به افراد معتاد کمک کرده تا در مسیر ترک اعتیاد قرار بگیرند. در نتیجه گیری ظرفیت های کارآفرینی اجتماعی بر اساس شاخص طرد اجتماعی شامل ایجاد شبکه های اجتماعی مرتبط با کارآفرینی برای گروه های خاص (زنان و دختران معتاد) با کاهش تأثیرات طرد و انزوای اجتماعی به ترک اعتیاد آنها کمک می کند. نتیجه کارآفرینی خارج شدن از انزوا و طرد اجتماعی است و مسیر کارآفرینی اجتماعی برای کمک به حل مشکل طرد اجتماعی ایجاد شبکه اجتماعی با رویکرد کارآفرینی برای زنان و دختران معتاد است. این شبکه از مجموعه ای از افراد و گروه های مرتبط با کارآفرینی تشکیل می شود تا زنان و دختران معتاد را به سمت فعالیت های کارآفرینی و راه اندازی کسب وکار کمک کند.
زایش زیست قدرت شهری: از سلب مالکیت تا مرگ اجتماعی محلات (مورد مطالعه: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۹۳-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
اگرچه علوم اجتماعی ایرانی در سال های اخیر فصل جدیدی را در باب مطالعات فرودستان بازکرده و به این سوژه پرداخته است، اما کمتر مطالعاتی در این حوزه به مکانیسم فرودست ساز پرداخته است. در این پژوهش، از خلال مطالعه میدانی اتنوگرافیک در پی مطالعه وضعیت فرودستان شهری (نیروهای کار غیررسمی) در سنندج و حومه آن هستیم تا گوشه ای از سازوکار درافتادن در وضعیت فرودستی و چگونگی مواجهه با این سازوکار را نشان دهیم. همچنین در پی صورت بندی مفهومی بوده ایم که وضعیت شهروندان فرودست سنندجی به ویژه نیروهای کار غیررسمی را توضیح دهد. گردآوری داده ها بر اساس فنون پژوهش میدانی شامل مشاهدات، گفت وگوها و مشارکت و یا حضور در زندگی روزانه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. لنز مفهومی ما بر مفاهیم دیوید هاروی، میشل فوکو، امبمبه و استندینگ تکیه زده است. نتایج یافته های این پژوهش در قالب مقولاتِ «تعدی به سپهر اجتماعی شهروندان»، «سیّالیت معاش و کار غیررسمی: شالوده اجتماع محلی»، «زایل کردن زندگی: مقیاس های کوچک مرگ در تجربه روزمره»، «رنج های ناخواسته: شکنندگی سوژه» و «سلب مالکیت های گسترده از شهروندان» صورت بندی شده است. این مطالعه نشان داد که مکانیسم فرودست ساز از طریق سلب مالکیت های گسترده از شهروندان در قالب سیاست ها و برنامه های تاریخی/اقتصادی و اجتماعی، به افتادن در ورطه فرودستی و پیرامونی سازی از شهروندان دامن زده است. این پژوهش نشان داد زایش زیست قدرت چگونه به انقیاد حیات از شهروندان دامن می زند و چگونه زیست و کار نیروهای کار را حتی در وادی غیررسمی تهدید می کند.